eitaa logo
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
4.5هزار دنبال‌کننده
589 عکس
74 ویدیو
1.5هزار فایل
🔻کانالی برای انتشار #دروس و #دیدگاه_های استاد معظم آیت الله علیدوست(زیدعزه)، توسط شاگردان؛ 🌐 سایت استاد: http://a-alidoost.ir ✍️ ادمین: @ILIASALEHI
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ کارایی اصول فقه موجود در فقه اجتماعی 🔻 آیت‌الله علیدوست در نشست «اصول فقه اجتماعی» تشریح کرد؛ 📝 فقه اجتماعی گاهی به معنای فقه المجتمع است، گاهی منظور صفت و موصوف است، یعنی فقه با رویکرد و گفتمان اجتماعی یعنی فقیه حتی در نماز هم رویکرد اجتماعی دارد. حال اینکه اثر دارد یا ندارد بحث دیگری است. سومین تعریف فقه اجتماعی این است که فقه اجتماعی یعنی فقه مسائل اجتماعی. 📝 ما یک مسائل فردی داریم، یک مسائل اجتماعی داریم، مثل قضا، شهادت، جهاد، نماز جماعت و ... در اینجا فقه مسائل اجتماعی مورد نظر است. بعضی معتقدند اصول فقه موجود کفایت می‌کند، برخی معتقدند کفایت نمی‌کند و باید این اصول فقه را کنار گذاشت و اصول جدیدی نوشت. گروه سوم می‌گویند باید همین اصول را حفظ کرد ولی آن را ترمیم و تعمیر کرد و در آن تولید و تأسیس داشت. 📝 در فقه اجتماعی یکی از مسائل مهم نحوه تعامل با ادله فقه اجتماعی است، یعنی وقتی یک مسئله اجتماعی داریم آیا همان نحوه که در مسائل غیر اجتماعی ادله را فهم می‌کنیم، باید ادله را فهم کنیم یا با توجه به سنخ مسئله و اجتماعی بودن باید فهممان را عوض کنیم؛ لذا خیلی از اطلاق‌گیری‌ها و عموم‌گیری‌ها درست نیست. پس ادعا این می‌شود که نحوه اطلاق‌گیری و اخذ به عموم در فقه اجتماعی چگونه است. 📚 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=27443 ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
🔸 نشست علمی "مفاهیم فقه و شریعت، ادوار فقه و مهمترین مکاتب فقهی" 🎙 با ارائه: آیت‌الله #ابوالقاسم_عل
🔰گزارش نشست علمی "مفاهیم فقه و شریعت، ادوار فقه و مهمترین مکاتب فقهی" آیت‌الله ▫️ابتدا لازم است به رابطه فقه با شریعت اشاره کنم که رابطه کاشف و مکشوف است در حالی‌که خیلی اوقات این دو به جای همدیگر به کار می‌روند اما باید توجه داشته باشیم اینها با هم رابطه عینیت ندارند. فقه، چه به معنای اجتهاد و چه به معنای دانش فقه در کنار دانش اصول و … می‌خواهد کشف شریعت کند و شریعت هم تبدیل به مکشوف شود. شریعت به بخشی از اعتبارات دین همانند اخلاق، تاریخ و سنت و آن بخش از محرمات و مباحات و احکام وضعی گفته می‌شود لذا به همین دلیل است که می‌گوئیم رابطه فقه و شریعت رابطه کاشف و مکشوف است. البته اگر شریعت را اعتبارات واقعی الهی در نظر بگیریم ممکن است فقه گاهی به خطا و اکثرا هم به صواب برود. 🔹ادوار فقه در اسلام لازم است به ظرفیت‌های فقه توجه کنیم چون ظرفیت‌های زیادی در آن نهفته شده است و می‌‌تواند به سوالات ما پاسخ بدهد و تا می‌توانیم باید از فقهِ عذر، یعنی فقه اصول عملیه فاصله گرفته و به سمت فقه کشف برویم. همچنین ما یک اجتهاد به معنی اخص و یک اجتهاد به معنی اعم داریم و معتقدیم این فقه در فهم همه گزاره‌های دینی مورد نیاز است بنابراین اگر کسی واقعاً بخواهد فهمنده دین باشد باید از این روش یعنی اجتهاد به معنی اعم استفاده کند. درباره ادوار فقه لازم است اشاره کنم که منظور از ادوار این است که فقه را به عنوان زمان‌های مختلف در نظر بگیریم. در اینجا با روش و متُد، کاری نداریم بلکه مثلا وضعیت فقه در دوران حضور پیامبر گرامی اسلام(ع) در مکه، دوران حضور پیامبر در مدینه، عصر حضور، عصر غیبت و دوران معاصر بررسی می‌کنیم. ما در دوره حضور پیامبر در مکه، هیچ دانش فقه و عملیات استنباط فقهی نداریم و هیچ گزارشی در این مورد صورت نگرفته است اما در دوران پیامبر(ص) در مدینه، گزارشاتی از استنباطات یا زمینه‌های استنباط اصحاب داریم و مثلاً ماجرای معاذ وقتی می‌خواهد عازم یمن شود از جمله این موارد است. ماجرا از این قرار است که پیامبر اسلام به معاذ گفت در آنجا بر چه اساس قضاوت می‌‌کنی؟ معاذ گفت بر اساس کتاب الله، پیامبر گفت اگر به کتاب خدا دسترسی نداشتی؟ گفت به سنت رسول الله حکم می‌کنم. پیامبر گفت اگر به آن هم دسترسی نداشتی؟ گفت دست به اجتهاد می‌زنم. از این دست گزارشات زیاد وجود دارد که بنده در کتابی که در این زمینه نوشته‌ام به آنها اشاره کرده‌ام. 🔹تفاوت اجتهاد و نظریه در عصر حضور، برخی مخصوصا در محیط شیعه گفته‌اند که اصلا اجتهادی نداشته‌ایم در حالی‌که آثاری داریم که همان زمان، اصحاب اجتهاداتی با اشاره ائمه(ع) داشته‌اند. شکی نیست کار راویان ما عمدتاً روایت بوده است اما اینگونه نیست که تعقلی نداشته باشند چراکه این را تهمتی از جانب برخی غیرمنصفان می‌دانیم. البته بدون تردید دامنه اجتهاد و فقه به معنای دانش استنباط، همانند اهل سنت گسترده نبوده است. در عصر حضور، وارد روش‌ها و مکتب می‌شویم و حتی برخی کسانی‌که ادوار فقه را نوشته‌اند به سمت روش‌ها و مکاتب فقهی کشیده شده‌اند. یکی از مباحث مهم در کرسی‌های نظریه‌پردازی این است که اساساً منظور از مکتب چیست؟ در تعریف مکتب فقهی باید گفت مجموعه ویژگی‌های موجود در طریق استنباط مبتنی بر مرام استقلالی است که موجب تحول در مباحث اصولی و قواعد فقهی شود لذا فرق آن با نظریه در گسترده بودن و محدود بودن است. اگر مجموعه‌ای از ویژگی‌ها کنار هم جمع شده که راه مستقلی در استنباط به وجود بیاورد را مکتب می‌نامیم در حالی‌که در نظریه به چنین تعریفی اشاره نمی‌کنیم. ممکن است شخصی نظریه‌ای داده و مثلا نقش مقاصد در استنباط را بیان کند اما این راهی مستقل در کنار سایر راه‌ها نیست. 🔹ارکان مکتب و اقسام مکاتب فقهی بنده معتقدم مکتب چهار رکن دارد. اول رکن درونی مبدأ، دوم رکن درونی مقصد، سوم رکن بیرونی و چهارم مدیریت ادله است. یکی از بزنگاه‌های اصلی پیدا شدن مکاتب فقهی، موضعی است که آن فیلسوفُ فقه یا شخص اصولی، راجع به اسناد دارد. در میان اهل سنت حدود چهل منبع همانند کتاب، سنت، اجماع، قیاس، اجماع اهل مدینه، اجماع اهل کوفه و … وجود دارد. مورد دیگر رکن درونی مقصد است که درون خود اجتهاد است و جهت زیادی به مکتب می‌دهد. منظور از رکن سوم یعنی رکن بیرونی هم روش‌شناسی است. گاهی اوقات روش استنباط افراد متفاوت است. بنده در کتابی که چاپ کرده‌ام گفته‌ام که در دوران معاصر حدود بیست روش مختلف وجود دارد. در اینجا روش فقیه در استنباط احکام، منجر به ایجاد مکتب و مدرسه می‌شود. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh