eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
213 دنبال‌کننده
585 عکس
29 ویدیو
70 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌ضرورت تعیین سلسله مراتب و علی ابراهیم‌پور - قسمت اول از سه ☘️ در آداب و افکار عمومی، اندیشه‌ورزی و متفکربودن به‌عنوان ویژگی‌های مثبت انسان محسوب می‌شود. ما انسان‌هایی که اهل علم هستند را می‌ستاییم و دوری از علم و تجربه را کمبود تلقی می‌کنیم. در تجربه زیست همه ما انسان‌ها، از عالم تا عامی، پر است از قضاوت‌های پیدا و پنهان درباره‌ی افراد مختلفی که آن‌ها را فکور یا عالم می‌دانیم یا این صفات را از آن‌ها سلب می‌کنیم؛ مجتهدی را اعلم می‌دانیم یا پزشکی که عمل جراحی موفقی نداشته را بی‌تخصص تلقی می‌کنیم. ☘️ با‌این‌حال، اینکه چه معیاری برای عالم و متفکردانستن یا ندانستن افراد داریم، در هاله‌ای از ابهام است و افراد مختلف به تناسب روحیات و ذوق خود، معیارهای متفاوتی را برمی‌گزینند. برخی توانایی فرد در سخنرانی را معیاری برای متفکردانستن او می‌دانند و برخی داشتن شخصیت قوی رسانه‌ای را ملاک مرجعیت فکری داشتن او تلقی می‌کنند؛ برخی نیز به مدرک دانشگاهی افراد استناد می‌کنند. ☘️ این آشفتگی، نشانه‌ای است برای ضرورت تدقیق در مفاهیم زیربنایی فرهنگ. مفاهیمی که اگر مورد تحلیل دقیق علمی قرار نگیرند و سپس نتایج آن به دانش عامه جامعه سرازیر نشود، زندگی و فرهنگ افراد را با در بلندمدت با اختلالات جدی مواجه می‌کنند و زمینه‌ی افول فکری فرهنگی را فراهم خواهند کرد. با توجه به نقش بنیادین علم و دانش در فرهنگ و پیشرفت، «دانابودن» از جمله این مفاهیم فرهنگی است. ☘️ «دانایی» و «تفکر» علاوه بر نقشی که در فرهنگ بازی می‌کند، مفهوم اصلی «مدیریت دانش» نیز محسوب می‌شود. در واقع از جمله مبانی مدیریت دانش، ارائه‌ی «سلسله مراتب دقیق و حساب‌شده‌ی دانایی» است. اهمیت و ضرورت تدقیق سلسله‌مراتب اندیشه‌ورزی و دانش‌افروزی را به‌صورت اجمالی از علل زیر می‌توان نتیجه گرفت: 🌼 1.«لازمه »: اساسا لازمه‌ی شناخت -هر نوع که باشد- مقوله‌بندی است. تا چیزی را دسته‌بندی و مقوله‌بندی نکنیم، نمی‌توانیم آن را بشناسیم. شهیدمطهری دراین‌باره در کتاب مسئله شناخت می‌آورد: «انسان تا اشياء را دستهبندى نكند نمىتواند آن‌ها را بشناسد. هيچ مكتبى نيست كه قائل به مقولات اشياء و قائل به دستهبندى كردن اشياء براى شناسايى نباشد... آنچه مسلّم است اين است كه مقولات براى شناخت، يك امر ضرورى است. اگر اشياء مقوله مقوله نشوند، براى ما قابل شناخت نيستند. اين مقوله‌مقوله شدن، يك كار عقلانى و فكرى و يك تجزيه و تحليل عقلى است.» (مجموعه آثار، ج13، ص358) بنابراین این نکته، ضرورت فلسفی و معرفت‌شناختی سلسله‌مراتب را معرفی می‌کند. ☘️ ، برخی از علومی که در حوزه‌های علمیه شیعه، به عنوان علوم دینی و حوزوی رایج بوده، امروزه عملا از گردونه‌ی بساط علم در حوزه‌ها برچیده شده است؛ چرا که در نظام سلسله‌مراتب، جایگاه آن‌ها روشن نشده و آرام‌آرام حوزه دانشمندان آن علم را عالم محسوب نکرده و ازاین‌رو بساط آن‌ها برچیده شده است. نمونه‌ی دیگر آن، جایگاه تبلیغ و سخنوری در حوزه است. تبلیغ ازآن‌رو که جایگاه حوزوی روشنی ندارد، باعث شده عموما تبلیغ، امری غیرعلمی و مبلغان افرادی خارج از چرخه‌ی علم رسمی تلقی شوند. //ادامه در پست بعدی// [نگارش: 98.05.06 – انتشار در رسا: 98.05.11] 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌ضرورت تعیین سلسله مراتب و علی ابراهیم‌پور - قسمت دوم از سه 🌼 2.«شناخت درست مصادیق مفاهیم مشکک»: ضرورت تدقیق در سلسله‌مراتب، در مفاهیم تشکیکی، مضاعف است. تا مراتب مفاهیم مشکک، معین نشوند، در عمل با چنین مفهوم مشککی همچون مفاهیم متواطی معامله خواهد شد. بدون سلسله‌مراتب، سطوح مختلف مفهوم تشکیکی، با یکدیگر خلط می‌شوند و این چیزی جز تحویلی‌نگری و ساده‌اندیشی نسبت به پدیده و واقعیت موردمطالعه نیست. علم و تفکر نیز از مفاهیم مشکک‌اند و سطوح مختلفی برای آن‌ها تصویر می‌شود که همگی در اصل علم‌داشتن مشترک‌اند. بنابراین با روشن‌نبودن این مراتب، همگی آن‌ها در یک سطح فهمیده می‌شوند. ☘️ ، امروزه در حوزه‌های علمیه، هر طلبه‌ی ملبس «حجت‌الاسلام و المسلمین» و هر طلبه‌ی ملبس صاحب لحیه‌ی سفیدی که سن‌وسالی از او گذشته باشد، «» نامیده می‌شود؛ درحالی که طلاب ملبس تخصص‌های متفاوت از سخنرانی و تبلیغ‌های مدرن گرفته تا کلام و فلسفه و ادبیات و فقه‌واصول داشته باشند و قطعا همگی را نمی‌توان به حکم اشتراک در «حجت‌الاسلام و المسلمین»بودن، در یک سطح دانست. 🌼 3.«برنامه‌ریزی و مدیریت»: عدم مرتبه بندی، علاوه بر اینکه مانع شناخت درست مصادیق است، سبب می شود تا نتوانیم به درستی درباره اشیا برنامه‌ریزی کنیم. علوم مختلف، موضوعات خود را از حیث‌های مختلف دسته‌بندی می‌کنند تا بتوانند احکام و ضوابط بخصوص هر دسته را بیان کنند. بدون دسته‌بندی، نمی‌توان برای اشیاء متناسب به سطح خود برنامه‌ریزی کرد. نمونه‌ای از چنین دسته‌بندی‌هایی، دهک‌بندی جامعه از حیث اقتصادی است. بدون دهک‌بندی، سیاست‌گذاران، نمی‌توانند برای جامعه خط‌مشی‌گذاری کنند و نتیجه‌ی خط‌مشی‌ها را رصد نمایند و ببینند آیا رفاه عمومی افزایش پیدا کرده است یا خیر. در حوزه تفکر و علم نیز چنین است. تا زمانی که دسته‌بندی دقیقی با ملاک‌های روشنی وجود نداشته باشد، نمی‌توان از افراد مختلف در سطوح متفاوت، ثمر و استفاده‌ی متناسب با خودشان را دریافت کرد. در واقع، سلسله‌مراتب به سطوح مختلف، «رسمیت» می‌دهد. هرچیزی که رسمی می‌شود، دیده می‌شود و در نتیجه، سیاست‌گذار و مدیر نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت باشد. ☘️ ، امروزه در حوزه علمیه توقعات جامعه و حوزه از طلاب مختلف روشن نیست. به‌عبارتی، کدام طلبه باید چه کاری انجام دهد؟ آیا همگی باید مجتهد در فقه‌واصول باشند؟ نبود سلسله‌مراتب روشن باعث شده همه‌ی طلاب، آینده‌ی ناب حوزوی را در اجتهاد فقه‌واصول ببینند و حوزه به صورت نانوشته از همه طلبه‌ها چنین توقعی دارد. 🌼 4.«رشد»: اگر در مفهوم «رشد» را بکاویم، در آن مفهوم قابلیت و فعلیت و مسیر طولی را می‌یابیم. در واقع هنگامی می‌توانیم از مفهوم رشد حرفی به میان آوریم که اولا نقطه‌ی مطلوبی وجود داشته باشد و ثانیا در چیزی، قابلیت رسیدن به آن نقطه وجود داشته باشد که هنوز به آن نرسیده و مسیری روشن برای رسیدن به آن نقطه مطلوب تصویر شود. بدون این سه ضلع، حرفی از رشد نمی‌توان زد. تدقیق سلسله‌مراتب دانش‌افروزی، در دل خود نوعی تجویز نیز به همراه دارد. سلسله مراتب دانایی، زیربنای برنامه‌ی رشد علمی است و نشان می‌دهد که نقاط مطلوب در عرضه اندیشه‌ورزی کجاست. ☘️ ، به دلیل ابهام در نظام سلسله‌مراتب دانش حوزوی، طلاب در بهترین حالت در جریان عمومی تحصیل، بعد از چهارسال درس خارج، عملا به مقصد رسیده‌اند و جای رشدی در سیستم ندارند! از نظر سیستم فعلی، فرقی بین طلبه‌ی صاحب تالیف کتاب و مقاله با طلبه‌ی مبلغ، وجود ندارد. //ادامه در پست بعدی// [نگارش: 98.05.06 – انتشار در رسا: 98.05.11] 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌ضرورت تعیین سلسله مراتب و علی ابراهیم‌پور - قسمت سوم از سه 🌼 5.« »: آفت دیگر عدم رتبه بندی، مشکلی است که در عرصه اجتماع درباره‌ی این مفاهیم ایجاد می‌شود. نگاه صفر و یکی یا شی را به طور کلی تایید می کند و تمام آن را می پذیرد و یا به طور کامل آن را نفی می کند. نتیجه ی این نگاه آن است که جامعه از محسنات و مزایای افراد بی‌بهره می‌ماند و از طرف دیگر نقص‌های فرد تایید شده را نیز، نیکو می‌پندارد. ، اگر فردی سخنور بسیار چیره‌دستی است، هرچند در مرتبه‌ای از مراتب دانش‌اندوزی قرار دارد، اما نباید به‌گونه‌ای باشد که مخاطبان تمام نظرات او را در تمام عرصه‌ها، حرف تام‌وتمام نظامات اندیشه‌ای اسلام بدانند. ازطرف دیگر، دانشمندانی که در کرانه‌های علم قدم می‌زنند، نباید یک سخنران را از جریان علم خارج بدانند. نبود سلسله‌مراتب دانایی، سبب این‌گونه مشکلات می‌شود. 🌼 6.«»: روی دیگر سکه‌ی درجه‌بندی و سلسله مراتب، ارائه معیار است. هر مرتبه از سلسله مراتب، در عین آنکه دارای وجه اشتراکی با دیگر مراتب است، وجه امتیازی از آن‌ها دارد. وجه امتیاز هر مرتبه، معیاری است که مشخص می‌کند آیا شیء مصداقی از این مرتبه است یا خیر؟ به‌عبارتی، با تدقیق سلسله‌مراتب دانش‌افروزی، علاوه‌بر آنکه ذهن افراد جامعه نسبت به مفهوم تفکر و دانایی دقیق می‌شود، معیاری عمومی برای قضاوت‌های روزمره خرد و کلان نسبت به این حیطه، ایجاد می‌گردد. 🌼 7.«»: عدم درجه‌بندی، نفاق زاست؛ چرا که درجه‌بندی، عامل شفافیت و عدم آن، عامل ابهام است. ابهام همچون فضای غبارآلود زمینه‌ای برای نفاق‌های ارادی افراد مغرض و غیرارادی افراد جاهل می‌شود. هنگامی که معیاری برای تمییز تفکر و از تفکرنما وجود نداشته باشد، فردی که مهارت بالایی در اقناع افراد دارد و می‌تواند با سخنرانی بلیغ خود، عموم مخاطبان به سمت نظر خود جلب کند، خواه‌ناخواه خود را در جایگاه دانشمند قرار داده و به خود اجازه می‌دهد درباره‌ی هر موضوعی اظهارنظر کند و نظر خود را به عنوان حق تام، بر کرسی بنشاند. بنابراین با حاکمیت یک سلسله‌مراتب دقیق و مشخص درباره‌ی اندیشه‌ورزی و تفکر، بساط نفاق در عرصه دانایی، تا حد زیادی برچیده می‌شود. ☘️ تعیین مراتب برای مفاهیم بنیادین فرهنگی، خصوصا دانایی و اندیشه، با توجه به موارد هفت‌گانه‌ای که گذشت، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای هر جامعه‌ای، خصوصا ایران و حوزه‌های علمیه است. تعیین سلسله مراتب، قدم اول مدیریت دانش محسوب می‌شود و بدون آن نه‌تنها برنامه‌ریزی برای علم و دانش امکان ندارد، بلکه جامعه نیز در نیازهای متداول روزمره‌ی خود در زمینه‌های بینشی و فکری، با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد شد. ☘️ بدون‌شک یکی از مشکلات فعلی جریان انقلاب اسلامی، آن است که افرادی که از تخصص و بینش عمیقی برخوردار نیستند، خود را با عناوین «آقای » و «حجت‌الاسلام و المسلمین » به‌عنوان ، ، و ایدئولوگ‌های نظام به جامعه عرضه می‌کنند و در مقابل نیز انبوهی از جوانان و طلاب انقلابی، این افراد را به عنوان مرجع فکری و الگوی خویش می‌پذیرند. ☘️ با تنقیح سلسله‌مراتب اندیشه و دانایی و حمایت رسانه‌ای و ساختاری از آن، هم جریان انقلاب اسلامی از پوکی و فساد درونی که از نتایج این آسیب است، در امان می‌ماند، هم جامعه از ظرفیت‌های این افراد در سطح خود برای «ترویج» اندیشه‌های اسلامی بهره‌مند می‌شود و هم زمینه برای بروز متفکرین و دانشمندان درجه‌یک و تئوریسین‌های نظام‌ساز و قابل‌اتکا در سطح جامعه فراهم می‌گردد. //پایان// [نگارش: 98.05.06 – انتشار در رسا: 98.05.11] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🏷 عنوان: مراتب و هشت‌سطحی و ✅ درباره یادداشت: چرا تعداد قابل‌توجهی از جوانان، مرجع فکری خود را افرادی مثل ، ، ، و حتی بر گزیده‌اند؟ به نظر می‌رسد مشکل در ابهام نظام دانایی است که باعث شده منطق رسانه‌ای بر منطق علمی غلبه کند. 🔻 تدقیق سلسله مراتب دانایی، منطق و معیار سنجش افراد و همچنین زیربنای برنامه‌ریزی و مدیریت در جهت رشد علم و جامعه علمی و استفاده‌ی بهینه از ظرفیت‌های نیروهای مختلف حوزه‌ی تفکر و اندیشه است. 💠 متن کامل را در خبرگزاری یا کانال عقل سرخ بخوانید: 🔗 rasanews.ir/fa/news/615457/ 🔗 rasanews.ir/002a6j 🔗 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/591 🖌 علی ابراهیم پور 📇تعداد واژگان: 1363 🗓نگارش: 98.05.09 🗒انتشار: 98.05.13 (14) 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌مراتب و هشت‌سطحی و علی ابراهیم‌پور (قسمت اول از سه) ☘️ ارائه‌ی سلسله‌مراتب اندیشه‌ورزی و دانایی، از مهم‌ترین وظایف و مبانی « » است. تدقیق سلسله مراتب دانایی، منطق و معیار سنجش افراد و همچنین زیربنای برنامه‌ریزی و مدیریت در جهت رشد علم و جامعه علمی و استفاده‌ی بهینه از ظرفیت‌های نیروهای مختلف حوزه‌ی تفکر و اندیشه است. ☘️ متاسفانه نبود یک مراتب مشخص علمی و در نتیجه عدم به کارگیری از منطق منضبط در این زمینه، صدمات جبران‌ناپذیری به حوزه فرهنگ و دانش، خصوصا به جریان اندیشه انقلاب اسلامی وارد کرده و می‌کند. نبود منطق معین علمی، سبب شده معیارهای رسانه‌ای بر ارزیابی و سنجش علمی افراد حاکم شود؛ ازاین‌رو متاسفانه افراد دغدغه‌مندی که صرفا از قدرت اقناع و خطابه‌ی قوی برخوردارند، توسط رسانه‌ها به‌عنوان اندیشوران و استراتژیست‌های ناب انقلابی به مخاطبان معرفی می‌شوند و از طرف دیگر برای انبوهی از جوانان و طلاب بادغدغه‌ی انقلابی به عنوان مرجع فکری پذیرفته شده‌اند. ناگفته پیداست با این رویه، خطر پوک‌شدن از درون، اندیشه اسلامی را تهدید می‌کند. ☘️ «دانایی» از مفاهیم مشکک، یعنی دارای سلسله مراتب است. با بیان سلسله مراتب و تحلیل جایگاه هر سطح، نه‌تنها دورنمای جریان علمی را می‌توان مشخص کرد، می‌توان برنامه‌ی رشد داد و از ظرفیت هر شخص، متناسب با توانایی او برای رشد علم و جامعه‌ی علمی بهره‌برد. ☘️ تشکیکی‌بودن سلسله‌مراتب، این نکته را درون خود دارد که تمامی مراحل، هرچند در وجهی اشتراک دارند که همان «دانایی» است، اما هر سطح بالاتر، ارزشی افزوده نسبت به سطوح پایین‌تر دارد. در واقع در هر مرحله، جنبه‌ای «معرفتی»، «گرایشی» یا «رفتاری» به فرد افزوده می‌شود: 🌼 1.« »: این سطح، شامل افرادی می‌شود که علم و اندیشه، دغدغه‌ای از دغدغه‌های زندگی آن‌ها را شکل نداده است. به‌عبارتی، دانش و معرفت به عنوان یکی از عناصر کلیدی حیات‌شان مطرح نیست. این افراد در حد مطالعات جراید یا رسانه‌های جمعی مثل تلویزیون یا گفت‌وگوهای روزمره با افراد مختلف، به منابع معرفت و دانش متصل هستند. این سطح، ابتدایی‌ترین مرحله دانایی است و ازآن‌رو که حیات انسان به لحاظ فلسفی، حیاتی علمی است، هر انسانی –تامادامی که انسان است- حداقل در این سطح از دانایی قرار دارد و از منابع معرفتی بهره می‌برد. اکثر افراد جامعه در همین سطح قرار دارند و بعد از دوران تحصیلات آکادمیک، به معنای واقعی کلمه، خود را «فارغ‌التحصیل» کرده‌اند. البته باید توجه داشت که پیشامعرفت بودن انبوهی از افراد جامعه به معنای عدم نیاز آن‌ها نیست. وظیفه‌ی متفکرین جامعه است که با استفاده از ابزارهای ارتباطی روز به صورت قابل استفاده، معارف مورد نیاز عموم افراد را به آنان القا کنند. (ادامه در پست بعدی) 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌مراتب و هشت‌سطحی و علی ابراهیم‌پور (قسمت دو از سه) 🌼 2.« رسانه‌ای»: افرادی را شامل می‌شود که دانش و اندیشه برایشان مهم است و یکی از دغدغه‌های آنان را شکل داده، اما یا منبع موثقی اتخاذ نکرده‌اند و یا نهایتا افراد «رسانه‌ای» را به عنوان مراجع فکری خود برگزیده‌اند. این افراد صراحتا می‌گویند «دنبال ارتقای تفکر و دانش خود هستیم و فلان سخنران را دنبال می‌کنیم یا در فلان کانال تلگرامی عضو هستیم و مطالبش را پیگیری می‌کنیم»، اما منابعی که برگزیده‌اند، افرادی نیستند که خود نظریه‌پرداز واقعی و دارای نظام اندیشه باشند. ☘️ معمولا افراد معرفت‌دوست، سخنرانان پرانرژی و چیره‌دستی که با عناوینی همچون استاد و دکتر و استراتژیست و... در موضوعات مختلف روز اظهارنظر می‌کنند و کلیپ‌های کوتاه‌شان در پیج‌های اینستاگرام و تلگرام، دست‌به‌دست می‌چرخد را به عنوان متفکرین مورد علاقه‌ی خود معرفی می‌کنند؛ سخنرانانی که می‌توان آن‌ها را «سلبریتی‌های فکری» نامید. ☘️ منطق حاکم بر تولیدات و محتواهای این سطح منطق «رسانه‌ای» است. رهبران فکری این سطح در بهترین‌حالت، «مروجین» اندیشه محسوب می‌شوند؛ نه مراجع تام و تمام فکری. در بهترین حالت، افرادی که در این سطح قرار دارند، با انبوهی گزاره‌های متفرق آشنا می‌شوند، بدون اینکه دارای سازواری و هماهنگی و انسجام با یکدیگر باشد. چنین فردی اگر در این مسیر مصر باشد و با گزاره‌های کسب کرده، به مباحثه با دیگران یا تفکر با خود بپردازد، آرام‌آرام دچار تناقضات متعدد فکری خواهد شد. ☘️ افراد معرفت‌دوست در نسبت با مراجع فکری رسانه‌ای خود، در خطر مغالطه‌ی «انگیزه و انگیخته» هستند. سلبریتی‌های فکری نیز در نسبت با مخاطبین و طرفداران خود، در خطر « و » هستند. ☘️ سطح رسانه‌ای از نظام دانایی، خطرناک‌ترین سطح آن است. خطر مهمی که معرفت‌دوست‌ها و سلبریتی‌های فکری را تهدید می‌کند، توهم دانایی و ایجاد اعتمادبه‌نفس کاذب است. معرفت‌دوست‌های رسانه‌ای و سلبریتی‌های فکری در خطر قرارگیری در «قله » نمودار قرار دارند. 🌼 3.« »: افرادی که معرفت را دوست دارند ولی خودشان اهل تخصص و تحقیق نیستند، اما در عین حال مرجع فکری و تمسک‌شان به افراد عمیق و نظریه‌پرداز است. این افراد از سطح معرفت‌دوستی گذر کرده و دنبال افراد نظام‌ساز و نظریه‌پرداز هستند. بااین‌حال اینگونه نیست که به‌صورت نظام‌مند و روشمند، آثار و بیانات متفکرین درجه‌یک را دنبال کنند. درواقع این افراد صرفا نظریه‌پردازان و نظام‌سازان را دوست دارند و هنوز خود به صورت عملی برای یافتن نظام‌فکری آنان برنخواسته‌اند. ☘️ هنگامی که از این افراد درباره متفکرین موردعلاقه‌شان پرسیده شود، از امام خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای، شهیدمطهری، علامه‌طباطبایی و... نام می‌برند. البته نام‌بردن از امام و آقا، معیار مناسبی برای سنجش افراد نیست؛ چراکه بر حسب عادت عموم افراد از این دو شخصیت نام می‌برند. نفر سومی که بعد از آقا و امام نام‌برده می‌شود، نشان‌دهنده‌ی مرجعیت فکری واقعی افراد است. اگر فرد متفکرین ناب اندیشه اسلامی نظیر علامه‌طباطبایی، شهیدمطهری، شهیدصدر، امام موسی صدر، آیت‌الله جوادی، آیت‌الله مصباح را به عنوان «مرجع فکری» خویش نام برد، در سطح «نظام‌دوست»ی دانایی قرار دارد. 🌼 4.« »: فردی که مرجعیت فکری متفکرین درجه‌یک را پذیرفته و در عین‌حال در حد حرف و مطالعات پراکنده ارتباط نگرفته، بلکه با آثار او به شیوه‌ی روشمندی انس نیز گرفته است. برای نمونه، کتاب‌های او را خوانده؛ سخنرانی‌های او را گوش کرده و دنبال می‌کند؛ برای یادگیری کتاب او، استاد دیده؛ کتاب‌ها را خلاصه‌نویسی یا فیش‌برداری کرده و یا از این قبیل فعالیت‌هایی که نشانگر ارتباط عمیق و روش‌مند و انس عملی با متفکر است. (ادامه در پست بعدی) 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌مراتب و هشت‌سطحی و علی ابراهیم‌پور (قسمت سه از سه) 🌼 5.«»: فردی که علاوه بر انس با متفکر و نظریه‌پرداز نظام‌سازی، «ارزش افزوده» نیز داشته است. به‌عبارتی، فردی که علاوه بر کسب نظام‌فکری یک متفکر، سعی کرده آن نظام فکری را قدری امتداد دهد و بر اساس آن تولیدی داشته باشد. برای نمونه بر اساس نظام فکری آن متفکر، سخنرانی کرده یا یادداشت‌نویسی می‌کند، موسسه‌ای تاسیس کرده، مقاله نوشته، داستان یا فیلم ساخته و... . به‌عبارتی، سعی کرده است علاوه بر اینکه نظام‌فکری نظریه‌پرداز را بفهمد، متناسب با آن استفاده‌ای برای حل یک مسئله نیز داشته باشد. ☘️ از منظر مدیریت دانش، در یک سیستم دانایی سالم و مطلوب، حداقل سطح دانایی «»، نظام‌یاب مولد است. افرادی لیاقت ترویج علم و دانش و نظریات را دارند که دست‌کم خود نظام فکری حداقل یکی از اندیشمندان ناب انقلاب اسلامی را کسب کرده و متناسب با آن به مسائل جزئی فکری روز، پاسخ دهند. 🌼 6.« »: نظام‌یاب مولد می‌تواند در شغل‌های جامعه فعالیت کند؛ مثلا یک سخنران یا یک یادداشت‌نویس یا مدیر یک نشریه یا موسسه فیلم‌سازی باشد؛ اما «نظام‌گرا» شخصی است که هدف زندگی و برنامه‌ریزی علمی و تحصیلی خود را، در همین مسیر قرار داده و افقش امتداد چارچوب فکری متفکرین نظام‌ساز است و می‌خواهد در این زمینه به اجتهاد و تخصص دست پیدا کند. در واقع معیار این سطح، آن است که دست‌یابی به نظامات اسلامی جزء «هدف زندگی» فرد شده است. 🌼 7.«»: شخصی که به‌صورت بالفعل در یک یا چند دانش به نظام‌دانایی و نظریه نائل شده و به تخصص رسیده است. چنین فردی یا به اشاعه‌ی تخصصی نظریات متفکرین مشغول است یا نظرات خویش را تدریس و ارائه می‌کند. 🌼 8.«»: اگر نظام‌ساز متخصص، علاوه بر نظریه‌پردازی به رهبری عملی نیز دست پیدا کند، به بالاترین درجه نظام دانایی دست یافته است. نظام‌سازی که به تعداد قابل‌توجهی از افراد جامعه علمی را تحت تاثیر خود قرار داده باشد و با تربیت شاگردان، جریان علمی ایجاد کرده باشد، نظام‌ساز جریان‌ساز محسوب می‌شود. ☘️ نمونه‌ی اعلای نظام‌ساز جریان‌ساز در عصر حاضر، حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی‌رضوان‌الله‌تعالی‌علیهما هستند که با نظریه‌پردازی کلان در علوم اسلامی و تربیت شاگردان قابل‌توجه، نقاط عطفی در تاریخ علوم اسلامی ایجاد کرده، جریان علمی پرقدرتی ایجاد کردند. *** ☘️ بر دغدغه‌مندان نظام علمی و حوزوی کشور فرض است تا با تدقیق بیشتر روی مراتب و منطق دانایی و اندیشه‌ورزی، به نظام منضبط و کارایی دست‌یابند تا با تزریق آن به دانش عامه، جامعه از آفات آشفتگی فکری، التقاط و نفاق اندیشه‌ای در امان ماند و نقاط مطلوب مسیر رشد و اعتلای علمی، بیش‌ازپیش روشن گردد. //پایان// [نگارش: 98.05.09 – انتشار: 98.05.13] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🔥 چرا لازم است روی تعیین منطق اندیشه‌ورزی، سرمایه‌گذاری جدی کنیم؟ 🏷 عنوان: ضرورت تعیین سلسله مراتب و اندیشه‌ورزی [نگارش: 98.05.06 - انتشار: 98.05.11 - 1520 واژه] 🔗 t.me/aliebrahimpour_ir/875 🔗 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/587 🔗 rasanews.ir/fa/news/615350 🔥 الگوی پیشنهادی برای مراتب دانایی چیست؟ 🏷 عنوان: مراتب و هشت‌سطحی و [نگارش: 98.05.09 - انتشار: 98.05.13 - 1363 واژه] 🔗 t.me/aliebrahimpour_ir/881 🔗 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/591 🔗 rasanews.ir/fa/news/615457/ 🔥 چه خطرات و آسیب‌هایی معرفت‌دوست‌های رسانه‌ای و های فکری را تهدید می‌کند؟ 🏷 عنوان: خطر سلبریتی‌های فکری [نگارش: 98.05.09 - انتشار: 98.05.18 - 1232 واژه] 🔗 t.me/aliebrahimpour_ir/893 🔗 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/603 🔗 rasanews.ir/fa/news/615806 🌐 @aliebrahimpour_ir