#نظریه_بازی و تعادل #نش (#رونوشت ویکیپدیا با ویرایش)
سالها پیش آدام اسمیت پدر علم اقتصاد مطرح کرد که در رقابت، انگیزههای #فردی به اهداف مشترک کمک میکند و #بهترین_نتایج موقعی پدید میآید که "هر کسی کاری را که برای #خودش بهترین است، انجام دهد". سالهاست این تفکر اساس تصمیمگیریهای مهم اقتصادی ست و در کلاسهای درس اقتصاد این نظریه به عنوان بنیاد علم اقتصاد و یک اصل کامل تدریس میشود.
جان نش سرانجام در سال ۱۹۹۴ بهدلیل تلاشهای ارزندهای که در زمینه تکامل نظریه بازیها و طرح تعادل نش انجام داد، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. تعادل نش یعنی موقعیتهایی که در آنها انتخاب شما وابسته به انتخاب دیگران نیز هست. او نظریه خود را چنین مطرح کرد که «بهترین نتایج موقعی حاصل میشوند که هرکس آنچه را که برای #خود_و_گروه بهترین است، انجام دهد.» او مسئله همکاری را در نظریه بازیها گسترش داد و نشان داد که اگر افراد همکاری کنند و نفع گروه را نیز در نظر داشته باشند، به بیشترین منافع و سود برای خود و گروه دست مییابند.
این موضوع از طریق مثال معمای زندانیها (prisoners dellima) بهتر روشن میشود. معمای زندانیها نشان میدهد که چگونه دو نفر در همکاری، برای اینکه خود به سود بیشتری برسند، به خودشان ضرر میرسانند؛ درحالیکه میتوانند هر دو نتایج بهتری بهدست آورند. این معما به این ترتیب است: دو نفر که به جرم شرکت در یک سرقت مسلحانه بازداشت شدهاند، جداگانه مورد بازجویی قرار میگیرند و به هرکدام از آنها جداگانه چنین میگویند: اگر دوستت را لو بدهی و علیه او شهادت دهی و او سکوت کند، تو آزاد میشوی ولی او به پنج سال حبس محکوم خواهد شد. اگر هر دو یکدیگر را لو بدهید و علیه یکدیگر شهادت دهید، هر دو به سه سال حبس محکوم خواهید شد. اگر هیچکدام همدیگر را لو ندهید و سکوت کنید، هر دو به یکسال حبس محکوم خواهید شد. در اینجا به نفع هر دو زندانی است که حالت سوم را انتخاب کنند و بنا بر نظریه جان نش آنچه را به نفع خود و گروه است، انتخاب کنند ولی چون هرکدام از آنها تنها به فکر خود و به دنبال کسب بهترین نتیجه برای خود یعنی آزاد شدن است و به طرف مقابل نیز اعتماد ندارد، دوست خود را لو میدهد و هر دو ضرر خواهند کرد که البته حالت منطقی نیز همین است (چون از تصمیم همدیگر خبر ندارند). یعنی از دید هر زندانی جدا از اینکه زندانی دیگر کدام حالت (شهادت یا سکوت) را انتخاب کند، برای او بهتر است که شهادت داده و زندانی دیگر را لو دهد اما نتیجه خلاف این میشود و هر دو ضرر میکنند که معما در همینجا است. #اگر هر دو از تصمیم هم مطلع بودند و میتوانستند با هم #همکاری کنند، نتیجه بهتری بهدست میآمد اما چون دو زندانی از تصمیم همدیگر اطلاع ندارند، تنها نفع خود را در نظر میگیرند و هر کدام از آنها علیه دیگری شهادت میدهد و در نهایت هر دو ضرر میکنند.
دلیل این است که در موقعیتهایی که علاوه بر خود فرد، انتخاب دیگران و اطلاع از انتخاب دیگران نیز اهمیت دارد، همکاری میتواند سودبخش باشد؛ همان چیزی که جان نش مطرح کرد. بهطورکلی نظریه بازیها در تلاش است تا موقعیتهایی را که در آن منافع افراد در تضاد است مدلسازی کند. این موقعیت زمانی پدید میآید که موفقیت فرد و تصمیم او وابسته به تصمیم و استراتژیهایی است که طرف مقابل انتخاب میکند و هدف نهایی نظریه بازیها یافتن استراتژی بهینه برای بازیکنان است.
کار مهمی که جان نش انجام داد و تا پیش از او در نظریه بازیها مطرح نشده بود، یعنی آن چیزی که این نظریه آن را کم داشت، مسئله #تعادل بود و اینکه هر بازی در نهایت یک تعادل دارد که این تعادل میتواند برد یا باخت باشد. البته جان نش مطرح کرد هر بازی میتواند هر دو سر برد یا هر دو سر باخت نیز باشد اما در هر صورت بازی تعادل دارد. به بازیهایی که در آنها همیشه یک برنده و یک بازنده وجود دارد در اصطلاح بازیهای با مجموع صفر میگویند؛ مانند شطرنج اما به بازیهایی که اینگونه نیستند و هر دو طرف میتوانند سود ببرند، بازیهای با مجموع غیر صفر میگویند. جان نش کار زیادی روی تعادل در بازیهای عدم همکاری انجام داد که بعدها به تعادل نش معروف شد.
نظریه بازیها در موضوعات بسیاری از جمله نحوه تعامل تصمیمگیرندگان در محیط رقابتی و بهویژه در بازارهای انحصار چندجانبه که تعداد اندکی تصمیمگیرنده حضور دارند و نحوه واکنش و تصمیم دیگر بازیکنان اهمیت مییابد، کاربرد فراوانی دارد. همچنین نظریه بازیها علاوهبر اقتصاد در دیگر علوم رفتاری همچون علوم سیاسی، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه و منطق نیز کاربرد دارد. حتی در زیستشناسی هم برای تحلیل تکامل و تحلیل رفتار نزاع برای بقا، از نظریه بازیها استفاده میشود.
پینوشت: فیلم #ذهن_زیبا 2001، روایتی از زندگی جاننش است.
🌐 @aliebrahimpour_ir