✅جایگاه #مخاطب در نوشتار
🔶دو حالت بیشتر نیست:
🔸1. من متنی را نوشته ام و از #قلم و #واژه و #ادبیات استفاده کردهام، فقط برای آرامش روح خودم. در چنین حالتی اثر جنبه #شطحیات به خودش میگیره. در اصل چنین متنی،خارج از فضای تفهیم و تفاهمه و از کاربرد ادبیات خارج شده. دقیقا مثل حالتی که از یک کتاب، برای تزئین دکور خانه استفاده کنیم. کتاب برای انتقال محتواست، نه تزئین خانه!
🔸2. یا نویسنده متن را برای مخاطب نوشته و منِ #مخاطب در نظر میگیرد و هدفش #انتقال یک انگاره به ذهن مخاطب است، نه صرفا یکسری اصوات. این مخاطب میتواند یک مخاطب خاص #فردی باشد، یا یک #جمع محدود یا #جامعهی مورد نظرش یا #کل انسانها در کل تاریخ بشریت!
🔰وجه اساسی تقسیم، در اصل این هست که «آیا من مخاطب را در نظر گرفته ام یا خیر؟» حالا بزرگی یا کوچکی مخاطب فعلا مهم نیست. اصل این سوال مهم است.
🔰قاعدهی اولی در #قلم و #ادبیات این است که واژگان را برای تفهیم و تفاهم استفاده میکنیم. لذا اصل اولی در #نویسندگی این است که متن را برای مفاهمه نوشته باشیم.
🔰اگر من مخاطب را در نوشته مد نظر قرار داده باشم و برای مخاطب نوشته باشم، #فهم او، #دغدغه ی او، #نیاز های او را هم در نظر میگیرم. چون به دنبال « #مفاهمه » هستم. یعنی میخواهم پیامم را برسانم.
🔰من اگر علامهی دهر یا الههی هنروقلم هم باشم ولی نتوانم قدری از #درد یا #نگاه یا #زاویهدید یا #دانش و #راهکارم را به مخاطبم انتقال بدهم، همه را در خودم محبوس کردهام.
🖊 علی.ا (96.5.6)
🔹پ.ن: متن بالا را مدتها پیش در گفتوگویی با یکی از دوستانم نوشتم، با قدری ویرایش و تغییر، قابلیت استفاده عموم را پیدا کرد.
[ #یادداشت_آزاد #یادداشت ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
#دیدمی_ها
📌 #تک_تیرانداز
🍀امروز دیدم. فیلم جشنواره۹۹. نظر منتقدین را نخواندم، ولی تعریفش را شنیده بودم.
🌺به وجدم آورد. مجبورم کرد این نکات را بنویسم:
فیلم خوشساخت و خوشریتم. بیادعا. گندهگویی نمیکند و حد خودش را میشناسد. قهرمان دارد و خوب هم پردازشش کرده. ریتم کشدار نیست و شتاب مناسبی دارد. من البته با روایتهای تکگویی که در این تیپ فیلمها -مثل شیار۱۴۳ و ۲۳نفر- مد شده همدل نیستم؛ خصوصا برای چنین فیلمی که قهرمان دارد. قهرمان باید وسط میدان نشان داده شود؛ نه اینکه گفته شود. بازی خوب کامبیز دیرباز -میکائیل دوستداشتنی- برای این شخصیت نشسته. بازی شخصیتهای عراقی هم خیلی خوب است.
🌺اما:
🌼وقتی فیلم را در بستر زمانه اجتماعی میبینیم، رنگ و معنای دیگری میدهد (تکست در کانتکست). مهمترین چیز، تبلور قدرت #عاملیت در برابر #ساختار است. برای مایی که در این برهه از ساختارها ناامید شدهایم، بازنمایی نقش تکارادهها میتواند یک نسخه اجتماعی باشد. تکتیراندازی که خودش یک گردان است.
🌼 اگر متهم به تشکیلاتگریزی نمیشوم، نظر من این است که تکتیراندازی که #نقطه_زنی #درست و #بااصول میکند، ارزش بیشتری دارد از تشکیلات متوسط!
🌼حس میکنم مدتی است بیش از حد داریم روی تشکیلات و ساختاردهی تاکید میکنیم که باعث میشود تکارادههای فعال و پرپتانسیل، تلف شوند. باید بازگردیم به عاملیتها.
🌼برای مایی که دیگر امید چندانی به ساختارها نداریم، #تک_تیرانداز حرف مهمی دارد: أَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ #فردی. دست به زانوی خودمان بگذاریم و هرکاری که میتوانیم، با تمام توان انجام بدهیم.
🎞 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/-220264
🌐 @aliebrahimpour_ir ۱۳۹۹.۰۱.۰۹ #نقد
#نظریه_بازی و تعادل #نش (#رونوشت ویکیپدیا با ویرایش)
سالها پیش آدام اسمیت پدر علم اقتصاد مطرح کرد که در رقابت، انگیزههای #فردی به اهداف مشترک کمک میکند و #بهترین_نتایج موقعی پدید میآید که "هر کسی کاری را که برای #خودش بهترین است، انجام دهد". سالهاست این تفکر اساس تصمیمگیریهای مهم اقتصادی ست و در کلاسهای درس اقتصاد این نظریه به عنوان بنیاد علم اقتصاد و یک اصل کامل تدریس میشود.
جان نش سرانجام در سال ۱۹۹۴ بهدلیل تلاشهای ارزندهای که در زمینه تکامل نظریه بازیها و طرح تعادل نش انجام داد، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. تعادل نش یعنی موقعیتهایی که در آنها انتخاب شما وابسته به انتخاب دیگران نیز هست. او نظریه خود را چنین مطرح کرد که «بهترین نتایج موقعی حاصل میشوند که هرکس آنچه را که برای #خود_و_گروه بهترین است، انجام دهد.» او مسئله همکاری را در نظریه بازیها گسترش داد و نشان داد که اگر افراد همکاری کنند و نفع گروه را نیز در نظر داشته باشند، به بیشترین منافع و سود برای خود و گروه دست مییابند.
این موضوع از طریق مثال معمای زندانیها (prisoners dellima) بهتر روشن میشود. معمای زندانیها نشان میدهد که چگونه دو نفر در همکاری، برای اینکه خود به سود بیشتری برسند، به خودشان ضرر میرسانند؛ درحالیکه میتوانند هر دو نتایج بهتری بهدست آورند. این معما به این ترتیب است: دو نفر که به جرم شرکت در یک سرقت مسلحانه بازداشت شدهاند، جداگانه مورد بازجویی قرار میگیرند و به هرکدام از آنها جداگانه چنین میگویند: اگر دوستت را لو بدهی و علیه او شهادت دهی و او سکوت کند، تو آزاد میشوی ولی او به پنج سال حبس محکوم خواهد شد. اگر هر دو یکدیگر را لو بدهید و علیه یکدیگر شهادت دهید، هر دو به سه سال حبس محکوم خواهید شد. اگر هیچکدام همدیگر را لو ندهید و سکوت کنید، هر دو به یکسال حبس محکوم خواهید شد. در اینجا به نفع هر دو زندانی است که حالت سوم را انتخاب کنند و بنا بر نظریه جان نش آنچه را به نفع خود و گروه است، انتخاب کنند ولی چون هرکدام از آنها تنها به فکر خود و به دنبال کسب بهترین نتیجه برای خود یعنی آزاد شدن است و به طرف مقابل نیز اعتماد ندارد، دوست خود را لو میدهد و هر دو ضرر خواهند کرد که البته حالت منطقی نیز همین است (چون از تصمیم همدیگر خبر ندارند). یعنی از دید هر زندانی جدا از اینکه زندانی دیگر کدام حالت (شهادت یا سکوت) را انتخاب کند، برای او بهتر است که شهادت داده و زندانی دیگر را لو دهد اما نتیجه خلاف این میشود و هر دو ضرر میکنند که معما در همینجا است. #اگر هر دو از تصمیم هم مطلع بودند و میتوانستند با هم #همکاری کنند، نتیجه بهتری بهدست میآمد اما چون دو زندانی از تصمیم همدیگر اطلاع ندارند، تنها نفع خود را در نظر میگیرند و هر کدام از آنها علیه دیگری شهادت میدهد و در نهایت هر دو ضرر میکنند.
دلیل این است که در موقعیتهایی که علاوه بر خود فرد، انتخاب دیگران و اطلاع از انتخاب دیگران نیز اهمیت دارد، همکاری میتواند سودبخش باشد؛ همان چیزی که جان نش مطرح کرد. بهطورکلی نظریه بازیها در تلاش است تا موقعیتهایی را که در آن منافع افراد در تضاد است مدلسازی کند. این موقعیت زمانی پدید میآید که موفقیت فرد و تصمیم او وابسته به تصمیم و استراتژیهایی است که طرف مقابل انتخاب میکند و هدف نهایی نظریه بازیها یافتن استراتژی بهینه برای بازیکنان است.
کار مهمی که جان نش انجام داد و تا پیش از او در نظریه بازیها مطرح نشده بود، یعنی آن چیزی که این نظریه آن را کم داشت، مسئله #تعادل بود و اینکه هر بازی در نهایت یک تعادل دارد که این تعادل میتواند برد یا باخت باشد. البته جان نش مطرح کرد هر بازی میتواند هر دو سر برد یا هر دو سر باخت نیز باشد اما در هر صورت بازی تعادل دارد. به بازیهایی که در آنها همیشه یک برنده و یک بازنده وجود دارد در اصطلاح بازیهای با مجموع صفر میگویند؛ مانند شطرنج اما به بازیهایی که اینگونه نیستند و هر دو طرف میتوانند سود ببرند، بازیهای با مجموع غیر صفر میگویند. جان نش کار زیادی روی تعادل در بازیهای عدم همکاری انجام داد که بعدها به تعادل نش معروف شد.
نظریه بازیها در موضوعات بسیاری از جمله نحوه تعامل تصمیمگیرندگان در محیط رقابتی و بهویژه در بازارهای انحصار چندجانبه که تعداد اندکی تصمیمگیرنده حضور دارند و نحوه واکنش و تصمیم دیگر بازیکنان اهمیت مییابد، کاربرد فراوانی دارد. همچنین نظریه بازیها علاوهبر اقتصاد در دیگر علوم رفتاری همچون علوم سیاسی، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه و منطق نیز کاربرد دارد. حتی در زیستشناسی هم برای تحلیل تکامل و تحلیل رفتار نزاع برای بقا، از نظریه بازیها استفاده میشود.
پینوشت: فیلم #ذهن_زیبا 2001، روایتی از زندگی جاننش است.
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
#دیدمی_ها 📌 #تک_تیرانداز 🍀امروز دیدم. فیلم جشنواره۹۹. نظر منتقدین را نخواندم، ولی تعریفش را شنیده
دنبال نظمدادن به محتواهای #صحیفه_سجادیه در کانالم بودم، اتفاقی به این یادداشتک درباره فیلم تکتیرانداز رسیدم.
دیدم داخلش گفتهام👇
🌼وقتی فیلم را در بستر زمانه اجتماعی میبینیم، رنگ و معنای دیگری میدهد (تکست در کانتکست). مهمترین چیز، تبلور قدرت #عاملیت در برابر #ساختار است. برای مایی که در این برهه از ساختارها ناامید شدهایم، بازنمایی نقش تکارادهها میتواند یک نسخه اجتماعی باشد. تکتیراندازی که خودش یک گردان است.
🌼 نظر من این است که تکتیراندازی که #نقطه_زنی #درست و #بااصول میکند، ارزش بیشتری دارد از تشکیلات متوسط!
🌼حس میکنم مدتی است بیش از حد داریم روی تشکیلات و ساختاردهی تاکید میکنیم که باعث میشود تکارادههای فعال و پرپتانسیل، تلف شوند. باید بازگردیم به عاملیتها.
🌼برای مایی که دیگر امید چندانی به ساختارها نداریم، #تک_تیرانداز حرف مهمی دارد: أَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ #فردی. دست به زانوی خودمان بگذاریم و هرکاری که میتوانیم، با تمام توان انجام بدهیم. //پایان//
✅ حقا لذت بردم و استفاده کردم! 😃👌🏻 این متن در 9فروردین 1399 نوشته شده؛ الان بعد از تقریبا 2سال، دقیقا همان نظر را دارم؛ تندتر.🙃 جالب اینکه تا قبل از اینکه متن را ببینم، فکر میکردم این نظر، تازه و اخیرا به ذهنم رسیده! 🤔 حرفی را که الان نمیتوانم بگویم، آنموقع چقدر شفاف و واضح در متنی کوتاه نوشتهام. 🥴
✳️ چه سیر عجیبی دارد این انسان!
https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/841