eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
209 دنبال‌کننده
579 عکس
29 ویدیو
70 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
✅جایگاه در نوشتار 🔶دو حالت بیشتر نیست: 🔸1. من متنی را نوشته ام و از و و استفاده کرده‌ام، فقط برای آرامش روح خودم. در چنین حالتی اثر جنبه به خودش میگیره. در اصل چنین متنی،خارج از فضای تفهیم و تفاهمه و از کاربرد ادبیات خارج شده. دقیقا مثل حالتی که از یک کتاب، برای تزئین دکور خانه استفاده کنیم. کتاب برای انتقال محتواست، نه تزئین خانه! 🔸2. یا نویسنده متن را برای مخاطب نوشته و منِ در نظر می‌گیرد و هدفش یک انگاره به ذهن مخاطب است، نه صرفا یک‌سری اصوات. این مخاطب می‌تواند یک مخاطب خاص باشد، یا یک محدود یا مورد نظرش یا انسان‌ها در کل تاریخ بشریت! 🔰وجه اساسی تقسیم، در اصل این هست که «آیا من مخاطب را در نظر گرفته ام یا خیر؟» حالا بزرگی یا کوچکی مخاطب فعلا مهم نیست. اصل این سوال مهم است. 🔰قاعده‌ی اولی در و این است که واژگان را برای تفهیم و تفاهم استفاده می‌کنیم. لذا اصل اولی در این است که متن را برای مفاهمه نوشته باشیم. 🔰اگر من مخاطب را در نوشته مد نظر قرار داده باشم و برای مخاطب نوشته باشم، او، ی او، های او را هم در نظر میگیرم. چون به دنبال « » هستم. یعنی می‌خواهم پیامم را برسانم. 🔰من اگر علامه‌ی دهر یا الهه‌ی هنروقلم هم باشم ولی نتوانم قدری از یا یا یا و را به مخاطبم انتقال بدهم، همه را در خودم محبوس کرده‌ام. 🖊 علی.ا (96.5.6) 🔹پ.ن: متن بالا را مدت‌ها پیش در گفت‌وگویی با یکی از دوستانم نوشتم، با قدری ویرایش و تغییر، قابلیت استفاده عموم را پیدا کرد. [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🔅🔆 « » 🔆🔅 📚 [چرا حلقات؟] 📖 (بخش اول) ✳️ «دروسٌ في علم الأصول» -معروف به «حلقات»- از تالیفات مجتهد نابغه، شهید آیت‌الله است. درباره‌ی جایگاه شهیدصدر و نقش ایشان در تحول علوم و ایجاد نهضت نظام‌سازی صحبت‌های مفصلی می‌شود ارائه داد. کتب مفصل زیادی هم نوشته شده. در این متن کاری با آن‌ها نداریم. در این متن مختصر، می‌خواهم به ایجاز، کُدهایی درباره‌ی این کتاب ارائه دهم و لینک‌های کمکی این مسئله را هم معرفی کنم. [این نکات، مختصری از تحقیقات و مشاوره‌های شخصی من است. صرفا برای استفاده‌ی بعضی از دوستانم منتشر می‌کنم... لذا چه‌بسا نظرات دیگری هم باشد.] ❇️مقدما برای معرفی باید گفت: «دروسٌ فی علم الاصول» جزو آخرین تالیفات و بعد از چند دور درس خارج ایشان نوشته شده. شهیدصدر برای حوزه نوین و چابک‌سازی روند تحصیلی طلاب، با آسیب‌شناسی وضعیت موجود کتب یک مجموعه منسجم کتاب را برای اصول تدوین کردند که به صورت 3حلقه تودرتو است. یعنی حلقه اول، مرحله‌ی اول است؛ حلقه ثانیه، مباحث مبسوط‌تر و حلقه ثالثه کتاب کاملا تخصصی و سطح عالی اصولی است. ایشان معتقدند کسی که این سه حلقه را آموزش ببیند، برای شرکت در درس خارج، آماده می‌شود. ✅چرا حلقات خوب و مفید است؟ 🔸1. حلقات از لحاظ ، نه‌تنها هیچ چیزی از مجموعه «معالم، الموجز، قوانین، اصول‌الفقه، رسائل، کفایه» کم‌ندارد و کسی که حلقات را بخواند، از لحاظ محتوا از کتب آموزشی سطح است؛ 🔸2. بلکه علم اصول میان کتب سطح و فضای درس خارج را پُر می‌کند. توضیح اینکه کفایه، اصولِ 100سال پیش است. اتفاقا دقیقا در این 100سال، علم اصول دوره‌ای مهم را می‌گذراند و مباحث و نظرات مبسوطی مطرح می‌شوند و فضای درس خارج دقیقا معرکه‌ی بررسی آن نظرات (آقاضیا، نائینی، محقق اصفهانی و...) است. طلبه‌ای که با کفایه بخواهد وارد درس خارج شود، مدت‌ها گیج است. حلقات ناظر بر همه‌ی این مباحث است و کَرّ و فَرّهای این دوره‌ را هم به طلبه نشان می‌دهد و حلقات‌خوان، دقیقا آماده‌ی حضور در درس خارج می‌شود. 🔸3.حلقات و صریح و چابک است. در مسیر آموزش، متعلم را در دست‌انداز نمی‌اندازد! ذهن طلبه را نمی‌کند و ایجاد نمی‌کند. (⛔️) مضافا اینکه سیر حلقات، تاریخی و آموزشی و منضبط است و از تشتت جلوگیری می‌کند. 🔸4.مولف حلقات، اصولی نامی بوده و دوره‌ی حلقات، نظام فکری منسجمی در مسائل اصولی به متعلم می‌دهد. 🔸5.در کنار تمام این فوائد، دوره‌ی آموزشی‌اش هم بسیار مختصر و مفید است. ✅چرا حلقات نه؟ تقریبا هیچ‌کسی نیست که بگوید، حلقات بد است و مفید نیست و خوب نیست. نهایت اختلاف سر این است که آیا حلقات جایگزین کامل رسائل و کفایه هست یا خیر؟ حتی تقریبا اختلافی هم نیست که حلقات از لحاظ محتوا، تقریبا کامل‌تر از رسائل و کفایه است. اما پس اشکالات چیست؟ مثلا: 🔸1.حلقات، ساختار متفاوت با کفایه دارد. و چون ساختار کفایه محور درس خارج است، حلقات کفایت نمی‌کند. 🔸2.حلقات عبارت آسان دارد و کسی که حلقات بخواند، دیگر نمی‌تواند با متون قدما ارتباط بگیرد. 🔸3.محور درس خارج، حواشی کفایه است. کسی که کفایه بخواند و در کنارش حواشی را ببیند، مستغنی است. 🔸4.حلقات اصطلاح‌سازی جدید دارد. (از اشکالات نازل فاکتور گرفتم؛ مثلا عده‌ای می‌گویند «شهیدصدر کفایه و رسائل خواند که شهیدصدر شد.» 😐 و قس علی هذا) ادامه دارد... [ ] ↩️ https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/130 (بخش اول) ↩️ https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/131 (بخش دوم) 🌐 @aliebrahimpour_ir
🔅🔆 « » 🔆🔅 📚 [چرا حلقات؟] 📖 (بخش دوم) ✅✅جمع‌بندی من از صحبت‌ها و مشاوره‌گرفتن‌ها: ما عموما در فضای مدرسه، الموجز و اصول‌الفقه را خوانده‌ایم. لذا سبک و تبویب و ساختار کفایه را می‌دانیم. لذا عمده‌ی آن اشکالات تخصصا از بحث ما خارج است. از طرفی محاسن حلقات، قابل اغماض نیست! حلقه اولی و ثانیه را در یک سال و حلقه ثالثه را -به صورت معمولی- در دو سال می‌شود خواند. یعنی در سه سال مارا مستغنی از محتوای اصولی می‌کند. (حتی کسی که الموجز و اصول‌الفقه را خوانده، می‌تواند با تدبیر استاد، مستقیم حلقه ثالثه بخواند) متن شعرگونه و معماگونه ندارد و به ذهن و فکر متعلم ساختار می‌دهد. لذا خواندن یک دور حلقات دقیق، می‌ارزد به رسائل و کفایه. درباره‌ی متن کفایه هم، یک‌دور متن‌خوانی و مراجعات کنار حلقات، می‌تواند دغدغه‌ی ارتباط با متون را تامین کند. 📕حلقات (حلقه ثالثه) کتاب بسیار مناسبی است که بر اساس آن یک‌دور اصول تخصصی از ابتدا تا انتها به صورت دقیق کار شود و با آن پرونده‌ی اصول‌فقه را برای بست. مابقی‌اش بماند برای بررسی اجتهادی در درس‌خارج؛ اگر شد. ✳️لینک‌ها و منابع مفید: 🔸حتما و حتما، مقدمه‌ی حلقات که نوشته‌ی خودِ شهید صدر است را بخوانید. آنجا دقیقا هدف تدوین کتابش را مطرح کرده. ♻️ yon.ir/rezaeslami [مقاله بسیارعالی آقای رضا اسلامی درباره محاسن و معایب حلقات] ♻️ yon.ir/zarfiathal [ظرفیت حلقات و سخن بزرگان] ♻️ yon.ir/monazereha [مناظره مفید با موضوع جایگزینی حلقات] ♻️ t.me/halgheh3/11 [فایل صوتی توضیحات یکی از اساتید درباره‌ی جایگاه حلقات] //پایان// 🔹از نقد یا نکاتتان استفاده می‌کنم/ التماس دعا. 💐 🔹اگر مطلب را مفید یافتید، برای دوستانتان هم ارسال کنید.☺️🙏 [ ] ↩️ https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/130 (بخش اول) ↩️ https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/131 (بخش دوم) 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 ، نقطه ورود به عرصه‌ی ، و 🌼 برای ورود به عرصه‌های فکری و علمی، استفاده از سطحی از سطوح جریان‌شناسی مفید و ضروری است. زیرا به نوعی دسته‌بندی‌های کلی و نمای بیرونی از رویکردها و فضای آن رشته دانشی به فرد منتقل شده و مخاطب در مواجه با آن دانش و تفکر، راحت‌تر و بهتر شکل می‌گیرد. (سوزنچی، 1392 ؛ پیغامی، 1393) 🌼 اگر کسی که جویای یافتن پاسخ پرسشی است، از ابتدا بداند که مثلاً پنج جواب برای آن وجود دارد، فرآیند تفکر و فهم را بهتر طی می‌کند و این ، موهبت جریان‌شناسی است. زیرا جریان‌شناسی، فضایی که فرد می‌خواهد در آن قدم گذارد را روشن کرده و مخاطب قبل از ورود عمیق به مسائل، با آن‌ها پیدا می‌کند و زمین بازی را راحت‌تر می‌شناسد. 🌼 نداشتن چنین شناختی، می‌تواند چالشی مهم در فهم ایجاد کند. نقطه‌ی مقابل این شناخت و افق دید، و کانالیزه‌شدن ذهن است که هر دو مانع تفکر و فهم است. اگر فرد نداند که در برابر سوالش چند پاسخ وجود دارد، هنگام تحقیق و آشنایی با پاسخ اول، همان پاسخ و مجموعه ادله‌ی آن بر ذهنش حاکم می‌شود و هنگام مواجه با نظریات بعدی با نوعی گنگی و روبه‌رو خواهد شد. (پایگاه علمی تحلیلی گذار، 1392) 🔖 بخشی از «بررسی تحلیلی ضرورت، فوائد و مزایای نظری و عملی دانش «جریان‌شناسی»» ؛ نگارش علی ابراهیم‌پور؛ نگارش سال 1394 ؛ بازبینی و ویرایش سال 1396. 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 اثر دانینگ کروگر ✅ نمودار اثر دانینگ‌کروگر که نسبت بین #دانش و #تخصص را با #اعتماد_به_نفس نشان می‌دهد. 🌐 @aliebrahimpour_ir #روان_شناسی
⚔️تو بی‌سوادی 🛡چندی پیش طلبه‌ی فاضلی از دوستانم، متنی را نوشته بود و تلاش کرده بود یکی از پرسش‌های ذهنی‌اش را محققانه مطرح کند. البته او پژوهشگر درجه یک نبود. صرفا یک طلبه بود که می‌خواست به‌جای اینکه چالشش را در حد حرف‌زدن‌های روزمره نگه دارد، طلبگی وارد شود و شواهد علمی جمع کند. من چون تلاش و ذوق او را دیدم، متن را به یکی از فضلا دادم و از ایشان خواهش کردم آن را ببیند و نظر بدهد. لطف کردند و پذیرفتند. ایشان خیلی دقیق وقت‌گذاشته بود و جابه‌جا اشکالات پژوهشی را بیان کرده‌بودند. 🛡چیزی که من از حاشیه‌ها فهمیدم، این بود که ناقد با محتوا موافق نیست -که طبیعی هم بود- و تلاش کرده بود نشان بدهد نویسنده تحقیقی سرسری انجام داده و مایه‌ی علمی ندارد. نه فحص خوبی انجام داده و نه نتیجه خوبی گرفته. 🛡مثلا نویسنده یک کتابی خوانده بود و نقل‌قولی کرده بود، ناقد در حاشیه نوشته بود: «این کیه؟؟؟؟ چه ربطی به بحث شما دارد. از این آدم معروف‌تر نبود؟» 🛡خب این مواجهه‌ی شایعی است که خودم بارها با آن برخورد کردم! به همین دلیل حالا که خودم ذی‌حق نیستم، راحت‌تر می‌توانم این نکته را بیان کنم. البته این مطلب، یک قاعده‌ی کلی است و ربطی به طرفین ماجرایی که گفتم، ندارد: 💎 متاسفانه درون یکی از کنش‌های متداول ما، این است که ثابت کنیم فرد مقابل‌مان است! من این را مکرر می‌بینم که استادان در مقابل کسی که می‌خواهد خود را به این میدان وارد کند، تلاش اول‌شان این است که به نحوی از انحاء فرد و بی‌مایگی او را به رخش بکشند! چرا؟ نمی‌دانم! 💎شاید چنین پیش‌فرضی در میان است: میدان علم، ملک‌طلق من است و هرکسی بخواهد وارد آن شود، باید زیر پرچم من باشد! البته من این را به خاطر خودم نمی‌گویم‌ها، به خاطر شأن بالای علم و دانش و اسلام می‌گویم! 💎جان حرف اینجاست که ما در برابر گزاره نادرست یک فرد، هم می‌توانیم گزاره درست را به او نشان دهیم و هم می‌توانیم بگوییم حرفت بی‌حساب است. ما بیشتر وقت‌ها راه دوم را انتخاب می‌کنیم! اگر کسی پایین‌تر از من قرار دارد، هرچند می‌توانم با رویکرد نفی‌گونه، بی‌سوادی‌اش را نشانش بدهم، اما می‌توانم مسیری مقابلش روشن کنم تا او بتواند یک پله جلوتر بیاید. 💎 ما بیشتر اوقات، توی سر فرد می‌زنیم، به جای اینکه یک پله جلوی پایش قرار دهیم. این برای رشد و بد است. @aliebrahimpour_ir
و در ✅جریان‌شناسی به‌مثابه 📝 گزارش «فرهیختگان» از نشست جریان‌شناسی در علم و فرهنگ و رونمایی از کتاب روش‌شناسی جریان‌شناسی 🗞 ، شماره ۳۳۳۶، چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۰، ص16 👇🏻 🔗 farhikhtegandaily.com/newspaper/3336/16/ 🔗 farhikhtegandaily.com/news/55581 @aliebrahimpour_ir @currents_studies