eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
242 دنبال‌کننده
743 عکس
40 ویدیو
75 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
عقل یشمی خال‌خال پشمی
امروز یکشنبه‌ها، خیلی شبیه ایام گذشته است. پرفشار و خسته‌کننده. از صبح که آمدم بیرون، تا شب کلاس و د
📌 بچه‌هایی که می‌زدیم پس‌کلشون، رفتن انگلیس و شرکت زدن. اما من اینجا در قم نشسته‌ام و با کلمات عربی درگیرم و کُشتی می‌گیرم. آیا من ام؟ کاری که من انجام می‌دهم، از دید خیلی‌ها حتی گاهی از نظر خودم، است. آیا من ام؟ دنبال چی هستیم؟ چی به دست می‌آوریم؟ چیست؟ ؟ چیست؟ آیا دیگری به معنا، معنا می‌دهد یا نه؟ آیا معنا، در اشتراک متولد می‌شود؟ مغزم از این سوال‌ها دارد منفجر می‌شود. 🤯 @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۳.۰۸.۲۰
عقل یشمی خال‌خال پشمی
- هر که بی روزی ست، روزش دیر شد #مولوی #مثنوی_معنوی @my_sajjadieh @aliebrahimpour_ir
خدا که روزی دارم. شکر خدا که روزی دارم. شکر خدا که روزی دارم. شکر خدا که روزی دارم. شکر خدا که روزی دارم. خدا را شکر که روزی دارم. خدا را شکر که روزی دارم. خدا را شکر که روزی دارم. خدا را شکر که روزی دارم. خدا را شکر که روزی دارم. خدا را شکر، ام و می‌کنم خدا رو شکر که دارم. خدا رو شکر که صحیفه دارم. خدا رو شکر که رزق صحیفه دارم. خدا رو شکر که رزق صحیفه دارم. خدا رو شکر که رزق صحیفه دارم. وقتی من روزی الهی دارم، پس بازنده نیستم. وقتی من روزی از خدا دارم، بازنده نیستم. وقتی من روزی الهی دارم، پس بازنده نیستم. وقتی من روزی از خدا دارم، بازنده نیستم. وقتی من روزی الهی دارم، پس نیستم. چون: ✨ هر که بی روزی ست، روزش دیر شد ✨ @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#شکر خدا که روزی دارم. شکر خدا که روزی دارم. شکر خدا که روزی دارم. شکر خدا که روزی دارم. شکر خدا که
📌 خاک بر سر آن بی‌شعوری که به خاطر حرص، مثل خرس بیفتد دنبال دیگران ✅ مقدمه: من در روزی داشته‌ام و بحمدالله هنوز دارم.(¹) حالا شاید کسی گذر کرده و علمی گرفته و به کاری مشغول شده؛ او سواست. ولی هرکسی که چیزی چشیده، مشمول این ابیات ناب مولوی می‌شود: ☘ 287 - مر سگی را، لقمه نانی ز دَر / چون رسد بر در، همی بندد کمر اگر از دَرِ خانه‌ای پاره نانی به سگی دهند. هرگاه آن سگ به درِ آن خانه رسید، اظهارِ وفاداری و خدمت‌گزاری می کند. ☘ 288 - پاسبان و حارسِ در می‌شود / گرچه بر وَی جور و سختی می‌رود آن سگ، نگهبان و حافظِ آن خانه می‌شود، اگر چه از سویِ اهلِ خانه نسبت به او خشونت و آزار برسد. ☘ 289 - هم بر آن در باشدش باش و قرار / کفر دارد، کرد غیری اختیار جایگاه و قرارگاهِ او آستانۀ آن خانه می‌شود، و رفتن به آستانۀ خانۀ دیگر را ناسپاسی و بی‌وفایی می‌شمارد. ☘ 290 - ور سگی آید غریبی، روز و شب / آن سگانَش می‌کُنند آن دَم ادب اگر سگِ غریبه‌ای به آستانۀ آن خانه نزدیک شود و آن سگ‌ها، به او حمله‌ور می‌شوند و ادبش می‌کنند. ☘ 291 - که برو آنجا که اوّل منزل است / حقِ آن نعمت، گروگانِ دل است با زبانِ حال به آن می‌گویند: به منزل و جایگاهِ خودت بازگرد؛ زیرا تو مدیونِ ولی نعمت خود هستی و باید آن را بجا بیاوری. ☘ 292 - می‌گزندش که برو بر جایِ خویش / حقِ آن نعمت، فرو مگذار بیش آن سگ‌ها او را گاز می‌گیرند و می‌گویند برو به منزل و محلِ خویش و در سپاس از نعمت‌هایی که خورده‌ای کوتاهی مکن. ☘ 293 - از درِ دل، و اهلِ دل، آبِ حیات / چند نوشیدی و، وا شد چشم هات از آستانۀ صاحب دلان و اهلِ معرفت، چندین بار آبِ حیات معارف الهی نوشیدی و دیدگانِ دلت باز شد. (¹) ☘ 294 - بس غذایِ سُکر و وَجد و بیخودی / از درِ اهلِ دلان بر جان زدی از آستانۀ صاحبدلان، بسیاری از طعام‌های معنوی نظیر سُکر و وَجد و بیخویشی رزقِ تو شد. ☘ 295 - باز این در را رها کردی ز حرص؟ / گِردِ هر دکّان همی گردی چو خِرس؟ اما تو از روی حرص درگاهِ صاحبدلان را ترک کرده‌ای؟ و مثل گِردِ دور هر و مکانی می‌چرخی؟ ☘ 296 - بَر درِ آن مُنعِمانِ چرب دیگ / می‌دَوی بهرِ ثَریدِ مُرده‌ریگ سراغِ درگاهِ ثروتمندانی می‌شتابی که دیگ‌های پُر از غذای چرب و رنگین دارند تا لقمه‌ای از تلیت ناچیز و بی‌ارزش ارث مردگان آن‌ها بخوری؟ ☘ 297 - چربِش اینجا دان که جان فَربِه شود / کارِ نا اومید اینجا (¹) بِه شود این را بدان که غذای چرب و گوارای اصلی در آستانۀ منزلِ صاحبدلان پیدا می‌شود و روح و روان آدمی از آن طعام‌های معنوی، رشید و فربه می‌شود. و کارِ ناامیدان از رحمت الهی در این درگاه سامان می‌یابد. (¹). ❤️ 📗 ، دفتر سوم، بخش ۹ - قصهٔ اهل سبا و طاغی کردن نعمت ایشان را و در رسیدن شومی طغیان و کفران در ایشان و بیان فضیلت شکر و وفا @my_sajjadieh ۱۴۰۳.۱۰.۱۵ @aliebrahimpour_ir
؟ (۱) ✴️ - هی رفیق! ؟ ✅ - می‌کنم. می‌کنم. کارم طلبگی است. ✴️ - خب دقیقا کارت چیه؟ ✅ - درس می‌خونم؛ جملات اهل‌بیت رو می‌خونم؛ مباحثه می‌کنم؛ فکر می‌کنم. ✴️ - این کار ه؟ ✅ - اگه کار اینه که از خونه بیایی بیرون، در رو باز کنی، روی صندلی بشینی، ساعت بگذرونی، یک چیزایی بنویسی و امضا کنی و خط‌خطی کنی و بری خونه، خب منم دقیقا همین کارا رو می‌کنم. دابّه ام و جنبندگی دارم. اگه کار اینه که ازش به دست بیاری، خب منم رزق دارم و تو هم رزق داری. ✴️ - من یک کاری می‌کنم که برای بقیه داره؛ تو چی؟ ✅ - چی بگم والا؟ شیدایی ما را به اینجا رسانده. چه کنم؟ در فراغ انجام بدم جز اینکه سخنش را بنیوشم. تو حق داری. نمی‌دانی چه می‌گم. حتی خودم هم نمی‌دانم! @aliebrahimpour_ir
📌 «تبلیغ؟ دانش‌آموزی؟»؟ گروه تبلیغی ضیافت که من رفتن را با او شروع کردم، مدتی است تمرکزش را به‌درستی از منبر مساجد به تبلیغ‌های دانش‌آموزی تغییر داده. من اما هیچ ظرفیتی در خودم نمی‌دیدم و نمی‌بینم که بتونم باهاشون همراه بشم. یعنی من می‌تونم اجتماع نقیضین را تصور کنم، ولی اینکه سر کلاس دانش‌آموزای دختر یا پسر راهنمایی یا دبیرستانی باشم را نه! اوایل خیلی خودخوری می‌کردم که چرا چنین حسی دارم. منی که در دوران جوانی (چنان که افتد و دانی😬)، رجلی بودم، حالا هیچ زبان مشترک و حتی هیچ حرف مشترکی هم در خودم نمی‌دیدم که بزنم! بعد از یک مدت، با ملاطفت با خودم برخورد کردم و گفتم اشکال نداره. همه که ابوالفضل قویدل نمی‌شن! بالاخره هرکسی یک توانی داره. ولی اصل مسئله در ذهنم بود: بالاخره ما به عنوان آخوند و که به‌عنوان نماینده دین می‌ریم در پیش این دانش‌آموزایی که تا حالا آخوند ندیدن و به‌خاطر شرایط آخرالزمانی، طبیعتا از ما بدشون میاد و ما رو موی دماغ زندگیشون می‌بینن، چه حرفی برای گفتن داریم!؟ این پرونده گوشه ذهنم باز بود و همیشه به این فکر می‌کردم. ✅ اما تصور من از این مخاطب‌ها چیست؟ به‌گمانم به همچین موجوداتی طرف هستم: احتمالا از چشما و سوراخای گوشاشون استروژن و تستوسترون داره فوران می‌کنه بیرون! تقریبا همه دوست‌پسر و دوست‌دختر دارند؛ رل می‌زنن؛ رابطه دارن؛ از رابطه‌هاشون برای هم می‌گن و این براشون یک چیز طبیعی و لازم است. همگی در فضای پررنگ جنسی اینستاگرام هر روز دارند تنفس می‌کنند و همگی بلااستثنا حتی در اوج رابطه هم، احساس کمبود دارند. یک خدای کوچولو دارن که خاک خورده و احتمالا ما با افکار قدیمی، حاجی گیرینوف‌هایی هستیم که می‌خواییم حرف‌هایی رو به خدا نسبت بدیم که مانع زندگی طبیعی و واقعیشون هست. این بچه‌ها هیچ دغدغه‌ای نسبت به احکام ندارند. حتی اگر قبلن‌ترها از آخوندها بدشون می‌اومد؛ الان حتی به چشمشون هم نمیاد. اگر مجبور نبودند، اصلا با آخوندی مواجه نمی‌شدند. اینها نه دغدغه احکام دارند، نه پرسش‌های عقائد. 5 درصدی به خاطر جو خانواده مذهبی‌طورند و تحت فشار. 95درصدی هم در جریان آب. اگر یکم سروگوششون بجنبه، مشکلات و تناقضات مملکتی رو از من مطالبه می‌کنند و اگر نه که سعی می‌کنند با کرم‌ریختن، من رو اذیت کنند! ☘️ من چه حرفی (از آن مقام فوق‌الذکر ) برای این‌ها می‌تونم داشته باشم؟ اخیرا این به ذهنم رسید که در این آزمایشگاه ذهنی، اینا رو بهشون بگم: ✨ 1.می‌دونم یکی از پرونده‌های مهم ذهنتون، رابطه است. واقعیت هم اینه که «هرکسی نیاز به رابطه نداشته باشه، واقعا مریضه و مشکل داره». ✨ 2.هیچکس نمی‌تونه بگه به این نیازتون نپردازید و رابطه نداشته باشید. داشته باشید. ولی تا جایی که می‌تونید «حریم نگه دارید» و «مدیریت کنید». ✨ 3.حریم چی رو؟ 🌸 اول از همه حریم خدا رو. بالاخره دیر یا زود گذار همه ما به خدا می‌افته. تا جایی که میشه حریم خدا رو نگه دارید. تا جایی که می ‌تونید تو زندگی مراقب باشید که وقتی باهاش روبه‌رو شدید، بتونید باهاش حرف بزنید. شما حتی اگر با کراش‌العالمین هم رل بزنید، همیشه دغدغه حفظ اون رو دارید و هیچ کسی قوی‌تر از خدا نیست که بتونید بهش تکیه کنید. حریم خدا رو تا جایی که میشه نگه دارید و جوری از روش رد نشید که دیگه نتونید تو روش نگاه کنید. حتی اگر یک جا حریمش رو رد کردید، توجیه نکنید و گندگی نکنید. ته دلتون بهش بگید نتونستم؛ نه اینکه نخواستم. 🌸 دوم حریم خانواده رو. بالاخره پدر و مادر دارید و یک فرهنگی. همه حیوون‌ها یک حریمی دارند. حتی پدر و مادری که روی مخ هستند، بالاخره خانواده‌اند. شنبلیله نیست که از اینجا بکنیم، ببریم اون‌ور بکاریم. 🌸 سوم، حریم خودتون رو. واقعیت‌ها رو بشناسید و با وجود این واقعیت‌ها جلو برید. بدونید که «همه پسرها هول‌اند»! خودتون رو ارزون ندید. ✅ حرف دین اینه: رابطه داشته باشید؛ ولی نگه دارید، مدیریت کنید. @aliebrahimpour_ir
خدایا! من واقعا عاشق هستم. خدایا! من رو لحظه‌ای از جدا و دور نکن؛ یک لحظه هم این رزق کریمانه را از من نگیر. نمی‌دونم چرا ولی من این کار و حال رو عاشقانه دوست دارم و بهش افتخار می‌کنم. @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۳.۱۲.۱۵
📌 کار ارزشمند روزی روزگاری یک نقشه مبهم ولی صحیح از به دست مردم رسیده بود که نشان می‌داد در یک نقطه در عمق ۵۰ متری زمین پست وسیع، یک بطری پُر کیمیا وجود دارد که با آن می‌شود طلا تولید کرد. اگر ۱۰۰ها نفر عمرشان را برای پیدا کردن این گنج بگذارند و بعد از ۵۰سال آن را پیدا کنند، عمرشان تلف شده؟ اند؟ یا روزی روزگاری ۵قرن، ۲۰-۳۰ نسل دانشجو و استاد، پیوسته عمرشان را به پژوهش و آزمایش می‌گذارند که بعد از ۵۰۰سال، داروی عفونتX را کشف کنند. آیا آن دانشجویی که در سال ۱۴۷ روزوشب زحمت کشید و استاد شد و اندازه یک‌صدم کار را جلو برد ولی خودش موفق نشد محصول نهایی را عرضه کند، زحمتش تلف شد؟ او بود؟ درباره او چه قضاوتی دارند؟ چی می‌گن؟ برای زحمتی که برای دستیابی به چیز کشیده شود، قائل‌اند. 📌 این متن درباره بود. @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#بحران وقتی آدم حسابی‌ای مثل استاد #حشمت_پور دچار بحران روحی و معنا می‌شود، دیگر از من چه انتظاری ا
انا لله و انا الیه راجعون استاد متواضع فاضل و مبرز حکمت، استاد آسمانی شد. یک مقداری از فایل‌های صوتی منطق اشارات ایشان را گوش داده بودم. به معنای واقعی کلمه دقیق و ملایی. یک جلسه هم برای زیارت‌شان، رفتم سر کلاس‌شان. در یک مدرس کوچکی در طبقه بالای مدرسه خان، برای ۳-۴ نفر درس می‌گفت. رحمت خدا بر او. قطعا آیندگان از باقیات صالحات ایشان استفاده خواهند کرد. رحمت‌الله‌علیه. ان‌شاءالله ما هم مثل ایشان توفیق خدمت به و داشته باشیم. @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۴.۰۲.۲۰
📌 یعنی؟ در زیارت عید نوروز امسال، این عبارت م شد. اینکه می‌فرماید جَعَلَنى مِمَّن يَقْتَصُّ آثارَكُم، یعنی . ✨ کسی است که آثار اهل‌بیت می‌کند. و این اولین و ابتدایی‌ترین کار لازم نسبت به اهل‌بیت است که نباید روی زمین بماند و بقیه شئون در گرو این شان است. اقتصاص از ریشه قصص است، مثل . لغت درباره معنایش می‌گوید "إذا رَواه كَما سَمِعَه" و "مَعْنَاه تَتَبَّع أَثَرَه". یعنی موبه‌مو بازگو كردن و گفتن و نقل‌كردن. 💠 یعنی، اثرها (= رفتار و گفتار) اهل‌بیت را موبه‌مو و به‌صورت‌کامل و عینا اخذ دریافت‌کنی و موبه‌مو و به‌صورت‌کامل و عینا منتقل کنی. که حرف‌شان روی زمین نماند. قصه‌شان فراموش نشود. انگار اثار، یک آب است. افرادی باید باشند این آب را کف دستشان نگه دارند که همین چند قطره، روی زمین نریزد و تلف نشود. ✨ و چه جای شک که [از] مهم‌ترین آثار اهل‌بیت است؟ پی‌نوشت طلبگی: اثر به معنای قدم هم هست و احتمال دارد معنا، پیروی باشد؛ اما به قرینه عبارت بعدی که فرمود ویسلک سبیلکم، این عبارت ظهور در معنای نقل قصه‌ای پیدا می‌کند، نه قصاص عملی. @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh ۱۴۰۴.۰۱.۰۵
📌 گریه یعنی طلبگی تو مداحی‌ها خیلی این مفهوم تکرار می‌شه که "یه عالمه به روضه بدهکارم". به نظرم، گریه است از کمترین کاری که یه آدم از پسش می‌تونه بر بیاد! مثل یک دختر بچه کوچولو که مادرش کنار خیابان تصادف کرده و این فقط هق و هق گریه می‌کنه؛ این تنها کاریه که ازش بر میاد. وقتی می‌گه حسین، تو این همه زحمت منو کشیدی، من خیلی گریه بهت بدهکارم؛ من توی ذهنم، ترجمه‌اش می‌کنم به بودن و و . که: حرفت روی زمین نمونه؛ قصه‌ات فراموش نشه. ✅ فلذا : یه‌عالمه به حسین بدهکاریم... @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh ۱۴۰۴.۰۲.۲۸
عقل یشمی خال‌خال پشمی
📌 خاک بر سر آن بی‌شعوری که به خاطر حرص، مثل خرس بیفتد دنبال دیگران ✅ مقدمه: من در #طلبگی روزی داشت
📌 بی‌وفا نباش... ☘ 314 - هم بر آن دَر گَرد: کمْ از سگ مباش / با سگِ گهف ار شدستی خواجه تاش اگر همخو و هم‌سرشتِ سگِ هستی یعنی اگر واقعاََ وفاداری، فقط در اطرافِ درگاه صاحبدلت بگرد و از سگ کمتر مباش. [خواجه تاش = همشهری ، دو نفر که اهلِ یک شهر باشند. در این بیت منظور هم‌خو شدن با در است] ☘ 315 - چون سگان هم مر سگان را ناصِح‌اند / که دل اندر خانۀ اوّل بِبَند زیرا سگ‌ها نیز یکدیگر را اندرز می‌دهند و با زبان حال می‌گویند: برو نسبت به خانۀ اوّل خود وفادار باش. [سگان این‌گونه عادت دارند که وقتی سگی غریبه به محلّۀ آنان وارد می‌شود، به او حمله می‌کنند و او را می‌رمانند. انگار به او می‌گویند: برو به محلّۀ خودت وفادار باش.] ☘ 316 - آن دَرِ اوّل که خوردی استخوان / سخت گیر و حق گزار، آن را مَمان به آن سگِ غریبه می‌گویند: برو مقیمِ همان درگاهی شو که اولین بار استخوان از آنجا خورده‌ای . حرمتِ آن درگاه را سفت و سخت نگه دار و حقشناسی کن و هرگز آنجا را ترک مکن. [آن را ممان = آنجا را ترک مکن] ☘ 317 - می‌گزندش کز ادب آن‌جا رود / وز مقامِ اوّلین مُفلِح شود سگان محلّه، آن سگِ غریبه را گاز می‌گیرند تا شرطِ ادب را نگه دارد و به همان جای اوّل باز گردد و با تحفظ وفاداری رستگار شود. [مُفلح = رستگار] ☘ 318 - می‌گزندش کِای سگِ طاغی برو / با وَلیّ نعمتت یاغی مشو سگان محلّه، آن سگِ غریبه را گاز می‌گیرند و با زبان حال به او می‌گویند: ای سگِ سرکش و یاغی برو و با ولی نعمتِ خود سرکشی نکن. ☘ 319 - بر همان دَر، همچو حلقه بسته باش / پاسبان و، چابک و، برجَسته باش برو و مانند حلقه به آن در پیوسته و وابسته باش و نگهبان و چابک و نمونه باش. ☘ 320 - صورتِ نقضِ وفایِ ما مَباش / بی‌وفایی را مکُن بیهوده فاش کاری مکن که صفتِ ما سگ ها را نقض کنی و بی‌وفایی را بیهوده اشاعه مده. ☘ 321 - مر سگان را چون وفا آمد شعار / رَو؛ سگان را ننگ و بدنامی میار بی‌گمان، وفاداری شعار سگان است. ای سرکش برو و مایه ننگ و بدنامی سگ‌ها مشو . [ چون ما سگ ها نزدِ بنی آدم به خاطر وفاداری، آبرو داریم. پس آبرو و اعتبار ما را نبر.] ☘ 322 - بی‌وفایی چون سگان را عار بود / بی‌وفایی چون روا داری نمود؟ در جایی که بی‌وفایی مایه ننگ و بدنامی سگان است؛ تو چطور به خودت اجازه می‌دهی که از خود بی‌وفایی نشان دهی؟ 📗 ، دفتر سوم، بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او [همراه با شرح کریم زمانی] @my_sajjadieh ۱۴۰۴.۰۳.۰۶ @aliebrahimpour_ir
📌 ابزارهای مفید و تبلیغی ✴️ تولید محتوای منبر کوتاه قرآنی با کمک هوش مصنوعی: 🌐 safiranayeha.ir ☘ سایت «سفیران آیه‌ها» یک ابزار نوآورانه و کاربردی برای تولید محتوای منبرهای کوتاه و اثربخش قرآنی با استفاده از است. ☘ این سامانه، بر پایه‌ی مفاهیم قرآنی، احادیث معتبر و حکایات آموزنده، با نیاز سخنران و ، محتوایی ، و تولید می‌کند. ☘ هدف این پلتفرم آن است که روحانیون، مبلغان و فعالان مذهبی بتوانند در زمانی کوتاه و با کیفیت بالا، محتوای تبلیغی خود را آماده کنند و تأثیرگذاری پیام قرآنی را در جلسات، محافل و شبکه‌های اجتماعی افزایش دهند. ✴️ «سامانه هوشمند گفتگو با احادیث» 🌐 chattohadith.inoor.ir ☘ سامانه «گفتگو با احادیث»، محصولی نوآورانه از مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) است که با بهره‌گیری از هوش مصنوعی و فناوری پیشرفته پردازش زبان طبیعی، پژوهش در منابع حدیثی را آسان و سریع کرده است. ☘ این سامانه به کاربران اجازه می‌دهد تا به‌صورت تعاملی و گفتگومحور، به جستجو، تحلیل، و فهم بهتر احادیث بپردازند. ☘ قابلیت پاسخگویی به سؤالات تخصصی، ارائه توضیحات روایی، و استخراج مضامین و مفاهیم دقیق از کتب معتبر حدیثی، این سامانه را به دستیاری هوشمند و همراهی مطمئن برای پژوهشگران، طلاب، مبلغان و علاقه‌مندان علوم اسلامی تبدیل کرده است. @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh