eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
210 دنبال‌کننده
570 عکس
29 ویدیو
68 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شبّر یا مجلسی‌ثانی، عالم پرنویس ☘ علامه سید عبدالله بن محمدرضا شبّر حسینی کاظمی، مشهور به ، (۱۱۸۸-۱۲۴۲ق)، از علمای نویسنده نام‌آور شیعه است که کتاب "تفسیر قرآن تک‌جلدی" و "اخلاق" او به دلیل استقامت‌علمی در عین موجزبودن شهرت فراوانی دارد. ☘ وی هرچند عمر کوتاه ۵۴ساله داشت، ولی بیش از ۷۰عنوان کتاب از خود برجای گذاشته که برخی چندجلدی‌اند. به خاطر شباهتی که با علامه محمدباقر مجلسی در کثرت دارد، او را به مجلسی‌ثانی ملقب کرده‌اند. ☘ گستردگی تالیفات او به‌قدری است که برخی این‌طور محاسبه کرده‌اند: "اگر صفحات نوشته‌هایش بر سال‌های زندگی‌اش تقسیم شود، برآورد می‌شود که به طور متوسط هر روز یک جزوه تالیف کرده است." ☘ وی به قدری تندنویس بوده که در پایان برخی نوشته‌هایش نگاشته است: اوایل شب نوشتن این رساله را آغاز نمودم و نزدیک نیمه شب به پایان رسید. (کان سریع الکتابة مع التصنیف، کتب فی آخر بعض مصنفاته: شرعتُ فیها عند العشاء و تمّتُ عند نصف اللیل) @aliebrahimpour_ir
📌 ☘ کثرت تالیفات شبر در عین قوت‌علمی، از همان زمان سوال همگان بوده! 🍀 او خود می‌گوید: کثرت تالیف‌های من، به دلیل عنایت است؛ ایشان در خواب قلمی به من داد و گفت: . از آن زمان موفق به این کار شدم و هرچه می‌کنم، همگی از برکت آن قلم است. (إن کثره مؤلفاتی من توجه الإمام الهمام موسی بن جعفر علیه‌السلام، فإنّی رأیته فی المنام فأعطانی قلماً، وقال : ، فمن ذلک الوقت وفقت لذلک، فکل ما برز منی فمن برکه هذا القلم) 🍀 همچنین نقل شده است که بعد از یکی از جلسات، شبر به زیارت کاظمین و سپس قبور شیخ مفید و ابن‌قولویه مشغول می‌شود. یکی از شاگردان بعد از همراهی از ایشان دو سوال می‌پرسد: ۱.چطور با این حجم مشغله و تمرکز کار علمی، شما بی‌مشکل روان است و رفع‌ورجوع می‌شود؟ ۲.چطور در زمان کم، اینقدر کتاب می‌نویسید؟ شبر اینطور پاسخ می‌دهد: 🔹اولا، معیشت و و روزی دست خداست و او وکیل است. (أنّ أمر المعیشه موکول إلی الله عزوجل) 🔹 اما نگارش‌ها، ریشه در این دارد که: در خواب، آقا سیدالشهداء را دیدم و ایشان فرمود: « وَ صَنّف فَاِنّهُ لا یجفُ قلمُکَ حتّی تَموت!؛ و کتاب پدید آور! همانا قلمت تا هنگام مرگ خشک نخواهد شد.» https://lohedana.ir/books/reader/12378/1/1/33 @aliebrahimpour_ir
📌 انیس و آرامش‌بخش امام 🌺 ... (خطاب به محمد بن سنان): ❤ من تو را در هم، فرمان‌بُردار یافته بودم. 💜 تو در میان شیعیان ما، از درخشش نور در شب ظلمانی، روشن‌تر و آشکارتری. 💚 همان‌طور که مفضل بن عمر، انیس و مایه‌ی راحتی و آرامش من بود، تو هم انیس و آرامش‌بخش و خواهی بود. 💙 بر آتش حرام است بر تو گزندی برساند. [كَذَلِكَ وَجَدْتُكَ فِي كِتَابِ أَمِيرِاَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ. أَمَا إِنَّكَ فِي شِيعَتِنَا أَبْيَنُ مِنَ اَلْبَرْقِ فِي اَللَّيْلَةِ اَلظَّلْمَاءِ. ثُمَّ قَالَ: يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَلْمُفَضَّلَ كَانَ أُنْسِي وَ مُسْتَرَاحِي وَ أَنْتَ أُنْسُهُمَا وَ مُسْتَرَاحُهُمَا. حَرَامٌ عَلَى اَلنَّارِ أَنْ تَمَسَّكَ أَبَداً.] منبع : عیون اخبارالرضا، ج۱: ص۳۲ @aliebrahimpour_ir
: 🌺 کمیل! همراهی و معاشرت مداوم و طولانی تو با ما، لازم کرد که آنچه خواستی به تو عطا کنیم. يَا كُمَيْلُ أَوْجَبَ لَكَ طُولُ اَلصُّحْبَةِ لَنَا أَنْ نَجُودَ لَكَ بِمَا سَأَلْتَ : إقبال الأعمال، ج۲: ص۷۰۶ @aliebrahimpour_ir
آقا من عمرم را با شما و برای شما، کامل قمار کردم؛ خودتان شاهدید وكَفَىٰ بِکُم شَهِيداً رفقای‌م یکی قاضی شده، یکی وکیل، یکی معلم، یکی مدیر، و یکی... ؛ من اینجا ایستاده‌ام؛ روا مدار که در دل خودم، و پیش خانواده‌ام و اطرافیان، و در تاریخ، بی‌ ¹ و مغبون و مخذول ² به حساب بیایم؛ که بگویند حیف شد؛ روا مدارید که در این معامله ³، احساس ضرر کنم؛ به شغلی⁴ بگماریدم که امضا و نگاه و نور خودتان پایش باشد ⁵، تا شیرینی لحظه‌لحظه کارم⁶ را حس کنم. ¹. وَمَن لَّمۡ يَجۡعَلِ ٱللَّهُ لَهُۥ نُورٗا فَمَا لَهُۥ مِن نُّورٍ؛ اگر خدا به کسی نوری نداده باشد، قطعاً او نوری نخواهد داشت. (نور: ۴۰) ². مَنْ وَاَلَيْتَ‌ لَمْ يَضْرُرْهُ خِذْلاَنُ‌ اَلْخَاذِلِينَ‌ (د۵: ۱۳) ³. فَسُبْحَانَكَ‌! مَا أَبْيَنَ كَرَمَكَ فِي مُعَامَلَةِ مَنْ أَطَاعَكَ أَوْ عَصَاكَ‌ (د۳: ۱۰)؛ يَرۡجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ فِي مَوَدَّتِهِ‌.(د۴: ۵) ⁴. اِكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي اَلاِهْتِمَامُ بِهِ‌، وَ اِسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ‌ ، وَ اِسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي لَهُ‌ (د۲۰: ۳) ⁵. مَتِّعْنِي بِهُدًى صَالِحٍ‌ لاَ أَسْتَبْدِلُ بِهِ‌، وَ طَرِيقَةِ حَقٍّ لاَ أَزِيغُ عَنْهَا، وَ نِيَّةِ رُشْدٍ لاَ أَشُكُّ‌ فِيهَا (د۲۰: ۵) ⁶. أَسْأَلُكَ عَمَلاً تُحِبُّ بِهِ مَنْ عَمِلَ بِهِ‌ (د۵۴: ۳)؛ اِجْعَلْ‌ لَنَا مِنْ صَالِحِ اَلْأَعْمَالِ عَمَلاً نَسْتَبْطِئُ مَعَهُ اَلْمَصِيرَ إِلَيْكَ‌، وَ نَحْرِصُ‌ لَهُ عَلَى وَشْكِ‌ اَللَّحَاقِ بِكَ (د۴۰: ۳) @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۲.۰۵.۱۹ - ۲۰:۰۰
شهرستانیم و خانمم را آورده‌ام در حوزه‌علمیه اینجا به عنوان مهمان امتحان بدهد. حیاط خیلی بزرگی هم دارد. نیم ساعتی در ماشین منتظر بودم که معممی با دناپلاسش بوق زد ماشینت رو بیار عقب، جات بگذارم و تو پشت من پارک کن! به احترام ریش سفیدش جابه‌جا کردم و گفتم "ببخشید کارمان گیر بود، مگرنه اصلا پایمان را اینجا نمی‌گذاشتیم!" رفت. (نیم‌ساعت بعدش هم آمد، بدون اینکه نگاه کند، سوار ماشینش شد و دنده عقب گرفت که یعنی برو کنار دربیارم!) یک ربع بعد، یک خانمی به قصد خروج رد شد. دید در ماشین نشستم، دوباره برگشت. ظاهرا از مسئولین مدرسه بود. تعارف کرد تشریف بیارید داخل؛ پذیرایی بشید؛ پذیرایی حوزه است، تبرک است؛ اتاق داریم؛ می‌خواهید بیاریم همینجا؟ تشکر کردم. رفت. ֍ می‌خوام بگم دُر گرانی است! ربطی هم به زن و مرد و معمم و مکلا نداره. مع‌الاسف، مدرک و تحصیلات رسمی هم نقش مستقیمی در شعور نداره. هیچی. همین. @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۲.۰۵.۲۵ - ۰۹:۴۳
👇👇👇👇👇👇
الصحيفة السجادية الجامعة - السيد محمد باقر موحد الأبطحي.pdf
60.4M
📥 📌کتاب《 صحیفه سجادیه جامعه 》 👤تالیف آیت‌الله سید محمدباقر موحد ابطحی 💠 امام صادق و زیدبن‌علی، به قول متوکل‌بن‌هارون حاوی ۷۵ دعا بوده‌ و خودش گفته ۱۱تاش را از دست دادم و مابقی را حفظ کردم. پس قاعدتا ۶۴دعا دستش بوده است. اما صحیفه متداول که است، حاوی ۵۴دعاست؛ یعنی فاقد ۱۰دعاست. 💠علما در آرزوی یافت آن ۱۰مفقوده، در طول تاریخ کوشیده‌اند با نگارش مستدرک هایی با عنوان صحیفه‌های ثانیه و ثالثه و رابعه و... تا ثامنه، معارف سجادی را گرد هم آورند. 💠آخرینِ اقدام‌ها، تجمیع تمامی این صحیفه‌ها و سایر روایات، در کنار صحیفه‌ی کامله است که تحت عنوان ارائه شده و حاوی ۲۷۰ دعاست. گنجینه‌ای ارزنده که علاوه بر اینکه برای نیازهای گوناگون انسان، دستیاری برای ارتباط با خداست، به فهم معارف صحیفه کامله کمک شایانی می‌کند. 🖥مطالعه مجازی: lohedana.ir/books/reader/6369/1/1/1 + سایت منتظران  + مدرسه امام‌مهدی + archive منبع @aliebrahimpour_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با مداومت در عمل به این نکته، در امور معنوی و سلوکی ترقی کنید... 💠 خودمان را عادت بدهیم: هرچه را که فهمیدیم حق است، بلافاصله قبولش کنیم؛ ولو صددرصد به ضرر ماست. ❋ این را از من داشته باشید، چندبار این عمل کنیم، در زندگی‌های جزئی‌مان برایمان پیش می‌آید. ❋ تا فهمیدی می‌گوید و تو باطلی، بلافاصله قبول کن. ❋ نفس بلافاصله می‌آید برای توجیه کردن و جلوی انسان را گرفتن. گاهی یک‌بارش کار لیله‌القدر را می‌کند. ❋ هرجا حق بود، بپذیرید؛ هرچند صددرصد به ضرر دنیوی ما تمام بشود. ❋ اگر این‌طور تربیت شدیم، بدانیم دست شیطان خیلی از ما دور است. ❋ ولو خیلی سخت است؛ اوایل ممکن است به هم بریزی! ❋ خطای خودمان را توجیه نکنیم. مصیبت‌مان اینجاست که کارهای بدمان را توجیه می‌کنیم. توحید تشیّع (جلسات استاد مؤیدی) t.me/ShiaTowhid/281 eitaa.com/ShiaTowhid/426 @aliebrahimpour_ir
47.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 مهارت دعا کردن 🔹 یک مهارت ضروری برای زندگی است؛ مهارتی که تنها راه جلب توجه الله، دفع بلاها، دفع حملات شیاطین جن و انس، و جذب امدادهای غیب برای رفع تمام مشکلات مادی و معنوی است. 🔹 مسیری که باید ۱۵سال بدوی، با دعا یک‌ساله طی می‌شود. 🔹 در آخرالزمان بیش از قبل به دعا نیازمندیم. جدی‌ترین، فرهنگی‌ترین، موثرترین و قوی‌ترین کار برای ساختن تمدن‌نوین‌اسلامی و برطرف‌کردن موانع ظهور، بسط فرهنگ دعاکردن است. 🔹 امام سجاد هفت صحیفه دارند که یکی از آن‌هاست و جامع آن‌هاست و منبع مهم آموزش مهارت دعاست. حتما در خانه داشته باشید. و از این گنجینه استفاده کنید. 🌺 این کتاب گنجینه بی‌نظیر است برای سعادت دنیایی و آخرتی و حل مشکلات و رفع غم‌ها و اضطراب‌ها و دلشوره‌ها، و دستیابی به مقام‌ها و توفیقات ✅جایگاه و اهمیت دعا در زندگی انسان ✅معرفی دعاهای مهم و لازم برای حل مشکلات 👤 استاد شجاعی t.me/Ostad_Shojae/24200 [معرفی] t.me/Ostad_Shojae/28133 eitaa.com/ostad_shojae/21071 [معرفی] eitaa.com/ostad_shojae/24960 @aliebrahimpour_ir
اتفاقی این کلیپ رو دیدم؛ تا قبل از این، فقط اسم استاد شجاعی رو شنیده بودم. 🍀 من قبلا صحیفه‌جامعه را داشتم و برای فهم ادعیه صحیفه کامله به آن مراجعه می‌کردم؛ ولی از وقتی این کلیپ ایشان را دیدم، دوست دارم هرچه زودتر کتاب را دستم بگیرم و دعاهایش را با ولع قورت بدم! 🥰🥺 ☘ بیان‌شان بسیار شوق برانگیز است و در آدم احساس نیاز به دعاکردن و خواندن صحیفه ایجاد می‌کند. (شما هم امتحان کنید 👌🏻) 🍄 منتها در بیان ایشان، یک جمله‌ای بود که شاید غلط‌انداز باشد: نسبت صحیفه کامله با صحیفه جامعه. @aliebrahimpour_ir
استاد معماری بود،‌ گفت من دوست دارم با آدم‌هایی که دنبال پول هستند کار کنم، چون حداقل تکلیف خودش و من مشخصه، کسانیکه میگن دنبال پول نیستند، دنبال همه چیزند. • روح الله صدیق • https://t.me/OfficialPersianTwitter/320056 @aliebrahimpour_ir
پی‌نوشت: ما هم یک استاد داشتیم که می‌گفت وقتی جایی پروژه‌ای می‌دهند، سر قیمت همان اول باهاشون طی می‌کنم. چون نشون میده اونا چقدر برای کارشون ارزش قائلند. عطف کنید به یادداشت زیبا و دقیق آقا سیدیاسر تقوی با عنوان "چرا اسکلِ نظام مقدس به نظر می‌رسیم؟" https://eitaa.com/sedyaser/537 @aliebrahimpour_ir
هیئت انصار الحجه عج - مشهد با مداحی حاج امیر ارسلان کرمانشاهی مراسم شهادت امام سجاد - ۱۴۰۲.۰۵.۲۰
📌 معنای جدید هیئت و مداح در سفر مشهد، توفیق داشتم در مراسم شهادت امام سجاد هیئت انصارالحجه شرکت کنم که به نفس مداح محبوبم حاج امیر کرمانشاهی گرم است و دورادور از گان پروپاقرص تولیدات صوتی‌شان هستم. درباره جایگاه استراتژیک هیئت انصارالحجه و امیر کرمانشاهی در مشهد می‌شود حرف و تحلیل فراوانی ارائه داد؛ فعلا کاری با آن ندارم. زیسته شرکت در این مراسم، دو ویژه برایم داشت: ۱.معنا و فرم جدید مداحی: من یک انسان هیئت‌برو هستم. در قم هیئت‌های معروف را تجربه کرده‌ام، اما رویدادهای جدیدی را مشاهده کردم: الف) بعد از اتمام روضه‌ی سخنران، یک ترک استودیویی جدید و البته زیبا (این فرش روضه) پخش شد!! و چند لحظه بعد، حاج‌امیر روی سن و منبر رفت. صبر کرد تا فایل تمام شد و بعد شروع کرد!! ب) حاج‌امیر حین اجرای روضه، روی سن قدم می‌زد. از نیمه‌های روضه، ۱۰متری وارد جمعیت شد و روضه را ادامه داد. پ) در حین خواندن روضه، جابه‌جا بر تحقیق و پژوهش‌اش تاکید می‌کرد. آنقدر که احساس می‌کردم جایگاهش نه فقط یک مداح، بلکه تلفیقی از منبری و مداحی است. ت) سینه‌زنی، با اشعاری آغاز شد و جان گرفت که همه -همه یعنی همه- بلد بودیم و آنچنان با هم و با مداح همخوانی می‌کردیم که حال خاصی به ما دست می‌داد. من قبلا شور مفصل را تجربه کرده بودم؛ هم‌خوانی را هم. ولی این چیز دیگری بود. هیئت باید پیوسته مطالعه شود. ☘فهم من این بود که در این معنای جدید از هیئت، اولا سخنران و سخنرانی، زینتی است و مسئولیت ارائه‌ی محتوا نیز با مداح است. دقت کنید که این مسئولیت امری رسمی نیست. معنای جدید است. یعنی هم من مستمع، از مداح چشم بر نمی‌دارم، هم او وظیفه‌ی خودش می‌بیند پژوهش کند و محتوا ارائه بدهد. ☘در این معنای جدید، مداحی، منولوگ نیست؛ بازیگرای و اجرا به معنای خاص کلمه است. ما از قبل، (تقریبا) اشعاری که او قرار است بخواند را می‌دانیم (در حالی که در معنای سابق هیئت، نمی‌دانستیم) و پی‌درپی گوشش داده‌ایم! حالا به مجلس می‌رویم که زنده‌ی آن را بشنویم و با هم هم‌خوانی کنیم؛ چیزی شبیه کنسرت رفتن. ☘در این معنای جدید، شخص مداح موضوعیت دارد. همه به او چشم می‌دوزند. اگر مداح دوم یا سومی باشد، مجلس از تاب می‌افتد و همه منتظرند که مداح اصلی میکروفن را به دست بگیرد. ما هیئت انصارالحجه نمی‌رویم؛ ما هیئت امیرکرمانشاهی می‌رویم. ۲.جایگاه خاص خانم‌ها: خانمم هیچ‌وقت از مراسم‌های قم، چیز خاصی برایم تعریف نمی‌کرد. ولی بعد از مراسم، تاکید کرد که در قسمت‌زنانه، هنگام شروع سینه‌زنی، خانم‌ها جلو جمع شده‌اند و میان‌داری کرده‌اند و جانانه سینه‌زده‌اند و هم‌خوانی کرده‌اند. چیزی که مثلا در هیئت رزمندگان و فاطمیون ندیده بود. به نظر من، این کنش معنادار است: احساس هویت‌کردن خاص خانم‌ها، پیوستگی و علقه‌ی خاص آن خانم‌ها به هیئت، احساس ما داشتن نسبت به هیئت، بروز ویژه آیین عزاداری. به‌طورکلی به نظرم متصدیان امر، باید برای احیای قسمت زنان، تدبیری کنند. متاسفانه هیئت‌های ما کاملا مردسالار است و زن و قسمت زنان و فعالیت‌های درون آن کاملا در حاشیه و تبعی. @aliebrahimpour_ir
اَللَّهُمَّ كَمَا أَسَأْتُ وَ أَحْسَنْتَ إِلَيَّ فَإِذَا عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ ؛ دعای۱۰۲؛ ص۲۰۴. @aliebrahimpour_ir
با خدای من! بدون اینکه من چیزی بگم، آفریدی و می‌میرانی و یک دشمنِ مسلط کنارم گذاشتی و مسئولش کردی حسابی گولم بزند!! حالا به من می‌گی "خودت را نگه‌دار". اینطوری که نمی‌شود! خب چطور خودم را نگه‌دارم اگر تو نگه‌م نداری؟ ، دعای۲۰۰ (انجیلیه متوسط)، ص۵۳۳. @aliebrahimpour_ir
📌 مرگ منبری [گزارشی از پدیدار یک طلبه معمولی] ☘ شب‌های محرم امسال (۱۴۰۲) در یکی از مساجد قدیمی یکی از شهرهای کوچک اصفهان، نماز و منبر داشتم. راستش ی عجیبی بود. انگیزه‌ای برای نوشتنش نداشتم تا اینکه حضور در هیئت انصارالحجه و تجربه‌ای که گزارشش کردم، باعث شد فهم جدیدی برایم شود و آن را بنویسم. 🍀 مخاطب من، تعدادی پیرمرد محترم بودند و مسئول مسجد که اتفاقا او هم پخته‌مردی بود. از شب اول متوجه شدم هیچ چشم باتوجهی، متوجه من نیست. رئیس گوشه‌ای می‌نشست و با چپ و راستی‌هایش حرف می‌زد. چند نفر بقیه چای می‌نوشیدند. من از شب سوم برایم شبهه شد که آیا این مجلس من، مصداق عنوان مجلس است؟ من البته خودم را به زن‌های پشت پرده امیدوار کرده بودم، بلکه گوشی آنجا باشد که نتیجه روزی چندساعت مطالعه‌ام، کاملا هدر نرفته باشد! 🍀 برخورد جوری بود که اصل حرف من را انگار کسی نمی‌شنید! انگار یک کار روتینی را که بارهاوبارها دیده‌اند، دارم تکرار می‌کنم. ارتباط نه انسانی، که مکانیکی است و نقشم را یک ربات هم می‌تواند ایفا کند! انگار اصلا مهم نیست چه دارم می‌گویم! دقایقی چند را باید با ردیف‌کردن واژگانی که ذهن‌شان کاملا با آن‌ها آشناست، پر کنم. 🍀 من این حس سنگین را داشتم، اما یش را نمی‌فهمیدم. تا اینکه شب دهم، حضور چند دقیقه آخر پای منبر رفیقم -اباالفضل- چراغ ذهنم را روشن کرد: پنج‌شب دوم، او در مسجد دیگری در همان شهر -که از قضا یادم رفت تاکید کنم که شهر به شدت مذهبی‌ای هم است- منبر می‌رفت و بعد از منبرش می‌آمد دنبالم و با هم بر می‌گشتیم. او به مراتب منبری بهتری نسبت به من است؛ از تکنیک‌های خطابه و ارتباط موثر آگاه است و به زیبایی آن‌ها را به کار می‌بندد. استثنائا آن شب آخر نیامد دنبالم. من رفتم و به دقایق پایانی منبرش رسیدم. 🍀 مسجدش بزرگ بود. آخر مجلس و نزدیک در نشستم. دورتادور مسجد آدم نشسته بود، از بچه و نوجوان تا جوان و میانسال و سالمند؛ برخلاف مسجد من. شیخ ابوالفضل با تمام وجود داشت منبرش را اجرا می‌کرد، ولی هامِ پچ‌پچ جمعیت رقابت سرسختی با ولوم میکروفن داشت! 🍀 نیمی از جمعیت سر درگوشی، نیم دیگر درحال صحبت با هم. منبری هم آن بالا بال‌بال می‌زد! چند دقیقه گذشت، صاحب مجلس، منِ معمم را دم در دید. کنارم نشست و دعوت کرد که: حاج آقا وقت داریم؛ بعد از حاج‌آقا از شما هم (!). 🌸 دیدن آن صحنه (چهره سرخ منبری، چهره آرام و طبیعی مردم، التفات مسئول مجلس به زمان برنامه) تازه دوزاری من را جا انداخت: "منبری باید منبر برود، برای شکل‌دهی به فُرم مجلس، و ملت هم حاضر می‌شوند که با حضورشان مجلس را شکل دهند." 🍀 در این ، سخنرانی و منبر رفتن، وسیله‌ی تبلیغ و انتقال پیام نیست! یک قالب است که باید سین برنامه را پُر کند. مردم قرار نیست پامنبری باشند و حرف سخنران را گوش کنند؛ مردم می‌آیند تا با نفس حضور جسمانی‌شان مجلس اباعبدالله شکل بگیرد و نام‌شان در لیستی که ملائکه می‌نویسند، ثبت شود. همین. 🍀 من البته نافی ارزش هر نوع جمعیت/گعده‌/مجلس ی که به نام اهل‌بیت شکل بگیرد نیستم؛ همچنین ارزش حضور هر فردی به هر شکلی که این مجلس را شکل بدهد -حتی منبری صوری بدون مخاطب باتوجه-. 🍀 اما عمیقا به عنوان یک طلبه ساده و معمولی متاسف هستم که منبر به‌عنوان یک رسانه/ابزار تبلیغ و انتقال عمومی پیام، کاملا جایگاه خودش را از دست داده. به غیر از جمع‌های خاص نخبگانی و روضه‌های کوچک خانگی و منبر‌های مرکزی (هیئات بزرگ کشور)، مردم دیگر در اعماق وجود خودشان نسبت معنایی با منبری برقرار نمی‌کنند. 🍀 البته هر پدیده‌ای حیاتی دارد: تولدی و عمری و مرگی. تاسف برای امور طبیعی آن‌چنان معنی ندارد. واقعیت اینکه در کلان سیستم حیات انسان امروز، منبر و منبری هویت جدیدی گرفته‌اند. این را باید پذیرفت. تاسفم بابت دست خالی بودن خودم است که فکر می‌کردم می‌توانم با ، انسان مفید و باشم؛ لکن هرچند منبر هست، ولی معنابخشِ منبری مرده و منِ دست‌کوتاه، مانده‌ام. @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۱.۰۶.۱۴
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️👈 1⃣ خدا کی درخواست هایمان را پاسخ می دهد؟ 2⃣ چگونه دعا های ما مستجاب می شود؟ 3⃣ کی ثمره و اثر دعا را در زندگی قراره ببینیم ؟ 🎙 حضرت استاد محمد ابراهیم کفیل https://eitaa.com/Sajjadie
📌 فرق آل با اهل در صلوات نزد امام صادق عليه السّلام بودم كه مردى گفت:«اللّهمّ‌ صلّ‌ على محمّد و اهل بيت محمّد»، امام صادق به او فرمود: اى مرد! دايرۀ صلوات را بر ما تنگ كردى. آيا نمى‌دانى كه اهل بيت،[فقط‍‌] پنج تن آل عبا هستند؟ آن مرد عرض كرد: چگونه بفرستم‌؟ فرمود: بگو «اللّهمّ‌ صلّ‌ على محمّد و آل محمّد» تا ما و شيعيان ما را نیز شامل شود. 📘 : ثواب الاعمال، ج۱: ۱۵۸. @aliebrahimpour_ir
📌 «أَسماء بنت عُمیس»؛ خادم حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ✅«أَسماء» از همان ابتدای مسلمان شدنش، حُرّه(زن آزاد) بوده و هیچگاه کنیز نبوده است. أَسماء ابتدا همسر «جعفر بن ابی طالب(ع)»(معروف به جعفر طیّار) بود و از او سه پسر به نام های «عبدالله» و «محمد» و «عون» به دنیا آورد. بعد از شهادت «جعفر طیار» در «جنگ موته» أَسماء در سال نهم به تزویج «ابوبکر ابن ابی قحافه»(خلیفه اول) درآمد. پس به این ترتیب؛ هنگامی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) لحظات آخر عمر شریف خود را سپری می کرد، اسماء همسر ابوبکر بوده و حتی از او فرزندی به نام «محمد» به دنیا آورد. حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند : 📋«رَحِمَ اللّه‌ُ الأَخَوَاتِ مِن أَهلِ الجَنَّةِ» ♦️خدا خواهران بهشتی را مورد مرحمت قرار دهد!(۱) که منظور حضرت(ص)؛ «أَسماء دختر عمیس همسر جعفر بن ابی طالب(ع)» و «سَلْمی دختر عمیس همسر حمزه سیدالشهداء(ع)» و «میمونة دختر حارث همسر حضرت رسول اکرم(ص)» و «أُمّ الفضل دختر حارث همسر عباس بن عبدالمطلب» بود که همگی از یک مادر متولد شده بودند. در اینجا لازم به ذکر است که؛ أَسماء در سال هفتم بعثت همراه همسرش جعفر به حبشه هجرت کرد و بعد از ده سال در سال هفتم هجری همراه دیگر مهاجران، به مدینه بازگشت. پس اینکه برخی مداحان اسماء را که در شب ازدواج حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به عنوان کمک کار ایشان، ذکر می کنند، اشتباه می باشد، چون اسماء در آن سال در مدینه نبوده است. حتی«علی بن عیسی اربلی»(۶۹۲ق) در این باره می نویسد : 📋«وَ الَّتِي شَهِدَت الزِّفَافَ سَلْمَى بِنْتُ عُمَیْسٍ أُختُهَا وَ هِيَ زَوجَةُ حَمزَةِ بنِ عَبدِالمُطَّلبِ وَ كَانَت أَسْمَاءُ أَشهَرُ مِن أُختِهَا عِندَ الرُوَاةِ، فَرَأَوْا عَنهَا أَو سَهَی رَاوِِ وَاحِدٌ فَتَّبَعُوهُ» ♦️أسماء بنت عمیس در زفاف حضرت فاطمه(سلام الله علیها) حاضر نبود، ولی خواهرش سَلْمی بنت عمیس، همسر حمزه بن عبدالمطلب، حاضر بود و اسماء از آن جهت که از خواهرش سلمی مشهورتر بوده، به خاطر همین راویان ما در اثر سهو، از اسماء روایت کرده اند و دیگران نیز از آن پیروی کردند.(۲) به هر حال؛ أَسماء کنیز حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نبوده و از باب علاقه و ارادتی که به این خاندان داشته است، به حضرت فاطمه(س) در امور منزل کمک می کرده است و آخرین لحظه شهادت در کنار ایشان بود. تا جایی امام علی(علیه السلام) می فرماید : 📋«أَوْصَتْ إِلَیَّ فَاطِمَةُ(س) أَنْ لَا یُغَسِّلَهَا غَیْرِی وَ سَکَبَتْ عَلَیَّ الْمَاءَ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ» ♦️فاطمه(س) به من سفارش کرد؛ غیر از من، کسی او را غسل ندهد و اسماء بنت عمیس، آب بریزد.(۳) تا اینکه بعد از شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در سال ۱۱ هجری و با مرگ «ابوبکر بن ابی قحافه» در سال ۱۳ هجری، أَسماء بنت عُمیس با امام علی(علیه السلام) ازدواج کرد. أَسماء پسرش «محمد بن ابی بکر» را نیز به خانه امام علی(ع) آورد و با فرزندان امام علی(ع) بزرگ شد و تحت تربیت و پرورش ایشان قرار گرفت و از نزدیک با شیوه زندگی و سیره اهل بیت(علیهم السلام) آشنا شد و این امر باعث شد که علاقه وافری به ایشان پیدا کند. امام علی(ع) نیز متقابلاً محمد را دوست می داشت و او را «فرزند خود اما از صُلب ابوبکر» می‌ خواند.(۴) امام علی(ع) بعد از شهادت محمد، در حق او فرمود : 📋«کَانَ لِلَّهِ عَبدَاً صَالِحَاً وَ لَنَا وَلَدَاً صَالِحَاً» ♦️محمد بنده‌ ای صالح برای خدا و فرزندی صالح برای من بود.(۵) هنگام ازدواج امام حسین(ع) با شهربانو، محمد نیز با خواهر شهربانو ازدواج کرد. از «محمد بن ابی بکر» پسری به نام «قاسم» به دنیا آمد و قاسم با دختر عموی خود یعنی «أسماء بنت عبدالرحمن بن ابی بکر» ازدواج کرد که حاصل ازدواج دختری به نام «فاطمه» با کنیه «أُمّ فَروه» شد، که بعدها أُمّ فَروه به تزویج امام محمد باقر(علیه السلام) درآمد و حاصل ازدواج، امام جعفر صادق(علیه السلام) شد.(۶) حتی در منابع اهل سنت روايتی است جعلی و منسوب به امام صادق(علیه السلام) که فرمودند : 📋«وَلَدَنِى أَبُوبَكْرٍ مَرَّتَيْنِ» ♦️من دوبار از ابوبکر زاده شده ام!(۷) از طرفی هم حضرت زینب(سلام الله علیها) همسر «عبدالله بن جعفر» عروس بزرگ همین اسماء بنت عمیس می باشد. ابن‌ کثیر دمشقی درگذشت اسماء را در حوادث سال ۳۸ قمری آورده است.(۸) البته در برخی منابع نیز، درگذشت او پس از شهادت امام علی(علیه السلام) در سال ۴۰ هجری قمری ذکر شده است.(۹) 📚منابع : ۱)الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۶۵ ۲)كشف الغمّة اربلی، ج۱، ص۳۶۶ ۳)اُسد العابه ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۶ ۴)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۵۸ ۵)مجالس‌ المؤمنین شوشتری، ج۱، ص۲۷۸ ۶)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۹۰ ۷)تهذيب الكمال جمال الدین المزی، ج۵، ص۷۵ ۸)البدایة و النهایه ابن کثیر، ج۷، ص۳۱۸ ۹)تقریب التهذیب ابن‌ حجر عسقلانی، ص۷۴۳ ✅ eitaa.com/AsnadolMasaeb/5349 @aliebrahimpour_ir