چطور میشه به یه کودک امروز گفت که بازیهای دوران بچگی ما چیا بوده؟
چطور میشه لذت بازی با ذرات معلق در نور تابیده از پنجره به کف اتاق رو توصیف کرد؟
یا هیجان تابوندن نور با کمک یه آینه کوچیک؟ نوری که مثل یک موجود زنده و پر از انرژی به همه جای خونه سرک میکشید و گاهی هم وسط راه از روی لیوان بلوری (سنگ پایی!) یا کریستالهای لوستر رد میشد و تبدیل به یه نورافشانی حسابی میشد.
چطور میشه از دراز کشیدن جلوی کمد دیواری و باز و بسته کردن در کمد با پا گفت در حالی که تکرار صدای قریچ قریچ لولاهای قدیمیِ در باهامون حرف میزد، و ما همزمان غرق در تخیلات کودکانه میشدیم؟
چطور میشه با شخصیتهای همیشگی بازیهامون که ساعتها ما رو سرگرم میکردند آشناشون کرد: قرقرههای نخ، دکمههای توی قوطی خیاطی مامان، جعبه کبریت، باطری قلمی و ...؟
بچههای امروز آیا با نگاه کردن از پشت پلاستیک کوچولوی قرمز رنگ آبنبات عسلی، همون دنیای جادویی و پر از رمز و رازی رو میبینند که ما میدیدیم؟
#تصویرسازی #تصویرگری #نوستالژی #خاطره #خاطرات #خاطره_بازی #دوران_کودکی #کودکی #بازی #آفتاب #نور_آفتاب #نوربازی #بازیهای_قدیم #یادش_بخیر #قدیم #قدیما #علی_میری #alimiriart #alimiri #digitalart
@alimiriart
عکس ها و داستان های بیشتر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1049624617Cb56a7be9f6