eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
2هزار دنبال‌کننده
595 عکس
205 ویدیو
54 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺انالله و انا الیه راجعون 🔹داود فِیرَحی، استاد اندیشه سیاسی دانشگاه تهران سحرگاه امروز در اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. 🔹از شنیدن این خبر واقعا شوکه شدم. 🔹هفته گذشته بود که برای مصاحبه ای تصویری در خصوص تفاوت «توسعه مدرن» و «پیشرفت اسلامی ایرانی» با ایشان تماس گرفتم ...😟 🔹با اینکه بنده پروژه فکری ایشان را متعلق به جبهه فکری روشنفکری می دانم که شاه‌بیت ایده‌اش، با تمدن غالب مدرن است، ولی به جدّ متعقد بودم که وجود امثال ایشان که و با انقلاب اسلامی می‌کند، برای عرصه عقلانیت و خردورزی انقلابی بسیار مایه برکت است و زمینه‌ی اندیشیدن جبهه فکری انقلاب اسلامی به بنیان‌های انقلاب اسلامی را فراهم می‌سازد و مانع تبدیل شدن آنها به می شود. ✳️ خداوند ایشان را مورد مغفرت خود قرار دهد و به بازماندگان ایشان صبر جمیل عنایت نماید🌺 https://eitaa.com/alimohammadi1389/244
14👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین علی نعمتی؛ عضو هیئت اندیشه‌ورز اقتصاد و الگوی پیشرفت اسلامی در گفتگوی اختصاصی با سایت اجتهاد 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢از نفی اقتصاد اسلامی تا تقلید از فقه کینز و فریدمن 💢 سخنی راجع به شوخی بودن علم اقتصاد؛ کسانی که ادعا می‌کنند اقتصاد عقلائی است و دینی و غیردینی ندارد، باید بفرمایند که کدام اقتصاد مرادشان است؟ اقتصاد کینزی، اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاد کلاسیک، اقتصاد کمونیستی، انواع اقتصادهای سوسیالیستی، اقتصاد دولت‌رفاه، اقتصاد نهادگرا، اقتصاد فمینستی، اقتصاد تکاملی یا تطوری، اقتصاد مکتب اتریش، اقتصاد مکتب تاریخی آلمان، یا … ؟ قس علی هذا دیگر علوم انسانی را. ۱- اینکه تصور می‌شود اقتصاد، علمی تجربی است مانند فیزیک و شیمی و لذا جهانشمول؛ ناشی از بی‌خبری و این پیش‌فرض ساده‌انگارانه است که ما یک دانش اقتصاد واحد و نیز علوم انسانی واحد داریم؛ این نیز به نوبه خود معلول این تصور شایع و اشتباه است که غرب مدرن و دستاوردهای آن، یک کل واحد است.‌ در حالی که ما با مشرب‌ها و مکتب‌های اقتصادی متعدد و متکثری در غرب مواجهیم که همه ادعای عقلانیت و علمیت داشته و بعضاً در تقابل با یکدیگرند. یکی بهره را عقلانی می‌داند و دیگری صفر بودن نرخ آن را؛ یکی بانک‌ها را موجب توسعه و پیشرفت می‌داند و دیگری موجب شکل‌گیری گرداب پولی و ادوار تجاری و کاهش رشد اقتصادی؛ یکی مالکیت فکری را موجب توسعه اختراعات و ابتکارات می‌داند و دیگری یک رژیم حمایت انحصاری که مانع گسترش علم و اختراعات است؛ و … . منشأ هیچ‌یک از این تضادها هم تعارض ادله و یا اختلاف در مبانی اصولی و رجالی نیست!! ۲- بگذریم که در همان فیزیک (و به طور مشابه، دیگر علوم تجربی طبیعی) هم، طرح نظریه کوانتوم که به اعتقاد بسیاری، باورهای کلاسیک علیت و واقع‌گرایی و … را به چالش کشیده و موجب خرسندی ابزارگرایان گشته است، می‌تواند از منظری دیگر، به معنای عدم توضیح‌دهندگی «پارادایم» فیزیک نیوتونی در ساحت ذرات بنیادی باشد (پارادایم، در اصطلاح فلسفه علم توماس کوهن). با این وصف کسی نمی‌تواند امکان ظهور یک پارادایم جدید در علم فیزیک و به عبارت دیگر، «فیزیکی دیگر» را عاقلانه نفی کند. ۳- تصور اشتباه «کل واحد» بودن غرب و دستاوردهای آن که در یک سو موجب نگا‌ه‌های تفریطی توأم با تسلیم و تأیید مطلق در باب علم دینی شده، سم مهلکی است که در سوی دیگر، نگاه‌هایی افراطی را هم به جان حوزه‌های علمیه ما انداخته و با طاغوت و غیر الهی دانستن «کل غرب» و دستاوردهای آن، می‌خواهند علوم انسانی را منحصرا از دل آیات و روایات استخراج کنند! طائفه اول را علم ناقص (و عدم آشنایی با رویکردهای بدیل یا هترودکس دانش‌ها در غرب) به هلاکت کشانده و طائفه دوم را جهل مرکب به علوم غربی. ۴- اینکه برخی با بازکردن چند کتاب اقتصاد اسلامی متعلق به دهه‌ها پیش و مشاهده گزارشی که این منابع دست چندم از نزاع سرمایه‌داری و سوسیالیسم داده‌اند تصور می‌کنند تنها نقطه افتراق این دو نظام مسأله مالکیت خصوصی است، و آن هم با نگاهی صفر و صدی یا به رسمیت شناخته شده (سرمایه‌داری) و یا نشده (سوسیالیسم!) و لذا گزینه دیگری که بخواهد اقتصاد اسلامی باشد قابل تصور نیست، حاوی خطایی دانش‌آموزی است: ‌آنچه یک نظم و نظام اقتصادی را می‌سازد، مواضع اتخاذی و الگوهای پیشنهادی در طیف گسترده‌ای از مسائل است (ماهیت دولت، نظام تأمین اجتماعی، نظام پولی و مالی، نظام ارزی، سیاست‌های تجاری، اقتصاد زمین و مسکن، نظام اداری متمرکز یا فدرال، …) که اتفاقا دو نظام مزبور در برخی از آنها اشتراک دارند. تصور نسبت تباین تام میان این دو نظام، ناشی از بی اطلاعی و حاکی از عدم التفات به این نکته است که هر دو، مولود غرب مدرن‌اند و تا پیش از عصر مدرن وجود نداشته‌اند. نابخشودنی‌تر، تصور دو مفهوم بسیطِ در غایت تضاد از این دو نظام است که از برخی بیانات ناآشنایان به امر پیداست. بماند که همان مفهوم سنتی و بسیط مالکیت، امروز تبدیل به مفهوم مرکبی تحت عنوان «بسته‌های حقوق مالکیت» شده است.
۵- تصور اینکه اقتصاد علمی تجربی و جهانشمول است، از سوی دیگر، مبتنی بر فرض تمایز هست‌ها از بایدها (یا به اصطلاح، گیوتین هیوم) و یا واقعیت‌ها از ارزش‌هاست؛ که بر اساس آن همه گزاره‌های ارزشی و هنجاری منطقاً اثبات‌ناشدنی و غیر«علمی» قلمداد شده و ذیل عنوان تحقیرآمیز فلسفه قرار می‌گیرند. این تمایز پوزیتیویستی – به رغم ایمان راسخ بسیاری از دانشگاهیان ما تا این لحظه به آن (حتی برخی دوستان اقتصاد اسلامی‌کار) و باور آن توسط گروهی از حوزویان – دهه‌هاست در خود غرب فرو ریخته است (از باب مثال رجوع شود به کتاب فیلسوف آمریکایی هیلاری پاتنم: The Collapse of Fact/Value Dichotomy)؛ علوم انسانی و من جمله اقتصاد سرشار از پیش‌فرض‌های ارزشی و اخلاقی و فلسفی‌اند. پروفسور فرگوسن، صاحب بهترین بیان مجمل اقتصاد نئوکلاسیک معاصر – نظریه تولید و توزیع نئوکلاسیک – خود به قول پروفسور اِمِری هانت “به ماهیت سست بسیاری از فرض‌های این ایدئولوژی که در غایت امر باید مانند ایدئولوژی مذهبی قرون وسطا، تنها بر اساس «اعتقاد» پذیرفته شود، اعتراف کرده است”(۱). فرگوسن در مقدمه این کتاب مشحون از ریاضیات پیشرفته می‌گوید: «… قبول نظریه اقتصاد نئوکلاسیک امری است «اعتقادی». من شخصاً به آن اعتقاد دارم، لیکن در حال حاضر بهترین کاری که می‌توانم برای مجاب کردن دیگران بکنم این است که آنان را به اجتهاد ساموئلسون فرابخوانم …» (۲). ۶- کلیشه شایع دوگان مکتب-علم که در کلاس‌ها و کتابچه‌های اقتصاد اسلامی مکرر شنیده و دیده می‌شود نیز مبتنی بر همان فرض قبلی منسوخ در غرب و زنده در اوساط علمی جهان سوم است. هاسمن و مک‌فرسون در فصول سوم تا پنجم کتاب تحلیل اقتصاد و فلسفه اخلاق (۳) به زیبایی روشن کرده‌اند که آنچه اقتصاد متعارف به عنوان «عقلانیت» یا رفتار عقلائی تعریف می‌کند و آن را مبنای نظریه‌پردازی «علمی» و مدل‌سازی ریاضی خود قرار می‌دهد، خود یک «اخلاق» با انبوهی از پیش‌فرض‌های ارزشی است. کاش روزی این کتاب همانطور که در دانشگاه‌های غربی متن درسی است در دانشکده‌های اقتصاد ما هم تدریس شود. گویا سرمنشأ این دوگان در اقتصاد اسلامی، تقسیم مذهب/علم شهید صدر رضوان الله علیه در اقتصادنا باشد؛ لذا برخی محققان اقتصاد اسلامی این ایراد را بر ایشان وارد می‌دانند؛ اگرچه برخی اساتید فاضل و ارجمند و صاحب‌نظر در اقتصاد اسلامی با تأویل دوگان شهید صدر به دوگان مقبول حکمت نظری-عملی، ایشان را تبرئه می‌کنند، اما به نظر می‌رسد این توجیه وجیه نیست و اقتصاد بتمامه داخل در قلمرو حکمت عملی است، بشرحها فی محله. ۷- از یکسری فرمول‌ها و مدل‌های ریاضی اقتصاد که از نیمه قرن بیست به این سو رواج یافته و کمترین تأثیر را در «شکل‌دهی نهادهای نظام سرمایه‌داری» داشته است بگذریم، اگر نظری به آثار بزرگان این دانش که در دانشکده‌های اقتصاد نوعاً کاری به آنها ندارند بیفکنیم خواهیم دید ایشان در همان مسندی نشسته‌ و به همان مسائلی می‌پردازند که فقه ما در آن نشسته و به آن می‌پردازد. وقتی کینز در آخرین فصل شاهکارش نظریه عمومی‌ که فلسفه اجتماعی خویش را تبیین می‌کند، نابرابری درآمدی حاصل از مالکیت ثروت را رانت خوانده و نامطلوب می‌داند، اما نابرابری ناشی از ساختار بنگاه اقتصادی (عمدتاً عواید سرمایه) را مطلوب می‌شمارد (۴)؛ یا وقتی فریدمن قائل به لزوم خارج کردن فاحشه‌گری و خرید و فروش مواد مخدر و ماری‌جوانا از ذیل عنوان مکاسب محرمه (یا غیرقانونی) می‌شود و با تبعیض علیه همجنس‌بازان مخالفت می‌کند؛ یا هنگامی که روتبارد از حق زن نسبت به سقط جنین و حق فرزندان به فرار از خانه – به استناد همان ادله‌ای که فتاوای اقتصادی خود را بر آن چیده است – دفاع می‌کند و صد‌ها مسئله دیگر، آیا به مسائلی می‌پردازند که خروج «موضوعی» از دایره فقه دارد یا اینکه با کولیس و ریزسنج و رگرسیون به این نتایج رسیده‌اند که بگوییم متد علمی متفاوتی به کار بسته‌اند؟ ۸- علوم اجتماعی غرب که از دامن فلسفه عملی دوران اسکولاستیک متولد شده است، همان فقه تمدن غرب است و کینز و فریدمن و مارکس و ریکاردو و اسمیت و … فقهای آن، که وظایف شهروندان (بخوانید احکام مکلفین) و الگوهای رفتار فردی و جمعی آنان را اجتهاد می‌کنند. امام راحل ما هم فرمود فقه تئوری اداره انسان از گهواره تا گور است. اگر فقه ما از عرصه اجتماعیات پاپس کشد، عمل مردم و حیات اجتماعی آنان که تعطیل نمی‌شود؛ بانک و بیمه و مالیات و تأمین اجتماعی که تعطیل‌بردار نیست؛ لاجرم باید از فقیهان تمدن غرب تبعیت کنند؛ چنانکه برنامه‌های دو دولت دوره دفاع مقدس بر اساس فتاوای مارکس تنظیم شد و دوره سازندگی با فتاوای کینز و اخلافش؛ و مردم ما به این هوا که همه چیز اسلامی شده است.
۹- آسیبی که فقه ما را به اندرون خانه کشانده (اگر اندرونی هم بماند)، و عرصه اجتماع را به فقهای تمدن غرب واگذار کرده، متوجه رویکردی به فقه است که گاه آن را فقه فردگرا و گاه جزء‌گرا می‌خوانند و در مقابل آن به لزوم فقه حکومتی، فقه نظام و تمدنی و … اشاره می‌کنند. غافل از اینکه تفاوت این دو رویکرد بالفعل و بالقوه، تفاوت در کانون نگاه نیست که فرد باشد یا جامعه و نظام؛ بلکه تفاوت در ابزار و دستمایه‌های فقاهت است. با ابزارهای فقه سنتی اگر سراغ مسائل نو هم بروند، می‌شود بانکداری ظاهرا اسلامی و به واقع ربوی اضعافا مضاعفه‌ی کنونی که با تمسک به اطلاقات و عمومات، کمتر مسأله‌ای است که شورای فقهی‌اش توان تصحیح و شرعی کردن آن را نداشته باشد. مشکل فقه در «ورود به موضوعات» و اقتصاد و علوم اجتماعی است، همه بیرون گود نشسته‌اند و می‌خواهند لنگش کنند! آن‌هم با کلیاتی مانند قاعده عدالت و مصلحت و … که می‌تواند تیشه به ریشه فقه امامیه بزند. چاره‌ای از این نیست که فقیه ما اقتصاد بخواند تا با استغنای از درآویختن به طناب پوسیده کارشناس، خود مجتهد در موضوع و متجزی در فقه الاقتصاد شود. ۱۰- تصور علمی و عقلائی بودن اقتصاد، از حیث دیگر، ناشی از این فرض قدیمی در فلسفه علم است که علوم بشری ماهیتی انباشتی و تکاملی دارند. توماس کوهن، فیزیکدان و فیلسوف علم آمریکایی در کتابش ساختار انقلاب‌های علمی اساساً این برداشت سنتی را به نقد کشیده است. این تازه غیر از نکته دقیق‌تر در شناخت جریان‌های مختلف علمی در هر یک از علوم انسانی – به‌ویژه اقتصاد – است که چگونه در میان آنها یکی تبدیل به «جریان غالب» یا mainstream می‌شود، اتفاقی که نمی‌توان بدون تمسک به تحلیل‌های اقتصاد سیاسی مرتبط با «حرفه و صنعت آکادمیا» و منافع «ایدئولوژی سرمایه‌داری» آن را تبیین کرد. چرا باید در میان این همه جریان‌های اقتصادی قدرتمند، اقتصاد نومینالیستی کینزی در کتابهای درسی این رشته و دانشکده‌های اقتصاد دنیا عرضه شود؟ بر آشنایان امر پوشیده نیست، که مسئله چیزی غیر از غلبه و قوت علمی است. ۱۱- دیگر اینکه از باب قاعده عدم الوجدان لایدل علی عدم الوجود، کسانی که چیزی را نیافته‌اند نمی‌توانند داعیه‌دار نبود آن باشند؛ به خصوص در این مقام، که بسیاری از گویندگان فاقد تخصص در امر و جاهل نسبت به دانش اقتصادند. به نظر می‌رسد تقوای علمی و شرط عدالت برای احتراز از این دست خطاها کفایت کند. ۱۲- به امید روزی که دانشمندان ما، همچون علمای قرون متقدم اسلامی که با احاطه بر لغات ملل اجنبی – از یونانی و سریانی و عبرانی گرفته تا پهلوی و سانسکریت – حکمت و دانش‌های آنان را فراگرفته و با تمیز سره از ناسره‌اش در هاضمه قوی فکر اسلامی، آن بنای باشکوه از علم و تمدن را ساختند، با فراگیری زبان‌های علمی روز دنیا، با خرد نقاد متکی به آموزه‌های اهل البیت علیهم السلام [نه با تأیید دربست ناشی از وادادگی و نه با نفی مطلق حاکی از تصلب و تحجر] علوم به‌ویژه انسانی غربی را پالایش کرده و ساختمان عظیم تمدن نوین اسلامی را برپا کنند. نویسنده: حجت‌الاسلام علی نعمتی، دکترای اقتصاد و عضو انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم ———————————————– پی‌نوشت: (۱) ای. کی. هانت، تکامل نهادها و ایدئولوژی‌های اقتصادی، ص ۳۷۶. (۲) C. E. Ferguson, (1969). The Neoclassical Theory of Production and Distribution. London: Cambridge University Press, p. xv-xvi. (۳) D.M. Hausman and M.S. McPherson (1996). Economic analysis and moral philosophy, New York, NY: Cambridge University Press. (۴) John Maynard Keynes (1936). The General Theory of Employment, Interest and Money. New York: Harcourt, Brace. p. 374. https://eitaa.com/alimohammadi1389/247
۱۵👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین امین اسدپور؛ مدرس حوزه علمیه قم 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
نقد عقلائی دانستن اقتصاد سرمایه سالاری Alfaegh99 001.mp3
12.03M
عقلائی دانستن مطلق شوخی است. فایل صوتی بخش پایانی جلسه اول درس الفائق که به نقد بیانات آیت الله علوی بروجردی پرداخت شد، تقدیم می گردد. تاریخ ارائه یکشنبه 1399/07/13 https://eitaa.com/amin_asadpour
سامانه سنا (سامانه نشریات ایران)، توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران راه‌اندازی و در دسترس است که در آن متن کامل نشریات ایران از دوره قاجار تاکنون بطور تمام متن در دسترس کاربران میباشد. این پروژه بخشی از پروژه کتابخانه ملی با عنوان «حافظه ملی در خانه هر ایرانی» با هدف «توزیع عادلانه» و «دسترسی آزاد به اطلاعات» است. پژوهشگران، دانشجویان و هر ایرانی علاقمند به گذشته و تاریخ این کشور می‌تواند از متن کامل نشریات اسکن شده در این سامانه استفاده کند. این سامانه حاوی ۱) نشریات دوره قاجاریه (۱۱۹۳ - ۱۳۰۴ ق.) ۲) نشريات دوره پهلوی اول (۱۳۰۴ - ۱۳۲۰ ش.) ۳) نشريات دوره پهلوی دوم (۱۳۲۰ - ۱۳۵۷ ش.) ۴) نشریات پس از انقلاب (۱۳۵۷ش) و ۵) نشریات لاتین است https://sana.nlai.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢آتشست این بانگ و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد 💢 🔹اکنون (غروب روز پنجم آذرماه 99) در حال خواندن آخرین صفحات کتاب هستم؛ با سینه‌ای مالامال از بغض و هیجان و چشمانی مملو از اشک و حسرت! 🔹«نا» روایتی ظریف و دقیق از زندگی بزرگمردی مجاهد است از خاندان علم و عمل و از سلاله امام موسی کاظم علیه السلام . 🔹استادی که تعهد او به مردم عراق و حساسیت وی به سرنوشت آنها، از او شخصیت بی‌بدیل و مردمی ساخته است. 🔹استادی که رابطه‌ی احساسی او و شاگردانش را ـ که در نامه‌های رد و بدل شده آنها موج می زند ـ به سختی می توان باور کرد. 🔹نابغه‌ای که نبوغ و تیزهوشی‌اش نه هیچگاه مغرورش کرد و نه او را به تافته‌ای جدا بافته تبدیل نمود. 🔹شاید جز با یک نمی‌شد زندگی سراسر تعهد و بیم و امید عالمی مجاهد مانند سیدمحمدباقر صدر را به تصویر کشید. 🔹از اکنون هولِ غمباریِ فصلِ محاصره و شهادت مظلومانه و غریبانه‌ی خود و خواهرش بر سینه‌ام سنگینی می‌کند؛ شهادتی که به فرمایش امام راحل رحمت الله علیه، ارثى است كه امثال اين شخصيتهاى عزيز از مواليان خود برده‏ اند... ❇️تاریخ انتشار: 1399/9/5 https://eitaa.com/alimohammadi1389/256
حجت الاسلام محمدی - اجلاس اصحاب اندیشه.mp3
11.73M
💢 مطالبی که قرار بود در برابر ریاست قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایراد شود و نشد که بشود 💢 ✅عدم پایبندی به شعار محوری در ساختارسازی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها، ریشه ناهنجاریهای کنونی کشور 🔹در اجلاس اصحاب اندیشه که سال گذشته در نیمه آذرماه 98 به همت دوستان عزیزم در بنیاد خاتم الاوصیاء عج برگزار شد، بنا بود که آیت الله رئیسی در جلسه اختتامیه حضور پیدا کنند و بنده در کنار دیگرانی، چند دقیقه‌ای ارائه داشته باشم. 🔹به هر ترتیب ایشان امکان حضور در اختتامیه را نیافتند. با این حال بنده ترجیح دادم مطالبی را که آماده کرده‌ بودم با همان حال و هوای وجود حضرت آیت الله در جلسه، تقدیم دوستان عزیز جهادی و اندیشمندم کنم. 🔹در این ارائه تلاش کردم به این نکته توجه دهم که عدم پایبندی کامل به شعار محوری نه شرقی و نه غربی در ساختارسازی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها، در عرصه‌های مختلف کشور، چه بر سر ما آورده است؛ از جمله:👇 ➖عدم توجه به عدالت در توزیع اختیارات و اعطای امتیازات و ساختار بودجه‌ریزی. ➖ عدم توجه به آثار ورود تکنولوژی به لایه مصرفی زندگی مردم. ➖عدم توجه به ماهیت مدرن نظام آموزش و پرورش جدید و غفلت از نسبت نظام آموزشی با روندهای توسعه مدرن. ➖عدم توجه به استراتژی صنعت از منظر انقلاب اسلامی و عدم فهم درست مسئله محوریت تولید. ➖عدم توجه به لوازم مردم سالاری دینی و غلبه یافتن نگاه امنیتی به نگاه ولایی، در مواجهه با اعتراضات و مطالبات مردمی. ➖و ... https://eitaa.com/alimohammadi1389/257
💢لزوم تغیییر در استراتژی انتقام💢 👇
عقل‌نوشته‌های انقلابی
💢لزوم تغیییر در استراتژی انتقام💢 👇
💢لزوم تغییر در استراتژی انتقام💢 خدا لعنت‌شان کند. داغ شهید سلیمانی هنوز آرام نگرفته، داغ بر داغمان گذاشتند... 🔹بارها عرض کرده‌ام که از آمران و عاملان ترور سرداران مقاومت و دانشمندان اقتدار انقلاب اسلامی باید تغییر کند. 🔹بر اساس تحلیل جامعه‌شناسانه‌ی قرآن از جریان باطل، جامعه کفار و منافقین، از وحدت قلوب حقیقی برخوردار نیست و است و اگر در کنار یکدیگر ایستاده‌اند، به خاطر تأمین منافع بالاتری است که از کنار هم بودن، نصیبشان می‌شود. 🔹 به تعبیر دیگر اساس جامعه‌پذیری در جوامع غیرایمانی بر غیرِ آخرت‌خواهی و اخوت و ایثار مبتنی است و همین موجب شکننده بودن این جوامع در حوادث پیش بینی نشده و اتفاقات هزینه‌آفرین است. 🔹از اینرو غلط‌ترین استراتژی انتقام، اتخاذ مسیری است که منافع ذاتاٌ گسسته و خودخواهانه‌ی کفار و منافقین را به یکدیگر گره بزند و عملاً به عنوان عاملی بیرونی، موجبات پیوستگی و انسجامِ بیشترِ جریان باطل را فراهم آورد. 🔹بر این اساس، استراتژی انتقام می بایست منافع شخصی ـ و نه منافع جمعی ـ آمران و عاملان ترورهای ناجوانمردانه سرداران و دانشمندان جبهه مقاومت را نشانه رود و جان و مال و آبروی شخصی آنها را هدفگذاری نماید. باید جان و اموال و منافع شخص و و و مورد تهدید قرار گیرد؛ نه منافع رییس جمهوری آمریکا و رییس جمهوی رژیم صهیونیستی و یا وزیر دفاع آمریکا و یا فرمانده سنتکام. 🔹در یک جمله باید بگویم، وقت برگشت به استراتژی حضرت امام ره در مواجهه با است؛ من از پیام حضرت آقا در تسلیت شهادت شهید محسن فخری‌زاده این برداشت را دارم؛ جایی که فرمودند: 👇 «عاملان و آمران این جنایت را به صورت قطعی مجازات کنید!» ❇️تاریخ انتشار: 1399/9/8 https://eitaa.com/alimohammadi1389/259
عقل‌نوشته‌های انقلابی
💢لزوم تغییر در استراتژی انتقام💢 خدا لعنت‌شان کند. داغ شهید سلیمانی هنوز آرام نگرفته، داغ بر داغمان
💢نقدی بر نوشته «لزوم تغییر در استراتژی انتقام💢 دوست فاضل و عزیزی لطف کردند و بر مطلب «لزوم تغییر در استراتژی انتقام»، نقدی نوشته اند:👇 باتحیت و درود درباره یادداشت لزوم تغییر در استراتژی انتقام نکاتی به ذهن قاصرم رسید که عرض کنم: ۱. گرچه مورد، مخصص نیست اما نباید جوری معنا کرد که خود مورد و شأن نزول بیرون افتد! آیه۱۴ حشر مربوط به غزوه بنی نظیر است و وعده منافقان مدینه (عبدالله به ابی و...) به یهود بنی نظیر که در صورت جنگ یاری تان می کنیم و نکردند... شاهد اینکه به حسب روایات و شأن نزول، "یک یهودی"( کعب بن اشراف) تخلف از عهد با رسول الله درباره یهودیان کرد و قصد مسموم کردن رسول الله داشت . " اما رسول الله کل یهود بنی نظیر را تنبیه کرد. "(ر.ک: تفسیر القمی ج۲ص۳۵۹) به حسب فرمایش نویسنده محترم باید منافع همان کعب را تهدید میکرد نه کل یهود! 🔹 جالب اینکه خطاب "قلوبهم شتی" بعد از فرمان "قتال با کل" است ؛یعنی تا وقتی همه کیان جمعی شان تهدید نشود این قلوب شتی خود را آشکار نمی کند! که باز برعکس مطلوب نویسنده است. ۲. سیره رسول الله در موارد مشابه شهادت سردار سلیمانی و فخری زاده بعکس ادعای نویسنده است مثلا: ➖در فاصله توافقنامه حدیبیه با مشرکان، تا فتح مکه؛ پیامبر(ص) به کارهای دیگری در راستای رسالت توحیدی خود پرداخت. از جمله آنها دعوت شاهان و اُمرای منطقه به اسلام بود از جمله، فرستادن "حارث بن عمیر ازدی" نزد پادشاه بُصری است. بقیه ماجرا را با مٲموریت سردار سلیمانی و کشتن ایشان و وعده انتقام سخت رهبرعزیزانقلاب مقایسه کنید: ➖حارث بن عمیر حامل پیامی برای امیر بُصری بود. در سرزمین موته فرمانده نصرانیان عرب (شرحبیل بن عمرو غسّانی) او را گرفت وکشت.(الطبقات الکبری ج۲ص۱۲۸) این نحوه کشتن بر رسول خدا(ص) بسیار گران آمد. سپاهی سه هزار نفری برای اعزام به موته تجهیز کرد. طرف مقابل هم همپیمانان رومی خود را یاری خواستند؛ و رومیان نیز با سپاهی عظیم به یاری شان آمدند؛ اما پیامبر برمقابله راسخ ماند. یعنی به تعبیر یادداشت: منافع ذاتا گسسته و خودخواهانه کفار ومنافقین به هم گره خورد و موجبات پیوستگی و انسجام بیشتر جریان باطل فراهم شد؛ اما فعل معصومانه نبی مکرم(ص) مانع این نشد و باز هم بر موته اصرار ورزید! جنگ موته سرآغاز فتوحات اسلامی در جانب مسیحیان و رومیان شد. چرا پیامبر(ص) در قبال کشتن حامل پیام به امیر یک منطقه، یک جنگ را انتقام قرار می دهد؟! 🔹چرا به فرمایش نویسنده یادداشت، منافع همان امیر را تهدید نمی کند؟!! ۳. منافع ترامپ و نتانیاهو و آن دوتای دیگر در حین شخصیت حقوقی منظور است یا در بازنشستگی و عزل؟! اگر اولی است چگونه زدن فرمانده سنتکام یا وزیر دفاع (فضلا از رئیس جمهور و نخست وزیر) اعلام جنگ با آمریکا و اسرائیل نیست؟! واگر بعد از این مسئولیتهاست؛ واقعا جفای در حکم است! آنها با زدن شخصیت رسمی( فرمانده قدس/ معاون وزیر دفاع) به شخصیت حقوقی، تجاوز کرده باشند ،وانتقام موکول شود به تجرید آمر از شخصیت حقوقی اش و کشتن یک پیرمرد بازنشسته! 🔹این تقلیل به روش فرقه رجوی در ترور مثل لاجوردی نیست؟!! ۴. برگشت به استراتژی امام در مواجهه با سلمان رشدی هم بنظرم قابل تطبیق بر مورد و معنا کردن سخن حضرت آقا (عاملان و آمران این جنایت را به صورت قطعی مجازات کنید) نیست! در موارد هتک به پیامبر(ص) پس از سلمان رشدی، چندین مورد اتفاق افتاد از یک فیلمساز تا یک روزنامه و...؛ از قضا این حضرت آقا بوده که بجای خطاب آن فرد ،"دولت آمریکا یا دول اروپایی" را مقصر می‌گیرد! و حتی اصرار می ورزد که کار در حد یک فرد و... دیده نشود ! ( رجوع به سخنان در موارد عدیده اش روشنگر است) ایشان حتی در موارد داخلی ( از قتل های زنجیره ای تا حوادث آبان ۹۸) "یک حادثه" را به "شخصیت حقوقی صهیونیزم و دولت آمریکا" و مانند آن حواله می دهند! 🔹پس چگونه در این مورد که شواهد اظهر از همه موارد یادشده بالاست، دولت و شخصیت حقوقی اسرائیل و آمریکا را منظور نظر نداشته باشند؟! آمران در این سخن با توجه به بستره یاد شده یعنی نخست وزیر اسرائیل یا رئیس موساد و امثال ذلک با لحاظ انتساب حقوقی اش به هویت اسرائیل نه چنانچه عرض شد مجرد از آن ومثلا در دوره عزل و بازنشستگی و...! اگر منظور را بد متوجه شده ام عفو بفرمایید
عقل‌نوشته‌های انقلابی
💢نقدی بر نوشته «لزوم تغییر در استراتژی انتقام💢 #نقد_وارده دوست فاضل و عزیزی لطف کردند و بر مطلب «لز
💢ملاحظاتی بر نقد نوشته تغییر استراتژی انتقام💢 ص ۱ از ۲ سلام و رحمت الله ممنون از توجهتان و نقد دقیق و عالمانه تان🌺 چند نکته به نظرم می رسد که تقدیم میکنم: 1ـ در خصوص آیه شریفه 14 سوره حشر، بنده از اصل مفاد آیه استفاده کردم که ائتلاف حقیقی قلوب، یک عطیه الهی به مؤمنین است (ر.ک آیه 63 انفال) و کفار و منافقین را بهره ای از آن نیست و اتفاقا خود همین آیه شریفه بیانگر یک قاعده کلی بسیار مهم در مواجهه با مشرکین است و آن این است که لا يُقاتِلُونَكُمْ جَميعاً إِلاَّ في‏ قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَديد؛ یعنی اجتماع بر قتال شما پیدا نمی کنند مگر اینکه احساس کنند، منافع همگی شان در پشت درب شهرها و دیوارها حفظ خواهد شد. مفهوم مخالف این آیه این است که هرگاه منافعشان در خطر قرار گیرند و تضاد منافع پیدا کنند، اجتماع پیدا نمیکنند... 2ـ نکته دوم اینکه به صورت کلی تا کنون به این مبنا گرایش بیشتری یافته ام که در خصوص مباحث حاکمیتی و حتی اجتماعی، نوع دلالت گیری ما از آیات و روایات، باید متفاوت از نوع دلالت گیری و جمع ادله در ابوابی مانند عبادات باشد. به این صورت که در این موارد، مسئله اطلاق و تقیید و عموم و خصوص موضوعیت زیادی نمی‌یابد و به جای آن، قاعده سازی با استفاده از تناسبات حکم و موضوع دارای اهمیت بیشتری می شود. به عبارت دیگر، مثلا از ماجرای حارث بن عمیر ازدی که فرمودید، نمی توان نتیجه گرفت که هرگاه نماینده اسلام توسط یک نفر از قومی به شهادت رسید، می بایست سپاه اسلام برای درگیری با کل قوم قاتل به راه بیفتد!، بلکه باید بتوانیم از این اتفاق ای استخراج کنیم و در رتبه بعد نیز آن را در ذیل حاکم بر جوامع ایمانی و کفر سامان دهیم. از این اتفاق باید به دست آوریم که رسول الله ص این مورد را مصداق کدام قاعده اساسی درگیری حق و باطل و در ذیل کدام سنت تاریخی ـ اجتماعی تشخیص داده که چنین رفتاری را انجام داده است. استخراج قواعد و سنن شامل تاریخی در مناسبات جبهه حق و باطل، به معنای فراروی از در تحلیل حوادث تاریخی است که متاسفانه در دهه اخیر مانند گوشت قربانی بین موافقین و مخالفین مذاکره و جنگ و قیام و برجام و تبادل اسراء و ... دست به دست می شود و هریک با تعمیم حکم یک واقعه تاریخی، نسخه ای واحد برای کل تاریخ در همه امصار و اعصار می پیچیند. هین طور است قضیه یهودیان بنی نظیر که اتفاقا در همین مورد حضرت آقا در کتاب انسان 250 ساله معتقد است کاری که رسول الله ص در قبال یهودیان مدینه انجام داد، در پیش گرفتن سیاست و قاعده‌ی تبعید و اخراج بوده چرا که این قوم سه ویژگی داشتند و آن عبارت است از «دشمن قدرتمند فرهنگی تشکیلاتی» . بله این میتواند یک قاعده کلی باشد که سیاست اصلی با چنین دشمنی همواره در حکومت دینی می بایست جداسازی و جلوگیری از مخالطه و مراوده باشد که قضیه یهودیان بنی نظیر یکی از مصادیق آن است . ادامه در 👇
از ملاحظاتی بر نقد ص ۲ از ۲👆 3ـ در خصوص امروز نیز به نظر حقیر از اشتباهاتی که ما مرتکب شده ایم این است که توانسته اند بسیاری از خباثتهای خود و در حقیقت پی جوییِ منافع سیاسی و اقتصادی خود را به اسم ملتهای مسیحی و یهودی و .... جلوه دهند و ما نیز ناخواسته با نشانه رفتن اصل نظامات اجتماعی آنها، برای آنها منافع مشترک فراهم کرده و خود را در مقابل همه امتها قرار داده ایم. یادم هست در قضیه کاریکاتورهای موهن ده پانزده سال پیش که در دانمارک چاپ شده بود و ما نیز به نشانه اعتراض پرچم دانمارک را به آتش می کشیدیم، حضرت آقا تذکر دادند که نقش پرچم دانمارک، صلیب است و آتش کشیدن آن تداعی کننده جنگهای صلیبی. ایشان بارها تذکر داده اند که دشمن می خواهد جنگ را به بدنه عمومی بکشاند و جنگهای صلیبی را که جنگ ملتها با یکدیگر بود، تدارک کند. حال در قبال این حربه، نشانه رفتن همه انگشتهای اتهام به شخصیتهای حقوقی و تهدید منافع عمومی که هدم آنها به منزله هدم کل نظام اجتماعی جامعه‌ی مقابل است، به نظرتان صحیح است؟ آیا این به معنای پرهزینه کردن درگیری نیست؟ آیا این به معنای آب به آسیاب دشمن ریختن و منسجم تر ساختن آنها نمی شود؟ بله در آیات قران هرگاه حمله طرف مقابل جمعی صورت می گیرد، ما نیز باید با تمامی آنها به مقابله و مقاتله برخیزیم؛ «وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ» (توبه/36) ولی از طرفی وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا في‏ دينِكُمْ فَقاتِلُوا إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ (توبه/12) هم داریم، نسبت بین این دو حکم به نظرم محل نظر است و عرض بنده این است که راهی جز ساماندهی این احکام در ذیل سنن تاریخی و اجتماعی نداریم و یا لااقل یکی از مهمترین طرق این طریق است. 4ـ در خصوص این که آیا شخصیت حقوقی و یا شخصیت غیرحقوقی باید نشانه رود؟ باید عرض کنم ظاهرا بهترین حالت نشانه رفتن منافع شخصی در زمان تصدی گری شخصیت حقوقی است. این حالت در مقابل این است که بگوییم منافع حقوقی ریاست جمهوری و یا بگوییم منافع شخصی در دوران عزل و بازنشستگی. ملاک این تعیین نیز اثر بیشتری است که این حالت در تضاد پیدا کردن منافع سردمداران کفر در ضربه زدن به اسلام پیدا خواهند کرد. 5ـ البته این مسئله در خصوص طرح گردیده است و منافاتی با این که کل نظام کفر و استکبار باید از بین برود که راه آن، در سیاست خارجه، جهاد کبیر و کفر به طاغوت و در سیاست داخله مردم سالاری دینی و بسط عدالت اجتماعی و قوی تر شدن درون است، ندارد..... ببخشید از اینکه به درازا کشید.
ماهنامه‌ی فرکانس 52.pdf
15.86M
💢بهیار صنعت💢 🔹قریب به دو سال پیش بازدیدی داشتم از شرکت دانش‌بنیانی به نام در شهرک صنعتی اصفهان. 🔹شرکتی از جنس انقلاب اسلامی و برخوردار از عمق نظری و عقلانیتی متفاوت از عقلانیت و روشهای مرسوم در «شرکت‌داری» و «قراردادهای فی مابین کارگر و کارفرما»، «پروژه نویسی»، «بازاریابی»، «فراگیری دانش»، «دستیابی به فناورزیهای پیچیده و شکستن مرزهای آن» و ... . 🔹شرکتی که در عین این تفاوت جوهری، نسبت درستی با ساختارهای جمهوری اسلامی برقرار کرده بود و با برخورداری از ، علی‌رغم فشارهای ناشی از بروکراسی معیوب و فشل جمهوری اسلامی در لایه های مدیریت کلان آن، به نحوی بروز و ظهور یافته بود که امکان نادیده گرفته شدن را از مدیران و مسئولین گرفته بود. 🔹این شرکت برای من بود از امکان انقلابی در بورکراسی و اقتصاد مبتنی بر فرهنگ و عقلانیت انقلاب اسلامی ... 🔹متن زیر توضیحات خود این شرکت است درباره ماهنامه‌ای که آنها برای خود به نام منتشر می کنند:👇
💢توضیحی درباره ی ماهنامه ‌ی فرکانس ۵۲💢 ✳️ نوشته شده توسط شرکت بهیار صنعت 🔹بعداز پیروزی انقلاب اسلامی، ظرفیتی بزرگ و تاریخی به نام جهادسازندگی شکل گرفت، جهاد سازندگی ابتدا به صورت خودجوش در روستاهای سرتاسر کشور مشغول به خدمت رسانی شد و گامی اساسی در راستای محرومیت زدایی از روستاهایی که با سیاست‌های تقسیم اراضی به فقر افتاده بودند برداشت، بعد از این، جهاد فعالیت های مهم فنی مهندسی خود را آغاز کرد و حداکثر توان خود را در ۸ سال دفاع مقدس به کار گرفت و توانست تا بعضی از صنایع مهم نظیر موشک سازی و نیروگاه سازی را کلید بزند‌. 🔹در کنار کارهای مهم و اساسی مهندسی جهاد سازندگی، شهید آوینی(ره) در مجله‌ی هفتگی جهاد سازندگی شروع به نوشتن متونی کرد که به زعم او نگاهی به آینده‌ی حرکت جهاد داشت، آوینی میدانست که کاری که در مهندسی جهاد شروع شده است با مفاهیمی نظیر علم، دانش، اقتصاد، کار و توسعه گره خورده است که اگر نتوانیم به درستی این مفاهیم را شناسایی کنیم و زندگی خود را مطابق با این شناسایی سامان دهیم ممکن است رو به سستی و ضعف برویم. 🔹مقالات آوینی در مجله‌ی جهاد به بنیاد ها توجه میکرد، مثلا مقاله‌ی خواندنی او با نام از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی بنیادهای اقتصاد سرمایه‌داری را بررسی میکرد و تلویحا هشدار میداد که اگر به سمت لوازم اقتصاد سرمایه داری حرکت کنیم، حرکت پر شور و نشاط تاریخی خود را از دست میدهیم. 🔹ماهنامه فرکانس ۵۲ با تاسی از شهید اوینی سعی دارد تا در کنار بررسی فنی مهندسی دست اوردهای شرکت های دانش بنیان، نگاه خود را کمی عمیق تر کند و به مفاهیمی که با مقوله‌ی دانش بنیان گره خورده است بیشتر بپردازد. از همین رو این مجله تلاش میکند تا علاوه بر نگارش مقاله ها و مصاحبه هایی در باب علوم فنی و مهندسی، توضیحاتی درباره‌ی تاریخ ورود علوم جدید در ایران، تاریخ پیشرفت صنعتی کشور، نقش دانشگاه ها در پیشبرد علم، تاریخ سرمایه‌داری و نسبت آن با اقتصاد فعلی، مفهوم کار مهندسی و نحوه‌ی توسعه و پیشرفت کشور بدهد. 🔹در شماره‌ی قبلی از ماهنامه‌‌ی فرکانس ۵۲ متن سخنرانی دکتر رضا داوری اردکانی در دومین همایش ملی آموزش عالی، در باب چیستی دانشگاه و نقش آن در کشور آورده شد تا با بررسی مهمترین نهاد علم کشور به شناخت درستی از وضع فعلی علم و فناوری ایران دست یابیم. همچنین مصاحبه هایی درباره‌ی بخش های اپتیک ولیزر، بیوتکنولوژی و مهندسی مواد و پروژه های در حال انجام در این بخش ها انجام شد تا آشنایی بیشتری با عقلانیت ساختن در شرکت‌های دانش بنیان به وجود آید. 🔹در شماره‌ی فعلی ماهنامه ی فرکانس ۵۲ سعی شده تا روایتی همه جانبه از تولید ماسک توسط شرکت بهیارصنعت ارائه شود. در دل موضوع تولید ماسک، اتفاقات مختلفی رخ داد که با بررسی صحیح ابعاد مختلف آن میتوان به طلیعه‌ی اقتصاد مردمی امیدوار بود. متن دومین شماره از ماهنامه فرکانس ۵۲ در قالب pdf تقدیمتان میگردد.
💢خلاصه ای از آنچه در نشست اقتراحی "اشکال انتقام سخت در جهت بازدارندگی" گفتم.💢 ✳️ موسسه فتوح اندیشه/۱۳آذر۹۹ 🔹 مانند هر پدیده فردی و اجتماعی برای فهم ظرفیتش و فهم جایگاه و کارکردش، می بایست در وهله اول در افق سنت های تاریخی ـ ربانی مورد مطالعه قرار گیرد. 🔹برای فهم ماهیت و جایگاه انتقام در جامعه دینی، می بایست توجهی به القاب (حضرت اسماعیل علیه السلام) و (امیرالمؤمنین و سیدالشهداء علیهما السلام) کرد. بنا به مشیت بالغه خدای متعال، حضرت حق جلّت عظمته در تاریخ، قربانی ای دارد که احساسات مؤمنین را با آن برانگیخته است؛ 🔹این برانگیختگی احساسی که در آیات و روایات به (توبه/15) و درمان آن به (توبه/14) تعبیر شده است، دو اثر مهم؛ یکی در روابط درونی جامعه دینی و یکی در رابطه جامعه دینی با غیر خود دارد. 🔹در درون جامعه دینی مهمترین اثر غیظ قلوب مؤمنین، بر اساس روایات یکی تعلق و استغاثه به خدای متعال برای گرفتن انتقام است؛ (َ در زیارت سیدالشهداء می خوانیم: أَنَّكَ ثَارُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَ الدَّمُ الَّذِي ... لَا يُدْرِكُهُ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَه‏؛ کامل الزیارات/زیارة اخری/216) یا در دعای صدیقه طاهره سلام الله علیها می خوانیم:َ اللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلَادِهَا و همین غیظ قلب، زمینه پیوستن به اولیای الهی برای خونخواهی میگردد. (اشاره به گرد آمدن مردم حول حضرت بقیه الله عج با شعار یا لثارات الحسین ع؛ این الطالب بدم .... ) همچنین مسئله غیظ قلب و انتقام، یکی از مهمترین عوامل تبری جامعه دینی از مستکبرین و صف بندی و قتال با اولیای طاغوت است. همانطور که در بسیاری از زیارات سیدالشهداء علیه السلام با سلام شروع می گردد و در نهایت به لعن و حرب با اعدای خدای متعال و طلب ثار و خونخواهی در معیت امام منصور علیه السلام ختم می گردد. 🔹حال با توجه به جایگاه مسئله غیظ قلب و انتقام در منزلت تاریخی آن لازم است که مسئله انتقام سردارانی مانند حاج قاسم و دانشمندانی مانند فخری زاده عزیز را تحلیل و آسیب شناسی کنیم:👇 ➖از منظر انسجام درونی هر چند جمهوری اسلامی به درستی، مسئله انتقام سرداران و دانشمندان خود را به مسئله قصاص قاتلین فرو نکاهیده است، ولی متأسفانه مناسبی برای ضرب این غیظ قلب در حرکت تمدن ساز انقلاب اسلامی پیدا نکرده و عملاً با وعده های بلندمدت موجب سرخوردگی حس انتقام گردیده است که در صورت تداوم چنین رویه ی غلطی می بایست منتظر بی‌حسی و کرختی جامعه در چنین حادثه هایی بود. تأملی در حادثه عاشورا و رمز جریان یافتن تاریخی آن، این نکته را آشکار می سازد که بقای احساسات نسبت به یک حادثه، در بستر زمان، نیازمند فناوری های اجتماعی متناسبی است که بتوانند متضمن و حامل روح آن حادثه در بستر زمان باشد که این فناوری اجتماعی در خصوص واقعه عاشورا، همانا نهاد روضه و بکاء و نهاد زیارت سیدالشهداء است که مانع از افول و تنزل احساسات قلبی مؤمنین نسبت به حادثه عاشوراء می گردد. ➖از منظر مقابله با دشمنان نیز، انتقام می بایست جبهه دشمن را نشانه رود و با قطع رابطه فرمان و تبعیت بین ائمه کفر و بدنه جامعه‌ی آنها، زمینه فروپاشی اجتماعی آنها را فراهم آورد. این مهم جز با برانگختن جامعه باطل امکان‌پذیر نخواهد بود. جامعه باطل بنا به آیات قرآنی برخوردار از ائتلاف قلوب نیست و در زیر تجمع ظاهری آنها، برخوردار از قلوبی پراکنده و ناهمساز هستند (حشر/14) که در صورت مواجهه شدن با سختی و عذاب، پیوندشان از هم می گسلد (بقره/166) . بر این اساس به نظر می رسد یکی از آسیبهای خونخواهی ما بر می گردد به و بخشیدن به هویت جمعیِ شکننده‌ی دشمنان؛ به صورتی که منافع کل جریان باطل را توأمان مورد هجمه قرار می دهیم که این کار موجب به هم پیوستگی بیشتر جامعه باطل به یکدیگر می شود، در حالی که استراتژی انتقام می بایست، منافع ائمه الکفر را نشانه رود که سایر آحاد جامعه باطل، امکان سوا کردن حساب خود از ائمه الکفر را داشته باشند. ❇️ تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۱۰/۱۴
29.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 " در تمدن اسلامی " ┅┅❅❈❅┅┅ 🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی 🆔 @r_kh_tarikh 🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
هدایت شده از فقاهت
کسانی که علاقه مند به شرکت در این وبینار هستند می توانند از طریق کانال فقاهت در روبیکا این وبینار را مشاهده بفرمایند. https://rubika.ir/Feghahat_ir
💢نشست‌های فلسفه اصول💢 🔹به همت دوستان خوبم در گروه «فلسفه و روش فقه حکومتی» در دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم، سلسله جلسات با پنج سرفصل زیر شروع شده است:👇 1ـ شأن شارع 2ـ زبان و ادبیات دین 3 ـ حکم شناسی 4 ـ حجیت 5-موضوع شناسی 🔹تاکنون چندین جلسه از این سلسله جلسات انجام پذیرفته است. 🔹خوشبختانه برخی جلسات از لحاظ محتوایی بسیار غنی و قابل استفاده است. 🔹 در ادامه صوت این جلسات تقدیم می شود:👇 https://eitaa.com/alimohammadi1389/269
دیدگاه آیت الله سیستانی علی الهی خراسانی.MP3
30.75M
🔷سلسله نشست های تخصصی مبانی روش تفقه پنج شنبه 7\11\98 📒پرونده اول: شان شارع در مقام تخاطب 🔻دیدگاه آیت الله سیستانی در شأن شارع 🔺ارائه: حجت الاسلام علی الهی خراسانی 1 https://eitaa.com/alimohammadi1389/271
دیدگاه شهید صدر محمد متقیان.mp3
39.5M
🔷سلسله نشست های تخصصی مبانی روش تفقه شنبه 24\3\99 📒پرونده اول: شان شارع در مقام تخاطب 🔻دیدگاه آیت الله شهید محمدباقر صدر در شأن شارع 🔺ارائه: حجت الاسلام محمد متقیان 2 https://eitaa.com/alimohammadi1389/273