eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
1.9هزار دنبال‌کننده
595 عکس
205 ویدیو
54 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
روش کشف نظام اقتصادی اسلام.pdf
461.6K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 39 تاریخ انتشار : پاییز 1389 🔹نظام اقتصادى اسلام، مجموعه‌اى از الگوهاى رفتارى و روابط اقتصادى در حوزه‌های توليد، توزيع و مصرف است كه از كتاب و سنت پيامبر اكرم ص و امامان معصوم ع و عقل استنباط می‌شود. الگوهای پيش‌گفته چگونگي یپوند شركت‌كنندگان در نظام اقتصادى به يكديگر و منابع اقتصادى را تبيين کرده و بر اساس مبانی بينشى و در چارچوب اخلاق و حقوق اقتصادي اسلام در جهت هدفهای اقتصادی اسلامی سامان یافته‌اند. 🔹مقاله پيشرو در صدد معرفي روشي براي كشف نظام اقتصادي اسلام است و به این نتيجه ميرسد که در كشف نظام اقتصادي اسلام به عنوان نظام اقتصادي مطلوب از منابع اسلامي نمی‌توان به روش اجتهاد جزءگرايانه مرسوم بسنده كرد؛ بلكه افزون بر آن لازم است از اجتهاد سیستمی و روش‌های مطالعه نظام اقتصادي در اقتصاد كلان بهره برد و با گسترش قلمرو اجتهاد از احكام فرعی به هدفها، مبانی و روابط و ترکیب آگاهانه آن با روشهاي مطالعه نظام اقتصادي در اقتصاد کلان، نظام اقتصادی اسلام را به عنوان كل منسجم درك كرد. https://eitaa.com/alimohammadi1389/201
درآمدی بر علم اقتصاد اسلامی (اقتصاد برکت) .pdf
532.3K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 50 تاریخ انتشار : تابستان 1393 🔹مقاله در صدد پیشنهاد تأسیس علم اقتصاد اسلامی با نگاهی جدید تحت عنوان «اقتصاد برکت» است. اقتصاد برکت، دانشی است که به کشف علل و موانع رشد پایدار نعمت‌های مادي مورد نیاز در عرصه زندگی در جهت سعادت جامعه انسانی بر اساس مبانی هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه، ارزش شناسانه‌ی اسلام می‌پردازد و بر اساس این علل، به وصف و تحلیل جوامع و ارائه راهبرد در جهت رشد پایدار پایدار نعمت‌های مادی می‌پردازد. 🔹نعمت؛ هر آن چیزي است که در راه سعادت انسان مفید است و باعث آرامش، راحتی و لذت در زندگی دنیا و آخرت انسان میشود و نعمت فراوان و پایدار نامیده می‌شود. علل و موانع افزایش نعمت، افعال جوانحی و جوارحی مردم است. 🔹کارکرد این علم عبارت است از: 1. وصف وضعیت جامعه مورد مطالعه از نظر میزان برخورداري از نعمت؛ 2. تبیین وضعیت وصف شده از راه بیان علل آن؛ 3. پیش‌بینی درباره آینده جامعه از نظر میزان برخورداري از نعمت؛ 4. پیشنهاد راه‌های دست‌یابی جامعه به رشد فزاینده و پایدار نعمت. قوانین این علم اولاً ؛به صورت اگر «الف» تحقق یابد، آنگاه «ب» تحقق خواهد یافت، قابل بیان است که در آن« الف» یکی از رفتارهاي جوانحی مانند ایمان یا جوارحی مانند تقوا از سوي فرد یا جامعه است و « ب» بیانگر افزایش یا کاهش نعمت است، ثانیاً ؛ از آیه ها و روایتها به کم عمل استنباط شده و برای تطبیق این قوانین بر جوامع، وصف، تبیین، پیش‌بینی و سیاست‌گذاری در جهت افزایش نعنت باید از روش شاخص‌سازی استفاده شود. https://eitaa.com/alimohammadi1389/202
تعریف و روش کشف مذهب اقتصادی اسلام.pdf
265.1K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 57 تاریخ انتشار : بهار 1394 🔹مذهب اقتصادي اسلام يكي از شاخه‌هاي دانش اقتصاد اسلامي است. از بحثهاي مقدماتي مهم در اين شاخه از دانشِ اقتصاد اسلامي، تعريف و روش آن است. مقاله پيش رو تعريف و روش كشف مذهب از ديدگاه شهيد صدر را تبيين و نقد كرده و سرانجام به نتيجه‌ي زير مي‌رسد: 🔹الف) مذهب اقتصادي اسلام عبارت است از قواعد ثابتي كه زيربناي فقه و اخلاق اقتصادي است و از منابع (آیه‌ها، روایت‌ها و عقل) استباط می شوند و برای تنظیم روابط اقتصادی در سه حوزه توليد، توزيع و مصرف در جهت رفع مشكلها و دستيابي به هدفهاي اقتصادي وضع شده‌اند. 🔹ب) سه راه معتبر براي كشف مذهب اقتصادي وجود دارد: 1. كشف اصول مذهب به عنوان زيربنا از احكام اخلاقي و فقهي مستنبط مجتهد به عنوان روبنا از راه استدلال إنّي. 2. استنتاج اصول مذهب به عنوان روبنا از آموزه‌هاي هستي‌شناسانه به عنوان زيربنا از راه استدلال لمّي. 3. استناد به نصوصي كه به صورت مستقيم به يك اصل تصريح کرده‌اند. https://eitaa.com/alimohammadi1389/203
فقه اقتصادی و اقتصاد اسلامی.pdf
290.1K
نویسنده: سیدحسین میرمعزی منبع : فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 59 تاریخ انتشار : پاییز 1394 🔹مقاله پيش رو به رابطه بين فقه اقتصادي با اقتصاد اسلامي ميپردازد. 🔹نگارنده پس از مروري بر پيشينه بحث در ادبيات علمي اهل سنت و شيعه، به تعريف فقه اقتصادي و تبيين ساختار آن و نيز تعريف اقتصاد اسلامي و تبيين ساختار آن و روابط بين آنها ميپردازد. 🔹امروزه اقتصاد اسلامي در سه شاخه مذهب، نظام و علم اقتصاد اسلامي مطرح ميشود و مقاله پيش رو پس از تعريف هر يك از سه شاخه، بحثها را در سه بخش با ـ عنوانهاي فقه اقتصادي و مذهب اقتصادي اسلام، ـ فقه اقتصادي و نظام اقتصادي اسلام ـ و فقه اقتصادي و علم اقتصاد اسلامي ادامه مي دهد و با مقايسه تعريفها و تحليل عقلي نشان ميدهد كه فقه اقتصادي در هر يك از اين سه اثرسطح گذاشته و از هر سه نيز اثر مي‌پذيرد. https://eitaa.com/alimohammadi1389/204
9 👇 ✅نقد بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢پاسخ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) به نفی اقتصاد اسلامی از سوی آیت‌الله علوی بروجردی💢 ◀️ صفحه 1 از 2 ✅متن این نامه به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم حضرت آیت الله علوی بروجردی! 🔹سلام علیکم؛ چندی پیش نکاتی را درباره امکان و تحقق اقتصاد اسلامی فرمودید که ملخص کلام این بود: «اقتصاد اسلامی نداریم. من باب نمونه چه روایتی داریم که دستورالعمل‌هایی داشته باشد و بگوید چگونه تورم را کنترل کنیم؟ پس باید سراغ اقتصاد عقلایی رفت. دانشمندان اقتصاد با توجه به بوم ایران اقتصاد ما را مدیریت کنند.» 🔹احتراماً به عرض می‌رساند، مطلق انگاری علم مدرن و عدم التفات به بنیان‌های ارزشی حاکم بر آن، انحرافی عظیم در قضاوت جهان شمول و ایدئولوژیک بودن یا نبودن آن پدید می‌آورد. اندیشمند هنگامی که در جایگاه قضاوت علم مدرن و رویکرد‌های ساینتیفیک قرار می‌گیرد، هرگز نباید خود را از تفلسف برهاند. علوم مدرن، به‌ویژه علوم اجتماعی آن ناشی شده از تلقی فیلسوفانه از جهان است. از سویی دیگر فلسفه علم همان ناحیه مکتومی است که کارشناسان و تکنوکرات‌ها در محیط‌های دانشگاهی و مخالفان علم دینی در حوزه‌های علمیه هرگز به آن راه نیافته‌اند و از این رو همواره دچار سطحی‌نگری آسیب‌زایی شده‌اند. تقلیل ساده‌انگارانه ساینس به تجربی بودن آن، چنان خطای عظیمی را سبب می‌شود که ره و روش فکر و اندیشه محمد بن زکریای رازی و تلقی‌اش از خلقت با روش‌ها و برداشت‌های بیکن و دکارت یگانه پنداشته شود و ابتنای تجربه جدید بر بنیان‌های فلسفی و فلسفه علم مدرن همچون سوبژکتیویسم، دئیسم، نیهیلیسم، پوزیتیویسم، ابطال گرایی و ... مورد غفلت واقع گردد. در غرب جدید نوعی فهم از انسان، جهان، خدا پدیدار شد که فرهنگ خاصی به نام مدرنیته تحقق یافت. در این بستر نوعی از مناسبات شکل گرفت که علوم جدید را مقتضِی بود. اگر تعریفی دیگر، ارتباطی دیگر و غایتی دیگر مبنای حیات بشر غربی قرار می‌گرفت، هرگز چنین علومی پدید نمی‌آمد. ما با علم مدرن می‌خواهیم مواجهه جدیدی با عالم و خود برقرار کنیم و در مقام یک سوژه نفسانی ظهور نموده و در هستی تصرف کنیم. 🔹حضرت آیت الله! اقتصاد مدرن یک دانش ارزشی است. این دانش، علمی مطلق و مبتنی بر تجربه یقین آور نیست که همچون وحی قطعی انگاشته ‌شود؛ چنانکه امروز اقتصاد مدرن از پهنه اقتصاد مارکسی تا اقتصاد کاپیستالیسمی و از جهت دیگر از اقتصاد کینزی تا اقتصاد کلاسیک و اقتصاد نهادگرایی و حتی جریانات هترودوکس گسترده شده و چنان اختلاف و دگر اندیشی عظیمی بین اقتصاددانان بزرگ جهان پدید آمده که گویی ما با یک علم اقتصاد مواجه نیستیم و اقتصاد‌های مختلف تحقق یافته است! اگرچه همه آن‌ها بر سوژه بنیان شده. 🔹حضرت استاد! ریشه چنین اختلافاتی در کجاست؟ چرا گروهی از اندیشمندان ما از درک این اختلافات در جهان غرب باز مانده‌اند؟ آیا پاسخ غیر از آن است که این گروه از اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی خود را از تفلسف و اندیشه و تعمیق در بنیاد‌های حاکم بر علم رهانده‌اند و با نگاهی ساینتیفیک و کارشناسی خود را با لایه‌های رویین علم مشغول داشته اند؟! و‌ای کاش این‌گونه بود! 🔹جناب آیت الله! از علمی که ناظر به جهان یگانه پدید آمده است و رسالتی جز گلوبالیزیشن و تشکیل دهکده‌ای واحد در جهان ندارد، چه برداشتی دارید؟ علوم انسانی و اجتماعی مدرن جهان را به دهکده‌ای واحد تبدیل خواهد کرد که در ناحیه اقتصاد، هر کشوری به مزیت نسبی خود بپردازد و از این مجرا آسیب پذیری خود را در ناحیه تحریم افزایش دهد؛ آسیب پذیر باشد تا نتواند از اصول جهانی و بشری تبعیت نکند و این چیزی نیست جز سلطه کفار بر مسلمین! کجاست میرزای شیرازی که اعلام محاربه کند؟! فرمودید اقتصاد عقلایی! کدام عقلا؟ یک اقتصاددان عاقل را پیدا کنید تا مناسبات اقتصادی حاکم بر اربعین را برای حضرتعالی و ما تبیین کند! مطمئنا اگر بتواند درکی از آن واقعیت اقتصادی داشته باشد آن را رمی به جنون خواهد کرد! معاذ الله از این‌که منویات کفار از زبان آقازاده‌ای، چون شما شنیده شود! ملتمس است که به این عبارت‌های قرآن اقتصاد اسلامی، «اقتصادنا»‌ی شهید علامه سید محمدباقر صدررضوان الله علیه عنایت نمایید:
◀️ صفحه 2 از 2 👆 «انسان اروپایی همواره به زمین می‌نگرد نه به آسمان... نگاه به سوی زمین، این امکان را براى انسان اروپایی فراهم ساخته است که برای ماده، ثروت و مالکیت، ارزش‏هایی پدید آورد که با آن نگرش هماهنگی دارد... ارزش‏گذاری‏های ویژه برای ماده، ثروت و مالکیت، نقش بزرگی در شکوفا کردن توانایی‏‌های نهفته در افراد و پدید آوردن اهدافی هماهنگ با آن ارزش‏‌ها برای فرایند توسعه ایفا نمود... آزادی، نقش اصلی را در اقتصاد اروپایی بر عهده گرفت و این امکان را برای فرایند توسعه فراهم ساخت که از احساس راسخ آزادی، استقلال و فردیت در نزد انسان اروپایی برای موفقیت اقتصاد آزاد- به‏‌عنوان وسیله‌‏ای که با تمایلات ریشه‏‌دار در روح و اندیشه ملت‏‌های اروپا هماهنگ است- بهره جوید؛ حتی هنگامی که اقتصاد اروپایی شیوه سوسیالیسم را مطرح ساخت، بازهم کوشش نمود با تغییر احساس فردیت و خودخواهی شخصی به احساس فردیت و خودخواهی گروهی، از این احساس بهره‌‏برداری کند... اندیشه نزاع، خود را در افکار علمی و فلسفی به صورت «تنازع بقا» به‏‌عنوان یک قانون طبیعی در میان موجودات زنده، یا مبارزه‏ای گریزناپذیر در میان طبقات درون جامعه، یا دیالکتیک و تفسیر هستی بر اساس تز، آنتی‏‌تز و سنتز حاصل از کشمکش میان دو ضد نمایان ساخت. همه این گرایش‏ها که از شاخص‏های علمی و فلسفی برخوردارند، پیش از هر چیز، نمایانگر واقعیتی روحی و فراگیر و احساس شدیدی هستند که انسان تمدن نوین نسبت به مبارزه دارد. این خلق و خوی اقتصاد اروپایی است و بر اساس چنین زمینه‏ای بود که این اقتصاد توانست حرکت خود را آغاز نماید، رشد خود را تحقق بخشد و دستاورد‌های بزرگ خویش را به ثبت برساند. این خلق و خو، با خلق و خوی امت ما در درون جهان اسلام که حاصل تاریخ دینی اوست، تفاوت دارد. انسان شرقی که پرورش یافته رسالت‏های آسمانی است و مدتی مدید تحت تربیت اسلام قرار گرفته است، بالطبع، پیش از نگریستن به زمین، به آسمان می‏نگرد و پیش از آن‏که از جهان مادی و عالم محسوس تأثیر بپذیرد، تحت تأثیر عالم غیب است.» 🔹اقتصاد کدام عقلا برای ایران اسلامی ممکن و مطلوب است؟ آیا حضرتتان به ماهیت بحران‌زای علم مدرن توجه فرموده‌اید؟ مستحضر هستید که علوم اجتماعی غربی در بحران زائیده شدند تا بحران‌های ناشی از مدنیته را مدیریت کنند؟ اقتصاد غربی بحران زا است چنان که استیگلیتز، برنده نوبل اقتصاد، و بسیاری از اندیشمندان غربی در کتب خود به آن اشاره کرده‌اند، اما هنوز گروهی از اندیشمندان ایرانی در وادی مطلق گرایی در دانش غربی سیر می‌کنند. این همان اندیشه غلطی بود که به جای بررسی بانک در سلسله علل تاریخی که در تکون آن نقش داشت، به جای بررسی روح حاکم بر آن و به جای بررسی نقش آن در نظام سرمایه داری و کاپیتالیستی، با نگاه جزءنگرانه به بررسی فقهی اجزاء آن پرداختند و سعی در حلال کردن قرارداد‌های جزئی آن داشتند! لله درّهم! چنان بود که بانک بدون ربا جای بانک اسلامی را گرفت و اندیشمندان به جای آن که برای اسلامی شدن علوم به فلسفه‌های حاکم برعلوم انسانی و اجتماعی بپردازند، در روایات به دنبال روش کنترل تورم و روش‌های رشد اقتصادی گشتند! این اندیشه‌ها همگی اقتصاد اسلامی را ذبح کرده و شان فقه عزیز را دون انگاشته اند. اما در پایان متذکر شده که درباره چیستی اقتصاد اسلامی و نسبتی که با فقه اهل بیت دارد، رویکرد‌های مختلفی مطرح شده است. برخی از اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) نیز نظراتی دارند که بیان آن‌ها فرصت موسع‌تری را می‌طلبد لذا از حضرتعالی تقاضا داریم اگر مقدور است زمانی را اختصاص دهید تا نکاتمان را به عرض برسانیم. با دعا برای سلامتی حضرتعالی و معذرت از تصدیع اوقات و السلام علیکم و رحمة الله بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام) ۲۰ مهر ۱۳۹۹
10👇 ✅ نقد استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری در حدود 40 سال پیش! 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢اقتصاد اسلامی و سؤالات اساسی آن، از منظر استاد شهید مطهری 💢 🔹انواع روابط اقتصادی: روابط طبیعی و روابط اعتباری مطابق آنچه قبلًا گفتيم، ما دو نوع روابط اقتصادى داريم: روابط طبيعى و روابط اعتبارى و قراردادى. از لحاظ روابط طبيعى، علم اقتصاد علم به قوانين طبيعت است آن‏چنان‏كه هست، يعنى يك علم نظرى است‏ و اختلاف نظر در اين علم از قبيل اختلاف نظر در علوم نظرى است ...، ولى از لحاظ روابط اعتبارى، علم اقتصاد علم به روابط است آن‏چنان‏كه باشد. از نظر دوم است كه مسئله عدالت و ظلم و خوب و بد و شايسته و ناشايسته به ميان مى‏آيد و به اصطلاح جنبه اخلاقى دارد. معمولًا در كتب ميان اين دو قسمت تفكيك نمى‏شود و همين جهت منشأ اشتباهات زيادى مى‏گردد. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج‏20، ص: 417) 🔹دوگونه پيوند اسلام با اقتصاد اسلام دو پيوند با اقتصاد دارد: مستقيم و غير مستقيم. پيوند مستقيم اسلام با اقتصاد ازآن‏جهت است كه مستقيماً يك سلسله مقررات اقتصادى درباره مالكيت، مبادلات، مالياتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهاى مالى يا مجازاتهايى در زمينه ثروت و غيره دارد. اسلام كتاب البيع، كتاب الاجاره، كتاب الوكاله، كتاب الرهن، كتاب الارث، كتاب الهبه، كتاب الوقف دارد. و از طرف ديگر مى‏دانيم اصل‏ «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ»- همان‏طور كه قرآن كريم مى‏فرمايد- مطرود است. على هذا يا بايد اسلام را دربست بپذيريم و يا بايد دربست رد كنيم. پيوند غير مستقيم اسلام با اقتصاد از طريق اخلاق است. در اين جهت برخى مذاهب ديگر نيز كم و بيش چنين مى‏باشند. اسلام مردم را توصيه مى‏كند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ايثار؛ منع دزدى، خيانت، رشوه. همه اينها در زمينه ثروت است و يا قسمتى از قلمرو اين مفاهيم، ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادى روشن نشود حدود عدالت و امانت و عفت و احسان و همچنين حدود دزدى و خيانت و رشوه روشن نمى‏شود. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج‏20، ص402) 🔹سؤالات اصلی اقتصاد عملی اسلامی موضوع بحث ما اقتصاد برنامه‏اى است نه اقتصاد علمى. لهذا فيزيك اسلامى نداريم ولى اقتصاد اسلامى داريم. ما مسائلى را مى‏توانيم مطرح كنيم و جواب آن را از اسلام بخواهيم: ➖ الف. آيا اسلام اصل مالكيت را مى‏پذيرد يا نمى‏پذيرد؟ اسلام اصل مالكيت را مى‏پذيرد ولى مالكيت طبيعت حكمى دارد و مالكيت ماشين، امروز حكمى ديگر دارد. ➖ب. آيا مال و ثروت در درجه اول تعلق دارد به اجتماع و در درجه دوم به فرد؟ و يا اينكه ثروت به فرد تعلق دارد صد درصد؟ جواب اول است. ➖ج. آيا آنچه امروز در جهان به نام رژيم سرمايه دارى موجود است عادلانه است يا ظالمانه؟ جواب اين است: ظالمانه است. ➖د. آيا اسلام با اين نظر موافق است كه امور اقتصادى تحت نظر اعضاى مدير و با فهم و خيرخواه جامعه قرار گيرد؟ يا به حكم «النّاسُ مُسَلَّطونَ عَلى امْوالِهِم» هركس بايد مستبداً در امور اقتصادى مداخله كند؟ جواب اين است كه مى‏تواند [امور اقتصادى تحت نظر اعضاى مدير و با فهم و خيرخواه جامعه قرار گيرد.]. ➖ه. آيا اصل «كار به قدر استعداد و خرج به قدر احتياج» را اسلام به عنوان يك اصل حقوقى مى‏پذيرد يا نمى‏پذيرد؟ خير، اين نوعى استثمار است، بعلاوه نيروى فعاليت را از كار مى‏گيرد. ➖و. آيا اسلام به‏طور كلى اداره اجتماع را از روى شعور و اراده مى‏پذيرد يا نمى‏پذيرد؟ البته مى‏پذيرد. ➖ز. آيا اسلام با استثمار موافق است يا نه؟ البته نه، «لا تَكونُ جَناةُ ايْديهِمْ لِغَيْرِ افْواهِهِمْ». ➖ح. آيا در عصر ما مناسباتى پيش آمده كه جز با سلب مالكيت فردى از ابزار توليد برقرارى عدالت ميسر نيست؟ به نظر ما طرح اين مسئله به اين صورت صحيح نيست. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج‏20، ص: 576) 🔹برای نمونه پاسخ ویژه‌ی استاد شهید را در خصوص سوال نخست ببینید:👇 ➖ از نظر ما دليل بر مالكيت اشتراكى بر يك چيزى اين است كه آن چيز را فرد به وجود نياورده است، طبيعت به وجود آورده يا اجتماع آن را به وجود آورده است و هيچ يك از اين دو به خاطر يك شخص معين هم به وجود نياورده‏اند؛ يعنى فرد نه با آن چيز رابطه فاعلى داشته باشد و نه رابطه غائى .. ➖ماشين مظهر تكامل اجتماع است و هيچ فردى را به تنهايى نمى‏توان مخترع و مبتكر آن شمرد. ازاين‏جهت، هم با ابزارهاى دستى متفاوت است و هم با آثار هنرى و تأليفات و دفاتر شعر .. ➖ ماشين جانشين انسان است در كار، نه يك ابزار انسان براى توليد. ماشين مولّد است نه ابزار توليد. اختراع ماشين ايجاد كار قابل فروش نيست، ايجاد منبع ايجاد كار است و ازاين‏جهت هم با ابزارهاى دستى متفاوت است .. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج‏20، ص: 502) https://eitaa.com/alimohammadi1389/209
پیش‌خوان حوزه و روحانیت در کلام حضرت آقا.pdf
3.45M
💢ده سال گذشت💢 به مناسبت دهمین سالگرد حضور پر خیر و برکت مقام معظم رهبری دامت برکاته در قم مروری بر مواضع و مواقف فکری مقام معظم رهبری می تواند در اصلاح و تکمیل فعالیت‌های هر یک از ما، در تحول حوزه‌های علمیه هدایتگر و مؤثر باشد...🌺 https://eitaa.com/alimohammadi1389/210
11👇 ✅ نقد مقام معظم رهبری؛ ده فیش از آیت‌الله سیدعلی حسینی‌الخامنه‌ای در لزوم تحول فقاهت به منظور اداره اسلامی جامعه به مناسبت دهمین سالگرد حضور معظم له در شهرستان قم 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢فیش اول💢 «... استنباط فقهی، بر اساس «فقه اداره‌ی نظام» باشد؛ نه فقه اداره‌ی فرد.... فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به «اداره‌ی یک کشور»، «اداره‌ی یک جامعه و اداره‌ی یک نظام» باشد. شما حتّی در باب طهارت هم که راجع به ماء مطلق یا فرضاً ماءالحمام فکر می‌کنید، باید توجه داشته باشید که این در یک جا از «اداره‌ی زندگی» این جامعه تأثیری خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احکام عامه و احوال شخصی و بقیه‌ی ابوابی که وجود دارد. بایستی همه‌ی اینها را به عنوان جزیی از مجموعه‌ی «اداره‌ی یک کشور» استنباط بکنیم. این در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهی تغییرات ژرفی را به وجود خواهد آورد.». بیانات در آغاز درس خارج فقه؛ 1370/06/31 https://eitaa.com/alimohammadi1389/212
💢فیش دوم💢 «حوزه‌ی علمیه، اساساً برای این است که هدایت¬های الهی و فقه الهی را ـ که فقه به معنای عام در این‌جا مورد نظر است، نه فقه به معنای احکام شریعت که اصطلاح خاص است ـ برای مردم تبیین کند. اوّل آن را به دست بیاورد و بعد تبیین کند؛ اخذ و اعطا. از اوّل که این حوزه‌ها در زمان ائمّه‌ی هدی علیهم‌السّلام به وجود آمد و بعد تطّور و گسترش و عمق پیدا کرد تا رسید به امروز، این، تکلیف حوزه‌های علمیه است... فقه و اصول اساسی‌ترین کاری است که حوزه انجام می‌دهد. چرا؟ برای این‌که «اداره‌ی جامعه با شریعت اسلامی» است و شریعت اسلامی با فقه به دست می‌آید و اصول هم مقدّمه‌ی آن است.» بیانات در روز اوّل شروع درس خارج فقه؛ 1372/06/21 https://eitaa.com/alimohammadi1389/213
💢فیش سوم💢 این‌که دین در خدمت «اداره‌ی زندگی مردم» باشد و سیاست از دین تغذیه بکند، هنوز در بعضی از اذهان درست جا نیفتاده است. ما بایستی این فکر را در حوزه ریشه‌دار کنیم؛ به این شکل که هم فقاهت را این‌طور قرار بدهیم، و هم در عمل این‌گونه باشیم. یعنی چه؟ یعنی استنباط فقهی، بر اساس «فقه اداره‌ی نظام» باشد؛ نه فقه اداره‌ی فرد. امروز «فقه» شکلی برای «حکومت» است، شکلی برای «نظام اجتماعی» است که «منه الحکومه». حکومت جزیی از یک نظام اجتماعی است. این را چه کسی میتواند ادعا کند؟ کدام یک از فقها میتوانند بگویند ما این را درآوردیم و همه اش تر و تازه و شُسته و رُفته است؟» . بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370. https://eitaa.com/alimohammadi1389/214
💢فیش چهارم💢 «ما اگر بخواهیم آنچه را كه باید عمل بشود، در یك جمله خلاصه كنیم، آن یك جمله عبارت از فقه اسلامی است. ما باید فقه اسلامی را در جامعه پیاده كنیم. فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات كه نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است كه منطبق بر همه‌ی جوانب زندگی انسان است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً؛ فقه‌اللَّه الأكبر این است. آن چیزی كه زندگی انسان را «اداره» می‌كند - یعنی ذهن و مغز و دل و جان و آداب زندگی و ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و وضع معیشتی و ارتباطات خارجی - فقه است.» بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)؛ 3/14/1376 https://eitaa.com/alimohammadi1389/215
💢فیش پنجم💢 «امام بزرگوار، فقه شیعه را از دورانی که خود در تبعید بود، به سمتِ «فقه اجتماعی» و «فقه حکومتی» و «فقهی که میخواهد نظام زندگی ملتها را اداره کند» و باید پاسخگوی مسائل کوچک و بزرگ ملتها باشد، کشاند... یک خط و یک سَمتگیری را به فقهای شیعه نشان میداد،... نشان داد که آن کسی که میخواهد نظام را «اداره» کند؛ آن فقهی که میخواهد یک ملت یا مجموعه عظیمی از انسانها و ملتها را اداره کند، بایستی بتواند شرایط زمان را بشناسد و پاسخ هر نیازی را در هنگام آن نیاز، به آن بدهد و نمیتواند در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همه مسائلِ زندگی مردم، نقطه‌ای را بیپاسخ بگذارد.» بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/216
💢فیش ششم💢 «ما مسائل اقتصادى و نظامى و سیاست خارجى و ارتباطات اخلاقى خود را بایستى از دین دربیاوریم؛ خیلى از مسائل فردیمان را باید بازنگرى کنیم؛ تعارف که نداریم. ما در طول زمان، به دین و فقه به عنوان قالب و شکلى براى «حکومت» نگاه نکردیم. ... امروز فقه، شکلى براى حکومت و شکلى براى نظام اجتماعىِ منه الحکومه است. حکومت جزیى از یک نظام اجتماعى است. کدامیک از فقها مى‌توانند بگویند که ما همه‌ى اینها را تر و تازه و شسته و رُفته درآورده‌ایم، بفرمایید در اختیار شماست؛ قطعاً هیچکس چنین ادعایى نکرده و نمى‌کند؛ خیلى خوب، باید برویم اینها را پیدا کنیم؛ پس فکر جدید لازم است.» بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/217
💢فیش هفتم💢 «فقه و فقاهت بايد در حوزه‌ها پيشرفت بكند. اين پيشرفت، هم از لحاظ «عمق» است، و هم از لحاظ «سعه و فراگيرى مسائل زندگى». فقه بايد عميق بشود؛ عميقتر از آنچه كه هست... چرا ما در كتب فقهيه و ابواب مختلف فقهيه تفحص لازم نكنيم، تا راههايى را براى «اداره‏ى زندگى» پيدا نماييم؟ پس، هم از لحاظ «سطح» بايستى پيشرفت بكند و گسترش بيشترى پيدا نمايد، و هم از لحاظ «روش». همين «روش فقاهتى» كه عرض شد، احتياج به تهذيب، نوآورى و پيشرفت دارد. بايد فكرهاى نو روى آن كار بكنند، تا اين‏كه بشود كارايى بيشترى به آن داد.» ... بيانات در آغاز درس خارج فقه؛ 31/6/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/218
💢فیش هشتم💢 «وظیفه عمومی حوزه‌ها و وظیفه یکایک افراد و فضلا در حوزه‌های مختلف و همچنین علما و روحانیون آگاه و روشنفکری که در سراسر کشور در شهرهای مختلف هستند، امروز این است که فکر اساسی و نظریه بنیانی مربوط به جمهوری اسلامی را که همان نظریه «حاکمیت اسلام در همه امور زندگی و شئون بشری» است با استدلال با منطق با ملاحظه جوانب گوناگون این مسأله تبیین کنند. » بیانات در شروع درس خارج فقه؛ ۱۹/۰۶/۱۳۸۰ https://eitaa.com/alimohammadi1389/219
💢فیش نهم💢 «انسان از قبل از ولادت تا بعد از ممات احوالی دارد، و این احوال شامل احوال فردی و زندگی شخصی اوست، و نیز شامل احوال اجتماعی و زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بقیه‌ی شؤون اوست. تکلیف و سرنوشت همه‌ی اینها در فقه معلوم میشود. فقه به این معنا مورد نظر ماست، که اسمش همان احکام فرعی است؛ استنباط احکام فرعی از اصول. این، اساس حوزه‌هاست.» بیانات در آغاز درس خارج فقه؛ ‌۳۱/۰۶/۱۳۷۰ https://eitaa.com/alimohammadi1389/220
💢فیش دهم💢 «تشکیل نظام اسلامی که داعیه دار تحقق مقررات اسلامی در همه ی صحنه های زندگی است، وظیفهای استثنائی و بی سابقه بر دوش حوزه علمیه نهاده است، و آن تحقیق و تنقیح همه مباحث فقهیای است که تدوین مقررات اسلامی برای «اداره هر یک از بدنه های نظام اسلامی» بدان نیازمند است. فقه اسلام آنگاه که «اداره ی زندگی فرد و جامعه» - با آن گستردگی و پیچیدگی وتنوع را - مطمح نظر میسازد مباحثی تازه و کیفیتی ویژه می یابد، و این همانطور که نظام اسلامی را از نظر مقررات و جهت گیری های مورد نیازش، غنی میسازد، حوزه ی فقاهت را نیز جامعیت و غنا میبخشد. روی آوردن به «فقه حکومتی» و استخراج احکام الهی در همه ی شئون یک حکومت، و نظر به همه ی احکام فقهی با نگرش حکومتی - یعنی ملاحظه ی تأثیر هر حکمی از احکام در تشکیل جامعه نمونه و حیات طیبه اسلامی - امروز یکی از واجبات اساسی در حوزه فقه اسلامی است که نظم علمی حوزه، امید برآمدن آن را زنده میدارد.» پیام به جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم؛ 24/8/1371 https://eitaa.com/alimohammadi1389/221
12👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین معصومی‌نیا؛ پژوهشگر و دانشیار گروه آموزشی اقتصاد و بانکداری اسلامی گفتگوی اختصاصی با سایت فکرت 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢بررسی و تحلیل سخنان آقای علوی بروجردی در خصوص نفی اقتصاد اسلامی💢 در گفتگو با حجت‌الاسلام و المسلمین غلامعلی معصومی‌نیا 🔹 تاکنون چند بار جناب آقای علوی بروجردی فرمایشاتی را فرمودند که شاید مهم‌ترین‌ آن، این است که ما اقتصاد اسلامی نداریم و اقتصاد اسلامی یک شوخی است. بیانات آقای علوی بروجردی ارزش علمی ندارد. کسانی‌که در این حوزه متخصص هستند و در مورد اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف مطالعه دارند، اذعان می‌کنند که ایشان ورود علمی به مباحث اقتصاد و اقتصاد اسلامی ندارند. زیرا ایشان ادعایی را مطرح کرده‌اند و دلیلی هم بر ادعای خود اقامه ننموده‌اند. این مانند آن است که کسی‌که علم فقه یا اصول بلد نباشد و بخواهد در مباحث این دو علم ادعاهایی صرف را مطرح نماید. این خدای ناکرده توهین به ایشان نیست. ما در روش رایج سنتی و حوزوی خودمان، در مباحث علمی صریح حرف می‌زنیم و رودربایستی نداریم. 🔹 کسانی که می‌فرمایند باید علم اقتصاد را مبنا قرار بدهیم، توجه داشته باشند که بازار سرمایه و بانکداری ما، هر دو دقیقاً کپیِ اقتصاد غرب هستند. 🔹ممکن است بگویند بانک‌های غرب و بازار سرمایه‌ آن‌ها بهتر از این‌جاست. جوابش این است ‌که کسانی‌که این سیاست‌ها را به ایران آورده‌اند، چون در مقابل متدینینی که می‌خواستند اقتصاد اسلامی مبنا باشد قرار گرفتند، ناچار شدند یک‌سری تغییر ایجاد کنند، در عمل هم بد اجرا کردند و در نتیجه بدتر شد . 🔹 اینکه می‌فرمایند اقتصاد علم است و ما باید سراغ علم اقتصاد برویم، به دنبال کدام اقتصاد باید برویم؟ سراغ اقتصاد سرمایه‌داری برویم؟ به چه دلیل فقط سراغ سرمایه‌داری برویم؟ کمونیست‌ها می‌گویند نظرات ما درست است. در نظام سرمایه‌‌داری انواع بحران‌هایی که در اثر همین علم اقتصاد به‌وجود آمده و متفکران سرمایه‌داری دائماً دارند گوشزد می‌کنند، چگونه حل می‌شود؟ مکتب‌های مختلفی در علم اقتصاد وجود دارد؛ چه ملاکی دارید که کدام‌یک از آن درست است و بقیه درست نیست؟ و چه ملاکی دارید که غیر از اقتصاد سرمایه‌داری و مارکسیستی، سایر مکاتب اقتصادی که وجود دارند و براساس علم بنا شده‌اند، کدام‌‌یک درست هستند و کدام یک درست نیستند؟ 🔹در اقتصاد ایران، عمدتاً سیاست‌هایی که اجرا شده و ما می‌توانیم آن‌ها را نام ببریم، همین موارد بوده‌ است. یعنی یک‌سری از اقتصادخوانده‌های ما رفتند، مثل کسانی که به سیاست‌های تعدیل دولت آقای هاشمی اعتقاد داشتند و تفکرات و سیاست‌های غربی را در دولت ‌آقای هاشمی مبنا قرار دادند. سیاست‌های تعدیل در دولت آقای هاشمی مبنا قرار گرفت. سیاست‌های غربی، مدل‌های وارداتی بود. این در کتاب‌ها موجود است و می‌توانید مطالعه کنید. آقای علوی بروجردی دعوت می‌کنیم که سیاست‌هایی که در دولت آقای هاشمی پیاده شد را مطالعه کنند. سیاست‌های اقتصادی غربی که ۸ سال در دولت آقای هاشمی و ۸ سال هم در دولت آقای خاتمی مبنا قرار داده شد. در دولت آقای روحانی که ۷ سال از آن گذشته هم مبنا همان سیاست‌هاست. لذا عده‌ای، علم اقتصاد را در کشورمان پیاده کردند و ماحصل آن، اقتصادی است که امروزه داریم می‌بینیم. 🔹در جامعه‌ای که ارزش‌های اسلامی مثل عدالت، کارآیی، استقلال و آزادی اقتصادی‌ و رقابت به‌نحوی که اسلام می‌گوید و نحوه مداخله‌ی دولت مبتنی بر ارزش‌های اسلامی وجود دارد، این اصول مبنا قرار می‌گیرد، روابط به‌گونه‌ای شکل می‌گیرد که با روابط در جامعه سرمایه‌داری متفاوت است. نفی‌کنندگان باید اثبات کنند که این روابط یکی است تا بتوانند بگویند همان علم اقتصاد متعارف باید مبنا قرار بگیرد. درحالی‌که این از مسلمات است که در جامعه‌ای که این ارزش‌ها و اصول حاکم است، روابط اقتصادی به‌نحو دیگری شکل می‌گیرد. این می‌شود علم اقتصاد اسلامی. این غیر از علم اقتصاد رایج است. البته در چارچوب حفظ ارزش‌های اسلامی از دستاوردهای علمی دیگران هم استفاده می‌کنیم، اما از آنجا که اسلام صراط مستقیم است باید حواسمان جمع باشد. لینک متن کامل مصاحبه خوب ایشان👇 https://b2n.ir/021696
13👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین سید احمد غفاری قره باغ؛ عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
هدایت شده از  سیداحمد غفاری
. ✨﷽✨ ⚜ چند نکته در پاسخ به سخنان حجت‌الاسلام علوی بروجردی در نفی علوم انسانی اسلامی: ۱. اینکه فرمود پیامبر اکرم «فقط» برای اخلاق و معنویت آمده است، با کدامین مستند قرآنی یا روایی است؟ اگر بگوید روایت «انما بعثت لأتمّم مکارم الأخلاق» را به عنوان دلیل در اختیار دارد، خواهیم گفت این روایت در هیچ یک از منابع شیعی نیامده است. چگونه است که با یک روایت، آن هم روایتی که موجود در منابع اهل سنت است، درباره‌ی نفی نظام اقتصادی و سیاسی و اجتماعی اسلام ارائه‌ی رأی می‌کند، ولی محققان علوم انسانی را مجاز به استفاده از آیات و روایات فراوان تربیتی و اقتصادی و سیاسی برای شکل دادن به نظامات علمی دینی نمی‌داند؟ ۲. فرض می‌کنیم که پیامبر اکرم (ص) فقط برای معنویت مبعوث شده باشد. پرسش این است که آیا معنویت، حقیقتی خارج از زندگی روزمره‌ی ما دارد، یا تنیده در اجزاء آن است؟ به عبارت دیگر، آیا سلوک خانوادگی، یا سلوک اجتماعی، یا تعاملات اقتصادی قابل تقسیم به تعاملات معنوی و غیرمعنوی نیستند؟ همچنین تعاملات سیاسی و فرهنگی ما در معاشرت‌ها و روابط اجتماعی. پس حتی در فرض انحصار رسالت رسول اکرم (ص) در معنویت، حضرت ناگزیر از دخالت در حوزه‌های رفتاری فردی و اجتماعی است. ۳. اینکه بگوییم ما در علم اقتصاد و علوم مختلف دیگر همچون سیاست و فرهنگ، به رویه‌ی عقلایی مراجعه خواهیم کرد، سخن غلطی نیست. لکن تمام سخن در یافتن همین رویکرد عقلایی است. مارکسیست‌ها رویکرد عقلایی را در اقتصاد به گونه‌ای ترسیم می‌کنند و لیبرال‌ها بگونه‌ای دیگر. و همه، رویه‌ی خود را عقلایی می‌دانند! حال پرسش ما از گوینده‌ی محترم این است که کدام رویکرد، عقلایی است؟ گویا ایشان تصور کرده است که فقط یک رویه‌ی عقلایی در اقتصاد و همچنین در علوم مختلف وجود دارد و بقیه رویکردها می‌گویند ما غیرعقلایی هستیم! ۴. درباره‌ی‌ اسلامی شدن علم، دیدگاههای متنوعی طرح شده است که دیدگاه منتخب و مختار، عبارت است از بازنگری کلی در علوم موجود، بر اساس نفی خودبسندگی فیزیکال و لزوم نقش‌ورزی متافیزیک، همچنین، غنابخشی به علم از حیث نقش‌ورزی روشمند وحی و عقل و خارج ساختن علم از انحصار تجربه است. این دو نکته‌ی بنیادین برای دینی شدن علوم، یعنی دخالت دادن متافیزیک در علم موجود و اصلاح حیث روشی علم موجود، دقیقاً همان دو نقیصه است که عالمان اندیشه‌ورز به خاطر این دو، ضرورت دینی شدن علوم را متذکر می‌شوند. ۵. در سخنی تعجب برانگیز، گوینده‌ی محترم بیان می‌کند که در کجای اسلام آمده است که برای کنترل تورم لجام‌گسیخته چه کار باید کرد؟ در پاسخ به سخنان ایشان باید متذکر شد که اصولاً علم در دو ساحت توصیف و توصیه، به تبیین اموری می‌پردازد که اگر رعایت آنها شود، اصولاً آسیبی پیش نخواهد آمد. برای فهم آسان‌تر این سخن، مثال از دانش منطق می‌زنم که همه منطق‌دانان گفته‌اند رعایت توصیه‌های منطقی، مانع از خطای در فکر می‌شود. حال این نادرست است که بگوییم کدام منطق‌دان برای رهایی از خطای در فکر، راهکار ارائه کرده است؟! طبیعی است که یک منطق‌دان در پاسخ به این سوال بسیط، پاسخ خواهد داد که توصیه‌های من اساساً امکان خطای در فکر را باقی نمی‌گذارد؛ به عبارت دیگر، توصیه‌های من در نقطه‌ی پیش از آسیب قرار دارند، نه پس از آسیب. ۶. جالب اینکه در همین موضوع کنترل نرخ تورم، توصیه‌ی روشنی را می‌توان از مضامین اسلامی اصطیاد کرد. اسلام بر اساس قاعده‌ی نفی ضرر، تمامی منافذ ضرر و ضرار اجتماعی را می‌بندد. حال در اقتصاد کلان، چنانچه مالکیت از واسطه و دلال حذف شود، امکان قیمت‌گذاری از دلال سلب می‌شود و تمام روند مسیر تولید تا نقطه‌ی نهایی مصرف، در امنیت کامل از ضرر اقتصادی خواهد بود، و هم تولیدکننده و هم مصرف‌کننده به سود واقعی دست پیدا خواهند کرد و از ضرر، در امان خواهند ماند. ایده‌ی فوق که طرح اقتصادی برخی اقتصاددانان اسلامی است و متّخذ از مضامین دینی و روایی است، به روشنی نشان می‌دهد که شریعت اسلامی توانا در مدیریت اقتصاد کلان است. ۷. به عنوان آخرین نکته در پاسخ به ادعای مذکور، به گوینده‌ی محترم باید متذکر شد که اسلام دارای شریعتی است مشتمل بر بایدها و نبایدها، که کلیه‌ی رفتارهای انسان را پوشش می‌دهد و متدین به دین اسلام، موظف است تمام رفتارهای خودش را مطابق با دستورات شرع مقدس کند. اساساً همین جامعیت اسلام است که آن‌را متمایز و ممتاز از سایر ادیان تحریف یافته کرده است. چنانچه بگوییم اسلام برای رفتارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما هیچ پاسخی ندارد، به معنای این خواهد بود که اسلام در اکثریت حوزه‌های رفتاری و معیشتی انسان، دارای راهبرد مؤثر نیست و بدین ترتیب اساساً اسلام از شکل دادن به سبک زندگی ناکام خواهد ماند. 🌟🌟🌟🌟🌟 ✍کانال اطلاع‌رسانی دیدگاه‌های حجت‌الاسلام دکتر سید احمد غفاری 🆔 @ghafari_ir