eitaa logo
علیرضا مهرپرور
157 دنبال‌کننده
478 عکس
1هزار ویدیو
99 فایل
در این کانال یافته ها را تقدیم میکنم ارتباط @mehrparvar110
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ یکم رجب ولادت امام باقر (علیه‌السلام) اول رجب سال ۵۷ هجری قمری (علیه‌السلام) در روز جمعه و در مدینه منوره به آمدند، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به جابر بن عبدالله انصاری فرمودند: ای جابر تو من را خواهی دید، او من و به من است، سلام مرا به او برسان، بزرگوارشان امام سجاد (علیه‌السلام) و بزرگوارشان (سلام‌الله‌علیها) امام حسن (علیه‌السلام) است، (علیه‌السلام) است كه از و نسب شريفشان به پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و اميرالمؤمنين (علیه‌السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌رسد، فلذا (علیه‌السلام) و از ایشان از امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) هستند، همچنین دوم ماه رجب سالروز بزرگداشت امام باقر (علیه‌السلام) (سلام‌الله‌علیها) است، امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: هشام بن عبدالملک ملعون برای و به حاکم مدینه نوشت که پدرم، (علیه‌السلام) و مرا به بفرستد، او هم به ما را به فرستاد، در آنجا ما را معطل کردند و به هشام بن عبدالملک ملعون بردند، هشام بن عبدالملک ملعون در آن روز همه سربازان مسلح و سپاه خود را آماده داشت و ماهری را حاضر کرده بود، وقتی نگاهش به پدرم افتاد به حضرت گفت با به هدف، تیری بزنید، (علیه‌السلام) فرمودند: مرا کن، هشام بن عبدالملک ملعون که می‌خواست به خیال خودش حضرت را رسوا کند گفت تیرزدن دیگری ، بعد داد به حضرت دادند، (علیه‌السلام) را پرتاب کردند و دقیقا به اصابت کرد، را زدند و به پشت خورد و آن را به کرده و به نشست، نیز را و به خورد، چند دیگر پیاپی افکندند که بر پشت آمده و آن را می‌کرد، امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: هر که پدرم می‌زدند، انگار بر هشام می‌خورد و متغیر می‌شد، تا آنکه در دیگر بی‌تاب شد و گفت: خوب انداختی ای (علیه‌السلام)، تو هستی، هشام بن عبدالملک ملعون که از پیشنهاد خود بسیار پشیمان شده بود، با به فکر فرو رفته و امام را کرد و تا مدتی (علیه‌السلام) را به انداخت. منابع: جلاء العیون ص ۸۵۳ ، بحارالانوار ج ۴۶ ص ۲۱۲ ، مناقب ج ۴ ص ۲۲۷ ، اصول کافی ج ۱ ص ۴۶۹ هدیه میلادشان به محضر امام عصر ۱۴ مرتبه ذکر شریف یا علی یا علی یاعلی اللهم عجل لولیک الفرج 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
‍ بیست و چهارم رجب فتح خیبر و بازگشت حضرت جعفر طیار (علیه‌السلام) بیست و چهارم رجب سال ۷ هجری قمری به دست (علیه‌السلام) شد، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ، ابتدا را براى مبارزه به ابوبكر ملعون ، ابوبكر با لشكرى رفت، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود كرد و لشكريان هم درپى او بازگشتند، روز بعد را به عمر بن خطاب ملعون و عمر بن خطاب هم به ميدان جنگ نرسيده ترسید و کرد و بازگشت و دیگران را نیز از خطر کشته شدن می‌ترساند، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)  فرمودند: فردا را به می‌دهم كه را تكرار كند، نه اينكه فرار كند، كسى كه خدا و پيامبرش را دارد و خدا و پيامبرش هم او را دارند و خداوند خيبر را به دست او فتح می‌كند، فرداى آن روز، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خود را بر (علیه‌السلام) و را بر كمر او بستند و را به (علیه‌السلام) و سوار بر مركبش نموده فرمودند: از سمت راست، از سمت چپ، از پيش رو، از پشت سر و بالاى سر و از پشت سر توست، (علیه‌السلام) رفته و پس از و عده‌اى براى جنگ با او آمدند، آنان از را كردند، اميرالمؤمنین (علیه‌السلام) بر آنها تاخته و آنها را كشتند، آنگاه برادر مرحب با عده‌اى آمدند، حضرت آنها را هم به واصل کردند و به شتافتند، مرحب كه شجاع آن قبیله بود با زره و کلاه خود سنگی برای خونخواهى به جنگ آمد، (علیه‌السلام) چنان بر فرود آورد كه او را با اسبش ساخته و به خاک انداختند، از آسمان بلند شد که از بالا و از پایین اميرالمؤمنین (علیه‌السلام) را که اگر علی (علیه‌السلام) بر بخورد آن را خواهد کرد، با این صحنه صداى مسلمانان بلند شد و یهودیان به قلعه گريختند و را بستند، (علیه‌السلام) با اینکه از سه روز قبل گرسنه بودند ولی با یداللهیِ حيدرى را که جنگی حرکت می‌دادند از جا كندند و براى مسلمانان قرار دادند و چند بار مسلمانان را از روى به وسيله آن عبور دادند تا بالاخره فتح شد، بعد از به (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دادند که (علیه‌السلام) اميرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) از به بازگشتند، چنان (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شدند که فرمودند نمی‌دانم بیشتر از خوشحال باشم یا از (علیه‌السلام) و به استقبال او رفتند. منابع: بحارالانوار ج ۹۷ ص ۱۶۸ و ۳۸۴ ، منتخب التواريخ ص ۵۶ ، فيض العلام ص ۳۱۷ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات)