🌺 تفسیر آیه3⃣ سوره #الجمعه از تفسير شریف المیزان
🔰و اخرين منهم لما يلحقوا بهم و هو العزيز الحكيم3⃣
🔸 #واو اول آيه، كلمه #آخرين را عطف مى كند بر #اميين و ضمير #منهم به امـيـيـن بـرمـى گردد، و حرف #من در آن براى تبعيض است. مى فرمايد: خداى تعالى مبعوث كرد در ميان مردم امى و مردمى ديگر كه هنوز به آنان ملحق نشده اند، و او عزيز است، يـعـنـى غالبى است كه هرگز در اراده اش مغلوب نمى شود. و حكيم است، يعنى هيچ وقت كار لغو و گزاف نمى كند.
________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه7⃣سوره #الممتحنة از تفسير شریف المیزان
🔰عَسى اللَّهُ أَن يجْعَلَ بَيْنَكمْ وَ بَينَ الَّذِينَ عَادَيْتُم مِّنهُم مَّوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ7⃣
🔸ضمير در #منهم به كفارى برمى گردد كه مسلمانان موظف شده اند با آنان دشمن باشند، و ايشان كفار مكّه بودند. و مراد از اينكه مى فرمايد: (اميد است خداوند بين شما مؤمنين و آنهايى كه شما دشمنشان داشتيد مودت قرار دهد) اين است كه خداى تعالى آن كفار را موفق به اسلام كند، همچنان كه در جريان فتح مكّه موفقشان كرد، پس منظور آيه اين نيست كه خواسته باشد حكم دشمنى و تبرى را نسخ كند.
و معناى آيه اين است كه: از درگاه خداى تعالى اين اميد هست كه بين شما مؤمنين و كفارى كه دشمنشان داشتيد -كفار مكّه - مودت ايجاد كند، به اين طريق كه آنان را موفق به اسلام بفرمايد، و معلوم است كه وقتى مسلمان شدند آن دشمنى مبدل به مودت خواهد شد، و خداى تعالى قدير بر اين كار هست. و نيز آمرزگار گناهان بندگان خويش، و رحيم به ايشان است. و در صورتى كه از گناهان خود توبه كنند، و به اسلام در آيند خداى تعالى از گذشته هايشان مى گذرد، پس بر مؤمنين است كه از خدا اين اميد را داشته باشند، و بخواهند تا به قدرت و مغفرت و رحمت خود اين دشمنى را مبدل به دوستى و برادرى كند.
_____
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 6⃣سوره #الحشر از تفسير شریف المیزان
🔰و مـا افـاء الله عـلى رسـوله مـنـهـم فـمـا اوجـفـتـم عـليـه مـن خيل و لا ركاب و لكن اللّه يسلط رسله على من يشاء...6⃣
🔸مـصـدر #افائه كه فعل ماضى #افاء مشتق از آن است، به معناى ارجاع است،چون خـود آن مصدر از مصدر ثلاثى مجرد فى ء گرفته شده، به معناى رجوع است. و ضمير در #مـنـهـم بـه بـنـى النـضير برمى گردد، كه البته منظور خود آنان نيست، بلكه اموال ايشان است.
و مـصـدر #ايـجـاف كـه فـعـل #اوجـفتم از آن گرفته شده وقتى در مورد حيوانات سـوارى اسـتـعـمـال مـى شـود، مـعـنـاى رانـدن حـيـوان بـه سـرعـت و به اجبار است. و كلمه #خـيـل بـه مـعـنـاى اسـبـان، و كـلمـه #ركـاب بـه مـعـنـاى شـتـران است. و جمله من (خـيـل و لا ركـاب) مـفعول فعل #اوجفتم و كلمه #من در آن زائده است كه كليت را افاده مى كند.
و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه: آنـچـه خـداى تـعـالى از اموال بنى النضير به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم برگردانيد - و ملك آن را بـه رسـول خـدا صـلى اللّه عليه و آله و سلم اختصاص داد - بدين جهت به آن جناب اخـتـصـاص داد و شـما مسلمانان را در آن سهيم نكرد كه در گرفتن قلعه آنان مركبى سوار نـشـديـد، و بـه خـاطـر ايـنكه راه قلعه تا مدينه نزديك بود پياده بدانجا رفتيد، و خداى تـعالى پيامبران خود را بر هر كس بخواهد مسلط مى سازد، و خدا بر هر چيزى قادر است. و ايـنـك رسول اسلام را بر بنى النضير مسلط ساخته، در نتيجه فى ء #غنيمت و اموالى كـه از ايـن دشـمـنـان بـه دسـت آمـده خـاص آن جـنـاب اسـت، هـر كـارى كـه بـخـواهـد در آن اموال مى كند.
__
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣1⃣سوره #المجادله از تفسير شریف المیزان
🔰الم تر الى الذين تولوا قوما غضب اللّه عليهم...4⃣1⃣
🔸مـنظور از قومى كه خدا بر آنان غضب فرموده و منافقين آنان را دوست مى دارند يهود است، دربـاره شـان فـرمـوده: (مـن لعـنـه اللّه و غـضـب عـليـه و جعل منهم القرده و الخنازير و عبد الطاغوت).
(مـا هـم مـنـكم و لا منهم) - ضمير #هم به منافقين و ضمير در #منهم به يهود بر مى گردد، مى خواهد بفرمايد: اين منافقين به خاطر تحير و سرگردانيشان بين كفر و ايـمـان وقـتـى به شما مى رسند اظهار مسلمانى، و وقتى به يهود مى رسند اظهار دوستى مـى كنند، اينان نه از شما مسلمانان هستند و نه از يهود: (مذبذبين بين ذلك لاالى هولاء و لا الى هولاء).
و ايـن صـفت منافقين بر حسب ظاهر حالشان است، و گرنه واقعيت حالشان اين است كه ملحق بـه يـهـودند، چون خداى تعالى در جاى ديگر فرموده: (و من يتولهم منكم فانه منهم ) بـنـابـرايـن منافاتى ميان (ما هم منكم و لا منهم) با جمله (فانه منهم) نيست، اولى بر حسب ظاهر حالشان است، و دومى بر حسب واقعيتشان.
بعضى از مفسرين احتمال داده اند ضمير #هم به قوم برگردد، و منظور از قوم، يهود بـاشـد، و ضـمـيـر در #مـنـهـم بـه مـوصـول #الذيـن بـرگـردد، و مـراد از مـوصـول منافقين باشد كه در اين صورت معنا چنين مى شود: آيا نمى بينى كسانى را كه دوستدار يهود شدند، با اين كه يهود از شما نيستند، چون شما مؤمنيد، و از خود منافقين هم نـيستند، بلكه اجنبى و بيزار از هر دو طائفه اند، و اين تعبير نوعى مذمت است، ولى معناى بعيدى است.
(و يـحـلفـون عـلى الكـذب و هـم يـعـلمـون ) - يعنى براى شما به دروغ سوگند مى خـورنـد كـه از شـمـايـنـد، و مثل شما ايمان دارند، با اين كه خودشان خوب مى دانند كه در سوگندشان دروغ مى گويند.
________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣2⃣ سوره #الحدید از تفسير شریف المیزان
🔰وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا نُوحاً وَ إِبْرَهِيمَ وَ جَعَلْنَا فى ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْكتَب فَمِنهُم مُّهْتَدٍ وَ كثِيرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ. 6⃣2⃣
🔸از ايـنـجـا بـه بـيـان ايـن نـكـته شروع شده كه اهتدا و فسق در امت هاى گذشته نيز همواره جـريـان داشـتـه، و تـا امـروز جـريـان دارد، پس اينطور نيست كه امت و يا امتى از امت ها با تـمـامى افرادش به صلاح گراييده باشند و يا بگروند، بلكه همواره چنين بوده و چنين خواهد بود، كه عده بسيارى از افراد امت به فسق گراييده اند.
🔸و ضـمير در #فمنهم و نيز در #منهم به ذريه بر مى گردد، و بقيه الفاظ آيه روشن است.
_____
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔹ادامه پست۲
🔸(كزرع اخرج شطئه فازره فاستغلظ فاستوى على سوقه يعجب الزراع) - (شطاء گياه) به معناى آن جوانه هايى است كه از خود گياه به وجود مى آيد و در اطراف آن مى رويـد، و كلمه #ايزار كه مصدر #ازره است، به معناى اعانت و يارى است . و كلمه #استغلاظ به معناى رو به غلظت نهادن است. و كلمه #سوق جمع #ساق است. و كلمه #زراع جمع #زارع است.
و معناى آيه اين است كه: مثل مؤمنين مثل زراعت و گياهى است كه از كثرت بركت جوانه هايى هـم در پـيـرامون خود رويانده باشد، و آن را كمك كند تا آن نيز قوى و غليظ شده، مستقلا روى پاى خود بايستد، بطورى كه برزگران از خوبى رشد آن به شگفت درآمده باشند.
و ايـن آيـه بـه اين نكته اشاره مى كند كه خداى تعالى در مؤمنين بركت قرار داده، و روز بـروز بـه عـده و نـيـروى آنـان اضـافـه مـى شـود. و بـه هـمـيـن جـهـت دنبال اين كلام فرمود: (ليغيظ بهم الكفار) تا خداوند به وسيله آنان كفار را به خشم آورد.
وعـده خـدا بـه مـغـفـرت و اجـر عـظـيـم شـامـل هـمـه كـسـانـى كـه با پيامبر ص بودند #صحابه نمى شود
(وعـد اللّه الذيـن امنوا و عملوا الصالحات منهم مغفره و اجرا عظيما) - ضمير #منهم به (الذين معه) برمى گردد. و كلمه #من به طورى كه از ظاهر چنين كلامى برمى آيـد تـبعيض را مى رساند، و از اين كلام استفاده مى شود كه مغفرت و اجر عظيم در حدوث و بـقـائش هـم مـشـروط بـه ايـمـان اسـت و هـم مـشـروط اسـت بـه عـمل صالح. پس اگر از كسانى كه با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وسلّم بودند افرادى بوده باشند كه در باطن ايمان نداشته اند، و مانند منافقين ايمانشان زبانى بوده، و تـوانـسـتـه انـد نفاق خود را از ديگران پنهان بدارند، (چون بعضى از منافقين معروف بـه نـفـاق بـودنـد، و بـعـضى از آنها معروف به ايمان)، چنين كسانى مغفرت و اجر عظيم نـدارند، همچنان كه آيه شريفه (و من اهل المدينه مردوا على النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم) از وجود چنين منافقينى خبر مى دهد.
و نـيز اگر كسانى كه با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وسلّم بودند در آغاز ايمان آوردند، ولى بعدا به شرك و كفر گرائيدند، آنان نيز مغفرت و اجر عظيم ندارند، همچنان كـه آيـه شـريـفه (ان الذين ارتدوا على ادبارهم من بعد ما تبين لهم الهدى... و لو نشاء لاريناكهم فلعرفتهم بسيماهم) از وجود آنان خبر مى دهد.
و نـيـز اگـر كـسـى از اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ايمان آورد - و واقـعـا هـم ايـمـان آورد - و بـه سـوى كـفـر و شـرك بـرنـگـشـت، ولى عـمـل صـالح هـم نـكـرد، او نـيز مغفرت و اجر عظيم ندارد. همچنانكه از آيات افك هم اين معنا اسـتـفـاده مـى شـود، چون بعضى از كسانى كه در اين واقعه دست داشتند صحابى بودند، بـدرى هم بودند، و در عين حال خداى تعالى در باره شان مى فرمايد: (ان الذين يرمون المـحـصـنـات الغـافـلات المؤمنات لعنوا فى الدنيا و الاخره و لهم عذاب عظيم) با اين حـال آنـهـايـى كـه نـسـبـت زنـا بـه عـايـشـه دادنـد، جـزء مؤمنـيـن بـودنـد ولى در عـيـن حـال ، مـغـفـرت و اجـر عـظـيـم نـدارنـد. و نـيـز از آيه (ان جاءكم فاسق بنبا فتبينوا اگر فـاسقى برايتان خبرى آورد تحقيق كنيد) كه در باره وليد بن عاقبة است برمى آيد كه در عـيـن ايـنكه صحابى بود و جزء مؤمنين به شمار مى رفت ولى فاسق شده، و به حكم آيه (فان اللّه لا يرضى عن القوم الفاسقين) خدا از مردم فاسق راضى نمى شود.
وفـاى بـه عـهد نيز همچون ايمان و عمل صالح شرط مغفرت و اجر عظيم الهى است
و نـظـيـر ايـن اشـتـراط، يـعـنـى شـرط ايـمـان واقـعـى و عـمـل صـالح، اشـتراط وفاء است، كه در آيه شريفه (ان الذين يبايعونك انما يبايعون اللّه يـد اللّه فـوق ايديهم فمن نكث فانما ينكث على نفسه و من اوفى بما عاهد عليه اللّه فـسـيـوتـيـه اجـرا عـظـيـمـا) گذشت. و ابن عباس هم در روايتى كه آن نيز گذشت از آيه (فعلم ما فى قلوبهم فانزل السكينه عليهم) اين طور فهميد و گفت : سكينت بر كسى نازل مى شود كه خدا در دل او وفائى سراغ داشته باشد.
بـاز نـظير آيه مورد بحث در اشتراط، شرايط مذكور در آيه (وعد اللّه الذين امنوا منكم و عـمـلوا الصـالحـات ليستخلفنهم فى الارض... و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون) اسـت كـه مـى فـرمـايـد (خـداى تـعـالى بـه كـسـانـى كـه ايـمـان آورده، و عمل صالح كردند، وعده داده كه ايشان را در زمين جانشين كند... و هر كس بعد از ايمان آوردن كفر بورزد، آنان فاسقانند).
بـعـضى از مفسرين گفته اند: كلمه #من در آيه شريفه بيانيه است، نه تبعيضى، و در نـتـيـجـه #وعـده در آيـه يـعـنـى وعـده مـغـفـرت و اجـر عـظـيـم، شـامـل تـمـامـى افـرادى كـه بـا پـيـامـبـر بـودنـد، يـعـنـى شامل تمامى صحابه آن جناب، مى شود، هر چند كه منافق شناخته شده، يا منافق شناخته نشده و يا فاقد عمل صالح و يا فاسق بوده باشند.
🔹ادامه دارد...👇
🔹ادامه پست۳
🔸ايـن حـرف صـحـيـح نـيـسـت: زيـرا بـه طورى كه ديگران هم گفته اند كلمه #من اگر بـيـانـيه باشد به هيچ وجه داخل بر ضمير نمى شود، و در كلام عرب چنين چيزى سابقه ندارد. و اگر اين مفسرين به آيه (لو تزيلوا لعذبنا الذين كفروا منهم ) استشهاد كنند كـه كـلمـه #مـن بـا ايـنـكـه بـيـانـيـه اسـت بـر ضـمـيـر #هـم داخل شده، جواب مى گوييم اين استشهاد وقتى درست است كه ضمير در #تزيلوا تنها بـه مؤمنـيـن بـرگـردد، و ضـمـيـر #مـنـهـم بـه كـفـار بـرگـردد، و حـال آنـكه در تفسير آيه گفتيم هر دو ضمير به مجموع مؤمنين و كفار مكه برمى گردد، و در نتيجه كلمه #من در آنجا نيز تبعيضى است، نه بيانيه، پس استشهاد درست نيست.
نقل و ردّ اين سخن كـه وعده مغفرت و اجر عظيم در آيه: (وعد الله الذين امنوا و عملوا الصالحات منهم...) شامل همه صحابه است
و بـعـد از هـمـه ايـن حـرفـهـا اگـر وعـده مـغـفـرت يـا خـود مـغـفـرت شـامـل هـمـه نـامـبـردگـان، بـه طـور مـطـلق بـشـود و هـيـچ شـرطـى از ايـمـان و عـمـل صـالح در كار نباشد، و همه آمرزيده باشند - چه ايمان داشته باشند، و چه مشرك بـاشـنـد، چـه عـمـل صالح كرده باشند و چه عمل فسق انجام داده باشند - بايد به طور قـطع و به روشنى ملتزم شويم به اينكه تمامى تكاليف دينى در باره غير مؤمنين لغو و بيهوده بوده، و اصلا تكليف از آنان برداشته شده. و اين مطلبى است كه قرآن و سنت آن را به شدت دفع مى كند.
پـس اشـتراط مذكور اشتراطى است صحيح كه فى نفسه هر چند آيه و روايتى آن را نگفته باشد واقعيت دارد. خداى تعالى حتى در باره انبيايش فرموده: (و لو اشركوا لحبط عنهم ما كانوا يعملون) و اشتراط ايمان را حتى در مورد انبيايش با اينكه معصوم بودند اثبات كرده، آن وقت چگونه مى توانيم در ديگران آن را معتبر نشماريم.
حـال اگـر بـگـويـى: اشـتـراط وعـده مـغـفـرت و اجـر عـظـيـم بـه ايـمـان و عمل صالح، اشتراطى است عقلى، كه بيانش گذشت، و نمى شود آن را انكار كرد، و ليكن سـيـاق آيـه (وعـد اللّه الذيـن امـنـوا و عملوا الصالحات منهم) شهادت مى دهد به اينكه اصـحـاب رسـول خـدا صـلّى اللّه عـليـه و آله وسـلّم هـم ايـمـان داشـتـه انـد و هـم عمل صالح، و خلاصه واجد شرط بوده اند.
مـخـصـوصا با در نظر گرفتن اينكه كلمه #منهم را بعد از جمله (الذين امنوا و عملوا الصـالحـات) آورد كـه مى فهماند عمل صالح. جداى از آنان نبوده، بخلاف آيه (وعد اللّه الذيـن امـنـوا مـنـكـم و عـمـلوا الصـالحـات ليـسـتـخـلفـنـهـم) كـه بـه قـول بـعضى از مفسرين چنين دلالتى ندارد. باز مؤيد اين حرف، مدحى است كه از مؤمنين كـرده، و فـرمـوده: (تـراهـم ركـعا سجدا يبتغون فضلا من اللّه و رضوانا) چون از اين تعبير استمرار در ركوع و سجود استفاده مى شود.
سياق آيه دلالت بر عدم انفكاك عمل صالح از اصـحـاب رسول خدا نمى كنند
در پـاسخ مى گوييم : اما اينكه كلمه #منهم در آيه شريفه بعد از جمله (الذين امنوا و عـمـلوا الصـالحـات) آمـده، بـراى ايـن نـيـسـت كـه دلالت كـنـد بـر ايـنـكـه عمل صالح منفك از اصحاب رسول خدا نبوده، بلكه براى اين است كه موضوع حكم مجموع دو طـائفه (الذين آمنوا و عملوا الصالحات) بود، و اثر مغفرت و اجر بر صرف ايمان و بدون عمل صالح مترتب نمى شود، و كلمه #منهم هم از آنجايى كه متعلق به مجموع موضوع است، لذا جا دارد كه بعد از تمام شدن موضوع يعنى بعد از ذكر (الذين آمنوا) و نيز (و عملوا الصالحات ) گفته شود.
و امـا در آيـه شـريـفه (وعد اللّه الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم) كه ضـمـيـر #مـنـكـم بـعـد از ذكـر ايـمـان و قـبـل از ذكـر عمل صالحات آمده، براى اين بوده كه وجهه كلام و هدف آن بشارت دادن مؤمنين است، و در چنين زمينه اى مناسب تر آنست كه در مخاطب قرار دادن مؤمنين شتاب شود، تا زودتر خرسند گـشـتـه و از شـنيدن بشارت خوشحال گردند. پس نمى توان گفت آيه مذكور دلالت دارد بـر ايـنـكـه مـوضـوع در آن تـنـهـا ايـمـان اسـت، هـر چـنـد عـمـل صالح نداشته باشند، ولى در آيه مورد بحث دلالت دارد بر اينكه مؤمنين مورد نظر آن منفك از عمل صالح نيستند.
و امـا ايـنـكـه گـفتند: جمله (تراهم ركعا سجدا...)، دلالت بر استمرار دارد، ما نيز در آن حـرفـى نـداريم، اما استمرار تا روز نزول آيه، نه تا چندى كه زنده اند، پس ممكن است افـراد مـورد نـظـر آيـه تـا روز نـزول آيـه، هـم ايـمـان داشـتـه بـاشـنـد و هـم عمل صالح، ولى بعدا ايمان خود و يا عمل صالح را از دست داده باشند، و اشكالى كه در كار است مربوط است به لغويت احكام در آينده آنان، نه در گذشته، چون آمرزش گناهان گذشته منافات ندارد با اينكه همان آمرزيدگان در آينده نيز مكلف باشند
🔹ادامه دارد..👇