eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
845 دنبال‌کننده
57 عکس
112 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگى با قرآن ٨ آبان ١٤٠٢ وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا رحمت و شفايى كه در قرآن براى مؤمنين، وعده داده شده است و امراض و مشكلات آنها را بر طرف مى‌كند، در زندگى ما كجاست؟ مايى كه سرتاسر زندگى مادى و معنوى مان پر از مشكل، سختى، گرفتارى و گردنه‌هاست و پيوسته به دنبال راهى براى نجات از اين مشكلات و حل آنها هستيم! پيوسته در انديشه و توهم خود در خدمت قرآن هستيم، در قالب قرآن پژوه، قارى قرآن، داراى انس با قرآن و حافظ قرآن. پس چرا از اين رحمت و شفا برخوردار نمى‌شويم؟! آيا ما از زمره ى آن ظالمينى هستيم كه قرآن جز خسارت، چيزى به آنها اضافه نمى‌كند؟! بعيد است؛ ظالمينى كه به شقاوت مى‌رسند و با قرآن به عداوت مى پردازند، دشمن قرآن مى‌شوند و قلبشان سياه مى‌شود. بعيد است ما در اين مرحله باشيم! اما چگونه است كه چيزى از اين قرآن درك نمى‌كنيم؟ دليلش اين است كه ما براى خود ادعا داريم؛ اگرچه دردهاى زيادى داريم اما اين درها را نمى‌خواهيم از طريق قرآن دوا كنيم! طبیبِ عشق مسیحا دَم است و مُشفِق، لیك چو دَرد در تو نبیند، که را دوا بکند؟ درد بسيار مى‌كشيم، اما خود را طبيب دردهامان مى‌شمريم و اين ظلمى كه مى‌كنيم از جنس ظلم‌هايى نيست كه باعث شقاوت انسان مى‌شود، بلكه ظلمى است نسبى؛ در مرحله‌ى خودمان و به قدر مشكلات خودمان. ظلم ما به اين است كه در مشكلات به انديشه، تفكر و آنچه داريم، دلخوش هستيم و توهم داريم كه از اين طريق مى‌توان آن را حل كرد. حتى وقتى احساس عجز، همه‌ى وجودمان را مى‌گيرد، هرگز روح‌مان به سمت قرآن، همچون طبيبى كه به او ايمان داريم، نمى‌رود! قرآن براى كسى شفا و رحمت است كه به آن ايمان دارد؛ اين ايمان، ايمان ذهنى و عقيدتى نيست. اينگونه است كه وقتى انسان درد دارد، به سراغ قرآن برود و همه ى انديشه‌ها و تفكرات را كنار بگذارد و ايمان داشته باشد كه بايد با اين مخاطبه و مواجهه حل گردد. همچون انسانى كه بسمت طبيبى مى‌رود و سراپا گوش است تا از او نسخه‌اى دريافت كند و به آن عمل كند، ما نيز در مواجهه‌ى با قرآن بايد اين حالت را داشته باشيم و زندگى روزمره و دردمان را در دستان‌مان بگيريم و آن را عرضه كنيم و آماده‌ى شنيدنى با تمام ايمان و وجود باشيم. آنگاه جواب را از قرآن خواهيم گرفت و شفا و رحمت وجودمان را در بر مى‌گيرد. اما هر يك از ما در مرحله‌ى خودمان، ظالم هستيم؛ در همين اندك رجوع‌مان به قرآن، يا تمركز نداريم يا توجه نداريم يا با ادعاهاى ناخودآگاهِ بسيار و قضاوت در مورد جهان و مشكلات خود و ديگران، با هزاران انديشه و توهم به سمت قرآن مى‌رويم و آنگاه تنها چيزى كه نمى‌شنويم قرآن است؛ چون آنقدر صدا در ذهن ما فراوان است كه صداى قرآن به گوش‌مان نمى‌رسد! وقتى به خدمت و مواجهه‌ى با قرآن مى‌رويم، راهى نداريم جز انعطال اين زندگى، اين توهمات، انديشه‌ها، قضاوت‌ها، اين نسخه‌هايى كه پيوسته براى خود در حال پيچيدن هستيم. اين طبيب عشق را مى‌پذيريم، اما خودمان هزاران ادعاى طبابت داريم. بسيار دردمند هستيم، اما به ازاى هر دردى، هزاران طبيب در وجود ما در حال سر و صدا است؛ در اين بازار مسگرها كه طبيب‌هاى مدعى در وجود ما به مسگرى مى‌پردازند، صداى قرآن چگونه به ما برسد؟! طبيب مسيحا دم، در اين هواى مسموم و سمى كه همه‌ى وجود ما را فرا گرفته، چه دمى مى‌تواند بفرستد؟ ايمان عملى به اين است كه در همين لحظه كه در خدمت قرآن هستيم، نگاهمان به قرآن باشد و به شفا و رحمتى كه قرار است به ما برسد و زندگى روزمره‌مان را در خدمتش قرار دهيم؛ نه اينكه اين زندگى روزمره را رها كنيم و به عبادت و مناجات و ترك دنيا بپردازيم، بلكه اگر شفاى همين دنيا را از قرآن بخواهيم، قرآن در همان لحظه، به ما ارزانى مى‌دارد. اما وقتى ما با ظلم نسبي‌مان به محضر قرآن مى‌رويم، به ما چيزى نمى‌رسد. بازگشت به اين قرآن ساده است؛ با مقدماتى، لحظه‌اى همه‌ى سر و صداها را خاموش كردن و تنها شدن؛ مقدمات نيز، اين است كه انسان آماده باشد براى يك لحظه قضاوت‌ها، تفكرات، ادعاها، طبابت‌ها و نتيجه‌گيری‌ها و نگاهش را به جهان تعطيل كند. آن هنگام، اين شفا و رحمت چون بارانى سيل‌آسا كه بر وجود انسانى تنها در كوير نازل مى‌شود، سرتاسر وجود و عطش و هرآنچه او نياز دارد را پاسخ مى‌دهد و سيراب مى‌كند. @AllaamehWisdom