🔰 #پخش_زنده_صوتی
🏴 مراسم رحلت (شهادت) جانگداز پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله
📍از طریق:
«صفحهٔ نورمجرد در آپارات»
https://www.aparat.com/Nooremojarrad_com/live
⏰ زمان:
پنجشنبه ۲۸صفرالخیر، حدود ساعت ۵:۱۵ صبح
💠 مکان:
از بیت حضرت آیتالله حسینی طهرانی (مدظلهالعالی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏴 اوّل مظلوم عالم پیامبر بود
همه میگویند که امیرالمؤمنین علیهالسلام اوّل مظلوم عالم است، ولى به نظر من پیامبر صلیاللهعلیهوآله از أمیرالمؤمنین هم مظلومتر بود.
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🆔 @allame_tehrani
🔸تأسف ابن عباس از اینکه از آوردن صحیفه براى رسولالله مانع شدند
🔺مانع شدن عمر از آوردن کاغذ و دوات برای رسولالله
... بارى بر همین اساس بود که رسولالله صلىاللهعلیهوآله در معرفى و نصب علىّ بن أبیطالب اهتمام بسیار داشت، حتى در مرض موت توصیه و سفارش مىفرمود و مردم را به پیروى از آنحضرت دعوت مىفرمود، تا سرحدی که در همان ساعات آخر حیات کاغذ و قلمى خواستند تا بنویسند دربارهٔ امامت آنحضرت آنچه باید بنویسند.
ولى افسوس، و هزار افسوس، که عمر مانع شد و نگذاشت مقصود رسول خدا تحقق یابد، و گفت: مرض بر او غلبه کرده، هذیان مىگوید، کتاب خدا ما را بس است، رسول خدا با یک دنیا اندوه و غم چشم از جهان بستند؛
ابن سَعد در طبقات با اسناد خود از سعید بن جُبیر از ابن عباس روایت میکند قال: اشتکی النّبی صلّیاللّٰهعلیهوآله یوم الخمیس، فَجَعَلَ، یعنی ابن عباس، یبْکی وَ یقول: یوْمُ الْخَمیس و ما یوْمُ الْخَمیس!
اشْتَدَّ بِالنّبّی صلّیاللّٰهعلیهوآله وَجَعُهُ فقال: ائتونی بِدَواةٍ وَ صَحیفَةٍ اکتُبْ لَکمْ کتاباً لاتَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً،
قالَ: فقال بَعْضُ مَنْ کانَ عِنْدَهُ: إنَّ نَبِیَّاللّٰهِ لَیهْجُرُ!
قال: فقیل لَهُ: ألا نَأتیک بِما طَلَبْتَ؟
قال: أوَ بَعْدَ ماذا؟ قال: فَلَمْ یدْعُ بِهِ (1)
ابن عباس مىگوید: در روز پنجشنبه رسول خدا صلّىاللهعلیهوآله از مرض متألم و ناراحت بودند، ابن عباس گریه مىکرد و مىگفت: روز پنجشنبه و نمىدانید در روز پنجشنبه چه خبر بود، درد و مرض پیغمبر شدت کرد و فرمود: یک دوات و صفحهاى بیاورید، تا براى شما مطلبى را بنویسم که پس از آن هیچگاه گمراه نشوید.
ابن عباس گوید: بعض افراد مجلس گفت: پیغمبر خدا هذیان مىگوید.
ابن عباس گوید: و پس از آن برسول خدا گفته شد: آیا بیاوریم آنچه را میخواستى؟ فرمود: آیا بعد از این حادثهٔ واقع شده؟ و رسول خدا دیگر طلب ننمود.
و با سند دیگر از سعید بن جعفر روایت مىکند که ابن عباس گفت: یوم الخمیس و ما یوم الخمیس!
قال: اشْتَدَّ بِرَسولِاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله وَجَعُهُ فی ذلِک الْیوْم فَقالَ: ائْتونی بِدَواةٍ وَ صَحیفةٍ اکتُبْ لَکمْ کتاباً لاتَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً، فَتَنازَعوا و لاینْبَغی عِنْدَ النّبی التَّنازُعُ.
فقالوا: ما شَاْنُهُ، أَهَجَرَ؟ اسْتَفْهَموه! فَذَهَبوا یُعیدونَ عَلَیهِ فقال: دَعونی فَالَّذی أنَا فیه خَیرٌ مَمّا تَدْعونَنی إلَیهِ الحدیث.(2)
ابن عباس مىگوید: روز پنجشنبه و نمىدانید روز پنجشنبه چه روزى بود. کسالت رسول خدا صلىاللهعلیهوآله شدّت کرد و فرمود: دوات و صفحهاى بیاورید تا براى شما مکتوبى را بنویسم که پس از آن هیچگاه گمراه نشوید، و در حالی که در نزد پیغمبر خدا دعوى و تنازع جایز نیست نزاع کردند و گفتند: حالش چگونه است؟ آیا هذیان مىگوید؟ از او سؤال کنید!
رفتند بار دیگر از رسول خدا بپرسند که چه مىخواهد، فرمود: واگذارید مرا، آنچه من الان در آن هستم بهتر است از آنچه شما مرا به آن مىخوانید.
و با سند دیگر از جابر بن عبدالله انصارى روایت کند که: لمّا کانَ فی مَرَضِ رَسولاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله الذی تَوَفّی فیهِ، دَعا بِصحیفَةٍ لِیکتُبَ فیها لِأمّتِهِ کتاباً لایُضِلُّونَ وَ لایُضَلُّونَ،
قال: فَکانَ فی الْبَیت لغطٌ وَ کلامٌ وَ تَکلَّمَ عُمَرُ بن الخَطّابِ قال: فَرَفَضَهُ النَّبِیُّ.
جابر بن عبدالله انصارى مىگوید: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در مرض موت خود صفحهاى خواستند، تا در آن نامهاى براى امت خود بنویسند، که بر اثر آن امت گمراه نکنند، و گمراه نشوند.
جابر گوید: در اطاق رسول خدا در اثر این درخواست پیغمبر سخنانى رفت، و صدا بلند شد، و عمر بن خطاب تکلّم نمود، و پیغمبر او را طرد فرمود.
▪️ادامـــه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- طبقات ابن سعد، ج2، ص242، چاپ بيروت 1376 هـ.ق.
2- طبقات ابن سعد، ج2، ص244.
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
و با سند دیگر از عمر بن خطاب روایت مىکند: قال: کنّا عِنْدَ النَّبِیِّ وَ بَینَنا وَ بَینَ النِّساء حِجابٌ، فَقالَ رَسولُاللّٰهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله: اغْسِلونی بِسَبْعِ قِرَبٍ، وَ أْتونی بِصَحیفَةٍ وَ دَواةٍ، اکتُبْ لَکمْ کتاباً لَنْتَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً!
فقالِ النِّسْوَةُ: ائْتوا رَسولَاللّٰهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله بِحاجَتِهِ.
قال عمر: فَقُلْتُ: اسْکتْنَ فَإنَّکنَّ صَواحِبُهُ، إذا مَرِضَ عَصَرْتُنَّ أَعْینَکنَّ وَ إذا صَحَّ اخَذْتُنَّ بِعُنُقِهِ!
فقالَ: رَسولُاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله: هُنَّ خَیرٌ مِنْکمْ.(3)
عمر بن خطاب گوید: ما در محضر پیغمبر خدا بودیم و بین ما و جماعت زنان پرده و حجابى بود، رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: مرا با هفت مشک آب غسل دهید، و یک صفحه و دوات بیاورید تا براى شما مکتوبى بنویسم که بعد از آن هیچگاه گمراه نشوید!
زنان گفتند: آنچه را که رسول خدا طلب کرده است برایش بیاورید.
عمر مىگوید: من گفتم: اى زنان ساکت باشید! چون شما همبستران او هستید، چون مریض گردد چشمان خود را به اشک میفشرید و چون صحت یابد بگردن او دست میآویزید!
رسول خدا صلّىاللهعلیهوآله فرمود: این زنان بهتر از شما هستند.
و با سند دیگر از عباس روایت میکند، قال: لَمّا حضرت رسولاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله الْوَفاةُ، وَ فِی الْبَیتِ رِجالٌ فیهِمْ عمر بن الخطاب
فقالَ رسولُاللّٰهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله: هَلُّمَ اکتُبُ لَکمْ کتاباً لَنْتَضِلّوا بَعْدَهُ!
فَقال عمر: إنَّ رَسولَاللّٰهَ قَدْ غَلَبَهُ الْوَجَعُ، وَ عِنْدَکمُ الْقُرْآنُ حَسْبُنا کتابُاللّٰهِ؛ فَاخْتَلَفَ أهْلُالْبَیت وَ اخْتَصَموا، فَمِنْهُمْ مَنْ یقولُ: قَرِّبوا یَکتُبْ لَکمْ رَسولُاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله، وَ مِنْهُمْ مَنْ یقولُ: ما قالُ عُمَرُ؛
فَلَمّا کَثُرَ اللَّغْطُ وَ الاِخْتِلافُ وَ غمّوا رَسولَاللّٰهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله.
فقالَ: قُوموا عَنّی! فَقالَ عُبَیدُاللّٰهِ بْنِ عَبْدِاللّٰهِ فَکانَ ابْنُ عبّاس یقولُ: الرَّزِیةِ کلُّ الرَّزِیةِ ما حالَ بَینَ رَسولِاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله وَ بَینَ أنْ یَکتُبَ لَهُمْ ذلِک الْکتابَ مِنْ اخْتِلافِهِمْ وَ لَغْطِهِم(4)
ابن عباس گوید: چون وفات رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله نزدیک شد، و در اطاق آنحضرت جماعتی از جمله عمر بن خطاب حاضر بودند، رسول خدا فرمود: بیاورید (یا نزدیک من بیائید) تا من برای شما چیزی بنویسم که پس از آن ابداً گمراه نگردید.
عمر گفت: درد بیماری بر رسول خدا غلبه کرده و او را بیخویشتن نموده (و بدون تأمّل و تفکر و اختیار سخن میگوید) کتاب خدا برای ما بس است؛ در بین اهل خانه اختلاف افتاد، و نزاع و مخاصمه در گرفت، بعضی از اهل خانه گفتند: برای رسول خدا حاضر سازید آنچه را که میخواهد، تا برای شما بنویسد، و بعضی دگر طرفداری از عمر کرده، و همان سخن او را گفتند؛ چون اختلاف شدید شد و صداها بلند شد و رسولاللّٰه را به غمّ و اندوه فرو بردند فرمود: از نزد من برخیزید، و بروید!
عبیدالله بن عبدالله بن عباس گوید: پدرم عبدالله بن عباس پیوسته میگفت: مصیبت، مصیبت بزرگ همان بود که میان رسول خدا و نوشتهاش فاصله انداختند، و نگذاردند که آن مکتوبی را که در نظر داشت بنویسد، و بهعلّت اختلاف و بلند کردن صدا در مجلس آنحضرت مانع از این مهم شدند.
📚 امامشناسی، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
3- طبقات ابن سعد، ج2، ص244.
4- طبقات ابن سعد، ج1، ص244.
🆔 @allame_tehrani
ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۱).pdf
3.28M
🏴 ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۱)
🔹لحظات آخر عمر رسول خدا و وصيت به فاطمه علیهاالسلام
🔹اشعار أبیطالب در مدح رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
🔹اشعار أبیطالب در حمايت از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
🔹امر رسول خدا به سد ابواب و آوردن كاغذ و قلم برای نوشتن وصيت
🔹حزن و اندوه فاطمه عليهاالسلام در رحلت پدر
🔹بيان علامه سيد شرفالدين در فضيلت حضرت زهرا علیهاالسلام (پاورقی)
🔹اهميت مقام ولايت و جانشينی رسول خدا
📚 امامشناسی، ج۱۳، ص۹۹-۱۱۵
🆔 @allame_tehrani
ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۲).pdf
2.75M
🏴 ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۲)
🔹امر رسول خدا به خروج وجوه مهاجرين و انصار با لشگر اسامه
🔹خطبهٔ رسول خدا در تمسک به ثقلين
🔹استغفار رسول خدا برای مردگان بقيع و اخبار از روی آوردن فتنهها
🔹خطبهٔ ديگر از آن حضرت در آخرين روزهای عمر خود
🔹ایستادن پیامبر بعنوان امام جماعت و عدم اجازه به ابوبکر و عمر
🔹امر رسول خدا به آوردن قلم و دوات برای نوشتن وصيت
🔹منع عمر از آوردن قلم و دوات و نسبت ياوهگويی به پيامبر
📚 امامشناسی، ج۱۳، ص۱۱۵-۱۲۸
⬇️ ادامـــه در پست بعد ⬇️
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
🏴 ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۲) 🔹امر رسول خدا به خروج وجوه مهاجرين و ا
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
علماى شيعه مىگويند: عمر مىدانست كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىخواهند كتباً وصيّت به أميرالمؤمنين علىّ بن أبیطالب و إمامان از ذرّيّهٔ او تا حضرت قائم بنمايند فلهذا از آوردن دوات و كتف جلوگيرى كرد و مجلس را بهم زد و نسبت هذيان و ياوهگوئى به رسولالله داد و به همين جهت در مدينه ماند و از خارج شدن با جيش اُسامه تخلّف كرد و صريحاً نقض سنّت رسول خدا را نموده، و به گفتار آن حضرت: إنّى تَارِكٌ فِيكُمُ الثّقَلَيْنِ: كِتَابَاللهِ وَ عِتْرَتِى أهْلَبَيْتِى نه تنها ترتيب أثر نداد، بلكه با تمام قوا خود و دستيارانش در هدم آن كوشيدند.
ما در اينجا اينک به حول الله و قوّته از معتبرترين كتب و صحاح أهلسنّت همين مطالب را مىآوريم و اثبات مىكنيم جميع اين مطالب و قضايا را خودشان ذكر كردهاند و معذلک كوركورانه و على العمياء بنا بر تعصّب جاهلى از او تبعيّت مىكنند و از آن زمان تا به حال و تا ظهور امام بحقّ حضرت مهدى ـ عجّل الله فرجه الشريف ـ ظالمانه و ستمگرانه شيعه را منكوب و مخذول و مظلوم قرار داده و مىدهند. و بنابراين إثبات إمامشناسى ما بر أساس قول إجماعى و اتّفاقى است نه بر أساس خصوص أقوال علماء شيعه و روايات و منهاج أئمّهٔ آنها عليهمالسلام.
ما در اينجا به طورى بحث خواهيم نمود كه هر عالم متتبّع از أهلسنّت را متقاعد كند و خواه ناخواه او را در سلک تشيّع و إمامت كشد. زيرا بحث اجتهادى بر اساس مبانى مسلّمهٔ خود آنها در اُصول عقائد براى آنها الزامى است.
ابنسَعْد در «طبقات» با سند خود از أبومُوَيْهِبَه غلام رسول خدا روايت مىكند كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله در وسط شب گفتند: من مأمور شدهام براى أهل بقيع استغفار كنم، بيا با هم برويم!
آن حضرت به راه افتاد، من هم با او بودم تا به بقيع آمد و براى مردگان آنجا دعا و استغفار طولانى نمود و سپس خطاب به آنها گفت: لِيَهْنِئْكُمْ مَا أصْبَحْتُمْ مِمّا أصْبَحَ فِيهِ النّاسُ فِيهِ! أقْبَلَتِ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللّيْلِ الْمُظْلِمِ يَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً، يَتْبَعُ آخِرُهَا أوّلَهَا، الآخِرَةُ شَرّ مِنَ الْاُولَى [1] ، [2]. «گوارا باد براى شما سعادت و نجاتى كه با آن از دنيا رفتهايد و به فساد و فتنهٔ امروز مردم مبتلا نشديد! فتنهها به مثابهٔ پارههاى ظلمانى شب تاريک روى آورده است بعضى به دنبال بعضى دگر، فتنهٔ آخر به دنبال و پيرو فتنهٔ أوّل است، و فتنهٔ آخر از فتنهٔ أوّل بدتر و شرّآفرينتر است.»
اين دعا و استغفار همان مطلب شيخ مفيد است، منتهى در آنجا مىگويد با علىّ بن أبیطالب به بقيع رفته و در اينجا با أبومُوَيْهبه. أصل مطلب كه إخبار از فتنههاى تاريک و ظلمانى است، در هر دو تفاوتى ندارد.
حاكم در «مستدرک» با سند خود از جماعتى از عائشه نقل مىكند كه: أوّلين وقتى كه مرض بر رسولالله عارض شد در حجرهٔ مَيْمُونَه بود. از آنجا بيرون آمد در حالى كه دستمالى بر سر بسته بود در ميان دو مرد به طورى كه پایهايش به زمين كشيده مىشد. در طرف راست او عبّاس بود و در طرف چپْ مردى دگر. عبيدالله راوى روايت گويد: ابنعبّاس به من گفت: آن مرد دگر كه در طرف چپ حضرت بود على بود.[3]
🔹تكيه دادن رسول خدا به عباس و علی عليهالسلام و ورود به حجرهٔ عائشه
و طبرى در تاريخ خود، با سند خود از عائشه روايت مىكند كه گفت: چون مرض به رسولالله رسيد و او در حجرههاى همسرانش به نوبهٔ خودشان گردش مىنمود، و در حال بدو مرض در حجرهٔ ميمونه بود، از زنان خود خواست در حجرهٔ من پرستارى شود، آنها إجازه دادند.[4] رسول خدا از آنجا در ميان دو مرد كه از أهلش بودند خارج شد، يكى فضل بن عبّاس و مردى ديگر، به طورى كه گامهايش بر روى زمين كشيده مىشد و سر خود را بسته بود، تا در حجرهٔ من داخل شد. عبيدالله راوى حديث مىگويد: من اين حديث را براى ابنعبّاس نقل كردم. گفت: مىدانى آن مرد دگر كه بود؟! گفتم: نه. گفت: او علىّ بن أبیطالب بود، وليكن عائشه قدرت ندارد نام على را به نيكى برد، در حالى كه مىتوانست بگويد ميان فضل بن عباس و علىّ بن أبیطالب.[5]
اين روايات نيز به مضمون همان روايت شيخ مفيد است ليكن در اينجا فقط عائشه بجاى زبان باز كردن به نام على كه طاقتش را نداشته است به عبارت رَجُلٌ آخَر (مردى ديگر) بيان كرده است.
▪️برای مشاهدهٔ ادامهٔ مطلب، به کتاب شریف «امامشناسی، ج۱۳، ص۱۳۱» مراجعه نمایید.
📚 امامشناسی، ج۱۳، ص۱۲۸-۱۳۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▪️پاورقی در «پست بعد»
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل» علماى شيعه مىگويند: عمر مىدانست كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىخواهند ك
▪️پاورقی «پست قبل»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- «الطبقات الكبرى»، ج2، ص204 در ذكر خروج رسولالله صلىاللهعليهوآله إلى البقيع و استغفاره لأهله و الشّهداء. و «تاريخ طبرى» طبع مطبعهٔ استقامت، ج2، ص432، و «مستدرک» حاكم، ج3، ص52.
2- در «تاريخ المدينة» ابن شُبّة ابوزيد عمر بن شُبّة النميرى البَصرى كه تولدش در 173 و وفاتش در 262 هجرى بوده است از طبع منشورات دارالفكر قم سنهٔ 1410 هجرى قمرى، در ج1، ص87 با سند متصل خود روايت كرده است از عبدالله بن عمرو بن العاص از أبومُوَيْهِبه كه گفت: أهَبّنى رسولالله يعنى بيدار كرد مرا رسول خدا و اين در دل شب بود و گفت: من مأمور شدهام كه براى اهلبقيع استغفار كنم. من با او به راه افتادم. چون بر بقيع مشرف شد گفت: السّلام عليكم يا أهل المقابر، لو تعلمون ما نجّاكم الله منه لَيهْن ما أصبحتم فيه مما أصبح الناس فيه. أقبلت الفتن كقطع الليل المظلم يتبع آخرُها أوّلَها. الآخَرةُ شرّ من الأولى. و سپس براى آنها طلب مغفرت نمود و سپس فرمود: اى أبومُويهبة! به من كليدهاى خزائن دنيا را دادند به طورى كه در آن جاودان بمانم و مرا بين آن و بين لقاء پروردگارم كه در دنبالش بهشت است مخيّر كردند. من به رسول خدا گفتم: پدر و مادرم به فدايت! كليد خزائن دنيا و مخلّد زيستن در آن را بگير و پس از آن بهشت را! فرمود: لا والله اى أبومُويهبة من لقاء پروردگارم را برگزيدم و پس از آن بهشت را.
3- «المستدرک على الصحيحين فى الحديث»، ج3، ص56.
4- در «طبقات» ابن سعد، ج2، ص232 گويد: در روايت ابن شهاب است كه گويد: فاطمهٔ زهراء سلاماللهعليها به زنان رسول خدا گفت: در خانههاى زنها گرديدن براى رسول خدا مشقّت دارد، و از آنها إذن گرفت تا از حجرهٔ ميمونه در حجرهٔ عائشه بيايد.
5- «تاريخ طبرى» طبع مطبعهٔ استقامت، ج2، ص433 و نظير اين روايت را ابن سعد در «طبقات» ج2، ص231 و ص232 آورده است. و ابن هشام در «سيره» طبع چهارم بيروت، ج1، ص298.
🆔 @allame_tehrani
کیفیت نزول وحی به رسولالله بهبیان علامه طباطبایی.pdf
1.31M
💫 کیفیت نزول وحی به رسولالله صلیاللهعلیهوآله بهبیان علامه طباطبایی
🔹كیفیت نزول وحى به رسولالله صلّىاللهعلیهوآلهوسلّم
🔹اختلاف درجات و مراتب وحى بحسب حالات و وضعیات مختلف بوده است
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 «مهر تابان»، ص305
🆔 @allame_tehrani
لزوم اسوه قرار دادن رسولالله و احیای سنتهای اسلامی.pdf
1.64M
🔴 لزوم اسوه قرار دادن رسولالله و احیای سنّتهای اسلامی
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🗓 تاریخ: 1414/08/16
(نیمهٔ شعبانالمعظّم سنهٔ ۱۴۱۴ هـ.ق.)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹لزوم تبعیت از سنت رسول خدا در تمام شئون ظاهری و باطنی
🔹توطئهٔ دشمنان اسلام بعد از سقوط عثمانی
🔹وزیر خارجه انگلستان: «باید قرآن را از میان مسلمین کنار زد!»
🔹حمله به قانون اسلام و قرآن توسّط فراماسونرهایی از ایران
🔹در زمان رضاشاه فقط چهارده نفر عمامه داشتند
🔹حربۀ ملّیت و ملّیگرایی برای مقابله با قرآن و اسلام
🔹از بین رفتن جامع الأزهر به دست فراماسونرهای مصر
🔹مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه
🔹علاّمه طباطبائی و آیةالله بروجردی طالب حقیقی علم هستند
🔹لزوم حفظ لباس طلاب
🆔 @allame_tehrani