🤝 اتحاد مسلمانان
مسلمانان جهان از هر چه بیشتر به اتّحاد و اتّفاق نیاز دارند، و رسول اکرم پیامبر آنان همهٔ آنان را امر به اتحاد نموده، و قرآن کریم به وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ندا در داده است...
دشمنان اسلام در این چند قرن اخیر خوب دانستند که یگانه راه و وسیلهٔ غلبه بر مسلمانان، و از بین بردن کیان عقیدتی و فرهنگی آنان، برای راه پیدا کردن برای منافع مادّی و استثمار و استعباد آنها، ایجاد تشتّت و جدایی در آداب و رسوم و تجزیهٔ أوطان و در هم شکستگی هر چه بیشتر در ارکان وحدت آنها میباشد، فلهذا با تمام قوا مساعی خود را برای در هم ریختن مسلمین به کار بستند، و در سالیان متمادی با نقشههای مزوّرانه، آنها را پاره پاره، و فرهنگ و پایههای آداب و اخلاق و علوم آنان را یکی پس از دیگری منهدم و واژگون نمودند.
📚 امامشناسی، ج6، ص174
🆔 @allame_tehrani
🔸غربپرستی و غربزدگی
عجیب مرض مهلکی است غربزدگی بلکه غربپرستی؛ این آقایان غربزده تمام اصول عالم غیب را میخواهند با فرمول توجیه کنند و در چهارچوبهٔ علوم تجربی زندانی نمایند؛ زهی جهالت!
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 معادشناسی، ج3، ص197
🆔 @allame_tehrani
🔹عزت مسلمان اصلاً اجازه نمیدهد...
عزت مسلمان اصلاً اجازه نمیدهد که لباسی بپوشد که زبان کفار که نماد و نشانهٔ فرهنگ آنهاست بر روی سینهٔ آن نقش بسته و دیده میشود.
✍ حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
📚 نور مجرد، ج3، ص331
🆔 @allame_tehrani
2_Aeen_Rastegari_02.mp3
29.53M
💫 آیین رستگاری - جلسهٔ 2
✅ براى رسیدن به خدا باید از هرچه غیر خداست چشم پوشید
🎙حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🗓 تاریخ سخنرانی: 1407/01/30
📝 متن مکتوب سخنرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰توضیحات:
🔹باید در راه خدا با همّت بلند گام نهاد.
🔹سالک باید همهٔ کارهای خود را برای خدا انجام دهد.
🔹اسلام آوردن مرتاض به دست امام صادق علیهالسّلام.
🔹سالک باید اختیارش را به خدا واگذارد و برای خدا کار کند.
🔹کلام أمیرالمؤمنین علیهالسّلام در تقسیم عبادتکنندگان به سه دسته.
🔹حکایت مرحوم قاضی و میرزا ابراهیم عرب در کنار شطّ.
🔹انسان خوابِ خوب دید یا ندید نباید دنبالش برود.
🔹از اول سلوک تا آخر سلوک نباید سالک غیر خدا را ببیند.
🔹یکی از علائم صحّت طریق میل به عالم معنا و تنفّر از عالم غرور است.
🔹کیفیّت تعامل سالک با آداب و رسوم عالم کثرت.
🔹اساس مسألۀ عرفان بر توهّم و تخیّل و تصنّع نمیباشد.
🔹یکی از مسائل مهم سیر و سلوک، استقامت در طریق و صبر و تحمّل مشکلات است.
🔹مشکلات و موانع موجود در سیر و سلوک إلی اللّٰه.
🔹حکایت عرضه کردن حورالعین خود را به علامه طباطبایی در مسجد کوفه.
🔹برای رسیدن به خدا باید همهٔ تعلّقات را رها کرد و به سرزنش افراد توجّه نکرد.
🔹درد سالک درد خداست و تا به خدا نرسد دلش آرام نمیگیرد.
🔹سالک نباید با مردم عوام سر و کلّه زده و مجادله کند.
🔹جمع شدن پرندگان نزد هدهد و مطالبۀ سیمرغ.
🔹تفسیر و تبیینی پیرامون حدیث شریف «مَن عَرَفَ نفسَهُ فَقد عَرفَ ربَّهُ».
🆔 @allame_tehrani
براى رسیدن به خدا باید از هرچه غیر خداست چشم پوشید.pdf
4.41M
💫 آیین رستگاری - جلسهٔ 2
✅ براى رسیدن به خدا باید از هرچه غیر خداست چشم پوشید
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🗓 تاریخ سخنرانی: 1407/01/30
🔉 فایل صوتی سخنرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰توضیحات:
🔹باید در راه خدا با همّت بلند گام نهاد.
🔹سالک باید همهٔ کارهای خود را برای خدا انجام دهد.
🔹اسلام آوردن مرتاض بهدست امام صادق علیهالسّلام.
🔹سالک باید اختیارش را به خدا واگذارد و برای خدا کار کند.
🔹کلام أمیرالمؤمنین علیهالسّلام در تقسیم عبادتکنندگان به سه دسته.
🔹حکایت مرحوم قاضی و میرزا ابراهیم عرب در کنار شطّ.
🔹انسان خوابِ خوب دید یا ندید نباید دنبالش برود.
🔹از اول سلوک تا آخر سلوک نباید سالک غیر خدا را ببیند.
🔹یکی از علائم صحّت طریق میل به عالم معنا و تنفّر از عالم غرور است.
🔹کیفیّت تعامل سالک با آداب و رسوم عالم کثرت.
🔹اساس مسألۀ عرفان بر توهّم و تخیّل و تصنّع نمیباشد.
🔹یکی از مسائل مهم سیر و سلوک، استقامت در طریق و صبر و تحمّل مشکلات است.
🔹مشکلات و موانع موجود در سیر و سلوک إلی اللّٰه.
🔹حکایت عرضه کردن حورالعین خود را به علامه طباطبایی در مسجد کوفه.
🔹برای رسیدن به خدا باید همهٔ تعلّقات را رها کرد و به سرزنش افراد توجّه نکرد.
🔹درد سالک درد خداست و تا به خدا نرسد دلش آرام نمیگیرد.
🔹سالک نباید با مردم عوام سر و کلّه زده و مجادله کند.
🔹جمع شدن پرندگان نزد هدهد و مطالبۀ سیمرغ.
🔹تفسیر و تبیینی پیرامون حدیث شریف «مَن عَرَفَ نفسَهُ فَقد عَرفَ ربَّهُ».
🆔 @allame_tehrani
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎 خودت را پیدا کن
🎙حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🔉 فایل صوتی سخنرانی (کامل)
📝 فایل مکتوب سخنرانی (PDF)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📽 فایل کوتاهتر (من کیستم؟!)
🆔 @allame_tehrani
🔹علامه طهرانی و فلسفه و حکمت
🔰عدم تضاد بین عـقـل و قـلـب و وحـی
حضرت علّامه أعلى الله مقامه الشّريف همچون ديگر بزرگان علم و معرفت، و بر خلاف ظاهرگرايان، معتقد بودند كه عقل و قلب سليم همان سخن وحى را میگويند، و اين سه هيچ تضادّ و تزاحمى با هم نداشته و محصول قرآن و برهان و عرفان يک چيز بيشتر نيست. و البتّه اين ثمرهٔ عقل و قلب سليم است؛ يعنى عقل برهانى و قلب پاک شده از زنگار كدورتهاى طبيعت و هوى و هوس.
لذا از تنگنظرى نسبت به فلسفه به شدّت نكوهش كرده و طلّاب را به فراگرفتن علوم عقلى امر مىنمودند. و علوم عقلى را نه به عنوان مكتبى در برابر قرآن و عترت بلكه ابزارى لازم و ضرورى براى فهم حقائق قرآنى و روائى دانسته؛ و همانگونه كه در مواضع متعدّدى از «دورهٔ علوم و معارف اسلام» مشاهده مىشود، دربارهٔ فلسفه و حكمت و تثبيت آن مطالبى را مفصّلًاً بيان داشتهاند و بر ضرورت آن تأكيد دارند.
البتّه ايشان از به هم آميختن مسائل پرهيز داشته و از فلسفى كردن مباحث به هر بهانهاى كه هست نيز گريزان بودند، ولى آنجا كه در فهم مطالب طرح مسائل فلسفى لازم بود دريغ نمىنمودند و بقدر فهم مخاطبان مباحث را با زبانى كه براى ديگرانى هم كه از اصطلاحات فنّى فلسفى بىبهره هستند قابل استفاده باشد بيان مىنمودند.
ايشان اثرى مستقل در فلسفه تدوين ننمودند ولى در آثارشان، در مواردى كه متوقّف بر مسائل فلسفى است همچون مباحثى كه پيرامون توحيد و معاد مطرح است، مباحث فلسفى فراوانى به چشم مىخورد. همچون بحث از وحدت وجود و اثبات وحدت شخصى و نفى وحدت تشكيكى در كتاب «مهر تابان»[1]، و بحث از قاعدهٔ بَسيطُ الحقيقةِ كلُّ الأشيآء و پاسخ به شبههٔ ابن كمونه در كتاب «توحيد علمى و عينى»[2]، و نيز اثبات معاد جسمانى عنصرى با هفت مقدّمهٔ فلسفى در كتاب «معاد شناسى»[3]
حضرت آقا در مشى فلسفى خود، بر طريقهٔ مرحوم صدرالمتألّهين كه قهرمان ميدان فلسفهٔ اسلامى و طرّاح حكمت متعاليه است پايدار بوده و وى را مىستودند. و تفكّر عقلانى و سابقهٔ انديشه فلسفى عقلى انسان را مستقيم و غير مستقيم برخاسته از مكتب انبياء الهى شمرده و فلاسفهٔ بزرگ يونانى را از شاگردان بزرگ انبياء و حكماى الهى معرّفى مىنمودند.[4]
و همچنين بر اين نكته تأكيد مىفرمودند كه عالمان والامقام شيعى همواره از متفكّران بزرگ در علوم عقلى بوده و شيعيان هميشه در اين علوم پيشگام بودهاند، و به همين جهت در مواضع متعدّدى از آثار خود به اين مسأله پرداخته[5] و رسالهاى را به معرّفى «افرادى از فقهاء اسلام كه به علم حكمت پرداختهاند» اختصاص دادهاند كه در «جُنگِخطّى۷» ص۳۴۷ تا ص۳۵۶ آمده است.
📚 آیتِ نور، ص 470 تا 471
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- «مهر تابان»، ابحاث فلسفى، ص۱۹۷ تا ص۳۰۱
2. «توحيد علمى و عينى»، تذييل ششم، ص۲۷۸ تا ص۲۹۸
3. «معاد شناسى»، ج۶، ص۱۷۶ تا ص۲۱۰
4. «الله شناسى»، ج۳، ص۳۴۶
5. مانند «روح مجرّد» ص ۱۰۶ و ۱۰۷ و «نگرشى بر مقالهٔ بسط و قبض تئوريک شريعت»، إشكال دوّم
🆔 @allame_tehrani
📝 علامه طباطبایی به روایت علامه طهرانی
🔸بدگوئی از فلسفه و عرفان ناشی از جمود فکری و خمود ذهنی است
استاد علّامه بالأخصّ به قرآن کریم بسیار تواضع و فروتنی داشتند و آیات قرآنیّه را کم و بیش حفظ بودند. و یک نوع عشقبازی با آیات در اثر ممارست و مزاولت پیدا کرده؛ و فی ءَانَآءِ اللَیْلِ وَ أطْرافِ النَّهارِ خواندن قرآن را بهترین و عالیترین کار خود میدانستند؛ و با مرور به آیهای، به آیۀ دیگر منتقل شده و از آن به دیگری و همین طور در یک عالمی از بهجت و مسرّت، به تماشای این جنّات قرآنی فرو میرفتند.
علّامه، نیز نسبت به برخی از متنسّکین که به عنوان مقدّسمآبی، شرع را دستاویز خود قرار داده؛ و به عنوان حمایت از دین و ترویج شرع مبین، تمام اصناف از اولیاء خدا را که با مراقبه و محاسبه سر و کار داشته و احیاناً سجدۀ طولانی انجام میدادند به باد انتقاد گرفته، و اوّل کارشان مذمّت و نقد بر بعضی از بزرگان عرفان، چون خواجه حافظ شیرازی و مولانا محمّد بلخی رومی صاحب کتاب "مثنوی" بوده است؛ به شدّت تعییب و تعییر مینمودند؛ و این طرز تفکّر را ناشی از جهالت و خشکی و خشکگرائی میدانستند که از آن، روح شریعت بیزار است.
و بدگوئی از فلسفه و عرفان را که دو ستون عظیم از ارکان شرع مبین است ناشی از جمود فکری و خمود ذهنی میگفتند؛ و میفرمودند: از شرّ این جُهّال باید به خداوند پناه برد؛ اینان بودند که کمر رسولالله را شکستند.
آنجا که فرموده است: قصَمَ ظَهْرِی صِنْفَانِ: عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ.(1)
و همچنین نسبت به کسانی که دارای قوّۀ عقلیّه بوده و حکمت و فلسفه را خوانده بودند ولی در امور شرعیّه ضعیف بودند، اعتنائی نداشتند و میفرمودند: حکمتی که بر جان ننشیند و لزوم پیروی از شریعت را به دنبال خود نیاورد حکمت نیست.
📚 مهر تابان، ص123
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ «دو طائفه كمر مرا شكستند: اوّل: عالم بیباک، دوّم: جاهل مقدّس مآب.» و نظير اين كلام را أميرالمؤمنين عليهالسّلام در «خصال» باب الإثْنين بيان كردهاند كه: قَطَعَ ظَهْرِي رَجُلانِ مِنَ الدُّنْيا: رَجُلٌ عَليمُاللِّسانِ فاسِقٌ، وَ رَجُلٌ جاهِلُالْقَلْبِ ناسِكٌ؛ هَذا يَصُدُّ بِلِسانِهِ عَنْ فِسْقِهِ وَ هَذا بِنَسْكِهِ عَنْ جَهْلِهِ؛ فَاتَّقوا الْفاسِقَ مِنَ الْعُلَمآءِ وَ الْجَاهِلَ مِنَ الْمُتَعَبِّدينَ؛ اُولَٓئِكَ فِتْنَةُ كُلِّ مَفْتونٍ؛ فَإنّي سَمِعْتُ رَسولَاللّٰهِ صَلَّی اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ يَقولُ: يَا عَليُّ هَلاكُ اُمَّتي عَلَی يَدَيْ كُلِّ مُنافِقٍ عَليمِاللِسانِ.
و در «بحارالأنوار» طبع حروفی، ج2، ص111، از «مُنيةالمريد» روايت میكند كه: قالَ أميرُالْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِالسَّلامُ: قَصَمَ ظَهْرِي عالِمٌ مُتَهَتِّكٌ وَ جاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ؛ فَالْجاهِلُ يَغُشُّ النّاسَ بِتَنَسُّكِهِ وَ الْعالِمُ يَغُرُّهُمْ بِتَهَتُّكِهِ. و در «بحارالأنوار» طبع كمپانی، ج1، ص65، از «غَوالیاللَئالی» نقل كرده است كه: از حضرت صادق عليهالسّلام مَروی است كه فرمود: قَطَعَ ظَهْري اثْنانِ: عالِمٌ مُتَهَتِّكٌ وَ جاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ؛ هَذا يَصُدُّ النّاسَ عَنْ عِلْمِهِ بِتَهَتُّكِهِ وَ هَذا يَصُدُّ النّاسَ عَنْ نُسْكِهِ بِجَهْلِهِ.
🆔 @allame_tehrani
دربارهٔ علم فلسفه.pdf
3.21M
🔰دربارهٔ علم فلسفه
🔹انکار فلسفه، انکار ضروریات قوهٔ عاقلهٔ انسان است
🔹آیات کریمهٔ قرآن دعوت به تعقل مینماید
🔹تعلیم حکمت، از وظائف رسولخدا صلیاللهعلیهوآله در قرآن کریم
🔹طرح مسائل دقیق فلسفی در روایات
🔹برخی از راویان ما، احادیث عمیق و پیچیدهای را روایت میکنند
🔹بسیاری از روایات ائمه علیهمالسلام فراتر از سطح فهم عموم مردم است
🔹ادعای بینیازی از علوم عقلی به واسطهٔ رجوع به ادلهٔ نقلی، مستلزم تناقض است
🔹بدون ورود در مسائل عقلی، چارهای جز تقلید در اصول دین نیست
🔹آثار و برکات «اجتهاد» در مذهب شیعه
🔹علت اینکه طلاب را از علوم عقلیه منع میکنند دو چیز است
🔹عمق مطالب فلسفی روایات، با شرح و تفسیر ادبی به دست نخواهند آمد
🔹بدون حرکت در مراحل «فکریه» و «وجدانیه» نمیتوان به توحید خالص رسید
🔹لزوم بحث و تحلیل معارف دینی برای تودهٔ مردم
▪️طرح برخی از اشکالات مخالفین فلسفه، و پاسخ آن
🔸اشکال اول: «تمامی معارف در کتاب سنت یافت میشود و دیگر نیازی به علوم عقلیه نیست»؛ و پاسخ آن
🔹علوم عقلیه، راه رسیدن به معارف است
🔸اشکال دوم: «یادگیری علوم عقلیه بدعت است»؛ و پاسخ آن
🔹دعوت کتاب و سنت به عقل و تعقل، علم و تعلم
🔹آیا پیدایش هر چیز تازهای «بدعت» است؟
🔹مراد از تصوف و فلسفهای که در برخی از روایات، مذمت شده است
🔹فلاسفهٔ اسلام، پاسداران شرع و شریعت هستند
🔹طلاب علوم دینی بایستی در «حکمت متعالیه» مجتهد باشند
🔸اشکال سوم: «اختلاف نظر فلاسفه، دلیل بطلان فلسفه است»؛ و پاسخ آن
🔹اختلاف آراء، در تمامی علوم شایع است
🔹لزوم پیجوئی حق، در میان آراء مختلف
📚 سرّالفتوح، ص 40 إلی 58
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
🔰دربارهٔ علم فلسفه 🔹انکار فلسفه، انکار ضروریات قوهٔ عاقلهٔ انسان است 🔹آیات کریمهٔ قرآن دعوت به تعقل
📝 گفتاری از مرحوم علامه طهرانی در لزوم فراگیری علوم عقلیه و فلسفه
🔹علوم عقلیه راه رسیدن به علوم اهلبیت
🔹دعوت آیات قرآن به تعقّل و ترتیب قیاسات
🔹بسیاری از روایات ما مشحون به دقیقترین مسائل عقلی است
🔸تناقضگویی صریح مخالفان علوم عقلیّه
و امّا دربارهٔ انتقاد از علم فلسفه باید بگوییم: این نیز خطایی است بس بزرگ، و غلطی بسیار سِتُرگ! زیرا یکی از جهازهای وجودی ما قوّۀ عاقله است که تمام احکام و مسائل خود را در جمیع امور بر آن اساس پایهگذاری میکنیم، و به وسیلۀ آن در ترتیب قیاسهای منطقیّه برای حلّ مجهولات لاتُعَدّ و لاتُحصی استمداد میجوییم؛ و در این صورت چگونه ممکن است علم منطق را که راه ترتیب قیاسات است، ناصحیح شمرد؟! و چگونه ممکن است که فلسفه را که بر اساس برهان روی قواعد و مسائل منطقیّه قرار میگیرد، باطل دانست؟!
مسائل فلسفیّه همچون مسائل ریاضی است که بر مقدّمات و ترتیب قیاساتی است که به بدیهیّات منتهی میشود؛ و در این صورت انکار آن در حکم انکار ضروریّات و بدیهیّات است. مسائل فلسفیّه، مسأله را از مقدّمات خطابیّه و شعریّه و مغالطه و مجادله جدا میکند، و آن را بر اساس برهان که مبنی بر وجدانیّات و اوّلیّات و ضروریّات و بدیهیّات و غیرهاست، قرار میدهد.
آیات کریمۀ قرآنیّه ما را به تعقّل دعوت میکند؛ آیا تعقّل غیر از ترتیب قیاسات است؟!
علم حکمت ما را به حقایق اشیاء و سرّ آفرینش، و عرفان به حضرت باری تعالی شأنه العزیز، و أسماء حسنی و صفات علیای او، و مسألۀ معاد و نظام تکوین و ولایت، و ربط بین ازل و ابد، و هزاران مسألۀ بدیع و زندۀ جهان هستی و کاخ آفرینش آشنا میسازد که: «وَ مَن يُؤۡتَ ٱلۡحِكۡمَةَ فَقَدۡ أُوتِيَ خَيۡراً كَثِيراً»(1)؛ «و به آن کسی که حکمت داده شود، خیر بسیاری به او داده شده است.»
و دربارۀ حضرت لقمان میفرماید: «وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا لُقۡمَانَ ٱلۡحِكۡمَةَ» (2)؛ «و به تحقیق که ما به لقمان، حکمت آموختیم.»
و در بسیاری از آیات قرآن وارد شده است که رسول اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم، امّت خود را تعلیم حکمت میدهد؛ از جمله در دو آیۀ ۱۶۴ از سورۀ آلعمران (٣) و آیۀ ٢ از سورۀ الجمعة (۶۲) وارد است که: «يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَاتِهِۦ وَ يُزَكِّيهِمۡ وَ يُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَابَ وَ ٱلۡحِكۡمَةَ»؛ «آیات خدا را بر مردم تلاوت میکند، و ایشان را تزکیه مینماید، و آنها را تعلیم کتاب و آموزش حکمت میدهد.»
و نیز بسیاری از روایات ما مشحون به دقیقترین مسائل عقلی است؛ و چگونه با عدم آشنایی به مسائل عقلیّه میتوان در این بحر بیکران وارد شد، و حاقّ معانی وارده در آنها را در ابواب مختلفۀ توحید، و فطرت، و قضاء و قدر، و أمر بین الأمرین، و مبدأ و معاد، و حقیقت ولایت، و کیفیّت ربط مخلوق به خالق و غیرها را بهدست آورد؟
راویان احادیث ائمّۀ طاهرین سلام الله علیهم أجمعین، همه یکسان نبوده، بلکه هر یک در مرتبهای خاصّ و درجهای مخصوص بودهاند. و روایاتی که از هشام بن حکم و مؤمنالطّاق و نظائرهما نقل شده است، بسیار دقیق است؛ و به خوبی میرساند که آنان در علوم عقلیّه متضلّع، و به فنون استنباط احکام و قیاسات عقلیّه و جدل و خطابه و برهان واقف بودهاند، و حضرات معصومین با آنها با لسان دیگری بسیار دقیق و عمیق حقایق را بیان میفرمودهاند. فهمیدن این دسته از روایات بدون خواندن فلسفه و آشنایی با علوم عقلیّه محال است.
در مباحث حضرت امام رضا علیهالسّلام با صاحبان مذاهب و ادیان، مطالب دقیق عقلی است که بدون علوم عقلیّه، فقط به مجرّد فهمیدن معانی سطحیّه و ظاهریّهای از آن اکتفا میشود و جان و روح مطلب ملموس نمیگردد. روایات وارده از ائمّه معصومین، غیر از روایات وارده از عامّه و یا اخبار و روایات وارده در سایر ادیان است که همگی بسیط و قابل فهم عامّه میباشد.
و بر این اصل، تقویت فکر و تصحیح قیاس، و به طور کلّی آشنایی با منطق و فلسفه لازم است؛ و قبل از رجوع به این علوم نمیتوان از خزائن علمیّۀ حضرات معصومین که راهنمای وحید مسائل توحیدیّه هستند، طرفی بست.
و چقدر نارسا و نازیباست که بگوییم: "ادلّه نقلیّه ما را کافی است، و روایات وارده ما را مستغنی مینماید، و چه نیازی به علوم عقلیّه داریم؟!"
آخر مگر حجیّت روایات به واسطهٔ برهان عقلی نیست؟! و رجوع به روایات و اسقاط ادلّۀ عقلیّه، جز تناقض و خلف خواهد بود؟!
و به عبارت دیگر: روایات وارده از معصومین قبل از رجوع به عقل و ترتیب قیاس حجیّتی ندارد، و بعد از رجوع به عقل، دیگر فرقی و اختلافی بین این قیاس عقلی و سایر ادلّۀ عقلیّه نیست؛ و در این صورت ملتزم شدن به مفاد روایات و احادیث وارده، و انکار ادلّۀ عقلیّه، موجب تناقض و ابطال مقدّمهای است که با نتیجۀ حاصله از خود آن مقدّمه بهدست آمده است؛ و هَذا مِن أفظَعِ الشَّنائِعِ!
▪️ادامـــه دارد...
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
📝 گفتاری از مرحوم علامه طهرانی در لزوم فراگیری علوم عقلیه و فلسفه 🔹علوم عقلیه راه رسیدن به علوم اهل
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل» ⬇️
و عجیب اینجاست که: از طرفی این مخالفان علوم عقلیّه ادّعا دارند که: «در اصول دین تقلید کافی نیست و راه تعبّد و تمسّک به اخبار بسته است، بلکه باید هر کس از روی یقین و علم، اعتقاد بدان مبانی داشته باشد، و علاّمه حلّی ـ رحمة الله علیه ـ در این مسأله نقل اجماع فرموده است»، و از طرفی میگویند: «ورود در علوم عقلیّه و حکمت متعالیه لازم نیست، زیرا آنچه در بحار بیکران معارف معصومان آمده است، ما را بینیاز میدارد»؛ این گفتار عین تناقض صریح است.
تمسّک به برهان عقلیّ در مسائل اصولیّه، و سپس عزل کردن عقل را در اخبار آحادی که در معارف عقلیّه وارد شده است، و عمل نکردن به آن، عیناً از قبیل باطل کردن مقدّمه است به سبب نتیجهای که از همان مقدّمه استنتاج میشود؛ و این عین خلف و تناقض است.
اجتهاد در مذهب شیعه، موجب حفظ دین از کهنگی و اندراس، و عدم تعبّد به آرایی میشود که در یک زمان در نزد بعضی، از اصول مسلّمه شمرده میشود و در زمان دیگر بطلانش از بدیهیّات محسوب میگردد.
تعبّد به غیر گفتار خدا و رسول خدا و ائمّه اطهار علیهمالسّلام در احکام فرعیّه، موجب سدّ باب اجتهاد و وقوع در مهالک و لغزشگاههایی است که عامّه بدان دچار شدهاند؛ و امّا در احکام اصولیّه تعبّد و تقلید به طور کلّی معنا ندارد و عقل و نقل، حاکم به لزوم رجوع به ادلّۀ عقلیّه هستند.
بنا بر آنچه گفته شد رجوع فلاسفه به ادلّۀ عقلیّه، زیادهرَوی و غلط نیست، زیرا آنها اوّلاً: اثبات کردهاند که حجیّت ظواهر دینیّه متوقّف است بر برهانی که عقل اقامه میکند؛ و عقل نیز در اعتماد و اتّکایش به مقدّمات برهانیّه، فرقی بین مقدّمهای و مقدّمۀ دیگری نمیگذارد. بنابراین اگر برهان بر امری اقامه شد، عقل حتماً و اضطراراً باید آن را قبول کند.
و ثانیاً: ظواهر دینیّه متوقّف است بر ظهوری که در لفظ بوده باشد، و این ظهور دلیل ظنّی است، و ظنّ نمیتواند با یقین و علمی که از اقامۀ برهان بر چیزی بهدست میآید، مقاومت کند؛ پس اگر این ظواهر بخواهند حکم عقل را ابطال کنند، اوّلاً مفاد حکم خود را که حجّیتشان مستند به حکم عقل است، ابطال کردهاند.
▪️ادامهٔ مطلب 👈 «فـایـل PDF»
📚 سرّالفتوح، ص40
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سورهٔ البقرة (٢)، قسمتی از آیهٔ ۲۶۹.
2- سورهٔ لقمان (٣١)، صدر آیهٔ ١٢.
🆔 @allame_tehrani
12.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #تیزر اولین نشست مدرسهٔ عالی أنوارالحکمه | نشست «اصالت وجود»
🕰 زمان:
پنجشنبه ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲، ساعت ۹ صبح
💠 مکان:
دانشگاه تهران، دانشکدهٔ ادبیات
🔹نشانی:
خیابان انقلاب اسلامی، خیابان قدس، روبروی خیابان طالقانی، درب شرقی دانشگاه تهران، بعد ورود اولین چهارراه دست چپ، دانشکدهٔ ادبیات، تالار إقبال آشتیانی
📍«موقعیت مکانی | مسیریاب بلد»
📺 پخش زنده از طریق لینک زیر:👇
https://eitaa.com/anvar_alhikmah/252
▪️جهت کسب اطلاعات بیشتر به آیدی روابط عمومی در برنامهٔ ایتا پیام دهید:
@anvar_alhikmah
@anvar_alhikmah_info
🆔 @allame_tehrani