eitaa logo
کانال علامه طهرانی
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
797 ویدیو
192 فایل
❤️عرفان با طعم زندگی❤️ 💎نشر آثار و معارف منتخب و ناب حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علما و عرفای بالله💎 ادمین: @Ya_bab_allah پیام ناشناس: daigo.ir/secret/allametehrani کانال خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ضرورت اطاعت از ولیّ‌فقیه از دیدگاه مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) ولایت در اصل اختصاص به خداوند متعال دارد و پس از وی به پیامبران و اوصیاء ایشان می‌رسد و اگر به هر علتی دسترسی به ایشان نبود ولایت به فقیه از خود گذشته و به مقام خلوص رسیده می‌رسد و اگر به هر علتی دسترسی به وی نبود به فقیه عادل اعلم و قادر بر اجراء منتقل می‌گردد. معیار تشخیص مصداق این امر از نگاه حضرت علامه تشخیص خبرگان است که افرادی خبره و عادلند و انتخاب ایشان بر دیگران حجت است. پس از اینکه کسی در مقام و جایگاه ولایت قرار گرفت و مردم نیز با او بیعت کردند – بیعت خبرگان (که نمایندهٔ مردمند) بیعت مردم محسوب می‌شود – اطاعت از این ولیّ‌فقیه و رهبر حکومت اسلام بر همه واجب است و اگر حکم نمود حکمش حتی بر دیگر مجتهدان نافذ است. ایشان جایگاه رهبر فقید انقلاب مرحوم آیةالله‌العظمی خمینی و مقام معظم رهبری مدظله‌العالی را در جامعهٔ اسلامی چنین می‌دانستند. در درس پنجم و ششم از کتاب وظیفهٔ فرد مسلمان می‌فرمایند: « بارى مردم آن روز آیةالله خمینى را به حکومت شناختند. وقتى ایشان حاکم مسلمین شد، حاکم مسلمین یک مزایایى و خصوصیّات دیگرى پیدا مى‌کند که دیگر اگر انسان تابحال نسبت به ایشان آن احترامات و آن‏ دقّت در عمل، آن لزوم اطاعت و تبعیّت را نداشت بمجرّد نسبت حاکم، آن وظایف الهى بر گردن انسان مى‏آید، یعنى از همان وقت ایشان شدند حاکم اسلام، یعنى امرش، امر خداست امر رسول خداست. و بر همهٔ مردم واجب است از ایشان اطاعت کنند و تخلّف از آن جایز نیست و ولایت فقیه الآن در صورت بیعت فعلیّت پیدا کرده است، و از مرحلهٔ انشاء به فعلیّت رسیده و حاکم فعلى در خارج متحقّق شده است. در اسلام هم دو حاکم معنا ندارد، هزار نفر مجتهد مى‏توانند در یک زمان باشند ولى حاکم دو تا نمى‏شود. حاکم اسلامى یکى است و حکمش هم نافذ است حتى بر مجتهدین دیگر. اگر حاکم حکمى بکند بر همهٔ مسلمین واجب است اطاعت کنند و حتى بر مجتهدى أعلم از حاکم، یعنى اگر در یک زمانى روى بعضى از جهات حاکم اسلام أعلم نبود، و حکمى کرد، بر مجتهدین اعلم از حاکم هم واجب است از آن حاکم اطاعت کنند. شنیده‏اید که مثلاً در رؤیت هلال اگر حاکم حکم کند امشب اوّل شوّال است بر همه واجب است که از او اطاعت کنند. یعنى حتّى مجتهدین اعلم از او هم فردا باید روزهٔ خود را بخورند.» « گفتیم که: حاکم اسلام واحد است و نمى‏شود در سیطرهٔ اسلام دو تا حاکم باشد. وقتى یکى از مجتهدین حاکم شد حکمش‏ بر تمام افراد مسلمان و حتّى بر مجتهدین دیگر و حتى بر افرادى که از حاکم أعلم‏اند نافذ است. خداوند به جهت حفظ مصالح نظام حکم او را حجّیّت داده است. حالا باید دید وظیفهٔ مجتهدین دیگر چیست؟ مجتهدین دیگر در عبادات و معاملات و حجّ و هر چیزى که راجع به امور شخصى است نمى‏توانند از آن حاکم تقلید کنند، زیرا این امور تقلیدى نیست؛ و تقلید بر مجتهد حرام است، امّا در امور ولائى که راجع به حکومت است، و شرع مقدّس اسلام اختیار آن را به دست حاکم داده است بر همهٔ مجتهدین واجب است تابع باشند، و هر چه او گفت عمل کنند. در امر جنگ، در امر صلح، در اخذ مالیات‏‌ها، در خراب کردن خیابان‏ها، در ترکیب امور ادارات، در قوانین راهنمائى، در نماز عید فطر و قربان، و تعیین روز عید فطر و روز عید قربان، و حکم بدخول شهر و رؤیت هلال و أمثال ذلک که مسائل اجتماعى یکى دو تا نیست الى ما شاء الله بسیار است که اینها باید در جامعهٔ اسلام یک حکم داشته باشد، و هیچ حقّ خلاف ندارد؛ مگر انسان علم به خلاف داشته باشد. مثلاً اگر حاکم اسلام در شبى که معلوم نیست شب آخر ماه رمضان است یا شب اوّل شوّال حکم کرد که: فردا عید است، بر همه واجب است فردا را عید بگیرند؛ و روزه را بخورند. و دیگر نمى‌توانند بگویند: عید بر ما ثابت نیست، چون استصحاب رمضان داریم؛ و در روایات آمده است: صم للرّویة و أفطر للرّویة؛ رسول خدا فرمود روزه بگیرید بدیدن ماه و بخورید بدیدن ماه. نَه، این سخن صحیح نیست زیرا خود رسول‌الله فرمود حکم حاکم حجّت است. این هم کلام رسول خدا است که اگر آن دلیل را با این دلیل ضمیمه کنیم مى‌فهمیم صم للرؤیة و أفطر للرؤیة آنجائى است که حکم حاکم نباشد؛ و امّا اگر حکم حاکم آمد بر آن دلیل حکومت دارد. مردم ایران هم که با آیة‌الله خمینى بیعت کردند براى حکومت، و روز ۱۲ فروردین که همه جمع شدند و بیش از ۹۸ درصد رأى دادند، بر انقراض سلطنت طاغوت و برقرارى حکومت اسلام، این پاى صندوق رفتن که در واقع رفراندم عمومى براى همهٔ افراد سرتاسر مملکت بود، این بیعت بود با حکومت ایشان؛ و اگر ما بیعت را با حاکم لازم بدانیم کما اینکه همینطور هم هست؛ و در حکومت بیعت لازم است، مردم ایران با ایشان علاوه بر اجتهاد و مقامات علمى در آن روز بیعت کردند؛ و از آن روز ایشان حاکم شرع شدند. ⬇️ ادامه در پست بعدی ⬇️ 🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبلی» ⬇️ بنابراین از آن به بعد مجتهدین دیگر از نقطه نظر مدارک شرعى نمى‏‌توانند با ایشان در امور حکومتى مخالفت کنند؛ گرچه آراءشان در مسائل شرعى، و فهم از آیات قرآن و اخبار و أمثال آن محترم است؛ امّا در مسائل سیاسى و اجتماعى و آن مسائلى که راجع به حکومت اسلام است، و حکومت را حکومت واحد مى‏کند، باید تابع حاکم باشند... لذا هر کس از من سؤال مى‌کرد، می‌گفتم: حکم اسلام لازم‌الإجراء است، و الآن آیة‌الله خمینى حاکم اسلام‏ اند، و اوامر ایشان بر همه مطاع است. مالیات‌ها باید داده شود. براى ما که برگهٔ آب و برق و تلفن مى‏آوردند مى‏گفتم: زودتر پول آن را بدهید که شاید دولت به این پول احتیاج داشته باشد، یک قدرى زودتر در صندوقش ریخته شود. وقتى دولت مى‌گوید: مثلاً اجناس در بازار آزاد نباید خرید و فروش بشود، دیگر انسان جایز نیست خرید و فروش آزاد بکند، نمى‏تواند بکند. چرا؟ چون دولت گفته است و دولت را هم حاکم معیّن کرده است و حاکم مى‏گوید: این کار را نکنید. رسول خدا صلّى‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم وقتى حاکمى را براى جائى مى‏فرستادند، اوامر او واجب الإطاعه بود، همه اطاعت مى‏کردند، هرچه مى‏گفت باید مردم بپذیرند، چون حاکم از طرف رسول خدا است. در روایات داریم که فقهاء امّت من و رُوات احادیث ما حجّت خدا هستند از طرف ما بر شما، و ما حجّتیم بر آنها از طرف خدا، کسى که ردّ کند آنها را، ردّ ما کرده است، و کسی که ردّ ما کند ردّ خدا کرده است و کسى که ردّ خدا کند در حکم شرک بالله است. انسان باید تمام این مسائل را مو به مو عمل کند، تا با هواى نفس خداى ناکرده آمیخته نشود؛ من و توئى پیش نیاید. اگر ریاست بدست تو نیفتاد و بدست او افتاد، خوش به حالت که بدست تو نیفتاد؛ اگر بدست تو افتاده بود چطور مى‏شد؟ خدا را شکر کن حالا که او مسؤولیّت را پذیرفته است و بار را تحمّل کرده است تو هم اگر در اخلاص و نیّت خود صاف و صادق باشى چه فرقى مى‏کند، کار بنام تو باشد یا به نام او، مسلمین داراى عزّت و سعادت بشوند، از زیر پرچم کفر بیرون بیایند، پرچم اسرائیلى بر سرشان نباشد، پرچم آمریکائى نباشد، پرچم روسیه‏اى نباشد، عمدهٔ مطلب این است. حالا برنج گران باشد، روغن گیر نیاید، اینها یک مشکلاتى است که خیلى مهمّ نیست؛ شما بگوئید: انسان آخرش از گرسنگى هم بمیرد. غیر از این که نیست. آیا اگر انسان زنده باشد و زیر پرچم آمریکا باشد بهتر است یا بمیرد و زیر پرچم کفر نباشد؟... خداوند مى‏فرماید: «لَئِن شَکَرْتُم لَازِیدَنَّکُم وَ لَئِن کَفَرْتُم إنَّ عَذَابِى لَشَدِید»، حالا که خداوند این موهبت بزرگ را به ما ارزانى داشته است باید قدردانى کرد. و دستورات حاکم اسلام را اجرا نمود، لذا دادن مالیات لازم است. حضور در نماز جمعه واجب است؛ و انسان نباید اشکال کند که من در عدالت امام جمعه شک دارم، امام جمعه را حاکم نصب مى‏کند، و عدالت او بر عهدهٔ حاکم است نه بر عهدهٔ ما؛ چون در هر شهر که یک نماز جمعه بیشتر نمى‏تواند اقامه بشود، و همهٔ افراد هم باید شرکت کنند، و چه بسا همین امشب حاکم اسلام، شخصى را براى امامت نماز جمعه براى فلان شهر مى‏فرستد، مردم چه مى‏دانند که او عادل هست یا نه؟ امّا به اتّکاء گفتار حاکم بر همه واجب است که بیایند و به او اقتدا کنند، و اگر بگویند: ما عدالتش را نمى‌دانیم گناهکارند. در این نمازهاى عادى شناخت عدالت بعهدهٔ ماست و اما در نماز جمعه بعهدهٔ حاکم است، عیناً مانند قاضى را که حاکم معیّن مى‏کند تشخیص عدالتش بعهدهٔ مردم نیست. پس ما باید برویم و در هر نماز جمعه‌اى شرکت کنیم و اوامر حاکم را اطاعت نمائیم؛ و به اندازه‌اى هم که مى‏توانیم بایستى در مسائل جمیلهٔ حکومت اسلام کوشش کنیم و دلسوز باشیم. آن مقدارى که از دستمان برمى‌آید انجام دهیم، آن مقدارى که از فکرمان برمى‌آید ارائهٔ طریق کنیم.» و در همین سخنرانی که چند روزی پس از رحلت بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران رضوان‌الله‌علیه ایراد شده است دربارهٔ مقام معظم رهبری مدظله‌العالی می‌فرمایند: «... از نقطه نظر اینکه عنوان بیعت با ایشان هم بر اساس رهبرى بعد از آیة‌الله خمینى بوده است؛ اطاعت از ایشان هم در امور اجتماعى و سیاسى که لازمهٔ رهبرى است واجب مى‌باشد؛ و ایشان هم بحمدالله فردى است مجاهد و عامل و مدبر و متدین، و بنده گرچه تا بحال ایشان را ملاقات نکرده‏ام؛ ولى یک روز که مرحوم شهید مطهرى آمده بودند به منزل ما، از ایشان سؤال کردم: چه افرادى در شوراى انقلاب شرکت دارند؟ ایشان چند نفر را اسم بردند که یکى از آنها آقاى خامنه‌اى بودند که در آن هنگام چندان هم بین مردم معروف نبودند بعد هم از ایشان پرسیدم: آقاى خامنه‌اى چطور آدمى است؟ گفتند آدم خوب و وزین و عاقل و مدبر و آدم مجاهدى است و خلاصه آقاى مطهرى از ایشان تعریف کرد. ⬇️ ادامه در پست بعدی ⬇️ 🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبلی» ⬇️ و در این هفت هشت ساله که زمام امور بدست ایشان بوده است آنچه به گوش ما خورده خدمات خوبى بوده است چه از نظر خطبه‌هایى که در نماز جمعه ایراد کرده‏اند؛ و چه مسافرت‌هایى که براى اعلاء اسلام و مسلمین انجام داده‏‌اند، خلاصه من‌حیث‌المجموع یک آدم جاافتاده و عاقل و دلسوزیست براى دین؛ و در این کوران انقلاب امتحانات زیادى داده‏اند که نتایج خوبى داشته است؛ و شاید هم بر همین اساس نمایندگان خبرگان ایشان را انتخاب کرده‏اند. چون همین جامعیّت مسألهٔ مهمى است براى عطف نظر و توجه نمایندگان خبره. خبرگان افرادى هستند متخصّص و زحمت کشیده و بعضى از آنها را که من مى‏شناسم آیةالله حاج شیخ احمد آذرى قمى، و آیةالله حاج سیّد مهدى روحانى، و آیةالله حاج شیخ عباس ایزدى نجف‌آبادى اینها همه خودشان مجتهدند، و افراد پاکیزه‌اى هستند به تمام معنى. اینها مردمى هستند سابقه‌دار که چندین دوره درس‌هاى آیةالله بروجردى را دیده‏اند، و از شاگردان ممتاز آیةالله حاج سیّد محمّد داماد بوده‌اند. خبرگان بعنوان نمایندگان هستند از جماعت کثیرى که ایشان را انتخاب کرده‏اند؛ یعنى انتخاب هر خبره بعنوان بیعت جماعت کثیرى است که این شخص خبره بلندگو و وکیل و نمایندهٔ آنهاست. پس انتخاب این خبره و بیعت او در واقع بیعت آن جماعتى است از مردم که این خبره را معیّن کرده‏اند. بنابراین اکثریّت آراء خبرگان که همان اکثریت آراء اهل حلّ و عقد است، اگر بیعت همهٔ مردم نباشد، لااقلّ بیعت اکثریّت مردم با ایشان بعنوان حکومت خواهد بود. و وقتى این بیعت انجام گرفت، آن‌وقت ایشان از طرف اسلام منصوب مى‏شود براى حکومت؛ و مردم باید در امر حکومت و سیاست و تصمیم‌گیری‌هائى که راجع به اصل اجتماع اسلامى است -جز امر تقلید که اختصاص به همان أعلم امّت دارد- از ایشان اطاعت کنند به همان کیفیتى که عرض شد و در اینجا لازم است أعلم امّت این رهبرى را نتفیذ و تأیید کند؛ و برایشان لازم است که امور واقعه را طبق نظر و رأى اعلم امّت به جریان اندازند. در این صورت مردم دیگر نگویند ایشان که در فلان مسأله به ما امر نکرده است. بلکه همینکه ایشان وزیرى را براى امرى مى‏گمارد، و آن وزیر براى خودش مدیر کل و معاون معیّن مى‏کند؛ و آنها هم براى خودشان افراد زیر دستى تا برسد به آن خادم و پاسبان تمام اینها تحت رهبرى و حکومت ایشان حساب مى‏شوند. فلهذا الآن که مثلاً مى‏خواهیم از خیابان عبور کنیم باید متوجّه باشیم که از خط‌کشى عابر پیاده بگذریم، زیرا که حاکم اینطور گفته؛ و باید راننده‌ها متوجّه باشند که وقتى مى‌خواهند ماشین را سر چهارراه متوقف کنند خط عابر را نگیرند و ماشین‌دارهاى مشهد بخصوص نبایستى مارپیچ حرکت کنند بلکه راه را براى عابر پیاده باز بگذارند و او را مقدّم بدارند. اینها همه امور شرعى است، و واقعاً اگر ما در همهٔ این امور دقّت کنیم و وجدان خودمان را با آنها سازش بدهیم، مى‌بینیم که چقدر اسلام در روح ما أثرات مثبت مى‏گذارد؛ و زندگانى دنیائى ما را رو به سعادت و رشد و کمال مى‏برد، و عاقبتمان هم که بجاى خودش محفوظ است. رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم فرمودند: ثلاث لا یغلّ علیهن قلبُ امرءٍ مسلمٍ: اخلاص العمل لله، و النصیحَةُ لأئمّة المسلمین، و اللّزوم بجماعتهم؛ سه چیز است که لازم و واجب است تمام مردمان مسلمان آن را بگیرند و از دست ندهند؛ یعنى هیچ مسلمى نمى‏تواند آن را بپذیرد، و در مقابل این سه امر، هیچ قلب مسلمى نیست که کدر و ناراحت و آلوده باشد؛ بلکه در برابر این سه امر پاک و صاف و خالص است. یکى اینکه انسان عملش را براى خدا انجام بدهد. حساب تو و منى از بین برود، و انسان خودش را یکى از افراد جامعه بداند و به اندازه‏اى که قدرت دارد براى برقراری محور اسلام و حکومت اسلام و مصالح مسلمین تشریک مساعى کند؛ دوم نصیحت به أئمّهٔ مسلمین و زمامداران و امامان و حاکمان آنها، سوم التزام به شرکت کردن در اجتماعات مسلمانان‏». 📚 پرتویی از نورمجرد، ص۱۲۲ (برای اطلاع از تفصیل این مباحث، به کتاب آیتِ‌نور و نورمجرد مراجعه کنید.) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 بیانات مرحوم علامه طهرانی پس از درگذشت رهبر فقید انقلاب دربارهٔ لزوم اجرای حکم حاکم شرع مطاع در تمام زمینه‌های اجتماع عالم اسلام 🆔 @allame_tehrani
🔴 حرمت تضعیف حکومت اسلام مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) معتقد بودند که هر چیزی که موجب تضعیف حکومت اسلام شود حرام است. در کتاب نور مجرد در شرح نصائح مرحوم علامه برای خطبا و مبلغین می‌فرماید: «هفتم: حرمت تضعیف حکومت إسلام؛» مى‏‌فرمودند: امروز پرچم إسلام به دست حضرت آیةالله خامنه‌اى مدّظلّه‌العالى مى‏باشد و هر کس ایشان را تضعیف کند إسلام را تضعیف کرده ‏است و بر همین أساس عمدهٔ سعى و تلاش دشمنان إسلام بر تضعیف ایشان و تضعیف مسألهٔ ولایت‏ فقیه است. وظیفهٔ ما این است که مسألهٔ ولایت‏ فقیه را به طرز صحیح و متقن براى مردم بیان کرده و آنان را آگاه سازیم که تنها راه نجات و برطرف‏ شدن مشکلات و رسیدن به رشد و تعالى، اجراى کامل دستورات إسلام است. و اگر نقص و مشکلى در جامعه وجود دارد منشأ آن ولایت ‏فقیه و إسلام نیست، بلکه ریشه در نقشه‌ها و دسیسه‌هاى أجانب و دشمنان إسلام یا کوتاهى خود مسلمین دارد. مى‌فرمودند: هر عملى که موجب تضعیف حکومت إسلام شود حرام است و انسان حقّ ندارد نقائص حکومت را بالاى منبر بگوید. اگر کسى از مسؤولین عمل خلافى انجام داد و بیان آن موجب تضعیف حکومت اسلام مى‌شود، بیان آن در منبر حرام است؛ و اگر کسى بگوید، با دشمنان إسلام در تضعیف إسلام و ولایت ‏فقیه هم‏ جهت شده ‏است. مى‌فرمودند: اگر عیب و ایرادى در نظام إسلامى مشاهده مى‌شود، باید به مصادر امور و کسانى که احتمال می‌رود بتوانند آن را برطرف سازند گوشزد نمود و حقّ ندارید آن عیب را پخش کنید. بله، اگر مسأله‌اى خلاف شرع باشد و ممکن ‏است مردم در أثر تبلیغات و هیاهو به آن مبتلا شده و از منهاج دین قویم منحرف شوند، مانند طرح استعمارى کاهش ‏جمعیّت و وازکتومى و توبکتومى نمودن مردان و زنان و عقیم و نازا کردن آنان، مى‏توان آن را در منبر بیان کرد و خلاف‏ شرع بودن و عواقب وخیم و ناگوار آن را براى جامعهٔ مسلمین توضیح داد. ولى این معنى را نیز خوب باید تفهیم کرد که این مشکلات به حکومت إسلام برنمى‌گردد، بلکه در أثر سیاست‌ها و توطئه‌هاى شیطانى دشمنان إسلام است که چه ‏بسا با واسطه‌هاى متعدّد اجرا و پیاده مى‌شود، بگونه‌اى که در نزد بسیارى حتّى گمان نمى‌رود که این امر، از نقشه‌هاى شوم و خانمان برانداز استعمار است. مى‌فرمودند: اگر کسى در مجلسى حضور یافته باشد که در آن از نظام اسلامى بدگوئى مى‌شود، اگر می‌تواند دفاع کند واجب است دفاع نماید وگرنه نشستن در آن مجلس جائز نیست. بر همین أساس مى‏ فرمودند: در این زمان که پرچم إسلام به دست رهبر معظّم انقلاب حضرت آیه‌الله خامنه‌اى حفظه‌الله‌‏تعالى بوده و ثقل رهبرى امّت اسلام بر دوش ایشان است و با وجود این همه مخالفین و دشمنانى که دارند، باید براى ایشان در منبرها دعا کرد. و علاوه بر آن در مظانّ استجابت دعا و در دل شب‏ها که دعا مقرون به اجابت است براى ایشان دعا کنید تا خداى تعالى معظّمٌ‌له را از خطرات ظاهریّه و باطنیّه و کید و مکر دشمنان و مخالفین مصون بدارد و ایشان بتوانند در سایهٔ عنایات و تأیید و نصرت پروردگار، حافظ أحکام إسلام باشند.» 📚 پرتویی از نور مجرد، ص۱۲۵ (برای اطلاع از تفصیل این مباحث، به کتاب آیتِ‌نور و نورمجرد مراجعه کنید.) 📍حرمت تضعیف حکومت اسلام و ولایت فقیه 🆔 @allame_tehrani
وظیفهٔ افراد در موارد اختلاف نظرهای سیاسی و اجتماعی با ولی‌فقیه بدیهی است که افراد غیرمجتهد و غیرمتخصص حق اظهار نظر در هیچ مسأله‌ای را ندارند و نیز روشن است که مجتهدین و متخصصین در موارد مختلفی با هم اختلاف نظر دارند. خود مرحوم علامه (قدس سره) نیز بر اساس اجتهاد و تشخیص خود در بسیاری از مسائل آراء و مبانی خاصی داشتند و همچون همهٔ مجتهدان در نقاطی نظر شریفشان با رهبر فقید انقلاب متفاوت بود. سؤال اینست که در این موارد وظیفه چیست؟ و اگر کسی در موردی تشخیصی غیر از تشخیص حاکم حکومت اسلام داشت، چه باید کرد؟ ایشان در پاسخ این سؤال می‌فرمایند: «اگر یک ساختمان را به دست دو معمار یا دو مهندس بدهند که این ساختمان را بناء کنید، و آن دو مهندس و معمار در فنّ خودشان کاملاً متخصّص باشند که لازمهٔ تخصص هم استقلال فکرى است، اگر یکى از آنها نظریه‌اش مثلاً این است که این ساختمان در این موقعیّت و خصوصیّت باید شرقى ساخته بشود، دیگرى نظرش این است که بایستى جنوبى ساخته بشود؛ یا یکى نظریه‌اش این است که اطاقها سه متر و نیم ارتفاع داشته باشد، دیگرى مى‏گوید: باید حتماً دو متر و هشتاد سانت باشد، یکى عقیده‌‏اش این است که من باب مثال پى‌ها را حتماً باید از بتون آرمه بریزیم و دیگرى مى‌گوید نه کافى است که پى‌ها را از همان شفته‌ها آهک بریزیم و بیش از این لازم نیست. در این اختلاف نظرها یا اینکه با همدیگر مى‌نشینند مشورت مى‌کنند و توافق حاصل مى‌شود، یعنى یکى از آنها دیگرى را قانع مى‌کند و با کم و زیاد کردن نقطه نظرها بالأخره روى نظریّهٔ هر دو نفر این نقشه ساختمان امضاء مى‏شود، یا اینکه نه؛ آنها حاضر نمى‏شوند که با توافق یکدیگر این ساختمان بنا شود؛ چون هر دو نفر از آنها یا یک نفر از آنها مستقلّ برأى است؛ و حاضر نیست به هیچ وجه از نظر خودش تجاوز کند. در اینجا اگر بنا شود ساختمان را بدست یکى از آنها بدهند که بنظر او ساخته شود؛ و بالأخره او مهندس و معمار این ساختمان باشد، مى‌خواهیم ببینیم وظیفهٔ آن معمار یا مهندس دیگر چیست؟ او هم أهل خدمت است و مى‏خواهد کار بکند؛ و در این ساختمان عامل مؤثّرى باشد؛ و بالأخره تشریک مساعى کند. من باب مثال ساختمان یک محلّ مقدّسى است یک مسجد است و مى‏خواهد کار بکند؛ وظیفهٔ او چیست؟ یک وقت این معمار دوّم تابع آن معمار اوّلى مى‌شود در تمام آراء که هر چه تو در این نقشه امضاء کردى، من هم امضاء مى‏کنم که این کار مسلّماً کار غلطى است. زیرا بنا بفرض دوّمى هم در این امر متخصّص است، و نسبت به نقشهٔ اوّلى اشکال دارد، آن هم اشکال فنّى، و نمی‌‏تواند از نقطه نظر فکر امضاء کند؛ که اگر امضا کند، خیانت کرده است؛ براى اینکه ممکن است فردا این ساختمان فروبریزد؛ یا براى زلزله استحکامات لازمه پیش‌بینى نشده باشد، یا هوا به اندازهٔ کافى براى مدعوّین و حاضرین نباشد؛ و افرادى خفه شوند، و یا گازکشى‌اش درست نباشد، برق‌کشى‌اش کامل نباشد، و حریق اتّفاق بیفتد. امضاء او یعنى امضاء همهٔ خطرات. بنابراین در موضوعات تخصّصى تبعیّت در رأى و فکر از دیگرى، صد در صد غلط است. هر گونه تخصّصى مى‌خواهد باشد، یعنى انسان بعد از اینکه خودش صاحب نظر شد دیگر نمى‌تواند با بصیرتى که پیدا کرده، تابع رأى دیگرى باشد. بنابراین اگر این معمار طرح‌هاى معمار دیگر را قبول و امضا کند بداعى اینکه مثل نام از جمله معمارین خارج نشود؛ یا ما هم در ردیف معمارین و افراد سرشناس باشیم و أمثال اینها، او خیانت کرده است، پس وظیفه عملى او چیست؟ اینجا به دو نحوه مى‌تواند عمل کند: یکى اینکه بگوید: حالا که او در فکر خودش مستقلّ شد، و این ساختمان بدست او افتاد؟ ما چرا عقب بمانیم؟ چه و چه؟ و شروع مى‌کند به خرابى و فساد؛ در موقع عمل پى‌ها را بَد مى‌کَنَد و به بنّا و عمله دستور مى‌دهد آجرها را خوب کار نگذارند. ملاتها را خوب نریزند، خلاصه دسیسه مى‏کند، رشوه مى‌دهد؛ به سیم‌کش‏ها مى‏گوید سر سیم‏ها را نبندند و ... این هم که معلوم است که خیانت است. نحوهٔ دیگر آن است که مى‏گوید: حالا که من الآن آن نظریّاتم در این خصوص مورد قبول واقع نشد؛ به آن مقدارى که قدرت دارم از کمک به این ساختمان مقدّس خوددارى نکنم؛ من هم مانند یکى از عاملین دیگر مأمور براى عمل و اجراء و تصحیح مى‏شوم؛ لذا با اینکه خودش مهندس است، مى‌آید مانند یک بنّا به کارگرها سر مى‏زند؛ به سیم کش‏ ها سر مى‏زند؛ به عمله‌ها سفارش مى‏کند: آقاجان آجرها را خوب کار بگذارید؛ محکم کارى کنید! اینجا مسجد است، روى سر مردم فرو نیاید، و خلاصه مشغول کار مى‏شود اما بدون اینکه در کادر هدایت و نقشه اساسى، دخالتى داشته باشد. این بهترین کار پسندیده است که در صورتى که از نیروى فکرى او استفاده نشده، عملاً نسبت به پایدارى این ساختمان و برقرارى آن حتى الإمکان کوشش کند، و تمام مساعى جمیلهٔ خود را ابراز نماید... ⬇️ ادامـــه در پست بعدی ⬇️ 🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل» ⬇️ در هر یک از رشته‌هاى تخصّصى مطلب از این قرار است بدون استثناء اجتهاد هم همین است. کسی که مجتهد مى‏شود، مجتهد مطلق، او در امور دینى ذى رأى و ذى نظر مى‌شود، و به هیچ وجه انسان نمی‌تواند مجتهد را از رأیش برگرداند مگر اینکه برود بنشیند با او مباحثه کند که جان من این رأیى که شما دادید بر اساس این مقدّمه، و این روایت، و این دلالت، و اصل بوده است و مثلاً این روایت ضعیف‌السّند است، بدلیل اینکه راوى آن را کشّى و نجاشى تضعیف کرده‏اند و متأخّرین هم او را تقویت نکرده‏اند، پس روایت ضعیف‌السّند فلهذا این‏ فتواى شما صحیح نیست. و در این صورت یا قبول مى‏کند و یا مى‌آید و با انسان مباحثه مى‏کند که آقا شما که مى‌گوئید اینطور و اینطور، حرف شما به این دلیل غلط است. شما این معنى را که از این آیه استفاده کرده‌اید؛ و مى‏گوئید: دلالتش این است، صحیح نیست؛ چون آیه چنین دلالتى ندارد، بلکه دلالت آیه چیز دیگرى است، و شما اینطور خیال کرده‌اید. خوب انسان هم مى‌بیند راست مى‏گوید؛ و انسان اشتباه کرده است... امّا مجتهد بدون اینکه کسى او را قانع کند و بگوید که: در این فتوى اشتباه کردى، از رأى خودش برگردد و تابع مجتهد دیگر بشود جایز نیست، بلکه باید اجتهاد یعنى تخصّص، و تخصّص یعنى بصیرت وجدانى و علم وجدانى، و نور باطنى بر اینکه مطلب از این قرار است. چراغ روشن است. و انسان با دو چشم هم مى‌بیند که الآن چنین است. آن وقت انسان چشمش را به هم بگذارد و بگوید چنین نیست چون فلان کس چنان گفته است؛ این غلط است. این مى‏شود تقلید نسبت به شخص متخصّص و به هم گذاشتن چشم نسبت به شخص بینا و فلهذا مى‏بینم که در اجازهٔ اجتهادى که فقها به شاگردانشان مى‏دهند مى‏نویسند: و یحرم الله علیه التّقلید: یعنى دیگر از این به بعد تقلید بر او حرام است. شخصى که به مرحلهٔ اجتهاد برسد، نه اینکه جایز است اجتهاد کند، بلکه دیگر نمى‏تواند تقلید بکند، تقلید حرام است... مجتهد هم نمى‏تواند تابع رأى دیگرى بشود. این راجع به مسائل کلّى اجتهاد. امّا راجع به حکومت اسلام، گفتیم که: حاکم اسلام واحد است و نمى‌شود در سیطرهٔ اسلام دو تا حاکم باشد. وقتى یکى از مجتهدین حاکم شد حکمش‏ بر تمام افراد مسلمان و حتّى بر مجتهدین دیگر و حتى بر افرادى که از حاکم أعلم‏اند نافذ است. خداوند به جهت حفظ مصالح نظام حکم او را حجّیّت داده است. حالا باید دید وظیفهٔ مجتهدین دیگر چیست؟ مجتهدین دیگر در عبادات و معاملات و حجّ و هر چیزى که راجع به امور شخصى است نمى‌توانند از آن حاکم تقلید کنند، زیرا این امور تقلیدى نیست؛ و تقلید بر مجتهد حرام است، امّا در امور ولائى که راجع به حکومت است، و شرع مقدّس اسلام اختیار آن را به دست حاکم داده است، بر همه مجتهدین واجب است تابع باشند، و هر چه او گفت عمل کنند. در امر جنگ در امر صلح، در اخذ مالیات‏ها، در خراب کردن خیابان‏ها، در ترکیب امور ادارات، در قوانین راهنمائى، در نماز عید فطر و قربان، و تعیین روز عید فطر و روز عید قربان، و حکم بدخول شهر و رؤیت هلال و أمثال ذلک که مسائل اجتماعى یکى دو تا نیست الى ما شاء الله بسیار است که اینها باید در جامعهٔ اسلام یک حکم داشته باشد، و هیچ حقّ خلاف ندارد؛ مگر انسان علم به خلاف داشته باشد.» 📚 پرتویی از نورمجرد، ص۱۲۶ (برای اطلاع از تفصیل این مباحث، به کتاب آیتِ‌نور و نورمجرد مراجعه کنید.) 🆔 @allame_tehrani
🔴 ضرورت هجرت به دارالإسلام و حرمت اولیهٔ توطّن در دارالکفر 📚 پرتویی از نورمجرد، ص۱۱۹ 🆔 @allame_tehrani
⭕️ نمی‌شود دو نفر حاکم باشند... امّا راجع به حکومت اسلام، گفتیم که: حاکم اسلام واحد است و نمى‌شود در سیطرهٔ اسلام دو تا حاکم باشد. وقتى یکى از مجتهدین حاکم شد حکمش‌ بر تمام افراد مسلمان و حتّى بر مجتهدین دیگر و حتى بر افرادى که از حاکم أعلم‌اند نافذ است. خداوند به جهت حفظ مصالح نظام حکم او را حجّیّت داده است... 🔰وظیفهٔ مجتهدین دیگر:👇 https://eitaa.com/allame_tehrani/3063 📚 وظیفهٔ فرد مسلمان در إحیای حکومت اسلام، ص۱۸۲ 🆔 @allame_tehrani
🔴 نفوذ حکم‌ حاکم‌ و لزوم‌ اطاعت‌ مردم‌ از او امّا راجع به حکومت اسلام، گفتیم که: حاکم اسلام واحد است و نمى‌شود در سیطرهٔ اسلام دو تا حاکم باشد. وقتى یکى از مجتهدین حاکم شد حکمش‌ بر تمام افراد مسلمان و حتّى بر مجتهدین دیگر و حتى بر افرادى که از حاکم أعلم‌اند نافذ است. خداوند به جهت حفظ مصالح نظام حکم او را حجّیّت داده است، حالا باید دید وظـیـفـهٔ مجتهدین دیگر چیست؟ مجتهدین دیگر در عبادات و معاملات و حجّ و هر چیزى که راجع به امور شخصى است نمى‌توانند از آن حاکم تقلید کنند، زیرا این امور تقلیدى نیست؛ و تقلید بر مجتهد حرام است، امّا در امور ولائى که راجع به حکومت است، و شرع مقدّس اسلام اختیار آن را به دست حاکم داده است بر همهٔ مجتهدین واجب است تابع باشند، و هر چه او گفت عمل کنند. در امر جنگ در امر صلح، در اخذ مالیات‌ها، در خراب کردن خیابان‌ها، در ترکیب امور ادارات، در قوانین راهنمائى، در نماز عید فطر و قربان، و تعیین روز عید فطر و روز عید قربان، و حکم بدخول شهر و رؤیت هلال و أمثال ذلک که مسائل اجتماعى یکى دو تا نیست الى ماشاءالله بسیار است که اینها باید در جامعهٔ اسلام یک حکم داشته باشد، و هیچ حقّ خلاف ندارد؛ مگر انسان علم به خلاف داشته باشد. مثلاً اگر حاکم اسلام در شبى که معلوم نیست شب آخر ماه رمضان است یا شب اوّل شوّال حکم کرد که: فردا عید است، بر همه واجب است فردا را عید بگیرند؛ و روزه را بخورند. و دیگر نمى‌توانند بگویند: عید بر ما ثابت نیست، چون استصحاب رمضان داریم؛ و در روایات آمده است: صم للرّویة و أفطر للرّویة؛ رسول خدا فرمود روزه بگیرید بدیدن ماه و بخورید بدیدن ماه. نَه، این سخن صحیح نیست؛ زیرا خود رسول‌الله فرمود حکم حاکم حجّت است. این هم کلام رسول خدا است که اگر آن دلیل را با این دلیل ضمیمه کنیم مى‌فهمیم صم للرؤیة و أفطر للرؤیة آنجائى است که حکم حاکم نباشد؛ و امّا اگر حکم حاکم آمد بر آن دلیل حکومت دارد. ✍ حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 وظیفهٔ فرد مسلمان در إحیای حکومت اسلام، ص۱۸۲ 🆔 @allame_tehrani
وجوهات شرعی فقط باید در ید ولیّ‌فقیه باشد... در ضرورت پشتیبانی از حاکم حکومت اسلام می‌فرمودند: تمام اموال خمس و وجوهات باید به حاکم پرداخت شود و دیگران مجاز به گرفتن وجوهات نیستند، مگر مبالغ جزئى که معلوم است حاکم راضى است که به دست دیگر مجتهدین در مصارفش صرف گردد. لذا اگر کسى براى ایشان (علامه طهرانی) خمس مى‌آورد قبول نمى‌کردند و می‌فرمودند: ببرید به دفتر آیةالله خامنه‌اى بدهید. ✍ حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 «نورمجرد»، ج۳، ص۲۲۳ 🆔 @allame_tehrani
🥔 لااقل سیب‌زمینی که می‌توانم برای رزمندگان پوست بکنم مرحوم علامه طهرانی می‌فرمودند: اگر آیت‌الله خمینی امر به جنگ کنند و به اندازهٔ کفایت نباشد یا به شخص من امر به رفتن به جبهه نمایند حتماً می‌روم و حتی اگر نتوانم به خاطر کهولت سن در خط مقدم شرکت کنم، در پشت جبهه می‌نشینم و خدمت می‌کنم. لااقل سیب‌زمینی که می‌توانم برای رزمندگان پوست بکنم. 📚 نورمجرد، ج۳، ص۲۱۴ 🆔 @allame_tehrani
💬 پاسخ صریح رهبر معظم انقلاب... رهبر انقلاب در پاسخ به مرحوم آیت‌الله طبسی که گفته بود بحث اینها (جریان علامه طهرانی) اختلاف فکری نیست بلکه جهت‌گیری‌های سیاسی است، فرمودند: به نظر جهت‌گیری‌های سیاسی اینها هم مشکلی ندارد، آقا سیدمحمدحسین طهرانی هروقت بنده به مشهد می‌آمدم به دیدن بنده می‌آمدند و از من توقع بازدید هم نداشتند و سالی یک نوبت هم که طهران می‌آمدند باز به دیدن ما می‌آمدند الا در سال آخر عمرشان که دوبار به دیدن بنده آمدند که بعد از دیدار آخر که یکی دوساعتی هم طول کشید بعد از چندماه از دنیا رفتند. 📚 جلسهٔ غیرعمومی با حضور هشت تن از مدیران استانی و ملی | 10 فروردین 1392، دارالزهد حرم مطهر رضوی 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 🌷ولادت حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام) حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام) در ۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری چشم به جهان گشودند. در عمر مبارک ایشان اقوال مختلفی ذکر شده، اما مرحوم علامه طهرانی می‌فرمایند: آنچه مسلّم است (حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام) بزرگترین فرزندان حضرت بوده است و بیست و پنج سال از عمرش مى‌گذشته است و داراى زن و فرزند بوده است و در شکل و شمایل، و در اخلاق و رفتار، و در گفتار و کلام شبیه‌ترین مردم به جدّش رسول اکرم صلى‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم بوده است. (مشاهدهٔ متن کامل) 📚 «امام شناسى»، ج‏۱۵، ص۳۱۸ 🆔 @allame_tehrani
💫 عصمت و علوّ مقام حضرت علیّ‌اکبر (علیه‌السّلام) تمام خوبان عالم را جمع کنید یک تار موى حضرت علىّ‌اکبر هم نمى‌شوند. می‌دانید حضرت علىّ‌اکبر که هستند؟ حضرت علىّ‌اکبر در مقام عصمت قرار دارند. و خطاب به آن حضرت عرض مى‌کنیم: جَعَلَكَ مِن أَهلِ البَيتِ الَّذِينَ أَذهَبَ اللَّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطهِيراً.(۱) ▪️مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) 📚 نورمجرد، ج۲، ص۴۵۶ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- قسمتی از زیارت وارده در شب و روز اول رجب و نیمهٔ شعبان که مضامینی عالی در وصف حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام دارد: السَّلامُ عَلَيكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الطَّيِّبُ الزَّكِيُّ الحَبِيبُ المُقَرَّبُ وَ ابنَ رَيحَانَةِ رَسُولِ‌اللَّهِ‏، السَّلامُ عَلَيكَ مِن شَهِيدٍ مُحتَسِبٍ وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. مَا أَكرَمَ مَقَامَكَ وَ أَشرَفَ مُنقَلَبَكَ‏، أَشهَدُ لَقَد شَكَرَ اللَّهُ سَعيَكَ وَ أَجزَلَ ثَوَابَكَ‏ وَ أَلحَقَكَ بِالذِّروَةِ العَالِيَةِ حَيثُ الشَّرَفُ كُلُّ الشَّرَفِ وَ فِي الغُرَفِ [السَّامِيَةِ] كَمَا مَنَّ عَلَيكَ مِن قَبلُ وَ جَعَلَكَ مِن أَهلِ البَيتِ الَّذِينَ أَذهَبَ اللَّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطهِيراً، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيكَ وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ رِضوَانُهُ‏؛ فَاشفَع أَيُّهَا السَّيِّدُ الطَّاهِرُ إِلَى رَبِّكَ فِي حَطِّ الْأَثقَالِ عَن ظَهرِي وَ تَخفِيفِهَا عَنِّي‏ وَ ارحَم ذُلِّي وَ خُضُوعِي لَكَ وَ لِلسَّيِّدِ أَبِيكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيكُمَا.(بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۳۸) 🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
💬 پاسخ صریح رهبر معظم انقلاب... رهبر انقلاب در پاسخ به مرحوم آیت‌الله طبسی که گفته بود بحث اینها (ج
☑️ نائب‌الإمامِ این‌ها پربارتر است... یکی از حاضرین جلسه به نشانهٔ اعتراض گفت: بعضی از این آقایان (شاگردان مرحوم علامه طهرانی) از استعمال کلمهٔ "امام" برای امام راحل امتناع می‌کنند؛ رهبر معظم انقلاب فرمودند: همین نائب‌الإمامی که اینها می‌گویند بسیار از امامی که شما می‌گویید پربارتر است. 📚 جلسهٔ غیرعمومی با حضور هشت تن از مدیران استانی و ملی (اسامی محفوظ) | دهم فروردین 1392 دارالزهد حرم مطهر رضوی 🆔 @allame_tehrani
🔹ما همیشه دنباله‌رو و تأییدکننده هستیم و نمى‌خواهیم جلودار و رئیس شویم... ... والد معظّم رضوان‌الله‌علیه (مرحوم علامه طهرانی) به قدرى بر کتمان این مسائل حسّاس بودند که با برخى از دوستان قدیمیشان که شمّه‌اى از این مسائل را بیان کرده و سعى داشتند ایشان را در سالهاى پس از انقلاب خصوصاً پس از رهبر فقید انقلاب مطرح کنند، در سالهاى آخر عمر قطع ارتباط نموده و به حقیر فرمودند: بنده دیگر با ایشان ملاقات نمى‌کنم، ایشان نباید دربارۀ بنده چیزى ابراز می‌کردند. و فرمودند: ما همیشه دنباله‌رو و تأییدکننده هستیم و نمى‌خواهیم جلودار و رئیس شویم. ✍ حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 نورمجرد، ج3، ص147 🆔 @allame_tehrani
♻️ مجلس شورای اسلامی برای مشورت است و نه قانونگذاری مجلس‌ شورا همانطور که‌ از اسم‌ آن‌ پیدا است‌ و از قرآن‌ مجید گرفته‌ شده‌ برای‌ مشورت‌ است‌ نه‌ برای‌ قانونگذاری‌. عنوان‌ مجلس‌ تقنینیّه‌ به‌ آن‌ دادن‌ از اغلاط‌ است‌. بزرگان‌ ملّت‌ از هر طبقه‌ و دسته‌ بنا به‌ انتخابات‌ در مجلس‌ شورا دور هم‌ جمع‌ می‌شوند، و مذاکرات‌ می‌کنند و نتیجۀ آن را در دست‌ ولیّ‌أمر که‌ همان‌ فقیه‌ روشن‌ضمیر خارج‌ از آز و عاری‌ از هوی‌ و هوس‌ است‌ قرار می‌دهند و او طبق‌ مدارکی‌ که‌ از قرآن‌ و سنّت‌ در دست‌ دارد؛ و بصیرتی‌ که‌ در ادراک‌ حقائق‌ و تشخیص‌ مصالح‌ بدست‌ آورده‌ است‌ و با مقتضیّات‌ زمان‌ تطبیق‌ می‌کند تصمیم‌ می‌گیرد و حکم‌ صادر می‌کند. ✍ حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 نامهٔ نقد و اصلاح پیش‌نویس قانون اساسی 🆔 @allame_tehrani
🔴 به اسم اسلام، کاری را انجام ندهید که در برابر خارجیان موجب ننگ اسلام باشد مرحوم علامه طباطبایی در مصاحبه‌ای که از طرف صدا و سیما با ایشان نمودند، پس از آنکه بر مرحوم شهید مطهری بسیار گریستند، در پایان مصاحبه از استاد خواستند پیامی برای مردم بدهد که فرمودند: «پیام من این است که به اسم اسلام در حکومت اسلام کاری را انجام ندهید که در برابر خارجیان موجب ننگ اسلام باشد» 📚 رسالهٔ نکاحیه، ص194 🆔 @allame_tehrani
🔸غرب‌پرستی و غرب‌زدگی عجیب مرض مهلکی است غرب‌زدگی بلکه غرب‌پرستی؛ این آقایان غرب‌زده تمام اصول عالم غیب را می‌خواهند با فرمول توجیه کنند و در چهارچوبهٔ علوم تجربی زندانی نمایند؛ زهی جهالت! ✍ حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 معادشناسی، ج3، ص197 🆔 @allame_tehrani
🔴 هر روز سران کفر را لعن می‌کنم (مرحوم علامه طهرانی) از شدّت انزجاری که از سردمداران کفر داشتند می‌فرمودند: من هر روز هفت نفر را از رؤسای دوَل کفر چون آمریکا و انگلیس و اسرائیل غاصب را حتماً لعن می‌کنم... ✍ پیام حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی به همایش بزرگداشت مرحوم علامه طهرانی در مشهد مقدس (مـتـن کـامـل) 🆔 @allame_tehrani
🔹ابرقدرت و ابرجنایتکار ... از جملهٔ این الفاظ تعبیر «ابرقدرت» است که برای دول بزرگ کفر به کار می‌رود. ایشان می‌فرمودند: باید گفت «ابرجنایتکار». قدرت متعلق به خداوند است و ابرقدرت خداوند است و کفار در مقابل اسلام و مسلمانان که تکیه به خداوند دارند عاجزند نه قادر، چه رسد به ابرقدرت. وقتی ما از کفار با تعبیر «ابرقدرت» یاد کنیم، خودمان روحیهٔ ضعف و انفعال و ترس را در مقابل کفار در قلوب مسلمانان تزریق کرده‌ایم و اسباب ذلت در برابر ایشان را فراهم نموده‌ایم. ▪️حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 نور مجرد، ج3، ص339 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به یاد دارم یکبار که در محضر سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی رحمة‌الله‌علیه بودیم صحبت از اسرائیل و آمریکا شد، و شخصی به تعبیر مشهور از این دو کشور به "ابرقدرت" نام برد، یکمرتبه ایشان با حالتی که از غیرت و حقانیت و یقین و تعصب برخاسته از واقعیت و حقیقت باشد، فرمودند: آقا ابرقدرت، فقط و فقط اسلام است و بس؛ آمریکا و اسرائیل، در مقابل اسلام و قرآن، اصلاً به حساب نمی‌آیند و نباید از ایشان به ابرقدرت نام برد و می‌فرمودند: اینکه اینها امروزه قدرت و قوّت ظاهری پیدا کردند، و زمین‌ها و شهرهای مسلمانان و فلسطینیان را به تصرف خود درآورده‌اند، از قدرتشان نیست، از خیانت است. 💬 به نقل از یکی از شاگردان 🆔 @allame_tehrani
✍ نظر حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی دربارهٔ انتخابات بسم الله الرحمن الرحیم حضور محترم احبّه و اعزّه از طلّاب معظّم و غیرهم سلام علیکم و رحمةالله و برکاته شرکت در انتخابات لازم و ضروری است و عزیزان به اشخاصی رأی دهند که صلاحیّت تام داشته و در مسیر اسلام و انقلاب حرکت می‌کنند. توفیق همگان را از درگاه ربوبی مسئلت دارم. والسلام‌علیکم اقلّ العباد السید محمدصادق الحسینی الطهرانی 🆔 @allame_tehrani
📜 نامهٔ نقد و اصلاح پيش‌نويس قانون اساسی 💎 تفكيك قوا غلط است؛ كليهٔ قوا بايد در وجودِ آگاه‌ترين مردم و متصل‌ترين آن‌ها به خدا قرار گيرد. پس از انتشار پيش‌نويس قانون اساسی در طليعهٔ انقلاب اسلامی و دستورات رهبر فقيد انقلاب (قدس‌سره) مبنی بر اظهار نظر علماء و انديشمندان نسبت به مفاد اين پيش‌نويس، علامه مؤلف (قدس‌سره) نامه‌ای مشروح در نقد و تحليل آن برای بنيانگذار جمهوری اسلامی و مجلس خبرگان و علمای شهرها ارسال نمودند. 🔰اجمالى از مفاد اين نامه به شرح زير است: ـ در فلسفهٔ توحيدى اسلام، حكم و قانون و قضاء از عالم كلّيّت و تجرّد كه در قلب ولىّ‌خدا است، سرچشمه می‌گیرد و تدريجاً گسترش يافته و اقشار مردم را در بر مى‌گيرد. ـ در فلسفه‌هاى مادّى و قوانين غربى است كه مراكز تصميم‌گيرى از كثرت و افكار عامّهٔ مردم گرچه در نهايت ضعف در تشخیص باشند، شروع مى‌شود. ـ قالب حكومت در اسلام بر اساس رأى‌گيرى و اكثريّت نيست، بلكه متّكى بر تشخيص اهل‌خبره براى يافتن أفضل و أعلم و خدائى‌ترين مردم است. ـ تجربهٔ مشروطه براى ما بس است. ـ رياست در حكومت اسلام اختصاص به ولىّ‌فقيه دارد و ايجاد كانون‌های قدرت دیگر مانند رياست جمهورى، مجلس قانونگذارى و قوّهٔ قضائيّه فقط براى اجراى دستورات ولىّ‌فقيه بايد باشد. ـ قانون اساسى اسلام، قرآن و سنّت است و تدوین هر گونه قانونی به این نام، فقط باید نقش توضيحی داشته باشد. ـ وظيفهٔ مجلس شورى، كارشناسى و تحقيق و مشورت و نتيجه را در اختيار حاكم اسلام قرار دادن است نه قانونگذارى؛ و در صورت تحقّق اين امر، لزوم كانونى به نام شوراى نگهبان نيز منتفى است. ـ نظام اسلامی، نظامی است توحيدی بر پايهٔ فرهنگ اصيل و پويا و انقلابی إسلام كه بر أساس نماز و زكوة و حج و روزه و ولايت بنا شده و وظيفهٔ آن اجرای أحكام اسلام است. ـ موادّ آموزشی و كيفيّت آموزش در مدارس، باید بر اساس تفکر اسلام و دستورات آن طراحی شود. ـ خانواده، واحد بنيادىن جامعه در حكومت اسلام است و مديريّت خانواده بر عهدهٔ مرد است. ـ دولت اسلام طريق استفاده از سرمايه را فقط از راه‌هاى شرعى مولِّد مى‌داند. ـ اعمال قوّهٔ قضائيّه بايستى توسّط مجتهدين جامع‌الشّرائط كه از طرف حاكم منصوب مى‌شوند به انجام برسد، و نيز هر مجتهد جامع‌الشّرائطى در هر نقطه مرجع رسمى تظلّمات است. ـ تشكيل احزاب و اصناف و تشكّل‌هاى اديان رسمى آزاد است مشروط به عدم نقض اصول حكومت اسلام. ـ حاكم و قاضى بايستى مرد باشد. ـ تجديد نظر در قانون قرآنى و اصول حكومت اسلام معنى ندارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰عناوین و مطالب: 🔹انحصار حکومت و ولایت در مبادی عالیه بر اساس فلسفهٔ توحیدی اسلام 🔹فرق بین اسلام و غرب در نوع حکومت 🔹گسترش حکم از مقام توحید به مراتب پایین 🔹اتکاء حکومت اسلام بر حق 🔹تجربهٔ مشروطه ما را بس است 🔹نقش شوریٰ و مشورت در حکومت اسلام 🔹ضرورت استقامت بر اصول اصیل اسلام 🔹منظور از «جمهوریت» در عنوان جمهوری اسلامی 🔹تفکیک رهبری از ریاست جمهوری غلط است 🔹شیوهٔ صحیح برگزاری انتخابات برای تعیین رهبری 🔹انحصار قانون اساسی اسلامی در کتاب و سنت 🔹نقش مجلس شوریٰ در ساختار حکومت اسلام 🔹فلسفهٔ تشکیل جمهوری اسلامی 🔹ضرورت تصریح به «جعفری» و «اثناعشری» بودنِ مبنای حکومتی در قانون اساسی 🔹تصحیح فقراتى از پیش نویس قانون اساسى (تصحیح مبناى حاکمیت، روابط بین‌الملل، خانواده، سرمایه و اقتصاد، آزادى بیان و عقیده، هویّت مجلس شورىٰ، ساختار قوهٔ قضائیه، هویت ریاست جمهورى، ساختار صدا و سیما، فرهنگ‌سازى در جامعه) 🔹حکومت ایران، حکومت اسلام است و عنوان «جمهوریت» برای دخالت تمام افراد برای تشکیل حکومت است 🔹نظام جمهوری اسلامی بر اساس روزه، نماز، حج، زکات و ولایت بنا شده است 🔹اصلاح اصل مربوط به خانواده 🔹اضافه نمودن اصلی برای تصریح به حرمت ربا 🔹اضافه نمودن لفظ «اثناعشری» به «مذهب جعفری» 🔹حق حاکمیت ملی اختصاص به رهبران صادقی دارد که دارای عالی‌ترین مدارج علم و فقاهت بوده و به ولایت رسیده باشند 🔹اصلاح اصلِ «تفکیک قوا» 🔹مجلس شوریٰ، برای مشورت در مصالح و امور مملکتی است 🔹إعمال قوهٔ قضائیه به‌وسیلهٔ مجتهدین جامع‌الشرائط است 🔹شأن مجلس شوریٰ، مشورت و مذاکره است نه قانونگذاری 🔹رئیس‌جمهور همان حاکم شرع مطاع است 🔹رئیس‌جمهور باید از مردان مسلمان شیعه و فقیه عادل جامع‌الشرائط باشد 🔹هر مجتهد جامع‌الشرائطی می‌تواند مرجع رسمی تظلّمات باشد 🔹تجدید نظر در اصول قانون اساسی معنا ندارد 🔹رسانه‌ها تحت نظارت «وزارت امر به معروف و نهی از منکر» قرار می‌گیرند 🔹اضافه نمودن اصلی برای تأسیس «وزارت امر به معروف و نهی از منکر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📥 فـایـل pdf نـامـه 💥تلاش جدّی برای تدوین قانون اساسی 🆔 @allame_tehrani
نامهٔ نقد و اصلاح پیش‌نویس قانون اساسی.pdf
2.59M
📜 نامهٔ نقد و اصلاح پیش‌نویس قانون اساسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای تنظیم و تدوین قانون اساسی کشور دست‌هایی در کار بود که نگذارند قانون اساسی به قانون اسلامی تبدیل شود. وقتی مرحوم علامه این وضع تأسف‌بار را دیدند احساس تکلیف کرده، نامه‌ای را به عنوان پیش‌نویس قانون اساسی بر اساس مبانی شرع نوشتند که اگر به طور جدی مورد توجه قرار می‌گرفت شاهد بسیاری از نابسامانی‌ها نبودیم؛ حقیقتی که بسیاری از سیاسیون الآن بدان معترفند. 📍مشاهده در سایت علوم و معارف اسلام 🆔 @allame_tehrani