⭕️ تا يك ذرّه أنانيّت در انسان هست محال است به حقيقت برسد
حضرت علّامه والد قدّساللـهنفسهالزّكيّة مىفرمودند: راه خدا، راه خاكسارى و مسكنت است. اگر انسان از خوديّت خود تنزّل كند و خود را پائين بياندازد، خداوند ترحّم میكند، ولى اگر از كبر و هستى پوشالى خود تنزّل نكند خدا نيز بر او ترحّم نكرده و از او دستگيرى نمىكند. او در كمال عزّ خود مستغرق است و میگويد: يا تو آقايى يا ما! دو پادشاه در اقليمى نمىگنجند.
مىفرمودند: سالک راه خدا براى وصول به خدا و رسيدن به كمال بايد از همهچيز حتّى از خودش بگذرد؛ تا يك ذرّه إنّيّت و أنانيّت در او هست محال است به شاهراه حقيقت برسد و از شريعهٔ آن ماء معين استفاده كند.
در ترسيم مجازى بودن هستى انسان گرفتار نفس و جلوههاى آن مىفرمودند: سابقا در جشنها و بازىها مرسوم بود كه فيلهاى بادى را هوا مىكردند و وقتى به آسمان نگاه مىكردى، فيلى بزرگ را در وسط آسمان مىديدى! امّا آن فيل، در عالم توهّم فيل بود، سنگينى نداشت، كافى بود سوزنى به آن بزنى تا باد آن خالى شده و ديگر فيلى در كار نباشد. انسان نيز چنين است؛ اگر به جاى عبوديّت و مسكنت، هواى نفس در آن رخنه كند، يك انسان بادى و كاذب از آن مىسازد كه با انسان حقيقى كه تجلّىگاه ولايت حضرت پروردگار است زمين تا آسمان تفاوت دارد.
📚نورمجرد، ج۱، ص۷۲۳
🆔 @allame_tehrani
🔍 سالک بايد خود را از همه پائينتر ببيند
دربارهٔ تواضع به خلق خدا مىفرمودند: به هيچيک از كمالات خود مغرور نشويد! مبادا چون به قرآن و روايات آشنا شدهايد و عبادات و نماز و روزهٔ شما برقرار است و مراقبه داريد بخواهيد به ديدهٔ حقارت به ديگران بنگريد. هرگز! حتّى نبايد خود را از أهل معاصى و آن زن بدكارهاى كه به فحشا مبتلا است بالاتر ببينيد! از ضمير آن زن چه خبر داريد؟ چهبسا در برابر خدا، قلباً منكسر و ذليل است و به درگاه او عجز و لابه میكند كه خدايا ناخواسته مبتلا شدهام و مرا نجات ده! و به بركت همين حال در نهايت موفّق به توبه شود.
كم نبودند از اين دسته، افرادى كه خداوند از آنها دستگيرى كرد و أهل زهد و صلاح شدند. و برعكس، كسى كه خود را أهل طاعت و رستگارى ديده و زهدفروشى میكند مبتلاى به عُجب شده و در امتحانات شكست بخورد و عاقبت به خير نشود! تنها راه نجات اين است كه هميشه كشكول فقر و گدائىاش در دستش باشد و هيچگاه علوّ و سركشى نكند.
📚نورمجرد، ج۱، ص۷۲۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸آیا او به خدا نزدیکتر است یا این؟
🆔 @allame_tehrani
⛔️ به هيچكس نبايد به ديدهٔ حقارت نگريست
كراراً مىفرمودند: نسبت به همهٔ خلق خدا متواضع و فروتن باشيد و نظرتان به آنها نظر مهر و شفقت باشد. مبادا به اين رفتگرهايى كه كوچهها و خيابانها را جاروب مىكشند و آب مىپاشند و زبالههاى منازل شما را جمعآورى مىكنند، به ديدهٔ حقارت بنگريد. از كجا معلوم كه اينها به خدا نزديكتر نباشند؟ اينها شب را براى رفاه و آسايش شما بيدارند و زحمت مىكشند، در اين ظرف زبالهها، نگاهشان به همه چيز مىافتد؛ لذا بايد به آنها احترام بگذاريد و از كمکكردن و إنعام به آنها دريغ نكنيد!
خود ايشان نسبت به رفتگر محلّ سكونتشان عنايت زيادى داشتند و مكرّراً ما را جهت رسيدگى و كمک به منزل ايشان مىفرستادند. حتّى يكى دوبار، با وجود اشتغالات فراوان، خودشان به منزل وى تشريف بردند.
حضرت علّامه والد قدّسسرّه، رفقا و إخوان طريق را به خصوص به تواضع و افتادگى در برابر يكديگر توصيه مىفرمودند و در اواخر عمر شريفشان در يكى از جلسات مىفرمودند: كسى كه خود را قلباً نه از روى تصنّع، از ديگر رفقاى جلسه پائينتر ببيند، از همه بهتر و در پيشگاه خدا، مقرّبتر است.
حضرت امام حسن عسکرى عليهالسّلام مىفرمايند: «وَ مَنْ تَواضَعَ فِى الدُّنْيا لِإِخْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَاللّٰهِ مِنَ الصِّدِّيقينَ وَ مِنْ شيعَةِ عَلىِّبْنِأبىطالِبٍ عَلَيْهِالسَّلامُ حَقّاً.»[۵] «كسى كه در دنيا، برابر برادران خود تواضع میكند، نزد خدا از صدّيقين و شيعيان حقيقى أميرالمؤمنين عليهالسّلام است.»
رفقايى كه در برابر حضرت پروردگار و اخوان دينى خود متواضعتر بودند، عملاً نزد حضرت علاّمه والد محبوبتر بودند. البتّه تواضع أمرى قلبىاست و حقيقتش اين است كه سالک هميشه مراقبه داشته باشد كه براى خود إنّيّتى نبيند و همه را از خدا بداند و اين أمر قلبى براى اهل ظاهر فقط از طريق آثارش قابل شناخت است، ولى أولياء خدا همان قلب را مىبينند و بر همان أساس با افراد مرتبط مىگردند.
يكبار به حقير فرمودند: به فلان شخص بگوئيد شما ديگر در جلسه شركت نكنيد. سپس آثار ناراحتى و تغيّر در چهرهٔ مباركشان آشكار شد و فرمودند: به ايشان بگوئيد: رفقاى ما همه مثل دندانههاى شانه برابر مىباشند و كسى بر ديگرى فضيلت ندارد. اشكال كار شما اين است كه خود را يک سروگردن از ديگران بالاتر مىبينى! و اين خطاست؛ راه سلوک اين است كه انسان خود را از همه پستتر ببيند.
آرى، در سلوک راه خدا، سالكان را كه از روز ألست داغ عاشقى و محبّت حضرت پروردگار را بر دل دارند، نمىتوان حقير و ناچيز شمرد و با اعتبارات موهوم دنيايى يا كمالات عاريهاى بين آنها فرق گذاشت و سالكى را كه به ظاهر وضيع است، لايق سلوک راه خدا ندانست.
حضرت أميرالمؤمنين عليهالسّلام مىفرمايند: لا تُحَقِّروا ضُعَفآءَ إخْوانِكُمْ فَإنَّهُ مَنِ احْتَقَرَ مُؤْمِنًا لَمْيَجْمَعِ اللّٰهُ عَزَّوَجَلَّ بَيْنَهُما فى الْجَنَّةِ إلّا أَنْ يَتوبَ.[۶]«افراد ضعيف از برادران ايمانى خود را تحقير نكنيد؛ زيرا هر كس مؤمنى را تحقير كرده و كوچك شمارد، خداوند عزّوجلّ آن دو را در بهشت با همديگر قرار نمىدهد، مگر اينكه شخص اهانتكننده توبه كند.»
📚نورمجرد، ج۱، ص۷۲۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۵. بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۱۷، باب التّواضع، ح۱
۶. بحارالأنوار، ج۷۲، باب مَن أذلَّ مُؤمناً، ص۱۴۳، ح۶
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️اثر نگاه توحیدی بر تحصیل تواضع
🎙استاد وکیلی (حفظهالله)
❓چرا باید نسبت به دیگران تواضع داشته باشیم؟
انسان اگر توحید را خوب حس بکند و بفهمد که امانتدار است در این عالم، و از خودش استقلالی ندارد، خود به خود ریشهٔ تکبر در وجود انسان میسوزد.
📍متن کامل در لینک زیر:👇
http://erfanvahekmat.com/y/HXo
🆔 @allame_tehrani
💫 بىهوا بودن مرحوم علّامه طهرانی
ذلّ و خاكسارى در برابر حضرت پروردگار در سيره و سيماى حضرت علّامه والد قدّسسرّهالشّريف كاملاً مشهود بود. ايشان ملازمت با فقر و عبوديّت را كيمياى دولت وصال مىدانستند و مهر و شفقت خود را هيچگاه از مردم و رفقاى طريق دريغ نكردند و در پرهيز از هوى و تكبّر و عملى كه بخواهد ايشان را از ديگران متمايز كند، در سلسلهٔ أهل علم و طريقت كمنظير بودند.
مرحوم حضرت آيتاللـه حاج سيّد على لواسانى، تغمّدهاللـهبرحمته، شخصيّتى بودند بسيار عالمشناس، دقيقالنّظر و باتجربه، هميشه مىفرمودند: از ميان علمايى كه ديدهام دونفر بىهوا بودند: يكى حضرت آيتاللـه حاج شيخ مرتضى حائرى و ديگر والد معظّم شما، و والد شما بىهواتر از آقاى حائرى هستند!
📚نورمجرد، ج۱، ص۷۲۷
🆔 @allame_tehrani
💥راه خدا راه تهذيب و فناست نه تقويت نفس
حضرت علّامه والد حتّى امور عادى را كه در بين بزرگان و اهل علم مرسوم بود و رجحان شرعى و إلهى نداشت ترک كرده و مطلقاً إجازه نمىدادند كسى كارى كند كه در آن شائبهاى از أنانيّت براى ايشان باشد. روزى در أيّام كودكى در خدمت ايشان به مجلس ختمى در يكى از مساجد معروف طهران وارد شديم و طبق عادت معهود كه هنگام ورود بزرگان، صلوات مىدهند، يكى از گردانندگان مجلس كه در صحن مجلس بود از ما سبقت گرفت تا وارد مجلس شود و در همين حال صداى خود را بلند كرد و گفت: براى حضرت آيتاللـه، كه ناگهان والد معظّم مچ دست اين آقا را محكم گرفتند و با جدّيت فرمودند: براى من از اين كارها نكنيد.
و نيز روزى در محضرشان به مجلس ختم يكى از علماى عامل از بزرگان طهران در مسجد ارگ رفتيم. هنگام ورود، مسجد مملوّ از جمعيّت بود و علماء و بزرگان دور تا دور مسجد نشسته بودند. ايشان چون ديدند كه دور مجلس جاى خالى نيست، بر خلاف متعارف اهل علم رفتند و در وسط مجلس نشستند. در آن هنگام شنيدم كه شخصى به كنارى خود مىگفت: «اين عالم بىهواست، آمده در ميان مردم عادى نشسته است.» و از اين گونه برخوردها در سيرهٔ عملى ايشان بسيار ديده مىشد. رضواناللـهورحمتهوبركاتهعليه.
📚نورمجرد، ج۱، ۷۲۷
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 آتشِ درون
▪️حضرت آیةالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهاللهتعالی)
@jazbeh_eshgh
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫 توقف ممنوع
▪️حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهاللهتعالی)
@jazbeh_eshgh
🆔 @allame_tehrani
🌸 تبیین استعارهی «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة» در کلام علامه طهرانی
مطلبى لطيف: در استعارهاى كه امام عليهالسّلام بكار برده، و زن را ريحانه خوانده، سرّ عجيبى نهفته است كه تمام سخنان گذشتهٔ ما را از لطافت، رقّت و احساس و ساير صفات زن دربرمیگيرد. زيرا ريحان يعنى گياه خوشبو مانند گل است. و ريحانه در لغت به دسته گياه خوشبو و گياه معطّر معروف میگويند. و شادابى و طراوت وى تا وقتى است كه در بوستان و باغ و بر شاخسار يعنى محيط طبيعى خود بماند، و در كنار درخت و اصل خويش زندگى كند. و به سبب همين لطافت بسيار است كه بادى شديد، گلبرگهايش را مىپراكند و لطافت و بويش را از بين میبرد. و آن را به وادى تباهى میرساند.
همينطور زن، چون قهرمان روئينتن خلق نشده، كه تحمّل شدائد را داشته باشد و مشكلات رتق و فتق امور را تحمّل كند، بايد در گلزار خانوادگى خود به حفظ شخصيّت و كرامت خود بپردازد و از اين حدّ تجاوز نكند.
ولى اگر در اجتماع مردان داخل شود، و در كار آنان دخالت كند، و متصدّى امور مهمّ گردد، باد كشندهٔ مهالک و آفات و انحرافات، بر وى وزيدن گيرد، و وجودش را درهم شكند، و سجاياى فطرى و خدادادى و غرائز لطيف و مناسب در او را از وى بگيرد، و بوى خوش نفسانيش از بين برود. در نتيجه وجود عزيز و صفات ويژه و خلق نيكوى او به پستى گرايد و ضايع گردد؛ و اين مطلب ظلمى نابخشودنى در حقّ او است.
📚 ترجمهٔ رسالهٔ بديعه، ص۱۹۸-۱۹۹
📍نظر به اينكه موضوع «رسالهٔ بديعه» در نوع خود بديع و مبيِّن اشكالات و توهّمات در باب جهاد و قضاوت و حكومت زن میباشد، توسّط چند تن از فضلاء برای استفادهٔ عموم به فارسی ترجمه شده است.
🆔 @allame_tehrani
📗 کتاب «رسالهٔ بدیعه»
🌸 خداوند تحمل امور مشقتبار و كارهای سنگين را از دوش زن برداشته است.
اين رساله كه به زبان عربی تأليف شده است، تفسير آيهٔ «الرجال قوامون علی النساء» میباشد و در آن درسهای استدلالی در مورد جهاد و قضاوت و حکومت زن، بحث در فلسفهٔ حقوق زن و مرد، معنای تساوی حقوق زن و مرد، حدود شرکت زنان در جهاد، روایات و اجماع فقهاء در عدم جواز تصدی مناصب حکومت و قضاوت برای زن و عدم جواز ورود زنان به مجلس شوری بیان شده است.
اين مجموعه شامل مطالب تفسيری، روائی، فقهی، علمی، و اجتماعی بوده و در آن، بمناسبت از ولايت فقيه نيز بحث شده است.
🔰برگزيدهای از عناوين كتاب:
ـ در نظام طبیعی عالم، حقّ هيچ موجودى ضايع نشده است.
ـ اختلاف قواى ظاهرى و باطنى زن و مرد قابل تشكيک نيست.
ـ عدالت، در رعايت ظرفيّت و گنجايش و خصائص وجودى موجودات است؛ لذا تساوى و انتظار یکسان داشتن غلط است.
ـ خداوند تحمّل امور مشقّتبار و کارهای سنگین را از دوش زن برداشته است.
ـ حقّ اوّليّهٔ زن حجاب و پوشانيدن پيكر از ديدگان اجانب است، نه اينكه حقّ اوّليّهٔ او برهنگى است و خدا او را محروم كرده است.
ـ حق اوليهٔ زن خودداری از امور سنگين و پردغدغه است، نه اينكه از انجام آنها محروم شده باشد.
ـ بعهده گرفتن حكومت و قضاوت و نمايندگی توسط زنان، ظلم به خود و جامعه است.
ـ حدود شركت زنان در جهاد.
ـ عدم جواز تصدّى قضاوت و حكومت و إفتاء و نمایندگی مجلس براى زنان.
ـ تحليلى در بحث ولايت و حكومت.
ـ ولايتفقيه در «نهجالبلاغة».
📥 فایل زبان عربی 📥 فایل ترجمهٔ فارسی
🌸 مـطـلـبـی لـطـیـف
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سرّ پیامبر
حضرت فاطمهٔ زهرا سلاماللهعلیها
🎙حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی
🆔 @allame_tehrani
❤️🔥"کیمیای تکامل"❤️🔥
[هدف از مجموعۀ دستورات دین]
لقاء خدا فقط با طلوع نور عشق خدا ممکن است. همهٔ دستورات شرع مقدس مقدمهٔ ظهور این کیمیای تکامل است.
▪️مرحوم علامه طهرانی (قدس سره)
📚نورمجرد، ج۱، ص۴۴۹
❤️ عشق:
http://erfanvahekmat.com/e/jF
❤️🔥 عشق الهی:
https://b2n.ir/eshghe_elahi
🆔 @allame_tehrani
🔹سیر إلی الله و توجه به حقوق انسانها
▪️علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس الله نفسه الزکیّة
برخى گمان مىکنند که سیر و سلوک إلى الله، صرف شرکت در مجالس ذکر و مداومت بر أذکار و أورادى است که از استاد و مربّى خود تلقّى کردهاند؛ و با وجود اینکه سالهاست که در مضمار و میدان مجاهده با نفس قدم گذاشتهاند، هنوز حرکتى نکرده و در همان عالم طبع محبوس ماندهاند. غافل از اینکه سیروسلوک، رعایت و مواظبت بر دقائق و ظرائف أدب عبودیّت و تعامل با موجودات عالم هستى است. سیروسلوک إلى الله انطباق متن زندگى با شریعت محمّدیّه صلوات الله علیه و آله است یعنى جمیع أحوال و أطوار زندگى، از فردى تا اجتماعى، از ارتباط با عیال و فرزند و تدبیر امور منزل تا دیگر امور را بر أساس دین تنظیم کرده و حقوق هر یک را به نحو أتمّ و أکمل أدا کند. و لذا به بهانهٔ سیر و سلوک نمىتوان از حقوق دیگران چیزى را فروگذار کرد.
📚نورمجرد، ج۱، ص۵۳۰
سیر و سلوک
رعایت حقوق
حقوق خانواده در کلام ابن فهد حلی
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹اولین قدم در راه خدا
🎙حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهاللهتعالی)
@Nooremojarrad_com
💥باید مجاهده کرد...
🆔 @allame_tehrani
🔆🌷جلوۀ نور حضرت صدّیقۀ طاهره سلاماللهعلیها در هنگام ولادت🌷🔆
▪️حضرت امام صادق علیهالسلام:
فلَمَّا سَقَطَتْ إِلَى الْأَرْضِ أَشْرَقَ مِنْهَا النُّورُ حَتَّى دَخَلَ بُيُوتَاتِ مَكَّةَ وَ لَمْ يَبْقَ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا غَرْبِهَا مَوْضِعٌ إِلَّا أَشْرَقَ فِيهِ ذَلِكَ النُّورُ.
وقتی حضرت زهراء سلام الله علیها به دنیا آمدند، نور از وجود ایشان ساطع و در همۀ خانههای مکّه وارد شد، و در شرق و غرب زمین محلّی نماند مگر اینکه آن نور در آنجا تابید.
📚«الأمالی» شیخ صدوق، ص۵۹۴
@nooremojarrad_com
🆔 @allame_tehrani
✨حقّ عظیم حضرت صدّیقۀ طاهره سلاماللهعلیها✨
▪️آیةالله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (قدّس سرّه):
اگر از فضائل حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نبود جز این روایت که: آن حضرت محبّان خود و محبّان ذریّۀ خود و بلکه محبّانِ محبّان خود را شفاعت میکنند، همین برای شیعه کافی بود که حقّ تعظیم آن حضرت و بزرگداشت ولادتشان در حدّ توان را اثبات کند، و بعد از آن به کوتاهی نسبت به آن حضرت اعتراف نماید؛ چرا که بعضی از حقوق أدا شدنی نیستند حتّی اگر انسان نهایت تلاش خود را به کار برد.
📚«المراقبات»، ص۶۷
@nooremojarrad_com
🆔 @allame_tehrani
صلوات خاصهٔ حضرت زهرا سلاماللهعلیها.mp3
2.57M
🌷صلوات خاصهٔ حضرت زهرا🌷
(سلام الله علیها)
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ
فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَ نَبِیِّکَ
وَ اُمِّ اَحِبّآئِکَ وَ اَصْفِیآئِکَ
الَّتِى انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَ اخْتَرْتَها عَلَىٰ نِسآءِ الْعالَمینَ
اللّٰهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها
وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّها
وَ کُنِ الثّائِرَ اللّٰهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها
اللّٰهُمَّ وَ کَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدىٰ
وَ حَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ
وَ الْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْاَعْلیٰ
فَصَلِّ عَلَیْها وَ عَلَىٰ اُمِّها [خَدیجَةَ الکُبْریٰ]
صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ تُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها
وَ اَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هـٰذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ.
🎙حاج علیاصغر انصاریان
📚 مفاتیح الجنان
📹صلواتخاصه(آیةاللهفاطمینیا)
📜زیارت حضرتزهرا سلاماللهعلیها
🆔 @allame_tehrani
✨مقام حضرت زهرا عليهاالسّلام در أعراف✨
...ولی در اينجا يك نكته بايد ذكر شود، و آن اينستكه: مقام حضرت صدّيقۀ كبری فاطمۀ زهرا سلاماللهعليها كجاست؟ آيا آنهم بر اعراف است، و يا در مراتب و درجات پائينتر؟
هيچ شكّی نيست كه آن مقام مقدّس نيز در طراز مقام فرزندانش از پيشوايان و ائمّۀ اهل بيت است، و علّت آنكه در اين روايات تصريح به وقوف آنحضرت بر اعراف نشده است، به جهت آنستكه ضعفاء عقول حقيقتاً اعراف را كوهی مثلاً به مثابۀ جبال دنيا تخيّل میكنند، و بنابراين صعود آن مخدّره بر فراز كوه و تلّ، منافی مقام حيا و عصمت است.
كما اينكه در بعضی از روايات سابقاً داشتيم كه با آنكه حال آن بیبی در محشر و سائر مشاهد با ائمّه يكسان است، و با آنكه آن مخدّره نيز بر بالين هر شخص محتضر هنگام مرگ حاضر میشود، ولی در روايات احتِراماً لِجَلالها نامشان را نبردهاند، و مخصوصاً در روايات ذكر شده كه برده نشدن نام به علّت قصور ادراک و فهم عامّه است.
زيرا آنان نمیدانند كه در مقام عالی اعراف كه از بهشت عالیتر است و حجاب اقرب است، عنوان اُنوثيّت در مقابل ذكوريّت نيست؛ همۀ اين عناوين برداشته میشود، اين عناوين متعلّق به پائين اعراف و متعلّق به بهشت و دوزخ است، و لذا نام مقدّس آن بیبی منطوی در عنوان رجال آمده است در اين آيۀ مباركه: وَ عَلَي الاعْرَافِ رِجَالٌ.
همچنانكه بدون شبهه نام آن بیبی منطوی در عنوان رجال است در آيۀ مباركۀ نور:
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ و يُسَبِّحُ لَهُ و فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَـٰرَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللّٰهِ وَ إِقَامِ الصَّلَو'ةِ وَ إِيتَآءِ الزَّكَو'ةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَـٰرُ. [۱]
«در خانههائی كه خدا رخصت داده است كه رفعت يابد و نام او در آنجاها برده شود، تسبيح خدا را مینمايند در صبحگاه و شبانگاه مردانی كه هيچ كسب و تجارتی آنان را غافل نمیدارد از ياد خدا، و نه از إقامۀ نماز و نه از دادن زكوة. و از روزی كه دلها و چشمها از آن روز در وحشت و اضطراب است در واهمه و دهشت هستند.»
باری، مجال ضيق است كه در اين باره قدری بيان و قلم را گسترده داريم، تا اخلّاء روحانی و برادران ايمانی بدانند كه مقام و درجۀ اين زن كه افتخار هزاران پيغمبر و امام، و شفيعۀ صدّيقان و شهيدان و پيامبران اولواالعزم است، تا چه حدّ و چه غايت است! او سرّ رسول الله است، او جوهره و سلالۀ نبوّت است، كه رسول خدا دست او را میبوسيد، و بر جای خودش مینشاند، و پيوسته در بيتش میرفت، و هر وقت از سفر و غزوه مراجعت میكرد، اوّل به ديدن او در خانۀ او میرفت.
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قدس سره)
📚 معادشناسی، ج۱۰، ص۶۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- آيۀ 36 و 37 از سورۀ 24: النّور
🆔 @allame_tehrani
🌷صلوات محییالدّین بر حضرت صدّیقۀ کبریٰ سلاماللهعلیها
وَ (صَلَواتُ اللّٰهِ وَ مَلَآئِکَتِهِ وَ حَمَلَةِ عَرْشِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ مِنْ أَرْضِهِ وَ سَمآئِهِ) عَلَی الْجَوْهَرَةِ الْقُدْسیَّةِ فی تَعَیُّنِ الإنْسیّةِ.
صورَةِ النَّفْسِ الْکُلّیَّةِ، جَوادِ الْعالَمِ الْعَقْلیّةِ، بَضْعَةِ الْحَقیقَةِ النَّبَویَّةِ، مَطْلَعِ الأنْوارِ الْعَلَویَّةِ، عَیْنِ عُیونِ الأسْرارِ الْفاطِمیَّةِ.
النّاجیَةِ الْمُنْجیَةِ لِمُحِبّیها عَنِ النّارِ. ثَمَرَةِ شَجَرَةِ الْیَقینِ، سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینِ. الْمَعروفَةِ بِالْقَدْرِ، الْمَجْهولَةِ بِالْقَبْرِ. قُرَّةِ عَیْنِ الرَّسولِ، الزَّهْرآءِ الْبَتولِ؛ عَلَیْها الصَّلَوةُ وَ السَّلامُ. (۱)
«درود و تحیّات بیشائبۀ خداوند، و فرشتگان او، و حاملین عرش او، و جمیع عالم آفرینش او، از زمینی او و آسمانی او، بر آن پاکیزه گوهر قدس باد، که با تجرّد قدسیّه در هیئت انسیّه، عالم بشریّت را زینت داده است.
آن حقیقت طاهره، خود صورت نفس کلّی و بخشنده و نیرو آورندۀ عالم عقلی است. پارهای از حقیقت احمدی، و مَطلَع و مَشرِق انوار علوی است. و اصل و منبع سرچشمههای اسرار مکنونۀ فاطمی است.
رستگار و آزاد کنندۀ محبّین خود از آتش است، و جوهرۀ ثمرۀ درخت معرفت و یقین، و بزرگ بانوی بانوان عالمین. قدرش معلوم و معروف، و قبرش پنهان و مجهول است. نور دیدۀ رسول الله، و نام گرامی و لقب سامیاش فاطمۀ زهراء، و بتول عذراء است؛ که درود و سلام خدا بر او باد.»
📚معادشناسی، ج۱۰، ص۶۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- جزو صلوات معروفهٔ محیىالدّین عربى است که ملا محمّدصالح موسوى خلخالى آنرا ترجمه و شرح کرده، و در قطع جیبى بنام «شرح مناقب» به طبع رسیده است؛ ص ١٧١ و ١٧٢.
🆔 @allame_tehrani
🌷أشعار مرحوم کمپانی دربارۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
أُمُّ أئِمَّةِ الْعُقولِ الْغُرِّ بَلْ
اُمُّ أبیها وَ هْوَ عِلَّةُ الْعِلَلْ
روحُ النَّبیِّ فی عَظیمِ الْمَنْزِلَه
وَ فی الْکِفآءِ کُفْوُ مَنْ لا کُفْوَ لَهْ
تَمَثَّلَتْ رَقیقَةَ الْوُجودِ
لطیفَةٌ جَلَّتْ عَنِ الشُّهودِ
تَطَوَّرَتْ فی أفْضَلِ الأطْوارِ
نَتیجَةُ الأدْوارِ وَ الأکْوارِ
تَصَوَّرَتْ حَقیقَةُ الْکَمالِ
بِصورَةٍ بَدیعَةِ الْجَمالِ
فَإنَّها الْحَوْرآءُ فی النُّزولِ
وَ فی الصُّعودِ مِحْوَرُ الْعُقولِ
یُمَثِّلُ الْوُجوبَ فی الإمْکانِ
عَیانُها بِأحْسَنِ الْبَیانِ
فَإنَّها قُطْبُ رَحَی الْوُجودِ
فی قَوْسَیِ النُّزولِ وَ الصُّعودِ
وَ لَیْسَ فی مُحیطِ تِلْکَ الدّآئِرَهْ
مَدارُها الْأعظَمُ إلّا الطّاهِرَهْ (۱)
«او مادر امامان عقول روشن و درخشان است، بلکه مادر پدر خودش است، در حالیکه آن پدر علّة العلل است.
او در اَرزندگی مقام، روح پیامبر است. و در همسری و همتائی همتای کسی است که همتا ندارد.
او در ظرائف و رقائق وجود، متمثّل گردیده است، و لطیفهای است که از مقام شهود و ادراک بسی بالاتر است.
او در با فضیلتترین اطوار، صورت گرفته است، و نتیجه و خلاصۀ ادوار و اکوار است.
حقیقت کمال در بیسابقهترین صورت زیبای خود شکل گرفته است.
او در عالم نزول، حوراء است و در مراتب صعود، محور عقلها و اندیشهها.
او با واقع و عیان خود، به احسن بیان و بیّنه، عالَمِ وجوب را در عالم امکان تمثیل کرده است.
او قطب آسیای عالم وجود است، چه در قوس نزول و چه در قوس صعود.
آری! در محیط این دائرۀ نزول و صعود، مدار اعظم و اوسعی غیر از فاطمۀ طاهره نیست.»
📚معادشناسی، ج۱۰، ص۶۷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- «انوار قدسيّه» آيةالله شيخ محمّدحسين اصفهانی كمپانی، ص31
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صلوات جناب محییالدین ابن عربی بر حضرت زهرا سلاماللهعلیها
🎙مرحوم مؤذن زادهٔ اردبیلی
🌷متن و ترجمهٔ صلوات
🆔 @allame_tehrani
🔑 مراقبهٔ تام؛ کلید رشد و پیشرفت
✅ مراقبه؛ غیرت بر انجام ظرائف و دقائق
✍ حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدحسن وکیلی (حفظه الله)
مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) در بیانی فرموده بودند:
«سیر و سلوک و حقیقت ایمان و تقوا فقط به نماز و عبادت نیست بلکه به مراعات کردن ظرائف و ریزهکاریهاست.»
در یکی از سخنرانیهای خود دربارۀ «مراقبه» مطالب بسیار ارزشمندی دارند که واقعاً موجب تنبه است و به ما میفهماند در امر سلوک هم اگر انسان نسبت به همهٔ دقائق غیرت ورزید امید توفیق و به ثمر رسیدن هست وگرنه دستش خالی میماند. قسمتهائی از این فرمایش را با هم مرور کنیم؛ ایشان میفرمایند:
پیمودن راه خدا به حرف و گفتار نیست؛ این توأم با عمل است و هر مقداری که انسان عمل کند ناجح و صاعد است و به هر مقداری که عمل نکند عقب افتاده... سلوک عبارت است از عمل! سلوک راه خدا عمل است! سالک یعنی کسی که قدم راستین در راه میگذارد و از همهٔ این کارهای او مهمتر توطین نفس است که در اوّل وهله باید کمر ببندد و خودش را محفوظ بدارد -به حول و قوّهٔ خدا- از همهٔ آفات و عاهاتی که در این طریق است. یک: زیادهروی در غذا و خوراک و لذات مادّی است؛ سالک نباید غذا زیاد بخورد، نباید پُر بخورد، تا گرسنه نشده نباید غذا بخورد؛ گوشتخوردن و تخممرغ و روغنیجات و غذاهای سنگین که بر معده سنگین است، بر کبد و کلیه سنگین است اینها زیادش ضرر دارد؛ تَفَکُّه، تفنّن، سورچرانی، عیشرانی، اینها ضرر دارد.
و مرحوم قاضی -رحمة الله علیه- به شاگردانش دستور میداده غذا برای تفكّه(۱) نخورید! ... و سکوت کردن و حرف بیجا نزدن و زیاد صحبت نکردن، بلکه از صحبتهای عادی اجتناب کردن، این برای سالک جزء دستورات حتمی است.
سالک باید صحبت نکند، نه اینکه بگوید: مثلاً ما مینشینیم با همدیگر دو نفر رفیق، اینطرف آنطرف صحبت میکنیم، از زمین و آسمان و شرق و غرب و سیاست و اینطرف و آنطرف، و بعنوان اینکه مثلاً ما دو نفر رفیق هستیم و همدل و هممسلک اینها ضرر ندارد، نخیر! خیلی ضرر دارد! و بکلّی ساقط میکند و از بین میبرد من حيثُ لا يَشعُر!
این آیةالله آقای حاج شیخ محمدتقی بهجت فومنی (که الآن الحمدلله در قید حیات هستند و در قم مشرّفند) ایشان از شاگردان مرحوم قاضی بودند و در همان زمان جوانی و صباوت و اینها که در مدرسه «سیّد» حجره داشتند - و ظاهراً هفت سال هم در همان مدرسه بودند - بقدری در مراقبت و سکوت ایشان رعایت داشتند که طلبهای در مدرسهشان ایشان را نمیدید!
آقای حاج شیخ عباس قوچانی -رحمة الله علیه- که یک سال و چند ماهی است به دار ابدی رحلت کردهاند ایشان میفرمود که: ما در مدرسهٔ «سیّد» حجره داشتیم با ایشان (البته دو حجره) و وقتی که آقا شیخ محمدتقی خدمت مرحوم قاضی - رحمة الله علیه - رسید و دستورات گرفت ایشان همیشه دیگر عبا را به سر میکشید وقتی که از مدرسه میخواست برود برای درس و برگردد؛ که در راه کسی اصلاً با او برخورد نکند و صحبت نکند و او را به سلام و علیک مشغول نکند. و بعد میفرمودند ایشان که: بقدری ایشان در این مراقبه شدید بود که وقتی میخواست بیاید توی مدرسه و برود به حجرهاش، از آن دری که خلاصه دالانِ پشت مدرسه، که بطرف اطاق بالا و فوقانی پله داشت از آنجا میرفت نه از توی صحن مدرسه، که به کسی برخورد نکند. و اینها هم مال یکی و دو روز نیست، مال هفت سال تمام است، ایشان این کار را میکرد! و خُب نتیجهاش را هم خودشان میبردند.
... سکوت یکی از دستورات اساسی این راه است؛ اگر انسان سکوت نکند مطلقاً تمام دارائیهای نفس و مکتسبات نفس از بین میرود. نفس زحمتی کشیده ذکری میگوید، عبادتی دارد، من باب مثال شبی تا به صبح إحیاء داشته، خُب این نفس کسب میکند دیگر، اگر سکوت کرد آن برایش محفوظ میماند؛ و این نفسش همان طور مکتسباتش محفوظ میماند و آرام و با سکینه، این دنبال مکتسبات جدیدی میرود. و اما نه اگر سکوت نکرد تمام نفسش به هم میخورد آشغال و هر کثافاتی که در نفسش هست دو مرتبه اینها به هم میخورد و آب صافی نفس و روحش دو مرتبه آلوده میشود و خودش هم نمیفهمد به حسب ظاهر.
و اما میگوید که: چه کنیم که پیشرفت نداریم؟ چه کنیم که ترقی نداریم؟ چه کنیم تکامل نداریم؟ این برای همین جهت است که آنچه را که کسب میشود اینها از یک جای دیگر هدر میرود. مثل مخزن دو سوراخه است که از یک سوراخ آب وارد میشود و از یک سوراخ هم آب خارج میشود؛ خُب در تمام مدت عمر اگر در این مخزن آب وارد بشود چیزی نمیماند...
(ادامه دارد...)
📚 غیرت حسینی و عفت زینبی، ص۵۳-۵۵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- لذت بردن و خوشگذرانی
⬇️ ادامـــهٔ مطلب ⬇️
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ پست قبلی ⬇️
... و دوام ذکر یعنی پیوسته انسان در دلش باید یاد خدا باشد و به فکر خدا باشد و وجب به وجب از ساعاتش مورد نظرش قرار بگیرد، چقدر از عمرم گذشته؟ و نمیدانم چقدر باقی خواهد ماند یا که سر آمده؟ افرادی مثل ما بودند و حرکت کردند و رفتند و رسیدند، هزاران نفر هم مثل ما بودند و پایشان در گِل فرو رفته و گیر کرده و هی به «سَوْف» و «سین» و «لیت» و «لعلّ» گذراندند و عمرشان سرآمده و بالأخره رفتند با دست خالی!
و این مراقبه که عبارت است از این امور، اینها حکم پرهیز و شرائط دارد برای آن مریضی که در تحت معالجهٔ پزشکی است؛ و آن دارویی که به او میدهد، دوایی که به او میدهد، عملیّهای که میخواهد انجام بدهد، این متوقف بر این است که این مثلاً مریض قبل از عمل چیزی نخورد؛ اگر یک قدری چیز بخورد یا اینکه آب در معدهاش باشد، خُب در اثر آن داروی بیهوشی ممکن است خفه بشود؛ و این میگوید نباید چیز بخوری! در بالای تختش هم شب میزنند که صبح ناشتا! هیچّی نباید بخوری! حالا این نمیتواند بگوید یواشکی ما اینجا حالا یک قُلُپ آب میخوریم یا فلان میکنیم، إنشاءالله او نمیفهمد...
سکوت که انسان میکند افکارش جمع میشود در خودش؛ آن مطلوبی که در انسان هست و متفرّق است و به صورتهای شکسته و کثیر جلوه میکند، اینها همه کم کم جمع میشود، و بواسطهٔ آرام گرفتن نفس در اثر سکوت آن شکستگیها و موجها از بین میرود؛ انسان نفس را تماشا میکند که این آب در نفس آرام گرفته و ساکن و صامت عکس ماه و خورشید در او میدرخشد. و اما نه، اگر انسان سکوت را رعایت نکرد و چشم به هر جا دوخت و زبان به هر جا باز شد و هر سخنی از دریچهٔ گوش به ذهن رسید، این ذهن همینطور در این عالم پخش و پلاست؛ جلوههای خدا را در هر موجودی میبیند، ولی کور او را جلوه نمیبیند، و به صورتهای شکسته و درهم «أَأَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ»
این دیگر تا آخر عمر بصورت همین تفرقه زندگی میکند و به نام سلوک و عرفان دلخوش است؛ این فقط دلخوش است!
و هیچ هم بدست نمیآورد و با حسرت هم میرود؛ چون نفسش در مراحل تکامل قدم برنداشته، این از عمل به لفظ اکتفا کرده، این از خوردن شیرینی به شنیدن و حفظ کردن لفظ عسل و حلوا إكتفا كرده، این بجای خوابیدن و معالجهٔ بیمارستان به رجوع به طبیب و گرفتن نسخه و در جیب گذاشتن اکتفا کرده، این هیچ به جایی نمیرسد؛ نه اینکه تنها به جائی نمیرسد، عقباتی که انسان در پیش دارد اینها شوخی نیست!...
یعنی میخواهم عرض کنم که انسان باید دنبال بکند و بدون دنبال کردن به جائی نمیرسد، انسان زیاد کار میکند و خسته میشود، چون شرایط دارد؛ چراغ که میخواهد روشن بشود حتماً باید تمام سلسله و اسباب باشد، کارخانه باشد، سیمکشی باشد، کنتور باشد، مُعدِّل باشد و مثلاً فرض کنید خازن باشد، ترانسفور ماتورهای مختلف باشد، تا اینکه برق را بیاورند تا اینجا، اما اگر همهٔ این جهات درست باشد ولی این سیمی که در دست ماست و باید یک فشار کوچک به او بدهیم اینکار را نکنیم، هیچ اتصالی برقرار نشود، تمام آن زحمات همه هدر است دیگر! پس این هم باید رعایت کرد!...
اگر این طور عمل کردیم به مقصد میرسیم و الّا معطّلیم. اسم سالک به خود بستن کار را دوا نمیکند، بایستی که حقیقتاً انسان تسلیم باشد در مقام ولایت، و روحش حقاً باید خاضع باشد... من عرض کردم به بعضی از رفقا که ما الآن که سنّمان شصت و هفت سال است و موهای صورتمان همه سفید و دیگر چندین مرتبه رفتیم و برگشتیم دیگر! ما چندین مرتبه مرضهای مهلک که تحقیقاً مهلکِ مهلک بوده رفتیم و برگشتیم و الآن دیگر یک عمرهای چند روزی است، ما الآن در تحت حسابیم! و خداوند یک حسابهایی دارد از ما میکشد اصلاً باور نمیکنید! باور نمیکنید! من برای شما بگویم باور نمیکنید. وقتی ما خودمان این طور در تحت حسابیم و نسبت به حسناتی که انجام دادیم (نه سيّئات!) داریم حساب باید پس بدهیم و حساب هم خیلی مشکل است! ... »(۱)
(ادامه دارد...)
📚 غیرت حسینی و عفت زینبی، ص۵۵-۵۷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- سخنرانی در مشهد مقدس، روز سوم شوال ۱۴۱۱ هجری قمری.
⬇️ ادامـــهٔ مطلب ⬇️
🆔 @allame_tehrani