💢#فلسفه_و_عرفان| لزوم مراجعه به فلاسفه اسلامی و عرفا در فهم فرق جهان بینی الهی و مادی و یادگیری منازل معرفت
🔅بار ديگر به دو #جهان_بيني مادي و الهي بينديشيد. ماديون معيار شناخت در جهانبيني خويش را «حس» دانسته و چيزي را كه ماده ندارد موجود نميدانند. قهراً جهان غيب، مانند وجود خداوند تعالي و وحي و نبوت و قيامت، را يكسره افسانه ميدانند. در حالي كه معيار شناخت در جهانبيني الهي اعم از «حس و عقل» ميباشد، و چيزي كه معقول باشد داخل در قلمرو علم ميباشد گرچه محسوس نباشد. لذا هستي اعم از غيب و شهادت است، و چيزي كه ماده ندارد، ميتواند موجود باشد. و همانطور كه موجود مادي به «مجرد» استناد دارد، شناخت حسي نيز به شناخت عقلي متكي است.
🔅قرآن مجيد اساس #تفكرمادي را نقد ميكند، و به آنان كه بر اين پندارند كه خدا نيست و گرنه ديده ميشد. "لن نومن لك حتي نريالله جهره" ميفرمايد: "لاتدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو اللطيفالخبير".
🔅از قرآن عزيز و كريم و استدلالات آن در موارد وحي و نبوت و قيامت بگذريم، كه از نظر شما اول بحث است، اصولاً ميل نداشتم شما را در پيچ و تاب مسائل فلاسفه، بخصوص فلاسفة اسلامي، بيندازم. فقط به يكي ـ دو مثال ساده و فطري و وجداني كه سياسيون هم ميتوانند از آن بهرهاي ببرند بسنده ميكنم.
🔅اين از بديهيات است كه ماده و جسم هر چه باشد از خود بيخبر است. يك مجسمه سنگي يا مجسمه مادي انسان هر طرف آن از طرف ديگرش محجوب است. در صورتي كه به عيان ميبينيم كه انسان و حيوان از همه اطراف خود آگاه است. ميداند كجاست؛ در محيطش چه ميگذرد؛ در جهان چه غوغايي است. پس، در حيوان و انسان چيز ديگري است كه فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نميميرد و باقي است.
🔅انسان در فطرت خود هر كمالي را به طور مطلق ميخواهد. و شما خوب ميدانيد كه انسان ميخواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هيچ قدرتي كه ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختيار داشته باشد و گفته شود جهان ديگري هم هست، فطرتاً مايل است آن جهان را هم در اختيار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم ديگري هم هست، فطرتاً مايل است آن علوم را هم بياموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق بايد باشد تا آدمي دل به آن ببندد.
🔅آن خداوند متعال است كه همه به آن متوجهيم، گرچه خود ندانيم. انسان ميخواهد به «حق مطلق» برسد تا فاني در خدا شود. اصولاً اشتياق به زندگي ابدي در نهاد هر انساني نشانه وجود جهان جاويد و مصون از مرگ است.
✅اگر جنابعالي ميل داشته باشيد در اين زمينهها تحقيق كنيد، ميتوانيد دستور دهيد كه صاحبان اينگونه علوم علاوه بر كتب فلاسفه غرب در اين زمينه، به
1⃣نوشتههاي #فارابي و #بوعلي_سينا ـ رحمتالله عليهما ـ در #حكمت_مشاء مراجعه كنند، تا روشن شود كه قانون عليت و معلوليت كه هرگونه شناختي بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراك معاني كلي و نيز قوانين كلي كه هرگونه استدلال بر آن تكيه دارد، معقول است نه محسوس،
2⃣و نيز به كتابهاي #سهروردي ـ رحمتالله عليه ـ در #حكمت_اشراق مراجعه نموده، و براي جنابعالي شرح كنند كه جسم و هر موجود مادي ديگر به نور صرف كه منزه از حس ميباشد نيازمند است؛ و ادراك شهودي ذات انسان از حقيقت خويش مبرا از پديده حسي است.
3⃣از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به #حكمت_متعاليه #صدرالمتألهين ـ رضوانالله تعالي عليه و حشرهالله معالنبيين والصالحين ـ مراجعه نمايند، تا معلوم گردد كه: حقيقت علم همانا وجودي است مجرد از ماده؛ و هرگونه انديشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد.
4⃣ديگر شما را خسته نميكنم و از كتب #عرفا و بخصوص #محيالدين_ابن_عربي نام نميبرم؛ كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد، تني چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اينگونه مسائل قوياً دست دارند، راهي #قم گردانيد، تا پس از چند سالي با توكل به خدا از عمق لطيف باريكتر از موي منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهي از آن امكان ندارد.
📚🔷 بخشی از نامه امام ره به گورباچف در سال ۶۷
#در_مدرسه_امام_خمینی #فلسفه #عرفان
@almorsalaat
❇️ کتب عرفا و بخصوص محیی الدین ابن عربی
🔰حضرت امام خمینی(ره)
💢..... ديگر شما را خسته نمیكنم و از كتب عرفا و بخصوص محيى الدين ابن عربى نام نمیبرم؛
💢كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيف باريكتر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.
📚صحيفه امام ج21 ص 225
#در_مدرسه_امام_خمینی
#فلسفه_و_عرفان
@almorsalaat
#بزرگداشت_علامه_طباطبایی
✳️ توفیق میان عقل و کشف و شرع در آثار صدرالمتألهين
🔰علامه طباطبايي
💢چنان كه از كلام صدرالمتألهين برمى آيد، وى در اواخر دوره اول زندگى علمى خود اين معنا را دريافته است كه نبايد طريق وصول به حقايق علمى و مخصوصاً در فلسفه الهى را به تفكر خشك و خالى كه سبك سير علمى مشائيين است اختصاص داد، بلكه شعور و ادراك انسانى كه مايه و پايه افكار كلى فلسفى است، چنان كه محصولى به نام تفكر و انديشه از راه قياسات منطقى بار مىدهد، نمونههاى ديگرى نيز به نام «كشف و شهود» و به نام «وجد» از خود بيرون مىدهد.
💢و چنان كه در ميان افكار قياسى چيزهايى پيدا مىشود كه هرگز انسان ترديد در اصابت و واقعنمايى آنها ندارد، همچنان در موارد كشف و شهود و همچنين در مورد وحى همان خاصيت پيدا مىشود.
💢و به عبارت ديگر، پس از آنكه به موجب برهان علمى، واقعبينى انسان مكشوف شده و به ثبوت رسيده كه ادراكات غيرقابل ترديد انسانى بيروننما بوده و او از واقعيت خارج حكايت مىنمايد، ديگر فرقى ميان برهان يقينى و كشف قطعى نخواهد ماند و حقايقى كه از راه مشاهده كشفى قطعى به دست مىآيند همانند حقايقى هستند كه از راه تفكر قياسى نصيب انسان مىشوند.
💢و همچنين پس از آنكه برهان قطعى صحت و واقعيت ثبوت و وحى را تأييد نمود، ديگر فرقى ميان مواد دينى حقيقى كه حقايق مبدأ و معاد را وصف مىنمايد و ميان مدلولات برهان و كشف، نمىماند.
💢صدرالمتألهين در نتيجه اين تنبّه و انتقال ذهنى، پايه بحثهاى علمى و فلسفى خود را روى توفيق ميان عقل و كشف و شرع گذاشت و در راه كشف حقايق الهيات از مقدمات برهانى و مطالب كشفى و مواد قطعى دينى استفاده نمود و اگرچه ريشه اين نظر در كلمات معلم ثانى ابىنصر فارابى و ابنسينا و شيخ اشراق و شمسالدين تركه و خواجه نصير طوسى نيز به چشم مىخورد، ولى اين صدرالمتألهين است كه توفيق كامل انجام دادن اين مقصد را پيدا كرد.
📚بررسي هاي اسلامي، ج2، ص: 16
#در_محضر_علامه
#فلسفه_و_عرفان
#بزرگداشت_علامه_طباطبایی
@almorsalaat