eitaa logo
المرسلات
10هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
525 ویدیو
38 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
📚آفتاب در مصاف 🔰مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب در موضوع علل و ابعاد واقعه عاشورا 🔸موضوع عاشورا از همان روزهای پس از آن واقعه تا کنون منشأ بسیاری از قیام ها و فعالیت و الگوگیری ها شده است. در اندیشه امام خمینی و رهبر انقلاب نیز مسئله عاشورا از اهمیت ویژه ای برخوردار است و انقلاب را اسلامی را امتداد نهضت عاشورا می دانند. نگاه صحیح به مسئله عاشورا و عبرت گیری از آن امروز هم در جمهوری اسلامی اهمیت بسزایی دارد. 🔸از بین علمای معاصر بهترین کسی که به خوبی ابعاد اجتماعی حماسه حسینی را تحلیل و عبرتهای آن را تبیین کرده اند، رهبر معظم انقلاب است. 🔸کتاب آفتاب در مصاف، مجموعه بیانات ایشان در موضوع علل و ابعاد انقلاب حسینی است. این کتاب شامل شش بخش کلی با عناوین «کلیات، امام حسین، عاشورا، یاران عاشورا، دشمنان عاشورا، زیارت و ادعیه» است. و همین طور که در مقدمه کتاب آمده است: «این اثر در قالب کتاب مرجع به گونه ای سازمان یافته که بتواند مبنای پژوهش محققان این حوزه قرار گیرد، تا با مراجعه به آن بتوانند با توجه به دیدگاه های رهبری در این موضوع، تحقیقات خود را گسترش دهند.» 🔸ایام محرم فرصت خوبی برای مطالعه این کتاب و تبیلغ و ترویج آن است. ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 book-khamenei.ir/uploads/aftabkamel_1336.pdf @fater290
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💠 تفاوت اسلام یزیدی و اسلام حسینی 🔰استاد علی فرحانی ✅قال امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون» @fater290
♨️ مجموعه جلسات دهه اول محرم ✅موضوع: ابتلائات مومن 🔰استاد علی فرحانی 👈 جلسه ، شب اول محرم، پنجشنبه ۹۹/۵/۳۰ ⬇️لینک دانلود صوت + روضه حضرت مسلم 🌀9.51مگ ⏰41:33دقیقه 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/maaref/ebtelaate-moamen-moharram99-booeenzahra/01-ebtelaate-moamen.mp3 @fater290
❄️اقوال در الگوی تولید علوم انسانی و عدم تفسیر صحیح دیدگاه امام خمینی 🔰استاد علی فرحانی ⬇️لینک دانلود صوت👇👇 🌀0.5مگ ⏰2:05دقیقه 🆔 https://b2n.ir/olgoo 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 📝 👇 🔅همین الآن در علوم انسانی چند تا فرقه داریم. برخی می گویند که استنباط علوم انسانی را باید بوسیله فلسفه انجام داد و این دیدگاه را هم به علامه طباطبایی و شهید مطهری نسبت می دهند. قطعا علامه و شهید این دیدگاه را نداشته اند و اصل این دیدگاه هم غلط است و با فلسفه نمی توان علوم انسانی را تولید کرد. 🔅عده ای می گویند، تولید علوم انسانی بر عهده عقل است. البته نه از این جهت که تولید علوم انسانی بر عهده علم فلسفه است، بلکه از این جهت که در منابع نقلی، چیزی برای تولید علوم انسانی نداریم. چون آنچه که قابل استفاده است، کتب اربعه است و کتب اربعه هم فقط می توانند در محدوده طهارت تا دیات پاسخگو باشند و اگر همه این روایات را هم بازبینی کنیم، روایات کمی برای موضوعات جدید بدست می آید. روایاتی که به درد ما می خورد در کتبی همچون علل الشرائع وجود دارد. اما علل الشرائع در مقام استنباط قابل استفاده نیست. 🔅برخی برای حل مشکل دسته دوم می گویند که نه! همه روایات در مقام استنباط به درد می خورند و انحصاری به کتب اربعه وجود ندارد. اما به این دسته جواب می دهند که این نگاه مستلزم فقه جدید است. اگر بگوییم که در روایات ما منابعی برای تولید علوم انسانی وجود ندارد، بهتر از این است که فقه جدید ایجاد کنیم. 🔅به دلیل همین نگاه ها، دیدگاه حضرت امام به خوبی تبیین نمی شود. دسته اول می گویند که امام اهل فلسفه و عرفان نظری بود و به گورباچف نامه نوشت و ... پس دیدگاه امام (ره) با ماست. به ایشان جواب می دهیم که درست است که امام به گورباچف نامه نوشت و گفت که برو فلسفه و عرفان بخوان. اما امام نگفت که از این علوم، می توان علوم انسانی تولید کرد. 🔅برخی می گویند که اگر آراء اصولی حضرت امام را ببینیم می فهمیم که امام از همه علما سنتی تر است. پس امام با ماست. 🔅برخی به نامه امام به آقای قدیری تمسک می کنند و می گویند امام در آن نامه حتی در اختراعیات تعبدی مثل وقف هم توسعه داده است. ❌اما باید بدانیم که دیدگاه امام (ره) در هیچ کدام از این قالب ها قابل تحلیل نیست. @fater290
♨️مقدمتین: مقدمه حدائق و مقدمه بحارالانوار 🔰استاد علی فرحانی ⬇️لینک دانلود صوت👇👇 🌀0.3مگ ⏰1:17دقیقه 🆔 https://b2n.ir/moghaddameh 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 📝 👇 ✅محقق بحرانی در فقه، همانند بوعلی است. ایشان خیلی بزرگ بوده است. اگر مقدمه کتاب حدائق ایشان را در کنار رسائل بخوانید، مجتهد می شوید و نیازی به کفایه و من تبع کفایه ندارید. البته این نظر من است و شاید کسی هم این حرف را رد کند. مقدمه حدائق از خود حدائق مهمتر است. ✅مثل کسی که می خواهد رجال کار کند، اول باید مقدمه بحار الانوار را بخواند. مقدمه بسیار ارزشمندی است. برای رجال اول باید مقدمه بحار را بخوانید و بعد از آن خلاصه الاقوال علامه حلّی را بخوانید و بعد به سراغ سایر کتب رجال بروید. اگر این کار را کنید، بیمه می شوید و در رجال دچار انحراف نمی شوید. @fater290
▪️آثار و اهمیت روضه و گریه بر اباعبدالله 🔰امام خمینی (ره) 58/7/4 ✅این روضه و این گریه آدم‌ساز است؛ انسان درست می‌کند. این مجالس روضه، این مجالس عزای سید الشهداء این آن تبلیغات بر ضد ظلم، این تبلیغ بر ضد طاغوت است. بیان ظلمی که به مظلوم شده تا آخر باید باشد. اساسی که همه چیز را تا حالا نگه داشته، سید الشهداست. پیغمبر هم فرمود که «انَا مْن حُسَینٍ» یعنی دیانت را او نگه می‌دارد، و این فداکاری دیانت اسلام را نگه داشته است، و ما باید نگهش داریم. روضه‌خوانی است که عواطف مردم را همچو تهییج می‌کند که برای همه چیز حاضرند. وقتی مردم دیدند که سید الشهداء جوانهایش را آن طور قطعه قطعه کردند و آن طور جوانهای خودش را داد، برای مردم آسان می‌شود که جوان بدهند. و با این حس شهادت دوستی این معنی را ملت ما پیش برد. و رمز همین معنایی بود که از کربلا منعکس شد به همه جهاتی که ما داشتیم، به همه ملت ما؛ و همه آرزوی شهادت می‌کردند؛ همان شهادتی که سیدش سید الشهداء بود. @fater290
♨️عصر نیرنگ و نفاق 🔰استاد شهید مطهری 🔺ملکه يا پادشاه انگلستان در چند سال پيش در سفري که به هندوستان رفته بود وقتي که مي‌‌‌‌‌خواست به تماشاي يک بتخانه برود، مردم وقتي مي‌‌‌‌‌خواستند داخل صحن آن بتخانه شوند کفشهايشان را مي‌‌‌‌‌کندند، او هنوز به صحن نرسيده کفشهايش را به کند و بعد، از همه آن بت‌‌‌‌‌پرستها مؤدب‌‌‌‌‌تر در مقابل بتها ايستاد. يک عده هم گفتند ببينيد! ملت چقدر به عقايد مردم احترام مي‌‌‌‌‌گزارد! نمي‌‌‌‌‌دانند که اين استعمار است. (آینده انقلاب اسلامی ص۴۰) 🔺يک وقتي من با خودم فکر مي‌‌‌‌‌کردم که اساساً اگر عصر ما را از نظر انساني بخواهند ارزيابي کنند نه از نظر صنعتي، اگر يک جنبه انساني را بخواهند ملاک و مشخِص عصر و زمان ما قرار بدهند، بايد بگويند . (پانزده گفتار ص۱۲۳) 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔹ترجمه توییت: اکنون که دوستان و همسایگانِ مسلمان ما دارند آغاز سال جدید اسلامی و همینطور فداکاری بزرگی که درماه مقدس محرم انجام شده را گرامی می دارند بیایید همه ما نیز با هم متحد شویم در مبارزه برای مهربانی، برابری و عدالت. 📌پ.ن: انشالله همین اندیشه و همینطور که حکومت پهلوی را از بین برد، ریشه این جنایتکاران کت و شلواری را خواهد کند. @fater290
❄️شهرت، ملاک حجیت است یا مرجّح؟؟ 🔰استاد علی فرحانی ⬇️لینک دانلود صوت👇👇 🌀1.87مگ ⏰8:11دقیقه 🆔 https://b2n.ir/shohrat 🔰🔰🔰🔰🔰🔰 📝 👇 🔅شهرت یا عمل اصحاب، نزد عده ای از فقها ملاکِ حجیت است نه مرجّح. مرجّح در جایی بود که ما دو تا حجت داریم و واجد شرایط حجیت هستند به صورتی که اگر هر کدام به تنهایی بود و معارضی نداشت، به آن عمل می کردیم. لکن تنها مانع از عمل به آن حجت، وجود معارض است. آنگاه رفع تعارض به معنای اسقاط یکی از آنها از حجیت نیست. بلکه فقط یکی از آنها را ترجیح می دهیم و به آن عمل می کنیم. 🔅لذا اگر در آینده همین روایتی که الآن در تعارض با روایت دیگری، مرجوح واقع شد و به آن عمل نکردیم، مناسب برای یک موضوع دیگری قرار گرفت و در آن موضوع، معارض نداشت، می توان به آن عمل کرد. لذا روایت مرجوح را از کتب روایی حذف نمی کنند بلکه فقط عند التعارض، به آن عمل نمی کنیم. این مبنایی است که در مرجّحات داریم. این توضیح، مطلب مای مرجّح را تبیین می کند. 🔅در اصول فقه داشتیم که مرحوم مظفر فرمود که شهرت فتوایی حجت نیست اما شهرت عملی (در مقابل شهرت روایی) را مرجّح می دانند. پس شهرت را فقط عندالتعارض استفاده می کردیم. لذا در اصول فقه، می گفت که وقتی سند معتبر است می توان به آن فتوا داد. غایت الامر اگر با روایت دیگری تعارض کرد، یکی از مرحجات، عمل الاصحاب است و اگر هم معارض نداشت، می توانستیم به خاطر اعتبار سند به آن روایت فتوا دهیم و کاری هم به عمل الاصحاب نداریم. این می شود، مدل اصولی بزرگانی همچون محقق خوئی. 🔅اما الآن در ضمن این اقوال، یک قول این است که برای حجیت یک روایت (کاری هم به تعارض نداریم)، باید ببینیم که اصحاب عمل کرده اند یا نه؟ اگر مناط، عمل اصحاب باشد (به معنای اینکه حداقل یک نفر از فقها عمل کرده باشد) باید در کتب فقهی جستجو کنیم و یک نفر را پیدا کنیم که به این روایت عمل کرده باشد. اگر مناط، عمل مشهور باشد، باید ببینیم که آیا عمل به این روایت، شهرت دارد یا نه؟ پس طبق این مبنا اگر یک روایتی مورد عمل اصحاب نباشد، از حجیت ساقط می شود. 🔅حال باید بفهمیم که اگر ما علم اصول را از بین ببریم و حذف کنیم، بدبخت و پشیمان می شویم. همین الان در فقه این جمله بین فقها معروف است که می گویند: فلان روایت سندش صحیح است اما حجت نیست چون مورد اعراض مشهور است. این حرف به این معناست که شهرت را مناط حجیت می دانند. در حالی که گاهی فقیهی این حرف را می زند که خودش مناط حجیت را خبر ثقه می داند. متاسفانه این فقیه در فقه که آمده است، مبنای اصولی اش را فراموش می کند. 🔅لذا می بینیم که محقق خوئی بر اساس مبنایی که دارد، وقتی که سند روایت را معتبر می بیند، آن را حجت می داند و بر اساس آن فتوا می دهد و هیچ کاری هم به عمل اصحاب و شهرت ندارد. اما مشهور فقهای معاصر را می بینید که در علم اصول در بحث حجیت خبرواحد، مبنای نقش داشتن شهرت در حجیت را ابطال می کنند اما در درس خارج فقه، می گوید که این روایت چون مورد اعراض اصحاب است به آن فتوا نمی دهم و احتیاط می کنم. در حالی که وقتی در علم اصول، شهرت را در حجیت بخشی، معتبر نمی داند در فقه باید همان را اعمال کند. 🔅این مطالبی را که در مورد شهرت و غلظت نقش آن در حجیت روایت بیان کردم، شیخ در پایان تعادل و تراجیح به آنها اعتراف می کند. شیخ در پایان تعادل و تراجیح، شهرت را بر همه چیز حاکم می کند. 📌تدریس رسائل، حجیت خبرواحد @fater290
♨️ مجموعه جلسات دهه اول محرم ✅موضوع: ابتلائات مومن 🔰استاد علی فرحانی 👈 جلسه ، شب دوم محرم، جمعه 99/5/31 ⬇️لینک دانلود صوت + روضه 🌀9.30مگ ⏰40:39دقیقه 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/maaref/ebtelaate-moamen-moharram99-booeenzahra/02-ebtelaate-moamen-99.5.31.mp3 @fater290
مراسم عزاداری دهه اول محرم با سخنرانی استاد علی فرحانی بوئین زهرا، هیئت انصارالمهدی (عج) @fater290 @h_ansaralmahdi
▪️مراسم عزاداری مجازی دهه اول محرم ▪️سخنران: حضرت آیت الله مصباح یزدی با مداحی مداحان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) ▪️زمان: از جمعه اول محرم 1442 هر روز،پس از نماز ظهر و عصر به مدت ده روز 📌آدرس اینستاگرام 👇 👇 https://instagram.com/mesbahyazdi_ir?igshid=q8fty19rn5fs ▪️مکان: 🏴 @mesbahyazdi_ir @fater290
🌐 برای حیات اسلامی جامعه 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۳/۱۱/۲۷ ✅امروز ۱۳۰۰ سال یا بیشتر از شهادت حضرت اباعبدالله (علیه‌السّلام) میگذرد و روزبه‌روز این داستان برجسته‌تر و زنده‌تر شده. این داستان در بطن خود دارای یک مضامینی است که این مضامین برای حیات اسلامی جامعه ضروری است. اگر این مضامین گسترش پیدا نمیکرد، از اسلام و از قرآن و از حقایق معارف اسلامی هم امروز خبری نبود. @fater290
❄️استفاده از نظر دیگران در خودشناسی 👈راهکاری عملی برای مراقبه 🔰استاد علی فرحانی 🔰🔰🔰🔰🔰 ✅گاهی اوقات انسان در مورد خودش قاطع می شود که فلان حالت خوب نفسانی را دارد. اما اگر خودش را به محاکمه عرف بگذارد و نظرات آنها را بپرسد، جهل مرکبش از بین می رود و واقع بین می شود. مثلا بچه گاهی در مورد پدرش چنین نظر می دهد که پدرم همیشه عصبانی است و یا همیشه توی خودش است. از این جملات می توان به خود، شناخت بیشتری پیدا کرد. بعد می بیند که علاوه بر بچه، پدر، مادر، رفقا و ... همین مطلب را می گویند. این سبب می شود که قطع او و جهل مرکب او از بین برود و واقع بینی ایجاد شود. ⬇️لینک دانلود صوت👇👇 🌀0.5مگ ⏰2:19دقیقه 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/akhlagh/estafade-az-orf-dar-khodshenasi.mp3 @fater290
💢برنامه زندگی 👈قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین 🔰امام خمینی (ره) 🔺مگر نه آن است که دستور آموزنده «کُلُّ یَومٍ عاشُورا و کُلُّ اَرضٍ کَربَلاء» باید سرمشق امت اسلامی باشد. قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین، عاشورا قیام عدالت‌خواهان، با عددی قلیل و ایمانی و عشقی بزرگ، در مقابل ستمگران کاخ‌نشین و مستکبران غارتگر بود و دستور آن است که این برنامه است در هر روز و در هر سرزمین.... این دستور آموزنده، تکلیفی است و مژده‌ای. تکلیف از آن جهت که مستضعفان، اگر چه با عده‌ای قلیل، علیه مستکبران، گرچه با سازوبرگ مجهز و قدرت شیطانی عظیم، مامورند چونان سرور شهیدان قیام کنند. و مژده که شهیدان ما را در شمار شهیدان کربلا قرار داده است؛ و مژده که شهادت رمز پیروزی است. ۱۷شهریور، مکرر عاشورا و میدان شهدا، مکررِ کربلا و شهدای ما، مکررِ شهدای کربلا و مخالفان ملت ما، مکررِ یزید و وابستگان او هستند. کربلا کاخ ستمگری را با خون درهم کوبید؛ و کربلای ما کاخ سلطنت شیطانی‌ را فرو ریخت. اکنون وقت آن است که ما که وارثان این خونها هستیم و بازماندگان جوانان و شهدای به خون خفته هستیم از پای ننشینیم تا فداکاری آنان را به ثمر برسانیم. 📚صحیفه ج۹ص۴۴۵ 📌پ.ن: ما در مجالس عزای اباعبدالله تبیین می کنیم که عاشورا در کربلا تمام نشد، بلکه هر روز و هر لحظه یا در صف یزیدیم و یا در صف اباعبدالله. اما باید این نکته را هم اضافه کنیم که تنها ، است و هر جریان دیگری چه حوزوی و چه غیرحوزوی که همراه با انقلاب نیست، در صف اباعبدالله نیست. @fater290
♨️ایفای نقش در لحظه ی مناسب 🔰رهبر معظم انقلاب ۸۸/۱/۲۶ ✅این که گفتند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» به معنای این است که زمان میگذرد، اما حوادث جاری در زندگی بشر، حقایق آفرینش دست نخورده است. در هر دوره‌ای انسانها نقشی دارند که اگر آن نقش را بدرستی، در لحظه‌ی مناسب، در زمان خود ایفاء کنند، همه چیز به‌سامان خواهد رسید، ملتها رشد خواهند کرد، انسانیت گسترده خواهد شد. 📌پ.ن: درس عاشورا این است که حوزه علمیه نیز امروز باید نقش خود را بشناسد و تا دیر نشده، آن را محقق کند و نقش حوزه، به روز آوری اسلام برای عصر حاضر در راستای تمدن نوین اسلامی است و سه مقدمه اصلی آن: تهذیب، علم و بصیرت است. @fater290
♨️ مجموعه جلسات دهه اول محرم ✅موضوع: ابتلائات مومن 🔰استاد علی فرحانی 👈 جلسه ، شب سوم محرم، شنبه 99/6/1 ⬇️لینک دانلود صوت + روضه حضرت رقیه 🌀8.75مگ ⏰38:14دقیقه 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/maaref/ebtelaate-moamen-moharram99-booeenzahra/03-ebtelaate-moamen-99.6.1.mp3 @fater290
♨️ مجموعه جلسات دهه اول محرم ✅موضوع: ابتلائات مومن 🔰استاد علی فرحانی 👈 جلسه ، شب چهارم محرم، شنبه 99/6/2 ⬇️لینک دانلود صوت + روضه حضرت حرّ 🌀6.70مگ ⏰29:15دقیقه 🆔 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/maaref/ebtelaate-moamen-moharram99-booeenzahra/04-ebtelaate-moamen-99.6.2.mp3 @fater290
♨️مادیت عملی و اخلاقی در نهایت منجر به مادیت اعتقادی میشود / خداشناسي، جوّ روحي و عملي مساعدي لازم دارد. 🔰استاد شهید مطهری 🔅همانطور که مادّيت اعتقادي منجر به مادّيت اخلاقي مي‌‌‌‌‌شود، مادّيت عملي و اخلاقي نيز در نهايت امر منجر به مادّيت اعتقادي مي‌‌‌‌‌شود؛ يعني همان طور که فکر و انديشه بر روي اخلاق و عمل اثر مي‌‌‌‌‌گذارد، اخلاق و عمل نيز روي فکر و اعتقاد و انديشه اثر مي‌‌‌‌‌گذارد. 🔅ممکن است سؤال شود چه رابطه‌‌‌‌‌اي ما بين عمل و فکر هست؟ مسأله فکر از مسأله عمل مجزّاست. ممکن است انسان جوري فکر کند و نظام فکري‌‌‌‌‌اش ثابت بماند، امّا عمل و اخلاقش مطابق آن نباشد و به نحو ديگري سير کند. 🔅جواب اين است که ايمان و اعتقاد، يک فکر مجرّد و خشک نيست که گوشه‌‌‌‌‌اي از ذهن را اشغال کند و با ساير قسمتهاي هستي انسان سر و کاري نداشته باشد. در بين افکار انسان، افکار بي‌‌‌‌‌ارتباط به عمل، بسيار است، مانند افکار و اطّلاعات رياضي انسان و قسمتهاي بسياري از اطّلاعات طبيعي و يا جغرافيايي. امّا بعضي از افکار است که وقتي در انسان پيدا شد، به حکم اينکه با سرنوشت انسان پيوند دارد، مي‌‌‌‌‌خواهد بر سراسر وجود انساني تسلّط يابد و همه را در قبضه خويش قرار دهد؛ هنگامي که پيدا مي‌‌‌‌‌شود، زنجيروار يک عدّه انديشه‌‌‌‌‌هاي ديگري را به دنبال خويش مي‌‌‌‌‌آورد و خطّ مشي انسان را عوض مي‌‌‌‌‌کند. ... مسأله خدا عيناً همان «الف» مکتبي است که انسان وقتي گفت، بلافاصله بعدش بايد بگويد «ب» و به ترتيب ساير الفباي معرفت به دنبال آن. 🔅انسان وقتي خدا را پذيرفت بايد بپذيرد که خدا عالم السّرّ و الخفيات است، قادر مطلق است، حکيم علي الاطلاق است، عبث و بيهوده درکار او وجود ندارد؛ پس، از خلقت انسان نيز هدف و غرضي درکار است و بيهوده نيست. قهراً اين فکر به دنبال مي‌‌‌‌‌آيد: آيا زندگي انسان به همين حيات و زندگي محدود است و يا اينکه انسان تکليف و وظيفه ديگري دارد؟ آيا آن که انسان را آفريده است، وظيفه‌‌‌‌‌اي را هم به عهده او گذاشته است يا اينکه نگذاشته است؟ و اگر وظيفه‌‌‌‌‌اي هست، آن وظيفه چيست و چگونه بايد رفتار کرد؟ 🔅اين است «الفي» که تا آخر گريبان انسان را رها نمي‌‌‌‌‌کند، مگر اينکه سراپاي زندگي خود را تسليم اين «الف» کند؛ يعني اين خطّ سيري است که «الف خدا» براي انسان معين مي‌‌‌‌‌کند. 🔅روي اين حساب است که خداشناسي، جوّ روحي و عملي مساعدي لازم دارد و اگر جوّ روحي و عملي مساعدي نبود، همان ريشه اصلي نيز خشک مي‌‌‌‌‌گردد؛ همچون بذري که در زميني افشانده مي‌‌‌‌‌شود که اگر محيط مساعد نباشد فاسد مي‌‌‌‌‌گردد و از بين مي‌‌‌‌‌رود. 🔅توحيد اقتضا مي‌‌‌‌‌کند يک زمينه آماده روحي را براي تعالي. توحيد مقتضي تعالي روحي است؛ مي‌‌‌‌‌خواهد روح را برتري دهد و با هدفهاي حيات و خلقت سازگاري دهد و به همين جهت در قرآن کريم همه سخن از قابليت و پاکي و استعداد است؛ مي‌‌‌‌‌گويد: «هدي للمتّقين» هدايت است براي پرهيزکاران. «لتنذر به من کان حيا» قرآن براي اين است که تو به وسيله آن زنده‌‌‌‌‌ها را اعلام خطر کني. 🔅از طرف ديگر، عصيانهاي اخلاقي و عملي، روح را از آن مقام قدس والا تنزّل مي‌‌‌‌‌دهند و لذا اين فکر و آن عمل دو نيروي متضاد با يکديگرند. نه تنها در مفاهيم مقدّس مذهبي مطلب اينچنين است، بلکه در تمام مفاهيم مقدّس، ولو غير مذهبي، مطلب به همين منوال است. شرافت و شهامت و شجاعت‌‌‌‌‌ روح در همه کس رشد نمي‌‌‌‌‌کند. عزّت و آزادگي و عدالتخواهي و خيرخواه بشر بودن در همه کس رشد ندارد. در انسان شهوتران و عياش، اينها رو به زبوني و فرسودگي مي‌‌‌‌‌روند؛ در انسان از خود گذشته و از تن رهيده رشد مي‌‌‌‌‌کنند، و لذا در آنجا که انسان به شهوت و عيش و نوش گراييده است، همه سجاياي انساني مرده است و انسان در لجن سيئات اخلاقي فرو رفته است و بدان سبب جامعه و انسانها در راه سقوط مي‌‌‌‌‌افتند. 📚علل گرایش به مادیگری 📌پ.ن: معمولا در رابطه بین علم و عمل، تاثیر علم بر عمل بیان می شود. شهید بزرگوار در این عبارات، تاثیر عمل بر علم و اعتقاد را بیان می کند. این نکته از جهت تربیتی آثار زیادی دارد و یکی از علل وقوع حادثه عاشورا را نیز می توان از این زاویه بررسی کرد. همچنین توجه به این نکته برای کسانی که به دنبال یادگیری علوم توحیدی همچون فلسفه و عرفان هستند، بسیار حائز اهمیت است. @almorsalaat
📚علل گرایش به مادیگری 🔰استاد شهید مطهری ✅آنچه در کشورهای غربی درچند قرن اخیر اتفاق افتاد این بود که سرنوشت این کشورها از یک تسلط همه جانبه کلیسا بر امور مختلف جوامع، به یک سکولاریسم و نفی خدا در زندگی و محدودیت دین، کشیده شد. شهید مطهری در این کتاب عوامل مختلف این گرایش به مادیگری را بررسی میکند. ✅ از وجوه اهمیت این کتاب این است که یکی از عوامل مهم در مادیگرایی غرب، اعمال، عقاید و رفتار در آن دوره است. لذا مناسب است که این کتاب را مطالعه کنیم و بدانیم که رفتار و منتسبین به دین در جامعه چه تاثیرات منفی بر عقاید سایر مردم می گذارد و سعی کنیم که از آن ها احتراز کنیم. ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/lib/shahidmotahari/elale-gerayesh-be-maddigari.pdf @fater290
♨️انقلاب اسلامی ایران، یکی از درسهای عاشورا به رهبری بود. 🔰رهبر معظم انقلاب ۷۷/۲/۱۸ ✅درسهای عاشورا یک بحث زنده و جاودانه و همیشگی است و مخصوص زمان معیّنی نیست. درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، همین عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابی‌عبداللَّه الحسین علیه‌السّلام انجام دادید. خود این، یکی از درسهای عاشورا بود. @fater290
✅استقامت، وجه تشابه نهضت حسینی و نهضت خمینی/ عذرهای شرعی، ایشان را از انجام تکلیف منصرف نکرد 🔰رهبر معظم انقلاب ۷۵/۳/۱۴ 🔸میدانید که حرکت امام، مشابهت های زیادی با نهضت حسینی دارد و تقریباً، الگوبرداری شده از حرکت حسینی است. گرچه آن حرکت - یعنی حرکت امام حسین (ع) - منتهی به شهادت آن حضرت و یارانش شد و این حرکت به پیروزی امام منتهی گردید؛ ولی این فارقی ایجاد نمی کند. زیرا یک نوع فکر، یک مضمون و یک طرح کلّی بر هر دو حرکت حاکم بود. اقتضائات متفاوت بود؛ لذا سرنوشت آن حرکت، شهادت امام حسین (ع) و سرنوشت این حرکت، حکومت امامِ بزرگوارِ ما شد. این، به طور کلّی، امر روشن و واضحی است. 🔸از جمله ویژگیهایی که در هر دو حرکت، به طور بارزی وجود دارد، موضوعِ «استقامت» است. با کلمه استقامت و معنای آن، نباید عبوری و گذرا برخورد شود؛ چون خیلی مهمّ است. ◀️استقامت امام حسین (ع) 🔸در مورد امام حسین (ع) استقامت به این صورت است که آن حکومت، ایستاد. هنوز مشکلات، خود را بروز نداده بود. پس از مدتی، آن حضرت تصمیم گرفت تسلیم یزید و حکومت جائرانه او نشود. مبارزه از این‌جا شروع شد؛ تسلیم نشدن در مقابل حاکمیت فاسدی که راه دین را به کلّی منحرف میکرد. 🔸امام از مدینه که حرکت فرمود با این نیّت بود. بعد که در مکه احساس کرد یاور دارد، نیّت خود را با قیام همراه کرد. و الّا جوهر اصلی، اعتراض و حرکت در مقابل حکومتی بود که طبق موازین حسینی، قابل تحمّل و قبول نبود. 🔸امام حسین علیه‌السّلام ابتدا در مقابل آن حرکت، مواجه با مشکلاتی شد که یکی پس از دیگری رخ نمود. ناگزیرىِ خروج از مکه، بعد درگیری در کربلا و فشاری که در حادثه کربلا بر شخص امام حسین علیه‌السّلام وارد می آمد، از جمله این مشکلات بود. 🔸یکی از عواملی که در کارهای بزرگْ جلوِ انسان را سد میکند، عذرهای شرعی است. انسان، کار واجب و تکلیفی را باید انجام دهد؛ ولی وقتی انجام این کار مستلزم اشکال بزرگی است - فرض بفرمایید عدّه زیادی کشته خواهند شد - احساس میکند که دیگر تکلیف ندارد. 🔸شما ببینید در مقابل امام حسین علیه‌السّلام از این گونه عذرهای شرعی که میتوانست هر انسان ظاهر بینی را از ادامه راه منصرف کند، چقدر بود! یکی پس از دیگری، رخ مینمود. 1⃣اوّل اعراض مردم کوفه و کشته شدن مسلم پیش آمد. فرضاً این‌جا بایستی امام حسین علیه‌السّلام میفرمود: «دیگر عذر شرعی است و تکلیف ساقط شد. میخواستیم با یزید بیعت نکنیم؛ ولی ظاهراً در این اوضاع و احوال، امکان‌پذیر نیست. مردم هم تحمّل نمیکنند. پس، تکلیف ساقط است. لذا از روی اجبار و ناچاری بیعت میکنیم.» 2⃣مرحله دوم، حادثه کربلا و وقوع عاشوراست. این‌جا امام حسین علیه‌السّلام میتوانست در مواجهه با یک مسأله، به مثابه انسانی که حوادث بزرگ را با این منطقها میخواهد حل کند، بگوید: «زن و بچه در این صحرای سوزان، طاقت ندارند. پس، تکلیف برداشته شد.» یعنی تسلیم شود و چیزی را که تا آن وقت قبول نکرده بود، بپذیرد. یا بعد از آن‌که در روز عاشورا حمله دشمن آغاز گردید و عدّه زیادی از اصحاب امام حسین علیه‌السّلام به شهادت رسیدند - یعنی مشکلات، بیشتر خود را نشان داد - آن بزرگوار میتوانست بگوید: «اکنون دیگر معلوم شد که نمیشود مبارزه کرد و نمیتوان پیش برد.» آن‌گاه خود را عقب بکشد. یا آن هنگام که معلوم شد امام حسین علیه‌السّلام شهید خواهد شد و بعد از شهادت او، آل اللَّه - حرم امیرالمؤمنین و حرم پیغمبر علیهماالسّلام - در بیابان و در دست مردان نامحرم، تنها خواهند ماند - این‌جا دیگر مسأله ناموس پیش می‌آید - به عنوان یک انسان غیرتمند، میتوانست بفرماید: «دیگر تکلیف برداشته شده است. تکلیف زنان چه میشود؟ اگر این راه را ادامه دهیم و کشته شویم، زنان خاندان پیغمبر و دختران امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام و پاکیزه‌ترین و طیّب و طاهرترین زنان عالم اسلام، به دست دشمنان - مردان بی سرو پایی که هیچ چیز از شرف و ناموس نمیفهمند - خواهند افتاد. پس، تکلیف برداشته شد.» 🔸توجّه کنید برادران و خواهران! مطلب مهمّی است که در واقعه کربلا از این دیدگاه دقّت شود که اگر امام حسین علیه‌السّلام میخواست در مقابل حوادثِ بسیار تلخ و دشواری مثل شهادت علی اصغر، اسارت زنان، تشنگی کودکان، کشته شدن همه جوانان و حوادثِ فراوانِ دیگری که در کربلا قابل احصاست، با دیدِ یک نگاه کند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشی بسپارد، قدم به قدم میتوانست عقب نشینی کند و بگوید: «دیگر تکلیف نداریم. حال با یزید بیعت میکنیم. چاره چیست!؟ الضرورات تبیح المحذورات.» اما امام حسین علیه‌السّلام چنین نکرد. این، نشانگر استقامت آن حضرت است. استقامت یعنی این! 🔸استقامت، همه جا به معنای تحمّل مشکلات نیست. تحمّل مشکلات برای انسان بزرگ، آسانتر است تا تحمّل مسائلی که بر حسب موازین - موازین شرعی، موازین عرفی، موازین عقلی ساده - ممکن است خلاف مصلحت به نظر آید. تحمّل اینها، مشکلتر از سایر مشکلات است. 🔸یک وقت به کسی میگویند: «این راه را نرو؛ ممکن است شکنجه شوی.» خوب؛ انسانِ قوی میگوید: «شکنجه شوم! چه مانعی دارد؟! راه را میروم.» یا میگویند: «نرو! ممکن است کشته شوی.» انسان بزرگ میگوید: «خوب؛ کشته شوم! چه اهمیت دارد؟!» اما یک وقت صحبتِ کشته شدن و شکنجه شدن و محرومیت کشیدن نیست. میگویند: «نرو؛ ممکن است که گروهی از مردم، به خاطر این حرکت تو کشته شوند.» این‌جا دیگر پای جان دیگران در بین است: «نرو؛ ممکن است بسیاری از زنان و مردان و کودکان، به خاطر پیش رفتن تو، سختی بکشند.» این‌جا دیگر کسانی که کشته شدن برایشان مهمّ نیست، پایشان میلرزد. آن کسی پایش نمیلرزد که اوّلاً در حد اعلی بصیرت داشته باشد و بفهمد چه کار بزرگی انجام میدهد. ثانیاً قدرت نفس داشته باشد و ضعفِ نفس نگیرد. این دو خصوصیت را امام حسین علیه‌السّلام در کربلا نشان داد. لذا، حادثه کربلا مثل خورشیدی بر تارک تاریخ درخشید؛ هنوز هم میدرخشد، و تا ابدالدّهر هم خواهد درخشید. ◀️ استقامت امام خمینی 🔸عرض من این است که امام بزرگوار ما در این خصوصیت، به طور کامل دنباله رو امام حسین علیه‌السّلام شد. لذا، این خصوصیت امام، انقلاب را به پیروزی رساند. ثانیاً، پیروزىِ بعد از رفتن خودش را هم تضمین کرد؛ هم پیروزی فکرش و هم پیروزی راهش را که مظهر آن، همین اجتماع عظیم شما مردم و مظهر وسیعترش در سطح عالم، گرایش ملتها به اسلام و به راه امام است. کسب این پیروزیها، به خاطر استقامت او بود. 1⃣روزی به امام گفتند: «اگر شما این نهضت را ادامه دهید، حوزه علمیه قم را تعطیل خواهند کرد.» این‌جا صحبتِ جان نبود که امام بگوید: «جان مرا بگیرند. اهمیت ندارد.» خیلی کسان حاضرند از جانشان بگذرند؛ اما وقتی بگویند «با این اقدام شما ممکن است حوزه علمیه قم تعطیل شود.» پای همه میلرزد. اما امام نلرزید؛ راه را عوض نکرد و پیش رفت. 2⃣روزی به امام گفتند: «اگر این راه را ادامه دهید، ممکن است همه علمای بزرگ و مَراجع را علیه شما بشورانند و تحریک کنند.» یعنی اختلاف در عالم اسلام پیش آید.» پای خیلی کسان، این‌جا میلرزد. اما پای امام نلرزید و راه را ادامه داد تا به نقطه پیروزىِ انقلاب رسید. 3⃣بارها به امام گفته شد: «شما ملت ایران را به ایستادگی در مقابل رژیم پهلوی تشویق میکنید. جواب خونهایی را که بر زمین میریزد چه کسی میدهد؟» یعنی در مقابل امام رضوان‌اللَّه علیه، خونها را - خونهای جوانان را - قرار دادند. یکی از علمای بزرگ، در سال ۴۲ یا ۴۳، به خود بنده این مطلب را گفت. گفت: «در پانزده خرداد که ایشان - یعنی امام - این حرکت را کردند، خیلی کسان کشته شدند که بهترین جوانان ما بودند. جواب اینها را چه کسی خواهد داد؟» این طرز فکرها بود. این طرز فکرها فشار می آورد و ممکن بود هر کسی را از ادامه حرکت منصرف کند. اما امام، استقامت ورزید. عظمت روح او و عظمت بصیرتی که بر او حاکم بود، در این‌جاها دیده میشد. 🔸به هر حال؛ این همه، مربوط به دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی بود. آنچه که برای ما درس است، مربوط به بعد از پیروزی انقلاب است. همه باید به این نکته التفات و توجّه داشته باشند و همان‌طور که عرض کردم، اندیشمندان سیاسی، صاحبان فکر سیاسی و اهل تحلیل، روی این کار کنند. واقعاً مهمّ است. 🔸خوب؛ جمهوری اسلامی تشکیل شد. تا قبل از آن، مبارزه با رژیم ستمشاهی بود. از وقتی رژیم جمهوری اسلامی تشکیل شد و نظام جمهوری اسلامی به وجود آمد، دایره مبارزه، وسیع شد. شکل مبارزه عوض شد؛ اما دایره، وسیع گشت. مبارزه با نظام جمهوری اسلامی، از سوی دشمنان جهانی آغاز گردید. دشمنان جهانی چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که ما به آنها «استکبار جهانی» میگوییم. استکبار جهانی، همه زورگوهای عالم، همه قلدرها و همه پُرروهای مسلّط بر ملتها را شامل میشود. این، استکبار جهانی است. چرا با جمهوری اسلامی مبارزه میکردند؟ جواب این سؤال، طولانی است و بارها هم گفته شده است. به طور خلاصه میتوان گفت: منافعشان به خطر افتاده بود. توسعه‌طلبیشان به خطر افتاده بود. حضور جمهوری اسلامی در میان کشورهای مسلمان، ادامه تسلّط آنها را بر آن کشورها به خطر انداخته بود و از این قبیل. به هر حال، مبارزه سختی را شروع کردند. هر قدم به قدم این مبارزه، جای این بود که اگر انسان ضعیفی به جای امام بود، حرکت را متوقّف کند و به سبب وجود مانع و عذر بگوید: «نمیشود با استکباری چنین عریض و طویل مبارزه کرد. چاره‌ای نیست؛ لذا عقب‌نشینی میکنیم.» اما امام، عقب‌نشینی نکرد. 🔸به این دو، سه مقطع توجّه کنید تا اهمیت قضیه معلوم شود: 1⃣یک حمله از همه جوانب به ایران، از جهت سیاسی بود. همه دستگاههای تبلیغاتی، در چند برهه به ما حمله سیاسی کردند که فلج کننده است. گاهی حمله سیاسی، برای کشورها به ستوه آورنده است. امروز که تبلیغات رسانه‌های صوتی و تصویری، همه دنیا را فرا گرفته است، غالباً حملات سیاسی، دولتها را خیلی میترساند؛ چون روی افکار ملتهایشان اثر میگذارد. چنین حمله‌ای را علیه نظام جمهوری اسلامی، از همه طرف شروع کردند. البته ملت ما بصیر و مستحکم بود و تکان نخورد. امام هم نگفت «حال که همه علیه ما همدستند، پس عقب بنشینیم.» نگفت «به تنهایی با امریکا میشود مبارزه کرد؛ اما امریکا و شوروی را چطور از عهده برآییم؟» چون آن زمان که دنیا دو قطبی بود، هر دو قطب، علیه ما اتّحاد و اتّفاق و همدستی داشتند. امام استقامت ورزید؛ عقب‌نشینی نکرد و از حرف و شعار و راهش برنگشت. یک کلمه از آن حرفهایی که دشمنان میخواستند بر زبان امام جاری شود، بر زبان او جاری نشد. این، استقامتِ حسینی است. شبیه ایستادگیهای امام حسین علیه‌السّلام در مقیاس و در قالبهای امروز است. 2⃣یا آن وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد. شما فکرش را بکنید! ملتی با آن همه ویرانیهاىِ دوران ستمشاهی و آن همه احتیاج به کار و نوسازی، ناگهان مورد حمله دشمن قرار گیرد و همان چیزی را هم که دارد از کار بیندازند! راه آهن را از کار انداختند، پالایشگاهها را از کار انداختند، صادرات نفت را از کار انداختند، کارخانه‌های آهن را از کار انداختند. خوب؛ هر کس باشد، در مقابل چنین حرکتی به زانو در می‌آید. طرف هم که فقط رژیم عراق نبود! همه میدانستند که رژیم عراق، به اضافه شوروی، به اضافه فرانسه، به اضافه «ناتو»، به اضافه کارشناسان امریکایی - همه و همه - بودند. اگر امام ضعیف بود، این‌جا ممکن بود بگوید «دیگر تکلیف از ما برداشته شده است. اینها میخواهند که ما بر قوانین اسلام چندان اصرار نکنیم؛ خیلی خوب، نمیکنیم! اینها میخواهند که ما با اسرائیل مبارزه نکنیم؛ خیلی خوب، مبارزه نمیکنیم. چون فشار زیاد است. چه کار کنیم؟!» امام، چنین چیزی نگفت و ایستادگی کرد. 🔸قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ روىِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت! آن، یک مسأله داخلی بود؛ مسأله دیگری بود. 🔸در تمام عمر ده ساله حیات مبارک امام رضوان اللَّه تعالی علیه، پس از پیروزی انقلاب، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینىِ بارِ تهدیدِ دشمن، در هر بُعدی از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنی همان برخورداری از روحیه حسینی. 🔸جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج میبُرد، اشک میریخت و یا در چشمانش اشک جمع میشد! ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانی رحیم و عطوف، دارای دلی سرشار از محبّت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبّت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایی، پایش نلرزید و نلغزید. از راهْ برنگشت و عقب‌نشینی نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این ده سال، فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمیشود ترساند. این، نعمت بسیار بزرگی است که دشمن احساس کند عنصری چون امام، با ترس و تهدید از میدان خارج نمیشود. امام، با منش و شخصیت درخشان خود، کاری کرد که همه در دنیا، این نکته را فهمیدند. فهمیدند که این مرد را از میدان نمیشود خارج کرد؛ تهدید نمیشود کرد؛ با فشار و با تهدیدهای عملی هم نمیشود او را از راه خود منصرف کرد. لذا مجبور شدند خودشان را با انقلاب تطبیق دهند. 💠آنچه که حاصلِ جمع‌بندی بحث ماست، دو حرف است - البته این جمع‌بندی، قابل گسترش و فکر کردن است - : اوّل این‌که یکی از خطوط روشن نهضت عاشورا و بلکه خطِّ نشان نهضت عاشورا، عبارت است از استقامت امام حسین، علیه‌السّلام. حرف دوم این‌که: امام بزرگوار ما رضوان‌اللَّه تعالی علیه، همین خطِّ نشان حسینی را در نهضت، در منش و در زندگی خود انتخاب کرد و لذا توانست جمهوری اسلامی را بیمه کند. توانست دشمن را از تهدید و از فشار منصرف کند. چون به دشمن تفهیم کرد که فشار، اثری ندارد. تهدید، اثری ندارد. حمله، اثری ندارد و این حرکت و این رهبر، جریان و کسی نیست که با این حرفها، از راهی که میرود برگردد. این دو حرف، جمع‌بندی مطالبی است که عرض کردم. 📌 هفتمین امام خمینی @fater290