eitaa logo
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
1.9هزار دنبال‌کننده
90 عکس
31 ویدیو
88 فایل
ادمین @Alhamd_leallah کانال شرح الجامی @sharholjami کانال شرح ریاض السالکین @RiazAlsalekin کانال مختصرالمعانی @MOKHTASAR_ALMANI
مشاهده در ایتا
دانلود
GoftogoElmi-14021220-Moassese-Thaqalain_IR.mp3
40.81M
🎧 صوت «بررسی میزان و نحوه تأثیر علم رجال در فرایند استنباط» 🔺استاد حمید وحیدی 🔺استاد سید مصطفی حسینی‌نسب 🌀 @HamidVahidi_ir 🌐 http://www.hamidvahidi.ir
💠علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن رجل،عن أبي عبد الله قال: ❇️اذا أفطر الرجل على الماء الفاتر نقي كبده وغسل الذنوب من القلب وقوى البصر والحدق. در ترجمه ها از فاتر، به آب گرم و ولرم تعبیر شده است. 💠در حالی که کلمه فاتر در فارسی معادل ندارد؛ زیرا فاتر به معنای آبی است که ابتدا به دمای جوش رسیده و بعد گرم شده، نه اینکه مراد مطلق آب گرم و ولرم باشد ولو قبلا جوشیده نشده باشد. 🔰مرحوم سید علیخان مدنی در باره لغت فتر نوشته است: فتَر یفتُِر: یعنی سکون بعد از حدّت و لین و نرمی بعد از شدت. فتر الماء یعنی سکن حرّه. @alnokat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در روزهای آخر عمر شریف حضرت ، مردم کوفه کاری با مولا کردند که علی خیبرشکن کسی که به خطابه معروف بود ؛ دیگه حال خطبه خوندن و حرف زدن با مردم نداشت ... اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین ... https://eitaa.com/ashayerimonfared
انواع فوریت: 💠فوریت سه جور است: 1⃣ فوریت محضه که واجب مضیق است، مثل قول آقای سیستانی که در زلزله می‌‌گویند. می‌‌گویند زلزله اول وقت، نماز زلزله اگر خواندی که خواندی، اگر نخواندی دیگر بعدا خواندنش لازم نیست حالا عمدا باشد سهوا باشد. یا مثل جواب سلام،‌که اگر فوری پاسخ ندهد،بعد آن صدق رد سلام نمی کند. 2⃣فوریت دوم:فورا ففورا: مثل ادای دین. ادای دین حال واجب است، قضا ندارد، ولی فورا ففورا است. این نماز زلزله هم مشهور می‌‌گویند فورا ففورا است. 3⃣فوریت سوم:فورا ثم القضاء. مراد ما از قضاء‌ یعنی بعد از مضی زمانِ فوریت،می‌‌شود واجب موسع. 💠 دو تا وجوب هست: یک وجوب طبیعت یک وجوب مبادرت به آن، مبادرت به آن نکردی دیگر موسع است. این سومی در مورد ادا و قضا که روشن است. ادای نماز آیات کسوف و خسوف واجب است،. فوریت است در وقت کسوف و خسوف، بعدش قضا می‌‌شود موسع. 💬خارج فقه،باب صلات، استاد شهیدی. @alnokat
🌟نکات و اشارات🌟 ✅وحید بهبهانی توجه ویژه‌ای به منابع اولیه داشت استاد معظّم حاج سید محمد جواد شبیری زنجانی: ✴️ اساسا در نهضت اخباری‌گری، اخباری‌ها برخی امتیازات نفسی مانند زهد و تقوا و امثال اینها را داشتند. این مسأله معمولا غیر قابل انکار بوده است و اخباری‌ها، علمای بسیار با ورعی بودند و حتی از این جهت ضرب المثل‌هایی بودند. مثل سید هاشم بحرانی که از معروفین است و صاحب حدائق می‌گوید که اگر عدالت قرار باشد ملکه باشد، فقط احراز عدالت دو نفر می‌شود، مقدس اردبیلی و سید هاشم بحرانی. ❎ اما اگر جنبه‌های شخصی‌ این موضوع را کنار بگذاریم، یکی از تأثیراتی که این اخباری‌ها در فرهنگ شیعه گذاشته‌اند که بسیار مهم و مثبت است، توجه به منابع اصلی است. التفات دادن به منابع اصلی و تأکید بر اینکه باید مطالب را از روایات بیرون بکشیم و بحث‌های عقلیِ بیخود را کم کنیم نتیجه همین جریان است. این تنبیه بسیار خوبی بود که در اثر حرکت اخباری گری ایجاد شد و واقعا هم مثمر ثمر است. 🔹 اخباری‌ها در عین تأکید بر لزوم مراجعه به منابع اولیه، زمینه‌های آن را هم خودشان فراهم نمودند. اگر دقت کنید، همهء مؤلّفین کتب حدیثی و جوامع حدیث متأخر، یا اخباری هستند و یا تمایل به اخباریگری دارند. شیخ حر عاملی، ملا محسن فیض اخباری هستند؛ و مرحوم مجلسی هم تمایلات اخباری داشته است. 🔸من در مجموع نهضت اخباری‌گری را نهضتی بسیار مثبت ارزیابی می‌کنم. برخلاف بعضی تصورات که از اخباری‌گری، همیشه به عنوان یک واپس‌گرایی یاد می‌شود، به نظر من اصلا اینطور نیست. ✳️ اما در عین حال نباید از یاد برد که نهضت اخباری‌گری، نهضتی بود که عمق نداشت. یعنی این نهضت اگر چه مراجعه به منابع را به ارمغان آورد، ولی نه با عمق. بعدا وحید بهبهانی و امثال ایشان که جریان اصولی را بازسازی کردند، از اخباری‌گری، توجه به منابع را گرفتند. از این جهت، وحید بهبهانی و امثال ایشان که خیلی اهل تتبع هستند به منابع اولیّه توجه ویژه‌ و عمیقی دارند و این امتیاز وجود دارد.🔺 ▪️درس خارج اصول فقه استاد حاج سید محمد جواد شبیری. @alnokat
💠 وجه تسمیه «فیضیه» ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: انتساب مدرسه فیضیه به مرحوم فیض کاشانی نیست، بلکه انتساب آن به حضرت معصومه علیهاالسلام است، زیرا در موقوفات آستانه،‌ تعبیر «آستانه فیض آثار» رایج بود و چون آن مدرسه جزء آستانه و راهرو حرم بود، به «فیضیه» شهرت پیدا کرد. ایوان مدرسه در سنه ۹۳۹ق در زمان شاه طهماسب ساخته شده و معروف است که شیخ بهایی مدّتی در فیضیه تدریس کرده است. همچنین می‌گویند ملاصدرا هم مدّتی در آنجا اشتغال علمی داشت. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۳؛ ص۶۲۳ @alnokat
الغاء خصوصیت حمل بر مثال بودن 💠عرف گاهی نسبت به برخی از احکام،نسبت به موضوع مذکور،الغاء خصوصیت می کند و گاهی موضوع را حمل بر مثالیت می کند،که در هر دوصورت برای موضوع محکوم در روایت،خصوصیتی قائل نیست. مثلا وقتی گفته می شود: برای فاعل مثال بزنیم: ضرب زید عمرا زید فاعل است. 💠عرف برای نسبت به زید هیچ خصوصیتی قائل نیست و استظهارش ان است که در فاعل بودن، زید خصوصیتی ندارد و صرفا آن را از باب مثال می داند؛ لذا هر اسم دیگری که جای زید نشیند فاعل می داند نه اینکه فقط زید فاعل است. به این گفته می شود حمل بر مثال بودن‌. 💠اما در الغاء خصوصیت عرف کار با ملا‌ک دارد یعنی گوید موضوع مذکور خصوصیتی ندارد بلکه مهم ملاک است که هرکجا که باشد حکم هم می آید. 🎙خارج فقه استاد شهیدی. @alnokat
4_5886464524134913357.mp3
32.3M
نکاتی مهم در مورد علم بلاغت. اعجاز قرآن. استاد قربانی. @alnokat
◼️انا لله و انا الیه راجعون 🖤 😔😔
بلاغت چیست.pdf
206.6K
بلاغت چیست؟ یک علم یا موضوعش واحد است و یا غرضش! در بلاغت نه موضوع واحد است و نه یک غرض واحدی ذکر کرده اند. در کتب مرسوم بلاغی به مجموع فصاحت و این سه علم معانی، بیان و بدیع علم بلاغت اطلاق شده است. گاهی نیز علم بدیع را خارج کرده اند! اصلا چه نیازی بود که در تعریف بلاغت از دو مفهوم معانی و بیان استفاده کنند.؟ ✍نوشته ای از استاد قربانی دامت برکاته. @alnokat
تحلیل نحوی یا بلاغی!؟ ۱.گفته شده است که بین خبر و مبتدا فاء نباید فاصله شود. زید قائم. ۲.همچنین گفته شده بین جزای شرط و شرط، فاء فاصله میشود.(جوازا یا وجوبا) من یعمل خیرا فجزائه خیر ۳.همچنین گفته شده اگر مبتدا دارای رائحه شرط باشد (یعنی معنای ترتب در میان باشد) فاء روی خبر می آید. الذی یاتینی فله درهم.اما تحلیل مطلب صاحب کتاب نحو وافی گفته است: 💠خبر به مبتدا دارای ارتباطی معنوی قوی ای است (زیرا خبر محکوم به است و مبتدا محکوم علیه پس وجودی برای هر یک بدون دیگری از این ناحیه،نیست). 💠علاوه بر این برخی رابط های لفظی نیز مانند ضمیر عائد از خبر و...به قوت این ارتباط می افزایند؛لذا اصل بر آن است که خبر خالی باشد از فاء ی که برای ایجاد ربط آورده می شود. 🔰در مقابل فاء لازم است اورده شود در جایی که قصد شود جوابِ اسم شرط مبهم که دال بر عموم است، به این شرط ربط داده شود،مثل: من یعمل خیرا فجزائه خیر. 💠مَن اسم شرطی است که دلالت بر عموم دارد و بعد از آن فعل شرط(یعمل) قرار گرفته که مستقبل است و بعد ان جزاء که جمله اسمیه است آورده شده که حصول آن مترتب بر آن شرط است. 💠در بین جواب و شرط وجود فاء لازم است زیرا شرط معنایی عام است و ما بعد آن یک جمله مستقل و اگر فاء آورده نشود بین این دو ارتباطی ظاهر نمی شود. 💠بنابر این هر جا این خاصیت وجود داشته باشد فاء می آید ولو جمله شرط و جزاء نباشد بلکه مبتدا خبر باشد مثل: من یصادقنی فمحترم. 💠در اینجا مبتدا دارای عموم و ابهام است و صله آن فعل با معنای مستقبل است و خبر قرار است مترتب بر آن شود بنابر این فاء اورده شده است. 🔒اما سوال اساسی آن است که این تحلیل نحوی است؟ یا نحو معناگراست؟ یا تحلیل صرفا بلاغی است یعنی هرکجا سراغ غیر الفاظ رفتیم وارد وادی علمی دیگر شده ایم؟ ✍احمد مومیوند @alnokat
اصطلاح شاذ نادر ضعیف در اصطلاح ادباء : 💠شاذ:به معنای چیزی است که خلاف قیاس است و نظر به قلة یا کثرت وجود آن نمی شود.مثل استحوذ‌. 💠نادر:یعنی چیزی که وجود آن کم است هرچند خلاف قیاس نیست. 💠ضعیف:یعنی آنچه که حکم آن به ثبوت نرسیده است. 📗شرح تصریف جرجانی،ص۶۱ @alnokat
تبدیل فعل متعدی به لازم 💠آیا ممکن است همچنانکه فعل لازم متعدی می شود( مثلا بوسیله باء تعدیه یا باب افعال و تفعیل) فعل متعدی هم لازم گردد؟ 💠پاسخ:بله جایز است، مثلا اگر فعل متعدی ثلاثی است به باب انفعال یا افتعال برده شود: قطع زید ماءَ النهر، فانقطع الماء جمع زید القومَ، فاجتمع القوم. یا اگر رباعی است به باب تفعلل برود و... 📗شرح تصریف جرجانی،ص ۸۸ @alnokat
لام تاکید 💠زمان فعل مضارع، مردد بین حال و استقبال است و تعیین هر یک از این دو زمان محتاج قرینه است. مثلا بوسیله سین یا سوف زمان مختص آینده می شود. 💠نسبت به زمان حال کوفی ها و زمخشری و ابن مالک و برخی دیگر قائل هستند که لام تاکید موجب تعیین زمان فعل مضارع به زمان حال شود. اشکال شده که در مثل این آیه: انه لیحزننی ان تذهبوا به 💠فعل معنای استقبالی دارد زیرا فاعل آن یعنی ذهاب آینده است پس لام دلالتی بر حالیت ندارد. 💠به این اشکال پاسخ داده اند به اینکه فاعلِ مقدر، قصد است (قصد ان تذهبوا به)یعنی اینکه قصد بردن او را دارید من را حزین می کند و این تقدیر لازم است زیرا دارای مبالغه در معنا است یعنی صرف قصد شما موجب نگرانیست چه رسد به خود ذهاب. 🔰اما امثله ای که قابل تاویل نیست مثل: ۱.و لسوف یعطیک ربک فترضی ۲.لسوف اخرج حیّا 💠در این موارد لام خالی از معنای حالیت است و ممحض در تاکید می شود زیرا تعیین زمان حال وقتی است که مضارع محتمل دو زمان باشد نه اینکه با ادات و قرائن زمان ان معین شده باشد. ✅در مقابل بصری ها که قائلند لام تاکید زمان مضارع را ممحض در حال نمی کند نیازی به این تاویلات ندارند. 📗شرح تصریف قاری، ص ۱۱۱ @alnokat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ سالروز عروج ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ره بر ملت شریف ایران تسلیت‌باد.
💠اواخر سال اولی که طلبه شده بودیم،در یک اردوی زیارتی به شهر مقدس قم،طلبه های حوزه را برای استفاده از بیانات اخلاقی یک آقایی به یک مسجدی(که نمیخواهم نام ببرم) بردند و آن اقا طلاب را نصیحتی کرد و فرمود: طلبه ها زیاد درس بخوانید ملّا بشوید....ملّا.... بعد از خطاب به جمع کردند و فرمودند ملّا چه صیغه ای است.؟ کسی جواب نداد...! ایشان دومرتبه پرسید و باز هم سکوت... ایشان فرمودند مگر صرف نخوانده اید! ملّا صیغه مبالغه است.... بعدها بررسی که کردیم دیدیم چنین وزنی با این ماده با این معنا در کتب لغت یافت نشد! تا اینکه در کتاب الکلام یجرّ الکلام مرحوم سید احمد زنجانی ره ( ج۱ ص ۹۴)والد محترم مرجع بزرگوار شیعه آیت ا...شبیری زنجانی دیدیم که فرموده بودند: آخوند و ملّا از القاب روحانیون است. میگویند آخوند مخفف «آقا خوانده» است چنانکه ملّا مشدد مولی است و اینکه انتشار آنها از کیست و از چه وقت است؟ چیزی نیافته ام. ✍احمد مومیوند @alnokat
تنبیه تنبیه در لغت: دلالت و راهنمایی کردن بر امری است که مخاطب از آن غافل است. تنبیه در اصطلاح: آنچه که از امر مجمل، با ادنی تامل دانسته می شود. 📗شرح تصریف جرجانی،ص ۸۴ @alnokat
✅در دیداری که دیروز( یک شنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۳) با جمعی از طلاب قم مقدسه در نجف اشرف با حجت الاسلام و المسلمین سید محمد باقر سیستانی دامت توفیقاته داشتیم،نکات مهمی را در رابطه با فقه و فقاهت فرمودند و مطالبی در مورد آیت الله العظمی سیستانی دام ظله العالی،، از جمله اینکه : 🔰ایت الله سیستانی بسیار اهل تلاش کوشش بوده اند و در زمانی نسبتا کم ادبیات عرب را بسیار قوی خوانده اند مثلا مقامات حریری را نزد ادیب نیشابوری درس گرفته اند‌ مغنی اللبیب و مطول خوانده اند واشعار مطول را حفظ کرده اند. اهتمام به مغنی داشته اند. 💠از ایشان سوال کردم که اهتمام مرجعیت بزرگ نجف به ادبیات به چه میزان است؟ فرمودند: 💠مقدمات مفید است اما به هیچ وجه نباید طولانی شود. یک طلبه باید در ۲۵ سال مایه علمی ادبی فقهی اصولی و...را بدست اورد. طولانی شدن مقدمات به صلاح نیست ادبیات را دقیق بخوانند اما طول زیاد ندهند.بعضا دیده می شود فلان شخص عمری در مقدمات مانده خب این در ادامه راه مشکل می خورد. 💠بله اگر مقدمات را خوب خواند بعدا در کنار درس تحقیقی رجوعی تعمیقی داشته باشد خوب است و منافات ندارد. اما اینکه بعد ۲۰ سال مقدمات بخواهد تازه وارد درس خارج شود مضر است. ادبیات را در طول هم نباید قرار دهد که مثلا چندین سال فقط ادبیات بخواند و قوه جوانی را از دست بدهد و چیزی برای فقه و فقاهت نماند. ✅البته در کنار این کوتاهی زمان برای تحصیل مقدمات،باید شب و روز در تلاش باشد. ✍احمد مومیوند @alnokat
اصطلاح فعل متعدی را فعلی دانسته اند که از فاعل،تجاوز کند به مفعول به. اشکال شده به 💠ما ضربت زیدا که فعل منفی است و تجاوز از فاعلی نیست در حالی که ضرب متعدی است پس تعریف ایراد دارد. 💠جرجانی در پاسخ به این اشکال معروف گفته است: مراد از تجاوز در تعریف،تجاوز ذهنی است نه خارجی. مثلا در ما ضربت زیدا 💠فهم ضرب موقوف بر فهم و تصور زید است(زیرا تحقق فعل متوقف بر متعلق آن است و مفعول به علت تحقق فعل است)، اما در فعل لازم مثل صُمت یوم الجمعه فهم صمت متوقف بر فهم یوم الجمعه در ذهن نیست( صمت یعنی فعل صوم محقق شد چه ظرف ان نامبرده شود چه نه). 📗شرح تصریف جرجانی ص ۸۵ @alnokat
💠 دریای وسیعی به نام زبان عربی. 🔺علامه حسن زاده آملی: 🔸زبان عربى در کمال و تمام، دریاى وسیعى است که تاکنون هیچ لغت‏ و زبان به این وسعت و پایه پیدا نشد، 🔹چنانکه پیغمبر اکرم (صلّى الله علیه و آله و سلم) فرمود: «أوتیت جوامع الکلام و اختصر لی الکلام اختصارا». (جوامع کلم به من اعطاء شد و برای من کلام مختصر شد) 🔸خطبه ‏هاى طولانى و قصیده ‏هاى عربى بسیارى از ادباء را مى ‏نگریم که برخى از آنها اصلا از حروف بى‏ نقطه، و بعض دیگر به کلّى از حروف نقطه‏ دار است که حتى یک حرف الف هم در آن بکار برده نشده است و هر یک به‏ خوبى مفید معنى است. 🔹"سواطع الالهام" نام کتابى است که یک دوره تفسیر قرآن کریم تصنیف ابوالفیض فیضى به عربى است و بسان کتب عادى معمولى معنى ‏بخش است. 🔸کتاب اسس الاصول یک دوره در فنّ اصول است و مانند اسمش بى ‏نقطه است. 🔹ملمّع الطهور طهور همدانى مشتمل بر 3636 شعر عربى و فارسى بدون نقطه است و همه به قافیه میم که در حکم یک قصیده میمیّه است. 🔸سید علیخان مدنى در کتاب انوار البدیع چند قصیده طولانى آورده که قافیه ابیات هر قصیده یک کلمه است و همان کلمه در هر شعرى یک معنى خاصّ مى ‏دهد. 🔹خطبه ‏اى منسوب به امیر المؤمنین امام على (علیه السلام) است که چند صفحه است و از اول تا آخر آن یک حرف الف بکار برده نشده است. 🔅من از مفصّل این نکته مجملى گفتم‏ 🔅تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل‏... *** منبع: کلمه 308 هزار و یک کلمه، علامه حسن زاده آملی. @alnokat
بسم الله ⏺وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): الْمُؤْمِنُ لَا يَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ، وَ لَا يَأْثَمُ فِيمَنْ يُحِبُّ. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: مؤمن بر کسی که از او متنفر است ظلم نمی‌کند و به خاطر کسی که او را دوست دارد، گناه نمی‌کند. 📚(امالی شیخ طوسی ره ص: 580) 🔽دست کم تا یک هفته بعد از انتخابات پیش رو، روزی یک مرتبه جانمان را با این حدیث امیرالمؤمنین علیه السلام صیقل بدهیم. شاید ما را در چارچوب انصاف و عدالت نگه دارد. استاد عشایری منفرد @alnokat
منصوب به نزع خافض مرحوم سید علیخان مدنی: 💠در این تعبیر (منصوب به نزع خافض) مسامحه ای وجود دارد و آن عبارت است از اینکه: 💠عمل نصب حقیقتا به سبب نزع و حذف خافض نیست بلکه وقتی خافض و ادات جار حذف می گردد عامل در کلام که عبارت از فعل یا شبه فعل باشد موجب نصب می شود. مثلا در ذهبت بزید 💠وقتی باء برداشته شود،ذهب موجب نصب زید می شود زیرا فعل لازم بدلیل معارضه با باء جاره قاصر در نصب معمولش بوده و با برداشتن باء،معارض از بین می رود و فعل عمل نصب را انجام می دهد. 💠بنابر این اگر بعد نزع خافض و حذف جارّ،در کلام عامل نصبی نباشد،کلمه منصوب نمی شود. ✅ابن هشام در این رابطه گفته است: سقوط الخافض لا يقتضي النصب من حيث سقوط الخافض بل من حيث إنّ العامل الذي كان الجارّ متعلّقا به لما زال الجارّ من اللفظ ظهر أثره لزوال ما كان يعارضه، فإذا لم يكن في الكلام ما يقتضي النصب من فعل أو شبهه لم يجز النصب‏، انته. @alnokat
آیت الله حجت هاشمی خراسانی حفظه الله امروز @alnokat