#قیاس_نحوی
💥فعل دارای دو ویژگی است:
🔹۱.مبنی الاصل است(زیرا حالت های فاعلیت و مفعولیت و مضاف الیه بودن و...بر فعل عارض نمی شود تا نیاز به اعراب داشته باشد).
🔹۲. اصل در عمل است(زیرا وضع شده تا حدث را نسبت به فاعل بدهد)
☑️اگر اسمی شباهت به فعل پیدا کند،سه حالت دارد:
▫️۱.یا شباهت تام است،که موجب می شود اسم عین فعل شود،مثل اسمِ فعل هم مبنی است هم عامل.
▫️۲.اگر وجه شباهت کمتر باشد،موجب می شود اسم در عمل مثل فعل شود نه در بناء،مثل اسم فاعل.
▫️۳.اگر وجه شبه بعید باشد،موجب می شود اسم در لفظ مبنی نشود اما شبیه به فعل شود یعنی جرّ و کسره نگیرد،مثل اسم غیر منصرف.
📙برای تفصیل مطلب به شرح ملاجامی،با حاشیه عبد الغفور لاری(شاگرد ملاجامی) یا جزایری یا باسولی.در بحث غیر منصرف،رجوع شود.
@alnokat
شرح ملاجامی_۲۱_Default_1538280049.mp3
12.25M
#أی_لضرورة_وزن_الشعر
جلسه بیست و یک,۹۷/۷/۷،ص۳۹
@alnokat
شرح ملاجامی_۲۲_Default_1538366574.mp3
15.12M
#وثانیتهما_التأنیث
جلسه بیست و دو،۹۷/۷/۸،ص۴۱
@alnokat
شرح ملاجامی_۲۳_Default_1538454264.mp3
14.6M
#وأما_اعتبار
جلسه بیست وسه،۹۷/۷/۹،ص۴۳
@alnokat
شرح ملاجامی_۲۴_Default_1538541539.mp3
11.78M
#أو_تقدیرا
جلسه بیست و چهار
۹۷/۷/۱۰،ص۴۴
@alnokat
هدایت شده از بایگانی
#إبهام_و_إجمال؛
✅ دو واژه ابهام و اجمال بارها به یک معنا به کار رفته اند یعنی لفظی که مراد از آن مشخص و معین نیست و ظهور در مورد خاصی ندارد؛ اما گاهی هم این دو لفظ در دو معنای مختلف به کار رفته است (إذا إجتمعا إفترقا و إذا إفترقا إجتمعا) و اندیشمندان فرق های مختلفی برای این دو بیان کرده اند، و از جمله آنها فرق هایی است که محقق ایروانی مطرح کرده است :
1⃣ الإهمال و الإجمال:ربما یکون الفرق الإهمال و الإجمال هو أنه فی الثانی یتعلق الغرض بإجمال المطلب و إبهامه علی الشخص السامع بینما فی الأول لا غرض للمتکلم فی إبهام الأمر علی السامع و إنما هو بالفعل فی مقام بیان أصل وجوب الصلاه مثلا، و أما أجزاءها فلیس هو فی مقام بیانها، کما أنه لا غرض له فی إجمالها وإبهامها.
2⃣ و ربما یفرق بینهما بأنه فی الإجمال یفترض أن المتکلم عالم بالخصوصیات و لکنه الآن لیس فی مقام بیانها، بینما فی الإهمال لا یکون عالما بالخصوصیات، ففی کلتا الحالتین یکون المتکلم فی مقام بیان ثبوت الحکم للطبیعه و لکنه فی إحداهما یفترض العلم بالخصوصیات و فی الأخری لا علم بها، فالطبیب مثلا قد یأمر المریض و یقول له:لا بد لک من إستعمال الدواء و هو یعلم بالخصوصیات اللتی لابد من مراعاتها، بینما الإنسان العادی غیر الطبیب قد یقول لغیره:لابد لک من إستعمال الدواء و هو لا یعلم بالخصوصیات اللتی لابد من مراعاتها، و الأول إجمال من الطبیب و الثانی إهمال من الإنسان غیر الطبیب.
📘 ر.ک:کفایه الأصول فی أسلوبها الثانی، محمد باقر ایروانی، ج ۳، ص ۴۹۱.
@alafzal1400
#اسم_جنس_علم_جنس
یکی از فرق های بین اسم جنس و علم جنس عبارت است از:
اسم جنس مثل الرجل،برای تک تک افراد تحت خود وضعشده،یعنی افراد به صورت انفرادی در وضع،لحاظ شده اند به همین خاطر اطلاق اسم جنس بر افراد خود به صورت تک به تک، حقیقی است مثل:
زید رجل
عمرو رجل
بکر رجل
و...
اما استعمال اسم جنس بر مجموع افرادش، به صورت کل مجاز است.
علم جنس،عکس اسم جنس است در دلالت یعنی علم جنس وضع شده برای مجموع افراد تحت خود و اطلاقش بر افراد خود به صورت تک تک مجاز.
مثلا أسامة، علم جنس است برای شیر،که به مجموع شیر ها أسامه حقیقتا اطلاق می شود،ولی بر فرد ان ها مجازا.
مثلا:اسد بیاض أسامة مجاز است.
حاشیه ادیب دره صوفی بر شرح جامی،مبحث لاینصرف.
@alnokat