eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
779 ویدیو
67 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به‌خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت می‌کرد. وانگهی؛ اگر همه‌ی دنیا در امر جنگ دخالت می‌کردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمی‌گشت! ✅🌹 آن، یک مسأله‌ی داخلی بود؛ مسأله‌ی دیگری بود. @alvaresinchannel
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺 به یاد همه دوستان شهید که مردادماه و در گرما و با لب تشنه به معراج رفتند شهدای ✅ ماه مرداد بود و گرما بود چقدر تشنگی اذیت کرد خوش بحال کسی که خون آلود شاه لب تشنه را زیارت کرد ................................... کربلا شاه بالبی تشنه مادر خویش را صدا میزد ته گودال باتنی مجروح زیر هرضربه دست و پا میزد .................................... خواهرآمد ولی چه دیر رسید قاتل از قتلگاه بر میگشت بین شمشیر و نیزه دور بدن داشت زینب،به دور سر میگشت (قاسم نعمتی) @alvaresinchannel
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌺 : چند روز بود که بچه ها میزدند و اون هم میرفت وخودش رو بازسازی میکرد و دوباره با تانک ها و نفربرهای اهدایی اربابانش که به قول بچه ها هنوز بوی نویی میداد حمله میکرد. روز 5 مرداد ماه سال 67 صبح زود عباس و بقیه بچه ها منتظر دشمن بودند که با تانک هاش بیاد هرکی هرجوری بلد بود میخواست تلفات از دشمن بگیره و همه سعی داشتن ستون زرهی دشمن رو توی دشت پخش کنند تا بتونن ضربه های کاری بزنند. هنوز آفتاب بالا نیومده بود که بچه ها درگیرشدند. صدها تانک ونفربردر مقابل و از زمین و هوا هم آتش دشمن میجوشید. هوا به شدت گرم بود و عطش رو هم همراهش داشت . و آخر اینکه عباس و چند تای دیگه از های_تخریب در نبرد جانانه در محاصره تانک ها قرار گرفتند و توی دود و انفجا رمحو شدند. ده روزی بود که خبری ازشون نبود احتمال اسارتشون زیاد بود . بچه ها دعا میکردند که خدا ، خبر سلامتی همسنگراشون قرار بده اما خبری نشد. خبر دادن پیکر و پیدا شد اما از عباس خبری نبود پیکر روی خاک گرم جا خوش کرد تا (ع) فرا رسید و پیکر مطهر شهید عباس رخ نشون داد .بالاخره عباس . 🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🍃🌺 ✍️✍️ راوی : سال 65 یا 66 شده بود و با بچه های دسته رفتند تدارکات گزدان تا جنس های چادر رو جور کنند خلاصه وقتی جنسها رو تحویل گرفتند و به سمت چادرشان می رفتند یکی از بچه ها از عباس در حالی که انبوهی از پتو رو روی کولش گرفته بود و به سمت چادر میرفت پرسید . مسئولیت را چگونه می بینی؟ عباس از زیر پتوها سرش را بیرون آورد و با لبخند که نه خنده همیشگیش که دندانهای کرسیش هم معلوم می شد جواب داد: !!!! 🍃🌺 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 @alvaresinchannel
خبرنگار: همینک مصاحبه‌ای داریم با یکی از رزمندگان پر توان اسلام که آماده عملیات سرنوشت ساز است. ضمن تشکر از این برادر می‌خواهیم خود را معرفی کند و از اینکه آماده این ضربه نهایی هستند احساس خود را بیان کند. بیات: بنده حقیر عباس بیات از لشکر 10 سید الشهدا (ع) هستم. خبرنگار: از اینکه آماده ضربه نهایی به دشمن صهیونیستی هستید چه احساسی دارید؟ بیات: این حمله ان‌شاالله حمله سرنوشت ساز است. با توجه به سخنان امام (ره) و مسوولان کشور که از روایات استنباط می‌شود، کار جنگ دارد به آخر می‌رسد و با توکلی که رزمندگان اسلام در این عملیات به دست آوردند ان‌شاالله ضربه نهایی را خواهیم زد و روزی با امام به کربلا و بعد به قدس سفر می‌کنیم. خبرنگار: نظرتان درباره آینده جنگ چیست؟ بیات: ما در این مسیر بنا به فرموده امام راحل حرکت می‌کنیم. نمی‌توان آینده جنگ را پیش بینی کرد اما گوش به فرمان امام امت هستیم و پشت ایشان می‌ایستیم. نکته‌ دیگری که هست اینکه حق همیشه پیروز بوده و ما هم چون یقین داریم در مسیر حق هستیم‌، می‌توانیم پیش بینی کنیم صد در صد پیروزیم و سرانجام کفر، با شهادت ما هم نه، با شهادت آیندگان نابود می‌شود. خبرنگار: پیام، صحبت و تذکری دارید بگویید. بیات: وقتی انسان به این مرحله می‌رسد که می‌گویند پیام دهید باید ببیند به چه کسانی پیام می‌دهد. واقعا من حقیرتر از آنم که چیزی بگویم، اما چیزی هست که دوست دارم بر زبان آورم و آن اینکه گاهی صدای شهدا را می‌شنویم و ما هم دلمان پر می‌زند که روزی بارمان را ببندیم و به آن‌ها بپیوندیم، البته که لیاقت نداریم مگر اینکه خدا لطفی کند و دستمان را بگیرد، اگر دستمان را گرفت و برد امیدوارم شهادتمان طوری نباشد که به یک وصیتنامه خواندن و گوش دادن نوار صحبت‌هایمان ختم شود. خبرنگار: اگر پیامی به امت شهید وپرور و خانواده دارید بگویید. بیات: امت این مسیر را پشت سر گذاشتند و ما خجالت زده هستیم. انقلاب زمانی که به سوی حق می‌رود آسایشی برای نسل اول انقلاب ندارد، نسل اولی‌های انقلاب باید همه چیز خود را فدا کنند و از داشته‌های خود بگذرند تا انقلابی که با ثمره خون شهدا به دست آمده از دست نرود و الان می‌بینیم که امت این مسیر را طی کردند و از همه چیز خود گذشتند و از کمک‌های مخلصانه دریغ نکردند، می‌بینیم و می‌فهمیم در این سختی و فشارهای اقتصادی از امکانات رفاهی و مادی می‌گذرند و به ما کمک می‌کنند و این ما را دلگرم می‎کند. اگر کمک‌ها در حد یک کمپوت به جبهه‌ها باشد ارزشمند است و نشان می‌دهد در جبهه داخلی به پیروزی کامل رسیده‌ایم و این دلگرم کننده است. ان‌شالله تمام کفر را با یاری امام زمان (عج) از بین می‌بریم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 ✍️✍️✍️ راوی: شهیدغلامعلی ازرزمندهای قدیمی علیه السلام بود. قبل از عملیات مقدماتی در مقر چنانه با نفس قدسی اش فضا را معطر می کرد.این شهید عزیز هر وقت جبهه به او نیاز داشت خودش رو می رسوند، قبل از عملیات با صدای گرمش همه را آماده شهادت می کرد و شب عملیات پا به پای رزمندگان سلاح بردوش به مصاف دشمن می رفت. شاید خیلی ها ادعای این رو دارند که اگر کربلا بودن امام حسین (ع) را یاری می کردند اما موقع امتحان میدون را خالی می کنند اما غلامعلی از امتحان سربلند بیرون اومد. قبل بود فرمانده تیپ سیدالشهدا برای گردان های عازم عملیات سخن می گفت ،فضا خیلی حماسی شده بود و همه بچه ها منتظر بهانه بودند برای گریه کردن ، که یکدفعه پشت میکروفون قرارگرفت . صدای گیرایی داشت قبل از همه خودش گریه می کرد و در چند دقیقه آن قدر فضا را عاشورایی کرد که همه برای حضور در عملیات از هم سبقت می گرفتند .شهید غلامعلی در فواصل بین عملیات ها چون شغلش معلمی بود ، خودش را به میدان تعلیم و تربیت می رسوند و خدا خیلی دوستش داشت .در عملیات مرصاد در ایام عرفه و عید قربان و شهادت حضرت مسلم علیه السلام جلودار گردان حضرت مسلم ابن عقیل (ع) لشگر حضرت رسول(ص) در عملیات شد. و چه زیبا، تایید نوکریش در عید قربان به دست اربابش امام حسین امضا شد. 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel