🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#گفتند_امشب_باید_به_دشمن_حمله_کنیم
امروز همه به خود سازی مشغول بودند
یه عده #وصیت_نامه مینوشتند و به دوستان و همسنگرانشون توصیه های آخر رو میکردند
یه عده هم مدام تجهزاتشون رو چک میکردند و ماموریت هاشون رو با همراهانشون مرور میکردند
ساعت 4 بعد از ظهر همه ی نیروهایی که باید در شب اول عملیات میکردند در #موقعیت_عشق_حسین جمع شدند
مثل اینکه #مراسم_وداع برگزار میشه
با حضور گردان ها دیگه جای سوزن انداختن نیست
بچه ها دو به دو دست در آغوش هم انداختند و دارن وداع میکنند
گفتند قرار برادر محسن رضایی برای بچه های #لشگر_10 صحبت کنه
آقا محسن با شعار صل علی محمد یار امام خوش آمد پشت تریبون رفت
آقا محسن از اهمیت عملیات گفت.
گفت صدام جنایت کار گفته مهران در مقابل فاو و شما رزمندگان امشب میخواهید توی دهن صدام بزنید
همه ی بچه ها خوشحال بودند که برای عملیات انتخاب شدند.
بعد از آقا محسن حاج صادق آهنگران پشت میکروفون قرار گرفت.
نیم ساعت هم با نوای حاج صادق رزمنده ها گریه کردن و سینه زدن
و بعد از نوحه خونی گردان ها به خط شدند تا از دروازه قرآن عبور کنند.
حاج علی فضلی کنار دروازه قرآن ایستاده و هرکسی رد میشه باهاش روبوسی میکنه
هوا داره تاریک میشه و کامیون ها به خط شدند تا بچه های گردان ها رو به سمت خط ببرند.
#بچه_ها_نماز_مغرب_و_عشا رو خوندند و راه افتادند
روز 9 تیرماه نزدیک آخرای ماه قمری است
ماه توی آسمون نیست که مهتاب اطراف رو روشن کنه
این تاریکی خوبه برای نزدیک شدن به دشمن.
همه آماده برای انجام تکلیف
#عملیات_کربلای_یک
#با_رمز_یا_اباالفضل_العباس_ادرکنی
@alvaresinchannel
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#از_امشب_شروع_میکنیم
به نیت #شهدای_عملیات_کربلای_یک
با رمز مبارک #یااباالفضل_العباس_علیه_السلام
📡 9 تیرماه 1365 ساعت 22.30
✅برای #فتح_قله_ها و پیروزی #جبهه_انقلاب
📡 9 تیرماه 1403 ساعت 22.30
به قول امام عزیز : #مهران_را_خدا_آزاد_کرد
🔷 امروز ما از روزهای قبل بیشتر احتیاج به #همبستگی داریم. امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ریزی میکنند؛ برای اینکه این #انقلاب_را_بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست بدهند و نابود کنند. و این #یک_تکلیف_الهی است برای همه که اهمّ تکلیفهایی است که خدا دارد؛ یعنی، #حفظ_جمهوری_اسلامی از حفظ یک نفر - ولو #امام_عصر باشد - اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا میکند برای اسلام. همه انبیا از صدر عالَم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند.(امام خمینی(ره))
🔷🔷 با همه ی توان در انتشار این فایل بکوشید
#عملیات_آغاز_شد...
@alvaresinchannel
🌺🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
✅ قبل از غروب آفتاب
دروازه قرآن #عملیات_کربلای_یک
آزادسازی شهر مهران
9 تیرماه 65
رزمندگان لشگر10
از سمت چپ
اکبر اسماعیلی . شهید محمد حسینی . . . شهیدان حسن عابدینی و عبدالله نطاقپور و ابوالفضل کریمی و احمد قاسمی . احمد اسدی . شهید فرازنده نیا و علی حیدری
@alvaresinchannel
14.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#یک_یا_حسین_دیگر
🔷 تا پیروزی #جبهه_انقلاب در انتخاب #چهاردهمین_رئیس_جمهور
با رمز مبارک #یااباالفضل_العباس_علیه_السلام
این جوانان برای حفظ جمهوری اسلامی جان دادن
بیاییم از آبروی خود هزینه کنیم
🔷 به قول فرمانده شهید #حاج_عبدالله_نوریان دلها در تسخیر خداست
#عملیات_از_امشب تا 15 تیرماه 1403
🔶🔶 #حضور_حداکثری_در_انتخابات
🟢🟢 #حسین_حسین_میگیم_میریم_کربلا
رزمندگان لشگر10 سیدالشهداء علیه السلام در مسیر کربلا
میروند تا معبری به سوی امام عشق بگشایند
رزمندگان در حال عبور از دروازه قرآن و روبوسی با فرمانده لشگرده
ساعاتی قبل از عملیات کربلای یک
تیرماه 1365
🔷🔷 با همه ی توان در انتشار این فایل بکوشید
#عملیات_آغاز_شد...
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#حاج_باقر_قالیباف_در_خط_مقدم
قرارگاه تاکتیکی لشگر 5 نصر
#ارتفاعات_مهران 10 تیرماه 1365
#عملیات آزادسازی شهرمهران
🔶در مرحله اول عملیات #لشگر_خراسان پشتیبان #لشگر_تهران
با رمز مبارک #یااباالفضل_العباس_علیه_السلام
🔷 مردم ما مجاهدان جان بر کف سرزمینشان را فراموش نمیکنند.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#روایت_شب_دهم
یک روایت واقعی
#عبور_از_میدان_مین
عملیات کربلای یک تیرماه 65
#شهر_مهران
✍️✍️✍️ راوی: #سید_محسن_حسینی
شب دهم تیرماه عمليات کربلای یک، اونشب من با #شهید_امیر_تابش و دونفر از #بچه_های_تخریب برای پاکسازی میدان مین دوم جلوی خاکریز دشمن مأموريت داشتیم،
قبل از حرکت پشت خاکریز، شهید سیدمحمد (فرمانده تخریب لشگر10) بسيار نگران بازنشدن #سیم_خارداهای_فرشی دشمن بود برای همين چهار نفری دستهامون رو کف دست راست سید محمد گذاشتیم و عهد کردیم چنانچه تا شروع عملیات سیم خاردارها باز نشد روی سیم خاردار ها بخوابیم ویا توی #میدان_مین بدویم و به هر صورت نیروهارا از موانع رد کنیم
بعد ازین پیمان بود که سید محمد آرام گرفت و ما جلوی گردان حرکت کردیم.
پشت #میدان_مین که رسیدیم متوجه نیروهای عراقی شدیم که در میدان مین مشغول کار بودند، بخاطر همین یه مدت کوتاه پشت میدان خوابیدیم تا اینکه نیروهای عراقى کارشان تمام شد و رفتند
ما برای پاکسازی #میدان_مین آغاز بکار کردیم.
با کشیدن #طناب_معبر مسیری رو برای عبور نیروها با #قرص_های_شب_نما مشخص کردیم و نیروهای رزمنده رو با توکل برخدا ازمعبر عبور دادیم .
عملیات شروع شده بود و دشمن با انواع سلاح و ادواتش روی معبر آتیش میریخت. یکی از رزمنده ها به خاطر آتش زیاد دشمن کنار من توی معبر زمین گیر شد. و هرکاری کردم که از معبر رد بشه و با بقیه رزمنده ها با دشمن درگیر بشه نشد. یکی از نیروهای دشمن که متوجه ما شده بود به طرف ما تیراندازی کرد و گلوله به بازوی راست اون رزمنده اصابت کرد. چاره ای نبود چپیه ام رو باز کردم ودور بازوش بستم تا جلوی خونریزی رو بگیرم. دشمن با خمپاره معبر رو زیر آتیش گرفته بود و ما مجبور بودیم جابجا بشیم. خونریزی زیاد بود و اون مجروح تشنه شده بود و به این خاطر آب قمقه خودش و من رو تا تهش سرکشید.
زیر بغلش رو گرفتم تا به خاکریز خودی برسونم و تحوبل بچه های امداد بدهم. همین طور که داخل #میدان_مین عقب میومدیم
در بین میدان مین اول و دوم دیدم یه شهید روی زمین افتاده. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر #شهید_غلامحسين_رضايي است که پایش قطع شده بود . بخودم اومدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند.
مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم وآنها رابه طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاههای مهندسی گشاد کرده بودیم هدایت کردم.
ابتدای #میدان_مین راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت میکنم اگر بازهم حرکت نکرد خودمون دستگیره های حرکت بلدوزر رو به عقب میکشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت میکنه تا از ميدان رد بشه .
خوشبختانه با حرکت شهید تابش وجذبه ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاههای مهندسی را برای زدن خاکریز و جانپناه برای رزمندگان به سلامت از #میدان_مین عبور دادیم.
میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله #بچه_های_تخریب ترمیم بشه . تا نزدیکی های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بوديم .
هوا روشن شده بود که #شهید_سید_محمد اومد دنبالمون و به عقب برگشتیم.
از اینکه به تکلیفمون عمل کرده بودیم احساس رضایت میکردیم
خدا رو شکر که هم معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند.
#امروز_اون_معبر_هنوز_هم_باز_است.
اونایی که برای #اربعین از مرز #مهران به کربلا مشرف میشن از اون معبر به سلامت عبور میکنند.
خدایی یاد اونهایی که برای باز نگهداشتن اون معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشید.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#معبری_که_با_توسل_به_اهلبیت_باز_شد
#عملیات_کربلای_یک
#آزاد_سازی_شهر_مهران
10 تیرماه 1365
راوی: ✍️✍️✍️ #شهید_زینال_حسینی
فرمانده گردان تخریب لشگر10
یکی از معبرهای ما در شب #عملیات_کربلای_یک ، معبر عبور رزمندگان #گردان_علی_اصغر_علیه_السلام که مسوولیت اون معبر به #شهید_امیر_مسعود_تابش سپرده شده بود.
این شهید تعریف میکرد که شب عملیات نیروها رو در شیاری که نزدیک معبر بود خواباندیم وبا #بچه_های_تخریب به سمت موانع و میدان مین حرکت کردیم.
پای میدان مین که رسیدیم مشاهده کردیم که نگهبان دشمن داره پشت میدان مین قدم میزند و ما هم خود را مخفی کردیم و منتظر موندیم که نگهبان از اونجا دور بشه.
طولانی شدن حضور نگهبان و تاخیر در زدن معبر داشت نگران کننده میشد.
نگهبان عراقی مقابل معبر ما به سمت راست و چپ میرفت و گاهی هم به نقطه ای خیره میشد. انگار از حضور ما اطلاع پیدا کرده بود.
از طرف دیگه هم سر و صدا در اطراف معبر ما زیاد میومد مثل اینکه در نزدیکی معبر ما و داخل میدون مین نیروهای مهندسی دشمن مشغول کار گذاشتن #بشگه_های_انفجاری(فوگاز) بودند.
ساعت داشت میگذشت و ما هنوز معبر رو شروع نکرده بودیم.
شهید تابش میگفت: یه مقدار از معبر فاصله گرفتیم و با #بچه_های_تخریب در یک گوشه ای بدور از چشم دیگر رزمنده ها دقایق کوتاهی متوسل به اهل بیت علیهم السلام شدیم و برگشتیم پشت موانع برای معبر زدن که دیدیم نگهبان عراقی داره از معبر دور میشه و سریع با #بچه_های_تخریب معبر رو زدیم و لطف خدا و عنایت اهل بیت (ع) جوری به مدد ما آمدند که معبر ده دقیقه زودتر از اعلام رمز عملیات به اتمام رسید.
@alvaresinchannel
قبل از #عملیات_کربلای_یک #گردان_تخریب تقریبا نیروی کامل گرفته بود و دسته ها تشکیل شده بود و آموزش بچه ها هم در جریان بود.
عزاداری شب های چهارشنبه و دعای توسل رونق داشت
من و #شهید_مسعود_تابش خوننده های گردان بودیم وبین خودمون تقسیم کرده بودیم که چه کسی نوحه بخونه ،یا دعا و روضه بخونه.
خیلی هوای هم رو داشتیم و سعی نمیکردیم توی مداحی رقابت کنیم هر دو رفیق بودیم
یه شب من داشتم توی چادر نوحه میخوندم و یادم نمیاد که بلندگو بود.و شهید تابش میونداری میکرد و بچه ها خیلی پرشور سینه میزدند.
#شهید_مجید_برخورداری که توی عملیات #کربلای_یک شهید شد،قدش ازهمه بلندتر بود وهی وسط نوحه آه میکشید و سرصدا میکرد چند بار هم دستش خورد به فانوس وسط چادر
به #شهید_تابش اشاره کردم که مسعود کنترلش کن
تابش بهش تذکر داد اما اون گوش نکرد
داشت جلسه بهم میخورد
به مسعود گفتم کار خودمه
تو واحد بخون من میرم سر وقتش.
شهید تابش واحد رو شروع کرد و من در کنار #شهید_برخورداری قرارگرفتم وگفتم برادربگذار با هم سینه بزنیم،اون نازنین مودب و عزیز و دوست داشتنی قبول کرد.
خدایی مثل بارون ازچشمهاش اشک میومد
حقش شهادت بود
#جعفر_طهماسبی
🌹
🌹🌹
@alvaresinchannl