eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
895 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
699 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 10 تیرماه 1365 راوی: ✍️✍️✍️ فرمانده گردان تخریب لشگر10 یکی از معبرهای ما در شب ، معبر عبور رزمندگان که مسوولیت اون معبر به سپرده شده بود. این شهید تعریف میکرد که شب عملیات نیروها رو در شیاری که نزدیک معبر بود خواباندیم وبا به سمت موانع و میدان مین حرکت کردیم. پای میدان مین که رسیدیم مشاهده کردیم که نگهبان دشمن داره پشت میدان مین قدم میزند و ما هم خود را مخفی کردیم و منتظر موندیم که نگهبان از اونجا دور بشه. طولانی شدن حضور نگهبان و تاخیر در زدن معبر داشت نگران کننده میشد. نگهبان عراقی مقابل معبر ما به سمت راست و چپ میرفت و گاهی هم به نقطه ای خیره میشد. انگار از حضور ما اطلاع پیدا کرده بود. از طرف دیگه هم سر و صدا در اطراف معبر ما زیاد میومد مثل اینکه در نزدیکی معبر ما و داخل میدون مین نیروهای مهندسی دشمن مشغول کار گذاشتن (فوگاز) بودند. ساعت داشت میگذشت و ما هنوز معبر رو شروع نکرده بودیم. شهید تابش میگفت: یه مقدار از معبر فاصله گرفتیم و با در یک گوشه ای بدور از چشم دیگر رزمنده ها دقایق کوتاهی متوسل به اهل بیت علیهم السلام شدیم و برگشتیم پشت موانع برای معبر زدن که دیدیم نگهبان عراقی داره از معبر دور میشه و سریع با معبر رو زدیم و لطف خدا و عنایت اهل بیت (ع) جوری به مدد ما آمدند که معبر ده دقیقه زودتر از اعلام رمز عملیات به اتمام رسید. @alvaresinchannel
🔻🔸🔻🔸🔻🔸🔻🔸🔻🔸🔻🔸🔻🔸 🔸🔻 دیشب تا پاسی از شب صوت های بجا مانده از رو گوش میدادم یکی از اون ها مربوط به گزارش عملیات فرماندهان بود و برادر عدالتی از عملیات میگفتند. از در بازگشایی معبرها تعریف میکردند و بعد از 35 سال اولین روایت نزدیک از جانفشانی رو شنیدم روایت ایشون برای من که بارها حماسه روی سیم خاردار در در رو نقل کرده بودم تازگی داشت. ایکاش این حماسه ها مستند شود ایکاش فرماندهان و رزمندگان این عملیات تا فرصت هست بجنبند تا دیر نشده و این تلاش ها به گور نرفته فکری کنند. ✔️🔘 من یقین دارم خدا رو دوباره به ما برگردوند. نه برای اینکه مجددا توی مسوولیت بگیره یا بهش تکلیف کنند. اون مسوولیت رو دیگری هم میتونه انجام بدهد. اما ثبت و مستند کردن حماسه ی فقط با حضور و پیگیری است که به سرانجام میرسه فکر نمیکنم این خواسته زیادی باشه که از فرمانده مون بخواهیم برای این کارها بیشتر وقت بگذاره. 🔷 لذا به عنوان یه رزمنده از فرمانده تقاضا میکنم : بیاییم با کمک هم نگذاریم هویت مان در خاک دفن شود به قول فرمانده ما . @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 با حضور فرماندهان و رزمندگان شرکت کننده در این عملیات برگزار میگردد ✅ در اولین جلسه در سال 1400 حماسه عملیات از زبان حاج محمد عدالتی معاون گردان حضرت علی اصغر علیه السلام در عملیات عاشورای 3 با حمله به مواضع دشمن در از دو جناح وارد عملیات شد و در این محور بود که روی سیم خاردار خوابید و رزمندگان برای حمله به دشمن از روی بدنش عبور کردند. برادر عدالتی تاکید داشتند که دیگری نیز بعد از خوابیدن شهید اصغری روی سیم خاردار برای تسریع در حمله به مواضع دشمن روی سیم خاردار خوابیده است. 🔴 تیم بچه های تخریب در این محور متشکل از شهیدان مهدی اسماعیل پور ، علیرضا طحانی ، رحمان میرزازاده بود که همه در سال های دفاع مقدس به شهادت رسیده اند. عملیات عاشورای 3 در 25 مرداد 1364 در منطقه عمومی فکه توسط رزمندگان لشگر10 انجام شد عزیزان رزمنده ای که از نزدیک شاهد این حماسه بودند با ما تماس بگیرند تماس با ما👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿 @alvaresin1394
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 10 شهریورماه 1365 از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشگر 10 از و دو ماه درگیری نفس گیر،ماموریت مقابله با دشمن در به لشگر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از و و و تا و به مواضع ما حمله نمود و در همه ی این ماموریت ها لشگر10 سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند. تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشگر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراح سپرد. هنوز چند روزی از حضور بچه های لشگر10 در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید. و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن استفاده(بخوانید سوء استفاده) زیاد نمود. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد با توجه به اینکه فرمانده لشگر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و ، فرمانده عملیات ، که در این شرایط باید لشگر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای معرفی شدند. و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی به فرماندهی مهدی قندیل و گردان به فرماندهی عباس قهرودی و به فرماندهی و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در حضور پیدا کرد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 اونجا است اینجا منطقه درگیری با دشمن در عملیات عاشورای 3 است. برای عبور رزمندگان از میدان مین و حمله به دشمن بر روی همین تپه در فاصله 3 متری دوشکای دشمن معبر زد و در انتهای میدان مین روی سیم خاردار خوابید و رزمندگان از روی پیکر او عبور کردند. 36 سال بعد پا به این نقطه گذاشتیم جمعه 25 مرداد 64 بود که بیش از 30 شهید از این نقطه به معراج رفتند روحشون شاد باشه @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 10 تیرماه 1365 راوی: ✍️✍️✍️ فرمانده گردان تخریب لشگر10 یکی از معبرهای ما در شب ، معبر عبور رزمندگان که مسوولیت اون معبر به سپرده شده بود. این شهید تعریف میکرد که شب عملیات نیروها رو در شیاری که نزدیک معبر بود خواباندیم وبا به سمت موانع و میدان مین حرکت کردیم. پای میدان مین که رسیدیم مشاهده کردیم که نگهبان دشمن داره پشت میدان مین قدم میزند و ما هم خود را مخفی کردیم و منتظر موندیم که نگهبان از اونجا دور بشه. طولانی شدن حضور نگهبان و تاخیر در زدن معبر داشت نگران کننده میشد. نگهبان عراقی مقابل معبر ما به سمت راست و چپ میرفت و گاهی هم به نقطه ای خیره میشد. انگار از حضور ما اطلاع پیدا کرده بود. از طرف دیگه هم سر و صدا در اطراف معبر ما زیاد میومد مثل اینکه در نزدیکی معبر ما و داخل میدون مین نیروهای مهندسی دشمن مشغول کار گذاشتن (فوگاز) بودند. ساعت داشت میگذشت و ما هنوز معبر رو شروع نکرده بودیم. شهید تابش میگفت: یه مقدار از معبر فاصله گرفتیم و با در یک گوشه ای بدور از چشم دیگر رزمنده ها دقایق کوتاهی متوسل به اهل بیت علیهم السلام شدیم و برگشتیم پشت موانع برای معبر زدن که دیدیم نگهبان عراقی داره از معبر دور میشه و سریع با معبر رو زدیم و لطف خدا و عنایت اهل بیت (ع) جوری به مدد ما آمدند که معبر ده دقیقه زودتر از اعلام رمز عملیات به اتمام رسید. @alvaresinchannel
10 تیرماه 1365 راوی: ✍️✍️✍️ فرمانده گردان تخریب لشگر10 یکی از معبرهای ما در شب ، معبر عبور رزمندگان که مسوولیت اون معبر به سپرده شده بود. این شهید تعریف میکرد که شب عملیات نیروها رو در شیاری که نزدیک معبر بود خواباندیم وبا به سمت موانع و میدان مین حرکت کردیم. پای میدان مین که رسیدیم مشاهده کردیم که نگهبان دشمن داره پشت میدان مین قدم میزند و ما هم خود را مخفی کردیم و منتظر موندیم که نگهبان از اونجا دور بشه. طولانی شدن حضور نگهبان و تاخیر در زدن معبر داشت نگران کننده میشد. نگهبان عراقی مقابل معبر ما به سمت راست و چپ میرفت و گاهی هم به نقطه ای خیره میشد. انگار از حضور ما اطلاع پیدا کرده بود. از طرف دیگه هم سر و صدا در اطراف معبر ما زیاد میومد مثل اینکه در نزدیکی معبر ما و داخل میدون مین نیروهای مهندسی دشمن مشغول کار گذاشتن (فوگاز) بودند. ساعت داشت میگذشت و ما هنوز معبر رو شروع نکرده بودیم. شهید تابش میگفت: یه مقدار از معبر فاصله گرفتیم و با در یک گوشه ای بدور از چشم دیگر رزمنده ها دقایق کوتاهی متوسل به اهل بیت علیهم السلام شدیم و برگشتیم پشت موانع برای معبر زدن که دیدیم نگهبان عراقی داره از معبر دور میشه و سریع با معبر رو زدیم و لطف خدا و عنایت اهل بیت (ع) جوری به مدد ما آمدند که معبر ده دقیقه زودتر از اعلام رمز عملیات به اتمام رسید. @alvaresinchannel
25 مرداد 1364 با رمز فرمانده عملیات: حاج علی فضلی فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع) گردان های عمل کننده: منطقه عمومی فکه @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 10 شهریورماه 1365 از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشگر 10 از و دو ماه درگیری نفس گیر،ماموریت مقابله با دشمن در به لشگر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از و و و تا و به مواضع ما حمله نمود و در همه ی این ماموریت ها لشگر10 سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند. تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشگر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراح سپرد. هنوز چند روزی از حضور بچه های لشگر10 در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید. و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن استفاده(بخوانید سوء استفاده) زیاد نمود. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد با توجه به اینکه فرمانده لشگر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و ، فرمانده عملیات ، که در این شرایط باید لشگر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای معرفی شدند. و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی به فرماندهی مهدی قندیل و گردان به فرماندهی عباس قهرودی و به فرماندهی و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در حضور پیدا کرد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 10 تیرماه 1365 راوی: ✍️✍️✍️ فرمانده گردان تخریب لشگر10 یکی از معبرهای ما در شب ، معبر عبور رزمندگان که مسوولیت اون معبر به سپرده شده بود. این شهید تعریف میکرد که شب عملیات نیروها رو در شیاری که نزدیک معبر بود خواباندیم وبا به سمت موانع و میدان مین حرکت کردیم. پای میدان مین که رسیدیم مشاهده کردیم که نگهبان دشمن داره پشت میدان مین قدم میزند و ما هم خود را مخفی کردیم و منتظر موندیم که نگهبان از اونجا دور بشه. طولانی شدن حضور نگهبان و تاخیر در زدن معبر داشت نگران کننده میشد. نگهبان عراقی مقابل معبر ما به سمت راست و چپ میرفت و گاهی هم به نقطه ای خیره میشد. انگار از حضور ما اطلاع پیدا کرده بود. از طرف دیگه هم سر و صدا در اطراف معبر ما زیاد میومد مثل اینکه در نزدیکی معبر ما و داخل میدون مین نیروهای مهندسی دشمن مشغول کار گذاشتن (فوگاز) بودند. ساعت داشت میگذشت و ما هنوز معبر رو شروع نکرده بودیم. شهید تابش میگفت: یه مقدار از معبر فاصله گرفتیم و با در یک گوشه ای بدور از چشم دیگر رزمنده ها دقایق کوتاهی متوسل به اهل بیت علیهم السلام شدیم و برگشتیم پشت موانع برای معبر زدن که دیدیم نگهبان عراقی داره از معبر دور میشه و سریع با معبر رو زدیم و لطف خدا و عنایت اهل بیت (ع) جوری به مدد ما آمدند که معبر ده دقیقه زودتر از اعلام رمز عملیات به اتمام رسید. @alvaresinchannel
25 مرداد 1364 با رمز فرمانده عملیات: حاج علی فضلی فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع) گردان های عمل کننده: منطقه عمومی فکه @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 10 شهریورماه 1365 از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشگر 10 از و دو ماه درگیری نفس گیر،ماموریت مقابله با دشمن در به لشگر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از و و و تا و به مواضع ما حمله نمود و در همه ی این ماموریت ها لشگر10 سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند. تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشگر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراح سپرد. هنوز چند روزی از حضور بچه های لشگر10 در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید. و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن استفاده(بخوانید سوء استفاده) زیاد نمود. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد با توجه به اینکه فرمانده لشگر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و ، فرمانده عملیات ، که در این شرایط باید لشگر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای معرفی شدند. و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی به فرماندهی مهدی قندیل و گردان به فرماندهی عباس قهرودی و به فرماندهی و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در حضور پیدا کرد. @alvaresinchannel