eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
908 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
705 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁 🍁 یاد و خاطره دلاور مردی این شیران در بند را گرامی میداریم. ☑️ در زمره کسانی بودند که احتمال اسارت آنها خیلی بالا بود. چرا که آنان در ماموریت های شناسایی و مین گذاری و هنگام معبر زدن کاملا خلع سلاح بودند و تنها سلاح آنها یک سیم چین و سرنیزه بود و اگر نارنجکی هم همراه داشتند فقط در شرایط خاصی میتوانستند از آن استفاده کنند. ماهیت کار تخریبچیان در جبهه انفرادی بود یعنی ماموریت با حداقل نفرات انجام میشد در خاطرات رزمنده های تخریبچی که غالبا هم بیان نشده و فقط در گعده های خودشان قابل شنیدن است موارد زیادی از احتمال اسارت صددرصد آنها میتوان پیدا کرد. بارها شنیده شد که تک وتنها از موانع گذشته اند و پا در میدان مین گذاشته اند و با دشمنی که هوشیار در سنگر کمین خود نشسته مواجه شده اند . و در این موقعیت حساس یا با زیرکی از مهلکه گریخته و یا به استقبال خطر رفته اند. لشگرده سیدالشهدا علیه السلام در طول 6 سال حیات خود در دفاع مقدس بیش از 140 شهید تقدیم نمود ولی تعداد آزاده های این واحد در ماموریت های محوله فقط 5 نفر است. یک نفر در (عباس باقری) ، یک نفر در (مجیدمطیعیان)، دو نفر در (جعفرحیدریان- مجیدمهرورز)و یک نفر هم در شناسایی در جزیره ام الرصاص(عبدالله سمنانی) به اسارت دشمن در آمدند. و خاطرات فرار از چنگال دشمن آنها از زبان خودشان شنیدنی است. و شنیدنی ترین خاطرات فرار از اسارت دشمن را از زبان شنیده بودیم. شناسایی او در جزیره مجنون درنقل خاطراتش شنیدنی بود و عجیب تر شناسایی مواضع دشمن در حین عملیات خیبر که منجرشد که با کمین دشمن روبرو شد و سرباز دشمن با آرپی جی برای اسیر کردن او اقدام میکند و این شیر مرد از چنگ او میگریزد.. تعریف میکرد در حین فرار، سرباز دشمن با آرپی جی به سمت من شلیک کرد و احساس کردم گلوله از زیر بغلم در حال فرار عبور کرد به طوری که باد پره آرپی جی رو حس کردم... غلام گفت :باز من ول کن نبودم وچند لحظه استراحت کردم ودوباره به سمت مواضع دشمن رفتم و داخل سنگر استراق سمع دشمن خودم رو پنهان کردم. اما یک لحظه بخودم آمدم که دیدم روی نشسته ام وتعدادی بدنهای شهید در کنارم داخل چاله ای قرار دارد...اما شناسایی ام را انجام دادم ودر وقت برگشت تک وتنها بودم وبا نیروهای گشتی شناسایی دشمن روبروشدم واونها فهمیدند تنها هستم وخواستند مرا اسیر کنند که با توکل به خدا ، اونها رو قال گذاشتم این خاطره ذره ای از جسارت در مواجه با دشمن بود که برای اسیر نمودن اونها اقدام میکرد. از این دست خاطرات الی ماشاءالله زیاد است . و بودند رزمنده هایی مثل که در شناسایی 2 در داخل و در نیمه شب به دست دشمن اسیر شد و سالها گذشت تا پیکر مطهرش به میهن اسلامی برگشت. 🔶 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶 @alvaresinchannel