💧💦💦💧💦💦💧💦💦💧💦💦💧
💦
❇️ #تخریبچی_هایی_که_اسیر_نشدند
#رزمندگان_تخریبچی در زمره کسانی بودند که احتمال اسارت آنها خیلی بالا بود.
چرا که آنان در ماموریت های #شناسایی و #مین_گذاری و هنگام #معبر زدن کاملا خلع سلاح بودند و تنها سلاح آنها یک سیم چین و سرنیزه بود و اگر نارنجکی هم همراه داشتند فقط در شرایط خاصی میتوانستند از آن استفاده کنند.
ماهیت کار #تخریبچیان در جبهه انفرادی بود یعنی ماموریت بایستی با حداقل نفرات انجام میشد
در خاطرات رزمنده های تخریبچی که غالبا هم بیان نشده و فقط در گعده های خودشان قابل شنیدن است موارد زیادی از احتمال اسارت صددرصد آنها میتوان پیدا کرد.
بارها شنیده شد که تک وتنها از موانع گذشته اند و پا در #میدان_مین گذاشته اند و با دشمنی که هوشیار در سنگر کمین خود نشسته مواجه شده اند . و در این موقعیت حساس یا با زیرکی از مهلکه گریخته و یا به استقبال خطر رفته اند.
با اندکی تحقیق در واحدهای تخریب یگانهای عملیاتی و تعداد اندک اسرا ی این واحدها نسبت به شهداء به صدق گفتار امام عزیز میتوان پی برد.
به عنوان نمونه گردان #تخریب_لشگرده سیدالشهدا علیه السلام در طول 6 سال حیات خود در دفاع مقدس بیش از 140 شهید تقدیم نمود ولی #تعداد_آزاده های این واحد در ماموریت های محوله فقط 5 نفر است.
یک نفر در #والفجر_یک(عباس باقری) ، یک نفر در #والفجر۲ (مجیدمطیعیان)، دو نفر در #عملیات_بدر (جعفرحیدریان-مجیدمهرورز)و یک نفر هم در شناسایی عملیات #والفجر8 در جزیره ام الرصاص(عبدالله سمنانی) به اسارت دشمن در آمدند.
و خاطرات فرار از چنگال دشمن آنها از زبان خودشان شنیدنی است.
و شنیدنی ترین خاطرات #فرار_از_اسارت دشمن را از زبان #شهید_زعفری شنیده بودیم.
شناسایی او در جزیره مجنون درنقل خاطراتش شنیدنی بود و عجیب تر شناسایی مواضع دشمن در حین عملیات خیبر که منجرشد که با کمین دشمن روبرو شود و سرباز دشمن با آرپی جی برای اسیر کردن او اقدام میکند و این شیر مرد از چنگ او میگریزد..
غلام تعریف میکرد در حین فرار سرباز دشمن با آرپی جی به سمت من شلیک کرد و احساس کردم گلوله از زیر بغلم در حال فرار عبور کرد به طوری که باد پره آرپی جی رو حس کردم.
غلام گفت :باز من ول کن نبودم وچند لحظه استراحت کردم و دوباره به سمت مواضع دشمن رفتم و داخل سنگر استراق سمع دشمن خودم رو پنهان کردم...اما یک لحظه بخودم آمدم که دیدم روی #مین_والمر نشسته ام وتعدادی بدنهای شهید در کنارم داخل چاله ای قرار دارد.
اما شناسایی ام را انجام دادم ودر وقت برگشت تک وتنها بودم وبا نیروهای گشتی شناسایی دشمن روبروشدم واونها فهمیدند تنها هستم وخواستند مرا اسیر کنند که با توکل به خدا ،اونها رو قال گذاشتم
این خاطره ذره ای از جسارت بچه های تخریبچی در مواجه با دشمن بود که برای اسیر نمودن اونها اقدام میکرد.
از این دست خاطرات الی ماشاءالله زیاد است .
و بودند رزمنده هایی مثل #شهید_محمد_خاکفیروز که در شناسایی عملیات کربلای 2 در داخل میدان مین و در نیمه شب به دست دشمن اسیر شد و سالها گذشت تا پیکر مطهرش به میهن اسلامی برگشت.
جامانده از شهدا
جعفرطهماسبی
☘️
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
💧💦💦💧💦💦💧💦💦💧💦💦💧
💦
❇️ #تخریبچی_هایی_که_اسیر_نشدند
#رزمندگان_تخریبچی در زمره کسانی بودند که احتمال اسارت آنها خیلی بالا بود.
چرا که آنان در ماموریت های #شناسایی و #مین_گذاری و هنگام #معبر زدن کاملا خلع سلاح بودند و تنها سلاح آنها یک سیم چین و سرنیزه بود و اگر نارنجکی هم همراه داشتند فقط در شرایط خاصی میتوانستند از آن استفاده کنند.
ماهیت کار #تخریبچیان در جبهه انفرادی بود یعنی ماموریت بایستی با حداقل نفرات انجام میشد
در خاطرات رزمنده های تخریبچی که غالبا هم بیان نشده و فقط در گعده های خودشان قابل شنیدن است موارد زیادی از احتمال اسارت صددرصد آنها میتوان پیدا کرد.
بارها شنیده شد که تک وتنها از موانع گذشته اند و پا در #میدان_مین گذاشته اند و با دشمنی که هوشیار در سنگر کمین خود نشسته مواجه شده اند . و در این موقعیت حساس یا با زیرکی از مهلکه گریخته و یا به استقبال خطر رفته اند.
با اندکی تحقیق در واحدهای تخریب یگانهای عملیاتی و تعداد اندک اسرا ی این واحدها نسبت به شهداء به صدق گفتار امام عزیز میتوان پی برد.
به عنوان نمونه گردان #تخریب_لشگرده سیدالشهدا علیه السلام در طول 6 سال حیات خود در دفاع مقدس بیش از 140 شهید تقدیم نمود ولی #تعداد_آزاده های این واحد در ماموریت های محوله فقط 5 نفر است.
یک نفر در #والفجر_یک(عباس باقری) ، یک نفر در #والفجر۲ (مجیدمطیعیان)، دو نفر در #عملیات_بدر (جعفرحیدریان-مجیدمهرورز)و یک نفر هم در شناسایی عملیات #والفجر8 در جزیره ام الرصاص(عبدالله سمنانی) به اسارت دشمن در آمدند.
و خاطرات فرار از چنگال دشمن آنها از زبان خودشان شنیدنی است.
و شنیدنی ترین خاطرات #فرار_از_اسارت دشمن را از زبان #شهید_زعفری شنیده بودیم.
شناسایی او در جزیره مجنون درنقل خاطراتش شنیدنی بود و عجیب تر شناسایی مواضع دشمن در حین عملیات خیبر که منجرشد که با کمین دشمن روبرو شود و سرباز دشمن با آرپی جی برای اسیر کردن او اقدام میکند و این شیر مرد از چنگ او میگریزد..
غلام تعریف میکرد در حین فرار سرباز دشمن با آرپی جی به سمت من شلیک کرد و احساس کردم گلوله از زیر بغلم در حال فرار عبور کرد به طوری که باد پره آرپی جی رو حس کردم.
غلام گفت :باز من ول کن نبودم وچند لحظه استراحت کردم و دوباره به سمت مواضع دشمن رفتم و داخل سنگر استراق سمع دشمن خودم رو پنهان کردم...اما یک لحظه بخودم آمدم که دیدم روی #مین_والمر نشسته ام وتعدادی بدنهای شهید در کنارم داخل چاله ای قرار دارد.
اما شناسایی ام را انجام دادم ودر وقت برگشت تک وتنها بودم وبا نیروهای گشتی شناسایی دشمن روبروشدم واونها فهمیدند تنها هستم وخواستند مرا اسیر کنند که با توکل به خدا ،اونها رو قال گذاشتم
این خاطره ذره ای از جسارت بچه های تخریبچی در مواجه با دشمن بود که برای اسیر نمودن اونها اقدام میکرد.
از این دست خاطرات الی ماشاءالله زیاد است .
و بودند رزمنده هایی مثل #شهید_محمد_خاکفیروز که در شناسایی عملیات کربلای 2 در داخل میدان مین و در نیمه شب به دست دشمن اسیر شد و سالها گذشت تا پیکر مطهرش به میهن اسلامی برگشت.
جامانده از شهدا
جعفرطهماسبی
☘️
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel