eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
797 ویدیو
70 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
#گردهمایی_رزمندگان_تخریبچی_استان تهران در سی و سومین سالگرد شهادت #سردار_شهید_حاج_عبدالله_نوریان فرمانده گردان تخریب #لشگر_10_سیدالشهداء علیه السلام با حضور خانواده معظم شهدا ، رزمندگان و حماسه سازان تخریبچی روز جمعه سوم اسفند ماه 97 با نماز مغرب و عشاء درگلزار شهدای چیذر(امام زاده علی اکبر(ع)) برگزار میگردد در این جلسه معنوی که با سخنرانی حجت الاسلام حامد کاشانی آغاز میشود #فرماندهان_تخریبچی دوران دفاع سرداران حاج علی ولیزاده ، حاج جعفرجهروتی زاده ، حاج عباس عبادی ،دکتر حاج علیرضا زاکانی و برادر گودرزی به ذکر خاطره خواهند پرداخت وپایان بخش این محفل معنوی نوای ملکوتی مداح اهل بیت(ع) ، تخریبچی دلاور حاج منصور نورایی خواهد بود. لذا از همه ی دوستداران شهدا و رزمندگان دعوت میشود که با حضور خود از برکات این مجلس معنوی بهره مند گردند . ...ستاد یادواره شهدای تخریبچی استان تهران ...مجمع پیشکسوتان و رهروان شهدای تخریبچی کشور. @alvaresinchannel
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷🌹 ✍🏿✍🏿راوی : چند روز به آخرین روزهای بود که پشت وپناه (ع) _شهید حاج جعفر جنگروی پرکشید. حضورمردان دلاوری که خود به تنهایی یک لشگر بودند زینتی برای لشگرسیدالشهداء(ع) بود و با وجود حاج جعفر توقع فرمانده جنگ از این یگان اهل تهران دو چندان جلوه میکرد. حاج جعفر تنها یک فرمانده نظامی خشک و کار بلد نبود بلکه یک و و راهنمای طریقت الهی بود. چند شب قبل از جمع فرماندهان لشگرسیدالشهداء(ع) مهمان بودند و بعد از شام در چادر تبلیغات جلسه هماهنگی عملیات برگزار شد. بعضی بچه ها سعی میکردند با پرسه دور چادر تبلیغات از خبرهای داخل جلسه مطلع شوند اما تنها صدایی که از داخل چادر میومد صدای حاج جعفر بود که برای جمع منبر رفته بود و داشت رو تفسیر میکرد و گاهی هم حرف هایی میزد که جمع فرماندهان صداشون به ضجه و گریه بلند میشد . ما هم که بیرون چادر توی فضای مقر در تاریکی شب با دوستان قدم میزدیم با روضه های حاج جعفرجنگروی چشمهامون تر میشد. اون شب تا دیر وقت جلسه ادامه داشت و فرماندهان گردان ها و واحدهای لشگر10 گزارش کارهای انجام شده رو دادند و در حقیقت این آخرین منبر شهید حاج جعفر جنگروی بود. حاج جعفر عاشق و ذاکر حضرت صدیقه کبری بود و مزد این ارادت رو هم گرفت.در ایام فاطمیه و روزهای غربت امیر المومنین علیه السلام در شهر فاو که با نام حضرت زهراء(س) فتح شد ، مقارن صلاه ظهرروز یکشنبه 27 بهمن ماه ، ترکش دشمن سینه اش را شکافت و به لقاء الله رسید. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷 🇮🇷🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 با کلاه آهنی مخصوص به فرماندهی ماموریت (ع) این بود که حوالی ساعت 4 صبح ، بعد از گذشتن از خط با دشمن درگیر بشه و زمین منطقه ماموریت ما بود . و روبروی ما بود و قرار بود که به فرماندهی وارد شهر ابوالخصیب شوند و برای این منظور هم روی کلاه آهنی گونی سبز رنگ کشیده بودند که هم دیگه رو توی درگیری پیدا کنند 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
🌿🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌿🌸 ✍️✍️ راوی: ما مامور شدیم به (ع)لشگر 10 . مسئول دسته و (ع) برادر عباس رنجی بود . گردان ما پشتیبان (ع) بود. بنده به اتفاق برادر سلطانی به دسته ویژه که مسئوول آن بودند معرفی شدیم فرمانده گردان بعد از معرفی ما به برادر کشمیری گفت : این دو نفر به کمک شما اومدن اگر میدان مین مشاهده نشد از اینها استفاده کن. گردان ما از راهکار وارد عملیات شد و ما منطقه رو کاملا توجیه بودیم . عملیات شروع شده بود و خبر میرسید که گردان نتوانسته از مقابل دژ وارد منطقه بشود و مواضعش رو بگیرد. گردان ما وارد عملیات شد. معبر رو از قبل بچه های لشگر فجر زده بودند و ما از معبر اون ها عبور کردیم . از شانه خاکی ضلع شمال کانال دشمن حرکت میکردیم که متوجه پرتاب نارنجک از طرف سنگر عراقیها شدیم که بلافاصله به بچه ها اعلام کردیم مواظب خودشان باشند . اول فکر کردیم قسمتی لز بچه های گردان علی اکبر هستند که توانسته اند در مواضع دشمن نفوذ کنند . با صدای بلند رو گفتیم اما اونها به سمت ستون ما تیراندازی کردند به اتفاق بچه های دسته وارد کانال شدیم ماندیم خدایا چه کسی رو باید بزنیم البته ما بطور کامل نمیدونستیم که بچه های گردان علی اکبر نتونستن مواضعشون رو بگیرند من پیش خودم فکر میکردم این هایی که به سمت ما شلیک میکنند از سنگرهایی هستند که پاکسازی نشدند اما هر چه داخل کانال جلو میرفتیم هم آتش سنگین تر میشد و هم تعداد نیروهای دشمن اضافه میشدند. شرایط سختی بود فرمانده ها به بچه ها میگفتند تا مطمئن نشدید نیروهای دشمن هستند شلیک نکنید. کار به کندی جلو میرفت . این تعقیب و گریز تا صبح ادامه داشت تا اینکه کمی هوا روشن شد و ما مطمئن شدیم از گردان علی اکبر (ع) خبری نیست. نیروهای دشمن مقابل ما پر تعداد بودند ودرگیری ها داخل کانال و بیرون خیلی نزدیک بود. از دور دیدیم کسی سمت ما میاد و چند تایی هم بی سیم چی اطرافش هستند. نزدیک که اومد دیدیم اطلاعات_عملیات بود. من جلو رفتم وطلبکارانه سووال کردم ؟؟؟ برادر کیانپور ما هرچه اومدیم جلو از گردان علی اکبر خبری نیست ؟ پس نیروهای اون ها کجا رو گرفتن. حاج غلام ما رو کناری کشید و گفت : دیشب راهکار (ع) لو رفته بچه ها نتونستند دیشب مواضعشون رو بگیرند حاجی گفت : اگر گردان (ع) دیشب عمل نمیکرد گردانهای دیگه ما آسیب جدی می دیدند .با مقاومتی که عراقیها در مقابل نیروهای ما داشتند واقعا کار برای بچه ها خیلی سخت شده بود با حضور و راهنمایی های خاطر جمع شدیم که نیروی خودی مقابلمون نیست و هرچی هست نیروهای دشمن است. عملیات پاکسازی منطقه 5 ضلعی شلمچه شدت گرفت و تا خورشید وسط آسمون میومد سایر گردان ها هم وارد معرکه شدند و گسترش پیدا کرد وقبل از ظهر روز 19 دیماه توسط رزمندگان (ع) تسخیر شد . 🌿🌸 🌿🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ✍🏿✍🏿راوی : چند روز به آخرین روزهای بود که پشت وپناه (ع) _شهید حاج جعفر جنگروی پرکشید. حضورمردان دلاوری که خود به تنهایی یک لشگر بودند زینتی برای لشگرسیدالشهداء(ع) بود و با وجود حاج جعفر توقع فرمانده جنگ از این یگان اهل تهران دو چندان جلوه میکرد. حاج جعفر تنها یک فرمانده نظامی خشک و کار بلد نبود بلکه یک و و راهنمای طریقت الهی بود. چند شب قبل از جمع فرماندهان لشگرسیدالشهداء(ع) مهمان بودند و بعد از شام در چادر تبلیغات جلسه هماهنگی عملیات برگزار شد. بعضی بچه ها سعی میکردند با پرسه دور چادر تبلیغات از خبرهای داخل جلسه مطلع شوند اما تنها صدایی که از داخل چادر میومد صدای حاج جعفر بود که برای جمع منبر رفته بود و داشت رو تفسیر میکرد و گاهی هم حرف هایی میزد که جمع فرماندهان صداشون به ضجه و گریه بلند میشد . ما هم که بیرون چادر توی فضای مقر در تاریکی شب با دوستان قدم میزدیم با روضه های حاج جعفرجنگروی چشمهامون تر میشد. اون شب تا دیر وقت جلسه ادامه داشت و فرماندهان گردان ها و واحدهای لشگر10 گزارش کارهای انجام شده رو دادند و در حقیقت این آخرین منبر شهید حاج جعفر جنگروی بود. ✅ حاج جعفردر شهر فاو، ، مقارن صلاه ظهرروزیکشنبه27بهمن ماه،ترکش دشمن سینه اش را شکافت و به لقاء الله رسید. 🇮🇷🌹 @alvaresinchannel
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷🌹 ✍🏿✍🏿راوی : چند روز به آخرین روزهای بود که پشت وپناه (ع) _شهید حاج جعفر جنگروی پرکشید. حضورمردان دلاوری که خود به تنهایی یک لشگر بودند زینتی برای لشگرسیدالشهداء(ع) بود و با وجود حاج جعفر توقع فرمانده جنگ از این یگان اهل تهران دو چندان جلوه میکرد. حاج جعفر تنها یک فرمانده نظامی خشک و کار بلد نبود بلکه یک و و راهنمای طریقت الهی بود. چند شب قبل از جمع فرماندهان لشگرسیدالشهداء(ع) مهمان بودند و بعد از شام در چادر تبلیغات جلسه هماهنگی عملیات برگزار شد. بعضی بچه ها سعی میکردند با پرسه دور چادر تبلیغات از خبرهای داخل جلسه مطلع شوند اما تنها صدایی که از داخل چادر میومد صدای حاج جعفر بود که برای جمع منبر رفته بود و داشت رو تفسیر میکرد و گاهی هم حرف هایی میزد که جمع فرماندهان صداشون به ضجه و گریه بلند میشد . ما هم که بیرون چادر توی فضای مقر در تاریکی شب با دوستان قدم میزدیم با روضه های حاج جعفرجنگروی چشمهامون تر میشد. اون شب تا دیر وقت جلسه ادامه داشت و فرماندهان گردان ها و واحدهای لشگر10 گزارش کارهای انجام شده رو دادند و در حقیقت این آخرین منبر شهید حاج جعفر جنگروی بود. حاج جعفر عاشق و ذاکر حضرت صدیقه کبری بود و مزد این ارادت رو هم گرفت.در ایام فاطمیه و روزهای غربت امیر المومنین علیه السلام در شهر فاو که با نام حضرت زهراء(س) فتح شد ، مقارن صلاه ظهرروز یکشنبه 27 بهمن ماه ، ترکش دشمن سینه اش را شکافت و به لقاء الله رسید. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷 🇮🇷🌹 @alvaresinchannel
در سالروز حماسه یاد و خاطره شهدا و سرداران شهید (ع) در و را گرامی میداریم. @alvaresinchannel
اجلاسیه شهدای گردان ها و واحدهای (ع) این مراسم با حضور خانواده شهدا و رزمندگان دفاع مقدس در روز یکشنبه 31 تیرماه 1403 در (س) ستاد سپاه استان تهران در شهرری برگزار گردید... در این مجلس شهدایی ، امام جمعه محترم پاکدشت به ایراد سخن پرداخت و روایتگری و مداحی و تجلیل از خانواده شهدا از دیگر برنامه های اجلاسیه شهدای گردان ها و واحدهای لشگر10 سیدالشهداء(ع) بود. این مراسم تا روز چهارشنبه 3 مرداد هر شب از ساعت 20 در این مکان برگزار میگردد و از خانواده شهدا گردان ها و واحدها تجلیل خواهد شد. @alvaresinchannel
✅ با حضور فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس و فرمانده دلاور (ع) ، ساختمان مجمع رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) طی مراسمی فردا پنجشنبه 5 مهرماه و در هفته دفاع مقدس افتتاح خواهد شد.... 🔷 ساختمان مجمع رزمندگان در میدان حر و خیابان کاشان واقع شده است و به عنوان حلقه ارتباط رزمندگان و پیشکسوتان لشگر و خانواده محترم شهدا و سایر ارداتمندان به فرهنگ ایثار و شهادت فعالیت مینماید. @alvaresinchannel
دورهمی پیشکسوتان گردان ها و واحدهای (ع) در خانه رزمندگان لشگر10 در میدان حر خیابان کاشان برگزار شد..بعد از افتتاح ساختمان مجمع رزمندگان لشگر10 ، هردو هفته یکبار دورهمی فرماندهان و پیشکسوتان برگزار میشود و در این محفل با صفا که با حضور سردار فضلی فرمانده لشگر توام است فرماندهان و رزمندگان لشگر و روایت رزم گردان ها و واحدها در عملیات های مختلف بررسی میگردد. @alvaresinchannel
✍️✍️ راوی: ما مامور شدیم به (ع)لشگر 10 . (ع) برادر عباس رنجی بود . گردان ما پشتیبان (ع) بود. بنده به اتفاق برادر سلطانی به دسته ویژه که مسئوول آن بودند معرفی شدیم فرمانده گردان بعد از معرفی ما به برادر کشمیری گفت : این دو نفر به کمک شما اومدن اگر میدان مین مشاهده نشد از اینها استفاده کن. گردان ما از راهکار وارد عملیات شد و ما منطقه رو کاملا توجیه بودیم . عملیات شروع شده بود و خبر میرسید که گردان نتوانسته از مقابل دژ وارد منطقه بشود و مواضعش رو بگیرد. گردان ما وارد عملیات شد. معبر رو از قبل بچه های لشگر فجر زده بودند و ما از معبر اون ها عبور کردیم . از شانه خاکی ضلع شمال کانال دشمن حرکت میکردیم که متوجه پرتاب نارنجک از طرف سنگر عراقیها شدیم که بلافاصله به بچه ها اعلام کردیم مواظب خودشان باشند . اول فکر کردیم قسمتی لز بچه های گردان علی اکبر هستند که توانسته اند در مواضع دشمن نفوذ کنند . با صدای بلند رو گفتیم اما اونها به سمت ستون ما تیراندازی کردند به اتفاق بچه های دسته وارد کانال شدیم ماندیم خدایا چه کسی رو باید بزنیم البته ما بطور کامل نمیدونستیم که بچه های گردان علی اکبر نتونستن مواضعشون رو بگیرند من پیش خودم فکر میکردم این هایی که به سمت ما شلیک میکنند از سنگرهایی هستند که پاکسازی نشدند اما هر چه داخل کانال جلو میرفتیم هم آتش سنگین تر میشد و هم تعداد نیروهای دشمن اضافه میشدند. شرایط سخطی بود فرمانده ها به بچه ها میگفتند تا مطمئن نشدید نیروهای دشمن هستند شلیک نکنید. کار به کندی جلو میرفت . این تعقیب و گریز تا صبح ادامه داشت تا اینکه کمی هوا روشن شد و ما مطمئن شدیم از گردان علی اکبر (ع) خبری نیست. نیروهای دشمن مقابل ما پر تعداد بودند ودرگیری ها داخل کانال و بیرون خیلی نزدیک بود. از دور دیدیم کسی سمت ما میاد و چند تایی هم بی سیم چی اطرافش هستند. نزدیک که اومد دیدیم اطلاعات_عملیات بود. من جلو رفتم وطلبکارانه سووال کردم ؟؟؟ برادر کیانپور ما هرچه اومدیم جلو از گردان علی اکبر خبری نیست ؟ پس نیروهای اون ها کجا رو گرفتن. حاج غلام ما رو کناری کشید و گفت : دیشب راهکار (ع) لو رفته بچه ها نتونستند دیشب مواضعشون رو بگیرند حاجی گفت : اگر گردان (ع) دیشب عمل نمیکرد گردانهای دیگه ما آسیب جدی می دیدند .با مقاومتی که عراقیها در مقابل نیروهای ما داشتند واقعا کار برای بچه ها خیلی سخت شده بود با حضور و راهنمایی های خاطر جمع شدیم که نیروی خودی مقابلمون نیست و هرچی هست نیروهای دشمن است. عملیات پاکسازی منطقه 5 ضلعی شلمچه شدت گرفت و تا خورشید وسط آسمون میومد سایر گردان ها هم وارد معرکه شدند و گسترش پیدا کرد وقبل از ظهر روز 19 دیماه توسط رزمندگان (ع) تسخیر شد . 🌿🌸 🌿🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @alvaresinchannel