eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 بزرگترین چیست؟ امیرمؤمنان (ع): در بزرگترین منزلت نزد خداوند برای کسانی است که روش زندگی آنان، برای مردم است. 📚 کلینی، كافى، ج۲، ص۴۰۸ 📍 مردم باشیم تا خدا به ما رحم کند. این عماریون
🚨بی‌حجاب و باحجاب ابزار قدرت‌طلبی 🔹️جریانی در میان اصول‌گراها وجود دارد که با ذره‌بین🔍 در بين بیانات بزرگان دینی جستجو می‌کند بلکه بتواند جمله‌ای، عبارتی، مصرعی، کنایه‌ای چیزی پیدا کند و بدین‌وسیله گناه بی‌حجابی و هرزگی و فحشا را جلوه دهد و برای افراد هنجارشکن آبرو و اعتبار بتراشد! ⏪اولا بی‌حجاب مصداق بارز گناه شرعی و جرم قانونی و بی‌اخلاقی است. ⏪ثانیا از نظر ما افرادی را که صرفا بدحجاب هستند(نه آنکه تبلیغ هرزگی کنند و علیه دین اقدام کنند) بارها و بارها شرف دارند به سیاست‌بازان حرام‌لقمه و منافقینی که از دین برای کسب مقام و معاش می‌کنند. ⏪ثالثا مخالفان بی‌حجابی با آنکه رفتار تندی علیه "بی‌حجاب"ها دارند، اما درواقع این افراد هستند نه دشمن آنان. اما کسانی که به ظاهر خیلی مهربان‌بازی می‌کنند و حرف از جذب افراد بی‌حجاب می‌زنند و مخالف برخورد با بی‌حجابی هستند، درواقع هدفشان تغییر و اصلاح آنان نيستند! این‌ها را می‌خواهند. کما اینکه محجبه‌ها نیز برای‌شان ارزش و جایگاه ندارند و آنان را صرفا در حد "بوقچی ستاد" می‌دانند. اصول‌گراست دیگر، ذاتش را خراب کرده.. می‌خواهد خود را در چشم طیف بی‌حجاب مهربان و منورالفکر نشان دهد تا روزی بتواند از او بهرهٔ لازم را ببرد.
🌏 قسمت پنجم 🔻چیزی نگذشت که نمودم دو نفر، یکی خوش‌ صورت و دیگری بسیار زشت در راست و چپِ سر من نشسته‌اند و دارند مرا از پا تا به سر هر یک را جداگانه بو میکشند و چیزهایی در طوماری که در دست دارند می‌نویسند و بعضی از اعضا را از قبیل و چشم و زبان و گوش را چند بار بو می‌کشند و با هم صحبت می‌کنند پس از آن در طومار ثبت می‌کنند و من حرکتی به خود نمی‌دادم که نفهمند من بیدارم ولی در نهایت بودم. 🔻از جدیت آنها در ، فهمیدم که زشتی‌ها و زیبایی‌های مرا ثبت می‌کنند و آن خوش صورت، من بود چون در آن گفتگویی که با هم داشتند معلوم بود نمی‌گذارد بعضی از زشتی‌ها ثبت شود به عذر اینکه کرده‌ام یا فلان عمل نیک آن گناه را از بین برده و یا آن را زیبا و نیکو کرده؛ همچون اکسیر که مس را نماید و من از این جهت او را دوست داشتم. 🔻پس از ثبت تمامی کارها، دیدم آن نوشته را لوله کرده و آویزان گردنم کردند و پس از آن قفسه‌ای آوردند که به اندازه بدن من بود و مرا در میان او جا دادند و پیچ و مهره‌ای که داشت پیچیدند! کم کم آن تنگ میشد به حدی که مرا در فشار انداخت، نفسم قطع شد و نتوانستم دادی بزنم و آنها با عجله تمام پیچ و مهره ها را می‌پیچیدند تا آن قفسه که گنجایش مرا داشت به قدر سماور کوچکی باریک شد و استخوان‌ هایم همگی خرد شد و در هم شکست و من که به صورت نفت سیاه بود از من گرفته شد و من بیهوش شده بودم و نمی‌فهمیدم... ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب