eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
 صالحی ، خواهرزاده اسفندیار رحیم‌مشایی، به دلیل عضویت در سازمانمنافقین اعدام شده است.  مشایی به همین عنوان جرم اعدام شده و در حیاط منزلش در کتالمرامسر دفن شده است.یعنی  حتی مردم به دلیل نفرت از جنایاتشان اجازه دفن جنازه اینمحاربین را در مقبره عمومی نداده‌اند.  رحیم‌مشایی با همان سابقه از اقتصاد و دارایی اخراج شدهاست. برادر فوت شده دیگر اسفندیار، ناصر رحیم‌مشایی نیز به دلیل عضویت در سازمان منافقین درآموزش و پرورش اخراج شده است.  رحیم‌مشایی پسر اکبر عموی اسفندیار، چندین سابقه زندانیداشته و فعلا متواری و خارج از کشور و از نیروهای فعال سازمان کثیف و جهنمی منافقین است.  رحیم‌مشایی کارمند بانک در گیلان با همان سابقه اخراج از بانک که حامی مالی و امکاناتیبرای تیم‌های آدمکشی سازمان جهنمی بوده است.  رحیم‌مشایی کارمند فرودگاه مهرآباد که او نیز باهمین سابقه دستگیر واخراج شده است.  رحیم‌مشایی که فعلا خانه‌دار است اما سابقه عضویتدر سازمان منافقین و زندانی شدن را در کارنامه دارد.  ذبیحیان همسر اول ایشان که گفته‌ام البتهاعضای خانواده او نیز به همین ترتیب سابقه عضویت در سازمان دارند. محمدرضا رحیم‌مشایی پسرعمویدیگر   که الان ساکن امریکاست.  رحیم‌مشایی دخترعموی اسفندیار و فرزند عبدالکریمشهردار رامسر که هر دو برادرش از منافقین بوده و در حال حمل بمب و مواد منفجره دستگیر شده بودند اینها همه گوشه‌ای از وضعیت خانوادگی آقای مشایی است. هشدارها داده شده که این افراد جذب نشوند که متاسفانه اینها جذب می‌شوند مانند آقای مشایی که مشاهده می‌کنید که ایشان به شدت تمایلات مشتشرق محوری ملی‌گرایانه و باستانی دارد. علی‌القاعده به نظر می‌رسد که چنین فردی از سوی گزینش اطلاعات سپاه در گزینش وزارت اطلاعات و بعدها گزینش رییس سازمان فرهنگی شهرداری تهران و رادیو در صدا و سیما باید رد شود اما این اتفاق نمی‌افتد. همسر مشایی که در خانه تیمی تنکابن دستگیر می‌شود خانم شهربانو ذبیحیان لنگرودی. در تنکابن یک خانه تیمی بوده است که افرادی که قرار بوده یکی دو روز بعد بیایند و به آنها ملحق شوند توسط دادستانی انقلاب شناسایی و دستگیر می‌شود. اما برای شناسایی بقیه منافقین، بچه‌های دادستانی در این خانه تیمی منتظر بقیه اعضای رده بالاتر این خانه تیمی بودند و دور این خانه کمین کرده بودند. اول آقای مشایی ( یعنی خانم شهربانو ذبیحیان) وارد این خانه می‌شود و حتی اقدام به خودکشی می کند که دستگیر می شود. البته بگویم که وی هم دارای رده‌ بالایی در سازمان بوده و به نظر می‌رسد که او هم باید اعدام می‌شده است. آدم‌هایی که اطراف آقای مشایی هستند یک وجوه مشترکی دارند. آقای ملک‌زاده، بقایی و ... اینها همه در سوابقشان پیچیدگی‌های سوابق واتهامات سوء اخلاقی است. حدی که آقای بقایی از صدا و سیما اخراج و مجبور به ازدواج می‌شود. این که تعارف‌بردار نیست چرا یک سری آدمی که از لحاظ اخلاقی، اشکال به اینها وارد است و با محوریت آقای مشایی تلاش دارند همچنان اطراف رییس‌جمهور باشند. چه تلاشی است که همه عناصر مشکل‌دار دوروبر آقای احمدی‌نژاد باشند. یکی اتهام قتل در پرونده دارد، یکی اتهام سازمان مجاهدین خلقی دارد. یکی اتهام رابطه نامشروع دارد. اما این را فهمیدم که این عناصر مساله‌دار یکدیگر را در کانون دولت پیدا کرده‌اند.
متاهل بود و یک فرزند به یادگاردارد، مبینا خانم 🍃🌷🍃 ایشان ششمین فرزند خانواده شان بود مرحوم پدرش فردی مذهبی بود که برای امرار معاش آنها مجبور شده بود سال‌ها در کویت فروشندگی کند و فرزندانش با رزق رشد کنند. 🍃🌷🍃 و مادر ایشان  هم خانمی مومن  که خیلی وقت‌ها به تنهایی بار بزرگ کردن فرزندانش را به دوش می‌کشید. 🍃🌷🍃 وقتی قضیه داعش به بیت(ع)🌷پیش آمد،  برادرش و ایشان به تن کردند و به رفتند. 🍃🌷🍃 به روایت از همسر ایشان : من و با هم فامیل بودیم و رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم، اما من چند سالی بود که را ندیده بودم. یک مدت هم تهران بودند ،تا اینکه خانواده اش به خواستگاری من آمدند و با توجه به شناخت کاملی که داشتیم جواب مثبت دادیم. 🍃🌷🍃 بیشتر بر روی بود. گفت : من یک و  من هستم و اوقات در هستم، آیا شما می توانید های زندگی با یک فرد را تحمل کنید؟ 🍃🌷🍃
اما نمی دانم چرا ، چه حسی بود که نمی توانستم خودم را کنترل کنم و مدام گریه می‌کردم، اصلا انگار اختیار اشک‌هایم را نداشتم . هر کاری می کرد که من را آرام کند من قرار‌تر می شدم.😭😭 🍃🌷🍃 در بین صحبت‌هاش می‌کرد که باشم و رفت؛ 😭دل من انگار که همه عالم بر سرش آمده، نمی‌دانم چرا این‌قدر بودم.😭 🍃🌷🍃 چند روز بعد از با تماس‌های تلفنی که با هم داشتیم و از حرف‌های شوهرم که حرم بود من متوجه شدم که برای از   رفته .😭 🍃🌷🍃 سال ۹۴# بود که با من تماس گرفت و بعد از حال و احوال گفت : تا یک هفته– ده روز دیگر نمی‌توانم زنگ بزنم منتظر تماسم نباش.😭😭 🍃🌷🍃