eitaa logo
کانال رسمی اشعار «امیر قربانی فر»
411 دنبال‌کننده
29 عکس
2 ویدیو
116 فایل
🔹کانال رسمی اشعار امیر قربانی فر در آیتا: @amirghorbanifar_110 🔸صفحه رسمی اینستاگرام امیر قربانی فر : https://www.instagram.com/amir_qorbani68
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ با این چشای خستم ، با این دو دست بستم چشم انتظارت هستم ، بابای من چند روزه که بیمارم ، سر رو زمین میزارم ، شبهامو هی میشمارم ، بابای من بابا چی بگم ازین رنج قافله سیلی تازیونه و زجر و حرمله از پاهایی که شده غرق آبله بابا ، دخترت از مردم شام و کوفه دلگیره بابا ، رقیه خانومت توی خرابه میمیره بابا ، بیا ببین رنگ کبودیای دستامو بابا ، بیا و پاک کن از روی صورتم اشکامو ◾️◾️◾️◾️◾️ از درد دوری مردم ، مثل گلی پژمردم ، من هر چی سیلی خوردم ، فدات بابا از ناقه ها افتادم ، چیزی نیومد یادم ، زیر لگد جون دادم ، فدات بابا بابایی نبودی بین بازار شام با سنگاشون میزدن از بالای بام موندم زیر دست و پا بین ازدحام بابا ، سرت رو از دور با چشای خسته بوسیدم بابا ، انگشترت رو توی دست ساربون دیدم بابا ، زخم زبونا خیلی خیلی داده آزارم بابا ، خیال کن اصلا من هنوز گوشواره دارم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ پیراهن سیاهمو ، با گریه میکنم تنم واسه تو گریه میکنم ، واسه تو سینه میزنم تا اربعین میام حرم ، من پای بیرق غمت من عشق میکنم حسین ، تو روضه ی محرمت *دلداده های ارباب شاهان عالمینند آزادگان عالم در خیمه ی حسینند* «نعم الامیری یا حسین» ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
پیش زمینه محرم ۱۴۰۳ 👆👆👆👆👆👆
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ می نویسم سر خط نام دلارای حسین می شوم ماهی لب تشنه ی دریای حسین می زنم بوسه به خاک کف پاهای حسین می پرم رو‌ سوی شش گوشه ی زیبای حسین «این حسین است که عالم همه دیوانه ی اوست این حسین است که جانها همه پروانه ی اوست» ◾️◾️◾️◾️◾️ کرده مجنون خودش خیل بنی آدم را می برد نام حسین از دل عالم غم را به جهانی ندهم یک نخ ازین پرچم را کاش با جوهر زر نقش کنند این دم را «ناقه و اسب مهیاست بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ◾️◾️◾️◾️◾️ آنکه زنده شود عیسی ز دم صبحدمش آنکه باشد همه آفاق ، غبار قدمش پادشاهان جهان سائل لطف و کرمش جبرئیلان فلک خادم صحن و حرمش «هرکسی در سر خود خواب و خیالی دارد بوسه بر مرقد شش گوشه چه حالی دارد» ◾️◾️◾️◾️◾️ بوسه بر پیکر او قسمت شمشیر شده دختری از غم هجران پدر ، پیر شده شب سوم چقدر بغض گلوگیر شده دخترش منتظرش بود ولی دیر شده کنج ویرانه شبیه شب یلدا شده بود که بروی طبقی گمشده پیدا شده بود» ◾️◾️◾️◾️◾️ زنده شد در سر او خاطره های حسنش دوخته شد به تن قاسم او پیرهنش قد کشید از لگد سم مراکب بدنش آمد ارباب ، ولی لحظه ی پرپر زدنش «گفت افتاده ام از روی فرس ، وای عمو من شکستم ، تو به فریاد برس ، وای عمو» ◾️◾️◾️◾️◾️ بعد ازین باد صبا گریه کنان خواهد شد چشم مادر به عزیزش نگران خواهد شد کربلا غنچه ی نشکفته خزان خواهد شد شیرخواره هدف تیر و کمان خواهد شد «کربلا قحطی آبست کجا می آیی روضه ی مرگ ربابست کجا می آیی» ◾️◾️◾️◾️◾️ تن شهزاده ی ارباب ، مکسر شده بود ضجه های پدری چند برابر شده بود آنچنان پیکر او زخمی و پرپر شده بود علی اکبر علی اکبر علی اکبر...شده بود «این سخن ورد لب جمله ی اعدا افتاد شاهزاده که زمین خورد شه از پا افتاد» ◾️◾️◾️◾️◾️ علقمه دست و سر و مشک و علم ریخته بود همه با فاصله ی چند قدم ریخته بود با عمودی سر عباس به هم ریخته بود بخدا که دل اطفال حرم ریخته بود «علقمه گفت بیا سید و سالار اینجاست جسم کوچک شده ی میر و علمدار اینجاست» ◾️◾️◾️◾️◾️ گریه کردم به خداحافظی آخر او این طرف گریه کناند زن و دختر او سوختم بیشتر از سوز دل خواهر او بوسه زد با دل بیتاب روی حنجر او «گفت میدان مرو ای شاه که در واهمه ام گفت با شمر بگو من پسر فاطمه ام» ◾️◾️◾️◾️◾️ آتشم زد بخدا پیکر بی پیرهنش خاک حتی نشد آخر بدن بی کفنش نیزه ها خورد به دست و سر و چشم و دهنش شمر با چکمه لگد زد به تمام بدنش «خنده ی شمر ستمکار بلندست ای وای بر سر نیزه سر یار بلندست ای وای...» ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ارباب تویی دلدارم ، ارباب تویی سالارم امید قلب زارم ، جانم حسین دیدی خودت اشکامو ، شرمنده ی زهرامو آقا بگیر دستامو ، جانم حسین با قلب شکسته و محزون اومدم مثل فطرست در خونه ت رو زدم میمیرم اگه ببینم کردی ردم آقا ، همه میگن تو بی نظیری ای حسین جانم آقا ، امیری و نعم الامیری ای حسین جانم آقا ، خودم میدونم که بهت حسابی بد کردم آقا ، نزار که دست خالی از پیش تو برگردم ◾️◾️◾️◾️◾️ اسمت به دل میشینه ، واسه دلم تسکینه اما سرم پایینه ، جانم حسین هستم پریشون آقا ، با چشم گریون آقا ، رو برنگردون آقا ، جانم حسین آقاجون قسم میدم جون مادرت باشم بین کربلا یار و یاورت باشم من هم از شهیدای لشکرت آقا ، نگاه بکن این دل زار و خسته حالم رو آقا ، بگیر خودت دوباره زیر پر و بالم رو آقا ، بزار برم مدافع آل عبا باشم آقا ، بزار منم شهید دشت کربلا باشم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر : @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ای سوره ی کوثر رقیه خورشید مطهر رقیه ای نیزه نشین کوفه تا شام ای سایه ی بر سر رقیه یکبار سر تو از سر نی افتاد برابر رقیه مانند محاسن تو بابا خاکی شده معجر رقیه گردیده کبوده تازیانه سرتاسر پیکر رقیه غارت شده مثل گوشواره خلخال و گل سر رقیه ◾️◾️◾️◾️◾️ ای گرمی آشیانه ی من مهمان شده ای ، به خانه ی من امشب تو بجای نیزه و تشت بگذار قدم به شانه ی من بگذار برای تو بماند این خنده ی بی بهانه ی من یک لحظه ببین چه کرده سیلی با صورت کودکانه ی من چندیست نوازشی نکردی بر گیسوی دخترانه ی من چون مادر بی نشانه گشته این پیکر پر نشانه ی من ◾️◾️◾️◾️◾️ رنگ رخ دخترت پریده از بس روی خارها دویده از دست هجوم تازیانه جانم بروی لبم رسیده هر بار که میزدم صدایت میخورد به صورتم کشیده چون ابر بهار گریه کرده احوال مرا هر که شنیده آشفتگی سرت به من گفت گیسوی تو را کسی کشیده انگار که بوده خنجرش کند این گونه که حنجرت بریده ◾️◾️◾️◾️◾️ ما را به غمت دچار کردند هم دشمنی آشکار کردند بر ناقه ی بی جهاز و محمل طفلان تو را سوار کردند هم سنگ زدند بر سر ما هم اینکه لگد نثار کردند خوشحالی و رقص و پایکوبی با نیزه و نیزه دار کردند هی سنگ زدند بر سر تو به کار خود افتخار کردند بابا بنگر که زجر و سیلی با صورت من چکار کردند ◾️◾️◾️◾️◾️ یک شهر بلای جانمان شد عمر همه غنچه ها خزان شد آن خیمه ی سبز کربلامان غارت ز هجوم این و آن شد پیراهن کهنه ی تو بابا بازیچه ی دست دشمنان شد عمامه که سهم آن یکی شد خاتم که نصیب ساربان شد پاداش سر تو را بریدن تقدیم به شمر بد دهان شد آخر سر و صورتت کبود از تشت زر و چوب خیزران شد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶ هیئت دوستداران آل محمد علیهم السلام @amirghorbanifar_110
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ عمو ته گودال ، بال و پرش پامال ، خولی چقد خوشحاله ، واویلتا با نیزه و باخنجر ، ریختن سرش یک لشکر ای وای غریب مادر ، واویلتا بین قتلگاه داره پرپر میزنه زیر لب ناله ی ای مادر میزنه سنان ضربه هاشو محکمتر میزنه ای وای ، کاشکی میشد برم تو قتلگاه بشم یارش ای وای ، خودم بشم یکتنه همراه و علمدارش ای وای ، اینا همه تو دلشون بغض علی دارن ای وای ، اگه نرم این کوفیا زنده ش نمیزارن ◾️◾️◾️◾️◾️ اومد به لب جون من ، با ضربه های دشمن دستم جدا شد از تن ، وای مادرم این گوشه بین گودال ، مثل تو رفتم از حال جسم منم شد پامال ، وای مادرم مونده از تنم فقط جسم لاله گون اومد حرمله بازم با تیر و کمون میگیره گلوی من رو اینجا نشون ای وای ، عمو ببین مثل تو خشکیده شده لبهام ای وای ، مثل تو زیر پای مرکبا میره اعضام ای وای ، میرم ولی تو رو به تیر و نیزه میسپارم ای وای ، بابام حسن اومده کربلا به دیدارم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ اولاد مجتبی همه اهل کرامتند از نسل کوثرند و همه با سخاوتند خلقا و منطقا همگی مجتبایی اند زیبا رخ اند و شیر دل و سرو قامتند بیش از نیاز سائلشان لطف می کنند چون خانواده ی کرم و استجابتند در مکتب شهادت احلی من العسل اینان همیشه طالب رزق شهادتند بین بزرگ و کوچکشان این شباهت است هنگام مرگشان همه در اوج غربتند «این مصرع ست ورد لبم در رثای او عالم فدایی حسن و بچه های او» ◾️◾️◾️◾️◾️ وا کرد چشم و دید ته قتلگاه را می دید رقص و هلهله ی آن سپاه را از دور دید شمر به گودال می رود فهمید بغض و کینه ی آن رو سیاه را یا مرگ یا اسارت بازار و کوچه ها پس انتخاب کرد یکی از دو راه را می رفت یکتنه به هواداری عمو می خواست یاوری کند آن بی پناه را لعنت به آن قبیله که با هرچه داشتند کشتند آن یتیم بدون گناه را «درد یتیم بودن او هم دوا شده مانند ماه علقمه دستش جدا شده» ◾️◾️◾️◾️◾️ چون مادرش که در وسط کوچه ها زدند شمشیر را به بال و پرش بی هوا زدند فرزندهای فاطمه را بین قتلگاه نامردها برای رضای خدا زدند با سنگ و تیر و نیزه و شمشیر و هر چه شد... یک عده هم به پیکرشان با عصا زدند جانی نمانده بود به عبدالله و حسین بسکه میان دشت بلا دست و پا زدند کم بود خولی و شبث و زجر با سنان رفتند شمر و حرمله را هم ، صدا زدند «از شدت قساوت این قوم رو سیاه سالم نمانده پیکرشان بین قتلگاه» ◾️◾️◾️◾️◾️ شمشیر چون زدند ، یقین بال و پر شکست دستی که شد برای عمویش سپر ، شکست بی اختیار ناله زد ، ای وای مادرم افتاد یاد فاطمه که پشت در شکست در ازدحام و کشمکش بین قتلگاه اعضاش قطعه قطعه ز پا تا به سر شکست شمشیرها بلندتر از قد و قامتش مثل نهال بود و به ضرب تبر شکست وقتی که تاختند سواران به قتلگاه جسمش نحیف بود کمی بیشتر شکست... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ شد لاله لاله جسمت ، غرق هلاله جسمت ای وای ز حال جسمت ، وای قاسمم غرق به خون موهات ، خیلی شکسته اعضات سالم نمونده یک جات ، وای قاسمم جوری با مرکبا رفتن روی تنت دوخته شد به پیکر تو پیراهنت با بغض جمل تو رو بد جور کشتنت قاسم ، سینه ت شکسته شبیه مادرمون زهرا قاسم ، من قد خمیدم یا تو قد کشیدی زیر پا قاسم ، بدون تو از همه ی زمونه دلگیرم قاسم ، پا رو زمین نکش که از داغ تو میمیرم ◾️◾️◾️◾️◾️ رفتی عزیز جونم ، بدجوری سرگردونم روضه برات میخونم ، وای قاسمم میگیرمت رو دستام ، تموم نمیشه اشکام توون ندارن پاهام ، وای قاسمم بودی تو امانت داداشم حسن دیدم کوفیا چه جور سنگت میزنن حالا شد پیرهن تو جای کفن قاسم ، بعد علی اکبرم عصای من بودی قاسم ، کاشکی میشد الان گلم تو جای من بودی قاسم ، یه رحمی کن به حال این دل پریشونم قاسم ، میدونی که اگه بری زنده نمیمونم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ شده مثل پدرش فاتح دلها قاسم یوسف دیگری از عترت طاها قاسم شده ذکر لب جبریل امین یا قاسم لافتی غیر علی لا اسد الا قاسم در میان غضبش تیغ دو دم ریخته است لشکر از هیبتش انگار به هم ریخته است ◾️◾️◾️◾️◾️ مثل شیری که شتابنده و غران میرفت نوه ی حیدر کرار به میدان میرفت باز هم سمت جمل داشت حسن جان میرفت یک تنه سمت عدو حضرت طوفان میرفت رفت تا زنده کند خاطره ی خندق را نقش بر خاک کند طایفه ی ازرق را ◾️◾️◾️◾️◾️ نوه ی فاطمه میرفت به دیدار خطر پدرش شیر جمل بود و چنین است پسر محو جنگاوری او همه ی جن و بشر نتوانست حریفش بشود یک لشکر لشکر کوفه همه دور و برش ریخته اند تا شنیدند یتیم است سرش ریخته اند ◾️◾️◾️◾️◾️ آه از درد یتیمی که مداوا شده بود بدنش از وسط پیکر او تا شده بود فرصت عقده گشایی که مهیا شده بود چقدر کوچه کنار بدنش وا شده بود باز هم داغ جدیدی به دل زینب ماند جای جای بدنش زیر سم مرکب ماند ◾️◾️◾️◾️◾️ به تن او گذر نیزه ی اعدا افتاد سنگ باران شده و زیر لگدها افتاد نیزه ای خورد به پهلوش و همانجا افتاد بی هوا مثل خود حضرت زهرا افتاد نیزه در نیزه شده آه تمام بدنش خانه خانه شده چون کندوی زنبور ، تنش ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ لالا علی اصغر ، لالا گل نیلوفر دار و ندار مادر ، لالا علی ای مهربونم لالا ، آروم جونم لالا شیرین زبونم لالا ، لالا علی چند روزه درست نمیخابی دلبرم میدونم که تشنه ی آبی دلبرم بین گهواره چه بی تابی دلبرم لالا ، گریه نکن ای همه ی دلخوشی مادر لالا ، نزن مقابل چشای مادرت پرپر لالا ، گریه نکن داره میشه بند دلم پاره لالا ، عمو جونت قول داده آب برا تو بیاره ◾️◾️◾️◾️◾️ بال و پرم لالایی ، تاج سرم لالایی ای اصغرم لالایی ، لالا علی ماه شبم لالایی ، تاب و تبم لالایی ذکر لبم لالایی ، لالا علی هی گریه نکن صدات میگیره علی مادر واسه گریه هات میمیره علی این عصر دهم عجب دلگیره علی لالا ، نگاه بکن به حال بیتاب و پریشونم لالا ، هزار تا آرزو برات دارم علی جونم لالا ، یه قطره آب ندادنت ای گل شیش ماهه لالا ، برات بمیرم زندگیت اینقده کوتاهه ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️ فکر کن شیرخواره در دستت از عطش ذره ذره جان بدهد فکر کن آنقدر ضعیف شده نتواند که سر تکان بدهد ◾️◾️◾️◾️◾️ فکر کن آب باشد و ندهند چون که از کینه ی تو لبریزند هلهله میکنند و روبرویت آب را روی خاک میریزند ◾️◾️◾️◾️◾️ با همه کوفیان بگو امروز این سوالم جواب میخواهد مگر این حنجری که خشکیده چندتا قطره آب می خواهد ◾️◾️◾️◾️◾️ فکر کن مادری که بی شیر است چه میاید درین زمان به سرش بخدا آرزوی مرگ کند نکشد تا خجالت از پسرش ◾️◾️◾️◾️◾️ فکر کن دشمنان سنگدلت باز ، مرگ تو را رقم بزنند فکر کن به گلوی کوچک او تازه تیر سه شعبه هم بزنند ◾️◾️◾️◾️◾️ شب هفتم برای گریه کنان روضه اینگونه اش درست تر است علی اصغر شبیه محسن شد تیر اینجا شبیه میخ درست ◾️◾️◾️◾️◾️ سرش افتاده روی این دست و تنش افتاده روی دست دگر تیر آنقدر با شتاب آمد ذبح شد ناگهان علی اصغر ◾️◾️◾️◾️◾️ خواستم روضه ای بخوانم که یادش افتاده ام و قلبم ریخت روضه ی من فقط همین مصراع گلوی شیرخواره در هم ریخت... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ هر گوشه جسمت یکجا ، افتاده روی خاکا پاشو عزیز بابا ، علی اکبرم با اشک و حال زارم ، جسمت رو برمی دارم ، روی عبا میزارم ، علی اکبرم ریخته قطعه قطعه جسمت دور و برت جا شد رو عبا تموم بال و پرت اربا اربا شده اعضای پیکرت ای وای ، تا اومدم کنار تو هزار دفعه مردم ای وای ، تو از نفس افتادی و منم زمین خوردم ای وای ، علی ببین مصیبت تو میکنه پیرم ای وای ، علی جوابمو بده وگرنه میمیرم ◾️◾️◾️◾️◾️ از داغ تو گریونم ، محزون و سرگردونم رو لب رسیده جونم ، علی اکبرم دیدم که غوغا کردن ، راهش رو پیدا کردن کوچه برات وا کردن ، علی اکبرم گفتن اسمت علیه ریختن رو سرت جوری که چیزی نموند از بال و پرت ایکاش که نبینه حالت رو مادرت ای وای ، رحمی بکن علی بحال این دل زارم ای وای ، سرم رو با گریه روی سر تو میزارم ای وای ، پاشو نگاه کن همه ی کوفه رجزخونن ای وای ، کل میکشن دور و برم منو بسوزونن ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ تو بیت بودی و حالا قصیده شد بدنت شبیه نخل بریده بریده شد بدنت تمام مصحف بابا ورق ورق شده ای که مثل لاله ی در خون تپیده شد بدنت عزیز فاطمه بودی و با سر نیزه بروی خاک بیابان کشیده شد بدنت خودت ببین که چه آمد به روز بابایت به هر طرف که نظر کرد ، دیده شد بدنت هزار مرتبه چیدم دوباره ریخت به هم علی میان عبا سخت چیده شد بدنت «پدر کنار تنت غرق استغاثه شده تمام بال و پرت در عبا خلاصه شده» ◾️◾️◾️◾️◾️ پیمبر حرمم آنقدر شکسته پری نمانده است از آن سرو قامتت اثری عصای پیری من نقش بر زمین شده ای بلند شو که مرا سمت خیمه ها ببری تمام زندگی ام از چه اربا اربایی نمانده است برایت نه پیکری نه سری روا بود که گریبان ز غصه پاره کنم که از تن تو ندیدم گل شکسته تری تو شاهزاده ی یکدانه ی پدر بودی ولی برابرم اکنون ، هزار تا پسری ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ نقش زمین دستات ، غرق بخون چشمات مشک و علم نیست همرات ، عباس من رنگم پریده داداش ، قدم خمیده داداش موهام سفیده داداش ، عباس من چی آورده به سرت این ضرب عمود کل صورتت به هم ریخت و شد کبود ماه آل هاشمی این حقت نبود داداش ، نفس نمونده واسه من کنار تو اینجا داداش ، بازوی تو شکسته مثل مادرم زهرا داداش ، مگر قرار نبود تو سقای حرم باشی داداش ، قول دادی که تو کربلا دور و برم باشی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ از اهل کوفه خسته ن ، دل به وجودت بستن چشم انتظارت هستن ، اهل حرم از کل دنیا سیرن ، از کربلا دلگیرن بی تو اسارت میرن ، اهل حرم داداشم اگه نیایی به خیمه ها بسته میشه دست کل آل عبا زینب و اسارت بین کوچه ها داداش ، بعد تو زینب میمونه با کوچه وبازار داداش ، بعد تو گوشواره و دست کینه ی اغیار داداش ، بعد تو با پای برهنه میدون رو خار داداش ، صورت سیلی خورده میشه کربلا تکرار ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است