eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
469 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
919 فایل
🍃 ﷽ 🍃 بهترین پست ها تقدیم شما مجری برنامه های شاد کودک و نوجوان😍😍 برگزار کننده👇 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_آب🚿 #جشن_الفبا🎓 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 برای هماهنگی تماس حاصل فرمایید👇 ۰۹۱۹۱۷۱۷۳۸۸ ارتباط با ما 👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 امام خمینی (ره) یک روز با مادر روزی که باران بود رفتیم آنجا که نامش جماران بود مادر برایم گفت از انقلاب ما از او که عکسش بود سرتاسر آنجا ‌می‌گفت او بوده بابای مرد و زن آمد که آزادی باشد در این میهن ما بچه‌ها را هم امّید خود نامید تا زل زدم بر او عکسش به من خندید من هم شبیه او در فکر ایرانم سربازی از نسلِ پیر جمارانم eitaa.com/amoo_safa
🦋 داستان🦋 پیرمرد باغبان و امام خمینی رحمه الله علیه ✅آن وقت ها،توی شهر کوچکی ،امام ما در خانه ای کوچک زندگی می کرد. خانه ی او یک باغچه داشت.باغچه ای بی گل .بچه های امام آن باغچه را دوست داشتند.دلشان میخواست توی آن گل بکارند.گل های سفید وصورتی ،گل اطلسی،لاله عباسی،یاس سفید وخوشبو . اماخاک باغچه خوب نبود،باید عوض میشد.قرار شد که برای باغچه خاک تازه بیاورند.یک روز سرظهر ،وقتی مادر سفره نهار ،صدای در خانه که بلند شدیکی از بچه ها دویدو در باز کرد.پشت در پیرمردی بود که کیسه بزرگی را بر روی شانه اش انداخته بود .توی آن کیسه خاک بود پیرمرد پیرمرد برای باغچه کوچک خانه خاک آورده بود او نفس نفس میزد و زیر ان بار سنگین عرق میریخت با دست های پیر وخاکی پیشانی اش را پاک می کرد بازبان لبهای خشکش را خیس می کرد . امام وبچه ها دور سفره نهار نشسته بودند بوی غذا در اتاق پیچیده بود بچه های کوچک گرسنه بودند بوی غذا گرسنه ترشان کرده بود مادر برایشان غذا می کشید بچه ها میگفتند بیشتر یکم بیشتر!.... و مادر می گفت:بس است !غذا کم است با نان بخورید تاسیر شوید.مادر برای خودش وامام هم غذا کشید .بعد همه آماده غذا خوردن شدندیک مرتبه چشم امام از پنجره باز به حیاط افتاد.پیرمرد را دید.او داشت کیسه خاک را توی باغچه خالی می کرد .امام فهمید او خسته است .تشنه است.فهمید که حتما گرسنه هم هست . با خودش گفت:باید برای او هم غذا ببریم اما توی قابلمه غذایی باقی نمانده بود .. مادر همه را کشیده بود.امام فکر کرد یک بشقاب خالی برداشت چند قاشق از غذای خودش را در آن بشقاب ریخت بعد بشقاب را جلوی بچه ها گرفت وگفت:بچه ها شما هم چند قاشق از غذایتان را توی این بشقاب بریزیدتا برای آن پیرمرد ببریم او هم مثل شما گرسنه است. بچه ها ومادر هرکدام چند قاشق از غذایشان را توی بشقاب ریختند.بشقاب پرشدیکی از پسرها بشقاب غذا را برای پیرمرد برد .پیرمرد خوشحال شد خندید وتشکر کرد . بعد دستهای خاکی اش را شست وبعد شروع کرد به خوردن .با چه لذتی می خورد!....غذای ان روز برای بچه ها با همیشه فرق داشت ازهمیشه خوشمزه تر وبهتر بود .آن روز بچه ها خیلی خوشحال بودند.آن ها یک درس خوب از پدرشان یاد گرفته بودند. به نقل از دختر امام خمینی رحمت الله علیه eitaa.com/amoo_safa
زندگی به سبک روح الله_190170044546.zip
1.18M
🦋 زندگی به سبک روح الله 🦋 🔹ده پوسترنمایشگاهی برداشتهایی ازسیره خانوادگی حضرت امام خمینی(ره) eitaa.com/amoo_safa
خمینی ای امام .mp3
1.74M
«خمینی ای امام» ره متن سرود: خمینی ای امام ، خمینی ای امام ای مجاهد ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف رفتی و چشم دنیا به راه تو کاروان شهیدان سپاه تو سرزد از روی تو آفتاب دل برگ اول تویی در کتاب دل تو صبح صادقی، مرا صدا بزن که بگذرم زجان، که بگذرم ز تن خمینی ای امام ۲ ای مجاهد ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف راه تو زینت آسمان شده انقلابت دوباره جوان شده ای به گهواره رزمنده های تو جان ناقابل ما فدای تو تو صبح صادقی مرا صدا بزن که بگذرم زجان، که بگذرم ز تن خمینی ای امام ۲ ای مجاهد ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف راه تو راه قرآن و انبیا همتت چون شهیدان کربلا زنده ای زنده آن سان که راه تو نهضت ماندگارت گواهِ تو تو صبح صادقی، مرا صدا بزن که بگذرم زجان، که بگذرم ز تن خمینی ای امام ۲ ای مجاهد ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف رفتی و چشم دنیا به راه تو کاروان شهیدان سپاه تو سرزد از روی تو آفتاب دل برگ اول تویی در کتاب دل تو صبح صادقی، مرا صدا بزن که بگذرم زجان، که بگذرم ز تن خمینی ای امام۲ ای مجاهد ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف راه تو زینت آسمان شده انقلابت دوباره جوان شده ای به گهواره رزمنده های تو جان ناقابل ما فدای تو تو صبح صادقی مرا صدا بزن که بگذرم زجان، که بگذرم ز تن خمینی ای امام ۲ ای مجاهد ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف راه تو راه قرآن و انبیا همتت چون شهیدان کربلا زنده ای زنده آن سان که راه تو نهضت ماندگارت گواهِ تو... 👈فهرست سرودها اینجاست. · · • • • ✤ • • • · · @soroood · · • • • ✤ • • • · ·
📙 داستان کوتاه علی و پدربزرگ 🇮🇷 علی ، کنار حوض نشست 🇮🇷 و داشت به این فکر می کرد 🇮🇷 که پدربزرگش ، 🇮🇷 چه عینک و ساعت قشنگی دارد 🇮🇷 بلند شد و به اتاق او رفت 🇮🇷 پدربزرگ علی ، امام خمینی بود . 🇮🇷 امام خمينی داشت كتاب می خواند 🇮🇷 كه علی كوچولو به اتاقش آمد . 🇮🇷 امام خمینی با دیدن علی کوچولو 🇮🇷 كتابش را بست 🇮🇷 و با مهربانی ، او را در آغوش گرفت . 🇮🇷 علی کوچولو ، 🇮🇷 روی زانوهای پدربزرگش نشست . 🇮🇷 و نگاهی به او كرد و پرسيد : 🌷آقا جون ! ساعتت رو به من میدی ؟ 🇮🇷 امام خمینی گفت : 🌸 باباجون ! نمی شه ، 🌸 زنجيرش به چشمت می خوره 🌸 و چشمت اذيت میشه . 🌸 آخه چشم تو ، مثل گل ظريفه . 🇮🇷 علی كوچولو ، فكری كرد و گفت : 🌷 پس حداقل عينک رو به من بديد . 🇮🇷 پدربزرگ ، خيلی جدی پاسخ داد : 🌹 نه عزیزم ! 🌹 می ترسم دسته عینک رو بشكنی 🌹 و اون وقت ديگه من عينک ندارم . 🌹 بچه كه نبايد به اين چيزا دست بزنه 🇮🇷 آقا علی ، 🇮🇷 از روی پاهای امام پايين آمد 🇮🇷 و از اتاق بيرون رفت .  🇮🇷 چند دقيقه بعد ، 🇮🇷 دوباره به اتاق پدربزرگ آمد و گفت : 🌷 آقا جون ! بيا بازی كنيم . 🌷 شما بچه شو 🌷 و من هم بشم آقا جون . 🇮🇷 امام قبول كرد . 🇮🇷 علی هم لبخندی زد و گفت : 🌷 پس از اين جا بلند شيد . 🌷 بچه كه نباید به جای آقاجون بشینه 🇮🇷 امام با مهربانی لبخندی زد 🇮🇷 و از جایش بلند شد 🇮🇷 علی كوچولو ، 🇮🇷 دوباره با شيطنت گفت : 🌷 عينک و ساعت رو هم به من بديد 🌷 آخه بچه ها ، 🌷 كه به اين چيزا دست نمی زنن . 🇮🇷 امام خنديد . 🇮🇷 و دستی به سر علی كوچولو كشيد . 🇮🇷 سپس علی رو بوسيد و گفت : 🌹 بيا عزیزم ، 🌹 اينا رو هم بگير كه تو بردی eitaa.com/amoo_safa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴این جامه سیاه فلک در عزای کیست؟ 🎙یکی از خاطره‌ انگیزترین نوحه هایی که به مناسبت رحلت امام خمینی (ره) توسط گروه سرود بچه های آباده اجرا شد. eitaa.com/amoo_safa
دحو الارض - ۲۵ ذی القعده این زمین رنگارنگ پر از گل های قشنگ  کِی اومده به دنیا ؟ کی می دونه بچه ها؟  بیست و پنج ذیقعده 5⃣2⃣ زمین به دنیا اومد  تولدش شد و اون از زیر آب در اومد 🏞 زمین از زیر کعبه خاکش زده جوونه  تا که بشه یه روزی گهواره‌ی زمونه  سال های بعد همون روز اومده اند به دنیا  حضرت ابراهیم و بعدش حضرت عیسی   چه جشن با شکوهی برپا شده بچه ها  تولد هر سه تا مبارکه غنچه ها مامانا ؛ خوبه برای بچه ها روز دحوالارض توضیح بدید . eitaa.com/amoo_safa
سلام دوستای خوبم 🤝 یه زمانی ⏰ مردم ما👥 خیلی خیلی مشکلات داشتند😨 هم مشکلات مادی و هم معنوی جاده نداشتند🚗 آب لوله کشی نداشتند🚰 برق نداشتند🔌 حتی پزشک نداشتند و برای درمان باید پیش پزشکانی هندی و پاکستانی می رفتند🩺 مردم ما هیچ چیز نداشتند 😔 در حالی که پادشاهان کشور ما خودشون خیلی خیلی بهشون خوش میگذشت و همه اش در حال حیف و میل ثروت عمومی مردم بودند.😳 مردم ما نه تنها رفاه نداشتند بلکه آزادی معنوی هم نداشتند📿 یعنی نمی تونستند برای امام حسین علیه السلام عزاداری کنن📓 نمی تونستن راحت به زیارت و مسجد برن🕋 و از همه بدتر اینکه ما نوکر آمریکا و شوروی و ... بودیم و هیچ عزت و احترام نداشتیم مثلا اگر دوست دارید بیشتر بدونید میتونید درباره کاپیتولاسیون تحقیق کنید.👓 درست تو همین زمان یه سید بزرگواری به اسم آقا روح الله با توکل بر خدا و با حمایت مردم اومد و با شاه مبارزه کرده و حق مردم رو ازش پس گرفت. 💪 آقا سید روح‌الله یا همون امام خمینی ره با کمک مردم به عنوان اولین رهبر انقلاب اسلامی انتخاب شد و بعد از نزدیک به ۱۱ سال در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ از دنیا رفت و همه ی مردم رو عزادار کرد. 😔😔😔 امروز روز ارتحال امام هست امامی که خیلی به گردن ما حق داره ازتون می خوام برای شادی روح امام و شهدا صلوات بلند بفرستید 🤲🤲🤲 eitaa.com/amoo_safa
عموصفا دوست خوب بچه ها
#قصه_کودکانه غول خودخواه #قسمت_دوم تنها کسانی که از این اوضاع خوشحال بودند، برف بودند و سرما. آن
غول خودخواه هر درختی را که غول می‌دید، کودکی بر خود داشت و درختان از بازگشت کودکان بی‌اندازه خوشحال بودند! آنها شاخه‌هایش‌ان را پر کرده بودند از شکوفه‌ها و دست‌هایشان را به آرامی بالای سر کودکان تکان می‌دادند. پرندگان درحال پرواز و چهچه مسرورانه بودند و گل ها از میان چمن سبز سرافراشته می‌خندیدند. آن صحنه،‌ نمایی بسیار دوست داشتنی بود، ولی گوشه ای از باغ همچنان زمستان بود. آن دورترین گوشه‌ی باغ بود و در آن پسرکی ایستاده بود. پسرک آنقدر کوچک بود که نمی‌توانست به شاخه‌های درختان برسد و داشت دور درخت می‌چرخید و دلشکنانه [تلخ] گریه می‌کرد. درخت بیچاره همچنان [به شدت] از برف و یخ [سرما] پوشیده شده بود و باد شمالی همچنان بالای درخت می‌وزید و می‌غرید. «بیا بالا پسرک!» درخت گفت و شاخه هایش را تا جایی که می‌توانست برای پسر خم کرد، ولی پسرک همچنان به شاخه ها نمی‌رسید و قلب غول نرم شد وقتی بیرون را نگاه کرد. «چقدر خودخواه بوده‌ام!» غول گفت؛ «اکنون می‌دانم چرا بهار به اینجا نمی‌آمد. من پسر کوچولو را بالای درخت خواهم گذاشت، و سپس دیوار را خراب خواهم کرد، و باغم برای همیشه زمین بازی کودکان خواهد شد.» او واقعاً برای کاری که کرده بود، بسیار پشیمان بود. پس او به آرامی به پایین رفت و در جلو را به آرامی باز کرد، و به باغ رفت. اما وقتی بچه‌ها او را دیدند، آنقدر ترسیدند که همه فرار کردند، و باغ دوباره زمستان شد. تنها پسر کوچولو فرار نکرد، چون چشمانش پر از اشک بود و غول را نمی‌دید که می‌آمد. و غول به آرامی پشت او رفت و او را به نرمی در دستش گرفت و روی درخت گذاشت؛ و درخت بلافاصله گل داد، و پرندگان آمدند و روی آن خواندند، و پسر کوچولو دست‌هایش را دراز کرد و آنها را دور گردن غول حلقه کرد و او را بوسید. و بقیه بچه‌ها، وقتی دیدند که غول دیگر بدجنس نیست، دویدند و همراه با آنها بهار آمد. غول گفت: «اکنون این باغ شماست، کودکان کوچولو»، و تبر بزرگی برداشت و دیوار را خراب کرد. و وقتی مردم ساعت دوازده به بازار می‌رفتند، دیدند که غول با بچه‌ها در زیباترین باغی که تا به حال دیده بودند بازی می‌کند. تمام روز بازی کردند، و هنگام غروب به نزد غول آمدند تا خداحافظی کنند. «اما دوست کوچولوی شما کجاست؟» غول گفت؛ «پسری که من او را روی درخت گذاشتم.» غول او را بیشتر از همه دوست داشت چون او را بوسیده بود. «ما نمی‌دانیم»، بچه‌ها جواب دادند؛ «او رفته است.» «باید به او بگویید که فردا حتماً اینجا بیاید»، غول گفت. اما بچه‌ها گفتند که نمی‌دانند او کجا زندگی می‌کند، و هرگز او را قبلاً ندیده بودند؛ و غول بسیار ناراحت شد. ... 😴🥱😴🥱😴 eitaa.com/amoo_safa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عموصفا دوست خوب بچه ها
📍برنامه هایی که روزانه در کانال ایتا عموصفا به جز ایام مناسبتی(مثل محرم و ماه رمضان و ...)ان شاءالله
✍ علاوه بر ارسال محتواهای روزانه(بر اساس برنامه هفتگی که در کانال سنجاق شده است) طبق مناسبت های پیش رو هم محتواهای جدید در کانال بارگذاری خواهد شد پس از اینکه کانال در این ایام ویژه شلوغ می شود عذرخواهی میکنیم و از صبر شکیبایی و همراهی شما مخاطبین عزیز سپاسگزاریم🌹 🔻مناسبت های مهم خرداد ماه 📆 ۱۴ خرداد 👈 رحلت امام خمینی ره🏴 📆 ۱۸ خرداد 👈 شهادت امام جواد علیه السلام🏴 📆 ۱۹ خرداد 👈 سالروز ازدواج امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها🎊 📆 ۲۵ خرداد 👈 شهادت امام محمد باقر علیه السلام🏴 📆 ۲۷ خرداد 👈 روز عرفه 📆 ۲۸ خرداد 👈 عید سعید قربان و آغاز دهه ی امامت و ولایت🎊 eitaa.com/amoo_safa
عموصفا دوست خوب بچه ها
✍ علاوه بر ارسال محتواهای روزانه(بر اساس برنامه هفتگی که در کانال سنجاق شده است) طبق مناسبت های پیش
🏴 به مناسبت شهادت امام جواد علیه السلام که سه روز دیگر است، محتواهای مربوط به حضرت ارسال می شود👇