eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥 فیلم سینمایی جاسم به جبهه می رود 🎬 طنز ، کمدی ، جنگی 🎭 بازیگران : سیروس میمنت ، حسن اسدی، نصرالله رادش و... 🎬 خلاصه فیلم : مردی کلاهبردار ، برای کمک به دوستش ، با او راهی جبهه می شود ، ولی چون شبیه فرمانده ارشد عراقی هاست ...
80.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی جاسم به جبهه میرود 🎬 طنز ، کمدی ، جنگی 📼 بخش اول 🇮🇷 @amoomolla
78.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی جاسم به جبهه میرود 🎬 طنز ، کمدی ، جنگی 📼 بخش دوم 🇮🇷 @amoomolla
81.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی جاسم به جبهه میرود 🎬 طنز ، کمدی ، جنگی 📼 بخش سوم / آخر 🇮🇷 @amoomolla
هدایت شده از تبلیغات ارزان
🎥 فیلم سینمایی چشم و گوش بسته 🎬 طنز ، کمدی 🎭 بازیگران : امین حیایی ، بهرام افشاری ، مانی حقیقی ، پوریا پورسرخ 📲 کانال فیلم سینمایی و سریال 👇 https://eitaa.com/joinchat/1015284662C5d752bcebd
🌸  فرزندانتان را به نامهاى پيامبران 🌸 نامگذارى كنيد . 🌸 و زيباترين نامها ، 🌸 عبدالله و عبدالرحمان هستند . 🌹  سَمُّوا أَوْلادَكُمْ أَسْمآءَ الْأَنْبِيآءِ 🌹 وَ أَحْسَنُ الْأَسْمآءِ 🌹 عَبْدُاللّهِ وَ عَبْدُالرَّحْمنِ ✍ پيامبرخدا صلی الله عليه و آله 📚 مكارم الاخلاق ، ج ۱ ، ص ۴۷۴ 🇮🇷 @amoomolla لطفا نشر دهید ...
💎 گذشته ها گذشته ✧✧✧✧✧✧✧✧✧✧✧✧✧✧ 🔰 معادل عربی : 💠 ۱. مَضی ما مَضی 💠 ۲. ذَهَبَ أمسِ بِما فیهِ 🇮🇷 @amoomolla 👌🏻 لطفا منتشر کنید ...
📙 داستان کوتاه دریا 🌊 کفش کودکی در دریا گم شد 🌊 به روی ساحل نوشت : 👈 این دریا دزد است 🌊 و صیادی که خیلی از او دور نبود 🌊 و ماهی بسیاری صید کرده بود 🌊  به روی ساحل نوشت : 👈 این دریا سخاوتمند است 🌊 و جوانی در دریا غرق شد 🌊 پس مادر عزادارش بر ساحل نوشت 👈 این دریا قاتل است 🌊 پیرمردی مرواریدی از دریا گرفت 🌊  بر ساحل نوشت 👈 این دریا بخشنده است 🌊 سپس موجی مرتفع آمد 🌊 و هر آنچه بر ساحل 🌊 نگاشته شده بود را شست. 🌊 اگر میخواهی دریا باشی 🌊 به حرف مردم توجه نکن . 🇮🇷 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🍡 داستان سعید و پروفایل 🍡 🍭 قسمت یازدهم 🍭 🌟 دست عروس را گرفتم 🌟 و از حرم بیرون آمدیم . 🌟
🍡 داستان سعید و پروفایل 🍡 🍭 قسمت دوازدهم 🍭 🌟 در همان عالم خواب ، 🌟 به شهید گفتم : 🌹 پس چرا به عروسی ما نیامدید ؟! 🌟 شهید لبخندی زد و گفت : 🕌 آمدم پسرم 🕌 عروسی پر خطری هم بود 🕌 قرار بود چهار نفر از مهمانان شما 🕌 در تصادف جان دهند . 🕌 که با دعای من برطرف شد 🕌 ولی خب این بلا با تخفیف زیاد 🕌 نصیب شما شد 🕌 خدا جان آن چهار نفر رو بخشید 🕌 در عوضش 🕌 تو و دخترم کمی آسیب دیدید . 🌟 چند ماه بعد ، 🌟 با چندتا از دوستانم 🌟 برای مدافعان حرم اسم نوشتیم 🌟 در همه دوره ها شرکت کردیم 🌟 هفته ای سه جلسه ، 🌟 کلاسهای رزمی می رفتیم 🌟 کوهنوردی ، اردوی جنگی و صحرایی 🌟 همه مراحل را پشت سر گذاشتیم 🌟 و قرار گذاشتیم به هیچ کس 🌟 در این باره چیزی نگوئیم . 🌟 تابستان شد و حوزه ها تعطیل شدند 🌟 و ما قصد رفتن به سوریه کردیم . 🌟 خانمم باردار بود 🌟 با مقدمه چینی و به آرامی ، 🌟 قضیه رفتنم به سوریه را برایش گفتم 🌟 بعد از کلی حرف زدن ، با گریه گفت : 🌹 وقتی نه حقوق می دهند 🌹 نه پول می دهند ، نه خدماتی ... 🌹 پس چرا میخواهی بروی ؟ 🕌 گفتم عزیزم ! 🕌 اولا مثل پدربزرگت که رفت جبهه 🕌 منم می خوام برم 🕌 دوما اگر ما در سوریه ، 🕌 جلوی داعشی های وحشی را نگیریم 🕌 فردا وقتی به ایران آمدند 🕌 باید در مشهد و کرمانشاه و تبریز ، 🕌 با آنها بجنگیم 🕌 و با چشمان خودمون ، 🕌 وحشی بازی و تجاوز آنها را 🕌 در خاک خودمان ببینیم 🕌 آنوقت دیگر هیچ جا و هیچ کس 🕌 در امان نیستیم 🕌 نه به زن رحم می کنند 🕌 نه به پیر و کودک 🕌 الآن نبین که گروه شان کوچک است 🕌 و قدرتشان کم . 🕌 اگر سوریه و عراق را بگیرند ، 🕌 هم بزرگتر می شوند هم قوی تر . 🕌 آن وقت دیگر 🕌 جنگیدن با آنها سخت می شود 🌟 خدا را شکر خانمم قانع شد 🌟 و اجازه رفتن به من داد 🌟 موقع سوار شدن به هواپیما ، 🌟 برای یک لحظه ، 🌟 همان جمله شهید یادم آمد و گفتم : 🌹 میروم تا حیا و غیرت جوانانمان نرود 🍡 پایان 🍡 🇮🇷 @amoomolla
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان های فرزندان ایران 📼 این قسمت : نواب صفوی 🇮🇷 @amoomolla
📙 داستان کوتاه وعده پادشاه 🌟 درشبی بسیار سرد 🌟 پادشاه به کاخش بازگشت 🌟 و پیرمرد نگهبانی را دید 🌟 که لباس های نازکی پوشیده بود 🌟 به او نزدیک شد و از او پرسید : 👑 سردت نیست ؟! 🌟 نگهبان جواب داد : 👮🏼‍♂ البته که سردم هست 👮🏼‍♂ ولی لباس گرم ندارم 👮🏼‍♂ و چاره ای جز تحمل ندارم 🌟 پادشاه به او گفت : 👑 الان وارد کاخ خواهم شد 👑 و به یکی از نوکران می سپارم 👑 که لباسی گرم برایت بیاورد 🌟 نگهبان از وعده پادشاه خوشحال شد 🌟 ولی پادشاه 🌟 هنوز وارد قصر نشده بود 🌟 که وعده اش را فراموش کرد . 🌟 و صبح که شد 🌟 نگهبان از دنیا رفته بود 🌟 در کنارش برگه ای گذاشته بود 🌟 که با خطی لرزان ، 🌟 بر روی آن نوشته بود : 👮🏼‍♂ ای پادشاه ! 👮🏼‍♂ من هر شب با استقامت 👮🏼‍♂ سرما را تحمل می کردم 👮🏼‍♂ ولی وعده ی لباس گرمت 👮🏼‍♂ انرژی مرا گرفت و مرا از پا درآورد 🔰 نکته : 🌟 وعده هایت به دیگران 🌟 گاهی بیش از گمان تو 🌟 برای آنها مهم است 🌟 پس زیر قولت نزن 🌟 چون نمی دانی با خلف وعده 🌟 چه چیز را ویران می کنی . 🇮🇷 @amoomolla