eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
91 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت اول 🚥 من جواد هستم 🚥 هفتم سالمه . 🚥 ما در عربستان زندگی می کنیم . 🚥 مسلمانیم ولی مذهب ما ، سُنی هست . 🚥 اینجا ، در کشور ما ، 🚥 هر کی شیعه باشد ، اذیتش می کنند 🚥 شیعه ها ، خیلی آدمای خوبی هستند 🚥 اما نمی دانم چرا حکومت ما ، 🚥 با آنها دشمنی می کند . 🚥 هر کی با شیعه ها رفت و آمد کند 🚥 به شدت مجازات می شود 🚥 یک روز ، در بازار بودیم 🚥 داشتیم از خیابان پشت بازار ، 🚥 که محله شیعیان بود ، رد می شدیم 🚥 ناگهان پدر و مادرم ایستادند 🚥 از مسجد شیعه ها ، 🚥 صدای حاج آقا را شنیدیم 🚥 که در منبر سخنرانی می کرد 🚥 پدرم با تعجب به حاج آقا نگاه می کرد 🚥 شنید که حاج آقا ، 🚥 در سخنرانی و حرفهای خود ، 🚥 از مطالب و منابع کتابهای ما سنی ها ، 🚥 استفاده می کرد . 🚥 هر روایتی که می خواند از کتاب ما بود 🚥 پدرم از این موضوع ، خیلی تعجب کرد 🚥 و وارد مسجد شد . 🚥 مادرم گفت : حمید داخل نشو خطرناکه 🚥 پدر گفت : نترس عزیزم زود میام 🚥 نیم ساعت گذشت ولی پدرم نیامد 🚥 رفتم دنبالش 🚥 از دور دیدم که با همان حاج آقا ، 🚥 داشت صحبت می کرد . 🚥 نزدیکتر شدم و پشت پدرم ایستادم 🚥 و شلوارش را محکم گرفتم . 🚥 حاج آقا وقتی مرا دید 🚥 به من لبخندی زد 🚥 سپس شکلاتی از جیبش درآورد 🚥 و به من داد . 🚥 من خیلی خوشحال شدم ، 🚥 خواستم آن را بگیرم ولی ترسیدم 🚥 چون به ما گفته بودند شیعه ها خطرناکند 🚥 خود حاج آقا ، با مهربانی و لبخند گفت : 🕌 بگیر عزیزم ... من کارت ندارم 🚥 شکلات را گرفتم و در جیبم گذاشتم 🚥 با دقت به حرفهای پدر و حاج آقا گوش کردم 🚥 آنها داشتند درباره خلیفه های ما ، 🚥 و درباره حضرت علی و زهرا ، 🚥 صحبت می کردند . 🚥 حاج آقا گفت : 🕌 من اهل سنت رو دوست دارم 🕌 مثل برادرام و شاید بیشتر 🕌 اما باید حق رو بپذیرم و به دیگران بگم 🕌 خودت بگو آیا پیامبر بالاتره یا خلیفه ها ؟ 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی 🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 امام حسین علیه السلام ، 🕌 چند سال پس از شهادت امام حسن مجتبی ، 🕌 به شهادت رسیدند ؟! ✍ پاسخ : ۱۱ سال 🇮🇷 @amoomolla
🕌 امام حسین علیه السلام و یارانش ، 🕌 در چه روزی ، وارد کربلا شدند . ✍ پاسخ : دوم محرم 🧠 @moaama_chistan 🇮🇷 @amoomolla
🕌 حادثه کربلا ، 🕌 و شهادت امام حسین علیه السلام ، 🕌 در چه سالی اتفاق افتاد ؟! ✍ پاسخ : ۶۱ هجری 🧠 @moaama_chistan 🇮🇷 @amoomolla
🌸 چه بی گناه و پاکی 🌸 ای شهید کربلا 🌸 هر چه برای تو بود 🌸 دادی در راه خدا 🌸 خدا تو رو دوست داره 🌸 قد تموم دنیا 🌸 هر چی جایزه داره 🌸 گذاشته واسه شما ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ 🚢 امام حسین رو هر کس 🚢 دوست داره او بَرَندس 🚢 غصه نداره دیگه 🚢 دلش همیشه زندس 🚢 خدا به خاطر او 🚢 ماهارو هم دوست داره 🚢 هر کی یار حسینه 🚢 خیلی جایزه داره 🚢 بیا بگیم به آقا 🚢 ما دوست داریم شمارو 🚢 تو کشتی نجاتی 🚢 نجات بده ماهارو 🇮🇷 @amoomolla
47.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 قصه صوتی کودکانه 👈 هی ترس ، من شکستت میدم 🎧 با هدفون بشنوید تا در محیط سه بعدی داستان قرار بگیرید. 🇮🇷 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت اول 🚥 من جواد هستم 🚥 هفتم سالمه . 🚥 ما در عربستان ز
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت دوم 🚥 پدرم گفت : خوب معلومه پیامبر 🕌 حاج آقا گفت : احسنت 🕌 حالا اگر حرف پیامبر ، 🕌 برخلاف حرف خلیفه ها باشد ، 🕌 کدوم رو قبول می کنی ؟ 🚥 پدر گفت : 🚥 خوب معلومه که حرف پیامبر ، حرف خداست 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 مگه پیامبر خدا ، بارها علی را ، 🕌 جانشین بعد از خود معرفی نکردن ؟! 🚥 پدر گفت : خُب چرا 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 پس چرا هنوز جسد پیامبر روی زمین بود 🕌 که خلیفه اول و دوم ، 🕌 بر سر خلافت با انصار جلسه گرفتند ؟ 🕌 مگر بعد از ماجرای غدیر ، 🕌 کسی در جانشینی علی علیه السلام شک داشت ؟ 🚥 پدر گفت : البته که نه 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 مگه پیامبر خدا ، بارها نفرمودند 🕌 که هر کس حضرت زهرا را آزار دهد 🕌 مرا آزار داده 🕌 و هرکس مرا آزار دهد ، خدا را آزار داده ؟! 🚥 پدر گفت : بله درسته 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 مگر حضرت زهرا آخر عمرشان ، 🕌 بعد از اینکه درِ خانه اش را آتش زدند 🕌 و خودش را ، بین در و دیوار فشردند 🕌 به طوری که میخِ در به سینه گل او فرو رفت 🕌 و فرزندش محسن سقط شد 🕌 مگه نفرمودند 🕌 که من از خلیفه اول و دوم راضی نیستم ؟! 🕌 مگه نگفتند اونا مرا اذیت کردند ؟ 🚥 پدرم ، گریه اش گرفت 🚥 و سرش را ، به زیر انداخت و گفت : 🚥 بله همه این روایات در کتابهای ما آمده ... 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 پس ببین برادر من ! 🕌 آن دو خلیفه ، حضرت زهرا را اذیت کردند 🕌 وطبق این حدیث ، 🕌 خدا و پیامبرش را هم اذیت کردند . 🕌 پس چطور پیرو کسی باشیم 🕌 که خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبر را ، 🕌 اذیت کردند ؟!! 🕌 ولی امام علی علیه السلام ، خونه نشین شود 🕌 امام علی همان کسی بود 🕌 که تا آخر عمر ، عاشق حضرت زهرا بود 🕌 و خدا و پیامبر و حضرت زهرا ، 🕌 و همه مردم حتی خلیفه ها ، 🕌 از او راضی بودند ، 🕌 چرا چنین مرد بزرگ و با فضیلتی ، 🕌 باید خونه نشین شود ؟ 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی 🇮🇷 @amoomolla
⛵️ تشنه لبی حسین جان ⛵️ گرچه لبِ فراتی ⛵️ شبیه کشتی نوح ⛵️ تو کشتی نجاتی ⛵️ هر کسی مهربونه ⛵️ خوبی کنه همیشه ⛵️ آقا نجاتش میده ⛵️ سوار کشتی میشه ⛵️ امام حسین عزیزه ⛵️ مهربون و قشنگه ⛵️ اما دل دشمناش ⛵️ چه سخته مثل سنگه ⛵️ مثل امام حسینه ⛵️ مهدی صاحب زمان ⛵️ چه خوب و نورانیه ⛵️ مثل ماه آسمان ⛵️ شبیه جدشونه ⛵️ یه کشتی نجاته ⛵️ اگر که باشی باهاش ⛵️ او همیشه باهاته 🇮🇷 @amoomolla
🍀 تربیت فردی و اجتماعی مبتنی بر الگوی اسلامی ▫️قسمت دوم 🔺منظور از اندیشه‌ورزی در کودک چیست؟ 🔹انسان‌ها در مواجهه با مسائل معمولاً دو نوع واکنش نشان می‌دهند، یکی واکنش «مسأله‌محور» و دیگری واکنش «هیجانی». 🔸افرادی که مسأله‌مدار پرورش می‌یابند، به محض این‌که با مشکل کوچک یا بزرگی مواجه ‌شوند، دنبال مسأله می‌گردند تا آن را حل کنند و اگر حل نکردند، هیجانی می‌شوند. در حالی که افراد هیجانی در مواجهه با مشکلات، ابتدا دچار هیجان می‌شوند. ⁉️چگونه کودک خود را اندیشه‌ورز تربیت کنیم؟ 🔹 یکی از جاهایی که کودک در این زمینه تربیت می‌شود، خانواده است. اگر پدر و مادر در مواجهه با مشکلات، ابتدا عصبانی یا دچار واکنش هیجانی نشوند، بلکه به حل مشکل فکر کنند، این آموزه می‌تواند به فرزندانشان هم انتقال یابد. 🔸برنامه‌های تلویزیونی و به‌ویژه برنامه‌های کودک ما هم می‌تواند نقش مهمی در این باره ایفا کند. مثلاً شخصیت کارتونی «ای‌کیوسان» یا همان «آی‌کیو‌سان» که وقتی با مسأله‌ای مواجه می‌شد، می‌نشست و دستش را روی سرش می‌گذاشت و فکر می‌کرد و چنین تأثیر تربیتی را با آن لحظه‌ی درنگ القا می‌کرد. 🔹استفاده از فن «طوفان فکری» در خانواده یا مدرسه برای تقویت تفکر در کودکان بسیار مؤثر است. نهادینه‌کردن و آموزش آموزه‌های دینی در کودک 🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/amoomolla
محتوای تربیت کودک
نظر نجمه خانم ، در مورد الگوها
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت سوم 🚥 بعد از صحبت با حاج آقا ، 🚥 به طرف خانه رفتیم . 🚥 بعد از آن شب ، پدرم خیلی تغییر کرد . 🚥 همیشه در حال تحقیق بود 🚥 و بعضی وقتها با مادرم جلسه می گذاشت 🚥 مادرم ، خیلی پدرم را دوست داشت 🚥 و بیشتر از یک شوهر ، 🚥 برای پدرم ، احترام و ارزش قائل بود . 🚥 همیشه مثل دوتا رفیق صمیمی بودند 🚥 با هم شادی می کنند با هم غمگین می شوند 🚥 با هم می خندند با هم گریه می کنند . 🚥 هر کدام که زودتر پای سفره می نشست 🚥 غذا نمی خورد تا دیگری هم بیاید 🚥 مامان ، هیچ کاری را ، 🚥 بدون اجازه بابا انجام نمی داد . 🚥 و کاری نمی کرد که پدرم اذیت بشود . 🚥 به همین خاطر ، 🚥 در هر کاری ، با پدرم مشورت می کرد 🚥 و در مشکلات ، به او کمک می نمود . 🚥 حتی در همین مسئله شیعه و سنی . 🚥 آنها با هم ، درباره اعتقادات شیعه و سنی ، 🚥 داشتند تحقیق می کردند . 🚥 یک شب که از خواب پریدم 🚥 چراغ اتاق پدرم را روشن دیدم 🚥 از لای درِ نیمه باز ، 🚥 داشتم به پدر و مادرم نگاه می کردم 🚥 و به حرفهایشان گوش می دادم 🚥 پدر به مادرم گفت : 🔮 علمای ما ، به ما دروغ گفتند 🔮 و ما کورکورانه فقط تقلید می کردیم . 🔮 اهل سنت واقعی ، 🔮 شیعه ها هستند نه ما. 🔮 کسانی که واقعا به سنت پیامبر و اهل بیت ، 🔮 عمل می کنند ، همین شیعیان هستند نه ما . 🔮 کسانی که اهل بیت پیامبر را دوست دارند 🔮 شیعیان هستند نه ما . 🔮 ما فقط اسممان اهل سنته . 🔮 ولی واقعا نیستیم 🔮 چون داریم 🔮 خلاف سنت پیامبر ، عمل می کنیم 🔮 چون تابع سنت خلفا و حنبلی و شافعی 🔮 و مالکی و ابن تیمیه ، 🔮 و یه مشت عالم بی سواد هستیم . 🚥 مادرم گفت : خُب حالا چکار کنیم ؟ 🚥 پدر گفت : من می خواهم شیعه بشوم 🚥 مادر گفت : تو مطمئنی حمید جان ؟ 🚥 میدانی اگر بفهمند ، چکارت میکنند ؟ 🚥 پدر گفت : حالا که حقیقت را فهمیدم 🚥 دیگر برایم مهم نیست . 🚥 سرنوشت خودم را ، 🚥 به دست حضرت زهرا سپردم . 🚥 من که در همه عمرم ، 🚥 کاری برای دختر پیامبر نکردم 🚥 دوست دارم با شیعه شدنم 🚥 ذره ای از اذیت و آزارهای او را ببینم 🚥 و درد او را با تمام وجودم بچشم . 🚥 مادر گفت : پس ما چی ؟ 🚥 پدر گفت : شرمنده خانمم ، 🚥 من نمیتوانم شما را مجبور کنم 🚥 که مثل من شیعه شوید 🚥 ولی به خاطر اینکه در امان باشید 🚥 من تا مدتی از این شهر خارج می شوم . 🚥 مادر گفت : نه آقا ! ما رفیق نیمه راه نیستیم 🚥 هر کجا بروی ، ما هم با شما می آئیم ، 🚥 من بهت اعتماد دارم حمید جان 🚥 به همین خاطر منم شیعه می شوم . 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی 🇮🇷 @amoomolla
✍ شعر در وصف شهر حُر واقع در شوش 💎 بچه های شهر حُر 💎 گران و زیبا چون دُر 💎 برادرند با همه 💎 از فارس تا عرب و لُر 💎 در غیرت و شجاعت 💎 در حیا و قناعت 💎 مشهورن توی عالم 💎 در طاعت و عبادت 🇮🇷 @amoomolla
😁 😍 آدم باید سحرخیز باشه 😍 دقیقا مثل خودم 😍 من هر روز صبح ساعت ۵ بیدار میشم 😍 نماز صبح و دعای عهد می خونم 😍 و تا نماز ظهر می خوابم 😂😂😂 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ghairat
😍 😍 بعد از سه روز کوهنوردی ، 😍 رسیدیم به قله ، 😍 به سرپرست گفتم : 👈 خب حالا باید چیکار کنیم ؟؟ 😍 گفت : باید برگردیم . 😍 همونجا بود که فهمیدم 😍 کوهنوردی ورزش روانیاس !!😂😂😂 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ghairat
😍 😍 در خانواده مذهبی : 🕋 پسر : مادر دوستت دارم 🕋 مادر : ممنون فرزندم ، عزیزدلم ، 🕋 قربونت برم ، منم دوستت دارم ، 🕋 نمی دونی با گفتن این جمله ، 🕋 چقدر بهم آرامش میدی 😍😌😘😊 😍 در خانواده معمولی : 🔹 پسر : مادر دوستت دارم 🔸 مادر : تو اگه منو دوست داشتی 🔸 اینقدر اذیتم نمیکردی ، 🔸 بازم چه گندی زدی که می خوای 🔸 اینجوری جمع و جورش کنی ، 🔸 نکنه باز پول میخوای 😂😂😂 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ghairat
😍 😍 دقت کردم بعضیا ، 😍 صداشون آرامبخشه ، پر از آرامشه 😍 وقتی با کسی حرف میزنن ، 😍 به آدم ، عشق و آرامش میدن ... 😍 هر کسی هم کنار اونا بشینه ، آروم میشه 😍 اگه باور نداری ، 😍 بیا با من حرف بزن تا با چشم خودت ببینی 😂😂😂😂 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ghairat
😍 😍 شما تصمیم بگیر رژیم بگیری 😒 😍 حتی دستگیره یخچال هم خوشمزه به نظر میاد 😅😂😂😂 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ghairat