eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 آموزش انگلیسی مذهبی 🌷 🌷🌷 سوره نصر ، آیه ۳ 🌷🌷 🌹 فَسَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابَا 🇮🇷 پس به ستايش پروردگارت تسبيح گوی 🇮🇷 و از او آمرزش بخواه ؛ 🇮🇷 كه او توبه پذير است . Then celebrate the Praise of you Lord and ask His forgiveness surely He is oft returning to mercy 🔮 ذِن سِلِبریت دِ پرِیز آف یو لُرد 🔮 اَند اَسک هیز فُرگِیونِس 🔮 شورلی هی ایز آفت ریتِرنینگ تو مِرسی @amoomolla 🌹 🌹 🌹
🌷🌷 آموزش انگلیسی 🌷🌷 🌷 مفردات سوره نصر آیه ۳ 🌷 فَسَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابَا 🌹 فَ 👈 سپس 👈 Then ( ذِن ) 🌹 سَبِّح 👈 تسبیح بگو 🌸 Celebrate 👉 سِلِبرِيت 🌹 حَمد 👈 ستايش 👈 Praise ( پِرِيز ) 🌹 رَبّ 👈 خدا 👈 Lord ( لُرد ) 🌹 کَ 👈 تو/شما 👈 You ( يو ) 🌹 اِستَغفِر 👈 طلب بخشش کن 🌸 Ask forgiveness 👉 اَسك فُرگيونِس 🌹 هُ 👈 او 👈 His ( هيز ) 🌹 اِنَّ 👈 مسلّماً ، قطعاً 👈 Surely ( شُرلی )        🌹 هُ 👈 او 👈 He ( هی ) 🌹 كانَ 👈 هست 👈 Is ( ايز ) 🌹 تَوّابا 👈 توبه پذير 🌸 Returning to mercy 👉 ريتِرنينگ تو مِرسی @amoomolla 🌷 🌷 🌷
🎉 داستان کودکانه جشن تولد 🎉 🎉 🎉 قسمت چهارم 🎉 🎉 🎁 نگین گفت : 🌸 خب اگه نرقصیم ، 🌸 پس امشب توی تولد چیکار کنیم ؟ 🎁 مامان گفت : 🌷 نترس عزیزم ؛ ما براتون برنامه داریم ، 🌷 حالا صبر کن . 🌷 فعلا برو با بچه ها بازی کن ، 🌷 امشب می بینی . 🎁 شب شد 🎁 بچه ها منتظر شروع جشن تولد بودند . 🎁 نگین و نگار هم ، 🎁 لباس جدیدشون رو پوشیدند 🎁 و کنار کیک های تولدشون نشستند . 🎁 بعد از خوندن نماز مغرب و عشا ، 🎁 بابا ، اومد و گفت : 🇮🇷 حالا نوبت مسابقه است . 🎁 باباجون کلی مسابقه شاد و قشنگ برای بچه ها اجرا کرد . 🎁 نازنین و هانیه رو برای مسابقه ماست خوری آورد ، 🎁 بعد ، مسابقه بادکنک برای پسرا گذاشت ، 🎁 مسابقه سیب خوری هم برای دخترا . 🎁 چندتا هم مسابقه برای باباها اجرا کرد 👈 که کلی خندیدن . 🎁 بعد از مسابقه ، 🎁 هر کدوم به نوبت ، 🎁 لطیفه تعریف کردند و خندیدند . 🎁 بعد از لطیفه گویی ، 🎁 نوبت بریدن کیک شد . 🎁 دایی ، یه مقدار از خامه کیک رو ، 🎁 روی بینی نگین و نگار مالید . 🎁 نگین سریع دستمال برداشت 🎁 و دماغ نگار و تمیز کرد . 🎁 نگار هم با دستمال ، 🎁 دماغ نگین رو تمیز کرد و خندیدند . 🎁 نگین و نگار خواستند همدیگه رو ببوسند 🎁 که دست نگین رفت توی کیک و کلی خندیدند . 🎁 دایی هم بلند شد و کیک رو برید 🎁 همگی کیک خوردن . 🎁 وقتی نوبت میوه شد ، 🎁 عمو بلند شد و میوه ها رو تعارف کرد . 🎁 آخر هم نوبت بازکردن کادوها بود 🎁 که بازم دایی کلی با همه شوخی کرد . 🎁 تو یکی از کادوها ، تاید و ریکا بود ، 🎁 توی یکی دیگه ، سیب زمینی گذاشته بودند 🎁 هر کادویی که باز می شد ، 👈 بچه ها بیشتر می خندیدند . 🎁 در آخر نوبت خوردن شام شد . 🎁 دایی بازم شوخیش گل کرد 🎁 و برای آقایون ، مسابقه پلو خوری گذاشت . 🎁 خلاصه اون شب ، 🎁 کلی به بچه ها خوش گذشت . 🎁 اون شب ، نگین و همه بچه ها فهمیدند 🎁 که میشه بدون رقص و آهنگای حرام ، 🎁 خوش گذروند . 🎁 بعد از شام ، 🎁 خانما مشغول شستن ظرفا بودند 🎁 و پدرا ، فوتبال دستی و دارت بازی می کردند . 🎁 دایی هم بچه هارو یه جا جمع کرد 🎁 و با مسابقه و معما و چیستان و خوندن شعر و قصه ، اونا رو سرگرم کرده بود . 🎁 نگین و نگار ، بعد از رفتن مهمونا ، 🎁 خیلی از پدر و مادرشون تشکر کردند . 🎉 پایان 🎉 @amoomolla 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
14.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 آهنگ انگلیسی قهرمانِ من my hero @amoomolla 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
Hamed Mahzarnia - Ghahremane Irani (320).mp3
8.68M
🌹 آهنگ زیبای یا علی بگو 🌹 🇮🇷 با غرور و غیرت و دعای مردمی که پشت راهتونه 🇮🇷 با پرچم مقدسی که بر فراز آسمونه 🇮🇷 ایرانِ ما تا همیشه قهرمان می مونه 🇮🇷 خدا می دونه حقتونه قهرمانی 💪 🇮🇷 میریم به سمت قله های جهانی 🌎 🇮🇷 به عشق هر چی ایران و ایرانی 🇮🇷 یا علی بگو حماسه ای به پا کن دوباره 🇮🇷 یا علی بگو خدا هوامون و داره 🇮🇷 قهرمان ایرانی رقیباشو به زانو در میاره 🇮🇷 به عشق پرچم سه رنگمون جون میدی 🇮🇷 به دنیا معنی غرور و غیرت و نشون میدی 🇮🇷 ما از نسل اوسطوره های دلیریم 🇮🇷 واسه هر وجب از خاکمون می میریم 🇮🇷 یا علی بگو حماسه ای به پا کن دوباره 🇮🇷 یا علی بگو خدا هوامون و داره 🇮🇷 قهرمان ایرانی رقیباشو به زانو در میاره @amoomolla 🌷 🌷 🌷 🌷
🌸 از هفت سالگی ، 🌸 اتاق خواب فرزندتان را جدا کنید . 🌸 پژوهش‌ها نشان می‌دهد ، 🌸 که اگر فرزندان و والدین ، 🌸 در یک اتاق بخوابند ؛ 🌸 فرزندان ، به بلوغ زودرس دچار می‌شوند . @amoomolla 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
🌷 داستان حضرت یونس 🌷 🌷🌷 قسمت اول 🌷🌷 🌟 شهر نینوا در زمان های قدیم ، 🌟 یکی از شهر های بزرگ و غنی ، 🌟 و در مشرق زمین قرار داشت . 🌟 فراوانی نعمت در این شهر ، 🌟 باعث گمراهی مردم شده بود . 🌟 و اَغلَب مردم آن شهر ، 🌟 به سمت کارهای زشت و ناپسند ، 👈 روی آورده بودند . 🌟 همچنین به جای پرستش خدای یکتا ، 👈 بت پرستی می کردند 🌟 و به خدای بزرگ و توانا ، 👈 هیچ اعتقادی نداشتند . 🌟 در این زمان بود که خداوند حضرت یونس را 🌟 برای راهنمایی و ارشاد مردم ، 👈 به سوی آن ها فرستاد . 🌟 حضرت یونس ، مردم را ، 🌟 به راه راست و پرستش خدای یکتا ، 👈 دعوت کرد . 🌟 ولی مردم شهر نینوا ، همچنان ، 👈 به جهل و کفر خود اصرار می کردند . 🌟 حضرت یونس به مدت ۳۳ سال ، 🌟 مردم را به سوی خداپرستی دعوت می کرد . 🌟 امّا در این مدت طولانی ، 🌟 فقط ۲ نفر دعوت او را پذیرفتند . 👈 و خدا پرست شدند . 🌟 که یکی از این دو نفر ، 🌟 دوست قدیمی حضرت یونس ، روبیل بود . 🌟 و دیگری ملیخا نام داشت . 🌟 روبیل ، یکی از دانشمندان آن زمان بود . 🌟 و ملیخا ، عابد و زاهد بود . 🌟 وقتی که حضرت یونس ، 🌟 زحمات خود را بی نتیجه دید ؛ 🌟 تصمیم گرفت که مردم را نفرین کند . 🌟 روبیل دوستش به حضرت یونس گفت : 🌷 جناب یونس ! مردم را نفرین نکن 🌷 زیرا خدای بزرگ ، 🌷 هلاکت آن ها را دوست ندارد 🌟 ولی ملیخا اصرار داشت 🌟 که مردم باید نفرین شوند . 🌟 در نتیجه ؛ 🌟 پس از مشورت با روبیل و ملیخا ، 🌟 حضرت یونس مصمم شد ؛ 🌟 که قومش را نفرین کند . @amoomolla 🌹 🌹 🌹
🌸 شعر این علیِ اکبره ( سبک دوم ) 🌸 🇮🇷 دل همش دور و بره ، این علیِ اکبره 🇮🇷 جانِ من دربه دره ، این علیِ اکبره (۲) 🌹 دهِ شعبان آمده ، تولدِ اکبره 🌹 حسین جانم پدرش ، لیلا خاتون مادره 🌷 مثل ماه و قمره ، شبیه پیمبره 🌷 نورِ شمعِ سحره ، زَر و سیم و گوهره 🇮🇷 دل همش دور و بره ، این علیِ اکبره 🇮🇷 جانِ من دربه دره ، این علیِ اکبره 🌹 بر جوانان رهبره ، بهر دنیا سروره 🌹 خوشبوتر از عنبره ، از همه دل می بره 🌷 ز هَر طاهر ، اَطهره ، اول است و آخره 🌷 از لیلا ، لیلاتره ، مجنونش بی خبره 🇮🇷 دل همش دور و بره ، این علیِ اکبره 🇮🇷 جانِ من دربه دره ، این علیِ اکبره @amoomolla 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
🌹 ۱۱ شعبان ، 🌹 روز ولادت حضرت علی اکبر 🌹 و روز جوان ، 🌹 بر مسلمانان و شیعیان ، 👈 مبارک باد . @amoomolla
🌷 داستان حضرت یونس 🌷 🌷🌷 قسمت دوم 🌷🌷 🌟 نفرین حضرت یونس ، 🌟 مورد قبول خداوند قرار گرفت . 🌟 همچنین ؛ زمان دقیق نازل شدن بلا را ، 👈 به حضرت یونس اعلام کرد . 🌟 حضرت یونس و روبیل ، 🌟 از شهر خارج شدند . 🌟 اما ملیخا درشهر ماند ؛ 🌟 و به نزد اهالی شهر رفت . 🌟 و از مردم درخواست کرد ؛ 👈 تا به درگاه الهی توبه کنند . 🌟 مردم ، پس از مشاهده نشانه های عذاب ، 🌟 به حرف ملیخا گوش کردند 🌟 به بیابانی رفته و توبه نمودند . 🌟 خداوند ، توبه آنان را پذیرفت 🌟 و عذابش را نازل نکرد . 🌟 بعد از مدتی ، 🌟 حضرت یونس برای مشاهده عذاب الهی 🌟 وارد شهر شد . 🌟 ولی دید که اتفاق خاصی رخ نداد . 🌟 قضیه را از یکی از اهالی شهر پرسید 🌟 آن مرد که حضرت یونس را نمی شناخت 🌟 ماجرای نفرین حضرت یونس 🌟 و توبه کردن اهالی شهر را ، 🌟 برای او توضیح داد . 🌟 حضرت یونس با شنیدن این خبر ، 🌟 از دست خودش خشمگین شد . 🌟 و بدون اجازه خداوند ، از شهر خارج شد 🌟 و رفت و رفت تا به دریایی رسید . 🌟 سوار یک کشتی پر از بار و مسافر شد 🌟 کشتی در وسط راه بود 🌟 که ناگهان ماهی بزرگی ، 🌟 جلوی کشتی را گرفت . 🌟 دهانش را باز کرد و طلب غذا نمود . @amoomolla 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
♨️ تاثیر دعوای والدین بر مغز کودکان ♨️ 🔥 طبق مطالعات محققان ، 🔥 همان گونه که جنگ و مبارزه ، 🔥 بر روح و روان سربازان تأثیر می‌گذارد . 🔥 خانوادگی نیز ، 👈 بر مغز کودکان تأثیر می‌گذارد . 🔥 که حداقل ، موجب استرس مزمن ، 🔥 در کودکان می شود . 🔥 و استرس مزمن در زندگی کودکان ، 🔥 بر سیستم‌ های پاسخ به استرس آن‌ها ، 🔥 به ویژه در ناحیه خاصی از مغز ، 👈 به نام ، تأثیر می‌گذارد . @amoomolla 📍 📍 📍 📍 📍 📍