#پرسش_پاسخ
⁉️ پرسش از شما
✅ دخترنوجوانی دارم که تمام شب و حتی ساعاتی از روز را پای اینترنت و اتاقهای گفتگو سپری می کند و با کپسولی از فشار روانی و نشانه های وسواس و افسردگی دست به گریبان هست.چه راهکاری برای رهایی ازاین وضعیت پیشنهاد می دهید؟
❗️پاسخ ازما
❇️ اقتدار والدین و وضع قوانین صحیح و منصفانه به همراه فراهم آوردن زمینههای سالم برای بهرهوری از دوره نوجوانی مانند زمینههای ورزشی، هنری، مذهبی و علمی میتواند در رهایی نوجوان از اعتیاد به اینترنت و نیز مصون ماندن از این عارضه روانی سهم زیادی داشته باشد.
✴️بهترين کاري که ميتوان در اين خصوص انجام داد، اين است که قبل از فراهمآوری امکان استفاده از اينترنت، يک خط مشي کامل، شفاف و دقيق درباره نحوه استفاده از اينترنت ترسيم شود.
🔺والدین میتواند ضمن آنکه رایانه را در مکان عمومی منزل جای میدهند، زمانی را به استفاده نوجوان از اینترنت اختصاص داده و خود نیز وی را در این زمینه همراهی کنند.
🔸ممنوعیت استفاده از فیلتر شکن، ممنوعیت ورود در بازیهای اینترنتی و دانلود فیلم و دیگر قوانین پیشگیرانه میتواند کمک زیادی به خودکنترلی نوجوان داشته باشد.
🌺 موفق باشید
http://eitaa.com/amoomolla
#تربیتی
#ویژگی_های_دوران_نوجوانی
✅ احترام به روحیه نوجوان
🔸والدین آگاه از رشد فرزندان خود شادمان هستند و به هیچ وجه بزرگ شدن نوجوان را یک خطر به شمار نمیآورند.
والدین مطلع و خبره، به رشدیافتگی نوجوان خود افتخار میکنند و از اینکه سالهای بودن با فرزندشان تا مسیر مستقل شدن رو به پایان میرود، مراقبتهای عاطفی بهتری را اعمال میکنند.
🔹 نوجوانی که میل به مدیریت خویشتن داشته و مسائل گوناگون از جمله انتظارات والدین را به تنهایی فرماندهی میکند، شایسته ستایش والدین و همراهی بایسته است. نوجوانی که هدفمند است و برای رسیدن به اهداف خود، به صورت خودجوش و با انگیزه پیشرفت بالا در حال حرکت است، سزاوار احترام و همراهی مناسب است.
🔶از این رو تاکید میشود که تلاش نوجوان برای به دست آوردن استقلال فردی را درست ترجمه کنیم و از هر نوع برداشت نامناسب بپرهیزیم
http://eitaa.com/amoomolla
حجاج اربعین.mp3
4.59M
#کلیپ_صوتی
▪️بهترین سرزمین کربلا...کربلا...کربلا
وعده ی مومنین اربعین...کربلا...کربلا...
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
👇👇👇
http://eitaa.com/amoomolla
نواهنگ کودکانه پیاده روی اربعین.mp3
6.69M
#کلیپ_صوتی
▪️یا حسین این قدم هایم فدای راه تو...
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
👇👇👇
http://eitaa.com/amoomolla
🌸 هر چقدر مادرت را دوست داری
🌸 ولی به پدرت بیشتر محبت کن
🌸 نگذار غرور مردانه اش خدشه دار شود
🌸 جو گندمی های شقیقه اش را ببوس
🌸 نامرتبی های ابروانش را سامان بده
🌸 تصدق گرگ و میش چشمانش را بگو
🌸 چروکِ زیرِ چشمانش را ببوس
🌸 سرش را روی پاهایت بگذار
🌸 برایش لالایی بخوان
🌸 و کم پشتی موهایش را نوازش کن
🌸 به آغوشش برو
🌸 اما نه با قد رعنا
🌸 او گاهی دلتنگ دردانهی شیرین زبانِ دو ساله اش می شود
🌸 در خورشید وجودش ذوب شو
🌸 و خستگی هایش را به جان بخر
🌸 سرت را محکم به سینه اش بچسبان
🌸 آهنگ قلبش را حفظ باش
🌸 عطرش را با تمام وجود به مشام بکش
🌸 پرستار بد احوالی هایش باش
🌸 هرچقدر پدر باشد ، هر چقدر که مثل کوه ، محکم و تکیه گاه باشد ، گاهی دلش می خواهد طعم فرزند بودن تو را بچشد .
🇮🇷 @ghairat
35.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 قصه صوتی کودکانه
👈 خودتو دوست داشته باش
🎧 با هدفون بشنوید تا در محیط سه بعدی داستان قرار بگیرید .
🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
من همیــــن یک نفرم در دلم اما انگار،
صدنفر مثل من از دوری تو غمگین اند ؛ 🌿🕊!
#صدایآشنا
#اربعین🏴
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
قسمت اول
🚥 من جواد هستم
🚥 هفتم سالمه .
🚥 ما در عربستان زندگی می کنیم .
🚥 مسلمانیم ولی مذهب ما ، سُنی هست .
🚥 اینجا ، در کشور ما ،
🚥 هر کی شیعه باشد ، اذیتش می کنند
🚥 شیعه ها ، خیلی آدمای خوبی هستند
🚥 اما نمی دانم چرا حکومت ما ،
🚥 با آنها دشمنی می کند .
🚥 هر کی با شیعه ها رفت و آمد کند
🚥 به شدت مجازات می شود
🚥 یک روز ، در بازار بودیم
🚥 داشتیم از خیابان پشت بازار ،
🚥 که محله شیعیان بود ، رد می شدیم
🚥 ناگهان پدر و مادرم ایستادند
🚥 از مسجد شیعه ها ،
🚥 صدای حاج آقا را شنیدیم
🚥 که در منبر سخنرانی می کرد
🚥 پدرم با تعجب به حاج آقا نگاه می کرد
🚥 شنید که حاج آقا ،
🚥 در سخنرانی و حرفهای خود ،
🚥 از مطالب و منابع کتابهای ما سنی ها ،
🚥 استفاده می کرد .
🚥 هر روایتی که می خواند از کتاب ما بود
🚥 پدرم از این موضوع ، خیلی تعجب کرد
🚥 و وارد مسجد شد .
🚥 مادرم گفت : حمید داخل نشو خطرناکه
🚥 پدر گفت : نترس عزیزم زود میام
🚥 نیم ساعت گذشت ولی پدرم نیامد
🚥 رفتم دنبالش
🚥 از دور دیدم که با همان حاج آقا ،
🚥 داشت صحبت می کرد .
🚥 نزدیکتر شدم و پشت پدرم ایستادم
🚥 و شلوارش را محکم گرفتم .
🚥 حاج آقا وقتی مرا دید
🚥 به من لبخندی زد
🚥 سپس شکلاتی از جیبش درآورد
🚥 و به من داد .
🚥 من خیلی خوشحال شدم ،
🚥 خواستم آن را بگیرم ولی ترسیدم
🚥 چون به ما گفته بودند شیعه ها خطرناکند
🚥 خود حاج آقا ، با مهربانی و لبخند گفت :
🕌 بگیر عزیزم ... من کارت ندارم
🚥 شکلات را گرفتم و در جیبم گذاشتم
🚥 با دقت به حرفهای پدر و حاج آقا گوش کردم
🚥 آنها داشتند درباره خلیفه های ما ،
🚥 و درباره حضرت علی و زهرا ،
🚥 صحبت می کردند .
🚥 حاج آقا گفت :
🕌 من اهل سنت رو دوست دارم
🕌 مثل برادرام و شاید بیشتر
🕌 اما باید حق رو بپذیرم و به دیگران بگم
🕌 خودت بگو آیا پیامبر بالاتره یا خلیفه ها ؟
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
🕌 امام حسین علیه السلام ،
🕌 چند سال پس از شهادت امام حسن مجتبی ،
🕌 به شهادت رسیدند ؟!
✍ پاسخ : ۱۱ سال
🇮🇷 @amoomolla
#امام_حسین #محرم #کربلا
🕌 امام حسین علیه السلام و یارانش ،
🕌 در چه روزی ، وارد کربلا شدند .
✍ پاسخ : دوم محرم
🧠 @moaama_chistan
🇮🇷 @amoomolla
#امام_حسین #محرم #کربلا
🕌 حادثه کربلا ،
🕌 و شهادت امام حسین علیه السلام ،
🕌 در چه سالی اتفاق افتاد ؟!
✍ پاسخ : ۶۱ هجری
🧠 @moaama_chistan
🇮🇷 @amoomolla
🌸 چه بی گناه و پاکی
🌸 ای شهید کربلا
🌸 هر چه برای تو بود
🌸 دادی در راه خدا
🌸 خدا تو رو دوست داره
🌸 قد تموم دنیا
🌸 هر چی جایزه داره
🌸 گذاشته واسه شما
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
🚢 امام حسین رو هر کس
🚢 دوست داره او بَرَندس
🚢 غصه نداره دیگه
🚢 دلش همیشه زندس
🚢 خدا به خاطر او
🚢 ماهارو هم دوست داره
🚢 هر کی یار حسینه
🚢 خیلی جایزه داره
🚢 بیا بگیم به آقا
🚢 ما دوست داریم شمارو
🚢 تو کشتی نجاتی
🚢 نجات بده ماهارو
🇮🇷 @amoomolla
47.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 قصه صوتی کودکانه
👈 هی ترس ، من شکستت میدم
🎧 با هدفون بشنوید تا در محیط سه بعدی داستان قرار بگیرید.
🇮🇷 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت اول 🚥 من جواد هستم 🚥 هفتم سالمه . 🚥 ما در عربستان ز
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚
قسمت دوم
🚥 پدرم گفت : خوب معلومه پیامبر
🕌 حاج آقا گفت : احسنت
🕌 حالا اگر حرف پیامبر ،
🕌 برخلاف حرف خلیفه ها باشد ،
🕌 کدوم رو قبول می کنی ؟
🚥 پدر گفت :
🚥 خوب معلومه که حرف پیامبر ، حرف خداست
🕌 حاج آقا گفت :
🕌 مگه پیامبر خدا ، بارها علی را ،
🕌 جانشین بعد از خود معرفی نکردن ؟!
🚥 پدر گفت : خُب چرا
🕌 حاج آقا گفت :
🕌 پس چرا هنوز جسد پیامبر روی زمین بود
🕌 که خلیفه اول و دوم ،
🕌 بر سر خلافت با انصار جلسه گرفتند ؟
🕌 مگر بعد از ماجرای غدیر ،
🕌 کسی در جانشینی علی علیه السلام شک داشت ؟
🚥 پدر گفت : البته که نه
🕌 حاج آقا گفت :
🕌 مگه پیامبر خدا ، بارها نفرمودند
🕌 که هر کس حضرت زهرا را آزار دهد
🕌 مرا آزار داده
🕌 و هرکس مرا آزار دهد ، خدا را آزار داده ؟!
🚥 پدر گفت : بله درسته
🕌 حاج آقا گفت :
🕌 مگر حضرت زهرا آخر عمرشان ،
🕌 بعد از اینکه درِ خانه اش را آتش زدند
🕌 و خودش را ، بین در و دیوار فشردند
🕌 به طوری که میخِ در به سینه گل او فرو رفت
🕌 و فرزندش محسن سقط شد
🕌 مگه نفرمودند
🕌 که من از خلیفه اول و دوم راضی نیستم ؟!
🕌 مگه نگفتند اونا مرا اذیت کردند ؟
🚥 پدرم ، گریه اش گرفت
🚥 و سرش را ، به زیر انداخت و گفت :
🚥 بله همه این روایات در کتابهای ما آمده ...
🕌 حاج آقا گفت :
🕌 پس ببین برادر من !
🕌 آن دو خلیفه ، حضرت زهرا را اذیت کردند
🕌 وطبق این حدیث ،
🕌 خدا و پیامبرش را هم اذیت کردند .
🕌 پس چطور پیرو کسی باشیم
🕌 که خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبر را ،
🕌 اذیت کردند ؟!!
🕌 ولی امام علی علیه السلام ، خونه نشین شود
🕌 امام علی همان کسی بود
🕌 که تا آخر عمر ، عاشق حضرت زهرا بود
🕌 و خدا و پیامبر و حضرت زهرا ،
🕌 و همه مردم حتی خلیفه ها ،
🕌 از او راضی بودند ،
🕌 چرا چنین مرد بزرگ و با فضیلتی ،
🕌 باید خونه نشین شود ؟
💥 ادامه دارد ...
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
⛵️ تشنه لبی حسین جان
⛵️ گرچه لبِ فراتی
⛵️ شبیه کشتی نوح
⛵️ تو کشتی نجاتی
⛵️ هر کسی مهربونه
⛵️ خوبی کنه همیشه
⛵️ آقا نجاتش میده
⛵️ سوار کشتی میشه
⛵️ امام حسین عزیزه
⛵️ مهربون و قشنگه
⛵️ اما دل دشمناش
⛵️ چه سخته مثل سنگه
⛵️ مثل امام حسینه
⛵️ مهدی صاحب زمان
⛵️ چه خوب و نورانیه
⛵️ مثل ماه آسمان
⛵️ شبیه جدشونه
⛵️ یه کشتی نجاته
⛵️ اگر که باشی باهاش
⛵️ او همیشه باهاته
🇮🇷 @amoomolla