مهمترین انقلاب یا بزرگترین دستآورد انقلاب
✅
شاید مهمترین دستآورد انقلاب ایران در 40 سالگی، یکصدا شدن عدالتطلبان و بلندتر و علنیتر شدن فریاد و تجمعشان باشد.
فریادهای عدالتخواهی جوانان و جوانمردانی اینچنین، مرا یاد این جمله امام خمینی (ره) می اندازد:
«آنچه برای این جانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادتطلبی این عزیزان [است] -که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنا فداه هستند- و این است #فتح_الفتوح».
پژواک فرمان امیر مؤمنان (علیه السلام) به مالک اشتر همچنان میپیچد که ایشان را نزدیکترین افراد به خود قرار دهد:
ثُمَّ لْيَكُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَكَ أَقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ وَ أَحْوَطَهُمْ عَلَى الضُّعَفَاءِ بِالْإِنْصَافِ وَ أَقَلَّهُمْ لَكَ مُنَاظَرَةً فِيمَا يَكُونُ مِنْكَ مِمَّا كَرِهَ اللَّهُ لِأَوْلِيَائِهِ وَاقِعاً ذَلِكَ مِنْ هَوَاكَ حَيْثُ وَقَعَ فَإِنَّهُمْ يَقِفُونَكَ عَلَى الْحَقِّ وَ يُبَصِّرُونَكَ مَا يَعُودُ عَلَيْكَ نَفْعُهُ
اما روی دیگر این فریادها مسئلهای بسیار مهم است:
چرا و چگونه به شرائطی رسیدهایم که عدالتخواهان، ناچار از فریاد باشند؟
چرا عدالتخواهی بدون هزینۀ امنیتی محقق نمیشود؟
چرا در میان کسانی که برای عدالت هزینه میدهند یا این هزینهها را میکاهند، رد پای چندانی از اکثر قریب به اتفاق مسئولان بلندپایه و رسمی کشور (حتی قوۀ عدلیه) نمیبینیم؟
...
این بزرگترین دستآورد انقلاب، بزرگترین انقلاب لازم در عرصۀ مدیریت جامعه است. به امید روزی که به ثمر نشیند.
...
این عزیزان دادخواه، در واقع جور امثال مرا هم به دوش میکشند. یادکرد بخشی از آنها کمترین خدمتی است که از دستم برمیآید:
#سید_مهدی_صدرالساداتی
#سعید_زیباکلام
#محمدکاظم_کاظمی شاعر عزیز افغانستانی
#وحید_اشتری
#محمدجواد_معتمدی_نژاد
#میلاد_گودرزی
#سلمان_کدیور
#هادی_مسعودی
سایر #عدالتخواهان_شیراز
#نادر_فتوره_چی
#سعید_ابراهیمی_خوی
#میثم_صفاریان
#منصور_نظری
#یاشار_سلطانی
شاید #احمدی_نژاد
و ...
این عزیزان با هر نیتی در این میدان باشند، تلاش و همتشان ستودنی است و مسئولان کشور و علما و بزرگان حوزههای علمیه باید قدر پاکباختگان را بدانند.
22 بهمن 1397
انباز
#شهید_مطهری: ابن خلدون در مقدمه خويش فصلى دارد تحت عنوان «فَصْلٌ فِى الْحِجابِ كَيْفَ يَقَعُ فِى الد
✳️ حجاب حلال، حجاب حرام
ویرایشی از متن #سلمان_کدیور
...
دو نوع حجاب در فرهنگ جوامع اسلامی وجود دارد:
نخست، #حجاب_زنان، که میفرمایند زنان به مثابه عورت باید پوشانده باشند و اگر چنین نکنند فساد عالمگیر میشود.
برخی مدعیاند از شیوع برهنگی زنان جوامع سقوط میکنند.
دوم، #حجاب_حاکمان_از_مردم به این معنی که حاکمان حق ندارند میان خودشان و مردمشان حجابی قرار دهند، چنانکه ملت برای دسترسی به حاکم، مجبور شوند از چند دربان و منشی و... عبور کنند. بلکه باید مردم بتوانند بدون واسطه و لکنت، آنان را مورد پرسش و نقد قرار دهند.
🔻
در مورد حدود و ثغور و فلسفه و کارکرد حجاب زنان، میان علما و دانشمندان اختلاف بسیار است.
اما در مورد حجاب حاکمان از مردم، اسلام به صراحت در دهها آیه و حدیث و سیره و سنت، بر آن تأکید فراوان کرده و آن را جزو بدیهیات حکومت اسلامی و واجب عینی خوانده است و در آن شبههای نیست.
اما جالب این است که برای اجرای حجاب نوع نخست (حجاب زن به مثابه مقابله با فساد) چه دم و دستگاه قانونی و تبلیغاتی و قضایی و نظامی و... برپا ساختهاند و چه بگیر و ببندها راه انداختهاند؛ گویا که از اصول دین باشد.
در عوض از حرام بودن حجاب نوع دوم (حجاب حاکم از ملت) نه تنها سخنی به میان نمیآید که اگر بگویی هم به هزار برچسب، متهم میشوی.
❌
در جامعهای که
بدیهیات اسلام در نحوه حکمرانی رعایت نمیشود،
در سیاستهای فرهنگی و مالی و اجرایی به سادگی حدود اسلام نقض میشود،
در نحوه توزیع ثروت، رفع تبعیض و رسیدگی به حقوق عمومی، تامین نیازهای محرومین و مستضعفین و پاسخگویی حاکمان در قبال رفتارهایشان، اسلام و قرآن کنار زده میشود،
و رتبه فسادش در سطح بین المللی سالبهسال درشتتر میشود،
در چنین جامعهای، پافشاری بر حجاب زنان به عنوان #نماد جامعه اسلامی، نوعی سخره گرفتن اسلام و وهن مسلمانی است.
https://t.me/falaakhon/3410
https://www.instagram.com/p/CRUe7ctNnJ_/?utm_medium=copy_link
انباز
قدسیت حکومتها در گرو کمیت و کیفیت #عدالتگستری، از جمله #عدالت و #اعتدال در #پاسخگویی_مسئولان در قب
✳️ #جمهوری_اسلامی و #عبرت از حکومتهای مذهبی نامشروع
🖋
#سلمان_کدیور
....
🔷 در تاریخ اسلام، بیشتر حکومتها چه در حجاز (اموی و عباسی) چه در آندلس تا عثمانی ترکیه و صفوی ایران و اخیرا همین بغل گوشمان تالوان، داعیه دینداری داشتهاند.
در تاریخ مسیحیت قبل از رنسانس نیز، حکومتها به نیابت از مسیح شکل میگرفتند و به شرع مسیحیت رفتار میکردند.
🔷تمام این حکومتها با بوم و عقاید و مذاهب مختلف، در یک امر با هم شباهت داشتند و آن قدسیتبخشی و قدسیسازی به نظام حکومتی بوده است.
در این حکومتها، #حاکم، اميرالمؤمنين و خلیفة الله و ظل الله و نماینده مسیح در زمین و... خوانده میشد و #مردم چیزی جز رعیت به حساب نمیآمد.
رعیت در ذیل این قدسیت سیاسی، جز اطاعت تکلیف دیگری نداشتند؛ چرا که به آنان آموخته بودند اطاعت از حکومت، اطاعت از خدا و اعتراض بر او، جسارت به ملکوت است.
🔷 اما در تاریخ حکومتی دینی شکل گرفت که نه تنها خودش را در لفافههای قدسی نمیپیچید، بلکه از هر فرصتی برای قدسیتزدایی از خودش بهره میبرد.
گویند رئیس آن حکومت بر منبر میرفت و میگفت، ای مردم بر امور و افعال من نظارت کنید و اگر دیدید از حکومت برای خودم خشتی بر خشتی گذاشتهام، بدانید من خائنم.
جایی به مشاوران و نزدیکانش هشدار میداد که با من چون ستمگران از روی سالوس و چاپلوسی حرف نزنید و مرا آشکار و نهان نصیحت کنید؛ چرا که من خودم را از گناه مبرّا نمیدانم.
دخترش را دید که گردنبندی نو به گردن آویخته و چون دریافت آن را از بیت المال به #امانت برده به او هشدار داد که اگر آن را برای خودت تصاحب کرده بودی، دستت را قطع میکردم.
💠 او که بود؟ علی (ع) بود. کسی که مشروعیت حکومتش را از پیامبر و او از خداوند گرفته بود و وجودش سراسر قدسیت و ملکوت بود، اما اینچنین در مقام حاکم، حجاب و پردههای قدسیت را کناری میزد و خود را در دریای تودهها میافکند و از آنان برای نظارت بر خویش استمداد میطلبید.
او از دین و مقام قدسی مشروعش، هیچگاه برای اثبات حتی حقانیتش بهره نبرد.
🔷 حالا تمام آن حکومتها در معرض قضاوت تاریخ قرار گرفتهاند. امویها و عباسیها و عثمانیها و صفویها و... رفته و پوسیده و فراموش شدهاند، اما حکومت علوی علی(ع) بر تارک وجدان بشر همچنان زنده است.
و این درسی است برای جمهوری اسلامی، که سرنوشت حکومتهای مذهبی نامشروع را آینه عبرت خویش سازد و برای افعال و اعمالش از دین سپری نسازد؛
چرا که وقتی حکومتی خود را مقدس و قدسی میشمرد، مردم تمام خطا و ستم و رفتار او را ابتدا به پای همان دین مینویسند و بدنامی حاکمان، ابتدا دین خدا را بدنام و مردم را تباه میکند.
https://t.me/falaakhon/3494
❎ مدینه النبی، حکومتی که کر نیست
...
🖌 #سلمان_کدیور
🔷 پیرامون حکومت آزاد، حکومت مردمی، حکومتی که مردمان بیش از حاکمان در آن سخن بگویند و حاکمان بیش از مردمان حرف بشنوند، در کتابهای بسیاری به عنوان اتوپیا و آرزو سخن رفتهاست. حتی در دموکراتترین حکومتها، چنین ویژگیهایی بسیار اندک و کمرنگ است.
🔷 قرآن در آیه 61 سوره توبه نکته زیبایی در در مورد پیامبر و مدل حکومتشان ذکر میکند. میفرماید "وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِىَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ
قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَّکُمْ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ ورَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ"
🔷 به این معنی که برخى از منافقان، پیامبر را آزار مىدهند و مىگویند: او آدمی گوشی است (به سخن هر کس گوش مىدهد) بگو: گوشدادن او به نفع شماست، او به خداوند ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق مىکند.
🔷در ادبیات عامه ما گوشی بودن یک برچسب بد است. یعنی کسی که دنبال این میگردد که کسی برایش حرف بزند، و باور هم میکند سخنان را. نوعی سادهلوح هم معنی میدهد. چون پیامبر مینشست و سخن مردم را می شنید، یا عذرشان را بخاطر تخطیها راحت میپذیرفت یا ...، منافقان به ایشان سادهلوح یا گوشی میگفتند.
اینجا قرآن این سرزنش منافقان را تعبیر به حسن میکند و میفرماید این گوشدادن پیامبر اتفاقا مایه حسن است: اینکه حاکم شما، بیش از حرف زدن، حرف میشنود.
🔻چند نکته دیگر هم از آیه مستفاد میشود:
🔷 اول اینکه حاکم باید شرح صدر داشته باشد در برابر سرزنشها و آزارها، ولو سرزنش ناحق. کسی که از توهین و آزار کراهت دارد، نباید حاکم شود و مسئولیت بگیرد.
🔷دوم اینکه حاکم باید حرف همه را بشنود، حتی سرزنشکنندگانش را. حاکم، فقط هوادار طرفداران خودش نیست.
🔷 سوم، حاکم اسلامی بیشتر از آنکه برای مردم حرف بزند، سخنان آنان را میشنود. به تعبیری بیشتر شنونده است تا گوینده و سخنران.
حاکم اسلامی مثل پدر است. فرمانروا نیست.
🔷 چهارم اینکه حضرت رسول، با روی باز همان سخنان توهینآمیز و سرزنشها را میشنود. این خیلی عجیب است و نادر. خدا نمیخواهد که پیامبر (ص) کراهت داشته باشد از شنیدن سخنها، حتی سخنان توهینآمیز، یا ترتیبی بدهد که مردم از این حرفها به ایشان نزنند.
🔷 پنج اینکه، کسانی و گروههای سیاسی هستند که در حکومت پیامبر بر ضد ایشان تبلیغ میکنند («یقولون هو اُذن») اما پیامبر با آنان برخورد سخت نمیکند.
قرآن نمیفرماید پیامبر توهینکنندهها را به اتهام توهین به مقامات یا تشویش اذهان عمومی در بند کرده، بلکه تأکید بر تحمل ایشان میکند.
📌
نکته عجیب اینکه پیامبر آنقدر با اینها مدارا میکند، که خداوند در مقام دفاع از ایشان برمیآید. این تعبیر در چند جای دیگر قرآن نیز هست که خداوند میفرماید، رسول خدا شرم دارد که به برخی رفتارهای مردم اعتراض کند، اما خداوند شرم نمیکند و به مردم تذکر میدهد (مانند آیه 104 بقره)
🔻این درس بزرگی است برای امروز ما که حکومت، اسلامی نیست، مگر آنکه گوشی باشد، حرف بشنود، حتی آزار و سخنان تلخ را هم با روی باز تحمل کند.
گاهی مردم با یک رفتار، میخواهند پیامی بدهند، با یک اعتراض، سخنی را منتقل میکنند، حکومت باید چون سیره پیامبر سخنان مردم را بشنود.
https://t.me/falaakhon/3991