هدایت شده از مطالبِ طلبگی (وافی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیان علت بلایا با اصطلاحات نحوی
#حدیث
● جوانمردی در وطن و در سفر!
🔸حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«مروّت و جوانمردى» دو قسم است: جوانمردى در وطن(اقامتگاه) و جوانمردى در سفر.
جوانمردی در وطن، خواندن قرآن و حضور در مساجد و همنشينى با نيكوكاران و نظر دقيق در مسائل شرعى و احكام دينى است.
اما جوانمردى در سفر عبارت است از: بذل و بخشش از توشه خود به همسفران، شوخى و مزاح در اموری که مورد خشم خداوند نباشد، كمتر مخالفت كردن با همراهان (و بر خلاف ميل آنان رفتار نكردن) و پس از جدایى و بازگشت پشت سر آنها سخن نگفتن!
[عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اَلْمُرُوءَةُ مُرُوءَتَانِ مُرُوءةُ اَلْحَضَرِ وَ مُرُوءةُ اَلسَّفَرِ فَأَمَّا مُرُوءَةُ اَلْحَضَرِ فَتِلاَوَةُ اَلْقُرْآنِ وَ حُضُورُ اَلْمَسَاجِدِ وَ صُحْبَةُ أَهْلِ اَلْخَيْرِ وَ اَلنَّظَرُ فِي اَلْفِقْهِ وَ أَمَّا مُرُوءَةُ اَلسَّفَرِ فَبَذْلُ اَلزَّادِ وَ اَلْمِزَاحُ فِي غَيْرِ مَا يُسْخِطُ اَللهَ وَ قِلَّةُ اَلْخِلاَفِ عَلَى مَنْ صَحِبَكَ وَ تَرْكُ الرِّوَايَةِ عَلَيْهِمْ إِذَا أَنْتَ فَارَقْتَهُم]
📚 معاني الأخبار، ج1، ص۲۵۸
👉https://t.me/ShobeiryZanjani/3718
142 آیات ۱۱۱ تا ۱۱۵ انعام.mp3
4.82M
#مباحث_تفسیری
ص 142
#انعام 111-115
🔹 تفاوت شبهه «انتساب افعال زشت به خدا» ذیل آیات 102 و 112 سوره انعام
143 آیات ۱۱۹ و ۱۲۰ انعام.mp3
5.38M
#مباحث_تفسیری
ص 143
#انعام 119-120
🔹 بحثی درباره ترتیب نزول سوره انعام و نحل (با نقد دیدگاه علامه طباطبایی رحمة الله علیه)
144 آیه ۱۲۵ انعام.mp3
5.19M
#مباحث_تفسیری
ص 144
#انعام 125
🔹 آیا این آیه دلالتی بر تفاوت فشار هوا در جو زمین دارد؟
🔹 آیا شرح صدر و ایصال الی المطلوب، هدایت تشریعی است؟
🔹 آیا ایصال الی المطلوب، مستلزم جبر است؟
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
مردم الان همدرد میخواهند نه بیدرد
🔺صفحات مجازی حمید رسایی🔻
eitaa.com/rasaee
T.me/www_rasaee_ir
instagram.com/rasaee.ir
twitter.com/hamidrasaee
146 آیه ۱۳۸ انعام.mp3
4.96M
#مباحث_تفسیری
ص 146
#انعام 138
🔹 مصادیق نوپدیدی از دینسازیهای ناروا در دوره معاصر
🔹 عدم اختصاص #دینسازی به قلمرو خوردنیها و رفتارهای ظاهری، و گسترش آن به حیطۀ باورها
پرسشگریِ بدون مهارت
❓
گاهی میبینید که بحثی پیش آمده و شما برای فهم بهتر مسئله یا تفهیم مطلب خودتان، از کسی سؤالی میپرسید و او جوابی میدهد، چه مربوط و چه نامربوط، چه درست و چه نادرست.
مدت کوتاهی بعد از آن، بحث دیگری شکل میگیرد. این بار همان شخص، همان سؤال خودتان را به خود شما برمیگرداند و از شما میپرسد، بدون اینکه منطقا جای آن سؤال باشد.
یکی از نکات مهم در این رفتوبرگشتها این است که اگر بخواهیم گفتگوی سازندهای داشته باشیم، باید سؤالات خودمان را به میدان بیاوریم. سؤال هر کسی مبتنی بر زمینههای فکری و شخصیتی خود او است. سؤال من به سایز من است و سؤال شما قوارۀ شما. سؤال شما در تن من زار میزند و سؤال من برای شما تنگ است. اگر خودمان نمیتوانیم سؤال درستی طرح کنیم، بهتر است اول مهارت طرح سؤال را به دست بیاوریم یا دست کم از چگونگی سؤال درست در آن موضوع خاص پرسوجو کنیم.
از رسول گرامی اسلام ص نقل است که «حُسْنُ السُّؤَالِ نِصْفُ الْعِلْم؛ پرسش خوب، نیمی از دانایی است» (كنز الفوائد، ج 2، ص 189)
#پرسشگری
#مهارت_پرسشگری
#مهارت_طرح_سؤال
#علامه_امینی
#شهید_مطهری
خلاصهای کامل از مقالۀ «#الغدیر و وحدت اسلامی» از شهید مرتضی مطهری:
🔻 بخش اول:
وحدت اسلامى و اخوّت اسلامى سخت مورد عنايت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده و از اهمّ مقاصد اسلام است.
آيا تأليف و نشر كتابى مانند الغدير- كه به هر حال موضوع بحث آن كهنترين مسئله خلافى مسلمين است- مانعى در راه هدف مقدس و ايدهآل عالى «وحدت اسلامى» ايجاد نمىكند؟
1️⃣ مفهوم و حدود وحدت اسلامى
مقصود از وحدت اسلامى نه انتخاب یکی از مذاهب اسلامى و کنار گذاشتن ساير مذاهب است و نه اخذ مشتركات همه مذاهب و کنار گذاشتن مفترقات همه آنها و اختراع مذهبی جديد كه عين هيچ يك از مذاهب موجود نباشد. بلکه به معنای اتحاد پيروان مذاهب مختلف در عين اختلافات مذهبى، در برابر بيگانگان است.
وحدت مسلمین در جهانبينى، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بينش و منش، در معتقَدات مذهبى، در پرستشها و نيايشها، در آداب و سنن اجتماعى خوب، مىتواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتى عظيم و هايل به وجود آورد كه قدرتهاى عظيم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمايند، خصوصاً اينكه در متن اسلام بر اين اصل تأكيد شده است.
هيچ ضرورتى ايجاب نمىكند كه مسلمين به خاطر اتحاد اسلامى، صلح و مصالحه و گذشتى در مورد اصول يا فروع مذهبى خود بنمايند، همچنانكه ايجاب نمىكند كه مسلمين درباره اصول و فروع اختلافى فيمابين بحث و استدلال نكنند و كتاب ننويسند. تنها چيزى كه وحدت اسلامى ايجاب مىكند، اين است كه مسلمين- براى اينكه احساسات كينهتوزى در ميانشان پيدا نشود يا شعلهور نگردد- متانت را حفظ كنند، يكديگر را سبّ و شتم ننمايند، به يكديگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق يكديگر را مسخره نكنند و بالاخره عواطف يكديگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند و در حقيقت- لااقل- حدودى را كه اسلام در دعوت غيرمسلمان به اسلام لازم دانسته است، درباره خودشان رعايت كنند: ادْعُ الى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتى هِىَ احْسَنُ (نحل 125).
از نظر مخالفان این دیدگاه، اصول مذهبى مجموعهاى بهم پيوسته است و به اصطلاح اصوليون از نوع «اقل و اكثر ارتباطى» است، آسيب ديدن يكى عين آسيب ديدن همه است. علىهذا آنجا كه مثلًا اصل «امامت» آسيب مىپذيرد و قربانى مىشود، از نظر معتقدين به اين اصل، موضوع وحدت و اخوّت منتفى است و به همين دليل شيعه و سنى به هيچ وجه نمىتوانند دست يكديگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در يك جبهه قرار گيرند؛ دشمن، هركه باشد.
نقد: دليلى ندارد ما اصول را در حكم يك مجموعه بهم پيوسته بشماريم و از اصل «يا همه يا هيچ» در اينجا پيروى كنيم. اينجا جاى قاعده «الْمَيْسورُ لايَسْقُطُ بِالْمَعْسور» و «ما لايُدْرَكُ كُلُّهُ لايُتْرَكُ كُلُّه» است.
سيره و روش شخص اميرالمؤمنين على عليه السلام براى ما بهترين و آموزندهترين درسهاست. او براى احقاق حق خود از هيچ كوششى خوددارى نكرد، همه امكانات خود را به كار برد كه اصل امامت را احيا كند، اما هرگز از شعار «يا همه يا هيچ» پيروى نكرد. برعكس، اصل «ما لايدرك كلّه لايترك كلّه» را مبناى كار خويش قرار داد.
على در برابر ربايندگان حقش قيام نكرد و قيام نكردنش اضطرارى نبود، بلكه كارى حسابشده و انتخابشده بود. او از مرگ بيم نداشت، چرا قيام نكرد؟ حداكثر اين بود كه كشته شود. كشته شدن در راه خدا منتهاى آرزوى او بود. او همواره در آرزوى شهادت بود و با آن از كودك به پستان مادر مأنوستر بود. على در حساب صحيحش بدين نكته رسيده بود كه مصلحت اسلام در آن شرايط، ترك قيام و بلكه همگامى و همكارى است. خود كراراً به اين مطلب تصريح مىكند:
(ادامه دارد)
#علامه_امینی
#شهید_مطهری
🔻 بخش دوم:
یک. نامه 62 نهجالبلاغه (به مالک اشتر):
«فَأمْسَكْتُ يَدى حَتّى رَأيْتُ راجِعَةَ النّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْاسْلامِ، يَدْعونَ الى مَحْقِ دينِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَخَشيتُ انْ لَمْانْصُرِ الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ انْ ارى فيهِ ثَلْماً اوْ هَدْماً تَكونُ الْمُصِيْبَةُ بِهِ عَلَىَّ اعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلايَتِكُمُ الَّتى انَّما هِىَ مَتاعُ ايّامٍ قَلائِلَ؛ من اول دست خود را پس كشيدم، تا ديدم گروهى از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودى دين محمد صلى الله عليه و آله دعوت مىكنند. پس ترسيدم كه اگر به يارى اسلام و مسلمين برنخيزم شكاف يا انهدامى در اسلام خواهم ديد كه مصيبت آن از فوت خلافت چندروزه بسى بيشتر است.»
دو. خطبه 74 نهج البلاغه: در شوراى شش نفرى پس از تعيين و انتخاب عثمان به وسيله عبدالرحمن بن عوف، على عليه السلام شكايت و هم آمادگى خود را براى همكارى اينچنين بيان كرد:
«لَقَدْ عَلِمْتُمْ انّى احَقُّ النّاسِ بِها مِنْ غَيْرى، وَ وَ اللَّهِ لَاسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ امورُ الْمُسْلِمينَ وَ لَمْيَكُنْ فيها جَوْرٌ الّا عَلَىَّ خاصَّةً؛ شما خود مىدانيد من از همه براى خلافت شايستهترم، و حال به خدا قسم مادامى كه كار مسلمين روبراه باشد و رقيبان من تنها به كنار زدن من قناعت كنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتى نخواهم كرد و تسليم خواهم بود.»
(ادامه دارد)
#علامه_امینی
#شهید_مطهری
🔻 بخش سوم:
2️⃣ اعتقاد و بیانات علامه امينى:
ایشان در فرصتهاى مختلف در مجلدات الغدير اين مسئله را طرح كردهاند، از جمله:
یک. مقدمه جلد اول: «و ما اينهمه را خدمت به دين و اعلاى كلمه حق و احياى #امت_اسلامى مىشماريم.»
دو. جلد سوم، صفحه 77: ابن تيميّه و آلوسى و قصيمى به دروغ میگویند شيعه برخى از اهلبيت را از قبيل زيد بن على بن الحسين دشمن مىدارد، اين دروغها و تهمتها تخم فساد را مىكارد و دشمنيها را ميان امت اسلام برمىانگيزد و جماعت اسلام را تبديل به تفرقه مىنمايد و جمع امت را متشتّت مىسازد و با #مصالح_عامه مسلمين تضاد دارد.
سه. جلد سوم، صفحه 268: سيد رشيد رضا گفته: «شيعه از هر شكستى كه نصيب مسلمين شود خوشحال مىشود تا آنجا كه پيروزى روس را بر مسلمين در ايران جشن گرفتند». در حالی که اين دروغها ساخته و پرداخته امثال سيد محمّد رشيد رضاست. شيعيان ايران و عراق كه قاعدتاً مورد اين تهمت هستند و همچنين مستشرقان و سيّاحان و نمايندگان ممالك اسلامى و غيرهم كه در ايران و عراق رفت و آمد داشته و دارند خبرى از اين جريان ندارند. شيعه بلااستثناء، براى نفوس و خون و حيثيت و مال عموم مسلمين اعمّ از شيعه و سنى احترام قائل است. هر وقت مصيبتى براى عالم اسلام در هركجا و هر منطقه و براى هر فرقه پيش آمده است، در غم آنها شريك بوده است. شيعه هرگز #اخوّت_اسلامى را كه در قرآن و سنت بدان تصريح شده محدود به جهان تشيع نكرده است و در اين جهت فرقى ميان شيعه و سنى قائل نشده است.
چهار. پايان جلد سوم: پس از انتقاد از چند كتاب از كتب قدما از قبيل عِقدالفريد ابن عبد ربّه، الانتصار ابوالحسين خيّاط معتزلى، الفرق بين الفِرَق ابومنصور بغدادى، الفصل ابن حزم اندلسى، الملل و النحل محمّد بن عبدالكريم شهرستانى، منهاج السنه ابن تيميّه و البداية و النهايه ابن كثير و چند كتاب از كتب متأخرين از قبيل تاريخ الامم الاسلاميه شيخ محمّد خضرى، فجر الاسلام احمد امين، الجولة فى ربوع الشرق الادنى محمّد ثابت مصرى، الصراع بين الاسلام و الوثنيه قصيمى و الوشيعه موسى جار اللَّه مىگويند:
«هدف ما از نقل و انتقاد اين كتب اين است كه به امت اسلام اعلام خطر كنيم و آنان را بيدار نماييم كه اين كتابها بزرگترين خطر را براى جامعه اسلامى به وجود مىآورد، زيرا وحدت اسلامى را متزلزل مىكند، صفوف مسلمين را مىپراكند، هيچ عاملى بيش از اين كتب صفوف مسلمين را از هم نمىپاشد و وحدتشان را از بين نمىبرد و رشته اخوّت اسلامى را پاره نمىكند.»
پنج. مقدمه جلد پنجم:
به مناسبت يكى از تقديرنامههايى كه از مصر درباره الغدير رسيده است، تحت عنوان «نظرية كريمة» مىگويند:
«عقايد و آراء درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوّت اسلامى را كه قرآن كريم با جمله انَّمَا الْمُؤْمِنونَ اخْوَةٌ بدان تصريح كرده پاره نمىكند، هرچند كار مباحثه علمى و مجادله كلامى و مذهبى به اوج خود برسد. سيره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعين همين بوده است.
ما مؤلفان و نويسندگان در اقطار و اكناف جهان اسلام، با همه اختلافى كه در اصول و فروع با يكديگر داريم، يك جامع مشترك داريم و آن ايمان به خدا و پيامبر خداست. در كالبد همه ما يك روح و يك عاطفه حكمفرماست و آن روح اسلام و كلمه اخلاص است.
ما مؤلفان اسلامى همه در زير پرچم حق زندگى مىكنيم و تحت قيادت قرآن و رسالت نبىّ اكرم انجام وظيفه مىنماييم. پيام همه ما اين است كه: انَّ الدّينَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلامُ و شعار همه ما لا اله الّا اللَّه و محمّدٌ رسولُ اللَّه است.
آرى ما حزب خدا و حاميان دين او هستيم.»
شش. در مقدمه جلد هشتم تحت عنوان «الغدير يوحّد الصفوف فى الملأ الاسلامى» مستقيماً وارد بحث نقش الغدير در وحدت اسلامى مىشود و این اتهام را سخت رد می کند كه «الغدير موجب تفرقه بيشتر مسلمين مىشود» و ثابت مىكنند كه برعكس، الغدير بسيارى از سوء تفاهمات را از بين مىبرد و موجب نزديكتر شدن مسلمين به يكديگر مىگردد.
(ادامه دارد)
#علامه_امینی
#شهید_مطهری
🔻 بخش چهارم و پایانی:
3️⃣ نقش مثبت الغدير در وحدت اسلامى:
اولًا منطق مستدل شيعه را روشن مىكند، و ثابت مىكند كه گرايش در حدود صد ميليون مسلمان به تشيع- برخلاف تبليغات زهرآگين عدهاى- مولود جريانهاى سياسى يا نژادى و غيره نبوده است، بلكه يك منطق قوى متكى به قرآن و سنت موجب اين گرايش شده است.
ثانياً پارهاى از اتهامات به شيعه را رد می کند -كه سبب فاصله گرفتن مسلمانان ديگر از شيعه شده است-، از قبيل اينكه:
* شيعه غيرمسلمان را بر مسلمانِ غيرشيعه ترجيح مىدهد
* و از شكست مسلمانان غير شيعه از غير مسلمان شادمان مىگردد
* و شيعه بهجاى حج به زيارت ائمه مىرود،
* يا در نماز چنين مىكند
* و در ازدواج موقت چنان.
ثالثاً شخص شخيص اميرالمؤمنين على عليه السلام را كه مظلومترين و مجهولالقدرترين شخصيت بزرگ اسلامى است و مىتواند مقتداى عموم مسلمين واقع شود، و همچنين ذرّيّه اطهارش را به جهان اسلام معرفى مىكند.
4️⃣ برداشت ديگران از «الغدير»:
برداشت بسيارى از دانشمندان بىغرض مسلمان غيرشيعه از الغدير همين است:
یک. محمّد عبدالغنى حسن مصرى در تقريظ خود بر الغدير:
از خداوند مسئلت مىكنم كه بركه آب زلال شما را سبب صلح و صفا ميان دو برادر شيعه و سنى قرار دهد كه دست به دست هم داده، بناى امت اسلامى را بسازند.
دو. عادل غضبان، مدير مجله مصرى «الكتاب»:
اين كتاب، منطق شيعه را روشن مىكند و اهل سنت مىتوانند به وسيله اين كتاب، شيعه را به طور صحيح بشناسند. شناسايى صحيح شيعه سبب مىشود كه آراء شيعه و سنى به يكديگر نزديك شود و مجموعاً صف واحدى تشكيل دهند.
سه. دكتر محمّد غلاب، استاد فلسفه در دانشكده «اصول دين» جامع ازهر:
كتاب شما در وقت بسيار مناسبى به دستم رسيد، زيرا اكنون مشغول جمعآورى و تأليف كتابى درباره زندگى مسلمين از جوانب مختلف هستم، لهذا خيلى مايلم كه اطلاعات صحيحى درباره شيعه اماميه داشته باشم.
كتاب شما به من كمك خواهد كرد و من ديگر مانند ديگران درباره شيعه اشتباه نخواهم كرد.
چهار. دكتر عبدالرحمن كيالى حلبى:
كتاب الغدير و محتويات غنى آن، چيزى است كه سزاوار است هر مسلمانى از آن آگاهى يابد، تا دانسته شود چگونه مورخان كوتاهى كردهاند و حقيقت كجاست. ما به اين وسيله بايد گذشته را جبران كنيم و با كوشش در راه اتحاد مسلمين به اجر و ثواب نايل گرديم.
#شهید_مطهری:
در تاريخ اسلام خودمان، تنها در صدر اسلام است كه مىبينيم بانوان نقش مؤثرى از نظر سياسى يا نظامى يا فرهنگى ايفا كردهاند. در دورههاى متأخر تدريجاً اين نقش ضعيف شده و احياناً به صفر رسيده است و همين جهت ايجاب مىكند كه تحقيق كنيم «چه عواملى موجب گشت كه زن بار ديگر [در جریان انقلاب اسلامی ایران] در صحنه تاريخ ظاهر شود و تاريخ را از #مذكر بودن محض خارج كند و آن را #مذنّث (مذكر مؤنث) نمايد؟».
#مسئله_حجاب
پ.ن:
پاسخ به مسئله نوع و سطح حضور زنان در صحنه تاریخ و جامعه، در فهم بسیاری از حوادث تاریخی و حتی احکام شرعی تأثیر دارد و یکی از مسائل مهم #فلسفه_فقه و حتی #فلسفه_دین است.
148 آیات ۱۴۷ تا ۱۴۹ انعام.mp3
5.09M
#مباحث_تفسیری
ص 148
#انعام 147-149
🔹 بحثی درباره قلمرو قاعدۀ لطف
🔹 آیا اجماع لطفی قابل قبول است؟
🔹 آیا خطای فقها یا ولات امر، خلاف لطف خدا است؟
#کلام
#اصول_فقه
#سیاسی