eitaa logo
اندیشانه
56 دنبال‌کننده
664 عکس
132 ویدیو
287 فایل
تئولوژی @sadid20 : ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 آجرک الله یا صاحب الزّمان روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاده از حرکت ذوالجناح وز جولان   هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیزِ فاطمه از اسب، سرنگون گردید   نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال، طاقت داشت   کشید پا ز رکاب آن خلاصۀ ایجاد به رنگ پرتوِ خورشید، بر زمین افتاد   بلند مرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد. 📝 مقبل کاشانی «اللّهمّ العن الجبت والطّاغوت بعدد ما أحاط به علمک» علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ هیأت اگر نباشد، هیئت نیست... کل یوم عاشورا یعنی مطالبه‌گری... تریبون هیئت، در کنار بیان معارف اهل‌بیت، باید محل بیان حقوق و باشد نه محلی برای تخدیر مردم... دخالت نکردن در یک حرف مفت است... 👈 یادداشت‌های حمید رسایی را   (اینجا)   بخوانید
هدایت شده از حمید رسایی
. ♻️ هجده مقامی که در زیارت عاشورا می‌خواهیم بهترین فرصت برای قرائت چهل روزه زیارت عاشورا از روز عاشورا تا اربعین را از دست ندهید، در زیارت عاشورا چیزی حدود هجده دعا می‌کنیم که متناسب با آن، هجده مقام را از خدا می‌خواهیم. درخواست‌های انسان در زیارت عاشورا، دنیوی و مادی و فانی نیست، بلکه همگی معنوی است. ما در زیارت عاشورا، همراه با این دعاها، هجده مقام را از خدا درخواست می‌کنیم که بعضی از آنها به‌قدری بالاست که اگر زیارت عاشورا وجود نداشت، نمی‌توانستیم باور کنیم که کسی جرأت درخواست آنها را از خدا داشته باشد. اینها خیلی خواسته‌های بزرگی هست و انسان از آنها درجات سلوک را یاد می‌گیرد، چون از پایین شروع می‌شود و به بالا می‌رسد. و اما آن مقام‌ها: ۱- مقام خونخواهی امام حسین علیه‌السلام ان یرزقنی طلب ثارک اینکه کسی بخواهد خونخواهی امام حسین را بکند، مقام خیلی بالایی است، چون خونخواهِ اصلی ابی‌عبدالله، امام زمان است. ۲- مقام وجاهت عند الله (آبرومندی نزد خدا) اللهم اجعلنی عندک وجیها ۳- مقام معِیَّت (همراهی) با معصوم ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخرة مع امام منصور این درخواستی ویژه است، چون تمام انبیا و اولیا آرزویش را داشته‌اند. ۴- زندگی حسینی و اهل بیتی داشتن اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد... مقامی که درخواست می‌کنیم تمام مراحل زندگی ما، درهم‌تنیده با معصوم باشد. ۵- مقام شهادت و مماتی ممات محمد و آل محمد مرگ همه معصومین (از پیامبر تا امام حسن عسکری علیهم‌السلام) با شهادت بوده. ۶- رسیدن به مقام محمود ان یُبِلِّغنی المقام المحمود در قرآن آیه‌ای داریم که به پیامبر می‌گوید: نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسی. مقام محمود از نگاه بیشتر مفسران، یعنی مقام شفاعت. شفاعت شدن، یک مقامی است که به هر کسی نمی‌رسد (لا یملکون الشفاعة... شفاعت به هر کس نمی‌رسد. اما مقامی هست که از شفاعت‌شدن بالاتر است و آن هم مقام شفاعت‌کردن است و ما در این فراز، این را از خدا می‌خواهیم. ۷- مقام مشارکت در مصیبت ولیّ معصوم لقد عظمت الرّزِیّة... بک علینا و اسئل الله بحقکم... ان یعطینی بمصابی بکم... (یعنی مصیبت شما را، مصیبت خودم می‌دانم) الحمد لله علی عظیم رزِیّتی (دقیقا در اینجاست که انسان مصیبت را برای خودش می‌داند) این مقام، خیلی عظیم است و خیلی باید درباره‌اش بحث کرد. داستان زیارت عاشورا، داستانِ یکی‌شدن با اهل‌بیت است، قرار است از این طریق، به شجره حیات متصل شویم. ۸- مقام برائت و بالبرائة من اعدائکم (برای دوری و تبرّی‌جستن از بعضی جریان‌ها و افراد و نیز بعضی خصوصیت‌ها) ۹- مقام لعن اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد این مقام، آن‌قدر مهم است که در زیارت عاشورا بر سلام اولویت دارد. اول صد لعن می‌دهیم و بعد صد سلام. (جاروب کن خانه را، سپس میهمان طلب) نکته: چهره اصلی برائت و لعن، بعد از ظهور دیده می‌شود، چون ما مردم اصلا تا قبل از ظهور نمی‌فهمیم کسانی که باعث و بانی ماجرای کربلا بوده‌اند، ما را از چه نعمات زیاد و برکات بزرگی محروم کرده‌اند. ما الآن از دنیای بعد از ظهور چیزی نمی‌دانیم و درک نمی‌کنیم. اصل برائت در آن زمان اتفاق می‌افتد. یعنی وقتی ظهور انجام می‌شود و می‌فهمیم چه چیزی را از ما گرفته‌اند، تازه حسّ واقعیِ برائت را درک خواهیم کرد. ادامه در پست بعد
هدایت شده از حمید رسایی
ادامه از پست قبل ۱۰- مقام سِلم انی سلم لمن سالمکم و ولیّ لمن والاکم این مقام، عبارت است از مقام دوستی با دوستان و دوستداران اهل‌بیت، برای تشکیل یک شبکه متحد در راه تحقق منویّات این خاندان. ۱۱- مقام دشمنی با دشمنان اهل بیت حرب لمن حاربکم این مقام، یعنی مقام دشمنی با دشمنان اهل‌بیت، برای پالایش آن شبکه متحد و همچنین مبارزه با موانع رشد بشر. آیا شما فکر می‌کنید هر کسی می‌تواند به مقام مجاهدت برسد؟ ۱۲- مقام ایثار بابی انت و امی ما در زیارت عاشورا این مقام را درخواست می‌کنیم و لااقل ادای آن را درمی‌آوریم. ایثار یعنی بذل بهترین‌ها، و ما زیارت عاشورا بهترین داشته‌های خود را فدای امام می‌کنیم. ۱۳- مقام قربة الی الله انی اتقرب الی الله... اللهم انی اتقرب الیک... مقام قرب و نزدیکی به خدا، بالاترین مقام ممکن است، منتها مراتب بالای آن فقط به کمک و دستگیری ولیّ‌خدا که در این مسیر پیشتاز است، ممکن می‌شود. ۱۴- مقام دوستی و نزدیکی به اهل‌بیت انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی ... این مقام نیز، امتداد مقام قربة الی الله است. ۱۵- مقام معرفت اهل‌بیت اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم... در حدیث داریم: من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة) ۱۶- مقام ثبات قدم و اهل تزلزل نبودن ان یثبّت لی عندکم قدم صدق ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین... ۱۷- مقام رجعت، و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام منصور هر کسی قادر نیست به این مقام برسد و شخص باید خیلی کارها در این راه انجام دهد. ۱۸- مقامی که خدا به ما درود بفرستد اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمة و مغفرة ما در زیارت عاشورا، خیلی از این مقام‌ها و خواسته‌ها را به‌صورت لامکان و لازمان می‌خواهیم. یعنی درخواست خود را محدود به یک زمان و مکان خاص نمی‌کنیم. فی هذا الیوم و فی موقفی هذا و ایام حیاتی (یعنی الآن و اینجا و همه روزهای عمرم) و لا جعله الله آخر العهد منی... (یعنی الی‌الابد باشد و محدود به حال نباشد.) در پایان این مطلب باید گفت که هدف خلقت ما انسان‌ها، رشد نامحدود ما از طریق کسب معرفت و محبت و خشوع در برابر خدا و همچنین ولی خداست و این درخواست‌هایی که ما در زیارت عاشورا به درگاه خدا عرض می‌کنیم، کاملاً همسو با هدف خلقت ماست. یعنی اگر به مقامات فوق دست یابیم، در واقع تا سطوح بسیار بالایی از هدف خلقت دست یافته‌ایم. ارسالی کاربران 🔺صفحات مجازی حمید رسایی🔻 eitaa.com/rasaee T.me/www_rasaee_ir instagram.com/rasaee.ir twitter.com/hamidrasaee
السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سر مجروح کلیسا دیده با چه وضعی ته گودال کشاندند تورا ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هر بلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها سر بریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات ترک روی لبت را لب دریا دیده؟! خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سر پیرهنت فاطمه دعوا دیده دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا ، سر بابا دیده
هدایت شده از معارف اعتقادی
تبیین عقلانیت گریه بر مصائب سیدالشهداء با ارائه: حجت‌الاسلام والمسلمین استاد سیدحسین‌ موسوی 🔹زمان: سه‌شنبه ۱۰ مرداد ۱۰ صبح 🔹مکان: همدان بلوار بهارستان کتابخانه عمومی اعتمادیه
 اَلسَّلامُ عَلَيک يا اَبا عَبْدِ اللَّهِ، وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتى‏ حَلَّتْ بِفِنآئِک، عَلَيک مِنّى‏ سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى‏ لِزِيارَتِکمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَينِ وَ عَلى‏ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَينِ وَ عَلى‏ اَوْلادِ الْحُسَينِ وَ عَلى‏ اَصْحابِ الْحُسَينِ
دفاعی عقیم و پرهزینه / حکومت علوی : بعثت عدالت (1) 📝استاد ابوالقاسم علیدوست مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی – علیه السلام – را مطرح و وضعیت موجود را با حکومت مولا – علیه السلام – مقایسه می کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (1402) انجام داد. در گذشته هم طلبه‌ای جوان مطرح کرد که حدود (یا بیش از) ثلث نهج البلاغه، راجع به متخلفان اقتصادی و غیر اقتصادی از کارگزاران حکومت علوی است. دیگری در مشهد مقدس مطرح کرد که حدود سی فساد در حکومت امام – علیه السلام – بوده است که امام نتوانسته‌اند آن ها را معالجه کنند. چنان که واعظ دیگری در پاسخ به سوال یکی از اصحاب رسانه که مطرح کرد (بدین مضمون): به نظر شما، امام خمینی و رهبران انقلاب ایران تا چه حد در پیاده کردن اهداف خود موفق بوده اند؟ پاسخ داد: من سوال را به شما برمی‌گردانم و می‌پرسم: اصولا پیامبران و پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله- تا چه پایه موفق بوده‌اند؟(استفهام انکاری) طبیعی است که این حضرات، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خود را انجام داده‌اند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کرده‌اند؛ قهرا در آینده هم شاهد ادامه این حرکت خواهیم بود. و از آن جا که عموم این آقایان، از چهره‌های انقلابی و از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبون‌های حساس‌اند (و اگر چنین نبود این جانب ورود نمی‌کردم) حقیر به تحلیل و بررسی این حرکت می‌پردازم. حاصل پرداختن به ادله ذیل، چیزی جز اثبات عقیم بودن این نوع دفاع (توهم دفاع) و پرهزینه بودن آن نیست؛ بدین قرار: 1. آن چه این آقایان بیان می‌کنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد. با پوزش از اطاله نوشته، ناچارم توضیح کوتاهی در این باره داشته باشم. نهج البلاغه شریف – طبق برخی شمارش‌ها- دارای 241 خطبه، 79 کتاب و نامه و 480 حکمت است.(مطابق نهج البلاغه فیض الاسلام) در نامه 20، 40، 41، 43، 45 و71 اشاره به تخلف‌هایی شده است. این احتمال بسیار موجه است که مخاطب نامه 40 و 41 یک نفر (عبیدالله بن عباس) است. چنان که در نامه 43 صرفا اشاره به گزارشی علیه مصقلة بن هبيره شیبانی است که با توجیه وی، امام – علیه السلام – دفاع او را می‌پذیرند. همچنین نامه 45 راجع به عثمان بن حنیف است که کار ناروای او صرفا نشستن بر سر سفره‌ای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غائب بودند. (وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ) این جانب هیچ توجیه نیستم که با این وضعیت، با گفته‌ای که ثلث نهج البلاغه را راجع به برخورد با کارگزاران فاسد میداند، چه برخوردی باید داشت؟!! حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات، جسیم می‌کنند؛ از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت هم بگویند تا معلوم شود بیان ها تا چه پایه ناقص است!! برای نمونه خوانندگان محترم رفتار امام را با ابن هرمه (دعائم الاسلام ، ج2 ص 532) مطالعه کنند تا معلوم شود برخی نقل‌ها تا چه پایه راست ناقصی است که هیچ کم از خلاف واقع گفتن ندارد. در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه، توجه کرد. حکومت امام علی – علیه السلام – در طول چهار سال و چند ماه بر سرزمین پهناور اسلام که عراق و ایران بخشی از آن است بعثت عدالت بود که هرگز – هرگز – نباید رفتاری این چنینی با آن داشت! نسبت به سخنی که به حدود 30 فساد در زمان حکومت امام علی علیه السلام اشاره می‌کند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود. (قد عملت الولاة قبلي أعمالا خالفوا فيها رسول الله صلى الله عليه وآله...)و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آن‌ها را ریشه‌کن کنند (وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا .... لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّى أَبْقَى وَحْدِی....) و این چه ربطی به کژی‌ها و ناراستی‌های مورد نظر دارد؟ ضمن این که مبنای این گفته، روایتی است که فاقد سند معتبر است؛ هر چند اگر واجد سند معتبر هم بود، برای اثبات مطلب کافی نبود؛ زیرا خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست. ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
دفاعی عقیم و پرهزینه / حکومت علوی : بعثت عدالت (2) سند روایت این است: «علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عثمان [عمر] عن ابان بن ابی عیاش عن سلیم بن قیس اسدی (روضه کافی ، ص 58، ح 21) این سند به دلیل اشتمال بر ابان بن ابی عیاش ضعیف است. البته در روضه کافی از ابان یاد نشده است ، لکن مطابق موازین رجال بین ابراهیم بن عثمان [عمر] و سلیم بن قیس ، این شخص واسطه در نقل است. 2. نباید تردید کرد دفاع‌هایی این چنین، هرگز منتقدِ به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی‌کند؛ بر عکس، چوب حراج بر تراث می‌زند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمی‌دانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه می‌خواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که :«یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بعد مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟ 3. این گونه سخنرانی‌ها، تأمین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند، بلکه بیش از هر چیز و هر زمان محتاج شنیدن نقدهای منصفانه، خالی از سفیدنمایی ناموجه (و البته به دور از سیاه‌نمایی) هستند. 4. دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و ... راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند. در پایان تذکری مشفقانه و ناصحانه به این حضرات باید داشت که قدری با احتیاط سخن بگویید و بدون هیچ عایدی و نتیجه، ناخواسته نسل امروز را با حکومتی که بی‌همتا در عدالت بود، بدبین نسازید. مخاطبانی هم که این سخنان را می‌شنوند، نباید این سخنان را جدی بگیرند و نسبت به آن چه باید مدافعش باشند، بدبین شوند. خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای را که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند! این روزها دشمنان اهل بیت – علیهم السلام – برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌، نقشه‌های بسیار پیچیده‌ای اجرا می‌کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از اهل بیت علیهم السلام می‌گوییم، مراقب سوء استفاده‌های احتمالی و قطعی، از گفته‌هایمان باشیم. سخن گفتن از اهل بیت به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت! فراموش نکنیم که: *إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا*. قم – حوزه علمیه – ابوالقاسم علیدوست ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/shobeiri https://t.me/shobeiri
پاسخ حجت‌الاسلام عالی به بیانیه حجت‌الاسلام علی‌دوست بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بجاست برخی بزرگواران که بیشتر دستی در فقه و اصول دارند بهتر با مواضع فکری رهبر بزرگوارمان آشنا شوند تا دوستانی که در میدان مقابله با مفاسد سیاسی و اجتماعی صدایشان بلند است و در مقابل سیاه نمایی ها و بی اعتمادسازی های دشمن امیدآفرینی میکنند را نکوبند و بیشتر کمک بدهند و در میدان باشند. رهبر عزیزمان در بیاناتشان در جمع علما و روحانیون تبریز (۵ /۵/ ۱۳۷۲) میفرمایند: 《این درست است که تا در یک گوشه مختصر نابسامانی به عقیده و سلیقه کسی پیدا شود او ریش بجنباند و بنا کند اعتراض و اشکال کردن؟! تا یک مشکل در اداره ای برایش پیدا شد یا یک مامور دولتی،چپ نگاهش کرد،یاوه بسراید که حالا هم مثل زمان فلان است؟! این ناشی از نفهمیدن آنچه واقع شده است نیست؟ این ناشی از عدم معرفت نعمت خدا نیست؟یا خدای نکرده ناشی از انکار نعمت خداست؟ یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها این جفا نیست به این حرکت به این عظمت؟مگر وقتی حکومت درست شد، صحیح شد، موازین حکومت موازین کاملی شد،در سراسر این حکومت همه کارها درست خواهد بود؟! از کجا چنین چیزی ثابت شده است؟ در زمان امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام که مثال عدل و تقواست، دیگر شما از امیرالمومنین که کسی را عادلتر و با تقواتر سراغ ندارید، مگر حکامی که بر ولایات مسلط بودند و خود امیرالمومنین علیه الصلاه والسلام فرستاده بود، همه ابوذر و سلمان بودند؟!خیر چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت، مابقی آدمهای عوضی بودند. تاریخ را بردارید نگاه کنید،این تاریخ است یکی از استانداران امیرالمومنین، زیاد ابن ابیه، بر منطقه وسیعی حاکم بود، بسیاری از این قبیل در اطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند. امام حسن مجتبی علیه الصلاه و السلام سردار بزرگ جنگش عبیدالله ابن عباس بود که میدانید چه کار کرد.شبانه رفت با معاویه مذاکره کرد، پول گرفت لشگرگاه خودش را ترک کرد و به معاویه پناهنده شد...در راس کار چه کسی بود؟ امام حسن مجتبی علیه الصلاه والسلام》. در بیانیه گام دوم هم رهبر بزرگوار به وجود فساد در دولت امام معصوم اشاره کردند و فرمودند نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود بسی کمتر است و بحمدالله مامورین این نظام غالبا سلامت خود را نگه داشته اند. جناب علیدوست میفرمایند: حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات جسیم میکنند از برخورد حضرت هم با امثال ابن هرمه بگویند!... چه خوب است ایشان هم متوجه برخوردهای نظام در حد اعدام برخی سلطانها و احکام سنگین برای برخی گردن کلفتها در حد مهدی و فائزه هاشمی، طبری، سیف و.... هم باشند و از آن هم بگویند که نشان از غیر سیستمی بودن فساد در نظام است. گفته اند: در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه توجه کرد!... آیا ایشان از جمله مصطلح حوزویان که تشبیه از وجهی مقرب و از وجهی مبعّد است، غفلت نکرده اند؟! که وجه شبه در دو حکومت وجود فساد و یا افراد فاسد بصورت فی الجمله هست در عین اینکه باز به دلیل ریل گذاری صحیح در هردو حکومت آن مقدار فساد هیچیک از دو حکومت را از اسلامی بودن خارج نمیکند و نباید به صرف دیدن برخی فسادها یا فاسدان فریاد وااسلاما سر داد و حکومت را غیر اسلامی نامید. میفرمایند: برخی مفاسد(حدود ۳۰ فساد) هیچ ربطی به امام نداشته و میراث حاکمان قبل بوده... و حضرت نمیتوانستند با سرعت و به راحتی آنها را ریشه کن کنند... مگر کسی ادعا کرده فسادهای در زمان حضرت، معاذالله ناشی از عملکرد ایشان بوده؟!! شکی نیست که یا ناشی از حکومتهای قبل بوده یا افسادهایی که نفوذیهای معاویه در حکمرانی حضرت انجام میدادند که در کتاب الغارات به برخی از آنها اشاره شده است. در زمان ما هم فسادهای درون حاکمیت از حاکم عادل، مومنین یا نفس انقلاب نیست. همه یا میراث رژیم طاغوت یا نفوذیها و غربزده ها یا افراد فرصت طلب است. پس شما هم پذیرفته اید که به هر دلیل فی الجمله در حکومت حضرت فسادهایی بوده که نمیشد با آنها به سرعت مقابله کرد. سخن دوستان هم همین است. بعد هم بحث سندی درباره یک روایت کرده اند و کتب تاریخ که پر است از مواردی از فسادهای موردی در محدوده حکومتی حضرت امیر علیه السلام را نادیده گرفته اند(که در بیانات فوق الذکر رهبری هم به کتب تاریخی استناد شده بود و توصیه ایشان هم به خواندن تاریخ بود.) در هرحال بجاست ایشان متوجه روح مطالب دوستان انقلابی که در مقابل انبوه سیاه نمایی و اعتماد زدایی، امید آفرینی میکنند و حرفشان هم بیشتر با محتوای کلام رهبر بزرگوار همخوانی دارد، باشند و با تعابیر: "عقیم بودن و خلاف واقع و راست ناقص و کم از کذب ناموجه بودن"، آنها را متهم نسازند. *انّ السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا*
🟢«نقدهایی عقیم» به «مدافعان حریم» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــ یکی از اساتید فقه، که پیشتر با کنایه و در لفافه در دفاع از بی‌حجابی سخنانی گفته بود و وقتی مورد نقد ناقدان قرار گرفت، برخوردی عالمانه و فقیهانه از خود نشان نداد؛ اخیراً نیز در قالب کوتاه‌نوشتی، «احساس تکلیف» کرده است که به جای ارائه دفاعی درست از انقلاب و نظام اسلامی، به زعم خود به نقد برخی از دفاعهای نادرست «مجاهدان عرصه تبیین» از نظام و انقلاب اسلامی بپردازد! در این میان نکاتی گفته است که این بنده هم «احساس تکلیف» کردم! که به اختصار ملاحظاتی را درباره آنها بیان کنم: یک. گفته‌اند کسانی که اندک تخلفات زمان امیرمؤمنان(ع) را برای توجیه تخلفات مسؤولان نظام جمهوری اسلامی «جسیم» می‌کنند، خوب است «از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت هم بگویند ... رفتار امام را با ابن‌هرمه مطالعه کنند» ای کاش، برای اینکه نقد دلسوزانه ایشان به سیاه‌نمایی و امیدکُشی و بدبین‌سازی مخاطبان نسبت به انقلاب منجر نشود، می‌افزودند: و کسانی که اندک تخلفات موجود در جمهوری اسلامی را همگام و همزبان با دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی «جسیم» می‌کنند و چنین وانمود می‌کنند که همه مسؤولان نظام فاسد و ناکارآمد و ناتوان‌اند، خوب است از کارآمدی‌های افتخارآمیز و پیشرفت‌های اعجاب‌انگیز نظام مقدس جمهوری اسلامی و عدالت‌گستری آن و همچنین از برخوردهای قاطع، روشن و علنی آن با مفسدان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، در هر سطح و مرتبه‌ای که باشند، هم بگویند و در این باره هم مطالعه کنند. اعدام مفسدانی مثل فاضل خداداد، مه‌آفرید خسروی و امیرمنصور آریا؛ برخوردهای عبرت‌آموز با مفسدانی مثل غلامحسین کرباسچی، مرتضی رفیقدوست، بابک زنجانی، محمدرضا رحیمی، حمید بقایی، حسین فریدون، شهرام جزایری، مهدی هاشمی، فائزه هاشمی، اکبر طبری، .... و ده‌ها گردن‌کلفت دیگر را هم ببینند و بدانند که نظام مقدس جمهوری اسلامی هرگز دربرابر فساد و مفسد کوتاه نیامده و نمی‌آید. دو. گفته‌اند فسادهایی که در زمان امیرمؤمنان بود «هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده است و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آنها را ریشه‌کن کنند» ای کاش این را هم می‌افزودند: همچنین فسادهایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد هیچ ربطی به نظام جمهوری اسلامی و رهبران آن ندارد؛ بلکه میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت‌ ناتوان و فاسد قبلی به ارث رسیده یا محصول ناکارآمدی مدیران غرب‌زده و دلباختگان و دلدادگان کدخدا بوده و ریشه‌کنی همه این فسادها به راحتی و با سرعت ممکن نیست. سه. اما عجیب‌ترین جمله آن نوشته که اگر نویسنده محترم آن را با توجه نوشته باشد و به لوازم آن آگاه بوده باشد، نشانه‌های خوبی را منعکس نکرده است، این است که نوشته‌اند: «دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی‌ها، خود تحریمی و … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند» درباره این جمله دو ملاحظه کوتاه را بیان می‌کنم: أ‌.واژه «خودتحریمی» از اصطلاحاتی است که مخالفان انقلاب و دشمنان ولایت برای بیان هزینه‌های «مقاومت در برابر استکبار» و احمقانه بودن «مقاومت و ایستادگی» دربرابر آمریکا و استکبار جعل کرده‌اند؛ آیا نویسنده محترم ما نیز همین معنا را مراد کرده‌اند؟! آیا مقاومت در برابر استکبار و آمریکای جنایت‌کار و دفاع از استقلال را کاری احمقانه می‌دانند؟! اگر چنین نیست، لطفاً بفرمایند منظورشان از خودتحریمی نظام و انقلاب که آن را قابل دفاع نمی‌دانند، چیست؟ ب‌.فقیه محترم ما، با بیانی کنایه‌آلود چنین نوشته‌اند: «دفاع از انقلاب و نظام … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند». صرف نظر از نیشی که در این عبارت به مدافعان انقلاب و نظام زده شده است، این جمله مشعر به آن است که خود ایشان تکلیفی برای دفاع از انقلاب و نظام اسلامی بر دوش خویش احساس نمی‌کنند! آیا غیر از این است؟! اگر چنین باشد، آیا خود را در جبهه «ساکتان» قرار نداده‌اند؟ و آیا سکوت، در هنگامه‌ای که همه گرگ‌های عالم چنگ و دندان‌های خود را برای دریدن این نظام مقدس اسلامی که ثمره خود صدها هزار شهید است، تیز کرده‌اند، کمتر از «خیانت» است؟ آیا گناه چنین سکوتی در پیشگاه الهی بخشیدنی است؟ چهار. و بالاخره اینکه نویسنده محترم ما، در پایان نوشته خود چنین توصیه می‌کند: «خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می‌گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای را که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند» توصیه نیکویی است که امیدوارم خود ایشان الگوی حکیمانه‌ای از «دفاع درست» از «انقلاب» و «نظام اسلامی»، و بنیان‌های انسان‌شناختی، ارزش‌شناختی، سیاسی و اجتماعی نظام مردم‌سالاری دینی ارائه دهند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
مقایسه جمهوری اسلامی و حکومت امیر المومنین آیت الله جوادی آملی.mp3
14.73M
آیت الله جوادی آملی 🔴مقایسه جمهوری اسلامی با حکومت امیر المومنین جمهوری اسلامی از حکومت امیر المومنین بهتر است... 👈چهار تا و چهارصد تا و چهار هزار تا فساد چیزی نیست که انسان بخواهد با آن اساس حکومت را بزند چرا که فساد در همه حکومت ها وجود داشته.
2_144189955755114182.mp3
17.09M
🎧 صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار کارکنان و خانواده‌های ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران. ۱۴۰۲/۰۵/۱۵ 💻 Farsi.Khamenei.ir
ملاحظاتی بر بیانیه استاد علیدوست.docx
26.4K
📌ملاحظاتي بر بيانيه آيت الله ابوالقاسم با عنوان "دفاعی عقیم و پرهزینه" که درباره مقایسه اوضاع حکومت امیرالمومنین (ع) و نظام جمهوری اسلامی است. 👇👇 🌻 @ahlebait110
متخلفان حکمرانی علوی و خاطر مسؤولان متخلف نظام اسلامی را تطهیر و تأمین نکنید! جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/15 حجت‌الاسلام دکتر داوود مهدوی‌زادگان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 4] 1. ویژگی منبر و موعظه خوب معرفت افزایی و روشنگرانه بودن آن است. چنانکه مجلس خطابه‌های جناب حجت‌الاسلام حاج آقای عالی از این ویژگی برخوردار است. ایشان در ایام عزاداری ابا عبدالله الحسین علیه السلام در محضر ولی فقیه به نکات خوبی اشاره کردند که بعضاً پاسخ مستدل و محکم به شبهاتی است که بدخواهان و دشمنان نظام اسلامی طرح کرده اند. بخشی از این شبهات که در تولید آن متحجرین و عافیت اندیشان حوزوی نیز سهیمند، هجمه آوردن به اسلامیت جمهوری اسلامی است. آنان از موضعی آرمان گرایانه و غلوً آمیز جمهوری اسلامی را به دلیل وجود پاره ای نا بسامانی های اقتصادی و اجتماعی در تعارض با اسلام مطرح می‌کنند و ایراد می‌گیرند که اگر این نظام اسلامی است، چگونه است که وضعیت موجود مطلوب نیست و کارگزارش فساد می‌کند. پس، این نظام اسلامی نیست. 2. خطیب دانا، جناب آقای عالی بی‌آنکه بخواهند وجود چنین نابسامانی‌ها را انکار کنند یا سرپوش بر آن‌ها بگذارد، استدلال کرده است که این مسأله ( وجود فساد در برخی از لایه‌های کارگزاری ) غیر اسلامی بودن جمهوری اسلامی را اثبات نمی‌کند. مهم این است که نظام اسلامی اراده بر رفع فساد و سامان وضعیت نامطلوب موجود را داشته باشد و مردم شاهد چنین اراده‌ای باشند. و البته بحمد الله اکثریت مسؤولان و کارگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی پاکدست و خدمت‌گذار به اسلام و ملت مسلمان است. ایشان در مقام استدلال مقایسه‌ای با دوران حکمرانی امام علی علیه السلام کرده است که در آن زمان نیز کارگزار و والی فاسد و ناکارآمد وجود داشت و حضرت با آن‌ها برخورد می‌کردند و برخی از آن‌ها از ترس مجازات یا کسب مال نامشروع به معاویه ملحق شدند. اما همانطور که وجود کارگزار فاسد دلیل بر غیر اسلامی بودن حکمرانی امام علی نمی شود، وجود کارگزار فاسد در جمهوری اسلامی نشانه غیر اسلامی بودن آن نیست. چون در هر دو نظام، اراده ای بر فساد و ظلم نبوده و نیست بلکه اراده بر اصلاح و دادگری است. چنانکه اغلب منتقدان در دموکراسی‌های غربی نیز دولت‌ها را متهم می‌کنند و نه نظام دموکراسی. لذا اگرچه جمهوری اسلامی در عمل تا رسیدن به مرزهای حکمرانی علوی فاصله دارد. اما حکومت معاویه در آن زمان و حکومت پهلوی در این زمان، فاسد بود و هیچ اراده‌ای بر اصلاح امور و امر به خیر نداشتند و خلاف شرع مقدس عمل می‌کردند. این استدلال کاملاً منطقی و مسموع است و هیچ اعوجاج و تحریفی در آن نیست. پاسخ دهنده به شبهه غیر اسلامی بودن نظام اسلامی نه قصد کوچک‌نمایی نابسامانی وضعیت موجود را داشته است و نه قصد بزرگ‌نمایی یا تجسیم فساد موجود در برخی از لایه‌های کارگزاری حکمرانی علوی را داشته است. هیچ قصد اسائه ادب به ساحت مقدس امام علی علیه السلام یا تطهیر دشمنان آن حضرت در میان نیست. مگر نه این است که نهج البلاغه راوی آه و ناله‌ها و شمات‌های اتباع امام علی است که چگونه ترک معروف و عمل به منکر می‌کنند. مسلماً بدعهدی و بدکرداری مردم و کارگزار امام علی علیه السلام هیچ دلالتی بر ناکارآمدی و نا توانی آن حضرت در امر حکمرانی نیست. البته بر این استدلال می‌توان این نکته مهم را افزود که در بیان نابسامانی‌های موجود سیاه‌نمایی می‌شود و پیشرفت‌های چشمگیر جمهوری اسلامی قابل مقایسه به پیش از انقلاب نیست. @rozaneebefarda
متخلفان حکمرانی علوی و خاطر مسؤولان متخلف نظام اسلامی را تطهیر و تأمین نکنید! حجت‌الاسلام دکتر داوود مهدوی‌زادگان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 2 از 4] 3. این سخن، اساس استدلال آقای عالی به شبهه شبهه‌افکنان بوده است. در این میان مدرس حوزوی، حجت‌الاسلام علیدوست بر این گفتار آقای عالی طی بیانیه‌ای با عنوان « دفاعی عقیم و پرهزینه » خرده گرفته است و پاسخ ایشان را با عناوینی و اتهاماتی چون عقیم و پرهزینه بودن؛ خودتحریمی، مدافع وضع موجود، مدافع متوهم نظام، تجسیم و بزرگ‌نمایی برخی تخلفات کارگزار امام علی و ربط‌دهنده آن تخلفات به آن حضرت، نادیده گرفتن برخوردهای امام علی با متخلفین، تامین‌کننده خاطر دل مسؤولان، چوب حراج زدن به تراث را حوالت خطیب و واعظ بی‌ادعای شهر کرده است. آقای علیدوست در خاتمه گفتارش با لحنی مشفقانه چنین توصیه کرده است: «این روزها دشمنان اهل بیت (علیهم‌السلام) برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌، نقشه‌های بسیار پیچیده‌ای اجرا می‌کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از اهل بیت علیهم السلام می‌گوئیم، مراقب سو استفاده‌های احتمالی و قطعی، از گفته‌هایمان باشیم. سخن گفتن از اهل بیت به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت! فراموش نکنیم که: « إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا ». 4. البته تصویر نگارنده از آقای علیدوست همواره عبارت از شخصیت علمی و معتقد و متعهد به نظام اسلامی بوده است و ان شاء الله این تصویر از ایشان در ذهنیت بنده باقی خواهد ماند و عرضی که با ایشان دارم از جنس گفتگوهای طلبگی است. با وصف این، سخن اول با ایشان مربوط به همین توصیه‌ای است که در پایان سخن ابراز داشته است. آیا خود آقای علیدوست به توصیه‌ای که کرده ملتزم بوده است؟ به نظر چنین نمی‌آید. اگر چنین التزامی می‌داشتند، چنین بیانیه‌ای را علنی نمی‌کردند. چون متعاقب آن دشمنان اهل بیت علیهم السلام به وجد و ذوق زدگی برآمدند. متحجرین و افراطیون خوارجی مسلک و عافیت‌اندیشان حوزه به شوق آمدند و نه فقط از سخن ایشان بلکه سخن مرجع بزرگ آیت‌الله بروجردی رحمت الله علیه را علیه نظام اسلامی هزینه کردند. چطور آقای علیدوست ضربه به نظام اسلامی را، اراده‌ای « برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌ » نمی‌داند که اینگونه به جریان معارض ضد اسلام و تشیع خوراک می‌دهد. جدا کردن دشمنان نظام اسلامی از دشمنان اهل بیت علیهم السلام گام اول این دور کردن است. اگر این نیست چگونه است که جریان برانداز برای حمله به نظام اسلامی به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام بی‌حرمتی می کنند. چرا برای ضربه نظام اسلامی هنجار شکنی و ابتذال اخلاقی به راه می‌اندازند. چون دوست و دشمن می داند که انقلاب و نظام اسلامی بر آمده از میراث اهل بیت علیهم السلام و اخلاق ناب اسلامی است. مگر ایشان این جمله مرحوم امام خمینی(ره) را نشنیده است که فرمودند: « اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته اسلام برای قرن‌ها به طاق نسیان سپرده می‌شود » ( صحیفه امام: 18/ 5 ). @rozaneebefarda
متخلفان حکمرانی علوی و خاطر مسؤولان متخلف نظام اسلامی را تطهیر و تأمین نکنید! حجت‌الاسلام دکتر داوود مهدوی‌زادگان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 3 از 4] 5. نگارنده در کلام آقای علیدوست سخن متقنی که در نقد یا رد کلام حاج آقای عالی لحاظ شود مشاهده نکردم. ایشان غیر از اتهام‌زنی و نسبت‌های نامربوط سخن دیگری به میان نیاورده است. ایشان درباره گزارش 30 فساد در دوران حکومت امام علی علیه‌السلام چنین استدلال کرده است که « باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود ». ظاهراً جناب ایشان ( علیدوست ) قایل به ربط نیستند یا سخنان آقای عالی را به دقت نخوانده است که چنین خطاب نامربوطی به ایشان کرده است. در کجای سخن آقای عالی چنین ربطی میان کارگزار فاسد و حکمرانی امام علی برقرار شده که بی‌مهابا ایشان را به چوب حراج به تراث زدن و جسارت به ساحت مقدس امام علی علیه السلام متهم می‌کند. مگر برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت با فاسدان متخلفین انکار شده است که ایشان را به بیان ناقص مساله متهم می‌کند؟ همین استدلال درست را درباره وضعیت نا مطلوب موجود می‌توان به کار بست. 6. وضعیت نابسامان اقتصادی موجود نتیجه اندیشه معیوب و عملکرد بد تکنوکرات‌ها و لیبرال‌مسلکان بی‌اصل و نسب ایرانی - همان چپ و راست‌های مصدقی - است که هیچ اعتقاد و برداشت صحیحی از توسعه و ترقی ایران ندارند تا چه رسد به تعهد انقلابی. آن وقت، آقای علیدوست این میراث مشئوم را به حساب نظام اسلامی می‌گذارد و با لحن طعنه‌آمیز از خطیب انقلابی که در صدد جدا کردن حساب‌ها – حساب نظام از حساب مسئولان و کارگزاران بدکردار - بر آمده می‌خواهد که برای دفاع از نظام راه دیگری را انتخاب کند: « دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی‌ها، خود تحریمی و … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند». خب، ایشان بی‌آنکه احساس تکلیف کنند بفرمایند آن راه دیگر چیست. 7. آری، همه‌مان در نیمه شعبان، از حکومت مهدوی خواهیم گفت و فریاد می‌زنیم که: «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بعد مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؟». چون جمهوری اسلامی هیچ‌گاه نگفته و نمی‌گوید که من نهایت بعثت عدالت هستم و بالاتر از این الگویی نیست. بلکه می‌گوید من اراده راه تحقق حکومت مهدوی را کرده‌ام و هر آن عملی که درست به جا آورده‌ام منسوب به حضرت حجت عج است و هر آنچه که نادرست است، از حکمرانی مهدوی به دور است. آقای علیدوست بهتر می‌داند که نظریه سیاسی امامیه در عصر غیبت بر اصل تخطئه استوار است و قایل به تصویب نیست. 8. آقای علیدوست این گونه سخنرانی‌ها را سفیدنمایی و عاری از نقد منصفانه‌ای دانسته که نتیجه آن « تامین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند». خب، اگر اینچنین است، سخن‌شان را ناقص نگذارند نشان دهند که کدام مسؤولی که بانی وضعیت موجود است این گونه سخنرانی‌ها روی دست می‌گیرد و در رسانه‌های زردی که برای دفاع از عملکردشان تاسیس کرده‌اند باز نشر می‌دهند. آیا آنان بیانیه آقای علیدوست را بیش‌تر انعکاس می‌دهند یا اینگونه سخنرانی‌ها را؟ مزید اطلاع ایشان عرض می‌شود که اتفاقاً این گونه سخنرانی‌ها خاطر مسؤولان وضعیت موجود را که بیش از سه دهه بر امور مسلط بودند نا امن می‌کند و نگرانی‌شان را از اراده نظام اسلامی بر محاسبه عملکردشان بیشتر می‌شود. چون تامین خاطر آنان در این عدم تفکیک حساب مسئولان از حساب نظام اسلامی است. دستگاه رسانه‌ای آنان چنین القا می‌کنند که دست زدن به حساب کارگزار خلاف‌کار مساوی با دست زدن به حساب نظام و طبعاً مخدوش سازی چهره نظام است. البته در القای این عدم تفکیک، جریان روشنفکری و مخالف نظام بیشترین نقش را دارند. به همین خاطر، یکی از نتایج مطلوب این گونه سخنرانی‌ها بر خلاف تصور آقای علیدوست، همین جداسازی حساب‌ها است؛ حساب نظام اسلامی از حساب مسئولان ناکارآمد و بدخواه. تمام حرف آقای عالی این است که همانطور که فساد یا تخلف کارگزار امام علی را نمی‌توان به حساب حکمرانی علوی گذاشت؛ در جمهوری اسلامی هم اینچنین است. چون نظام اسلامی همانند حکمرانی علوی خواهان فساد و تخلف مالی و اداری نیست. @rozaneebefarda
متخلفان حکمرانی علوی و خاطر مسؤولان متخلف نظام اسلامی را تطهیر و تأمین نکنید! حجت‌الاسلام دکتر داوود مهدوی‌زادگان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 4 از 4] 9. چنانکه گفته شد آقای عالی در سخنرانی خود نسبت به عملکرد و کارنامه بد مسئولان و بانیان وضعیت موجود اقتصادی هیچ گونه سفیدنمایی و تامین خاطری نکرده است. اما متأسفانه اگر نیک بنگریم آقای علیدوست در گفتارشان چنین کاری را برای متخلفین آن زمان و این زمان انجام داده است. ایشان به جای آنکه از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز امام علی علیه السلام با متخلفان بگوید، سعی در سفیدنمایی و تصغیر تخلفات برخی از کارگزاران حکمرانی علوی دارد. آقای علیدوست ضمن ذکر مواردی از تخلفات که در کتاب شریف نهج‌البلاغه و بعضی روایات گزارش شده است، برخی از آن‌ها را ناچیز شمرده است و برخی‌ها را هم بخاطر ضعف سندی رد کرده است. لذا به زعم ایشان « آن چه این آقایان بیان می‌کنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد». تخلفاتی هم که شده اندک و غیر جسیم است. عجیب از ایشان است که تخلف کارگزار امام علی علیه السلام را « اندک » و « غیر جسیم » می‌داند. ایشان شأن و منزلت امام علی علیه السلام را که تالی تلو مقام نبوت است تا مرتبه حاکم دنیوی پایین آورده است. کارگزار امام علی علیه السلام بودن افتخار بزرگی است که نصیب هر کسی نمی‌شود. با این وصف، در حکومت آن حضرت همین کارگزار تخلف بکند! این بدترین خسران برای کسی است که توفیق کارگزاری امام علی علیه السلام را پیدا کند و مرتکب تخلف شود. مگر نه این است که حسنات الابرار، سیئات المقربین. عثمان بن حنیف از شاگردان و مریدان مقرب امام علی علیه السلام است و حضرت انتظار حتی نشستن بر سر سفره‌ای که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غایب بودند را ندارد. اگر این کار در نظر آن حضرت بزرگ نبود به عثمان بن حنیف تذکر نمی‌داد. ولی در نظر آقای علیدوست اندک و غیر جسیم. چون به زعم ایشان صرف نشستن بر سر سفره‌ای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غایب بودند. چطور ایشان تخلف کارگزار امیرالمؤمنین را اندک و غیر جسیم می‌داند. بلکه همان اندکش زیاد است و جسیم. ایشان این تخلف را برای کارگزار جمهوری اسلامی بزرگ می‌داند و به همین خاطر دست به قلم شده ولی برای کاگزار حکمرانی علوی غیر جسیم می‌داند! طبیعی است که این گونه سفیدنمایی‌ها از کارگزار متخلف حکمرانی علوی برای کارگزار متخلف جمهوری اسلامی تامین خاطر می‌آورد نه آن گونه سخنرانی‌ها. 10. متأسفانه اشتباه آقای علیدوست آن است که گمان کرده چون ذکر کارگزار متخلف امام علی علیه السلام موجب تحقیر و تنقیص حکمرانی آن حضرت می‌شود، پس باید یا سند روایت را تضعیف کرد و یا اگر قابل تضعیف نیست، باید تخلف را ناچیز و تصغیر کرد. در حالی که اگر این گمان درست بود، امام علی علیه السلام عثمان بن حنیف را بخاطر صرف نشستن بر سر سفره اغنیاء توبیخ نمی‌کرد. آن حضرت این کار را کرد تا بعدها فقیهی نخواهد از روی ارادت‌ورزی غلط، کارگزار متخلفش را تطهیر کند. اینگونه تطهیر کارگزار متخلف حکمرانی علوی اسباب تامین خاطر مسئولان متخلف نظام اسلامی را فراهم می سازد. بنابر این، خوب است آقای علیدوست که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از اهل بیت عصمت و طهارت را بر دوش گرفته است، اَبرو را طوری آرایش نکند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای را که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند! در خاتمه تذکر مشفقانه و ناصحانه آقای علیدوست را به خود ایشان یادآور می‌شویم که قدری با احتیاط سخن بگویید و بدون هیچ عایدی و نتیجه، ناخواسته نسل امروز را نه فقط با حکومتی که بی‌همتا در عدالت بود بلکه با نظام اسلامی که غایتی جز تحقق آن حکومت بی همتا ندارد بدبین نسازید. و السلام. @rozaneebefarda
آفتاب در مصاف.pdf
3.92M
📚 آفتاب در مصاف ✏️ نویسنده: حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای 🇮🇷 ناشر: موسسه انقلاب اسلامی ⏳تاریخ نشر: نامشخص 📄 تعداد صفحات: ۷۲۱ 📣 زبان: فارسی #️⃣ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
🔻رخنه‌ی لیبرالیسم در جبهه‌ی انقلاب 🖊 مهدی جمشیدی ۱. برخی نیروهای تجدیدنظرطلب در درون جبهه‌ی انقلاب، نسبت به غیرانقلابی‌ها، ملایم و منعطف و مدارایی‌اند اما انقلابی‌های اصیل را به‌شدت، طرد و‌ نفی و سرکوب می‌کنند. اگر اینان به انقلابی‌های اصیل بگویند «سوپرانقلابی»، اختلاف و انشقاق ایجاد نکرده‌اند، ولی اگر انقلابی‌های اصیل به آنها بگویند «صورتی»، گسست‌آفرین و وحدت‌شکن هستند. در واقع، سیئات انقلابی‌های اصیل، حسنات اینان است. پس با معیارهای دوگانه و خودخواهانه مواجه هستیم. ۲. تعبیر دقیق‌تر و‌ زیباتری که می‌توان درباره‌ی اینان به کار برد، «انقلابی نمایشی» است؛ چون انقلابی‌گری‌شان، از برخی ظواهر و صورت‌ها فراتر نمی‌رود و عمق هویتی ندارد. وانمود می‌کنند که انقلابی‌اند، اما دچار چرخش و دگردیسی شده‌اند. ۳. شاید اولین برچسب را به این جماعت، شهید بهشتی زد که به آنها گفت «نیروهای بینابینی». یعنی هم این طرف هستند و هم آن طرف. آدم‌های دوشخصیتی که هنوز تصمیم نگرفته‌اند چه باشند.‌ ۴. در دهه‌ی اخیر، عده‌ای رفتند زیر پرچم «اسلام رحمانی». آیت‌الله خامنه‌ای هم‌ در مقابل‌شان گفت اسلام رحمانی، همان معارف نشأت‌گرفته از «لیبرالیسم» است. این هم از برچسب غلیظ ایشان. بعد از مطهری و بهشتی، دیگر چندان اصطلاح «التقاط» را به کار نمی‌برند. من اینان را التقاطی می‌دانم؛ همان «اسلام رحمانی» که ترکیب اسلام و لیبرالیسم است. ۵. برخی از انقلابی‌ها کوشیدند ادای اصلاح‌طلبان درآورند. شدند کپی کپی. از اصالت‌ها بریدند و به اصیل‌ها گفتند تندرو. البته درباره صورت مشترک و مخرج مشترک داشتن‌شان با اصلاح‌طلبان، هیچ‌گاه توضیح ندادند. نرم‌نرمک چرخیدند. ۶. درباره‌ی «برجام» و «فضای مجازی» و‌ «حجاب»، مانند خاتمی و اصلاح‌طلبان فکر می‌کنند. فقط مشکل اینجاست که برخلاف اصلاح‌طلبان، تعبیر «حضرت آقا» را هم ضمیمه‌ی استدلال‌های اقتباسی خود می‌کنند. ۷. حاج‌قاسم را نیز از آن خود می‌دانند؛ همان کسی‌که می‌گفت دختر شهید، فقط به قصد «هدایت» می‌تواند با دختر بدحجاب، ارتباط داشته باشد نه به قصد «رفاقت»؛ یعنی حتی رفاقت با اینان را نیز نمی‌پسندید. نمی‌دانند سیاست حاج‌قاسم، «سیاست هدایت» بود نه «سیاست تمایز». هم برجام را تصمیم نظام می‌دانستند و هم فتوحات منطقه‌ای حاج‌قاسم را می‌طلبیدند. ۸. رهبر انقلاب از سه مرحله سخن گفته‌اند: خودسازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی. اینان چون در مرحله‌ی خودسازی، شکست خورده‌اند، اراده‌ی انقلابی ندارند و به‌جای جامعه‌سازی، در پی جامعه‌سنجی هستند تا مطابق ذائقه، حکومت کنند. ۹. در اغتشاش سال گذشته دیدید که «مواضع دوپهلو» داشتند. هرچه فریاد داشتند بر سر نظام و نوع حکمرانی کشیدند؛ مانند خاتمی. دوگانه‌ی نظام/ مردم را پذیرفته بودند؛ همانند اصلاح‌طلبان. ۱۰. حداقل یک دهه است که کسانی در درون جبهه‌ی انقلاب، التقاطی شده‌اند. کلیدواژه‌هایی هم دارند: وحدت/ خلوص، همبستگی/ دوقطبی‌شدن، عقلانیت/ تندروی، فرهنگ/ امنیت، جذب حداکثری/ طرد، و ... . از همه‌ی اینها روایت غلط دارند. ۱۱. از اصول بریده‌اند اما انتظار دارند که همچنان در هسته‌ی مرکزی گفتمان انقلاب باشند. به ما می‌گویند «تنگ‌نظری» نکنید ولی مسأله این است که خودشان «تجدیدنظر» کرده‌اند. دایره‌‌ی انقلاب و خودی نیز باید متناسب با بازاندیشی‌های دوره‌ای آنها گشاد شود؛ چون معیار، اینانند نه ارزش‌ها. ۱۲. به همان معنا که امام خمینی به بازرگان، «برچسب لیبرال» زد، من هم این اصطلاح را به اصول‌گرایی نسبت می‌دهم. روح بازرگان در بخش عمده اصول‌گرایان، حلول کرده است. «اسلام رحمانی»، فصل مشترک اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان شده است. اسلام رحمانی، یعنی لیبرالیسم و هر کس به مؤلفه‌های آن معتقد باشد، دچار التقاط شده است؛ چه اصلاح‌طلب و‌ چه انقلابی. ۱۳. جالب اینکه میان «بدنه» و «بالایی‌ها»، تفاوت آشکار وجود دارد؛ بدنه‌ی انقلابی که در کف هستند، وفادارند اما هرچه فراتر می‌رویم و به نخبگان می‌رسیم، موارد استحاله بیشتر می‌شوند. گویا وضع اجتماعی (قدرت) و وضع فکری (حقیقت)، تا حدی با یکدیگر نسبت عکس دارند. ازاین‌رو، جماعت از راه انقلاب بازگشته و به تفکر اصلاحات پیوسته، اکثریت نیستند که «واسازی فکری‌»ام به «واگرایی اجتماعی» برسد. ۱۴. از هرچه که واسازی‌شان کند متنفرند؛ مثل همین متن! بی‌درنگ، واکنش منفی نشان می‌دهند و برآشفته می‌شوند. نگرانند که مبادا نسبت‌های فکری و هویتی پنهان‌شان با اصلاح‌طلبان آشکار شود. می‌گویند خودمان هستیم ولی تاریخ اصلاحات می‌گوید تکرار آنهایند. تجدیدنظرطلبی را از سطر نخست آغاز کرده‌اند. ۱۵. راه «بازسازی انقلابی» از «واسازی اصول‌گرایی» می‌گذرد. اینان برای تداوم قدرت خویش، امکان‌های انقلاب را به زنجیر بسته‌اند و مردم را در انتظار جهش تاریخی، دلسرد کرده‌اند. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻استحالۀ ارزشی، ادعای روشی 🖊 مهدی جمشیدی ۱. بسیاری از منتقدان آیت‌الله خامنه‌ای در طول سه دهۀ گذشته، بیش‌وکم در همین مسیری بوده‌اند که مهدی نصیری چندی است در پیش گرفته است. فضلِ تقدم، از آن او نیست، بلکه حتی استدلال‌های او نیز کمترین نشانی از تازگی و طراوت ندارد و جملگی تکراری و اقتباسی هستند. ما تجربۀ چنین مواجهه و تقابلی را داشته‌ایم و می‌دانیم این تضاد از چه خاستگاه‌هایی برمی‌آید و بر چه عناصری تکیه دارد و به کدام نقطه خواهد رسید. او نیز همانند گذشتگان است و گامی بیشتر بر نخواهد داشت و همۀ آنها، در چهارچوب «منطق یکسان» گفته‌اند و نوشته‌اند. این منطق، آن‌گونه که هست، بازنمایی نمی‌شود؛ چون قابل‌دفاع نیست و از اساس، انکار می‌شود، اما در عین حال، چنین نیروهایی می‌کوشند با تغییر «صورت مسأله»، بازی مواجهه را به نفع خود تغییر بدهند و آیت‌الله خامنه‌ای را در موضع دفاع بنشانند. باید از پشت‌صحنۀ این قبیل تقابل‌ها گفت و نشان داد که چه طرحی در میان است و غایت و غرض چیست. اگر صورت مسأله به گونه‌ای صحیح و صادقانه بیان شود، باید این‌طور قضاوت کرد که نیروهایی همچون نصیری، دچار «استحالۀ ارزشی» شده‌اند اما نسبت به آیت‌الله خامنه‌ای، «ادعای روشی» مطرح می‌کنند. ۲. استحالۀ ارزشی یعنی کسانی همانند نصیری، در اثر یک سلسله علل و دلایل، به‌تدریج از گذشتۀ هویتیِ خویش پشیمان شدند و از راه بازگشتند و ارزش‌های دیگری را برگزیدند، اما به این تغییر، تصریح نمی‌کنند و به جای آن، به واقعیت‌های وفادار به هویت اولیه و نخستین می‌تازند. در واقع، مسألۀ حقیقی، خود آنهاست و آنها هستند که در مقایسه با بنیان‌های ارزشیِ انقلاب، «وضع مسأله‌وار» یافته‌اند و دچار امراض فکری و معرفتی شده‌اند، اما موذیانه، صورت مسأله را تغییر می‌هند و تاریخ را وارونه جلوه می‌دهند تا خود را از موضع متهم برهانند و در موضع شاکی بنشانند. توقع معقول و طبیعی این است که انقلاب بر اساس همان ماهیتِ ارزشیِ آغازینش پیش برود و به اصالت‌هایش وفادار بماند و در نسبت با موقعیت‌ها، دچار چرخش نشود. ازاین‌رو، باید انقلابی که چنین خصوصیتی داشته باشد را ستود. با این حال، کسانی جهت‌گیری دیگری را انتخاب می‌کنند و روایت عمل‌گرایانه و اقتضایی از انقلاب دارند و با ماهیت آن، معاملۀ عمل‌گرایانه می‌کنند؛ به گونه‌ای که ارزش‌های را نسبی و تاریخی تفسیر می‌کنند و به هر بهانه، طلب و تمنای عبور از آنها را دارند. برای اینان، «واقعیت‌ها» دارای اصالت هستند نه «آرمان‌ها»، و هر جا که با واقعیت‌های متفاوت با آرمان‌ها روبرو شوند، بی‌درنگ از آرمان‌ها عبور می‌کنند. این در حالی است که انقلاب برای شکستن و درهم‌پیچیدن واقعیت‌ها شکل گرفت و تغییر بنیادین را اراده کرد. نیروهایی که در میانۀ راه، فرسوده و پشیمان می‌شوند، خط انقلاب را ملامت می‌کنند و به ارزش‌های دیگری رو می‌آورند؛ با این توجیه که انقلاب از آغاز، چنین بوده و یا انقلاب، دچار خطا بوده و اینک باید جبران کرد. این توجیه‌ها، راه‌هایی برای معقول‌سازی چرخش‌ها و تذبذب‌های نیروی‌هایی هستند که به انقلاب پشت کرده‌اند. ۳. اصلی‌ترین خطی که نیروهای ریزش‌کرده و پشیمان انتخاب می‌کنند، جایگزین‌سازی «ادعاهای روشی» با «استحالۀ ارزشی» است؛ به این معنی که هر چند دچار دگردیسی فکری شده‌اند و از مسیر و مدار انقلاب بریده‌اند، اما طلبکارانه مدعی می‌شوند که «منطق حکمرانی»، غلط است و انقلاب به بیراهه افتاده است. در واقع، تغییر خودشان را می‌پوشانند تا صورت مسأله، آن‌گونه که هست، آشکار نشود و در مقابل، منطق حکمرانی را تخطئه می‌کنند تا این‌طور وانمود کنند که همچنان به همان معیارهای اصیل، باور دارند و این حاکمان هستند که به گذشته، پشت کرده‌اند. به‌این‌ترتیب، یک روایت تحریف‌شده صورت‌بندی می‌شود که در آن، ضدقهرمان به قهرمان تبدیل می‌گردد. تمام تجربه‌های نیروهایی که در طول دهه‌های گذشته در مقابل آیت‌الله خامنه‌ای ایستاده‌اند، از این سنخ بوده است، اما بازنمایی و روایت‌پردازی، این‌گونه نبوده است. مسألۀ ما نیز همین است که واقعیتِ پنهان نگاه داشته‌شده را آشکار کنیم و نشان بدهیم که چه کسی به حقایق انقلاب، وفادار مانده و چه کسی از این حقایق، عبور کرده است. حقیقت از رهگذر این «واسازی»، سر بر می‌آورد. باید مشخص کرد که «ادعاهای روشی»، پوشش فریب‌دهنده هستند و مسأله، «استحالۀ ارزشی» این نیروهاست، اما چون بیان صریح این دگرگونی، هزینه‌ساز و پُردافعه است، به‌ناگزیر باید حقیقت را از دیده‌ها دور کرد و با نقدهای روشی و انکارهای سازوکاری، به جان اصالت‌های انقلابی و بنیان‌های معرفتی افتاد. 🖇منتشرشده در: http://fna.ir/3e6dhm
انقلاب اسلامی و اسکاچیل.pdf
155.3K
🌗انقلاب اسلامي ايران و نظريه اسكاچپل ✍️ مهدي طاهري شلمزاري انقلاب اسلامي ايران كه مبتني بر آموزه‌هاي شيعي است، درسال 1357 (1979م) به پيروزي رسيد. ماهيت انقلابي انديشه شيعي، اعتقاد به ظهور منجي موعود(عج) و برپايي حكومتي بر محور عدل و عدالت موجب پويايي تفكر شيعي بوده و سبب گرديده است تا شيعيان از وضع موجود ناراضي بوده و همواره به سوي وضعي مطلوب‌تر گام بر دارند. بر اين اساس، سير تاريخي تفكر شيعه حاكي از آن است كه انديشه سياسي شيعه با توجه به وضع و شرايط هر زمان در قالبي خاص ظهور نموده و موجب بقاي سازمان خويش گرديده است. اگر چه شيعه در طول حيات خويش در دوران‌هاي مختلف در قالب مفاهيمي همچون تقيه موجوديتش را حفظ نموده است؛ اما وجود مفاهيمي همچون امر به معروف و نهي از منكر، جهاد، ظلم‌ستيزي و دفاع از مباني و اصول اسلام دايره تقيه را محدود ساخته و شيعه را به اقدام عملي ملزم مي‌سازد. بنابراين نارضايتي و خشم از وضع موجود و آرمان وضع مطلوب آن گاه كه در كنار حس پرخاشگري و ظلم‌ستيزي قرار گيرد، منجر به وقوع تحولي در راستاي نفي وضع موجود و جايگزيني وضعيت مطلوب خواهد شد. در اين ميان آنچه محرك اصلي خواهد بود مكتبي است كه اين انديشه بر اساس آن شكل گرفته است. ❇️ ادامه مطلب در فایل pdf 📚منبع: نشریه معارف 54. 🌐 کانال نشریه معارف| عضو شوید🔻 https://eitaa.com/maarefmags_ir
✍ به قول حسین دارابی: نباید کانالا و گروها همه مطالبشون رو به شاهچراغ تغییر بدن، و صدتا مطلب بزنن امنیت روانی مردم خیلی مهمتره صدتا تیم تروریستی تو ماه گذشته دستگیر شدن و صدها عملیات تروریستی طی ماه‌های اخیر خنثی شده که بخاطر امنیت ذهنی مردم بیان نمی‌شه. کلی بمب و مواد منفجره کشف شد که میخواستن هیئات مذهبی رو ببرن روهوا ولی نتونستن، همشون دستگیر شدن. یه اتفاق هم اینطوری رخ میده، دردناکه ولی طبیعیه کشورهای اطرافمون قوت غالبشون این اتفاقاته، چندروز درمیون اتفاق میفته امنیت روانی مخاطبان رو بهم نریزیم، کانالهای خبری پوشش میدن اخبارو، کافیه. هرکس علاقه داشت میتونه بره اونجا کامل و لحظه به لحظه اخبار شاهچراغ رو دنبال کنه یاعلی
. ♻️ پاسخ جالب یک کاربر به نقد مضحک رشیدپور به دولت که معاون اولش بخاطر شلوغی پمپ بنزین‌های تهران تحقیق میدانی داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان امام خمینی ره در درس ولایت فقیه به سال ۱۳۸۹ قمری/ نجف اشرف.