eitaa logo
اندیشه ما
667 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
182 ویدیو
18 فایل
💢 پایگاه ارائه قرائت محققانه و متناسب زمان از آموزه‌های اصیل اسلامی 🌐 نشانی سایت: andishehma.com 📲ارتباط با دبیر خبر و مدیر کانال ارسال مطالب، نقد و پیشنهادات و مسئول بارگذاری مطالب: @ad_andishemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ دکتر فیرحی به برنامه ای ویژه در تحقیقات خود رسیده بود 🎙 استاد محمد رضا بهشتی ✂️ برش هایی از متن: 🔺 دکتر محمدرضا بهشتی: آقای فیرحی خصلت‌های خوبی داشتند که کمتر در یک نفر جمع می شود. او علاوه بر خصلت های اخلاقی منحصر به فرد، روح جستجوگری داشت. تلاش کرد که خودش را به درک و فهم عمیق‌تری از موضوعاتی که آنها را مورد لحاظ قرار داده بود برسد برساند. 🔺 دکتر فیرحی ذهن باز، فکر جوان و سرعت انتقال بسیار خوبی داشت. در ۱۵ سالی که در خدمت ایشان بودیم، می دیدم موضوعات علمی را که از جانب رشته های مختلف مطرح می شد به خوبی درمی‌یافت. نظم فکری خوبی را پیدا کرده بود. توانایی خوب شنیدن را داشت؛ چیزی که در جامعه خودمان کمتر دیده می شود. آرامشی که ایشان در شنیدن سخن دیگران داشت آموزنده بود. جسارت یک پرسشگری فهمنده را داشت. او پرسش‌ها را پی در پی در جهت یافتن پاسخ مطرح می‌کرد. 🔺 دکتر فیرحی نسبت به مفاهیم پایه که بدیهی انگاشته می شوند بازپرسی داشت. این کوشش برای دریافت مفاهیم پایه بنیادین قابل ستایش بود. مرحوم فیرحی بسیار سعه صدر داشت. او انصافا جزء افرادی بود که تعداد آنها در جامعه علمی ما زیاد نیست. جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/feqhesonati-rokhdad-haye-rooz/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishemaa
✳️ شریعتی متفکر دوران گذار 🎙 استاد داود فیرحی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 ببينيد، شريعتي متفکر دوره انتقال بود. متفکران دوره انتقال سه کار مي‌کنند؛ يک، وضعيت موجود را نقد مي‌کنند. دو، راهي را براي انتقال به يک شرايط خاص يا مطلوب دنبال مي‌کنند و سه، کليات آن نظام يا وضعيت [پيش‌رو] را توضيح مي‌دهند، آنها هيچ‌وقت وارد جزئيات نمي‌شوند. متفکران دوره انتقال طرح‌هاي خيلي دقيق و روشني ندارند. شما خود مارکس را نگاه کنيد. او هم همين‌طور است. مرحوم شريعتي نقدي به وضع موجود داشت و احساس مي‌کرد که با تکيه بر ادبيات شيعي، به‌‌ویژه تاريخ و شخصيت‌هاي شيعه مي‌تواند نيرو يا گفتماني فراهم کند که وضع موجود را تغيير دهد؛ مثلا او بر مفهوم رهبري خيلي تأکيد مي‌کرد. راجع به نظام بعد، در يکي، دو سخنراني بحث نظام امت- امامت را مطرح مي‌کند. مرحوم آقاي بهشتي هم بعدا اين بحث را پي مي‌گيرد و بخشي از آن را وارد قانون اساسي مي‌کند؛ چنين بحثي بوده اما درباره اينکه جزئيات اين نظام چه باشد و با چه مقرراتي اداره شود، ديگر بحثي ندارد، درحالي‌که بحثي که من دنبال مي‌کنم اين است که با توجه به سنت‌هاي ما - به فرض که نظام گذشته از بين رفته و نظم جديدي در حال شکل‌گيري است - نظم جديد يا نظم در حال شکل‌گيري چه نسبتي با دموکراسي دارد؟ چه امکانات و محدوديت‌هايي دارد؟ بنابر تعريف بعيد است نظامي که در حال شکل‌گيري است،‌ غيردموکراتيک باشد، در تمام کشورها. حال سؤال اين‌ است که دموکراسي چه نسبتي با سنت ما دارد. مهم‌ترين چيزي که در گذشته جامعه ما را اداره مي‌کرد، سنت فقهي بود. 🔹 قديم‌ها مي‌گفتند علم «کلام» شبیه وزير خارجه است؛ از کليت جامعه اسلامي دفاع مي‌کند و خيلي وارد آن نمي‌شود، يعني در مقابل مهاجمان فکري دفاع مي‌کند. اما «فقه» شبيه وزير داخله است، مجبور است قوانين و مقررات و خيلي چيزها داشته باشد و قسمتي از قوانين و مقررات با نص دين نسبت پيدا مي‌کند، با عرف، با حقوق و با تکاليف نسبت پيدا مي‌کند؛ يعني او بايد اين جدول را به‌گونه‌اي پر کند که جامعه اداره شود. ‌ 🔺 ما در شريعتي فقه را نمي‌بينيم... بله چون شريعتي متفکري نيست که براي نظام آلترناتيو طرح با جزئيات بدهد. ‌ يعني اين موضوع را هم ذيل همان بحث متفکر دوره انتقال توضيح مي‌دهيد؟ بله. چراکه فقه همواره کارش با جزئيات است. فارابي هم که بحث مي‌کند، مي‌گويد فقه سياسي همان جزئياتِ کلياتي است که در فلسفه گفته مي‌شود. فلسفه هميشه کلي است و وارد جزئيات نمي‌شود. ‌ 🔺 آيا شما هم از منتقدان شريعتي هستيد؟ يعني بر اين گمانيد که کاري که او کرد در چشم‌انداز بزرگ‌تر به پروژه تجدد آسيب زد؟ نه، اصلا چنين اعتقادي ندارم. معتقدم شريعتي متفکر مربوط به دوران گذار است. متفکران دوران گذار، در دوران گذار نقش خود را ايفا مي‌کنند که مهم است؛ يعني اينکه چطور از يک نظام سلطنتي استبدادي عبور کنيم به يک نظام جديد. فرض او اين بود که نظام جديد هرچه باشد، بهتر از قبلي خواهد بود اما راجع به جزئيات آن اصلا توضيح نمي‌دهد. يوتوپيايي که شريعتي مي‌سازد در حد کليات باقي مي‌ماند و هيچ‌گاه طرح روشني براي اداره آن نداشت، اصلا شريعتي فرصتي براي اين کار نداشت. ‌🔺 پس شما با ايدئولوژيک‌کردن دين مشکلي نداريد؟ اصلا در اين دوره دين ايدئولوژيک مي‌شود. در دوره گذار دين همواره ايدئولوژيک مي‌شود. همه‌جاي دنيا اين‌طور است. علم هم ايدئولوژيک مي‌شود. اين اتفاقي بود که مي‌افتاد. ما به ايدئولوژي احتياج داشتيم. ايدئولوژي مثل دين خيلي پَت‌وپهن و با جزئيات نيست، [بلکه] ساده، چابک و اقناع‌گر است. مي‌تواند بگويد چه چيزي بد و چه چيزي خوب است، اما درباره جزئيات آن خوب نمي‌تواند توضيح دهد و اين خصلت آن است. 👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/shariyati-motefaker-doran-gozar/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishema تلگرام: https://t.me/andishe
✅ آینده پژوهی نواندیشی دینی با تاکید بر آثار دکتر فیرحی 🎙استاد سید صادق حقیقت ✂️ برش هایی از متن: 📍فرضیه من این است که گذر زمان به‌نفع نواندیشی دینی، رقم نخواهد خورد؛ یعنی هرچه زمان می‌گذرد، به‌ضرر نواندیشی دینی خواهد بود و کام‌یابی آن را در طول زمان، با مشکل مواجه خواهد کرد. می‌دانید که در اینجا دو بحث، مطرح است: یکی بحث اندیشه‌ای است؛ چون از نظر اندیشه‌ای، ما نواندیش دینی هستیم و نظریه هم‌رأیی هم ذیل نواندیشی دینی مطرح می‌شود و این وظیفه و اعتقاد ماست، اما بحث جامعه‌شناختی و توفیق یا عدم توفیق جامعه‌شناختی، یک بحث دیگر است. آینده‌پژوهی از آینده نواندیشی دینی از نظر جامعه‌شناختی، سخن می‌گوید؛ پس مدعا این است که هرچه زمان می‌گذرد، از نظر اجتماعی، شانس نواندیشی دینی برای توفیق، کاهش می‌یابد. 🔸مؤیدات فرضیه برای تأیید این فرضیه به شش مطلب اشاره می‌شود که شاید دلیل محسوب نشوند، بلکه مؤید باشند، ولی به هر روی، به نظر می‌رسد که این شش‌گانه می‌تواند به کمک اثبات این مدعا بشتابد 📍1) شکاف نسلی تحولات سال 1401 نشان داد که نسل جدید مطالبات و زبانی دارد که با زبان روحانیت -اعم از اصول‌گرا و اصلاح‌طلب؛ نواندیش و غیرنواندیش- متفاوت است و زبان مشترکی بین متفکران نواندیش، اصول‌گرا و روحانیت با نسل جدید، وجود ندارد و در این فضا تفکر هم انتقال نمی‌یابد؛ چون مفروض ما این است که زبان، خانه فکر است نه وسیله انتقال تفکر؛ لذا فکر ما را محدود و تحدید می‌کند؛ بدین‌معنا که او در یک خانه می‌اندیشد و ما در خانه دیگر، و زمانی که پل ارتباطی بین این دو خانه، وجود نداشته باشد، مفاهیم هم منتقل نمی‌شوند 🔸مفروض ما در اینجا این است که متن باید در زمینه، دیده بشود. یکی از اشکالات اجتهاد حوزوی این است که اعتقاد در اجتهاد -گفته یا نگفته- این است که متن می‌تواند به‌وسیله متن، تفسیر بشود درحالی که روش‌شناسی‌های مدرن -خصوصاً هرمنوتیک- اثبات کرده‌اند که متن باید در زمینه، و تکست در کانتکست، تفسیر گردد. می‌دانید که مباحثی مانند شأن‌نزول، در اجتهاد، مدنظر است اما تکست به‌عنوان مجموعه مسائل سیاسی و اجتماعی، در اجتهاد، چندان دیده نشده و یکی از انتقادات روش‌شناسانه‌ای که به اجتهاد فعلی در حوزه‌ها و بین اصولیان وارد است، این است که متن در درون زمینه، تفسیر نمی‌شود اگر کل نواندیشی دینی را به‌عنوان متن در نظر بگیریم و تصور بکنیم، آینده‌اش باید در درون زمینه، مشخص بشود. وضعیت زمینه هم در سال 1400 با سال 1400، تفاوت دارد و البته این فنر در طول زمان، فشرده شده، اما در سال 1401 خود را نشان داد. بنابر این، نواندیشی دینی را فقط در کتاب‌ها و مقالات و در محیط کتاب‌خنه نباید مطالعه کنیم، بلکه در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی باید به مطالعه آن بپردازیم و اگر چنین کنیم، نخستین مسأله‌ای که با آن برخورد می‌کنیم، شکاف نسلی است که میان نسل جدید و نسل قدیم یعنی کسانی که موعظه می‌کنند (اعم از دانشگاهیان و حوزویان) پدید آمده. 📍2) عدم ثبات در حوزه سیاسی و اجتماعی با نگاهی به مسائل داخلی و تحلیلی از آن‌ها، شرائط در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی داخلی کشور به‌گونه‌ای است که ثبات ندارد و باز، مفروض ما این است که نواندیشی دینی برای موفقیت، نیازمند ثبات است. در اوائل دهه هشتاد، در یک آینده‌پژوهی درباره نواندیشی گفتم که آینده از آنِ نواندیشی است؛ یعنی جریان‌های مثبت رقم می‌خورَد. این پژوهش در آن روز، تا اندازه‌ای درست بود؛ یعنی نواندیشی در حدود یک دهه و نیم، شاهد ترقی روزبه‌روز خود بود کام‌یابی جامعه‌شناختی را تجربه می‌کرد، اما ادعای ما برای آینده و از این به بعد، به‌عکس ادعای پیشین است و زمان هر چه پیش برود، به‌زیان نواندیشی دینی خواهد بود و البته مشخص است که برای روشن‌فکری دینی نیز، همین وضعیت پیش‌بینی می‌شود و رادیکالیسم دینی و افراط‌گرایی دینی، وضع به طریق اولی، بدتر از وضعیت ماست؛ چراکه نسل جدید از اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی به‌معنای سیاسی آن، و نواندیشی دینی و افراط‌گرایی به‌معنای اندیشه آن در حال گذر است و بنابر این، وضع رقبای ما بدتر از ما خواهد بود، اما وضعیت برای ما هم چندان خوب نیست. 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/ayandeh-pajohi-noandishi-dini/ 🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa