❇️ «زبان مشترک» میان نسل جدید با صاحبان قدرت وجود ندارد با یک ماه ناآرامی به دنبال مفاهیم «آزادی و دموکراسی» هستیم، شدنی نیست!
🎙 استاد سیدصادق حقیقت
✂️ برش هایی از متن:
🔸 به گزارش خبرنگار«سایت اندیشه ما» به نقل ازشفقنا- دکتر سیدصادق حقیقت، محقق حوزوی و استاد علوم سیاسی معتقد است: «اگر مفهوم «گفت وگو» به معنای واقعی خودش وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات ما در حوزه های نظری و عملی از بین می رود. «گفت وگو» علاوه بر اینکه خاصیت حل قضایا دارد، خاصیت پیشگیرانه هم دارد؛ یعنی باعث می شود که بسیاری از بحران ها به وجود نیایند. به عنوان مثال نا آرامی هایی که در شهریور امسال شروع شد و هنوز هم ادامه دارد، اگر زبان مشترکی بین نسل جدید (عمدتاً دهه هشتادی ها یا نسل Z) با کسانی که قدرت را در دست دارند و گروه های مرجع- اعم از اساتید دانشگاه، معلمان، روحانیون و روحانیت- وجود داشت، این بحران به وجود نمی آمد.»
🔸 آقای حقیقت می گوید: «ما از مفهوم و ساز و کار «گفت وگو» به شیوه درست استفاده نمی کنیم و نیاز به یک آسیب شناسی در این زمینه داریم. اگر آسیب شناسی دقیقی انجام شود، ما با مسایل مختلفی رو به رو می شویم که به آنها نپرداخته ایم، و یا حداقل به شکل کامل نپرداختیم. یکی از این دلایل این است که فرهنگ سیاسی، ساختاری است که به تدریج رشد می کند، اما ما امروز با یک روز نا آرامی یا یک ماه ناآرامی به دنبال مفاهیمی مانند «آزادی و دموکراسی» هستیم. این نشدنی است. از سوی دیگر ما نیاز به فعالیت مدنی به شکل غیر خشونت آمیز داریم.»
🔻 متن گفت وگوی شفقنا با دکتر سیدصادق حقیقت را می خوانید:
🔹 این روزها مجددا ضرورت گفت و گو در سطوح مختلف ملی و سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. اگر بخواهیم به عمق مساله بپردازیم، به عنوان سوال اول آیا مفهوم گفت وگو در دوران قدیم و جدید تفاوتی دارد؟
🔸 گفت وگو یک مفهومی است که از 2500 سال پیش در زمان سقراط، افلاطون و ارسطو سابقه دارد و چون افلاطون معتقد بود که به عالم مثل راه پیدا کرده و هر فیلسوفی که به درستی فلسفه بداند به آن عالم راه پیدا می کند، با گفت وگو می تواند دیگران را برای یافتن حقیقت تشویق و ترغیب کند. بنابراین، گفت وگو در یونان باستان به معنای ابزاری برای کشف حقیقت است. یک نقطه مثبت که در گفت وگوی یونان وجود دارد، این است که دو طرف حاضر به صحبت کردن با هم و شنیدن سخنان یکدیگر هستند و سقراط و افلاطون علیرغم مقامی که داشتند، گفت وگو می کنند. به طور کلی گفت وگو در تاریخ فلسفه سیاسی ریشه مند است. به طور کلی، منطق و ارجاع به کتاب یا متن در مقابل خطابه (سخنرانی، دعوا و شعار) قرار می گیرد (Logic vs. Rhetoric).
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/zaban-moshtarak-ba-saheban-ghodrat-vojod-nadarad/
#زبان_مشترک
#قدرت
#ناآرامی
#نسل_جدید
#دموکراسی
#سید_صادق_حقیقت
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ هم نهاد سازي سنت و تجدد در حوزه مسائل زنان
🎙 استاد سید صادق حقیقت
گفتگو از: محمدحسين صبوري
✂️ برش هایی از متن:
🔸 بحث اولي كه به ذهن من ميرسد بحث «تساوي زن و مرد در كمالات معنوي است. رسيدن به كمالات معنوي و سعادت، در آن معنايي كه اسلام براي آن قائل شده است، مخصوص مردان نيست؛ زن ابزاري نيست براي اينكه مرد به كمالات برسد. هم مرد و هم زن بهطور همزمان ميتوانند مكمل يكديگر باشند و به كمالات برسند. در آية قرآن «هنَّ لباس لكم و انتم لباس لهن» هم به جنبههاي معنوي ميتواند اشاره داشته باشد هم جنبههاي اجتماعي؛ همانطور كه مرد براي زن لباس است زن هم براي مرد لباس است و تكميلكنندة يكديگر هستند.
🔸 اينجا يك تفاوت اساسي بين اسلام و مكاتب مدرن بهطوركلي و ليبراليسم، بهطور خاص، وجود دارد. اسلام همانند يونان، سعادتمحور است و بنابراين «خير» را در سعادت ميبيند؛ درحاليكه مكاتب مدرن چون رابطة انسان را با سعادت، به معناي يونانيان، قطع كردند، سعادت را به امور قابل لمس تعريف كردند. بهطور مثال، هابز و ديگر متفكران قرارداد اجتماعي به «ماترياليسم معرفتي» قائل بودند. آنان در مباحث معرفتشناسي خود، مباني ماترياليستي دارند و سعادت را براي انسان تفسير ميكنند به آن چيزي كه باعث لذت و سود براي انسان ميشود و همين مبنايي ميشود براي سودگرايي بنتام.
🔸 در اين دوران، يعني دوراني كه با ماكياول شروع شده بود كه دولت مدرن را تفسير كرده بود و بعد با اين دو متفكر (هابز و لاك) و سپس بنتام تداوم پيدا كرده بود، سعادت همان سود و لذت انسان معنا ميشود. بنابراين آن سعادتي كه در يونان باستان بوده كاملا ً معنايش تغيير ميكند. معنايي كه از سعادت در اسلام است به تفكر يوناني خيلي شبيهتر است تا مكاتب مدرن. بنابراين وقتي ميگوييم انسان بايد به سعادت برسد، يعني هدفي كه خداوند براي او مشخص كرده مبتني بر خير و فضيلت است. انسان، اعم از مرد و زن، در اين حركت رسيدن به كمالات معنوي مساوي هستند. به نظر من خود اين مسئله، گواه برتري اسلام نسبت به مكاتب غربي است كه در اين مكاتب غربي از آزاديهاي اجتماعي زن صحبت ميشود، ولي از سعادت معنوي زن و كمالات معنوي او بحثي نيست. در اسلام هم مرد و هم زن بايد هر دو به هدف غايي برسند كه توسط وحي ترسيم شده است.
🔸 اگر بخواهيم بر كمالات معنوي زن تأكيد كنيم، بايد ببينيم اسلام در چه محيطي آمد؟ اسلام در شرايطي آمد كه دختران را زندهبهگور ميكردند و زن هيچگونه ارزشي نداشت، و اسلام به زن يك ارزش خاصي داد و در مقايسة آن فرهنگ قبيلهاي و جاهلي عرب، دستاوردهاي خيلي زيادي براي زن داشت.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/ham-nahadsazi-va-tajadod-dar-masael-zanan/
#سنت
#نهادسازی
#مسائل_زنان
#سید_صادق_حقیقت
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ آینده پژوهی نواندیشی دینی با تاکید بر آثار دکتر فیرحی
🎙استاد سید صادق حقیقت
✂️ برش هایی از متن:
📍فرضیه من این است که گذر زمان بهنفع نواندیشی دینی، رقم نخواهد خورد؛ یعنی هرچه زمان میگذرد، بهضرر نواندیشی دینی خواهد بود و کامیابی آن را در طول زمان، با مشکل مواجه خواهد کرد.
میدانید که در اینجا دو بحث، مطرح است: یکی بحث اندیشهای است؛ چون از نظر اندیشهای، ما نواندیش دینی هستیم و نظریه همرأیی هم ذیل نواندیشی دینی مطرح میشود و این وظیفه و اعتقاد ماست، اما بحث جامعهشناختی و توفیق یا عدم توفیق جامعهشناختی، یک بحث دیگر است. آیندهپژوهی از آینده نواندیشی دینی از نظر جامعهشناختی، سخن میگوید؛ پس مدعا این است که هرچه زمان میگذرد، از نظر اجتماعی، شانس نواندیشی دینی برای توفیق، کاهش مییابد.
🔸مؤیدات فرضیه
برای تأیید این فرضیه به شش مطلب اشاره میشود که شاید دلیل محسوب نشوند، بلکه مؤید باشند، ولی به هر روی، به نظر میرسد که این ششگانه میتواند به کمک اثبات این مدعا بشتابد
📍1) شکاف نسلی
تحولات سال 1401 نشان داد که نسل جدید مطالبات و زبانی دارد که با زبان روحانیت -اعم از اصولگرا و اصلاحطلب؛ نواندیش و غیرنواندیش- متفاوت است و زبان مشترکی بین متفکران نواندیش، اصولگرا و روحانیت با نسل جدید، وجود ندارد و در این فضا تفکر هم انتقال نمییابد؛ چون مفروض ما این است که زبان، خانه فکر است نه وسیله انتقال تفکر؛ لذا فکر ما را محدود و تحدید میکند؛ بدینمعنا که او در یک خانه میاندیشد و ما در خانه دیگر، و زمانی که پل ارتباطی بین این دو خانه، وجود نداشته باشد، مفاهیم هم منتقل نمیشوند
🔸مفروض ما در اینجا این است که متن باید در زمینه، دیده بشود. یکی از اشکالات اجتهاد حوزوی این است که اعتقاد در اجتهاد -گفته یا نگفته- این است که متن میتواند بهوسیله متن، تفسیر بشود درحالی که روششناسیهای مدرن -خصوصاً هرمنوتیک- اثبات کردهاند که متن باید در زمینه، و تکست در کانتکست، تفسیر گردد. میدانید که مباحثی مانند شأننزول، در اجتهاد، مدنظر است اما تکست بهعنوان مجموعه مسائل سیاسی و اجتماعی، در اجتهاد، چندان دیده نشده و یکی از انتقادات روششناسانهای که به اجتهاد فعلی در حوزهها و بین اصولیان وارد است، این است که متن در درون زمینه، تفسیر نمیشود
اگر کل نواندیشی دینی را بهعنوان متن در نظر بگیریم و تصور بکنیم، آیندهاش باید در درون زمینه، مشخص بشود. وضعیت زمینه هم در سال 1400 با سال 1400، تفاوت دارد و البته این فنر در طول زمان، فشرده شده، اما در سال 1401 خود را نشان داد. بنابر این، نواندیشی دینی را فقط در کتابها و مقالات و در محیط کتابخنه نباید مطالعه کنیم، بلکه در زمینههای سیاسی و اجتماعی باید به مطالعه آن بپردازیم و اگر چنین کنیم، نخستین مسألهای که با آن برخورد میکنیم، شکاف نسلی است که میان نسل جدید و نسل قدیم یعنی کسانی که موعظه میکنند (اعم از دانشگاهیان و حوزویان) پدید آمده.
📍2) عدم ثبات در حوزه سیاسی و اجتماعی
با نگاهی به مسائل داخلی و تحلیلی از آنها، شرائط در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی داخلی کشور بهگونهای است که ثبات ندارد و باز، مفروض ما این است که نواندیشی دینی برای موفقیت، نیازمند ثبات است. در اوائل دهه هشتاد، در یک آیندهپژوهی درباره نواندیشی گفتم که آینده از آنِ نواندیشی است؛ یعنی جریانهای مثبت رقم میخورَد. این پژوهش در آن روز، تا اندازهای درست بود؛ یعنی نواندیشی در حدود یک دهه و نیم، شاهد ترقی روزبهروز خود بود کامیابی جامعهشناختی را تجربه میکرد، اما ادعای ما برای آینده و از این به بعد، بهعکس ادعای پیشین است و زمان هر چه پیش برود، بهزیان نواندیشی دینی خواهد بود و البته مشخص است که برای روشنفکری دینی نیز، همین وضعیت پیشبینی میشود و رادیکالیسم دینی و افراطگرایی دینی، وضع به طریق اولی، بدتر از وضعیت ماست؛ چراکه نسل جدید از اصولگرایی و اصلاحطلبی بهمعنای سیاسی آن، و نواندیشی دینی و افراطگرایی بهمعنای اندیشه آن در حال گذر است و بنابر این، وضع رقبای ما بدتر از ما خواهد بود، اما وضعیت برای ما هم چندان خوب نیست.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/ayandeh-pajohi-noandishi-dini/
#آینده_پژوهی
#نواندیشی_دینی
#دکتر_فیرحی
#سید_صادق_حقیقت
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
27.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 کلیپ کوتاه
🖇 اسلام و جماعت گرایی
🎙 استاد صادق حقیقت
#اسلام
#جماعت_گرایی
#کلیپ_کوتاه
#سید_صادق_حقیقت
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
https://andishehma.com/eslam-jamaat-geraii/
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ اسلام و دولت ملی
🎙 استاد سید صادق حقیقت
✂️ برش هایی از متن:
🔰 مقدمات
📍۱_ مفهوم ملت / امت: ان هذه امتکم امة واحدة. مفهوم ملت به معنای دین است: ملة ابراهیم. مفهوم ملت و مرز از قرارداد وستفالی 1648 بعد از جنگهای سیساله مطرح شد، و در قرن 19 مبنای همه دولتها قرار گرفت.
📍۲_ مفهوم مرز و ناسیونالیسم: قبول مرزها به معنای ناسیونالیسم نیست.
۳_ مفهوم ناسیونالیسم و نظریه های رقیب: ناسیونالیسم در مقابل دو ایده ایده جهان وطنی و انترناسیونالیسم قرار میگیرد. بدیلهای ملیگرایی عبارتند از: انترناسیونالیسم، جهانی شدن، چندگانگی فرهنگی (و جماعتگرایی)، و ایده جهان وطنی.
📍۴_جایگاه این بحث: دانشهای مختلف ممکن است به آن بپردازند، از جمله فلسفه سیاسی و فقه سیاسی. در غرب، فلسفه سیاسی متکفل پرداختن به این بحث بوده است. در مباحث اسلامی، عمدتاً ادله نقلی به این بحث پرداختهاند. از دیدگاه نظریه همروی، احکام هنجاری این دو حوزه با هم قابل مقایسه اند.
🔰 مسائل
🔻۱_به رسمیت شناختن مرزها: علامه طباطبایی نظر مخالف دارند: اسلام مرزهای ملی را به رسمیت نمیشناسد: «اسلام بنای ملّیت را بر عقیده و ایمان قرار می دهد، نه بر چیزهای دیگری؛ از قبیل نژاد، وطن و نظایر آن. مرز مملکت اسلامی مرز عقیده و ایمان است نه مرزهای جغرافیایی و سیاسی».
🔻۲_گستره ولایت: طبق یک تقسیم، میتوان گستره ولایت را حسبه (و نظارت فقها)، ولایت عامه و ولایت مطلقه دانست. شاید بتوان گفت گستره ولایت و اعتقاد به مسئله مرزهای ملی نسبت معکوس با هم دارند.
🔻۳_ مسئولیتهای فراملی: مقصود از «مسئولیتهای فراملی» کلیه فعالیتهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی در کشور دیگر بر اساس وظایف ایدئولوژیک است. مهم مرز بین منافع ملی و مسئولیتهای فراملی .
🔻۴_ جهاد ابتدایی: بهطور کلي، پنج نظريه در ميان فقها و انديشمندان شیعي در باره جهاد ابتدایی وجود دارد .......
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/eslam-va-dolat-melli/
#اسلام
#دولت_ملی
#سید_صادق_حقیقت
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ مفاهیم مدرن و دین قیاسپذیر هستند
🎙 دکتر سیدصادق حقیقت
✂️ برش هایی از متن:
♦️ بحث سنت و تجدد مخصوص مسلمین نیست
🔸 استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه آیا بحث سنت و تجدد صرفا مخصوص ماست یا دیگران هم دارند، گفت: مکینتایر جماعتگراست و در اینباره بحث دارد؛ او معتقد است که همه متون باید ظرفیت ترجمان به مفاهیمی داشته باشند که از مدرنیته حمایت کنند و مفاهیم مدرنیته نمیتواند با سنت ناهمخوان باشد. شبیه این موضوع در نامه امام خمینی به آیتالله قدیری انعکاس یافت، زیرا ایشان در پاسخ به آیتالله قدیری فرمودند اینطور که شما از آیات و روایات برداشت دارید تمدن جدید به صورت کلی باید از بین برود و مردم برای همیشه صحرانشین و بادیهنشین باشند.
🔸 حقیقت اضافه کرد: آیتالله قدیری معتقد بود که شطرنج حرام است ولو هر اتفاقی در سطح اجتماعی رخ دهد، ولی برای دفاع از اندیشه و تفکر امام(ره) شاید بتوان اینطور استدلال کرد که امام(ره)، یک کبرای کلی داشتند که نمیتوان دین را به صورتی تفسیر کرد که در دوره مدرن قابلیت ترجمه به مفاهیم جدید را نداشته باشد؛ یعنی دینی که نتواند به زبان مدرن ترجمه شود کارایی ندارد. از منظر ایشان، اسلام دینی است که برای همه زمانها آمده و اگر قرار است کارایی داشته باشد باید برداشت بهروز از آن صورت بگیرد.
♦️ 3 گرایش در نسبت مدرنیته و سنت
استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه وقتی سنت و دین با مفاهیم مدرن روبهرو شود سه گرایش به وجود میآید، گفت: گرایش اول این است که بگوییم مفاهیم مدرن را از ابتدا داشتهایم؛ مانند شورا که همان دموکراسی و انتخابات است و برعکس یعنی نسبت اینهمانی؛ خیلی از افراد به عملکرد دموکراتیک امام علی(ع) و امام حسین(ع) در آثار خود اشاره کردهاند، ولی فکر نمیکنم این نظریه در بین محققان طرفداران زیادی داشته باشد. گرایش دوم این است که بین سنت و تجدد دیوار بلندی وجود دارد و مفاهیم مدرن و سنتی نمیتوانند با هم مرتبط شوند. گرایش سوم ایجاد نسبتی بین مفاهیم سنتی و مدرن است و بنده درصدد اثبات راه سوم هستم. اگر ارتباط بین چند مقدمه ایجاد کنیم و در این نسبت روش درستی را پی بگیریم، به نتیجه میرسیم.
🔸 حقیقت بیان کرد: مقدمه اول این است که مفاهیم مدرن غیر از مفاهیم سنتی یا دینی هستند، دموکراسی، شورا نیست و شورا هم دموکراسی نیست؛ مرحوم نائینی فرمودند: «هذه بضاعتنا ردت الینا» یعنی مفاهیم مدرن برای خود ما بوده است و به ما برگشته است. احتمال دارد وی گفته باشد اگر مفاهیم مدرنی چون پارلمان وجود دارد ما هم شبیه آن را در سنت داشتهایم که به غرب رفته است و بازپروری شده و به خود ما برگشته است. ابوطالب بهبهانی در مشروطه هم گفته است که مگر دقت نمیکنید که مجموعه قوانین و مفاهیم اروپا ماخوذ از شریعت ما است و رفت و برگشت داشته است ......
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/mafahim-modern-va-din-ghiyas-pazir-hastand/
#مفاهیم
#مدرن
#سید_صادق_حقیقت
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa