eitaa logo
•●اندیشکده ضُحىٰ●•
171 دنبال‌کننده
93 عکس
27 ویدیو
10 فایل
‌ اگر میخواهیم امیدوار باشیم اگر میخواهیم مأیوس نباشيم و بتوانیم پیش برویم و به تعبیری مرگ را نپذیریم، هلاکت را نپذیریم ✔️باید به تفکر پناه ببریم... 📍دانشگاه اصفهان @Andishkade_zoha_admin :ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه اول ترم جدید.m4a
21.23M
‌. 🎙 در چه وضعی به سر می‌بریم؟ 🔸 جلسه اول (شروع سری دوم سلسله جلسات) 🔹 با حضور: استاد نجات‌بخش 🗓 ۱۰ مهر ماه ۱۴۰۲ 🔻متاسفانه در این فایل کیفیت صوت پایین است و صدای برخی حضار ضبط نشده. ؟ 🆔 @andishkade_zoha_ir
جلسه دوم.m4a
17.07M
‌. 🎙 در چه وضعی به سر می‌بریم؟ 🔸 جلسه دوم 🔹 با حضور: استاد نجات‌بخش 🗓 ۱۷ مهر ماه ۱۴۰۲ ؟ 🆔 @andishkade_zoha_ir
هدایت شده از  جیم
امشب یاد یک قصه‌ی جنایی افتادم. دختر و پسری عاجز از ازدواج و برقراری ارتباط در شرایط معمولی ‌و هرروزی هستند.که ناگهان خود را در یک داستان جنایی یافتند داستان مرد همسایه که همسرش را کشته ... یعنی هنوز نمی‌دانیم ولی ای کاش کشته باشد! چرا که فقط در این‌صورت دختر و پسر زیبای ما می‌توانند باهم ازدواج کنند. پس اگر آن مرد زنش را کشته باشد و حدس آن دختر و پسر در این‌باره درست از آب در بیاید می‌توانند باهم ازدواج کنند و ما از وصل این زوج زیبا (ولو بقیمت ریخته شدن خون بی‌گناهی)کامروا خواهیم شد ..... می‌دانید چرا یاد این ماجرا افتادم؟ پاسخ ساده است. راستش من چیزی را فهمیده‌ام اینکه فلسطین خط مقدم اسلام است و با نابودی‌اش خدا نکند ! اجازه دهید ماجرا را برعکس کنم اسرائیل جایی بیرون از ما و تمنایمان وجود ندارد. اسرائیل خود ماییم که از مرگ می‌ترسیم و سخت به‌این دنیا دلبسته‌ایم. ما همه‌چیز را حق خود می‌دانیم و می‌خواهیم دیگران از زمینمان( درواقع حقشان) محروم شوند تا ما برای خودمان دنیا و رفاه و امکانات دست و پا کنیم. راستی ما دلمان نمی‌خواهد لب ساحل دریای مدیترانه دراز بکشیم و در دلمان آب تکان نخورد و بعد آیفون چهارده پرو رجیستری شده‌مان را در دست بگیریم و ..... این ماجرا ته ندارد. اگر این دایره وسیع‌تر بشود می‌شود یک غده بنام رژیم صهیونیستی که ادبیاتش حق‌خواهی است و در این راه هیچ‌چیزی را در درونش مانع نمی‌بیند. راستی دختر درون فیلم وقتی کمی از رسیدن به آرزوی خود یعنی قاتل بودن مرد همسایه ناامید می‌شود و از این بابت نه او و نه پسر خوشحال نیستند در درنگی می‌گوید: چرا آرزو کنیم زن همسایه مرده باشد و از بابت زنده بودنش خوشحال نباشیم؟ ........ دنیایی که (آدم‌هایی که) اراده سراسر وجودش را گرفته ناچار به کین‌توزی مبتلاست. چرا که اگر بخواهد و بدست نیاورد (و یا برعکس) نخواهد و خلاص نشود، آرزو را مقدم بر همه چیز می‌داند. و در این راه هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد. خود را محق می‌داند و دیگران را گرگ‌صفت و درنده خو که آمده‌اند تا کام زندگی را بر او تلخ کنند. ........ می‌گویند قرار است دست اسرائیل بزودی رو شود و من هم از این رویارویی معاف نخواهم بود. قرار است خدا دست اسرائیلی بودنمان را برایمان رو کند. ........ راستی اگر اسرائیل غاصب فردا با موشک محو شود .... راستی اگر مردمان این روزگار هرکس به‌حدی هم‌گام و هم‌صدا با اسرائیل نبودند، اسرائیلی هم روی کره خاکی وجود نداشت و اگر مردمان ندانند و چهره اسرائیل برایشان رو نشود فتحی هم رقم نمی‌خورد چرا که اسرائیل نیست ولی غاصبان وجود دارند و ویروسش درون ما پخش و پخش‌تر می‌شود. و این‌بار یک‌جور دیگر با قتل و تجاوز و ریختن خون حاج‌قاسم‌ها رخ می‌نماید. و افسوس اگر ما بدون اینکه به ریختن خون حاج‌قاسم راضی باشیم، خواستار دنیایی باشیم که خون حاج‌قاسم می‌ریزد و دنیا می‌شود عروسیِ دختر و پسری به بها و آرزوی ریختن خونِ مانع ( که اولیای خدا باشند ) ......... اگر یهود و خوی یهودی‌گری خون پاکان می‌ریزد چیز عجیبی نیست ولی مبادا خواست و اهوای ما به او مجال و فرصت چنین کاری داده باشد من که هرچه با خودم فکر می‌کنم می‌بینم از تکنولوژی موشک‌هایی که قرار است بر سر اهالی فلسطین خراب شود چندان بدم نمی‌آید و آن‌ها که می‌گویند کار اهالی فلسطین وحشی‌گری است نشان از خوی یهودی‌گری‌شان (ولو چندان با آن آشنا نیستند و قرار است بعد از رو شدن دستشان برای خودشان پشیمان شوند و داد بزنند که : ما که از کشتن و غصب و خونریزی دفاع نمی‌کردیم) دارد ......... می‌دانیم که اسرائیل یک ملت و یا یک استحقاق و اندیشه نیست. اسرائیل افسار گسیختگی این عالم است که درون وجود کسانی بروز یافته و به تمامیت رسیده است. و جز پادشاهی و یا خداوندی خواست و تمنایی نمی‌شناسد. اسرائیل خود این تمناست و هرکس چنین چیزی در وجودش احساس می‌کند باید از خودش بترسد و کسانی که این احساس را ندارند اکثرا غافلند و از خود بی‌خبرانند. تا این تمنا هست اسرائیل هم هست و اگر کردار این رژیم برای ما آینه نشود ممکن است فرصت از دست برود و گوش و چشم از دیدن و شنیدن عاجز شوند و سرمایه‌ی عبرتی برایمان وجود نداشته باشد. من فکر می‌کنم در فلسطین کربلا بپاست و این مظلومیت قرار است سرمایه‌ی قدرت اسلام شود و تماشای بدن‌های خونین به‌خاک افتاده واکسن کشنده‌ی این ویروس شود هرچند کمی جانمان را ضعیف و ناتوان کند. خدا عاقبت همه‌ی ما را بخیر کند و بجای خواستن دنیای حریص و کین‌توز منتظر جهانی سازد که قدم‌های مهدی عج بهار جان‌های عاجز ولی بسیار توبه کننده آن است
باسمه تعالی در پی حادثه تروریستی جانسوز رژیم منحوس صهیونیستی، در غزه، ما دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور فردا با لباس مشکی در دانشگاه و کلاس‌های درسی حاضر خواهیم شد 🖤 وسیعلم الَّذینَ ظَلَموا اَیَّ مُنقَلَبٍ یَنْقَلِبون
🎙حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ : ✅ برای نجات مردم غزه و نابودی رژیم صهیونیستی {هرکاری} میتوانید انجام دهید... 📿 [ختم امن یجیب] برای مردم غزه بردارید چون آن ها مضطر هستند... @tarbiatemanavi
. غزه! ماه شام تار من! ماهتاب من! غزه! دختر غیور! گیسویت چقدر خاکی است؟ صورتت چرا کبود؟ چادرت کجاست؟ غزه! دختر جوان! سرو من! استوار من! ساکتی چرا؟ بایست! ناز کن! بخند! اولین و آخرین خبر کآید از هر دری درون تویی بازهم شهر را بهم بریز غزه! باز هم بایست https://eitaa.com/jeeeem
. راز این دست مهربان چیست؟ و این دست اینهمه مهربانی و عطوفت را از کجا آورده است؟ در نظر اول شاید این پرسش بیوجه باشد اما اگر قدری به دستان خود نگاه کنیم، شاید دیگر از کنار این پرسش به آسانی عبور نکنیم. این پرسش زمانی سهمگین‌تر و دشوارتر می‌شود که این مهربانی را در وسعت مردم ببینیم. و دشوارتر می‌شود وقتی که این دست در جهانی مهربانی بورزد که دست‌ها برای سلطه و کینه پرورش می‌یابند. در جهان ما کم نبوده‌اند کسانی که در اندیشه مهربانی و خدمت به خلق بوده‌اند اما چه بسیار از اینان که به رضاخان‌ها بدل شده‌اند. براستی چگونه می‌شود راهی را طی کرد که در عاقبت از ما یک دست مهربان بماند؟ از قضا این مهربان ترین دست کوبنده ترین دست تاریخ معاصر ماست. دستی که خود را برای شکستن دست سفاک ترین رژیم این تاریخ یعنی اسرائیل آماده کرده بود. و عجیب است این مهربانترین، غضبناک ترین بر این جرثومه فساد است. درود بر خمینی کبیر(ره) که راه پرورش حاج قاسم ها را در جهان ما گشود و الا سیاست غرب با ژست صلح و دوستی و رفاه ملتها دنیای ما را از رضاخان‌ها پر می‌کرد. قدس همچون فدک در صدر اسلام نشانی است بر سیاست دینی و هرکس این نشانه را درنیابد اسیر اسلام اموی می‌شود و منافقانه دست ناپاکی می‌شود در تجاوز به حقوق خلق. همانگونه که غصب فدک با غصب ولایت یگانه بود، غصب قدس با حاکمیت اسلام که حاکمیت کسانی است که اشدا علی الکفار رحما بینهم است یگانه است. و اگرچه مسأله قدس در عداد مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی است اما دست حاج قاسم به ما نشان داد؛ آنکس که قدس را در نیابد به سیاست حقیقی اسلام که خدمت به خلق است راهی ندارد. .
. ...آخرین دوران رنج... 🔹 مسئله نیهیلیسم و خودآگاهی به حوالت تاریخی عصر جدید جلسه دوم 📆 پنج‌شنبه ۲۷ مهر ماه ۱۴۰۲ ساعت: ۱۳:۰۰ مکان: خیابان مسجد سید خیابان ظهیرالاسلام کوچه شهید حیرت بن بست شکوفه @soha_sima
‌ ‌ ✍🏻 مرقومه استاد طاهرزاده درباره صوت جلسه درک نيهيليسم به مثابه یک تاریخ: 🔸 توجه به اینکه ظرفیت گسترده انسان با روحیه خودبنیادی به کجا می‌کشد، آن نوع از هوشیاری‌ای است که نیچه به خوبی متوجه آن شد و اگر به عنوان تقدیر زمانه از آن یاد می‌شود به معنای آن نیست که درک چنین تاریخی، جبرِ تاریخی را پیش می‌آورد بلکه برعکس، انقلاب اسلامی حامل روحی است نسبت به درک همین نیهیلیسم تا بتواند جواب روح بشر جدید را با هرچه قدسی‌شدنِ او در همه ابعاد بدهد به همان معنای به ظهورآوردنِ همه نسبت‌های انسان نسبت به خود و نسبت به جهان به معنای «دازاینِ» هایدگر. 🔹 در این‌جا است که باید به هایدگر فکر کرد که به جای پذیرفتن و تسلیم نیست‌انگاری، متذکر حضور آن است یعنی عملاً تصدیقی در میان نیست، بلکه فهمِ آن هنر فیلسوف است و مسلّماً انسان، طالب نوعی «بودن» و اگزیستانسی است که سراسر وجود او ذیل تاریخی که در آن حاضر است، وجود خود را احساس کند. 🔸 این‌جا است که باید بین فهمِ نیهیلیسم و یا تسلیم‌شدن نسبت به آن تفکیک کرد... جناب حاج آقا نجات‌بخش [در این صوت] نکته‌ای تحت عنوان «مسئله نیهیلیسم و خودآگاهی به حوالت تاریخی عصر جدید» فرموده‌اند که خوب است به آن نیز توجه شود. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
﷽ 💠 فلسفه به چه کار می‌آید؟ 🔸برگزاری پنج نشست دانشجویی 🔹با محوریت مقالات علمی 🔸دعوت از علاقه مندان فلسفه، به ویژه دانشجویان فلسفه اسلامی و فلسفه غرب 🕧 زمان: شنبه ها | ساعت ۱۲:۳۰ 🏢مکان: طبقه ۱_ دانشکده ادبیات، دفتر سینما فلسفه 🆔 @andishkade_zoha_ir
و سلام... نمی دانم چه ام شده که از چیزهایی که اینقدر دوستشان دارم اینقدر گریز دارم اینقدر فراری ام!! خدا، کتاب،... ماه رمضان شده ایام الحسرت هر ساله ی من،، اصلا چه ام شده را هم نمی دانم؛ از طرفی بسیار بی حوصله برای مطالعه و از طرفی در عطش یاد گرفتن، باور کنید نمی خواهم تنبلی کنم ولی وقتی به این در و آن در زدم، و از این استاد به استادی دیگر، همه برای حل مسئله دائم کتاب معرفی کردند، کلی اسم کتاب نوشته ام که بخوانم ولی انگار روحم دنبال دوای دیگری است و با من نمی سازد، چه کنم؛ از طرفی روحم سرکشی می کند و از طرفی خودم هم با من کنار نمی آید، کدام را آرام کنم؟ زاری قلبم را یا فریاد روحم را؟ هیچکدام هم سر سازگاری با من ندارند، با خودشان هم حتی نمی سازند ، من چه کنم؟ من اصلا نمی توانم کتاب بخوانم و دائم به کتاب حواله می شوم، من چه کنم با وحشت از عقوبتهایی که در برم گرفته، با روحی که نه با خودش می سازد و نه با من، با قلبی که سر سازش جلوی کتاب فرود نمی آورد، با وجدانی که از دست من خسته شده ولی دست از سرم بر نمی دارد! (این وجدان هم برای خودش چیز عجیبی است، یک موجود آزاردهنده ولی دوست داشتنی؛ لازمتر از آب و غذا و هوا)... چه کنم با خدایی که از اکسیژن لازمترم هست و تنفسش نمی کنم، دم و بازدمم نیست، من چه کنم با زمانی که برای من متوقف نمی شود، با "وقتی" که "اهل" آن نیستم و بی جانم کرده، این بن بست مرا بشکنید تا کمی در صحن خدا قدم بزنم،با خودش قدم بزنم، حوصله ام سر رفته،، گوشت تنم گاهی انگار از ناکامی میخواهد از هم بپاشد! کتابهایی که می گویید از کتابخانه می گیرم ولی روح خواندن ندارم، رمان را خب بهتر می شود خواند شاید که جنس آن هم جنس هجرت است وگرنه ‌کتابهای دیگر هم خیلی خوبند ولی عین وزنه ای سنگین روی قلبم هستند که نمی توانم ورقشان بزنم شاید هم خود قلبم است که ورق نمی خورد و دربند وزنه های سنگین است... از امام مهدی که مدتهاست بی خبرم؛ خواب و شکم که لعنت بر هر دوشان نسبت به من باد، جای خودم و امام مهدی را برایم پر کرده، گاهی می خوابم تا فقط بیدار نباشم، انقدر که می گویند "بیداری" خوب است و آرزویش می کنند ولی وقتی بیدار بودن بخواهد فقط دردهایت را حس ‌کنی دیگر شاید آرزوی بیداری نکنی! خواب گاهی مسکّن خوبی است! حال کسی را دارم که در مسابقه ی دو عقبِ عقب مانده، رسیدن و نرسیدنش خیلی فرقی ندارد، کی رسیدنش هم خیلی فرقی ندارد، خب گاهی حس می کنی بی خیالش... ولی مگر دلت دست از سرت بر می دارد... ...ناکامی ماه رمضان امسال کاری با من کرده که دلم می خواهد دستم به این خودم می رسید و از پا درش می آوردم،، حسرت و ناکامی، بیشترین مونس تنهایی های چهار فصل من است،، یکی به خدا بگوید به فریاد من برسد،، بیچاره خدا هرچقدر تلاش می کند از این باتلاق نجاتم بدهد باز خودم خودم را گرفتار می کنم، فقط خوب است که خداست! بی قرآنی به این حالم انداخته و اینقدر دیوانه ام کرده که می بینید، حالا کتابهای دیگر اصلا به کناری، بی قرآنی را چه کنم، و ناتوانی در خواندن را، من خیلی خسته ام