eitaa logo
اعراف
87 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
309 ویدیو
19 فایل
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ (اعراف/۴۶) لینک کانال‌های آرشیویِ بذل خون،متفکر غریب و میراث: @miras_68 @bazl_61 / @gharib_58 این کانال هم تولیدی و هم توزیعی است! @aliasgari1378
مشاهده در ایتا
دانلود
به هیچ وجه گمان نکنید که برداشتتان از سخنان اخیر ایرج طهماسب، اشتباه بوده... اصلا! این موضع گیری فعلی از او نتیجه‌ی فشاری است که روح جمعی برای او به وجود آورده است. روح جمعی که حاصل فریاد مظلومیت فلسطین از سوی همکاران طهماسب است. پ.ن: امر به معروف و مطالبه‌گری برای اقامه‌ی اررزش‌های اسلامی و انسانی، روح جمعی ایجاد می‌کند. @araf11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 این عو عو سگانی است که طمع ایران دارند ولی کور خوانده‌اند. 🙄 فریب مردم ایران توسط سفیر روباه پیر با آهنگ صادق بوقی! © شهاب‌گرافی کپی‌رایت ندارد...🔻 💯📮@SHAHAB_GRAPHY
فقه وِبِری، رمز انفعال اجتماعی حوزه! شاید برای برخی این سوال پدید آمده باشد که چرا اساسا حوزه نسبت به کنش‌های اجتماعی در زمانه‌ی حاضر و مخصوصا نسبت به مسائل اقتصادی و فرهنگی یا رویکرد مهاجمانه ندارد و یا اصلا رویکردی را اتخاذ نکرده است؟ به نظر شاید بتوان جواب این سوال را در نظریات شیخ انصاری(ره)، کتاب مکاسب، بخش مکاسب محرمه، نوع دوم در مسئله‌ی ثالث و ایضا قسم ثالث اشاره کرد. آنجاکه شیخ معتقد است در بیع هیأت مشترکه چنانچه اگر شما به خمار(سازنده‌ی خمر) انگور نفروشید_چون می‌دانید که اگر از شما بخر خمر می‌سازد_ و او از دیگران بتواند انگور خود را تهیه کند، بر شما اشکالی نیست که انگور را به او بفروشید. این نظر بدین معناست که وقتی می‌تواند خمار به غیر از شما از دیگری انگور بخرد و خمر درست کند دیگر نتیجه‌ی مطلوب شما که اجرای حکم الهی یعنی نساختن خمر بوده است، محقق نشده. پس اگر می‌دانید که غیر از شما فروشنده‌های دیگری هستند که دغدغه مندی اجرای حکم الهی را ندارند و می‌فروشند، اشکالی ندارد که شما هم بفروشی چون نتیجه‌ی مطلوب شما حاصل نمی‌شود. به عبارت ساده‌تر، ملاک حاصل شدن نتیجه‌است نه انجام وظیفه. برای همین اگر تنها کسی که در شهر انگور می‌فروخت، شما بودید(یعنی علت تامه‌ی بیع شما بودید) آنگاه است که بیع انگور به خمار حرمت پیدا می‌کند! عین همین نظر در بیع سلاح به کافر وجود دارد، شیخ در آنجا برخلاف دیگران به علت عدم وجود دلیلی مبنی بر نفروختن سلاح به کافر، آنرا جایز می‌داند ولو اینکه بایع قصد تقویت جبهه‌ی کفر را نداشته باشد! البته نا‌گفته نماند که شیخ، نظر عرف را در بیع هیات مشترکه لحاظ می‌کند اما اساسا قصد بایع را قطع نظز از همه‌ی آنها می‌داند. چیزی که از نظریه‌های شیخ به مشام می‌رسد، به نظر مبانی عقلانیت بروکراتیک ماکس وبر است که به تعبیر اساتید علوم اجتماعی، عقل محاسبه‌گر و یا به تعبیر علامه طباطبایی(ره)، انسان اجتماعی که به دنبال سود و زیان خود است؛ با قطع نظر از اینکه اساسا تکلیف اجتماعی او در قبال هم‌نوع خود، مخصوصا در زمانی که پای انتشار هویت دینی در زیست اجتماعی به میان باشد، چه هست یا چه نیست! عناصری که در نگاه شیخ لحاظ شده است همان عقل محاسبه‌گر و یا انتلکتوئلی ماکس وبر است. همان عقلی که نظام اجتماعی را نمی‌تواند جز دو دو تا چهار تا کردن‌ها فروض دیگری را در نظر داشته باشد. این راکد بودن اندیشه نسبت به احتمالات اجتماعی، نظام اجتماعی اسلامی را دچار هرج و مرج می‌کند و از قضا به تقویت پلورالیسم اجتماعی ضریب می‌دهد. ✏علی عسگری @araf11
دلیل اصلی کاهش مشارکت، وعده‌های توخالی‌ست؛ نه رد صلاحیت برخی معلوم‌الحال. مردم از انتخاب‌کردن و نتیجه‌ی محسوس نگرفتن مأیوس شده‌اند؛ وگرنه علاقه‌ی ویژه‌ای به شخص الف و ب ندارند! @srdrgm
آیت‌الله علیدوست، "دو ساعت و سی دقیقه" گفتگوی آقای جمشیدی و ده‌ها استدلال برای دفاع از اصل حجاب و قانون‌مندی آن را رها کرد و فقط به جمله‌ای که در خودِ فقه آمده و جمشید ناقل آن است، چسبید ولی در برابر نظرات روشنفکرانه بیژن عبدالکریمی چیزی نگفت و سکوت کرد!! @cafe_fekr
به قول حاج حسین یکتا: عند ربهم یرزقون شدند... @araf11
هدایت شده از مجـله نامیرا
🔰 این عدالت‌خواهی، چند وقتی است که مرده است. در همه زوایایِ مسائل انسانی از زاویه داشتن با اصلاحات، به، نشستن در زاویه‌ی اصلاحات رسیدند. در سیاست خارجی، نفی مقاومت، نفی عدالت، توسعه‌خواهی و تساهل فرهنگی... از همان اول هم هیچ افق جدیدی به عنوان نیروی سوم نگشودند و فقط آلت دست بودند... و اینک دو سیب بادمجون در اندرزگو! 🆔 @namiramag 👈 عضویت
هدایت شده از فکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 💠 مقلدان و مترجمان در قامت نو اندیش دینی! ▪️آقای صادق حقیقت! اندیشه‌ی شما و بزرگان شما مقلد و مترجمید، پس نواندیش دینی نیستید. حداقلهای اخلاقی را در روایت یک متفکری مانند مصباح یزدی رعایت کنید. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ @Fekrat_Net
نقدی بر مستند اثری از حسین شمقدری @araf11
🔰لوازم و تبعات پلورالیسم 🔹دین برای هدایت بشر است و می‌خواهد هدف و سعادت و راه رسیدن به سعادت را به بشر بنمایاند و اگر فهم‌های مختلف و قرائت‌های گوناگون از دین معتبر باشد، هدایت‌گری دین، معنا نخواهد داشت. و معنا ندارد که فهم‌های متعارض منجر به سعادت شوند. 🔹اگر هم فهم‌ها و قرائت‌ها معتبر باشند، فرستادن پیامبران و کتاب‌های آسمانی، کاری لغو و بیهوده خواهند بود؛ چون بر اساس معتبر بودن همه فهم‌ها و عدم امکان تحقق فهم واحد، هیچ‌گاه پیامبران نمی‌توانند پیام الهی را به بشر انتقال دهند و مقصود انبیاء به هیچ وجه حاصل نخواهد شد. 🔹آیت الله مصباح در اینباره می‌فرمایند: «اگر ما قایل به قرائت‌های متعدد از دین باشیم، نتیجه آن خواهد شد که بودن و نبودن دین تفاوتی نخواهد داشت. دینی که معانی متضادی را برتابد و قابل تفسیرهای گوناگون باشد و هرکسی بتواند خواسته خود را بر آن تحمیل کند، بود و نبودش مساوی است.» 📚||مدرسـه‌ی علـوم انسـانی فکـرت|| @fekrat_sch @fekrat_sch
واقعا این یک‌ بام و دوهوا کردن یکسری مذهبی برای چیه؟؟؟؟ @araf11
عقده‌گشایی سیاسی با چاشنی جذابیت جنسی مستندِ تازه‌‌ ساخته شده از شمقدری که دست بدست در حال چرخیدن در شبکه‌های اجتماعی است، چیزی جز یک مستند به نهایت، سخیف و زرد نیست. شاید در بدو امر حجاب بهانه است اما لایه‌های پنهان مستند ماموریتی برای تخریب و زدن انقلاب را دنبال می‌کند. تحریک روحانیت علیه انقلاب و دوگانه سازی کذاب، انگارسازی گسل بین انقلاب و جامعه روحانیت و به تعبیری "الغريق يتشبث بكل حشيش" چنگ به چیزی میزند تا علیه انقلاب نمایی را نشان دهد. علت‌العلل را خود جمهوری اسلامی معرفی می‌کند. اگر بی بی سی و منوتو ماموریتی برای ساخت مستند داشتند، همین حرف‌ها را می‌زدند. مبتذل‌ترین بخش مستند نیز اینجاست که کوشیده با جلوه‌گری زنان و دختران مکشفه، مخاطب را پای مستندش نگه دارد. موقعیت هم‌نشینی آن روحانی منفعل و گیج هم با مکشفه‌ها، حاصلش تحقیر و تمسخر روحانیت است. در واقع، روحانیت را آدم‌هایی معرفی کرده که در دعوای دروغین مردم با نظام، باید بفهمند که جانب مردم را بگیرند. یک برش به‌شدت گزینشی و تحریفی و غلط از جامعه. و یک روحانی که هرگز نماینده‌ی روحانیت نیست. و تصویری از نظام، که سیاه‌نمایی مطلق است. از نظر هنری و فنی که باید این اثر را تهوع دانست؛ به غایت غیرهنرمندانه و گل‌درشت و متظاهرانه و فرصت‌طلبانه. حداقل، نیروهای اصلی و سرشناس انقلاب، وارد بازی رسانه‌ای او نشوند و موضع‌گیری آشکار و رسمی نکنند. نباید در زمین خودش به او پاسخ داد. نباید او را جدی گرفت و به رسمیت شناخت. خواسته‌ای او همین است. @cafe_fekr
مصباح،همیشه روشن است! هنگام اذان مغرب شده بود و باید خودم را به جلسه می‌رساندم. از پله‌های موسسه پایین می‌آمدم که همزمان چند نفر از دوستانم را برای شرکت در جلسه دعوت کردم. با اینکه پوستر محفل را در گروه‌های مختلف گذاشته بودم ولی دعوت چهره‌ به چهره مزه‌ی دیگری داشت... یکی از مدعوین میان پله‌ها گفت... آقای مصباح درست می‌گوید. مردم نقشی ندارند. کمی تعجب کردم و گفتم اصلا آقای مصباح کی چنین گفته است؟! سرم را به طرف عقب چرخاندم و گفتم: اگر بدون مردم می‌توان حکومت کرد پس چرا امیرالمومنین(ع) در ۲۵ سال غصب حق، چنین نکرد؟ مگر نه آنکه اسلام در بستر حکومت، جلوه می‌یابد؟! نگاهش را از من مخفی کرد و سرش را پایین انداخت و به فکر فرو رفت. بعد از لحظه‌ای مکث و زمانی که جلوی درب خروجی بودم به من گفت شاید من اشتباه می‌کنم ولی قرآن گفته اکثرهم لایعقلون... اسنپ آمده بود و باید به محفل می‌رسیدم. در راه به شبهاتی که دوستم گفته بود فکر می‌کردم و از خود می‌پرسیدم چرا علامه‌‌ی روشنگر را چونان تحریف کرده‌اند در حالیکه ضد مردم بودن به کام لیبرال‌هاست و به نام مصباح تمام می‌شود؟! ساعت ۱۷:۴۰دقیقه... مهدی جمشیدی با کت و شلوار سرمه‌ای آماده‌ی پیکار علیه تحریف و حماقت شده بود. به اذعان جمشیدی، تحریف علامه مصباح و اعتقاد به ضدیت او با امام راحل، آنقدر عجیب است که کمترین تاملات در آثار رهبر انقلاب، می‌تواند پاسخ درستی به هجمه‌های نادرست و بر خلاف حقیقت فراهم سازد. زمانی که برای محفل در نظر گرفته شده بود ۳ ساعت بود. اما این ۳ ساعت با چشم بر هم زدنی مملو از سوالات و پاسخ به یاوه‌گویی‌های لیبرال مسلکان گذشت. مصباح در این ۳ ساعت نورانی‌تر و نوارنی‌تر می‌شد و خاموشی جهل، تیره‌تر و تیره‌تر می‌گشت. گویا علامه بنا داشت بعد از رحلتش بانگ رحیل بر جهل مشرکانِ خفی بزند. مشرکانی که به نعمت انقلاب واقف بوده و خدای خالق را لبیک گفته بوند اما به قول جمشیدی عزیز، خدای شارع را پس می‌زدند. اوج جلسه آنجا بود که چهره‌ی دموکراتیک مصباح بیش از پیش بر همه عیان شد. جایی که او برای جمهوریت، ساختاری مردم‌سالارانه‌تر با محوریت عقلانیت اجتماعی تعریف کرده بود. هرچند جمشیدی سخن می‌گفت ولی من علامه را می‌دیدم که با اشاره‌ی دستش بر دلها‌ی حاضران، غبار تحریف را از جلوه‌ی حقیقی معرفت می‌زدود. پوپولیست‌های نامرد آنقدر در این سال‌ها عوام فریبی‌کرده بودند که هر چقدر مصباح مردمی‌تر بیان می‌شد کسی باورش نمی‌شد. صدای اذهان را می‌شنیدم که بلند بلند می‌پرسیدند: واقعا مصباح قائل به جمهوریت بود؟ مگر ممکن است؟! مصباح کمیت و کیفیت را باهم می‌دید و مناط را توانایی در اداره‌‌ی حکومت می‌دانست. او جاهلیت را خطر بزرگی برای همراهی ۹۰ درصدی مردم قلمداد می‌کرد و عقلانیت را کمک بزرگی برای همراهی ۴۰درصدی می‌خواند. اینجا بود که جهاد تبیین اهمیت خود را با طعم جدید خود نشان داد. جلسه آنقدر داغ و پرشور بود ‌که جوانان یادشان رفته بود تا قلب‌هایشان را با خود ببرند. صندلی‌ها علی الظاهر خالی بود ولی دلها در میان خلوت خود با استاد فکر به گفت و گو پرداخته بودند. استکان‌های چای را در سینی پلاستیکی جابجا می‌کردم که ناگهان علامه را دیدم که هنوز بر صندلی آبی رنگی کنار سالن نشسته بود درحالیکه عینک خود را با دستمالی پاک می‌کرد. نگاهی به او انداختم و فهمیدم اندیشه اگر آزاد باشد، هیچگاه خاموش نمی‌شود و مصباح همیشه روشن است. ✒علی عسگری @araf11
روایتی از شب شهادت حاج‌قاسم اگر دوست داشتید بخوانید