eitaa logo
آرایه های ادبی
930 دنبال‌کننده
877 عکس
205 ویدیو
98 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده سپاس بابت همراهیتون،با آرزوی توفیق @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
عالمی را یک سخن ویران کند روبهان مرده را شیران کند دفتر اول 📘مراقب انرژی واژه ها باشیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم، انسان با مفاهیم عارضی کلمات شرطی شده است. در دنیایی که ما زندگی میکنیم که اکثراً خیال اندیش اند و در قالب های لفظی و ارزشی زندگی میکنند، خیلی باید مراقب حرف زدن های خود باشیم. ما خیلی به مفاهيم وكلمات وابستگی داریم. جهان را یک سخن، یک ایدئولوژی، یک باور، یک اندیشه کج ویران می کند. به تاریخ جهان نگاه کنید، مصیبت های تاریخی ابتدا از سخن و حرف و نظریه و تئوری و اندیشه و برداشت شروع شد، این طور نیست؟ دنیای کمونیسم را بنگرید. فرضیه حقیقت نمایی که بخشی از جهان را به پشت پرده واقعیت ها برد و ذلیل کرد. از معنای سطحی بیت صرف نظر کنید؛ از اینکه یک سخن نسنجیده و هضم نکرده ممکن است دیگران را برنجاند. البته این هم حرفی است. مراقب اندیشه هایی باشید که «نقد» نشده اند و به صورت حکم و آتوریته بر ذهن و عمل ما سلطه پیدا کرده اند و حکومت میکنند. از هر اندیشه و هر نقدی که بدون پشتوانه علمی و تجربی مطرح می شود، برحذر باشید. آیا این نمی تواند درسی برای همه فصول باشد؟ @arayehha
‍ ** گریه‌ی دائم سیاهی را نبُرد از بخت من زاغ را بسیاری باران نسازد پَر سپید " جامی" - قرن نهم # وزن‌ عروضی و اختیارات شاعری وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن اختیارات شاعری : اختیار زبانی بلند تلفظ کردن مصوّت کوتاه در هجای سوم مصراع اوّل و هجای هفتم مصراع دوم - اختیار زبانی کوتاه تلفظ کردن مصوّت بلند در هجای ششم مصراع دوم - اختیار زبانی حذف همزه در هجای دوازدهم مصراع اول - اختیار وزنی بلند بودن هجای پایانی در مصراع دوم # آرایه‌های ادبی بیت : اسلوب معادله دارد. ( مصراع دوم معادلی برای تایید مصراع اوّل است. تمثیل نیز دارد.) سیاه - سپید : تضاد تکرار مصوّت " ا "  و صامت " ر " در بیت و نیز صامت " س " در مصراع دوم : واج‌آرایی سیاهی را از بخت کسی نبردن:  کنایه از باقی ماندن بخت و سرنوشت سیاه و روسپید نشدن بخت و اقبال # معنی و مفهوم بیت سرنوشت سیاهی‌گریبانگیر شاعر شده است و حتی گریه‌‌های دائمی و همیشگی‌اش هم باعث نشده است که غبار تیرگی از بخت او دور و زدوده گردد و اقبال و سرنوشت او رو به سپیدی و روشنی نهد. شاعر در درستی و توجیه سخن خود در مصراع دوم از مَثَل بهره می‌‌گیرد و می‌گوید : همان‌‌طور که ریزش فراوان باران سبب نشده است تا پَر سیاه زاغ تبدیل به پَر سپید گردد. به عبارت دیگر گریه‌ی دائم و پیاپی شاعر باعث نگردیده است تا بخت و سرنوشت سیاه او سپید گردد؛ همان‌طور که باران بسیار باعث نشده است تا پَر سیاه زاغ سپید شود. رهی‌ معیری شاعر معاصر می‌گوید : شکوه تنها از شب دوشین ندارم کز نخست بخت ناساز و دلِ ناکامیابی داشتم 🍁🍂 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌
برخوردار بودن: این اصطلاح فقط می‌تواند دربارۀ امور مستحسن و ستوده به کار رود. مانند: «فلانی از سلامت روحی و جسمی برخوردار است.» یا «این نویسنده از شهرت جهانی برخوردار است.» بنابراین همچنان که نمی‌توانیم بگوییم: «این خانه از چشم انداز زشتی برخوردار است»؛ حق نیست که بگوییم: «معادن طلای آفریقای جنوبی از بالاترین رقم تلفات جانی در جهان برخوردار است.» (رادیو ایران، برنامۀ اخبار ۶۵/۶/۲۹) یا نیز بگوییم: «این شیوه از همان معایب برخوردار است.» در همۀ این عبارت‌ها ساده‌تر و زیباتر آن است که داشتن را به جای برخوردار بودن به کار ببریم. «این خانه چشم انداز زیبایی دارد.» «در جبهۀ... آتش توپخانه، شدت بیشتری داشت.» 📖کتاب: غلط ننویسیم، صفحه ۶۷ 🖊نگارنده: ابوالحسن نجفی @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔑ضرب آهنگ 🐥 🦄 🥁 🦄رکن : 🐝 🦄 : زنده دل 👨🏻‍🏫 واسه دوستاتم بفرست😍 ✅انتشار مجاز ➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درباره شعر از بیژن جلالی.pdf
1.56M
درباره شعر منتخبی از اشعار جدید و قدیم جلالی C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
همچنین هر شهوتی اندر جهان خواه مال و خواه جان و خواه نان هر یکی زاین ها تو را مستی کند چون نیابی آن خمارت می زند جز به اندازه ضرورت زاین مگیر تا نگردد غالب و بر تو امیر دفتر سوم 📘چقدر دیدگاه زیبایی برای میزان برخورداری از چیزهایی که در دنیا میتوانی کسب کنی از هر نوعی که باشد اینها همانند شرابی هست که اگر کمی بیشتر از ظرفیتت مصرف کنی ترا مست میکنند و کنترل تورا در دست خودشان میگیرند پس فقط به اندازه ضرورت از آنها کسب کن @arayehha
‍ ‍ ** صدف بشکن، برون کن دُرّ شهوار بیفکن پوست، مغزِ نغز بردار " شیخ‌محمود شبستری " # وزن‌ عروضی، اختیارات شاعری، ردیف و قافیه وزن : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل اختیارات شاعری : اختیار وزنی بلند بودن هجای پایانی در مصراع‌های اوّل و دوم - اختیار زبانی بلند تلفظ کردن مصوّت کوتاه در هجای هفتم مصراع دوم ردیف : - قافیه‌ها : شهوار - بردار َ# آرایه‌های ادبی صدف - دُر : مراعات‌نظیر پوست - مغز : مراعات‌نظیر و تضاد مغز - نغز : جناس ناقص اختلافی صدف و پوست : مجاز از ظاهر و صورت حروف و الفاظ دُر و مغز : مجاز از درون و باطن واژگان، معانی ارزشمند و ژرف، اندیشه‌های ناب # معنی و مفهوم بیت این بیت در بیان ماهیت صورت و معنی است. برای دست‌یابی به دُرّ گرانبها و شاهانه باید صدف را بشکافی؛ همان‌طور که برای رسیدن به مغز و بهره‌گیری از آن باید پوستش را کنار بگذاری. به عبارت دیگر اگر می‌خواهی به معانی ژرف و ارزشمند دست پیدا کنی و به کشف حقایق نائل گردی، باید حروف، صوت و الفاظ را شکافت و به درون و عمق آن‌ها راه یافت. 🍁🍂 C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌ @arayehha ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌♥️❃‎‌‌‎─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═‌
🔠عیوب قافیه🫸 1️⃣پسوند و پیشوند اگر تکراری باشند و با حذف آنها هیچ واژه مشترکی باقی نماند عیب قافیه محسوب می‌شود.👇😊 زیباتر ، زشت تر❌ 2️⃣تفاوت در حرف زدی که آخرین حرف مشترک در حروف اصلی قافیه است.💁🏻👇 یار جسمانی بود روش چو مرگ صحبتش شوم است باید کرد ترک 3️⃣حروف قافیه باید هم از لحاظ نوشتاری هم تلفظ یکسان باشند در غیر این صورت عیب قافیه محسوب می‌شود.🙅🏻👇 مرغ بی اندازه چون شد در قفس گفت حق بر جان فسون خواند و قصص 4️⃣تکرار علامت های جمع که با حذف آنها حروف مشترکی باقی نماند.🙇🏻👇 در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع 5️⃣تفاوت در مصوت کوتاه در قاعده ۲ 🙆🏻 نشسته به یک دست او زردهُشت که با زند و اُست آمده ایت از بهِشت ⚠️نکته:اگر حروف الحاقی داشته باشیم دیگر تفاوت در مصوت کوتاه عیب قافیه نخواهد بود.👇 سراسر همه دشت پر کُشته بود زمین چون گل ارغوان گَشته بود ✔️ کانال آرایه های ادبی👇👇 🆔 @arayehha
4_5774028353409388336.mp3
431.4K
رباعی شمارهٔ ۱۷۲ در گوش دلم گفت فلک پنهانی حکمی که قضا بود ز من میدانی در گردش خویش اگر مرا دست بُدی خود را برهاندمی ز سرگردانی ➖➖➖➖➖➖➖ خیام نیشابوری - در گوشِ دلم گفت: به من الهام شد - فَلَک: این کره خاکی که همیشه در حال گردش است هم به دور خود و هم به دور خورشید، روزگار - حُکم: سرنوشت، تقدیر - قضا بود: نوشته شده بود، از پیش تعیین شده بودپ - گردشِ خویش: سردرگمی، روزمرگی - مرا دست  بُدی: توانایی تغییر دادن را داشتم - بِرَهاندَمی: خودم را رها (آزاد) می کردم - سَرگردان:  اسیرِ روزمرگی، کسی که در بندِ منِ ذهنی خویش گرفتار است و راهِ زندگی  را گم کرده است در قدیم این باور وجود داشت که از روی موقعیت ستارگان می توان سرنوشتِ انسانها را پیش بینی کرد که حکیم عمر خیام بعنوان یک اخترشناس با این رباعی این باور را نفی می کند. وقتی ستارگان و سیاراتِ آسمان بر روی برنامه و قوانین دقیق در گردش هستند و از خود هیچ اختیاری ندارند، چگونه ما که در برابرِ آنها هیچ هم نیستیم، می توانیم در این جهانِ بیرونی از خود اختیاری داشته باشیم @arayehha
5428872617.pdf
277.4K
جزوه جامع قواعد قافیه، حروف اصلی و الحاقی، انواع قافیه و ... @arayehha
4_5906580463027229957.mp3
9.13M
🟪 وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن 🟪 از اوزان همسان تک لَختی 🟦 خواننده: امیر عظیمی بشوَم! یا بشَوی! یا بشوَد، عاشقِ تو دلِ بیچاره یِ من، عاشق و بیـمار شُده بخرم! یا بخری! یا بخرَد! نازِ تو را دلِ بی عاطـفه ات، باز طَلب کار شده! بروَم! یا برَوی! یا برَود! با دلِ تو دلِ تنهایِ من، از آه!! تلَنــبار شده من از آن روز که در بندِ توام، آزادم… پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم برسَم! یا بِرسی! یا برسـد! آخرِ راه دلِ دلواپسِ من؛ مانده و سَربار شده بکنم! یا بکـنی! یا بکند! از همه دل دلِ بی حوصله ام… بی کس و غَم دار شده بِزنم! یا بزنی! یا بزنَد! قــیدِ تو را… دلِ من؛ خانه یِ ویرانه و آوار شده @arayehha
فهرست اوزان همسان و ناهمسان.pdf
368.6K
فهرست اوزان همسان و ناهمسان @arayehha
درخت‌ها به من آموختند: فاصله‌ای میان عشق زمینی و آسمانی نیست آموختن به درخت نسبت داده شده كه و طبيعتاً است. واژگان زمينى و آسمانى دارند. تكرار واج هاى س، ز، خ ايجاد كرده و درخت و زمين و آسمان ساخته اند. @arayehha
«دمار» را چطور درمی‌آورند؟ «دمار» مشتق از واژهٔ ایرانیِ «دَم» است، که در زبان محلیِ شوشتری به‌معنی هوا و نفس و دود است، به‌علاوهٔ پسوندِ «ـار»، مانند چنگار و دستار. دمار، همچنین، به‌معنی چوب‌های میانِ برگ است؛ مانند دمار توتون و دمار تنباکو، که از دمار ترکی به ‌معنی «رگ» و «رگه» آمده‌است. دمار به‌معنی رگ و ریشه و پِی (عصب) گوشت نیز هست. «دمار از جان کسی برآوردن (درآوردن)» یعنی او را بسیار عذاب دادن، و کنایه از به هلاک افکندن و کشتن. «دمار از جایی برآوردن» یعنی آتش زدن و ویران کردنِ آنجا. دمار در بعضی منابع به‌معنی «آرندهٔ دَم (خون)» (دَم‌آر) نیز آورده شده‌است. نترسیدم از دولت شهریار برآوردم از رزمگهْ‌شان دمار «فردوسی» باورت می‌شه به من گفت نازک‌نارنجی؟! نازک‌نارنجی یعنی چی اصلا؟ «نازک» به معنی باریک و لطیف و ظریف و کنایه از معشوق و عزیز است. «نا + رَنج + ی» از پیشوند نفی «نا» و «رنج» از فعل «رنجیدن» به معنی سختی کشیدن، آزرده شدن و پسوند نسبت «ی» است. بنابراین، نارَنجی یعنی «نارنجیده و رنج‌نکشیده» و «نازک‌نارَنجی» (تلفظ متداول: نازک‌نارِنجی)، به معنی عزیز نازپرورده و رنج‌ناکشیده است. ریشه‌_شناسی @arayehha
یادِ نگهش بس که به تجدید جنون زد شد چشمِ پَری بخیۀ دلق کهن من شرح: ازبس که یاد نگاه معشوق جنون مرا تازه‌ کرد پری هم از مجنون کردن من صرف نظر کرد. تفسیر: در قدیم کسی که به بیماری جنون مبتلا می‌شد را پری‌زده یا جن‌زده می‌گفتند و معتقد بودند پری در بدن افراد رسوخ و آن‌ها را بیمار می‌کند و پری‌گیران یا جن‌گیران با خواندن اوراد بالای سر مجنون آن را از بدن بیمار بیرون می‌آوردند. همینطور افراد مجنون در زمان شدّت بیماری لباس بر تن خود پاره می‌کردند و معمولا لباس‌هایشان بیشتر از افراد عادّی دارای دوختگی و بخیه بود. پارگی لباس شبیه به چشم است که وقتی دوخته باشند مانند چشمی است که بسته شده باشد. از همین روی، مفهوم کنایی چشم بستن به معنای صرف نظر کردن به صورت ضمنی در این بیت مشهود است. یعنی آنقدر یاد نگاه تو مرا مجنون کرد که چشم پری هم مانند پارگی لباس کهنۀ من که دوخته‌اند به روی من بسته شد و از مجنون کردن من صرف نظر کرد. @arayehha
مرجع کتاب قواعد شعری گردآورنده با منابع. رباعی از خوش ترین اوزان شعرفارسی است که آن رابه رودکی نسبت می دهند. رباعی ۱۲وزن دارد، وزن اصلی و گونه ی اصلی که ۷,گونه متعلق به وزن اصلی و۳گونه متعلق به گونه ی اصلی می باشد. اصلی شماره ۱ ۱_مستفعل/ مستفعل/ مستفعل/ فع تقدیرکه برکشتنت آزرم نداشت ۲_مفعولن/ مستفعل/ مستفعل/ فع خاقانی را طعنه زنی چون دم تیغ ۳_مستفعل/ مفعولن/ مستفعل/فع خرسند همی بودم در دام تو من ۴_مستفعل/ مستفعل/ مفعولن/ فع لاحول و ولا قوّه الاّ بالله ۵_مفعولن/ مفعولن/ مستفعل/ فع با یارم می گفتم درخشم مرو ۶_مستفعل/ مفعولن/ مفعولن/ فع گفتم که سرانجامت معلومم شد ۷_مفعولن/ مستفعل/ مفعولن/ فع تا بتوانی خدمت رندان می کن ۸_مفعولن/ مفعولن/ مفعولن/ فع گفتا دارم، گفتم کو، گفت اینک ی اصلی شماره ی ۹ ۹_مستفعل/ فاعلات/ مستفعل/ فع هنگام سپیده دم خروس سحری ۱۰_مفعولن/ فاعلات/ مستفعل/ فع عمرت تاکی به خود پرستی گذرد ۱۱_مستفعل/ فاعلات/ مفعولن/ فع راز از همه ی کسان نهان باید داشت ۱۲_مفعولن/ فاعلات/ مفعولن/ فع تا هشیارم طرب زمن پنهانست : اگر خوب دقت کرده باشید جای فاعلات تغییر نکرده است. عضو هیئت علمی دانشگاه با توجه به اختیارات قلب و تسکین وزن رباعی: را ۲۴ نوع می داند. : همه ی وزن های رباعی را می توان به طریق دیگر هم تقطیع کرد که در این مقال نگنجید @arayehha
بر دمد آن از دهان و از لبش تا پدید آرد ضمیر و مذهبش @arayehha 📘یکی از راه‌های شناخت انسانها طریقه سخن گفتن آنهاست حرف و کلامی که به زبان می آوریم نشانه اندیشه ماست و اندیشه نشانه هدف زندگی و مقصد آدمی است ......
درست تایپ کنیم نقطۀ پایانِ جمله با ماقبلش بی‌فاصله و با مابعدش بافاصله تایپ می‌شود: درست: دیر رسیدم. اتوبوس رفته‌بود. غلط: دیر رسیدم . اتوبوس رفته‌بود. غلط: دیر رسیدم.اتوبوس رفته‌بود. ویرگول با ماقبلش بی‌فاصله و با مابعدش بافاصله تایپ می‌شود: درست: ویکتور هوگو، نویسندۀ مشهورِ فرانسوی، می‌گوید... غلط: ویکتور هوگو ، نویسندۀ مشهورِ فرانسوی ، می‌گوید... نقطه‌ویرگول با ماقبلش بی‌فاصله و با مابعدش بافاصله تایپ می‌شود: درست: صبح‌ها زود بیدار می‌شوم؛ عادتِ همیشگی‌ام بوده‌است. غلط: صبح‌ها زود بیدار می‌شوم ؛ عادتِ همیشگی‌ام بوده‌است. @arayehha
4_5940795241954021665.opus
1.96M
نقد شعر دکتر لیلا کردبچه دکتر داودرضا کاظمی @arayehha
4_5931674969095276048.mp3
12.05M
چرا ایرانیانِ دورانِ ما به غزلیات حافظ بیش از غزل‌های سعدی اقبال می‌کنند؟ سخنران: دکتر ؛ همایش حافظ و سعدی، @arayehha