ضروریات وزنی در شعر فارسی:
برخی تخفیفات یا مشددات خوانش در شعر نوعی تحمیل وزن شعر بر واژه است که در نثر معاصر درصورت استفاده غلط شمرده میشود. این تغییرات جزو اختیارات شاعری تلقی نمیشوند؛ چرا که اختیار به معنای انتخاب بین دو گونه قابل استفاده است، درحالیکه اینگونه تغییرات در خوانش برای ادای موسیقی شعر ضرورت دارد.
به عنوان مثال در بیت زیر واژه معمّا (moamma) با تخفیف به شکل مُعما (mo,ma) خوانده میشود:
این سخنها گفت دانا و کسی از فهم خویش
درنیابد این سخنها کاین سخن معماستی
#میرفندرسکی
یا کلمه هویت Hoviyyat به تشدید یاء که Hovviyyat به تشدید واو و یاء در شعر زیر آمده است:
دست کسی برنرسد به شاخ هویت تو
تا رگ نخلیت او ز بیخ و بن برنکنی
#سنایی
کلمه درویشی در مصراع زیر به ضرورت مشدد خوانده میشود:
خدایا منعمم گردان به درویشیّ و خرسندی
#حافظ
مصوت بلند i اگر پیش از مصوت دیگری بیاید یعنی در تلاقی مصوتها گاهی به ضرورت به صورت مصوت کوتاه e خوانده میشود بهطور مثال یاء در انتهای واژه درویشی که مخفف شده و به صورت درویشِیُ خوانده میشود:
عشق و درویشی و انگشتنمائی و ملامت
#سعدی
همچنین اگر محل تلاقی مصوتها از مقوله جمع با الف و نون باشد مصوت بلند i همیشه کوتاه خواهد بود مثل واژه "صوفیان" در بیت زیر که به شکل صوفِیان خوانده میشود:
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سر خوشی ای صوفیان بادهپرست
#حافظ
مصوت بلند U همانند مصوت بلند i در محل تلاقی مصوتها گاهی به ضورت کوتاه تلفظ میگردد مثل واژه "ابرو" در بیت زیر که به صورت ابرُ خوانده میشود:
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
#حافظ
مصوت O در واژههای شو، برو، مشنو دارای مصوت مرکب OW است واژه "بشنو" که تلفظ درست آن (Beshnow) است در بیت زیر ضرورتاً به صورت بشنُ خوانده میشود:
دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ده عیب مپوی
#حافظ
مخفف خواندن واژههای مشدد مثل برّه، جاده و... و همینطور حذف همزه در وزن یا در خود واژه نیز از ضروریات است و به اختیار شاعر نبوده است مانند واژه "گُنه" در بیت زیر:
گنه کردم گناهی پر ز لذت
در آغوشی که گرم و آتشین بود
#فروغ_فرخزاد
📃مقاله: در پیرامون اختیارات شاعری
🖊نگارنده: ساسان سپنتا
@arayehha