معصیت از هرکه در وجود آید ناپسندیده است و از علما ناخوبتر که علم سِلاحِ جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند، شرمساری [بیشتر] بَرد.
عام نادان پریشانروزگار
به ز دانشمند ناپرهیزگار
کان به نابینایی از راه اوفتاد
وین دو چشمش بود و در چاه اوفتاد
گلستان سعدی، تصحیح و توضیح: غلامحسین یوسفی، ص ۱۸۱
@arayehha
✳️ هفت در ادبیات
❇️ هفت دريا:
1- درياي اخضر 2-درياي عمان 3- درياي قلزم(احمر) 4- درياي بربر 5-درياي اقيانوس 6-درياي قسطنطنيه (بحر روم)7- درياي اسود
در تقسيم ديگر:
1- درياي چين 2- درياي مغرب 3- درياي روم 4- درياي نيطس 5- درياي طبريه 6- درياي جرجان 7- درياي خوارزم
❇️ هفت خوان (خان)
◀️ هفت خوان رستم:
1- حمله ي شير در خواب به رستم نبرد رخش با شير2- بيابان و تشنگي 3- نبرد با اژدها 4- كشتن زن جادوگر 5-كندن گوش هاي مرزبان (اولاد) 6- نبرد با ارژنگ ديو 7- كشتن ديو سپيد ونجات كاووس شاه
◀️ هفت خوان اسفنديار:
1- كشتن دو گرگ 2- كشتن شيران درنده 3- كشتن اژدها 4- كشتن زن جادو 5- كشتن سيمرغ 6- گذر از برف و سرما 7- گذر از رود و كشتن گرگ رو و رفتن به رويين دژ با لباس بازرگانان ونجات خواهرانش
❇️ هفت كشور يا هفت اقليم:
◀️ تقسيم ابوريحان:
1- هندوان 2- عرب وحبشان 3- مصر وشام 4- ايران شهر (مركز زمين) 5- صقلاب و روم 6- ترك ويأجوج 7- چين وماچين
❇️ تقسيم كتب برهمنان هندي:
1-ارزهي (مغرب) 2- سوه (شرق) 3- فردذفش (جنوب شرق) 4- ويدذفش (جنوب غرب) 5- وروبروشت (شمال غرب) 6- وروجروست (شمال شرق) 7- خونيرث (كشور مركزي يا ايران)
❇️ هفت كوكب يا هفت آسمان (نه فلك):
هفت فلك كه جايگاه هفت سياره است به ترتيب از پايين به بالا:
1- فلك قمر (ماه) 2- فلك عطارد(تير) 3- فلك زهره (ناهيد) 4- فلك شمس (آفتاب) 5- فلك مريخ (بهرام) 6- فلك مشتري (برجيس) 7- فلك زحل (كيوان) 8- فلك ثوابت يا كرسي 9- فلك الافلاك يا عرش
❇️ هشت بهشت:
1- خلد 2- دارالسلام 3- دارالقرار 4-جنت عدن 5-جنت المأوي 6-جنت النعيم 7- عليين 8- فردوس
❇️ هفت طبقه ي جهنم:
1- جهنم 2- لظي 3- حطمه 4- سعير 5- سقر 6- جحيم 7- هاويه
❇️ هفت وادي سلوك:
1- طلب 2- عشق 3- معرفت 4- استغنا 5- توحيد 6- حيرت 7- فقر وفنا
❇️ هفت مردان يا مردان خدا:
1- قطب 2- غوث 3- اخيار 4- اوتاد 5- ابدال 6- نقبا 7- نجبا
❇️ هفت خط يا هفت خط جام شراب:(از بالا به پايين جام)
1- جور 2- بغداد 3- بصره 4- ازرق 5- ورشكر (اشك) 6- كاسه گر 7- فرودينه
هفت خط كسي است كه بسيار شراب مي نوشد و دراصطلاح حيله گرو گربز است.
❇️ هفت خط خوشنویسی
1- خط نسخ 2- خط تعلیق 3- خط رُقاع 4- خط ریحانی 5- خط ثُلث 6- خط نستعلیق و ... استاد شدن در هر خط کار سختی بوده و هست و نیاز به تمرین فراوان و گذراندن عمر دارد. از این رو به استاد سرآمد استاد هفت خط نیز گفته شده است.
❇️ هفت وسیله ی آرایش قدیم:
1- وسمه 2- سرخاب 3- حنا 4- سفیداب 5- سرمه 6- زرک 7- غالیه
زَرَک: ریزههای طلا یا ریزههای موادی شبیه طلا، یکی از هفت ماده آرایشی که زنان هنگام آرایش به صورت میزدهاند.
سرمه: گرد نرم شده ي سولفور آهن يا نقره است و در قديم براي سياه كردن پلك ها و
مژه ها به كار مي رفته است (كحل) فرهنگ معين
توتيا: اكسيد طبيعي و ناخالص روي كه محلول آن گندزدايي قوي است. در قديم اين اكسيد را در جوش هاي بهاره و جوش هاي تراخمي به صورت گرد روي پلك ها مي پاشيدند اين ماده ي شفابخش در تعبير شاعرانه وسيله اي است براي روشنايي چشم. توتيا را با سرمه نبايد اشتباه گرفت. فرهنگ معين
سفیداب: گرد سفیدی که زنان برای آرایش و سفید کردن بر پوست صورت خود میمالند (فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سفیداب).
غالیه: دارویی بسیار خوشبو که در طب قدیم به کار میرفته و از ترکیب مشک و عنبر و چند چیز دیگر میساختند و برای تقویت دماغ و قلب و تسکین سر درد به کار میبردند (فرهنگ بزرگ سخن، ذیل غالیه).
@arayehha
فاصلهگذاری ۳۰ عبارت پرکاربرد!
فهرست زیر گروههای حرفاضافهایِ* «با»دار و پرکاربردی است که همیشه و کاملاً بافاصله نوشته میشوند:
با آنکه؛ با آنهمه؛ با استفاده از؛ با این ترتیب؛ با این تفاسیر؛ با این تفاصیل؛ با این حال؛ با اینکه؛ با این وصف/ توصیف/ اوصاف؛ با اینهمه؛ با تکیه بر؛ با تمامِ؛ با توجه به؛ با عنایت به؛ با عنوانِ؛ با کمالِ؛ با کمکِ؛ با کوششِ؛ با نهایتِ؛ با وجودِ؛ با وجود این؛ با وجود اینکه؛ با وجود آنکه؛ با وجودی که؛ با هدفِ؛ با هم؛ با همتِ؛ با همۀ؛ با یادِ؛ با یاریِ.
★ گروه حرفاضافهای از یک حرف اضافۀ ساده یا مرکب و دستکم از یک واژه تشکیل شدهاست و در جمله، نقش نحوی مشخصی دارد، مانند «با اشتیاق» که در این جمله قید است: هنگامه با اشتیاق به نمایشگاه کتاب میرود.
#فاصلهگذاری #دستورزبان
۱۴۰۳/۰۲/۲۲
سید محمد بصام
@arayehha
✳️ واژه آرایی یعنی چه؟
آرایهی تکرار با اهداف گوناگونی در نظم و نثر بهکار رفته است؛یکی از این اهداف،تکرار واژه برای زیبایی کلام است؛واژهآرایی یعنی آرایش سخن از راه کاربرد چندبارهی واژهای یگانه یا همنشینسازی دو یا چند واژهی همگون و هم پایه:
دست خوبت را به دست من بده
دستهای ما پل پیوند ماست
(سهیل محمودی)
اَشکال واژه آرایی در شعر شاعران:
واژهآرایی پیاپی:واژهآرایی پیاپی یعنی از پی آوردن چندبارهی واژه که در برخی از کتابهای بدیع تکرار و مکرّر نامیده شده،چه اگر هنرمندانه و بجا بهکار رود،همنوایی زیبا و گیرایی به سخن میدهد و هم آنرا با تأکید همراه میسازد؛ برسان این بیت مولانا:
آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من
برخی تطریز را نوعی تکرار دانستهاند. تکرار در اصطلاح معانی یکی از انواع اطناب است.
(شریفی،فرهنگ ادبیات،1387،ص:35)
آنچه را پارهای از بدیعیان "تطریز" نامیدهاند، گونهی ویژهای از واژهآرایی پیاپی است و به شمارهی واژههای از پی هم آمده که پیش از چند چیز بیاید و هر یک از این واژهها، به یکی از آن چند چیز وابسته باشد گفته میشود؛ مثال:
خیالم در دل و دل در دو زلفت
پریشان در پریشان در پریشان
(ربانی)
(ابداع البدایع،شمس العلما،1377 )
ب)واژهآرایی پراکنده:
واژهآرایی پراکنده یعنی آنجا که واژهی تکرار شده پراکنده در چند جای سخن آمده باشد.
الهی ندانم در جانی یا جان را جانی
نه اینی نه آنی ای جان را زندگانی
(خواجه عبدالله انصاری)
این مدعیان در طلبش بیخبرانند
آن را که خبر شد خبری باز نیامد
(سعدی)
ای چشم تو دل فریب و جادو
در چشم تو خیره چشم آهو
در چشم منی و غایب از چشم
زان چشم همیکنم به هر سو
(سعدی)
(هنر سخن آرایی،راستگو،1382/ 33)
اوج تکرار در سؤال و جواب است که اول مصراعهای اول بهگونهای و اول مصراعهای دوم بهگونهای دیگر تکرار شده است و ردیف هم در آخر شعر به موسیقی تکرار افزوده است؛حافظ:
گفتم غم تو دارم ••• گفتا غمت سرآید
گفتم که ماه من شو ••• گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز ماهرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که کجرو است او وز راه دیگر آید (حافظ)
( نگاهی تازه به بدیع،شمیسا،1383/ 28)
❇️ نگارش و تدوین : محمّدعزیززاده
@arayehha
#دانش_افزایی
✳️ بیستون بیستون نیست
❇️ «بیستون» نام کوهی در حوالی کرمانشاه است که در دورهٔ هخامنشی و به دستور داریوش بزرگ کتیبهای بر روی آن حک شده است.
◀️ این واژه در قدیم بهصورت «بَگ» (بَی) + «ـ ستان» بوده است. جزء نخست به معنی «خدا، یزدان، بَغ» از ریشهٔ «-بَگ» به معنی تقسیم کردن است و جزء دوم پسوند «جا و مکان» است؛ بنابراین، بیستون ازنظر واژگانی بهمعنی «جایگاه یزدان» و ازنظر مفهومی «جایگاه ستایش یزدان» است.
#ریشه_شناسی
@arayehba
✳️ اسب در شاهنامه و نام اسبان در شاهنامه
❇️ اسب در شاهنامه از جمله حیواناتی است که بیشترین تصویر را به خود اختصاص داده است. از جهت رنگ قدرت سرعت درشتی لاغری و ...
◀️ در شاهنامه با نام های فراوانی برای اسب برمی خوریم از جمله:
پوینده: اسب دونده
تندتاز: اسب دونده خشمگین
پیل: اسب بزرگ
گرگ: اسب خطرناک
کشتی: اسب آب پیما
شبدیز: اسب خسروپرویز
شبرنگ: اسب تمام سیاه
چرمه: اسب خاکستری رنگ
خنگ : اسب سفید
دیزه: اسب کشیده
شولک: اسب تیز رو
شیر : اسب شجاع
ابلق: دو رنگ
ابرش: اسبی باخالهای سفید
پلنگ: اسب متکبر
تازی: اسب لاغر اندام
پور: اسب سرخ و قهوه ای
بارگی: اسب قوی بارکش
باره : اسب تیز رفتار و نیک
بالا: اسب جنیبت اسب کتل و...
@arayehha
#چرا_خلاق_المعانی_؟
✳️ خلاق المعانی لقب كمال الدین اسماعیل شاعر اصفهانی است سبب ملقب شدن او را به این لقب ، دكتر احسانی طباطبایی در كتاب چنته درویش چنین آورده است :
«علت آنكه به او خلاق المعانی گفته اند این بود كه رباعی گفته بود كه مصرع اولش این بوده :
« ای زلف تو هم چو مشك و روی تو چو خون »
ولی وقتی خواست در مجلسی بخواند اشتباهی اینطور خواند كه :
« ای روی تو هم چو مشك و زلف تو چو خون»
دید اشتباه كرده ولی دست پاچه نشد و بدون آنكه ذره ای مكث كند گفت :
می گویم و می آیمش از عهده برون!
مشك است ولی نرفته در نافه هنوز
خون است ولی آمده از نافه برون
حضار كف زدند و گفتند خلق معنی كرده و از آن روز به خلاق المعانی مشهور شد.
@arayehha
✳️ حبسیه یا زندان سرود
❇️ حبسیه یا زندان سروده یا زندان نامه،شعریست که در زندان یا مربوط به زندان سروده می شود و شاعر علت اسارت و بدبختی خود را در آن با صراحت بیان می کند.
◀️ درون مایه ی این حبسیه ها،شکوه از زندان،سختی و فشار غل و زنجیر،درد ناشی از شکنجه،آلودگی محیط،بدی غذا،بد رفتاری زندان بان،تنهایی و غیره است.
◀️ در گونه ای از حبسیه کسی ستوده یا مدح نمی شود و شاعر از هیچ کس طلب بخشایش نمی کند. در گونه ای دیگر که اعتذاریه یا پوزش نامه خوانده می شود- شعر،با ستایش از شاه یا کسی که به یاری او امید دارد آغاز می گردد و لحنی آرام و ترحم آمیز دارد.
◀️ حبسیه در قالب های مختلفی مثل:قصیده،غزل و رباعی یا قالب نیمایی سروده شده است.
◀️ شاعران حبسیه سرای معروف عبارتند از:ناصر خسرو،مسعود سعد سلمان،خاقانی،ملک الشعرای بهار،فرخی یزدی و مهدی اخوان ثالث
@arayehha
✳️ مهم ترین و رایج ترین اضافه های تشبیهی:
دریایِ دل (تشبیه دل به دریا)
مس وجود (تشبیه وجود به مس)
شراب وصل (تشبیه وصل به شراب)
سیل فنا (تشبيه فنا به سیل)
کمند نظر( تشبیه نظربه کمند)
مرغ دل( تشبیه دل به مرغ)
درخت مهربانی (تشبيه مهربانی به درخت)
گوهر جان( تشبیه جان به گوهر)
چراغ هدایت( تشبیه هدایت به چراغ)
باردانش (تشبیه دانش به بار(ثمره)
بند بلا (تشبيه بلا به بند)
جام عشق( تشبیه عشق به جام)
خانه دل( تشبیه دل به خانه)
گلستان جهان (تشبیه جهان به گلستان)
هلالِ ابرو (تشبیه ابرو به هلال)
سپهر ديده (تشبیه دیده به سپهر)
سلسله زلف (تشبیه زلف به سلسله زنجیر)
صدف دهان ( تشبیه دهان به صدف)
کوه صبر ( تشبیه صبر به کوه)
چاه عالم (تشبیه عالم به چاه)
دام جسم (تشبیه جسم به دام)
تیرِسخن (تشبیه سخن به تیر)
صدفِ دل (تشبیه دل به صدف)
@arayehha
✳️ معانی «تا» در زبان فارسی
1ـ تا حرف ربط:
تا بتوانی خداوند را بر آن دار که خون حسنک ریخته نیاید. (تاریخ بیهقی)
2ـ قطعه، تکّه:
این هزار درم در تایی کاغذ پیچیدم تا چون روز شود به سلام شیخ روم و این سیم پیش وی نهم.( اسرارالتوحید)
3ـ طاقۀ جامه، تخته جامه:
زرّ نیشابوری هزار هزار دینار و جامههای رومی و دیگر اجناس هزار تا.(تاریخ بیهقی)
4ـ پس از صفت شمارشی یا مبهم میآید و معنی عدد میدهد:
اندر شکمش هست یکی جان و سه تا دل
وین هر سه دل او را ز سه پاره سُتُخوانست(منوچهری)
5ـ چین، شکن، خَم: تا زدن، و روی هم برگرداندن.
دوتا: خمیده :
بزدچنگ واژونه دیو سیاه
دوتا اندرآورد بالای شاه
فکند آن تن شاهزاده به خاک
به چنگال کردش کمرگاه چاک.(فردوسی)
6ـ مثل، مانند،نظیر،عدیل، لنگه:
ـ من تای شما نیستم.
ـ چون خواجه نظام نیست بزم آرایی
بی صوت خوشش مباد خالی جایی
هر ساز که هست تای آن بتوان یافت
طنبور ویست آنکه ندارد تایی (کاتبی)
7ـ تابه تا:جفت بی شباهت، به معنی لنگه به لنگه.
8ـ تار.مو.رشته ٔریسمان:
و اگر یک تا موی بر سر پادشاه کژ گردد العیاذباﷲ خون دویست هزار مرد در این ولایت دو جو نیرزد. (اسکندرنامه)
9ـ تار،سیم (در آلات موسیقی ):
مغنّی ملولم دوتایی بزن
به یکتایی او که تایی بزن.(حافظ)
10ـ تا کردن: در تداول عامه به معنی رفتار است. خوب تا کردن: خوش رفتاری، بد تا کردن: بد تا کردن./ تا کردن به معنی کسی را از جایی گذراندن یا همراهی نیز است. او را از خیابان تا کرد.
11ـ به معنی زینهار، مبادا:
به ساسانیان تا مدارید امید
مجویید یاقوت از سرخ بید. (فردوسی)
از جملۀ رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا بما گوید راز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمی یابی باز. (خیام)
12ـ گاهی معنی «مادام که» و «تا زمانی که» را دهد:
تو تا زنده ای سوی نیکی گرای
مگر کام یابی به دیگر سرای .(فردوسی)
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد. (سعدی)
❇️ منبع:
لغتنامۀ دهخدا.
@arayehha
#دانش_افزایی
✳️ واحدهای اندازه گیری در ایران باستان :
🔹ارش=ذراع
🔸یک بهر=۲/۷سانت
🔹یک گره=۵/۵سانت
🔸یک چارک=۲۵سانت
🔹یک ارج=۵۲سانت
🔸یک گز=۹۰سانت
🔹یک ذرع=۱۰۴سانت
🔸یک قفیس=۱۰۰متر
🔹یک جریب=۱۰۰۰متر
🔸یک فرسنگ=۴۸۰۰متر
@arayehha
✳️ اطوار سبعه قلب
نجم الدين رازي درباره ي اطوار دل به تفضيل سخن رانده است و براي قلب هفت طور قائل شده كه به اجمال عبارت اند از :
«هر طور از اطوار دل معدن گوهري ديگرست كه الناس معدن كمعادن الذهب و الفضه»
طور اول دل را صدر گويند و آن معدن گوهر اسلام است و هر وقت كه از نور اسلام محروم ماند ، معدن ظلمت كفرست و محل وساوس شيطان .
طور دوم را از دل «قلب» خوانند و آن معدن ايمانست و محل نور عقل است و محل بينايي است .
طور سوم شغاف است و آن معدن محبت و عشق و شفقت بر خلق است كه «قد شغفها حبا» و محبت خلق از شغاف نگذرد .
طور چهارم را «فؤاد» گويند كه معدن مشاهده و محل رؤيت است .
طور پنجم را «حبه القلب» گويند كه معدن محبت حضرت الوهيت است و خاصان راست كه محبت هيچ مخلوق را درو گنج نيست .
طور ششم را «سويدا» گويند و آن معدن مكاشفات غيبي و علوم لدني است و منبع حكمت و گنجينه خانه اسرار الهي و در وي انواع علم كشف شود كه ملايكه از آن محرومند .
و طور هفتم را «مهجه القلب» گويند و آن معدن ظهور انوار تجلي هاي صفات الوهيت است .
❇️ مرصادالعباد
@arayehha
✳️ آیا ردیف هم آرایه تکرار حساب میشه؟
❇️ آرایه "تکرار" تکرار واژه در یک بیت است .
◀️ ردیف به تنهایی آرایه تکرار نیست. ولی اگر کلمه ردیف در میان بیت تکرار شود آرایه تکرار است .
❇️ اعنات بر سه قسم است :
تکرار کلمه در هر بیت "یک بار" اگر باشد آرایه تکرار نیست . ولی اگر تکرار کلمه در هر مصراع از یک شعر باشد آرایه تکرار هم حساب می شود .
البته آرایه اعنات نوع دیگر هم دارد مانند اعنات در حرف ، در قافیه و...
❇️ در خصوص رد الصدر الی العجز نطرات استادان در خصوص این آرایه متفاوت است . اگر تکرار اول بیت در اخر بیت بدانیم آرایه تکرار است . ولی اگر تکرار کلمه اخر هر بیت در اول بیت بعد باشد آرایه تکرار نیست.
❇️ نقل از جناب استاد محمود انصاری ، گروه ادبیات کشور
@arayehha
✳️ جریانهای شعر نو
شعر مرامی: شاخصترین شاعرانش هوشنگ ابتهاج و کسرایی
شعر سیاه: (بین نوعی رمانتیسم تلخ و رئالیسم خشن و سورئالیسم در نوسان میماند)
آغازگرش فریدون توللی، ترویج این شعر نصرت رحمانی.
شعر نیمایی: از وفادارترین پیروان نیما در شعر نیمایی، اخوانثالث است.
شعر سپید: بیشتر تأکید به موسیقی معنایی و درونی کلمهها داره .. اصطلاح سپید از احمد شاملو است. هرچند افراد دیگهای هم در این زمینه بودن اما شاملو گسترشش داد.
شعر بنفش: ظاهراً بیوزن نامتعارفی داره و برای مخالفت با نیما، هوشنگ ایرانی این نوع رو بهکار برد.
بعدها شاعران دیگهای ازش تأثیر گرفتن و این شیوه تکامل پیدا کرد
❇️ «از کتاب تاریخ، تحلیل و نقد شعر معاصر ..»
@arayehha
۲۸ اردیبهشت #روز_خیام است. حکیم عمر خیام نیشابوری، شاعر و ریاضیدان بزرگ ایرانی است که رباعیات و نگاه فلسفی او به زندگی در ایران و جهان طرفداران بسیار دارد.
در ایران به خاطر دستاوردهای #خيام در ریاضی، این روز را #روز_ریاضیات نیز مینامند
@arayehha
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۸ اردیبهشت زادروز حکیم عمرخیام
(زاده ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ نیشابور -- درگذشته سالهای ۵۰۲ یا ۵۰۵ نیشابور) شاعر، ریاضیدان و ستارهشناس
او از ریاضیدانان، ستارهشناسان و شاعران ایران در دوره سلجوقی است و گرچه پایگاه علمی او از جایگاه ادبیاش برتر است، ولی آوازهاش بیشتر بهخاطر نگارش رباعیات اوست که شهرت جهانی یافته و سرودههایش به بسیاری زبانها، منتشر شده است. از جمله ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را بهزبان انگلیسی ترجمه کرده که مایه شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده است. (جالب اینکه، "از خیام حدود ۲۰۰ رباعی به یادگار مانده است" ولی همین تعداد کم، آنچنان وزین و دلنشین است که موجب شهرت جهانگیر او شده است. و این پندی است برای شاعرانی که گمان میکنند پرگویی و پرشماری شعر و ازدیاد دیوان شعر، امتیاز است. در حالی که حافظ بزرگ نیز، تنها یک دیوان غزل دارد، اما زیبایی و شیوایی سرودههایش وصف ناپذیر است.)
از برجستهترین کارهای خیام نیز اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، در دوره سلطنت ملکشاه سلجوقی بود. نقش وی در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرد.
او در حدود ۴۳۶ تا ۴۴۹قمری، با حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم بهزبان عربی و با نام "رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر و المقابله" نوشت. پس از این دوران به دعوت سلطان جلالالدين ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بهعهده گیرد. وی ۱۸ سال در آنجا اقامت کرد و به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه شد و طرح اصلاح تقویم را تنظیم کرد. تقویم جلالی که تدوین اوست بهنام جلالالدين ملکشاه مشهور است،
تأثیرگذارترین اثر ریاضیاش نیز با نام "رساله فیشرح مااشکل من مصادرات اقلیدس" است که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح داده است.
🆔 @arayehha
#برگی_از_تقویم_تاریخ
#خیام
نگاهی به خیام
ازدی که گذشت هیچ از اویادمکن
فردا که نیامده ست فریاد مکن
بر نامده وگذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش وعمر بربادمکن
خیام را با رباعی هایش می شناسیم وبا آثارش درعلم ریاضی ونجوم ونوروز نامه
وتقویم جلالی.
دراروپا ترجمه ی فیتز جرالد از رباعیات
خیام هم مترجم را به شهرت رساند
هم خیام را .
پوتین رییس جمهورروسیه گفته بود" رباعیات خیام کتاب بالینی می است"
یان رپیکا مولف تاریخ ادبیات ایران
معتقداست که (اروپاییان درماندگی خودرا در رباعیات خیام می بینند)
دررباعیات خیام سایه ی مرگ برسراوهمچنان سنگینی می کند.
برای کم کردن این سنگینی یا فراموش کردن آن ما را به خوشباشی ودم غنیمتی
فرا می خواند.
کدام شاعر می تواند مرگ وزندگی را به این زیبایی به تصویر بکشد؟
جامی است که عقل آفرین می زندش
صدبوسه مهر بر جبین می زندش
وین کوزه گر دهرچنین جام لطیف
می سازدو باز برزمین می زندش
.
یا
این کوزه که دردست توست اندام دیگری بوده است واندام توکوزه ی دیگران خواهد شد.
در زمان خیام حنابله واشعریون علیه معتز له برخاسته بودند
وسلاجقه به قلمع وقمع سایر دگر اندیشان می پرداخته اند.
اعتراض خیام دانشمند علیه این جمودبوده است
اگر به اختصار من فردوسی را حماسی بنامیم ومن مولوی را عرفانی ومن حافظ را رند.
.من خیام من شکاک ودم غنیمت شماراست
که بر اختلاف فرقه ای می تازدوبا خوش باشی نرد عشق می باز د
همین مرگ اندیشی اوست که می گوید..
دردشت وصحراکه پامی گذاری با غرور وخواری پا نگذار.
شاید این سبزه از لاله رویی روییده است.
خیام می گوید.(ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست)دم را داشته باش چون بر نمی گردد
دنیا مانند کهنه زالی است
دعوای فرقه ای راهی به دهی نمی برد
یا (عمرم بگذشت وهیچ معلوم نشد)
یا (تاچند اسیر رنگ وبو خواهی شد)
یا همه زندگیت خوابی باشد که دیده باشی همه عمر
شرایط اجتماعی ان دوران را چه خوب خیام دراین رباعی نشان داده است.
چون حاصل آدمی دراین شورستان
جز خوردن غصه نیست یا کندن جان
خرم دل آن که زین جهان زود برفت
واسوده کسی که خودنیامد به جهان
به اختصار می توان اندیشه های خیام را اینگونه بیان کرد
در اندیشه های خیام سه نوع اندیشه وجود.دارد
خاطره ی ایران باستان که همه اندیشمندان ایرانی از ان الهام گرفته اند.
مرغی دیدم نشسته بر باره ی طوس
در پیش نهاده کله ی کیکاوس
با کله همی گفت که افسوس افسوس
کو بانگ جرسها وکجا ناله ی کوس
.....بی اعتباری دنیا وکوتاهی عمر که باید دم را غنیمت شماریم
برخیز ومخور غم جهان گذران
بنشین ودمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دیگران
......چون وچرا در کار افرینش
از امدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جلال وجاهش نفزود
وز هیچ کسی نیز دوگوشم نشنود
کاین آمدن ورفتنم از بهر چه بود
...خیام معتقد است یکی راه حل را از طریق دین می داند ویکی از راه علم می ترسم هیچکدام به عمق حقایق نرسند
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
مترسم از انکه بانگ اید روزی
کای بیخبران راه نه انست ونه این.
....خیام می گوید همه ی مسایل حل شدنی است مگر مرگ.
از جرم گل سیاه تا اوج زحل
کردم همه مشکلات کلی را حل
بگشادم بندهای مشکل به حیل
هربندگشاده شد به جز بند اجل
در این رباعی خیام به منجمی خود اشاره دارد.
منابع ،رباعیات خیام، نوشته های محمدعلی اسلامی ندوشن درباره ی خیام
لهراسپ ،بهرامیان
@arayehha
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رباعی شمارهٔ ۱۳۹
چون حاصل آدمی در این شورستان
جز خوردن غصه نیست تا کندن جان
خرم دل ،آنکه زین جهان زود برفت
و آسوده کسی که خود نیامد به جهان
➖➖➖➖➖➖➖➖
خیام نیشابوری
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیام
حکیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیامی مشهور به «خیام» فیلسوف و ریاضیدان و منجم و شاعر ایرانی در سال ۴۳۹ هجری قمری در نیشابور زاده شد. وی در ترتیب رصد ملکشاهی و اصلاح تقویم جلالی همکاری داشت. وی اشعاری به زبان پارسی و تازی و کتابهایی نیز به هر دو زبان دارد. از آثار او در ریاضی و جبر و مقابله رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس، رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما، و لوازم الامکنه را میتوان نام برد. وی به سال ۵۲۶ هجری قمری درگذشت. رباعیات او شهرت جهانی دارد.
#خیام