بیستم شهریورماه، سالگرد درگذشت عبدالمحمد آیتی (۱۳۰۵-۱۳۹۲)
تاریخ عضویت پیوسته: ۱۳۷۰/۲/۱۷
برخی از آثار: کشتی شکسته، رابیندرانات تاگور (ترجمه)؛ تحریر تاریخ وصّاف؛ آمرزش، ابوالعلاء معری (ترجمه)؛ گزیده و شرح خمسۀ نظامی؛ تاریخ ابنخلدون؛ شکوه قصیده؛ تاریخ دولت اسلامی در اندلس، محمّد عبداللّٰه عنان (ترجمه)؛ قرآن مجید (ترجمه)؛ شکوه سعدی در غزل؛ شرح و ترجمۀ معلّقات سبع؛ الغارات در حوادث سالهای معدود خلافت علی(ع)؛ گنجور پنج گنج؛ شرح منظومۀ مانلی و پانزده قطعۀ دیگر؛ بسی رنج بردم، بازنویسیشده از فردوسی؛ قصّۀ باربد و بیست قصّۀ دیگر از شاهنامه؛ معجم الأدبا، یاقوت حموی (ترجمه)؛ داوری حیوانات نزد پادشاه پریان (ترجمه)؛ گزیدۀ شرح مقامات حمیدی؛ در تمام طول شب، شرح چهار شعر بلند نیما؛ دربارۀ فلسفۀ اسلامی، روش و تطبیق آن، ابراهیم مدکور (ترجمه)؛ وقایعنگاری خلیج فارس، جان گوردون لوریمر (ترجمه)؛ ایران در کتاب نزهۀ المشتاق، محمد بن محمد ادریسی (ترجمه).
@arayehha
آرایه های ادبی
۲۰ شهریور زادروز جلال خالقیمطلق
(زاده ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ تهران) ادیب، پژوهشگر و شاهنامهشناس
او تحصیلات دانشگاهی را در آلمان گذراند و در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰) از دانشگاه کلن در رشتههای شرقشناسی، مردمشناسی و تاریخ قدیم درجه دکتری گرفت و از سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱) در بخش مطالعات ایرانی در دانشگاه هامبورگ، مشغول به تدریس زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایران بودهاست.
از آغاز دهه ۱۳۵۰ ضمن اقامت و تدریس در آلمان، پژوهشهای گستردهای در زمینه ادبیات حماسی ایران و شاهنامه انجام داد. مقالههای تحقیقی او در مجله سیمرغ "نشریه بنیاد شاهنامه فردوسی" مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، ایراننامه، ایرانشناسی، کلک و نامه ایران باستان انتشار مییافت. دو مجموعه برگزیده از مقالههای او با عنوانهای گل رنجهای کهن (۱۳۷۲) و سخنهای دیرینه (۱۳۸۱) در تهران بهچاپ رسیدهاست.
مهمترین دستاورد وی تصحیح شاهنامه فردوسی در هشت دفتر است که طی سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۶ در نیویورک زیر نظر احسان یارشاطر انتشار یافت. تصحیح شاهنامه فردوسی، حاصل بیش از سی سال کار مداوم در گردآوری و بررسی کهنترین دستنویسهای شاهنامه و مقابله آنها با پیروی از روشهای جدید تصحیح متون است. وی در کار مقابله دستنویسها از همکاری محمود امیدسالار و ابوالفضل خطیبی در دفترهای ششم و هفتم بهره گرفت. دوره شاهنامه خالقی در سال ۱۳۸۷ توسط مرکز دائرةالمعارف بزرگ در تهران تجدید چاپ شد. او بهعنوان عضو هیئت علمی کنگره بینالمللی هزاره شاهنامه فردوسی برگزیده شدهاست. و عضو شوراى عالى علمى و رئيس كانون فردوسى مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى و عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی است.
مختصری از فعالیتها:
تصحیح علمی ـ انتقادی شاهنامه در هشت دفتر.
یادداشتهای شاهنامه "تا امروز سه بخش از این مجموعه مفصل چاپ شده و مجلدات دیگر نیز در دست چاپ است".
دو گزیده مقالات به نام «گل رنجهای کهن» و «سخنهای دیرینه».
ترجمه کتاب اساس اشتقاق فارسی اثر «پاول هرن».
تألیف بیش از صد مقاله و نقد تخصصی درباره تاریخ، فرهنگ و ادبیات ایران، بهویژه در حوزه شاهنامهشناسی و ادب حماسی.
تألیف دهها مدخل تخصصی در دانشنامههایی چون ایرانیکا و دایرةالمعارف بزرگ اسلامى.
@arayehha
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیستم شهریورماه، زادروز جلال خالقی مطلق (۱۳۱۶)
@arayehha
آرایه های ادبی
۲۰ شهریور زادروز غلامحسن فخیمی
متخلص به "مرآت ابهری"
(زاده ۲۰ شهریور ۱۳۲۲ ابهر) شاعر
سرودن شعر در خانواده او موروثی بود و او هم شعر را از کودکی آغاز کرد. وی ساکن تهران است و اشعارش به زبان ترکی و فارسی در انواع غزل، قصیده، دوبیتی و رباعی است و اشعار آئینی مذهبی، انتقادی، اجتماعی، اخلاقی و طنز نیز میسراید.
تا کنون از او پنج مجموعه شعر به چاپ رسیده است:
۱. جانفشان از مدینه تا به شام، انتشارات آفرینش ۱۳۸۳.
۲. مجموعه اشعار طنز به نام "اشارات مرآت" انتشارات رافع ۱۳۸۶.
۳. مجموعه گلافشان، انتشارات سنا ۱۳۸۸ که تاکنون به چاپ چهارم رسیده است.
۴. کتاب "رد پای دوست" انتشارات سنا ۱۳۹۲.
۵. کتاب "باغ معرفت" برگرفته از سخنان بزرگان، مشاهیر و نوابغ جهان از گذشته تا حال، بهصورت تکبیتی در ۳۳۳۳ بیت که با مقدمه پروفسور امین و امیری اسفندقه در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات استادان دانشگاه منتشر شده و به چاپ سوم رسیده است.
کارهای آماده انتشار:
۱. شکوفههای غزل (دیوان مرآت)
۲. مجموعه پا تو کفش شعرا، بهصورت شوخی و طنز با مقدمه رضا رفیع
۳. مجموعه شعر طنز بهنام عبارات مرآت
۴. سرودهام که بخوانی
۵. درهم و برهم (در دوجلد)
۶. مشاهیر ابهر.
اشعار طنز وی به دفعات در برنامههای تلویزیون و از کانالهای مختلف پخش شده است.
چند نمونه شعر از کتاب باغ معرفت:
گر توهّم کنی که دانایی
زان توهّم بدان که نادانی
ز گل باید آموخت بخشندگی
لگد هم کنی بوی خوش میدهد
صبح بیداری تهیمغزان
از صدای کلنگ گورکن است
نپنداری که آزادی رسد آسان بدست اما
چه انسانها که در بندند بهر حفظ آزادی
خنده بر لبها نشاندن کار مردان خداست
ورنه نامردان که ما را سالها گریاندهاند
داعیان عقل افکندند بر دلها نفاق
ای بسا دیوانگانی خلق را خنداندهاند.
@arayehha
آرایه های ادبی
۲۰ شهریور زادروز غلامحسین سالمی
(زاده ۲۰ شهریور ۱۳۲۳ تهران) شاعر، مترجم و ویراستار
او دارای مدارک دیپلم ریاضی و لیسانس علوم بانکی، کارمند بازنشسته بانک ملت و از اعضای اولیه کانون نویسندگان است. در زمان تحصیل دوره دبیرستان، به شعر پرداخت و بعد اشعارش در مجلههای تهران مصور، سخن، خوشه، آرش، بامشاد، فردوسی، دوران و…چاپ شد. علاوه بر شعر همزمان به کار ترجمه و ویرایش نیز پرداخته است.
وی اغلب در مجالس و محافل ادبی، با صدایی سخن میگوید و شعر میخواند که از فرط بمی، نه تنها کودکان بلکه بزرگسالان را هم میترساند و صدا و لحن حماسی همراه با بیتعارفیاش در ابراز عقیده، او را به «مرد خشمگین» شش دهه اخیر شعر معاصر بدل کرده، اما واقعا نه خشمگین است نه یادآور خشم رستم. اما او یکی از هنرمندان خیرخواه حوزه ادبیات فارسی و از معدود بزرگان اهل تمیز روزگار روشنفکری ماست که از هیچ یاری، هنگامی که درها فروبستهاند، فروگذار نکرده و نمیکند.
▪️︎کتابشناسی:
- مجموعه شعر مرد حادثهها، انتشارات گلسرخ، چاپ اوّل ۱۳۴۹.
- مجموعه شعر غریبانه در شهر (توسط ساواک از چاپخانه جمع آوری شد.)
- مجموعه شعر آوازهای تلخ مصیبت (توسط ساواک از چاپخانه جمع آوری شد.)
- مجموعه شعر با بار عشق و آینه و نور در آستانه شب و دلتنگی، انتشارات نگاه، چاپ یکم ۱۳۸۷ دوم ۱۳۹۵ و سوم ۱۳۹۹.
- یک نکته از هزاران - فرازهایی از سخنان چهارده معصوم (ع) کتابسرای تندیس، سال ۱۳۹۰.
▪️︎ترجمهها:
- دختر کشیش - جرج اورول.
- سفر بیبازگشت - گراهام گرین، ترجمه به اتفاق سیهلا فرزیننژاد.
- مامور ما در هاوانا - گراهام گرین.
- پرونده اودسا - فردریک فورسایت.
- روز شغال - فردریک فورسایت.
- حالا نگاه نکن - دافنه دوموریه.
- بعد از نیمه شب هرگز - دافنه دوموریه.
- آذرخش در ظلمت - دالایی لاما.
- آنتونی هاپکینز در سایه روشن - مایکل فینی کالان.
- مردان مریخی+ زنان ونوسی= بچههای بهشتی - جان گری.
- رسوایی اخلاقی در کاخ سفید - کن استار.
- گل آفتابگردان - ویلیام کِنِدی.
- مجموعه چهارگانه دریای حاصلخیزی: شامل “برف بهاری” “اسبهای لگام گسیخته” “معبد سپیده دم” و “زوال فرشته” از یوکیو می شیما.
- جاناتان مرغ دریایی - ریچارد دیوید باخ.
- آوای موجها - یوکیو می شیما.
@arayehha
آفتاب و آفتابه
این دو واژه با اینکه شکل ظاهریشان شبیه هم است اما دو ساخت و معنای متفاوت دارند.
🔸«آفتاب» متشکل است از آف+تاب.
آف صورت تغییریافتۀ آب است که در اینجا به معنی water نیست، بلکه معنایش «درخشندگی، روشنی، نور، پرتو و فروغ» است. در کلمات «آبرو» و «خوشآبورنگ» آب به همین معناست (بنگرید به فرستۀ «آبِ رو/ماء الوجه» در همین کانال). تاب هم بن مضارع تابیدن یا تافتن است، چون «تافتن» معنای «پرتو انداختن و درخشیدن» هم میدهد. مثلاً جامی میگوید:
به نوری کز جمالت بر دلم تافت
یقین دانم که آخر خواهمت یافت
پس آفتاب یعنی «تابندۀ نور».
🔸«آفتابه» متشکل است از: آف+تابه.
آف در اینجا همان آب است، اما این بار به معنای water. تابه دلالت بر نوعی ظرف میکند که در کلمۀ «ماهیتابه» وجود دارد. تابه از کلمۀ tāpak/tābag در فارسی میانه آمده. میشود گفت تابه از تافتن در معنای «داغ کردن و گرم کردن» بهعلاوۀ «-ه» اسم آلتساز (باقیماندۀ همان ak ایرانی باستان و ag میانه) ساخته شده. کلمۀ «تابستان» هم از این معنای «تافتن» آمده. پس آفتابه یعنی ظرفی که در آن آب میریزند.
#واژگان #ریشهشناسی
سجادسرگلی
@arayehha
بدین وسیله
🔸کلمۀ «بدین وسیله» را در مکاتبات اداری بسیاری دیدهایم:
«بدین وسیله از شما دعوت میشود...»
«بدین وسیله به استحضار میرساند...»
«بدین وسیله گواهی میشود...»
«بدین وسیله گزارش میشود»
یکی از استادان بزرگ، که هم منصب اجرایی دارد و هم منصب علمی، با آمدن این کلمه در نامههای رسمی و اداری مخالف است. دلیل مخالفتش هم این است که «بدین وسیله» عبارت زاید و بیمعنایی است. مثلاً وقتی میخواهیم نامه بنویسیم طبیعتاً مشخص است که با کدام وسیله میخواهیم چیزی را بیان یا اعلام کنیم. پس آمدنش ضرورتی ندارد.
🔸درست است که این عبارت جزو کلیشههای نامههای اداری شده و بهتر است کمتر از آن استفاده کنیم، اما خوب است کمی هم به ضرورتش توجه کنیم. در نامههای اداری معمولاً شخص نویسنده میخواهد فاعلیت خودش را از نامه حذف کند تا لحن نامهاش مؤدبانهتر و محترمانهتر به نظر برسد، مثلاً بهجای «پیشنهاد میکنم» مینویسد «پیشنهاد میشود». همین حذف فاعل اقتضائات جدیدی در نحو کلام ایجاد میکند.
🔸فرض کنیم کارمندی میخواهد ساعات کاریاش را با نامه به مافوق اطلاع دهد. جملهاش را با چه چیزی شروع کند؟ با «اینجانب»؟ «اینجانب ساعات کاری را به استحضار/عرض میرساند». اگر بخواهد بهصورت مجهول بیان کند چه؟ «ساعات کاری به استحضار/عرض میرسد»؟ انگار یک چیزی در جمله کم است. این جای خالی با چه پر شود؟ «بدین وسیله» چهبسا میخواهد جای خالیِ آن فاعلِ محذوف را، از نظر معنایی، پر کند: «بدین وسیله ساعات کاری به استحضار میرسد». پس شاید حضورش در بعضی نامهها چندان هم بیمعنا و زاید نباشد، هرچند کسانی که خلاقانهتر مینویسند بالطبع از اینگونه تعابیر استفاده نمیکنند.
🔸دلیل دیگرِ استفاده از چنین تعبیراتی این است که نامههای اداری معمولاً حاوی پیامی یکجملهای هستند. اگر آن پیام در یک جمله بیان شود نامحترمانه و خلاف آداب اجتماعی است. پس باید با یکسری تعبیراتِ بهظاهر زاید و بیمصرف پر شود تا نامه پر و پیمانتر به نظر برسد. اگر به این نکته توجه داشته باشیم، احتمالاً با تسامح بیشتری به نامههای اداری ایراد وارد میکنیم.
#نگارش #نامههای_اداری #نحو #گفتمان
سجادسرگلی
@arayehha
انالله و انا الیه راجعون
با کمال تاسف خبردار شدیم که آقای حمید رضا چوپانی گرامی استاد بزرگوار به رحمت خدا رفت.
آرزو میکنیم که وسعت صبر خانوادهی گرامی آن عزیز از دسترفته به اندازهی دریای غمشان باشد.
با هم دعا کنیم تا خداوند بزرگ روح عزیز از دست رفته را قرین رحمت کند
و از این میهمان جدید به نیکی پذیرایی کند
خاموش شدن این شمع نورانی را خدمت جامعه ادبی تسلیت عرض میکنیم ..
روحش شاد ویادش گرامی ...
🥀🙏
آرایه های ادبی
انالله و انا الیه راجعون با کمال تاسف خبردار شدیم که آقای حمید رضا چوپانی گرامی استاد بزرگوار به رح
🥀
فکر کردن به تو زیبا است
چون مهتاب در دلِ تاریکی
چون نوازشِ خورشید
گاه می پندارم
نشسته ام ترانه ی دریا می شنوم
گاه بر می خیزم
غنچه های سرخِ باغچه را می نگرم
می روم بر ردِ پاهایی بوسه می نهم
که سالهاست
میزبانِ گرد و غبارند .
#حمید_رضا_چوپانی
https://t.me/Hamid_Reza_Chopani/4433
@arayehha