eitaa logo
عارفدون
37 دنبال‌کننده
42 عکس
5 ویدیو
6 فایل
✍️عارفدون : سورئالیسم عرفانی 💡 ما سلوکی واقع گرایانه داریم 🇮🇷 با عارفدون همراه شو و از حکایت های عرفان ساختگی دور شو Arefdoon: Mystical Surrealism We have a realistic approach Follow Arefdoon and stay away from fake mysticism and its storie
مشاهده در ایتا
دانلود
عارف‌نامه - ماه شعبان - شماره 001.pdf
3.18M
🧾عارف‌نامه 🌛شعبان #️⃣۰۰۱ 🔍در این شماره می‌خوانید: 🔹معرفی عارفدون 🔸حشمت فردوس ورشکست شد! 🔹فلجی که به اعدام محکوم شد! 🔸آموزش مهارت در‌آمدزایی 🔹ابراهیم پسرش را کشت 🔸کله‌زنی و پسران إبن‌عطا 🔹متوفّیات 👥همکاران روزبهان بغلی، نسار، آرتمیس خاتون، رستا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🟥آکادمی تصوّف پژوهی
🏷 استدلال منطقی جناب عطار نیشابوری در تذکرة الأولیاء نقل می کند: یکی از سران تصوّف به نام سفیان ثوری در حال نان خوردن بود سگی در آن حوالی بود که برای او تکه نانی پرتاب می کرد. تا اینجای قضیه هیچ مشکلی احساس نمیشود و حتی توجه به مخلوقات خدا امری پسندیده است. اما مشکل اینجاست که فردی از سفیان می پرسد چرا با زن و فرزند نان نخوری که وی می گوید: اگر نان به سگ دهم تا روز، پاس من دارد تا من نماز کنم، و اگر به زن و فرزند دهم از طاعتم باز دارند. این شدت از عرفان در هیچ کتاب و نویسنده‌ی دیگری یافت نمی‌شود! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️ 📗 🖋
جواني را ديدم که در صومعه اي نشسته ، و يک پاي بيرون صومعه بريده ، و انداخته و کرمان مي خوردند . نزديک او رفتم و سلام کردم و از حال او پرسيدم. گفت :روزي در اين صومعه نشسته بودم . زني بدينجا بگذشت . دلم مايل شد بدو -تنم تقاضاي آن کرد - تا از پي او بروم . يک پاي از صومعه بيرون نهادم ، آوازي شنودم که: شرم نداري از پس سي سال که خداي را عبادت کرده باشي ، و طاعت داشته ، اکنون طاعت شيطان کني و قصد ، فاحشه اي کني ؟ اين پاي را که از صومعه بيرون نهاده بودم ؛ ببريدم و اينجا نشسته ام تا چه پديد آيد و با من چه خواهند کرد . تو بر اين گناه گاران به چه کار آمدي ؟ اگر مي خواهي مردي از مردان خداي را ببيني بر سر اين کوه شو . ذوالنون گفت :از بلندي که آن کوه بود بر آنجا نتوانستم رفت . پس خبر او پرسيدم . گفتند :ديرگاهست تا مردي در آن صومعه عبادت مي کند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📕تذکرة الاولیاء ، 1.108  ذکر ذوالنون مصری 👳🏼‍♂️ 📗
🏷دیپورت کبد از مثانه نقل است که خلیفه ای در جایگاهش نصب شد. جناب خلیفه از لحاظ فکر و اعتقاد مرید و دنباله رو سفیان ثوری ،بود مریدان هم که می‌دانید کاسه ای داغتر از آش؛ روزی به خلیفه خبر رسید که سفیان بیمار است. خلیفه باحالی شبیه به خوف و رجاء طبيب مخصوص خود را به بالین سفیان فرستاد. طبیب ترسا بود و بسیار استاد و کاردرست تشخیص هایش ردخور نداشت که فقط خلیفه ونزدیکانش را ویزیت میکرد. پرسید بیمار را چه شده؟ گفتند خون در ادرارش پیدا شده، نمونه هم گرفتیم تا به چشم مشاهده کنید. ظرف نمونه را گرفت و با دقت مشاهده کرد. سپس چشمانش را بست و اندیشید اما هرچه کرد نتوانست تشخیص دهد چه بیماری بر سفیان عارض شده، این حجم از مشکل را یک‌جا ندیده بود. جایگاه و اعتبار خود را در معرض خطر دید و تنها راه خلاصی از این مخمصه را در این دید که از الفاظ غیر علمی و منطق اما قشنگ و عارفانه استفاده کند. پس همه را گوش دراز پنداشت و خزعبل بافی کرد. گفت: این شخص از ترس خدا به این حال افتاده است به همین علت جگرش خون شده و در حال بیرون آمدن از مثانه است. این مرد خیلی مسلمان ،است اصلا هرچه ادرار خونی تر مسلمان،تر هیچ ارتباطی به عفونت نیز ندارد . بلکه نشانه خداترس بودن همین است. دینی که مردی در آن به چنین حالی میافتد باطل نیست آیین ما باطل است که تا به امروز کسی ازترس خدا به این حال خون آلود نیفتاده. عرفان ساختگی چنان دام گشادی دارد که حتی پزشکانشان بیسوادی و عدم مهارت و تشخیص را با الفاظ عرفانی پوشش میدهند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️ 📗 🖋
🏷ادب عارفانه عرفا در سیر و سلوک خود گاهی اوقات عنان از کف بریده و هرگونه مسالمت با خلق را در طبق اخلاص حواله‌ی گستاخی می‌نمودند. قبل از بیان این نقل از عارف اصطلاحی جناب عطّار نیشابوری پیشنهاد می‌کنیم خرّیطان فن بازنگری مجدّدی به کتاب تذکرةالأولیآء داشته و این گونه موارد را از بیخ و بن حذف کنند تا زحمتی برای تأویل و توجیح این گونه سخنان نکشیده و عرفان اصطلاحی را تبلیغ کنند.. یک روز پسر را دید که می‌خرامید. وی را آواز داد و گفت: هیچ دانی که تو کیستی؟ مادرت را به دویست دینار خریده ام، و پدرت چنانست که در میان مسلمانان از او کمتر کس نیست. این خرامیدن تواز کجاست؟ البته می‌توان برداشت کرد ریاضات صوفیه دیگر توانای برای خرامیدن آنها باقی نگذاشته که ناچار به حسادت می‌شوند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️ 📗 🖋
🏷ابراهیم پسرش را کشت! عرفانی که عطّار به مخاطب القا می‌کند به درجه‌ای‌می‌رسد که اگر محبّت غیر خدا در دلت بود باید آرزوی مرگ آن غیر را کنی!... به این داستان توجّه کنید... ابراهیم با یاران در طواف بود. پسری صاحب جمال در پیش آمد. ابراهیم تیز بدو نگریست. یاران آن بدیدند. از او عجب داشتند. چون از طواف فارغ شدند، گفتند: رحمک الله! ما را فرمودی که به هیچ زن و کودک نگاه مکنید و تو خود به غلامی نیکوروی نگاه کردی. گفت: چون از بلخ بیامدم پسری شیرخواره رها کردم، چنین دانم که این غلام آن پسر است. روز دیگر پسر بر کرسی نشسته، و قرآن می‌خواند و می‌گریست. آن یار ابراهیم را خواست و گفت: تو از کجایی؟ گفت: من از بلخم. گفت: پسر کیستی؟ پسر دست بر روی نهاد، و گریه بر او فتاد و مصحف از دست بنهاد وگفت: من پدر را نادیده ام مگر دیروز. نمی‌دانم که او هست یا نه و می‌ترسم که اگر گویم. بگریزد که او از ما گریخته است. پدر من ابراهیم ادهم است، ملک بلخ. آن مرد او را برگرفت تا سوی ابراهیم آورد. مادرش با او به هم برخاست و آمد تا نزدیک ابراهیم، او از دور نگاه کرد، آن یار خود را دید، با آن کودک و مادرش. چون آن زن او را بدید، بخروشید و صبرش نماند. گفت: اینک پدرت رستخیزی پدید آمد که صفت نتوان کرد.. جمله خلق و یاران یکبار در گریه آمدند. پس ابراهیم خواست تا برود. پسر البته دست از او رها نمی‌کرد و مادرش فریاد دربسته بود. ابراهیم روی سوی آسمان کرد. گفت: الهی اغثنی. پس اندر کنار او جان بداد! یاران گفتند: یا ابراهیم چه افتاد؟ گفت: چون او را در کنار گرفتم، مهر او در دلم بجنبید. ندا آمد که ای ابراهیم! تدعی محبتنا و تحب معنا غیرنا. دعوی دوستی ما کنی، و با ما به هم دیگری دوست داری، و به دیگری مشغول شوی، و دوستی به انبازی کنی، و یاران را وصیت کنی که به هیچ زن بیگانه و کودک نگاه مکنید؟ و تو بدان زن و کودک دل آویزیدی؟ چون این ندا بشنیدم دعا کردم که یا رب العزة! مرا فریاد رس. اگر محبت او مرا از محبت تو مشغول خواهد کرد، یا جان او بردار یا جان من. دعا در حق او اجابت افتاد. خداوند متعال در قران میفرماید «ان الذین امنوا وعملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودّا..» خداوند بین اهل ایمان مودت و محبت قرار می‌دهد حال چطور خداوند برای محبت فرزند صالحی در دل پدرش که خودش انرا ایجاد کرده، انتقام میگیرد و آن جوان بیگناه فوت میکند ؟ بعلاوه چطور جناب ابراهیم سالیان دراز خانواده و رحم خود را ترک کرده وقطع رحم مینماید که گناه کبیره است و ادعای قرب پروردگار مینماید ؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📕تذکرة الاولیاء ، 1.82  ذکر ابراهیم ادهم 👳🏼‍♂️ 📗 🖋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏷Savage عرفان! جوانان این مرز و بوم باید خداوند را شاکر باشند که با ازدواج برچسب مردانگی را برای خود برمیگزینند چون در قرن 8 مردانگی مشقّات بسیاری داشته که ترجیح بر آن بود همان جنسیّت حال حاضر خود را بپذیرد تا آنکه مردانگی جناب ابراهیم ادهم را در زندگی پیاده کند..! وی اعتقاد دارد باید: 1- زن خود را همچون بیوه‌گان کنی 2- فرزندان خود را همچون یتیمان کنی! 3- شب بر خاکدان سگان بخسبی! تا به تو بگویند مررررددد! تا عيال خود را چون بيوگان نكنى، و فرزندان خود را چون يتيمان نگردانى، و شب بر خاكدان سگان نخسبى، طمع مدار كه در صف مردانت راهى دهند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📕تذکرة الاولیاء 1.92  ذکر ابراهیم ادهم 👳🏼‍♂️ 📗 🖋
عارف‌نامه_سنه_45_رمضان_شماره_002.pdf
5.27M
🧾عارف‌نامه 🌛رمضان تتبّع کردیم در میان اوراق و انساخ اهل عرفان و تصوّف و نظر کردیم به شهرالله و یافتیم که هیچ کلمه نخواهد توانست روزه و ریاضت را در لسان آن عارفان مصطلح، همچو خودشان به قلم تصنیف درآورد. پس از تفحّص و تعمّق با فحول و مستورگان ادب و عرفان و هنر و فن‌شناسی، اختیار کردیم آنچه را که باب میل شما مستمعین جویای عدل و قسط و عارفان واصل رئالیستیسم بود. زین سبب مطلب این ویژه‌نامه را روزه گذاشتیم تا با تورّق و تعمّق خود بیش از پیش خدای را شاکر باشید که عارفان حقیقی را به ما شناساند، باشد که اقرب القرب را با اینان بدست آورید. 🔍در این شماره می‌خوانید: 🔹حیونه حیوونکی! 🔸آموزش مهارت درآمدزایی ۲ 🔹مناجات صوفیانه 🔸افطار در میان بازار 🔹گیاه روزه‌دار 🔸اتاق بازپرس 🔹برشی از توییتر 👥همکاران روزبهان بغلی، نسار، آرتمیس خاتون، رستا 🔖 شماره قبلی: رمضان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🟥آکادمی تصوّف پژوهی
🏷Savage عرفان! جوانان این مرز و بوم باید خداوند را شاکر باشند که با ازدواج برچسب مردانگی را برای خود برمیگزینند چون در قرن 8 مردانگی مشقّات بسیاری داشته که ترجیح بر آن بود همان جنسیّت حال حاضر خود را بپذیرد تا آنکه مردانگی جناب ابراهیم ادهم را در زندگی پیاده کند..! وی اعتقاد دارد باید: 1- زن خود را همچون بیوه‌گان کنی 2- فرزندان خود را همچون یتیمان کنی! 3- شب بر خاکدان سگان بخسبی! تا به تو بگویند مررررددد! تا عيال خود را چون بيوگان نكنى، و فرزندان خود را چون يتيمان نگردانى، و شب بر خاكدان سگان نخسبى، طمع مدار كه در صف مردانت راهى دهند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🌀 📕تذکرة الاولیاء 1.92 ذکر ابراهیم ادهم 👳🏼‍♂️ 📗 🖋
🧾فهرست داستان‌ها حوریه مرگ - دست خشک شده و نوری مستجاب الدعوه منبری و قندیل های پامنبری عارف عقده‌ای مور آواره مورآواره عارف و قسم پربرکت 🏷 بایزید هلوگرامی 🏷 انتقال علم از طریق آب! 🏷فاسق محبوب 🏷لقمه هوشمند 🏷شتر وایرلس! 🏷اشکرود 🏷کعبه پرنده 🏷عارف پرنده 🏷شتر وایرلس 🏷نماز سر انگشتی 🏷 اشتغال‌زدایی عارفانه 🏷 شیر صوفی‌ زده! 🏷 مالک کتک‌خور! 🏷حج بایزید 🏷کله زنی و پسران ابن عطا 🏷 استدلال منطقی 🏷 ازدواج تنبیهی 🏷دیپورت کبد از مثانه 🏷ادب عارفانه 🏷 خداوندگار شیرازی! 🏷ابراهیم پسرش را کشت! 🏷Savage عرفان! 🏷 پلاسیبوی رهایی 🏷 کانسپشوال آآآه 🏷سگ برتربین‌ها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🌀
در عنفوان پیری به سرم زد حال که اینهمه در عرفان حضرت حافظ سیر کرده و با می و مستی و عشق و حال سلوک کردم اما به جز چند سال بازداشت و بگیر ببند و دادگاه پاسگاه و قاضی عایدم نشد چه بهتر است استاد سلوک خود را عوض بِنُمایم با آمیزگی نیت دست تفأل به دامن عارف واصل و اولین استاد سورئالیسم جادویی جناب فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری زدم تا شاید تغییر سلوک، زندگانی مرا بهتر بنماید طلب تفأل به تذکرة الاولیاء نمودم و صفحه را باز نمودم، اما چه افسوس خرقانی در اولین جمل، اول و آخر مرا خرق کرد: "در رحم مادر بسوختم، چون به زمين آمدم بگداختم، چون به حد بلاغت رسيدم پير گشتم‏" پشیمان گشتم ز دنیا آمدنم، دیگر وفای بلاغت را به لقایش بخشیدم ——- خرق: پاره کردن | بلاغت: بلوغ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📕تذکرة الاولیاء 2.217 | ذکر ابوالحسن خرقانی 👳🏼‍♂️📗 🖋 🚬 شهود با ما
عارف‌نامه - سنه 45 - شوال - شماره 003 - @arefdoon.pdf
3.22M
🧾عارف‌نامه 🌛شوال در پیچ و خم‌های صلح کل به ده‌ها فرقه رسیدیم که هرکدام ادّعای نیابت خاصّه صاحب الزمان عج الله تعالی و یا ادامه‌ی امامت را داشته و همگان خود را محقّ می‌دانستند، چون باید اشیاء را به اضدادشان بشناسیم دانستیم که راه خداوند یگانست، آن راه را برگزیدیم و مصمّم شدیم در شماره‌های متعدّد دام این اضداد را برای شما معرّفی کنیم. سخن را با فرقه‌ای شروع کردیم که نه شاربانی در چهره دارد؛ نه کشکولی بر دوش؛ نه زلفی بر شانه خواهی دید؛ نه نمدی بر سر؛ نه سماعی در میان خواهی دید؛ نه ریاضتی در بدن؛ امّا رند عاشق پیشه‌شان همو که "سیّد الموحّدین" و "معلّم التوحید" نامیده می‌شود بر اریکه‌ی قدرت پس از سجده نکردن بر ذریّه‌ی پاک آدم یعنی اهل‌بیت علیهم‌السلام نظاره‌گر عرفان ساختگی آنان است. 👥همکاران: روزبهان بغلی، نسار، آرتمیس خاتون، رستا 🔖 شماره قبلی: رمضان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عـــــــارفـــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🚬 شهود با ما 🟥آکادمی تصوّف پژوهی
⛔️ تا اطلاع ثانوی لعنت بر یزید ممنوع! در روز شهادت حضرت حمزه، به دنبال کیمیایی برای سعادتم بودم که کیمیای سعادت محمد غزالی را باز کردم... در بخش آفت های‌ زبان عبارت جالبی دیدم که جهان بینی جدیدی را در لعنت کردن به من القا نمود: و اگر كسى گويد: «لعنت بر يزيد روا باشد؟» گوييم: اين قدر روا باشد كه گويى: «لعنت بر كشنده حسين (رض) باد اگر پيش از توبه بمرد!» كه كشتن از كفر بيش نبود و چون توبه كند لعنت نشايد كرد، كه وحشى حمزه را بكشت و مسلمان شد و لعنت از وى بيفتاد- اما حال يزيد خود معلوم نيست كه وى بكشت، و گروهى گفتند كه فرمود و گروهى گفتند كه نفرمود لكن راضى بود، و نشايد به تهمت كسى را به معصيت كردن نسبت كردن كه اين خود جنايتى بود.1 وی می‌گوید: اگر می‌خواهی یزید را لعنت کنی فقط می‌توانی اینگونه لعنت کنی «لعنت بر قاتل امام حسین اگر پیش از توبه بمرد، چون حمزه هم به همین واسطه که توبه کرد از لعنت کردن معاف شد! و چون آراء در زمینه‌ی یزید متفاوت است که راضی به قتل امام حسین علیه السلام بود یا نبود، پس احتیاط کرده و به او تهمت نزده و وی را لعنت نمی‌کنیم» ☕️قهوه‌ام داشت سرد می‌شد،‌ به دست گرفته و کمی فکر کردم، محمد غزالی در قرن 6 بوده، ائمه معصومین علیه‌السلام در قرن 3 حضور داشته‌اند فاصله 300 ساله بین این بزرگواران و محمد غزالی باعث شده است که به عرفان و معارف ناب محمد غزالیه دست پیدا نکرده (نعوذبالله) و یزید را لعنت بِنُمایَند! و الا اگر غزالی هم عصر این بزرگواران بود با منطق خود بیان می‌کرد که لعنت صرفا در این صورت مجاز است، چون بالاخره ایشون اصل احتیاج به امام معصوم را باطل دانسته 2 و حتی کتابی هم در این زمینه نگاشته است 3 در نتیجه خودش را در امامت همسان امیرالمؤمنین دانسته است 4 که به زبان ساده انسان کامل خود خداست 5 امام معصوم که سهل است! وقتی هم که خدا شدی،.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📕1. کیمیای سعادت (فارسی) 2.74
2. غزالی، محمد، مجموعه رسائل الامام الغزالی، ص 199
3. غزّالی، محمد، مجموعه رسائل الامام الغزالی، ص551
4. «تدّعی الإمامه لنفسک، فاعلم أن الإمام قد نعنی به الذی یتعلم من اللّه تعالی بواسطه جبریل وهذا لا أدعیه لنفسی، وقد نعنی به الذی یتعلم من اللّه بغیر جبریل ومن جبریل بواسطه الرسول، ولهذا سمی علی رضی اللّه عنه إماما فإنه تعلم من الرسول لا من جبریل، وأنا بهذا المعنی أدّعی الإمامه لنفسی». [غزالی، محمد، مجموعه رسائل الامام الغزالی، ص200]
5. اصلاً انسان کامل حقیقی خود خدا است [مطهری، انسان کامل بی‏تا، ص 102]
🌀عـــــــارفـــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️ | | 🖋 🚬 شهود با ما
پیک‌نیکش را خاموش کرد و چشمانش را با نشئه‌ای ک بر خشخاش افغان کرده بود بست، سرش را بر کف طاقک کوتاه حجره‌اش گذاشت، امروز تفریح چله‌ای بود ک برداشته بود، 40 روز ازین طاق کوچکش که حتی نمی‌توانست در آن بایستد می‌گذشت، آن هم با هر هفت روز یک بادام! چشمانش را باز کرد و به سقف سیاه و دوده گرفته ی طاقش خیره شد، باید زحماتش را با لذت مکاشفه اش استنشاق می‌کرد! دوباره چشمانش را بست و دم گرفت. در بیابانی گذر کرد که شیران درنده بول کرده‌اند! ماهیانی که از حرکت باز ایستاده‌اند! به آسمان عروج کرد که ملائکه از هیبتش به رو افتاده بودند! دم گرفت، بارلهااا در یاد توام.... و گفت: «خداى- تعالى- را بر پشت زمين بنده‏‌اى [خرقانی] هست كه او خداى را ياد كند، همه شيران بول بيفگنند، ماهيان در دريا از رفتن فروايستند، ملايكه آسمان در هيبت افتند، آسمان و زمين و ملايكه بدان روشن بباشند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📕تذکرة الاولیاء | ذکر ابوالحسن خرقانی 👳🏼‍♂️📗 🖋 🚬 شهود با ما
پلاسیبو یا دارونما یعنی چیزی ظاهرا شبیه به دارو بدون هیچ اثر واقعی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️ 📗 🖋
🏷 کمی از شیطنت‌های احمد غزالی... قطب نهم ذهبیّه پ.ن: ای کاش در تاریخ ذکر می‌شد توی خانقاه باهاش چیکار کردن😁 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️
🏷 حوری رایگان با وی سر بساط بودیم که گفت خاطره‌ای ناب به یادم آمد.. شبی تازه، معجونی ناب تناول کرده بودمی، تازه داشتم سیگاری اول را دود می‌کردم که دودش چشمانم را سوزاند و اشک جاری شد. از بین آن همه اشک چشمم به یک حوری خیلی ناز و سفید و قشنگ افتاد گفتم: سفیدی کیستی؟ گفت: حوری گفتم: این همه قشنگی از کجا؟ گفت: حاصل اشک‌های جاری از دود این مخدّرات هستم، هرچه جنس ناب‌تر، اشک بیشتر، سر گیج‌تر و صد البته من هم زیباتر، چه بسا حوریان هم بیشتر!! و به این نتیجه رسییم جنس خوب از خانواده خوب هم بهتر است شبي حوري ديدم که از گوشه اي در من خنديد ، و روشني او به حدي بود که وصف نتوان کرد . وصف زيبايي او به جايي که در عبارت نمي گنجد . گفتم : اين روشني و جمال از کجا آوردي ؟ گفت : شبي قطره اي چند از ديده باريدي. از آن ، روي من شستند . اين همه از آن است که آب چشم شما گلگونه رويهاي حوران است ، هرچند بيشتر از خوبتر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📕تذکرة الاولیاء | ذکر سلیمان دارائی 👳🏼‍♂️ 📗 🖋 🚬 شهود با ما
🏷 زن‌ستیزی عارفانه! نقل است كه او عزب بودى گفتند: «چرا زن نكنى؟» گفت: «از آن كه من طاقت دو شيطان ندارم» گفتند: «چگونه؟» گفت: «مرا شيطانى است، و او را شيطانى. در دست دو شيطان چگونه طاقت آورم؟» خوشبختانه بدون تأویل و توجیح ریشه‌های زن‌ستیزی را می‌توان در آثار عارف بزرگ و نامی! جناب عطّار یافت! اگر بخواهیم خیلی عرفانی به قضیّه نگریسته و پیش رویم در اثنای مسیر به این مشکل برخواهیم خورد که شیطان رِل ایشون چه ربطی به خود ایشون داره؟ پ.ن: در هر صورت اگر کسی از شما پرسید چرا ازدواج نمی‌کنید، این به نظرم جواب بسیار خوبیه داده بشه! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📕تذکرة الاولیاء | ذکر محمد بن سماک 👳🏼‍♂️ 📗 🖋 🚬 شهود با ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏷 غرق شدگان دستا بالا هنوز داشتم شدت عرفان رحم سوخته را درک می‌کردم که جناب ابراهیم ادهم گفت زن هم نگیر! آن درويش كه زن كرد، در كشتى نشست، و چون فرزند آمد غرق شد آقا زن نگیر! گرفتی بچه نیار! بچه آوردی کشتیت رو سوراخ نکن! سوراخ کردی غرق شدی به عطار نیشابوری ربطی نداره 😁 پ.ن: هرچه تلاش کردم یکم برداشت عرفانی‌تر کنم نشد که نشد، اخه این چه تعبیری هست زن بگیری سوار کشتی شدی، بچه بیاری با میخ سوراخش کردی :) با این تفاصیل... طبیعتا جوان‌های های مجرد تو ساحل پا به دریا می‌زنن :) اونایی که توی نامزدی هستن داره شنا می‌کنن :) بعد عروسی هم سوار کشتی میشن :) بچه هم آوردن کشتیشون رو سوارخ کردن :) این بنده خدا توی گیف هم داره میره خواستگاری 😁 ابراهیم جان ببخش تو اومدی به ما عرفان یاد بدی ما زناشویی برداشت کردیم 😀 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📕تذکرة الاولیاء | ذکر ابراهیم ادهم 👳🏼‍♂️ 📗 🖋 🚬 شهود با ما
🏷 مست عشق ▪️دیشب فرصتی شد با تنی چند از مذکرات، مخدرات و مخنثات برای فیلم «مست عشق» که حواشی بسیاری ایجاد کرده بود، با سینما همراه شده و به آرزوی دیدن نازنین پسری که شمس درخواست آن را ز مولوی داشت! بنشینم، اما چه کنم که فقط کمی کودکی مولوی را دیدم که جای شمس هم خالی که وی را ندید! ▫️ابتدای نمایش فیلم این سوال در ذهن من نقش بست وقتی بنیاد شمس و مولانا داریم چرا بنیاد این همه عارف عارفدون نداشته باشیم، عرفای ما که بیشتر است! پس انگیزه‌ای شد در چند پست به صورت پراکنده و مختصر به آراء و‌ اعتقادات شمس تبریزی خصوصا با محوریّت زنان بپردازم چون آنکه تفاوت بسیاری میان بیان تاریخی و بیان سینمایی «مست عشق» یافت می‌شود. علاوه بر آنکه اگر شما نیز مذکر و مخدر یا مخنثی یافتید که با وی اتلاف وقت کنید، با دید باز و شناخت بیشتر وی (ضمیر ذومرجعین و به وی، مذکر، مخدر، مخنث باز میگردد) را مورد عنایت قرار دهید. ▪️ابتدا داستان فیلم را از ابتدا تا انتها به صورت مختصر بیان میکنم که اگر فرصت مشاهده فیلم را نداشته و یا در موضع التهم سینما تمایل به حضور ندارید، آگاه باشید که تیم ما جان فدای شما شده است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️ 📹🖋 🚬 شهود با ما
▫️داستان با جنگ‌های ترکیه شروع شده و سپس موقعیتی را به تصویر میکشد که مأموران حکومتی به دنبال قاتل شمس تبریزی هستند. جلسه درسی مولوی نمایش داده میشود که پس از اتمام جلسه درس، در راه شمس را دیده و سخنی از بایزید بسطامی مطرح می‌شود که جرقه تغییر مولوی است. فدای آنروز شمس به محل تدریس مولوی رفته و با حکایت معروف در آب انداختن کتابهای مولوی داستان ادامه پیدا می‌کند. بخشی زیادی از داستان مربوط به روابط کراخاتون با شمس میشود که با درخواست مولوی از کراخاتون برای ازدواج با شمس ادامه پیدا کرده و در این میان مختصری از روابط شمس و مولوی نیز نمایش داده میشود کمی از گذشته به نمایش گذاشته می‌شود که کنیز مسیحی بوده توسط یکی از مأموران حکومتی خریداری شده و در میان ظلم هایی که به او شد به شمس پناه می آورد. در اتفاقاتی کنیز می‌گریزد و صاحب کنیز به دنبال او درون چاهی افتاده و جبران ظلم هایی که به کنیز شده، صاحب کنیز را به خدمت شمس می‌برد. مامور حکومتی با مختصر سخنان شمس که مخفی شده است و حتی مولوی از وی خبر ندارد متنبه شده و با پوشیدن خرقه درون خانقاه رفته و با سماع غیرحرفه‌ای فیلم پایان می‌یابد. ▪️اگر نفس اماره غلبه کرد و داستان فیلم را خواندید و ناراحت از اینکه چرا داستان لو رفت، می‌توانید از طریق 🚬 شهود با ما ما را مورد عنایت قرار دهید... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️ 📹🖋 🚬 شهود با ما
فتنه ای از جنس دود .... با چاشنی انقلاب... انقلابی از جنس اغتشاش... اغتشاشی از جنس دین ... دینی از جنس شهود .... شهودی... 🏷«فرقه ذهبیه» از فرق پر نفوذ، مهم و تاثیرگذار صوفیه است که فقط در جغرافیای ایران فعالیت داشته و از این رو خود را یگانه طریقت اصیل شیعی می‌داند. قطب کنونی این فرقه « حسین عصاریان» و مرکز فعالیت آن‌ها «دزفول» است. پیروان ذهبیه برخلاف سایر فرق، از ظاهرشان قابل شناسایی نیستند. 🖱این متن در قالب طنز نگاهی به اغتشاش و تمرّد عبدالله برزش آبادی از قطب قبلی و ایجاد فرقه جدید به نام ذهبیّه اشاره دارد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عـــــــارفـــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🚬 شهود با ما 🟥آکادمی تصوّف پژوهی