eitaa logo
آرمانِ روح‌الله (امین)
107 دنبال‌کننده
8 عکس
3 ویدیو
0 فایل
این کانال بستری است برای ارائه تحلیل‌هایی برگرفته از اندیشه انقلاب اسلامی؛ به منظور فهم بهتر تحولات داخلی و بین‌المللی.
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل حوادث اخیر/۱ آشوب‌ها و خشونت‌ورزی اغتشاشگران در کدام چارچوب و پارادایم به پیش رفت؟ ♦️فردی به نام "خسرو زندی" از اعضای سازمان منافقین حین سرقت یک خودرو که قصد داشتند از آن برای انجام یک عملیات تروریستی استفاده کنند، توسط مردم دستگیر و به نیروهای کمیته تحویل داده شد. زندی در حین بازجویی یکی از وحشیانه‌ترین عملیات‌های منافقین را که به آن می‌گفتند را افشا کرد و ماموران دادستانی و کمیته را به منطقه‌ای در شمال غرب تهران که با نام باغ فیض شناخته می‌شود برد، جایی که سه جنازه زنده به گور شده را دفن کرده بودند. در این عملیات، که از اوایل مرداد تا ۲۵ همان ماه در سال ۱۳۶۱ ادامه داشت، در مجموع سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی، یک کفاش، یک معلم و یک مهندس هوادار سازمان قربانی شدند. اما پرسش اساسی اینجاست که چرا منافقین دست به چنین جنایتی زدند؟ علی اکبر راستگو، عضو جداشده سازمان منافقین در کتاب خاطرات خود تحت عنوان «مجاهدین خلق در آینه تاریخ» درباره عملیات مهندسی می‌نویسد: "در پی ضربات شدید در اوایل سال ۶۱ و لو رفتن بسیاری از خانه‌های تیمی، سازمان دستور داد افراد مشکوک را که در اطراف خانه‌های تیمی مشاهده می‌کردند، بربایند و سپس برای کسب اطلاعات مورد شکنجه قرار دهند. این عملیات نوظهور توسط سازمان «عملیات مهندسی» نام گرفت. تحلیل در مورد «عملیات مهندسی» نیز این بود که کار مهندسی پیچیده‌تر از کار عملیاتی است و احتمال بریدن هست. ما شکنجه می‌کنیم چون مجبور هستیم، ولی وقتی حاکم شویم، نمی‌کنیم... . جنگ ما با رژیم، جنگ دو سازمان مهندسی است. هر کدام بیشتر شکنجه کند، برنده است." منافقین تصور می‌کردند که با اجرای شکنجه‌های فجیع و وحشیانه می‌توانند با دستکاری نظام ادراکی اقشار اصلی حامی انقلاب اسلامی این طور اثرگذاری کنند که: ۱- سازمان مجاهدین خلق در مسیر براندازی نظام جمهوري اسلامي ايران عزم، اراده و جدیت دارد. ۲- شبکه حامیان انقلاب اسلامی دو راه در پیش روی خود دارند یا از حمایت نظام دست بر می‌دارند یا هزینه سنگین این پشتیبانی را پرداخت خواهند کرد. ۳- در روند اجرای اقدامات سبعانه و وحشیانه علیه نیروهای حامی انقلاب سازمان هیچ خط قرمزی ندارد. ۴- لازمه‌ی براندازی و پیروزی کشتار و خشونت بالاست؛ پس سازمان هم می‌کشد، هم به طور جنون‌آمیز می‌کشد و هم آن را به افکار عمومی نشان می‌دهد. ۵- ضمن اینکه چنین حرکت‌هایی را نشانه دست‌برتر و قدرت سازمان معرفی کرده و در مقابل نظام را در برخورد با خود ناتوان نشان می‌دادند تا هزینه‌های طرفداری از نظام افزایش پیدا کند. اشاره به این واقعه تاریخی از آن روست که در بحران اخیر نیز شاهد حجم بالای از خشونت و رفتارهای علیه نیروهای امنیتی و انتظامی بودیم. آتش‌زدن و سوزاندن ماموران پلیس با کلتوف مولوتف، سلاخی و سربریدن افسر پلیس، شکنجه و زجرکش کردن شهیدان آرمان علی وردی و روح الله عجمیان شاید نمونه از رفتارهای داعشی‌وار آشوب‌طلبان در طی سه ماه گذشته بود. هر چند در این مقطع زمانی دشمن در جهت ایجاد یاس و سرخوردگی در بین نیروهای باورمند به انقلاب اسلامی و ایجاد تشابهی نامتجانس و نادرست با شرایط حاکم بر سال ۵۷ در میان توده‌های مردم بوده است اما عنصر اصلی در اغتشاشات اخیر و هراس می‌باشد؛ چنانکه تزریق ترس به هسته سخت نظام و وادار کردن آنها به سکوت در این فرآیند بشدت مدنظر بوده است. به طوری که هزینه حمایت از نظام به وسیله هراس‌افکنی افزایش پیدا کرده است تا جایی که افراد مشهور حتی حق سکوت ندارد و باید علیه جمهوری اسلامی شمشیر بکشند. واقعیتی که در صحنه میدان دفاع از انقلاب اسلامی برای شهیدان امنیت به ویژه با انتشار تصاویر شهید آرمان و شهید روح الله توسط اوباش رقم خورد، ریشه در این مساله دارد. حتی در ماجرای ممانعت از اعدام و اوباش بر نظام نیز این مقوله استمرار دارد، شبکه معاند ترتیبی داده است تا قوه قضائیه به سبب افزایش هزینه‌های برخورد با جانیان آدم‌کش، جرات اعدام آنها را نداشته باشد و زمینه برای احیای دوباره آشوبهای خیابانی فراهم گردد. به نظرم می‌رسد که پاسخ به این جنگ ترکیبی نیازمند یک طراحی ترکیبی است که در حال حاضر نقطه مرکزی آن آشوب‌طلبان و اغتشاشگران از طریق اجرای عدالت است. قطعا اعدام افراد محارب و عناصر باغی و مسلح در آرام‌سازی فضای کشور نقش کلیدی خواهد داشت. @ArmaneRuhollah
تحلیل حوادث اخیر/۲ آیا مخالفین قصاص محاربین مرتدند؟ ♦️شورای عالی قضایی به ریاست آیت‌الله دکتر بهشتی، لایحه قصاص را با کمک پنج فقیه برجسته شامل، آیات «بهشتی، جوادی‌آملی، قدوسی، موسوی‌اردبیلی و ربانی املشی» تهیه کرد و پس از به تصویب رساندن آن در دولت وقت در قالب یک لایحه به مجلس تقدیم کرد. . جبهه ملی بدون توجه به مبانی انسانی و اسلامی و صرفا بر اساس نگرش‌های ليبرالی، علم مخالفت با این لایحه را برداشت و با هجمه به لایحه قصاص آن را مغایر با حقوق بشر خواند. رهبران جبهه ملی برای وارد کردن فشار روانی بر مقامات قضایی و قوه مقننه به منظور عدم تصویب لایحه قصاص، مردم را به دعوت کردند. در اطلاعیه جبهه ملی با متهم کردن نظام اسلامی به استبداد و انحصارطلبی، ادعا شد: «شرایطی که همه آزادی‌های فردی و اجتماعی توسط هیأت حاکمه مستبد و انحصارگر زیر پا نهاده شده و استقلال مملکت در معرض خطرات جدی قرار دارد و در شرایطی که انقلاب بزرگ ملت را از کلیه هدف‌های بنیادی خود منحرف کرده‌اند از شما دعوت می‌کنیم که ساعت چهار بعد از ظهر روز دوشنبه بیست و پنجم خرداد ماه (۱۳۶۰) در گردهمایی و راهپیمایی جبهه ملی بانگ اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانیم...». در واقع جبهه ملی بدون توجه به اصول مصرح در قانون اساسی (به ویژه اصول ۲، ۳ و ۴ که بر اسلامی بود نظام سیاسی ایران تاکید دارد)، و در مخالفت با اصل چهارم قانون اساسی کشور که تصریح دارد "كلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد"، در پی از جامعه و نظام بود. جبهه ملی در اعلامیه دیگری نیز از این لایحه با عنوان «لایحه غیر انسانی قصاص» نام برده و آن را ناسازگار با آزادی و کرامت انسانی دانسته بود. کریم سنجابی، از اعضای جبهه ملی، در خاطرات خود می‌گوید: «ما می‌خواستیم در روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ به مناسبت یک‌صدمین سال تولد دكتر مصدق اجتماع و تظاهرات و در صورت امكان راهپیمایی بزرگی ترتیب بدهیم». رهبران جبهه ملی با وجود اختلافات نگرشی و کنشی با سازمان منافقین، به دنبال آن بودند تا با افزودن به جمع خود اقدام گسترده‌تری را علیه نظام رقم بزنند. سنجابی در مورد همکاری جبهه ملی و مجاهدین خلق می‌گوید: «هر قدر فاصله آن‌ها (مجاهدین خلق) از توده‌ای‌ها بیشتر می‌شد و هر قدر دستگاه انحصار طلب آخوندی نسبت به آن‌ها ترشرویی و خشونت بیشتر نشان می داد‌، نزدیکی ما با آن‌ها بیشتر می‌شد». مرحوم جعفر شجونی در خاطراتش با اشاره به این ماجرا، نقل می‌کند که نهضت آزادی نیز پیش از اعلام راهپیمایی توسط جبهه ملی علیه لایحه قصاص موضع‌گیری داشت؛ «زمانی که شهید بهشتی لایحه قصاص را به مجلس آورد ها ترش کردند، گفتند این‌ها می‌خواهند جامعه ما یک دست و یک پا و یک گوش و کور باشد. در حالی که این قصاص مربوط به قرآن است ربطی به آقای بهشتی نداشت». نهضت آزادی هم در روز ۲۴ خرداد در بیانیه‌ای که با عنوان «بیانیه احساس خطر و پیشنهادات به رهبری و دولتمردان و مردم» منتشر شد، ضمن تکرار مدعیات، و متهم کردن نظام به استبداد می‌نویسد: «اگر هوشیاری مردم کمک نکند، ممکن است خدای ناخواسته، ملت ما با استبدادی سیاه و استیلایی خون‌خوار روبه‌رو گردد». آیت الله بهشتی پیشتر در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۵۹ در پاسخ به سوالی در زمینه که برخی حقوقدان‌ها می گویند قصاص مربوط به صدر اسلام است نه امروز، قاطعانه اظهار داشت: "مسئله همین است که عده زیادی از این آقایان حقوقدانی که تفکر حقوقی را از غرب گرفته اند با قوانین مدنی و جزایی اسلام با طرز فکر غربی برخورد می کنند ما صریحا می گوئیم که نظام حقوقی و مدنی و جزایی و قضایی جمهوری اسلامی ما برپایه تعالیم اسلام خواهد بود البته ما به اجتهاد زنده و پویا در زمینه قوانین و مقررات متعتقدیم اما اجتهاد زنده و پویایی که با شناخت فقه اسلامی انجام پذیرد نه آن چه دیگران با معلومات سطحی از فقه اسلامی درباره جهان بینی اسلام و معارف اسلامی بسازند و بپردازند." 🔽 @ArmaneRuhollah
صبح روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰، امام خمینی ره در ميان جمعي از اقشار مختلف مردم با خواندن جبهه ملی و انتقاد شدید به رهبران نهضت آزادی فرمودند: "اعلامیه از جبهۀ ملی، که دعوت به راهپیمایی کرده است، دیدم. در‏‎ ‎‏یکی از این دو اعلامیه، جزء انگیزه‌ای که برای راهپیمایی قرار داده‌اند، لایحۀ‏‎ ‎‏«قصاص»است. یعنی مردم ایران را دعوت کردند که مقابل لایحۀ قصاص بایستند. در‏‎ ‎‏اعلامیۀ دیگری که منتشر کرده بودند تعبیر این بود که «لایحۀ غیر انسانی»! ملت مسلمان‏‎ ‎‏را دعوت می کنند که در مقابل لایحۀ قصاص راهپیمایی کنند، یعنی چه؟ یعنی در مقابل‏‎ ‎‏نص قرآن کریم راهپیمایی کنند! شما را دعوت به قیام و استقامت و راهپیمایی می کنند در‏‎ ‎‏مقابل قرآن کریم. نص قرآن کریم. ، چه برادران اهل سنت و چه‏‎ ‎‏برادران شیعی، ضروری این است که این قرآن از خداست و در قرآن هرچه باشد‏‎ ‎‏ضروری است که باید پذیرفت...اینها مرتدند. «جبهۀ ملی» از امروز محکوم به ارتداد است". حالا این روزها و در شرایطی که قوه قضاییه در تلاش است تا با بررسی قضایی پرونده آشوب‌های اخیر، اغتشاش‌گران را تنبیه کند و جانیان آدم‌کش را قصاص نماید، برخی چهره‌ها و رسانه‌ها تلاش می‌کنند تا مانع اجرای احکام الهی شوند. مخالفت این افراد، نه فقط مخالف با اجرای حکم در مورد یک محارب خاص، بلکه مقابله با اصل حکم قصاص است؛ جریانی که با هشتگ در مقابل دستور صریح قرآن ایستاده است. این حرکت از یک سو در جهت حذف مجازات اعدام و برای عدم اجرای قصاص در کشور و از سوی دیگر با هدف کاهش هزینه‌های آشوب‌طلبی و براندازی نظام اسلامی انجام می‌شود. @ArmaneRuhollah
عصر ۲۵ خرداد ۱۳۶۰. ناکامی جبهه‌ ملی برای راه‌اندازی راهپیمایی مخالفت با لایحه قصاص در پی هشدار حضرت امام خمینی؛ مردم در پی سخنان امام خمینی، در مسیر اعلام‌شده از سوی جبهه ملی برای اعتراض به لایحه قصاص، حضور یافتند اما نه در حمایت از جبهه ملی بلکه برای ابراز انزجار از این جریان غرب‌گرا. @ArmaneRuhollah
مجیدرضا رهنورد اعدام نشد، بلکه شد. او در برابر دو قتل نفس فقط یکبار قصاص شد. @ArmaneRuhollah
تحلیل حوادث اخیر/۳ بحران از کجا شروع شد؟ ♦️ شوک اجتماعی ناشی از مرگ یک دختر جوان اما بی‌حجاب، ورود نسل نوجوان موسوم به نسل Z به عرصه کنش اجتماعی، انباشت خشم و نارضایتی بسبب مشکلات معیشتی، پایان دوران بحران همه‌گیری کرونا، توسعه شبکه‌های اجتماعی در جامعه و انتشار داده‌های جعلی، رفتار غلط گشت ارشاد در برخورد با زنان بدپوشش و سیاسی شدن ماجرای حجاب، تغییر سبک زندگي و وقوع بحران جنسی؛ هر یک از این علل توسط طیفی از تحلیلگران و جامعه‌شناسان به عنوان علت آغاز آشوبها مطرح شده و برای آن شواهدی را ارائه می‌کنند. اما واقعا این بحران از کجا شروع شد؟ ۱- شرایط عمومی کشور طی یکسال گذشته؛ پس از تشکیل دولت جدید روند واردات واکسن (بدون بهانه نیاز به FATF) سرعت گرفت و تلفات کرونا بشدت کاهش یافت و به مرز صفر رسید. شیب شتابان افزایش قیمت‌ها کندتر شد و علی‌رغم نگرانی‌ها برای اجرای طرح‌ حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی (موسوم به ارز جهانگیری) به سبب افزایش یارانه‌ها با کمترین چالش‌ها عملیاتی شد اما همچنان فشارهای معیشتی ناشی از سال‌های قبل و ناکارآمدی دولت برجامی حسن روحانی باعث نارضایتی‌های عمومی بود. البته دولت جدید هم علی‌رغم تحرک بیشتر، در بخش "مدیریت مطالبات و انتظارات" برای کاهش مشکلات اقتصادی چندان موفق نبود. در هر صورت فضای عمومی جامعه به مرور مشاهده کرد که پیوند خوردن مساله معیشت و مذاکره هسته‌ای چندان هم واقعی نبود؛ علی‌رغم عدم احیای برجام قیمت ارز کنترل شد، نفت با حجم بیشتری به فروش رسید، پول‌های بلوکه شده بتدریج آزاد شد و حتی واکسن مورد نیاز مردم وارد کشور شد، آنهم بدون پیوستن به FATF. البته شروع و پایان همه‌گیری کرونا پیامدهایی نیز به همراه داشت؛ پس از کاهش و رفع محدودیت‌های کرونایی، مهرماه امسال نخست دوره برگزاری آموزش کاملا حضوری مدارس و دانشگاه‌ها آغاز شد. ضمن آنکه الزامات آموزش در دوران کرونا باعث توسعه حداکثری شبکه‌های اجتماعی و استفاده از تلفن همراه میان نوجوانان و حتی دانش‌آموزان شده بود. اما فعالیت حضوری تشکل‌ها و نهادهایی مثل مساجد، هیات و بسیج محلات و اقشار هنوز به طور کامل شرایط پیش از کرونا را نداشت. 🔽 @ArmaneRuhollah
۲- نشانک‌های یک توطئه‌چینی؛ در کنار این تغییرات سیاسی و اجتماعی، نشانک‌هایی از یک طراحی پیچیده برای زنجیره‌ای از اقدامات ضدامنیتی در بستر جامعه مشاهده می‌شد. چنانکه رهبر معظم انقلاب در فرمایشات ۱۴ خردادماه امسال با اشاره به طراحی دشمن فرمودند: "من درباره‌ی همین مسئله‌ی طمع‌های دشمنان، نقشه‌های دشمنان، توطئه‌های دشمنان، خوابهای آشفته‌ای که دشمنان برای ملّت ایران می‌بینند، یک نکته‌ی مهمّی را عرض بکنم که به نظر من مهم است... امروز مهم‌ترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور، امید بستن به اعتراضات مردمی است. امیدشان به این است که بلکه بتوانند با کار روانی، با فعّالیّتهای اینترنتی و فضای مجازی و انواع و اقسام اینها، با پول، با مزدور‌پروری، مردم را در مقابل نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قرار بدهند". ایشان تیرماه در دیدار مسئولان قضایی نیز فرمودند: "ما در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است". رهبری مردادماه نیز در دیدار با ائمه جمعه، با بیان اینکه "جهاد تبیین را جدّی بگیرید، شبهه‌زدایی از ذهن مخاطبین را جدّی بگیرید" فرمودند: "در این هفته در خیلی از خطبه‌ها‌ی نماز جمعه مسئله‌ی حجاب مطرح شد... در این زمینه‌ها خیلی باید متین، منطقی و دور از احساسات بی‌مورد برخورد کرد. حالا احساسات چیز خوبی است ... اینکه عرض کردیم با متانت برخورد بشود و دچار زیاده‌روی نشویم، در خیلی از موارد دیگر هم هست...کیفیّت طرح باید کیفیّت مناسب جایگاه امام‌جمعه باشد؛ یعنی هم اتقان، هم متانت." همچنین طی چندماه گذشته دو اتفاق به طور همزمان و موازی فضای عمومی جامعه را تحت تاثیر قرار می‌داد: * خط هنجارشکنی و اباحه‌گری (برهنگی و کشف حجاب) * خط تمرکز بر هر نوع برخورد فردی یا حکومتی با هنجارشکنان علاوه بر این، موضوع زن در عرصه رسانه‌های فارسی‌زبان بیش از پیش و به طور نامتعارفی برجسته شد، و تلاش شد تا به انحای مختلف زن در جمهوری اسلامی را موجودی تحقیرشده، ضعیف، فاقد هر نوع حقی و توسری‌خور به تصویر کشیده شود. چنانکه پرداختن به قتل‌های ناموسی، مساله ورود زنان به ورزشگاه‌ها و تولید و اکران فیلم ضدارزشی "عنکبوت مقدس" با نقش‌آفرینی یک بازیگر بدنام ایرانی (به منظور یادآوری قتل‌های سعید حنایی) با همین هدف بود. 🔽 @ArmaneRuhollah
به نظر می‌رسید که بناست تا گام اصلی این طراحی یعنی آغاز روند سه‌گانه اعتراضات، اغتشاشات و براندازی با شروع سال تحصیلی و حضور دانش‌آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاه‌ها برداشته شود و در جریان جام جهانی فوتبال به نقطه اوج خود یعنی "براندازی داخلی و مداخله نظامی خارجی" برسد! در این شرایط پیچیده از سویی جامعه و نظام نمی‌توانست نسبت به تظاهر به فسق و قبح‌شکنی‌ها بی‌توجه باشد و از سوی دیگر بایستی اقتضائات را مدنظر قرار می‌داد. اما یک حادثه در روز ۲۲ شهریورماه تا حدی روندها را تغییر داد؛ واقعه‌ای که همچنان در مورد طراحی پیشینی آن بحث‌ می‌شود. دختر جوانی مانتوی خود را روی دوش انداخته و با ظاهری بسیار زننده در انظار تردد داشت که به دلیل پرخاش و بی‌توجهی به تذکر ضابط قضایی توسط آنها بازداشت و به مقر پلیس گشت ارشاد منتقل شد. بعدها مشخص شد که این دختر ۲۲ساله کرد اهل سنت با سابقه‌ی عمل تومر مغزی، دارای شرایط خاص جسمانی است؛ او در مقر پلیس به دلیل افت هوشیاری به کما رفت و در بیمارستان درگذشت. تصاویر دروبین‌های مدار بسته پلیس و گزارش بعدی پزشکی قانونی نشان می‌داد که هیچ برخورد فیزیکی با وی نشده است. طبق گزارش رسمی پزشکی قانونی، فوت نامبرده ناشی از اصابت ضربه به سر و اعضا و عناصر حیاتی بدن نبوده است. متاسفانه تعلل پلیس برای انتشار "روایت اول" از این حادثه موجب شد تا پس از گذشت ۲۴ ساعت، رسانه‌های معاند اول گزارش‌ها را با جهت‌گیری خاص از آن ارائه کنند. در واقع این ماجرا جرقه و بهانه‌ای برای شروع یک عملیات براندازی از پیش طراحی شده بود که حتی در صورت عدم وقوع آن، باز هم اصل اجرای عملیات در دستور کار بود. پیوند نامتجانس گروه‌های تجزیه‌طلب، سلطنت‌طلب‌ها و نفاق، عملیات بات‌ها در فضای شبکه اجتماعی (که برخی رسانه‌های غربی به آن اعتراف کردند) با تولید چند صد میلیونی هشتگ‌ها، اقدامات ایزایی، مخرب، خشن و سریع گروه‌های آموزش دیده، و تلاش برای یک جنگ شناختی از طریق مشابهت‌سازی تحولات اخیر با سال ۱۳۵۷ نشان می‌داد که ماجرا صرفا یک اعتراض ساده به فوت یک دخترجوان یا حتی اعلان نارضایتی نسبت به مشکلات معیشتی نیست. چنانکه در بیانیه­ تبیینی مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران تصریح شده که این بحران "یک پروژه­ از پیش طراحی و آماده شده و حتی چند نوبت به تعویق افتاده" است و طبق اطلاعات موجود، "نقش اصلی را در این میان آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (C.I.A) بعهده داشت و از همکاری نزدیک سرویس اطلاعات خارجی انگلیس خبیث، سرویس اطلاعات خارجی رژیم کودک­‌کش صهیونیستی (موساد) و سرویس اطلاعات خارجی اَشرافیت بَدَوی آل سعود و چند کشور دیگر برخوردار بود. اطلاعات معتبری در اختیار است که برنامه­‌ریزی و اجرای عملّیاتی بخش عمده­ آشوب­‌ها توسط سرویس موساد با همکاری شقی­‌ترین گروهک­‌های تروریستی صورت گرفته است." در این بیانیه امنیتی به مصادیقی چون: تأسیس شبکه­ "سازمان­‌های هم‌دستان"، برگزاری نشست حقوق بشر در اسلو نروژ (سوم تا پنجم خرداد ماه سال جاری)، برگزاری دوره جنگ ترکیبی و براندازی نرم از سوی نهادهای غربی اشاره شده است. (در همین راستا، تصاویری از حضور خانم نیلوفر حامدی خبرنگار روزنامه شرق در دوره آموزش جنگ ترکیبی پخش شد؛ وی نخست فردی بود که تصویر مهسا امینی را در بیمارستان منتشر کرد). @ArmaneRuhollah
آرمانِ روح‌الله (امین)
تحلیل حوادث اخیر/۳ بحران از کجا شروع شد؟ ♦️ شوک اجتماعی ناشی از مرگ یک دختر جوان اما بی‌حجاب، ورود
به زبان ساده؛ چرا قائلیم که آشوب‌ها یک انقلاب مردمیِ بی‌سر و خودجوش نبود بلکه یک پیچیده از نوع یا مخملی بود👆 *(روی تصویر کلیک کنید تا جزئیات و متن به راحتی رویت شوند) @ArmaneRuhollah
تحلیل حوادث اخیر/۴ چرا غرب این مقطع زمانی را برای شروع آشوب‌ها در ایران انتخاب کرد؟👇
آرمانِ روح‌الله (امین)
تحلیل حوادث اخیر/۴ چرا غرب این مقطع زمانی را برای شروع آشوب‌ها در ایران انتخاب کرد؟👇 #به_زودی
♦️چرا الان؟ اگر نخواهیم ریشه‌های خصومت نظام سلطه با ماهیت انقلاب اسلامی را در سال‌های خیلی دور جستجو کنیم، لااقل باید به خاطر داشته‌ باشیم که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، دو سیاست "مهار و براندازی جمهوری اسلامی ایران" در دستور کار نظام سلطه بوده است. ۱- در همین چارچوب دمکرات‌های آمریکا در دوران باراک اوباما از طریق مکانیسم گام به گام مذاکرات هسته‌ای و توافق برجام، در پی مهار ایران بودند تا در گام‌های بعد، برجام ۲ و ۳ (موشکی و منطقه‌ای) به امضا برسد‌. ۲- اما جمهوریخواهان آمریکایی در دوره دونالد ترامپ برای براندازی جمهوری اسلامی عجله بیشتری نسبت به دمکرات‌ها داشتند و با اجرای سیاست و تحریم‌های فلج‌کننده خواهان امضای برجام‌های ۱ و ۲ و ۳ در یک مرحله بود. آنها متوهمانه تصور می‌کردند که تحریم‌های حداکثری موجب فروپاشی نظام سیاسی از درون خواهد شد و به خیال بی‌آینده‌سازی انقلاب اسلامی، سرلشگر حاج قاسم سلیمانی را ترور کردند و به شهادت رساندند. ۳- گرچه بخاطر رویکرد دولت تدبیر و امید به مذاکرات برجام و اعمال سیاست‌ فشار حداکثری برخی مشکلات معیشتی در جامعه پدید آمد اما این چالش‌های اقتصادی در جامعه با تصورات آمریکایی‌ها مبنی بر فروپاشی از درون بسیار فاصله داشت و عملا نشان‌گر شکست راهبرد جمهوریخواهان آمریکا در قبال ایران بود. ۴- دمکرات‌ها در دوره بایدن با اعتراف به شکست سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران در موقعیت خاصی قرار گرفتند. از یک سو مهمترین ابزار آنها یعنی تحریم به مانند چاقوی کُند نه تنها برایشان برندگی و آورده‌ای نداشت، بلکه اسباب زحمات بود و هزینه‌های زیادی بر واشنگتن تحمیل می‌کرد. از طرف دیگر تهران با عبور از یکی از دشوارترین مراحل به سطحی از تاب‌آوری دست‌ پیدا کرده بود که در مقابل فشارهای اقتصادی مضاعف مستحکم‌تر می‌شد. علاوه بر این توسعه شتابان توان و ظرفیت ایران در حوزه‌های فضایی، پهپادی، موشکی، هسته‌ای، نجومی و پزشکی مقامات غربی را نگران‌تر می‌کرد. ۵- صادرات تجهیزات پزشکی به سایر کشورها از جمله فروش ونتیلاتور به آلمان، انعکاس قدرت پهپادی در نشریات تخصصی نظامی-امنیتی، فروش تسلیحات به سایر دولتها، قدرت‌نمایی و حضور فرا منطقه‌ای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تجارت نفت و خرید طلا از آمریکای جنوبی، ساخت تلسکوپ پیشرفته، توانمندی‌های پزشکی در بخش درمان سرطان و بیماری‌های خاص، حفظ دولت‌ها و جنبش‌های محور مقاومت و در منطقه و فرامنطقه به نفع تهران همگی از یک واقعیت داشت، نظام سیاسی ایران نقش و جایگاه خود از سطح یک بازیگر صرفا منطقه‌ای به یک قدرت فرامنطقه‌ای تغییر داده است. ۶- حالا سوال اینجا بود: چگونه محور غربی-عبری-عربی با جمهوری اسلامی مواجه شود؟ در سطح آشکار و رسمی، از سرگیری مذاکرات هسته‌ای و احیای برجام مطرح شد. اما در لایه دوم، بایستی قطار پیشرفت جمهوری اسلامی به شکل دیگری متوقف می‌شد. ۷- از نگاه غرب، عدم توقف پیشرفت ایران و قدرتمند شدن جمهوری اسلامی در یک چارچوب تمدنی فهم می‌شد؛ آنها تصور می‌کنند که اتحاد تمدن اسلامی و کنفوسیوسی در مقابل تمدن غربی، آینده منازعه جهانی است که در آن جمهوری اسلامی ایران نقش محوری خواهد داشت. 🔽 @ArmaneRuhollah
۸- تجربه شکست سیاست فشار حداکثری نظام سلطه را به این جمع‌بندی رساند که تنها را مهار ایران، شروع یک جنگ ترکیبی با محوریت ایجاد تقابل میان مردم و نظام جمهوری اسلامی از مسیر اعتراضات مردمی است؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب خردادماه امسال به آن اشاره کردند. ۹- اما دو عامل بر زمان‌بندی این برنامه تاثیر بود؛ اول همه‌گیری ویروس کرونا که بسبب قرنطینگی عملا هر نوع اجتماعی را در سطح عمومی منتفی می‌کرد و بخشی از جامعه بخاطر کرونا به هیچ قیمتی وارد تجمعات نمی‌شدند. لذا ایجاد آشوب و تجمعات عمومی تا زمان شیوع ویروس کرونا قرین موفقیت نبود. اما پس از واکسینه شدن جامعه ایران عامل محدود کننده رفع شد. البته سرویس‌های غربی و صهیونیستی در دوران کرونا شبکه‌های خود را شکل داده بودند که نهادهای نظارتی با شماری از آنان مثل جاسوسان فرانسوی برخورد نمودند. ۱۰- عامل دیگری که بر زمان شروع اغتشاشات اثرگذار بود، آغاز جنگ نظامی روسیه و ناتو در بستر کشور اوکراین بود. در این جنگ، مسکو برای تأمل برخی نیازمندیهای خود دست به دامن تهران شد و این زنگ خطری بود برای دنیای غرب. روسیه نه جنبش فروملی مثل حزب‌الله لبنان بود و نه دولتی مثل سوریه که جمهوری اسلامی پیشتر در حفظ آنها موفق ظاهر شده بود؛ روسیه یک عضو شورای امنیت و یک قدرت بین‌المللی شناخته می‌شد که محتاج حمایت‌های یک قدرت نوظهور در عرصه بین‌المللی به نام جمهوری اسلامی ایران شده بود. (البته نباید از نظر دور داشت که این همکاری راهبردی به معنای تایید صد در صدی سیاست مسکو از تهران یا فقدان چالش‌ها تاکتیکی دوطرفه نیست). ۱۱- در واقع پس‌از فروکش کردن همه‌گیری کرونا و شعله‌کشیدن آتش جنگی که هندسه قدرت در نظام بین‌المللی را تغییر می‌دهد، طراحی‌های برای و ایجاد آشوبهای خیابانی در ایران طی شش ماهه اول سال ۱۴۰۱ انجام شد (حتما گزاره‌های قید شده در بیانیه‌ مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه را ملاحظه کنید). ۱۲- صحنه‌گردانان آشوب، آغاز رسمی سال جدید تحصیلی‌ و حضور کامل دانش‌آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاه‌ها در مهرماه را پس از دوسال و به دنبال آن شروع مسابقات فوتبال جام جهانی قطر این فرصت طلایی برای آشوب‌ها دیدند. ۱۲- گرچه این آمادگی برای برهه زمانی مهر و آبان ۱۴۰۱ ایجاد شده بود اما یک حادثه پیش‌بینی نشده، زمان‌بندی آشوب را اندکی به پیش انداخت و به مثابه و یا به قول خودشان به رمز اعتراضات تبدیل شد: مرگ مهسا! @ArmaneRuhollah
تحلیل حوادث اخیر/۵ حوادث اخیر چه پیامدهای مثبت و فرصت‌هایی را ایجاد کرد؟👇 @ArmaneRuhollah
آرمانِ روح‌الله (امین)
تحلیل حوادث اخیر/۵ حوادث اخیر چه پیامدهای مثبت و فرصت‌هایی را ایجاد کرد؟👇 #به_زودی @ArmaneRuhollah
♦️برکات و دستاوردهای حوادث اخیر 📍حوادث اخیر طی مدت سه ماه گذشته هزینه‌های زیادی را به کشور تحمیل کرد؛ صدمات جانی، خسارات مالی و فشارهای روانی که ماحصل طرح پیچیده و راه‌اندازی کمپین سنگین سازمان‌های اطلاعاتی غربی-عبری-عربی بود. اما اینها همه ماجرا نیست؛ همچنان که جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران نیز در کنار خرابی‌ها و صدمات جانی، دستاوردهای فراوانی به همراه داشت. حضرت امام روح‌الله خمینی ره درباره برکات جنگ تحمیلی فرمود: ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر کردیم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خود بایستیم ما در جنگ ابهت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشه های انقلاب پر بار اسلامیمان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکا یک مردمان بارور کردیم. ما در جنگ به جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت ها و ابر قدرت ها سالیان سال می توان مبارزه کرد. ما در جنگ رشد صنایع نظامی در کشور را باعث شدیم. به همین ترتیب در جریان "جنگ ترکیبی" اخیر که به مثابه جنگ احزاب نظام سلطه علیه جمهوری اسلامی ایران بود، پیامدهای مثبت، فرصت‌ها و برکاتی نیز واقع شد. ۱- نهضت بیداری جریان حزب‌اللهی؛ گفته می‌شود زمانی که قورباغه داخل یک ماهیتابهٔ پر از آب قرار می‌دهند، و آب آن را به آرامی حرارت دهند تا بتدریج داغ می‌شود، قورباغه نمی‌تواند متوجهٔ افزایش تدریجی حرارت شود. او آنقدر می‌نشیند تا بمیرد. فارغ از این که چنین رفتاری چقدر با واقعیت تطابق داشته باشد اما تجربه ملت‌های مختلف در منطقه گویای آنست که بسیاری از ملت‌ها، مثل قورباغه، نمی‌توانند تغییرات تدریجی و کشنده زیست در تمدن مدرن را متوجه شوند. طی سالهای گذشته علی رغم هشدارهای رهبر معظم انقلاب مبنی بر ، ناتوی_فرهنگی یا حرکت مطلوبی در جریان جوان انقلابی و مکتبی دیده نشد. البته برخی خون‌دل خوردند و در دایره وسع و توان خود اقداماتی را صورت دادند اما حاصل جمع آن پاسخ گوی کامل این همه هجمه تمدنی و فرهنگی غرب علیه انقلاب اسلامی نبود. شروع جنگ ترکیبی اخیر همچون پتک سنگینی بود که خواب‌رفتگان را بیدار، غافلان را هوشیار و اقدام کنندگان را مصمم‌تر نمود. موج گسترده ورود نیروهای انقلابی دغدغه‌مند برای حضور در مدارس، مساجد، پایگاه‌های بسیج، هیأت‌ها و دانشگاه‌ها نشانه‌ و مویدی بر این مدعاست. برخی که تا دیروز مشغول شبکه‌های اجتماعی و مسائل شخصی خود بودند امروز برای اجرای برنامه‌های تربیتی اعلام آمادگی می‌کنند. علاوه بر این اقدامات هم‌افزا و شبکه‌ای جریان انقلابی نوید‌دهنده آینده‌ای روشن و درخشان است. شاید اگر چنین حوادثی اتفاق نمی‌افتاد، مساله کودک و نوجوان چندان مورد توجه قرار نمی‌گرفت و با این شتاب آغاز نمی‌شد. 🔽 @ArmaneRuhollah
۲- تغییر نظم ادراک و شناخت از جامعه ایران؛ در حالی از سال‌های گذشته، جریان معاند و برانداز در بستر رسانه هموار شعار "ما بیشماریم" سر می‌داد و در حوادث اخیر با هوچی‌گری چنان می‌نمود که پرچمدار یک انقلاب گسترده مردمی است، در صحنه عمل نشان داد که در کل کشور به اندازه ظرفیت ورزشگاه صدهزار نفری آزادی هم نیروی میدانی ندارد (ضمن اینکه بسیاری از آنها هم نوجوانان بودند که این آشوب‌ها را به مثابه یک بازی مهیج و تفریحی می‌نگریستند). از سوی دیگر جریان انقلابی که چند سالی است با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می‌کند و در فضای رسانه‌ای معاندین به عنوان اقلیت معرفی می‌شود، در طول این مدت عموم جامعه را با خود همراه کرد؛ حضور میلیونی مردم ایران در راهپیمایی ۱۳ آبان و مراسم تشییع پیکر مطهر شهدای گمنام گواهی بر مردمی بودن این انقلاب بود. گرچه طیفی از جامعه‌شناسان لیبرال در کشور این رویدادهای بزرگ را نادیده می‌گیرند؛ همان‌هایی که در مقابل راهپیمایی عظیم اربعین، تشییع پیکر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، عید غدیر و سروده سلام فرمانده نیز سکوت کردند. قطعا این رویدادها در بستری رخ داد که عموم جامعه درگیر نارسایی‌های معیشتی بوده و هست. از سوی ديگر حوادث اخیر نشان داد که جنگ رسانه‌ای غرب که بودجه آن از جیب گاو شیرده آمریکایی‌ها تامین شد، گرچه در کوتاه‌مدت برخی تردیدها و ابهامات را در اذهان ایجاد کرد اما هیچگاه نتوانست عموم ایرانیان را با خود همراه کند؛ حالا جامعه ایران بهتر و عریان‌تر سیاست تزویر غرب و رسانه‌های فارسی‌زبان را مشاهده می‌کند و با اهداف بلند و آرمانهای انقلاب اسلامی همدلانه همراهی می‌کند چرا که می‌بیند حفظ این انقلاب نه فقط برای بقای نظام جمهوری اسلامی بلکه به منظور صیانت و مصونیت ایران از تجزیه و چندپارگی ضرورت دارد. شهادت سید روح الله عجمیان و آرمان علی وردی و حادثه تروریستی حرم شاهچراغ کاملا پرده از چهره تزویر و ریا و شعار فریبنده "زن، زندگی، آزادی" برانداخت و فراخوان‌های پی‌درپی معاندین را به یک سیرک مضحک مبدل ساخت. بخش درام ماجرا جایی بود که سلبریتی‌هایی که در صفحات مجازی خود مزورانه با هر نوع خوشحالی و شادی عمومی مخالفت می‌کردند، یا در پارتی‌های مختلط دستگیر شدند یا برای شرکت در جشن‌های سال نو مسیحی مقدمه‌چینی می‌کردند. @ArmaneRuhollah
♦️نقض یک ادعای پوچ پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره تلاش شده تا سياست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از سوی رسانه‌های معاند و جریان مدعی روشنفکری به چالش کشیده شود؛ بخشی از این روند تقابلی معاندین مربوط به ساخت و خیالی از هویت و دغدغه‌های ملت ایران است. چنانکه تلاش شد تا سياست و رویکرد در موضوعات اخلاقی مورد تردید واقع شود به‌گونه‌ای ادعا شده که نگرش صیانتی جمهوری اسلامی نه تنها باعث کاهش نشده است که آن را تشدید هم کرده است. به طور مثال سال‌هاست که در رسانه‌های تصویری و مکتوب گفته می‌شود که جامعه ایران در میان کشورهای است که بیشترین میزان مراجعه به سایت‌های مستهجن یا به تعبیری پورن‌هاب‌ها را دارند. این ادعای کذب به قدری تکرار شده که حتی برخی مسئولان نیز آن را به عنوان یک واقعیت باور کرده و کاملا پذیرفته‌اند. اما آمارها نشان می‌دهد که رتبه اول بیشترین میزان استفاده از سایت‌های مستهجن و غیراخلاقی با اختلاف معناداری متعلق به آمریکاست و در رتبه دوم بریتانیا. ژاپن، فرانسه و ایتالیا در رتبه‌های بعدی قرار دارند. نکته قابل تأمل اینجاست که ایران نه تنها در رتبه اول قرار ندارد بلکه در بین ۲۰ کشور اول این شاخصه منفی نیز نیامده است. از سوی دیگر در جوامع اومانیستی غربی که بی‌بندوباری اخلاقی و جنسی وجود دارد، همچنان استفاده از وبسایت‌های غیراخلاقی پرمشتری است. @ArmaneRuhollah
♦️بازخوانی فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان (۱۴ دیماه ۱۴۰۱) مروری بر نگرش و مطالبات رهبری در موضوع زنان👇
♦️چرا رهبر انقلاب مجددا از پذیرش زنان ضعیف الحجاب سخن گفتند رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه ۱۴ دیماه امسال در دیدار اقشار بانوان فرمودند: «آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متّهم کرد به بی‌دینی و ضدّانقلابی؛ نه. من قبلاً هم گفته‌ام؛ یک وقتی در سفری از سفرهای استانی که میرفتم، در جمع علما گفتم این را؛ علمای آنجا جمع بودند؛ گفتم چرا گاهی بعضی از شما این خانمی را که حالا فرض کنید یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب است ــ که حالا باید گفت ضعیف‌الحجاب؛ حجابش ضعیف است ــ متّهم میکنید؟ بنده وارد این شهر شدم، جمعیّت آمدند استقبال؛ شاید اقلّاً یک‌سوّم جمعیّت این جور خانمها هستند، دارند اشک میریزند؛ این را نمیشود گفت ضدّانقلاب است؛ این چطور ضدّانقلابی است که این جور با شوق و با حرارت و با انگیزه می‌آید و مثلاً فرض کنید در فلان مراسم دینی یا فلان مراسم انقلابی شرکت میکند؟ اینها بچّه‌های خودمانند، دخترهای خودمانند». ایشان در ادامه با اشاره به حضور زنان ضعیف‌الحجاب در برنامه‌ها و مراسم‌های مذهبی گفتند: «من چند بار تا حالا در خطبه‌ی نماز عید فطر این را تکرار کرده‌ام که در مراسم ماه رمضان، در شبهای اَحیاء ــ عکس‌هایش را برای من می‌آورند، حالا من که آنجاها را نمی‌توانم [بروم] امّا تصویرش را برای من می‌آورند ــ زنها با ریخت‌های مختلف، قواره‌های مختلف اشک می‌ریزند؛ من حسرت می‌خورم به آن جور اشک ریختن! می‌گویم ای کاش من هم میتوانستم این جور مثل این دختر، مثل این زن جوان اشک بریزم؛ این را چطور می‌شود متّهم کرد؟» برجسته‌سازی این بخش از فرمایشات رهبر معظم انقلاب و نادیده انگاشتن سایر بیانات ایشان از سوی برخی رسانه‌ها موجب شده تا منظومه فکری ایشان در خصوص مساله حجاب به درستی منعکس نشود. دیدگاه‌های ایشان در موضوع پوشش طی این سخنرانی و دیدارهای گذشته از این واقعیت حکایت دارد که: ۱) این فرمایشات رهبری به معنای تساهل و تسامح شرعی نیست حضرت آیت الله خامنه‌ای به صراحت فرمودند: «حجاب یک ضرورت شریعتی است؛ شریعت است؛ ضرورت شرعی است؛ یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد؛ این را همه باید بدانند. این که حالا خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست، لازم است، ضروری است، نه، جای خدشه و شبهه ندارد؛ یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود»؛ همچنین افزودند: «بله، کار درستی نیست، بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست». واضح و مشخص است که رهبر معظم انقلاب، حجاب را یک "ضرورت شرعی" غیر قابل خدشه است که "باید رعایت شود" و هیچ تردیدی در وجوب آن وجود ندارد. لذا در هیچکدام از سخنرانی‌هایشان از این موضع شرعی عقب‌نشینی نکرده‌اند و بالعکس از آن به عنوان یک امر مسلم و تردیدناپذیر یاد میکند. به همین سبب نمی‌توان فرمایشات رهبری در مورد پس نزدن افراد بدحجاب را به معنای تساهل و تسامح شرعی یا بی‌توجهی به واجبات دانست. ۲) رهبری عدم رعایت حجاب را یک "نقص و ضعف" می‌دانند ایشان عدم رعایت حجاب از سوی برخی از زنان را "تایید نمی‌کنند" و از آن به عنوان یک نقض یا ضعف نام می‌برند: «این خانمی را که حالا فرض کنید یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب است که حالا باید گفت ضعیف‌الحجاب؛ حجابش ضعیف است». در بخش دیگری از سخنرانی خود عنوان کردند: «بله، کار درستی نیست، بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست». به تعبیری گرچه رهبر انقلاب در چارچوب سیاست جذب حداکثری، حتی علما را به پذیرش این طیف از جامعه دعوت می‌کنند اما در نگاه ایشان نشانه‌ای بی‌تفاوتی و یا تأیید پوشش زنان ضعیف‌الحجاب دیده نمی‌شود بلکه از آن به عنوان نقصی یاد می‌کنند که بایستی برطرف شود. ۳) سخن از بدحجاب است نه بی‌حجاب؛ بررسی بیانات رهبری گویای آنست که روی سخن ایشان در مورد بانوان بدحجاب یا ضعیف‌الحجاب است که به تعبیر معظم له، زنانی که «یک مقداری موهایش بیرون است یا به تعبیر رایج بدحجاب است» اما در این سخنرانی در مورد پذیرش زنان بی‌حجاب سخن نمی‌گویند، مخصوصا افرادی که در قالب شبکه‌های فساد یا گروهک‌های برانداز سعی در هنجارشکنی و ایجاد بحرانهای امنیتی و اخلاقی دارند. از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب ۱۷ اسفند ۹۷ در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام در مورد برخورد با زنان بی‌حجاب تاکید می‌کنند: «ما که نگفتیم اگر کسی در خانه‌ی خودش در مقابل نامحرم روسری‌اش را برداشت، ما او را تعقیب می‌کنیم؛ [خیر] ما او را تعقیب نمی‌کنیم، در خانه‌ خودش است، کار شخصی می‌کند. آن کاری که در ملأ انجام می‌گیرد، در خیابان انجام می‌گیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد می‌کند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است نبایستی به‌صورت آشکار در کشور انجام بگیرد». 🔽 @ArmaneRuhollah
۴) نقد یک نگاه و انگاره غلط مقام معظم رهبری در بخش دیگری از فرمایشات خود در نقد یک ذهنیت و اندیشه غلط فرمودند: «قبل از انقلاب، حتّی بعضی از بزرگان تصوّرشان این بود که این آزادیِ ارتباط زن و مرد در غرب، موجب میشود که چشم و دل مردها سیر بشود و دیگر تخلّفات جنسی انجام نگیرد؛ تخلّفاتی که گاه‌به‌گاه گوشه و کنار انجام میگرفت، وقتی چشم و دل مردها سیر شد، دیگر این تخلّفات انجام نمیگیرد؛‌ این ‌جوری فکر میکردند! حالا شما نگاه کنید ببینید که چشم و دل اینها سیر شده یا حرصشان صد برابر شده با این تعرّضهای جنسی‌ای که انجام میگیرد؟ دائم دارند میگویند. در محیط کار، در کوچه و بازار، در همه جا، حتّی در تشکیلات منظّم و آهنینی مثل ارتش ــ که زنها هم آنجا هستند ــ تعرّض انجام میگیرد! تعرّض غیر از فسق توافقی است». به این معنا که در صورت رهاسازی پوشش و غفلت از توسعه بی‌بندوباری در جامعه شاهد تبعات منفی آن در موضوعات آزارجنسی، مزاحمت‌های خیابانی، تجاوز جنسی، افزایش موالید نامشروع و فروپاشی نظام خانواده خواهیم بود؛ پس نمیشود به مساله حجاب اسلامی بی‌توجهی کرد. ۵) هر کسی مسئولیتی دارد طبق نظر رهبر انقلاب برخورد با ناامنی اخلاقی دارای سطوحی است که هر نهادی در مورد آن مسئولیتی دارد چنانکه ایشان سال ۱۳۷۰ در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی فرمودند: «ناامنی اخلاقی، یک مرحله کار فرهنگی دارد، یک مرحله کار مخفی دارد، یک مرحله ریشه‌یابی دارد. آن‌ها کار دستگاه‌های دیگر است؛ اما آنجایی که جلوی چشم قرار می‌گیرد و موجب عدم امنیت اخلاقی جامعه می‌شود، آنکه باید وارد میدان بشود، نیروی انتظامی است» (۲/۱۱/۱۳۷۰). ۶) منطق پذیرش افراد ضعیف‌الحجاب بیان شد که بحث رهبری در مورد پذیرش و جذب بانوان کم‌حجاب است و نه افراد هتاک و هنجارشکنی که عامداً به طور کامل کشف حجاب کرده‌اند. اما منطق دعوت رهبری برای پذیرش افراد ضعیف‌الحجاب چیست؟ نخست اینست که از نظر رهبر معظم انقلاب، ضعف حجاب [نه کشف حجاب] از سوی طیفی از بانوان که در سایر مسائل دینی مقید هستند، «موجب نمی‌شود که ما این [افراد] را از حوزه‌ی دین و انقلاب و مانند اینها خارج بکنیم و خارج بدانیم؛ چرا؟ البتّه همه‌ی ماها یک نقصهایی داریم، باید نقصها را برطرف کنیم؛ هر چه بتوانیم برطرف کنیم، بهتر است». البته تاکید معظم له بر اینست که همین نقص ظاهر هم بایستی برطرف است، نهادهای تبلیغی و فرهنگی به بهانه سیاست جذب حداکثری نسبت به رفع این نقیصه بی‌توجه نباشند. از سوی دیگر، زنان ضعیف‌الحجاب به این دلیل نباید ضددین و ضدانقلاب تلقی شوند که در مقابل مطالبات ضداسلامی معاندین ایستادگی کردند و نه تنها در فراخوان‌های کشف حجاب دشمنان با آنان همراهی نکردند بلکه با بی‌توجهی به جریان برانداز به آنها تودهنی زدند؛ چنانکه رهبری فرمودند: «در این قضایای اخیر، خب دیدید دیگر، علیه حجاب خیلی کار شد؛ چه کسی ایستادگی کرد در مقابل این تلاشها و فراخوان‌ها؟ خود زنها؛ زنها ایستادگی کردند. آنها امیدشان به همین زنهایی بود که شما به آنها میگویید بدحجاب؛ امیدشان به اینها بود. اینها امیدشان این بود که همینهایی که حجاب نیمه‌کاره دارند بکلّی کشف حجاب کنند، [ولی] نکردند؛ یعنی زدند تو دهن آن تبلیغ‌کننده و فراخوان‌فرستنده». 📍یک جمع‌بندی ساده؛ فرمایش اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف زنان به معنای عقب‌نشینی از اصول شرعی و مساله حجاب اسلامی نیست چنانکه ایشان صراحتا بر آن تاکید کردند. نگاه مقام معظم رهبری آنست که یک انگاره ذهنی غلط که از سوی دستگاه تبلیغاتی معاندین به افکار عمومی تزریق می‌گردد، اصلاح شود و آن اینکه برخلاف ادعای رسانه‌های برانداز، زنان ضعیف‌الحجاب مخالف اسلام و انقلاب نیستند بلکه دل در گرو فرهنگ دینی و جبهه انقلاب اسلامی دارند. این واقعیت در جریان اغتشاشات اخیر به خوبی عیان شد که زنان ضعیف‌الحجاب نه تنها در فراخوان‌های مضحک ضدانقلاب حاضر نشدند بلکه در اجتماعات میلیونی جبهه انقلاب اسلامی همچون سالروز مراسم ۱۳ آبان، تشییع پیکر شهدای گمنام و سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی حضور پیدا کردند. @ArmaneRuhollah
📍چرا گزاره "ریال ایران بی‌ارزش‌ترین پول دنیاست" غلط است؟👇 ❌صورت‌بندی شبهه؛ در فضای مجازی گفته می‌شود که ریال ایران به‌عنوان بی‌ارزش‌ترین پول جهان است. به زبان دیگر گفته می‌شود که ۱۸۰ پول ملی در دنیا بر اساس ارزش برابری خود با دلار آمریکا سنجیده شده‌اند که در آن ریال ایران به‌دلیل تعداد ارقام بیشتری که در برابر یک دلار آمریکا دارد به‌عنوان بی‌ارزش‌ترین پول ملی معرفی شده است. مثلا الان یک دلار امریکا حدود ۴۳۰۰۰۰ ریال ایران است. ۱- اولا این نوع رده‌بندی پول‌های ملی خودش بی‌ارزش‌ترین نوع رده‌بندی محسوب می‌شود که هیچ جایگاهی در تعیین و تعریف شرایط اقتصادی یک کشور و مقایسه وضعیت اقتصادی کشورها با هم ندارد. ۲- از دهه ۱۹۴۰ میلادی (از حدود ۸۰ سال قبل) به این سو کشورهای بسیاری در دنیا به‌دلیل مواجه شدن با تورم فزاینده و کاهش شدید ارزش واحد پول ملی خود اقدام به حذف صفر از این پول‌ها کرده‌اند، بررسی‌ها نشان می‌دهد در مجموع بیش از ۴۰۰ صفر از مقابل واحدهای پولی کشورها طی این مدت حذف شده است. ۳- سهم ایران از این ۴۰۰ صفر هیچ بوده است، در واقع ریال ایران با وجود اینکه قدمتی بسیار بیشتر از بسیاری پول‌های ملی دیگر دارد اما تاکنون هیچ صفری از ریال ایران حذف نشده است. مثلا پولی مثل دلار زیمبابوه که از سال ۱۹۸۰ راه‌اندازی شده یعنی ۵۱ سال از ریال ایران جوان‌تر است و ابرتورم‌های سنگین را تجربه کرده، حتی بین ۱۰ پول بی‌ارزش دنیا قرار نگرفته است. ۴- اما یک شاخص مهم برای مقایسه اوضاع اقتصادی ملت‌ها، میزان درآمد ملی سرانه آنها بر اساس شاخص قدرت خرید است. سازمان ملل در گزارش خود از سلسله گزارش‌های توسعه انسانی میزان درآمد سرانه ملی ۱۹۳ کشور جهان در سال ۲۰۲۱ و بر اساس شاخص قدرت خرید را اعلام کرده است. ۵-این گزارش درآمد سرانه ملی ایران را ۱۳۰۰۱ دلار محاسبه کرده است که با وجود اعمال سخت‌ترین تحریم‌ها علیه اقتصاد ایران این رقم بیشتر از درآمد سرانه ملی ۱۰۱ کشور جهان است؛ یعنی حداقل، می‌توان گفت اوضاع درآمدی ایرانی‌ها و قدرت خرید آنها به‌طور متوسط همچنان از ۱۰۱ ملت دنیا بیشتر است. ۶- دینار اردن در رده‌بندی پول‌های دنیا به‌عنوان چهارمین پول باارزش دنیا معرفی شده است. هر دینار اردن در برابر 0.71 دلار معامله می‌شود اما نمی‌توان گفت مردم اردن به‌لحاظ اوضاع اقتصادی در رتبه چهارم جهان قرار دارند، در واقع درآمد سرانه ملی اردن از ۱۱۰ کشور جهان از جمله ایران کمتر است. این کشور با درآمد سرانه ملی ۹۹۲۴ دلاری در رتبه ۱۱۱ جهان قرار گرفته است. در کشور ما هم حذف ۴ صفر از پول ملی تصویب شده اما هنوز اجرایی نشده است، یعنی همچنان هیچ صفری از پول ملی ایران حذف نشده است. @ArmaneRuhollah
تحلیلی بر تحریم اتحادیه اروپا علیه سپاه پاسداران 🚨دعوا بر سر چیست؟ 📍شاید به طور ساده چنین تصور شود که دنیای غرب صرفاً از توان نظامی و تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واهمه و نگرانی دارد و به همین خاطر تلاش می‌کند تا در چارچوب سیاست مهار، با تروریستی خواندن سپاه، مانعی بر سر حرکت‌های فعالانه آن ایجاد کند؛ اما با اندکی دقت می‌توان به لایه‌های دیگری از این ماجرا توجه کرد. لایه‌هایی که نشان میدهند سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی وارد یک هم‌آوردی راهبردی و تمدنی با دنیای غرب شده است که آنها را ناگزیر کرده که دست به چنین اقدامی بزنند. ۱- سپاه نماد کارآمدی نظام نظام سلطه به رهبری دولت آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره سعی داشته است تا جمهوری اسلامی ایران به را عنوان نماد ناکارآمدی، ضعف، فرسودگی و شکست معرفی نماید. در همین راستا، در جنگ رسانه غرب علیه انقلاب اسلامی موفقیت و کامیابی‌ها یا مورد توجه قرار نمی‌گیرند یا به سخره گرفته می‌شوند و در مقابل اشکالات و کاستی‌ها (که وجود برخی از آنها طبیعت جوامع انسانی است) بزرگنمایی می‌گردد. در این فضا وقتی یک نهاد مردم پایه با اتکا به ظرفیت‌های داخلی خود، چنین معادل‌های را به چالش بکشد، قطعا بر غربی‌ها سنگین خواهد بود. هنگامی که سپاه در فضای تحریم، و بدون پشتیبانی قدرت‌های نظامی جهان، توانست تا "هواپیمای بدون سرنشین فوق سنگین غزه، سامانه پدافند موشکی زمین به هوای کوتاه برد تمام ایرانی ۹ دی، سامانه راداری قدس، موشک بالستیک شهید حاج قاسم، موشک راهبردی هایپرسونیک و ماهواره نظامی نور یا واکسن نوترکیب نورا" را تولید کند. هر چند مقامات غربی و دیپلمات‌های آمریکایی در گام نخست منکر دستیابی سپاه به این سطح از دانش و فناوری‌های نظامی شدند و گاهی در فضای عمومی توان فنی سپاه را به استهزا گرفتند اما در فرماندهان نظامی و نشریات تخصصی آنها به توان پهپادی، موشکی و ماهوارهای ایران اعتراف کردند، آن را به عنوان یک تهدید جدی علیه برتری نظامی آمریکا معرفی کردند. اینکه چگونه سپاه پاسداران بر رژیم تحریم‌های غرب فائق آمده و مثلا موشک‌های راهبردی نقطه‌زن تولید کرده است، برای دستگاه‌های تبلیغاتی اروپایی نگران کننده است؛ چون عملاً گزاره "ایرانی نمیتواند" را به چالش می کشد و به یکی از نمادهای کارآمدی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. ۲-قدرت جریان سازی و بسیج کنندگی سپاه از سوی دیگر سپاه در طی دوران بالندگی و رشد خود توانسته است تا مردم و نخبگان جامعه را در بخش‌های مختلف با خود همراه کند. قدرت جریان سازی و بسیج کنندگی سپاه در تحولات مذهبی، ملی و مناسبتی گویای این واقعیت است. چنان‌که سپاه در قالب بسیج محلات، بسیج دانشجویی، بسیج طلاب، بسیج اساتید، بسیج اصناف، بسیج اقشار ارتباط خوبی با گروه‌های مختلف مردم گرفته است؛ ظرفیتی که در بحران‌هایی چون سیل، زلزله و کرونا توان و ظرفیت را نمایش داد. در حالی که غربی‌ها برای ایجاد شکاف بین مردم و نظام سرمایه‌گذاری فراوانی کرده اند، سپاه و بسیج چنین شکاف‌هایی را مرتفع می‌نمایند. ۳- افزایش سرمایه اجتماعی نظام سرمایه اجتماعی به معنای اعتماد، مشارکت، همیاری و محبت عمومی، در کنار سرمایه‌های انسانی و اقتصادی کشورها از اهمیت خاصی برخوردار است. اساساً فلسفه تاسیس بیش از ۱۶۰ شبکه فارسی زبان معاند، کاهش سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی و تشدید شکاف‌های قومی و مذهبی بوده است. انتشار پرحجم شایعات، اخبار دروغین یا اصطلاحاً فیک نیوزها، سیاه‌نمایی همگی برای آنست که این رسانه‌ها به مردم ایران بگویند، به دولت و نظام خود اعتماد نکنید، در امور مدنظر نظام مشارکت و همیاری نکنید. اما در عمل مردم به وعده‌های سپاه برای نابودی داعش باور داشتند تا جایی که بسیاری از جوانان مشتاقانه درخواست حضور در نبرد با داعش بودند و یا آنکه حضور نیروهای سپاه در بلایای طبیعی و اسکان مردم یک اعتماد عمیقی را بین مردم و نظام ایجاد کرده است تا جایی که در سخت‌ترین شرایط معیشتی و جنگ ترکیبی دشمن، باشکوه‌تر از همیشه، در مراسم ۱۳ آبان شرکت می‌کنند و به دعوت نظام برای بدرقه شهدا لبیک گفتند. 🔽 @ArmaneRuhollah
۴- ممانعت از براندازی سخت و نرم علاوه بر این سپاه پاسداران، طی ۴۳ سال گذشته، از همه ظرفیت خود برای خنثی‌سازی پروژه‌های سخت افزاری و نرم افزاری براندازی استفاده کرده است. در جریان جنگ تحمیلی سپاه پاسداران پرچمدار ایستادگی در مقابل ارتش بعث عراق و حامیان غربیش بود، مانع آن شد تا طرح تجزیه ایران توسط گروهک‌های جدایی طلب محقق شود، با شناسایی عناصر کودتاچی، طرح دشمن و نفوذیان را ناکام گذاشت. به تعبیری سپاه پاسداران باعث شد تا پروژه‌های چند میلیارد دلاری نظام سلطه برای نابودی ایران عقیم بماند و منابع غرب برای این مقصود در جوی آب ریخته شود. به همین سبب می‌توان گفت که واکنش غربی‌ها برای افزایش فشار بر این رکن نظامی کشور طبیعی به نظر می‌رسد چرا که اهداف غرب را در طرح براندازی نقش بر آب کرده است. ۵- الهام بخش ملت‌ها سپاه نه تنها در عرصه داخلی، الگویی برای کارآمدی و اقدامات خردمندانه و جهادی است، بلکه در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای نیز الهام بخش ملت‌ها و جنبش‌های آزادی بخش است. چرا که افراد و گروه‌های آزادی طلب مشاهده می‌کنند که مجموعه چون سپاه علی رغم تمام فشارهای دنیای غرب چگونه در مقابل ارکان نظام سلطه ایستادگی می‌کند، از آرمان‌های خود عقب نشینی نمی‌کند، به آمریکایی‌ها باج نمی‌دهد، در زبان و عمل با رژیم صهیونیستی مبارزه می‌کند، در عین حال دولت‌های همسو با خود در سوریه و یمن را حفظ می‌کند، جنبش‌های اسلامی همچون حزب الله لبنان را تقویت می کند که این حرکت پیشرونده برای ملت‌ها الهام بخش و امیدآفرین است. ۶- تغییر دهنده موازنه‌های بین‌المللی شاید یکی از دلایل این جیغ‌های ممتد و بنفش غرب در مواجهه با سپاه پاسداران اینست که به یک معنا سپاه در چارچوب قانون اساسی کشور و تدابیر فرماندهی کل قوا، در حال تغییر هندسه بین المللی است. هندسه‌ای که تا پیش از این به خواست آمریکایی‌ها شکل می‌گرفت اما اکنون چنین نیست. زمانی آمریکایی‌ها با محوریت طرح خاورمیانه جدید به دنبال تجزیه جمهوری اسلامی بودند اما در نتیجه حضور منطقه‌ای و پربسامد سپاه، نه تنها این طرح ابتر ماند بلکه فشارها منجر به شروع فرآیند خروج آمریکا از عراق و افغانستان شد. همکاری راهبردی ایران و روسیه در جنگ سوریه و تقاضای مسکو از تهران در جنگ اوکراین، حضور بین‌المللی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، گسترش تعاملات ایران در کشورهای آمریکای لاتین گویای همین واقعیت است. ۷- معنویت افزایی در کنار موارد فوق، فعالیت‌های سپاه در حوزه معنویت افزایی در بین قشر جوان، در قالب فعالیت بسیج، گروه‌های جهادی، فعالیتهای فرهنگی و توسعه فرهنگ جهاد و شهادت موجب نارضایتی غربی‌هاست. کشورهای اروپایی که طی سالهای گذشته مبالغ هنگفتی را برای جنگ فرهنگی در ایران هزینه کرده اند و انتظار دارند تا جامعه جوان کشور در مقابل دین، مذهب و انقلاب اسلامی قرار بگیرد، به یکبار مشاهده می‌کنند که حتی دختران ضعیف الحجاب در برنامه‌های مذهبی حضور پرشوری دارند، برای شهادت حاج قاسم اشک می‌ریزند و خود را مدافع جمهوری اسلامی معرفی می کنند. طبعا در این شرایط دشمن چاره‌ای جز آن ندارد که به ناچار خنجر را از رو بکشد، و از روی استیصال و دستپاچگی ابتدا سپاه را تروریستی بخواند و همزمان خود اذعان کند که چنین تصمیمی قابلیت اجرایی شدن هم ندارد! @ArmaneRuhollah
🚨تأملاتی درباره دوران رژیم پهلوی/۱ ۱- رژیم پهلوی در ایران با برگزاری کدام انتخابات سراسری یا رفراندوم پایه‌گذاری شد؟ ۲- چرا اصطبل‌بان سفارت انگلیس، پادشاه ایران شد؟ ۳- رضاخان و محمدرضا پهلوی با رأی چه کسی پادشاه ایران شدند؟ ۴- سطح تحصیلات رضاخان چقدر بود؟ ۵- چرا رضاخان به اشغال ایران توسط انگلیسی‌ها رضایت داد؟ ۶- چرا رضاخان بخش‌هایی از خاک ایران را به ترکیه، شوروی، افغانستان و عراق بخشید؟ ۷- چرا رضاخان به جزیره موریس رفت؟ ۸- چرا محمدرضا شاه حق گوش دادن به رادیو آلمان را نداشت؟ ۹- چرا رضاخان در هنگام فرار از ایران به انگلیسی‌ها التماس می‌کرد؟ ۱۰- چرا محمدرضا شاه برای استراحت به خارج کشور رفت و برنگشت؟ ۱۱- چرا پهلوی اول و دوم خارج از کشور مردند و در همانجا بخاک سپرده شدند؟ ۱۲- چرا بزرگترین تورم تاریخ ایران در دوران محمدرضا شاه اتفاق افتاد؟ ۱۳- چرا در زمان شاه سربازان ایرانی در کشور عمان کشته شدند؟ ۱۴- چرا وقتی مردم تهران آب لوله‌کشی نداشتند، شاه ایران هزینه فاضلاب کشی لندن را از جیب ملت ایران داد؟ ۱۵- چرا کشور ایران در دوران پهلوی، بدون تحریم، تورم ۱۱۰ درصدی را تجربه کرد؟ ۱۶- چرا رضاخان و محمدرضا شاه در بحران در کنار مردم ایران نماندند و کشور را رها کردند؟ ۱۷- چرا دکتر مصدق به راه‌‌آهن رضاشاه راه‌آهن جهنمی می‌گفت؟ ۱۸- چرا رضاخان پس از حمله متفقین به ایران از کشور فرار کرد؟ ۱۹- چرا رضاشاه بزرگترین زمین‌خوار تاریخ ایران است؟ ۲۰- چرا رضاخان تنها پادشاه هتل‌دار نامیده شد؟ ۲۱- چرا حدود نصف نقدینگی کشور در حساب شخصی رضاشاه بود؟ ۲۲- چرا نواحی وسیعی از ایران در شمال و غرب ایران شش دانگ به نام رضاخان ثبت شد؟ ۲۳- چطور رضاشاه سند شش دانگ ۴۴۰۰۰ روستا در ایران را به نام خودش زد؟ ۲۴- چرا رضاخان زمین‌های مردم را از چنگ‌شان در می‌آورد؟ ۲۵- چرا رضاخان هر روز تریاک می‌کشید؟ ۲۶- چرا رضاخان وحشی‌ترین افراد را منصوب می‌کرد؟ ۲۷- چرا رضاخان به شیوه قرون وسطایی از مردم مالیات می‌گرفت؟ ۲۸- چرا به مناسبت تولد رضاخان از مردم به زور پول می‌گرفتند؟ ۲۹- چرا رضاخان اداره املاک اختصاصی را تشکیل داد؟ ۳۰- چرا رضاخان با سیاست تحت‌قاپو کردن صنعت دام کشور را نابود کرد؟ ۳۱- چرا انگلیسی‌ها روی رضاخان سرمایه‌گذاری کردند؟ ۳۲- چرا رضاخان به کودتایی بودن حکومتش افتخار می‌کرد؟ ۳۳- چرا رضاخان اسناد تخلفات نفتی کمپانی انگلیس را سوزاند؟ ۳۴- چرا انگلیسی‌ها همیشه از خدمات رضاخان تقدیر می‌کنند؟ ۳۵- چرا رضاخان به ژنرال آیرونساید انگلیسی نشان درجه اول شیر و خورشید داد؟ @ArmaneRuhollah
تأملاتی درباره دوران رژیم پهلوی/ ۲ ۳۶- چرا رضاخان بخش‌هایی از خاک ایران را به روس بخشید؟ ۳۷- چرا پهلوی اول فیروزه و حسینقلی را به شوروی داد؟ ۳۸- چرا رضاخان به سگ‌ها هم رحم نمی‌کرد؟ ۳۹- چرا پهلوی اول زائران حرم امام رضا علیه السلام به خاک و خون کشید؟ ۴۰- چرا رضاخان مجروحان ماجرای گوهرشاد را زنده به گور کرد؟ ۴۱- چرا ماموران رضاخان فقرا را کشتند؟ ۴۲- چرا رضاخان کودکان و خردسالان عشایر را کشت؟ ۴۳- چرا رضاخان ملک‌الشعرای بهار را زندانی کرد؟ ۴۴- منظور از در علیم الدوله در دوره رضاخان چه بود؟ ۴۵- چرا رضاخان در اواخر سلطنتش در ایام محرم و عزاداری، کارناوال شادی راه می انداخت؟ ۴۶- چرا رضاخان ۲۴۰۰۰ ایرانی را به قتل رساند؟ ۴۷- جرا رضاخان با همسرانش مثل حیوانات خانگی برخورد می‌کرد؟ ۴۸- چرا سربازان رضاخان به زنان حامله هم رحم نمی‌کردند؟ ۴۹- چرا حقوق کارمندان مخالف کشف حجاب قطع شد؟ ۵۰- چرا رضاخان اقوام ایرانی را مجبور کرد که لباس‌های سنتی خود را نپوشند؟ ۵۱- آیا رضاخان و پسرش پادشاهان نیمچه ایرانی بودند؟ ۵۲- چرا رضاخان اجازه داد تا تدریس زبان فارسی در استان بحرین ممنوع شود؟ ۵۳- چرا رضاخان قبر مادرش را تخریب کرد؟ ۵۴- چرا رضاخان به زور نام خانوادگی میرزا محمودخان را عوض کرد؟ ۵۵- مادر محمدرضا شاه اهل کدام کشور بود؟ ۵۶- چرا شاه ایران با یک زن عرب مصری ازدواج کرد؟ ۵۵- چرا فرح پهلوی تابعیت مصری گرفت؟ ۵۶- چطور نمایندگان مجلس توسط رضاخان انتخاب می‌شدند؟ ۵۷- چرا ماموران رضاخان نامه‌های مردم را تفتیش و سانسور می‌کردند؟ ۵۸- چرا رضاخان مدیر روزنامه طوفان را کشت؟ ۵۹- چرا رضاخان شاهنامه‌خوانی را در عشایر ایرانی ممنوع کرد؟ ۶۰- چرا مردم در زمان رضاخان امنیت جانی و مالی نداشتند؟ ۶۱- چرا رضاخان زنان را به زور و اجبار ملزم به کشف حجاب کرد؟ ۶۲- چرا رضاخان به شهرت پیدا کرد؟ @ArmaneRuhollah
پیرامون مصوبه : ۱. ایده مسئله فروش و یا افزایش بهره‌وری اموال مازاد دولت حداقل یک دهه سابقه دارد و امری جدیدالوقوع نیست، لکن دولت‌ها و مجلس‌های گذشته این تکلیف قانونی را اجرا نکرده‌اند. مسیر متعارف مصوبه مجلس و اجرای دولت طی شده، اما با ترک فعل یک دهه‌ای مواجهیم. ۲. ترکیب هیئت عالی اموال دولت، ترکیبی از نمایندگان قوای سه گانه است و سطحی از نقش مجلس و قوه قضاییه را شاهدیم و نادیده گرفتن مطلق ساختارهای قانونی نقدی غیر منصفانه است. ۳. در تمامی ساختارهای سیاسی به اصطلاح مدرن، وجود اختیارات ویژه در شرایط اضطراری و انسداد سیاسی، مورد توجه بوده است. اختیارات ویژه پادشاه در انگلستان، هلند، اسپانیا، ژاپن، بلژیک و ... نمونه‌ای از این دست است. بحران بریکزیت در نهایت با ورود ملکه انگلیس و انحلال پارلمان حل شد. ۴. نظریه راه حل قانون اساسی است برای عبور از انسداد سیاسی و شرایط اضطراری. رویه اصلی رهبران انقلاب تثبیت فرآیندهای قانونی کشور بوده، لکن قانون اختیارات ویژه‌ای به ایشان برای عبور از بحران داده است. قطعا ایده ولایت فقیه منطقی‌تر از الگوی پادشاهی قرون وسطایی است! ۵. قطعا شرایط کشور در شرایط متعارف قرار ندارد، جنگ تحمیلی اقتصادی است. از جنگ تحمیلی امنیتی، سپس جنگ تحمیلی نظامی، سپس جنگ تحمیلی فرهنگی و حال جنگ تحمیلی اقتصادی. پس از یک دهه ترک فعل اقتصادی، کشور مجبور به اخذ تصمیم در شرایط اضطراری است. ۶. دغدغه‌ها در نقد مصوبه متفاوت است. برخی دلسوز و نگران از تضعیف نهادهای قانونی کشورند. اما به اصطلاح که حیات سیاسی خود را در چالش‌ها تعریف کرده‌اند، از سویی بهانه‌ای یافته‌اند در هجمه به اصل ولایت فقیه و از سویی دیگر نگران عبور دولت از بحرانند!
۷. اضطرار و تجربه منجر به بلوغ ساختارها و قواعد می‌شود. در جنگ دستور به تأسیس شورای عالی دفاع دادند که برخی نمایندگان مجلس معترض شدند! در اختلاف مجلس و شورای نگهبان دستور به ایجاد مجمع تشخیص دادند. در اصلاحات سال ۶۸، شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص به قانون اساسی اضافه شد ۸. مصوبه در صورت اجرای صحیح می‌تواند سرمایه ای چندین برابر جی دی پی (تولید ناخالص داخلی) نصیب دولت کند. سرمایه ای که نه فقط برای کسر بودجه که برای رشد اقتصادی موثر است. سال ۲۰۰۷ دولت آمریکا بخشی از کسر بودجه را این چنین تامین کرد. ۹. اجرای صحیح مصوبه می‌تواند زمینه ساز اجرای بخشی از اصل ۴۴ قانون اساسی، یعنی توسعه بخش خصوصی گردد. ۱۰. من هم نگرانم! الف. ایجاد نهادهای اضطراری و فراموشی اصلاحات مبنایی ب. ابهام ج. تجربه تلخ طرح‌هایی چون سازمان خصوصی‌سازی د. بهره‌گیری جناحی و سیاسی از این مصوبه [🔗 محمدی سیرت](https://twitter.com/mohammadisirat/status/1620723661664845824?s=19)
اطلاعات تاریخی‌تون در مورد شخصیت‌ها در چه حدیه؟! شخصیت اول؛ مادرش یک زن قفقازی‌تبار بود، که پس از الحاق قفقاز به روسیه بخاطر عهدنامه ترکمنچای به ایران آمده بود. این شخصیت تاریخی، دومین همسرش نیز فرزند یک مهاجر قفقازی بود. او با زور و تغییر قانون عروس غیرایرانی خود را نیز ایرانی الاصل معرفی کرد. در دوران او آموزش زبان فارسی در استان چهاردهم ایران ممنوع شد؛ ایلات و عشایر حق شاهنامه خوانی نداشتند؛ به دستور او استاد بزرگ ادبیات فارسی محمدتقی بهار معروف به ملک الشعرای بهار به زندان افتاد 1) مظفرالدین شاه 2) محمدرضا پهلوی 3) رضاشاه 4) احمدشاه قاجار شخصیت دوم؛ در یکی از کوچه‌های محله سنگلج تهران به نام کوچه قره قونی ها مستاجر بود؛ در جوانی از طریق زورگیری، قلدری، عیاشی، باج گیری و دزدی امرار معاش می کرد. سپس به عنوان مهتر و اصطبل‌بان درب سفارتخانه‌های خارجی در تهران اشتغال پیدا کرد. شاید همین شغل مقدمه ای شد تا بعدها پله‌های قدرت را به سرعت طی کند. او اشتهای سیری ناپذیری نسبت به زمین داشت تا جایی که 44 هزار آبادی را به زور از مردم گرفت و به نام خود ثبت کرد. 1) احمد شاه قاجار 2) مظفرالدین شاه 3) رضاشاه شخصیت سوم؛ به مناسبت روز تولدش مبالغ هنگفتی پول از مردم به زور گرفته می شد. او باعث جدایی فیروزه و حسینقلی شد (در واقع این مناطق مرزی ایران بود که توسط او به روسها بخشید شد). وی به واسطه خواب سبکی که داشت در هر منطقه ای که مستقر می شد سگ‌ها را می‌کشتند تا خوابش را آشفته نکند. او با همسرانش نیز همچون حیوانات خانگی برخورد می کرد. او برای محو گذشته خود حتی به قبر پدر و مادرش نیز رحم نکرد و آنها را ویران نمود. قتل زنان حامله و بیمار نیز بخشی از کارنامه سیاه اوست. 1) تیمسار فردوست 2) تیمسار اویسی 3) رضاشاه @ArmaneRuhollah
نامه سرگشاده به شهردار محترم تهران/ باسمه تعالی برادر ارجمند جناب آقای دکتر علیرضا زاکانی شهردار محترم شهر تهران سلام علیکم پس از گذشته یکسال و اندی از آغاز دوره مدیریت شما بر مجموعه بزرگ شهرداری تهران اکنون شاهد فعالیتهای موثرتان در حوزه مبارزه با آسیبهای اجتماعی (به ویژه ساماندهی معتادین متجاهر)، مبارزه با مفاسد اقتصادی در شهرداری، نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی، جلب مشارکت‌های محله‌محور و همکاری با دولت محترم برای تحقق وعده ساخت مسکن هستیم. پیگیری این اقدامات گسترده و مهم شدنی نبود مگر با یک مدیریت جهادی که دلسوزانه برای عملی شدن مطالبه رهبر معظم انقلاب در جهت خدمت به مردم گام بر می‌دارد. در عین حال حضرتعالی مطلعید که یکی از ارکان ماموریتی شما در مجموعه شهرداری تهران توجه به مقوله فرهنگ و ارزشهای اسلامی و دینی است. به تعبیر مقام معظم رهبری گستره «فرهنگ از ادبیّات و هنر تا سبک زندگی، فرهنگ عمومی، اخلاق و رفتار اجتماعی، شامل همه‌ی اینها است؛ ما در این زمینه‌ها تکلیف و مسئولیّت داریم» (3/6/1395). معظم‌له 23 دیماه 1392 خطاب به مسئولین وقت شهرداری تهران فرمودند: «کارها و اقدامات فرهنگی همچون شمشیر دو دَم است؛ اگر همراه با محتوای خوب باشد، بستر اصلاح جامعه خواهد بود، اما اگر با محتوای نامناسب باشد، بستر گسترش نابسامانی و کژی خواهد شد». علی‌رغم دغدغه مسئولین بخشهای فرهنگی شهرداری تهران، متاسفانه برخی ناهنجاری‌های فرهنگی در مجموعه‌های تحت نظر شهرداری به شکل افسارگسیخته‌ای تبدیل به یک رویه و روال عادی شده است. پیشنهاد می‌کنم سری به این مراکز فرهنگی بزنید، محتوای تولید شده و تمرکز فعالیتها بر روی مسائلی است که قشر سکولار را آزرده خاطر نکند (ساینس به معنای علم خنثی). در بهترین حالت مراکز فروش کتاب در کنار انبوهی کتب ضدفرهنگی، تعداد محدودی کتاب مناسب و همخوان با ارزشهای انقلاب اسلامی عرضه می‌کنند (عرصه فروش کتاب به ویژه برای نسل کودک و نوجوان، یکی از بخش‌های رها شده در مراکز فرهنگی تهران است). البته افسارگسیختگی فرهنگی فقط به ساخت و ترکیب ارائه خدمات و محتوای سکولاریستی نیست، بلکه فضای فرهنگی به دلیل بی‌توجهی مدیران فرهنگی شهرداری تهران به محیطی بشدت ضدارزشی تبدیل شده است. در واقع فضا به گونه‌ای است که قشر متدین جامعه را بسیار نگران کرده است و آنها را در مورد حضور در این مجموعه‌ها مردد نموده است. جو حاکم به این مجموعه به نوعی است که هنجارشکنان از این عرصه به عنوان بستر و فرصتی مناسب برای قبح‌شکنی استفاده می‌کنند (افرادی که شاید در سطح شهر جرات چنین رفتارهایی را نداشته باشند). کشف حجاب کامل و بی‌پروایی در برهنگی، مناسبات بشدت مشمئزکننده برخی دختران و پسران نمونه‌های از این دست موارد است. هنگامی که از مسئولین مربوطه برای مدیریت این فضا مطالبه‌گری می‌شود یا با بیان برخی بهانه‌ها مضحک از انجام تکالیف خود شانه خالی می‌کنند و یا اینکه ادله‌ای را مطرح می‌کنند که نشانه‌ی ترس و بزدلی آنهاست. اما به نظر می‌رسد که برخی از این ناهنجاری‌ها محصول نگرش اقتصادی به این مجموعه‌های فرهنگی است که برای جلب مشتری، از دست ندادن آن و سودآوری، چشم بر روی قبح‌شکنی‌ها می‌بندد. برخی دیگر از ناهنجاری نتیجه ترس مسئولین فرهنگی شهرداری تهران است؛ بله آنها از مدیریت ناهنجاری‌ها هراسان و ترسانند که نکند سر و صدایی شود. نکته قابل تأمل اینکه برخی به عنوان یک مدیر فرهنگی جمهوری اسلامی جرأت دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی را ندارند و ترجیح می‌دهد فقط در موضوعات خنثی فعالیت کنند. حتی در مواردی که یک حرکت فرهنگی-تبلیغی کوچک برای ترویج ارزشهای انقلابی، به ذائقه مخاطبین ضدمذهبی این مراکز فرهنگی خوش نیامده است، بسرعت از سوی مدیران شهرداری محدود و یا تعطیل می شود. مهمترین صدمه این روند ضدارزشی، به سلول اصلی جامعه یک خانواده وارد خواهد شد که قطعا بخشی از مسئولیت آن با مدیران فرهنگی شهرداری است. لطفا از مدیران فرهیخته، فاضل و شجاع در حوزه فرهنگ تهران استفاده کنید تا علاوه بر فرهنگ‌سازی از فرهنگ‌سوزی جلوگیری کنند؛ اقدام فرهنگی ابعاد سلبی و ایجابی را توامان می‌خواهد. گرچه تبلیغ حجاب در جامعه لازم و ضروری است اما نمی‌توان در قبال اقلیت هنجارشکن که عامدانه سعی در قبح‌شکنی و دهن‌کجی به ارزشهای اسلامی دارد صرفا به سیاست پخش گل و شیرینی بسنده نمود (که قطعا آن هم لازم است). در کنار روش‌های تبیینی، برخورد درست و همراه با تدبیر حراست، می‌تواند مانع تخریب فضای فرهنگی شود. بی‌تفاوتی و تغافل مدیران فرهنگی نسبت به این فضای ضدارزشی موجب خواهد شد تا متدینین با این مراکز قهر کنند و هنجارشکنان خطوط قرمز بیشتر را بشکنند که این به معنای افزایش تنشهای اجتماعی است. والسلام علی من اتبع الهدی رونوشت به سايرين مسئولین فرهنگی کشور @ArmaneRuhollah
🚨جهاد تبیین را دستگاه‌های انتظامی و دولتی جدی‌تر بگیرید! شاید برای چندمین مرتبه تصاویری در سطح گسترده منتشر می‌شود که ضابط قضایی در فراجا یا یک مسئول فرهنگی دولتی به صراحت اعلام می‌کند که《هیچ قانونی درباره حجاب شرعی نداریم و کسی حق ندارد دیگران را امر به پوشش اسلامی نماید!》 هر چند در بخش‌هایی از جامعه امروز به ویژه نسل جوان نیز ممکن است چنین انگاره‌ی غلطی وجود داشته باشد که چیزی به اسم قانون حجاب و عفاف نداریم اما رسوب و ته‌نشین شدن این باور نادرست در ذهن برخی از نیروهای انتظامی و مقامات دولتی (حتی در سطح وزیر) محل تأمل و جای نگرانی است. چرا برخی مسئولین فرهنگی و یا امنیتی نسبت به واجب شرعی بی‌اطلاع یا بی‌تفاوت هستند؟ البته این سخن بدین معنا نیست که همه مسئولین و متولیان امر نسبت به ضرورت دینی ناآگاه و بی‌توجه‌اند اما همین اقلیت انگشت‌شمار در سیاست‌گذاری یا اجرای قانون موثرند و اهمال‌کاری آنان تبعات اجتماعی مهمی در پی خواهد داشت. اجازه دهید به صورت موجز چرایی وجوب حجاب را مرور کنیم: ۱- وجوب حجاب یک دستور قرآنی است: یکی از این آیات، آیه ۵۹ سوره احزاب است:"ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است". اين آيه قرآن كه فرمان حجاب مى‌دهد، با تهديد مطرح نشده بلكه را تبیين مى‌كند. همچنین در آیه ۳۱ سوره نور نیز وجوب حجاب آمده است. ۲- روایات نیز ضرورت رعایت حجاب را نشان می‌دهد؛ مثلا فضیل بن سیار از امام صادق(علیه السلام) روایت می کند که: "از امام صادق پرسیدم آیا ساق دست های زنان از زینت است؟ زینتی که خدا فرموده است: «باید زنها آنها را آشکار نکنند»؟ آن حضرت فرمود: آری [ساق دست زن باید پوشیده باشد] و نیز آنچه روسری آن را می پوشاند [مثل گردن] و بالاتر از جای دستبند [مثل ساق و آرنج و بازو] نیز از زینت محسوب می شود[که باید پوشیده شود]" (الکافی، ج۵: ۵۲۱). ۳- همه فرق اسلامی در مورد وجوب حجاب اتفاق نظر دارند؛ مساله پوشش زنان در میان مذاهب اسلامی اعم از شیعه و مذاهب اهل سنت مورد تاکید قرار گرفته است. حتی با چشم پوشی از آیات و روایات دال بر اهمیت حجاب، اهمیت این موضوع را می توان از سیره مستمر و مرتکز عقلی مسلمانان نیز فهمید. در طول تاریخ اسلام، زن مسلمان همیشه محجبه بوده است و حتی در زمانه ما نیز اکثریت زنان مسلمان نیز محجبه اند.  ۴- نظر همه فقهای امامیه مبنی بر وجوب حجاب است؛ لذا از نظر مرحوم حضرت امام خمینی حکم لزوم حجاب و ستر زن به دلیل مستند بودن به نصوص صریح، محسوب شده و انکار فعلی یا قولی آن از اسباب می‌باشد. حضرت آیت الله خامنه­‌ای نیز ۱۴ دیماه ۱۴۰۱ به صراحت فرمودند: «حجاب یک ضرورت شریعتی است؛ شریعت است؛ است؛ یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد؛ این را همه باید بدانند. این که حالا خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست، لازم است، ضروری است، نه، جای خدشه و شبهه ندارد؛ یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود». ۵- جایگاه حجاب در قانون اساسی کشور؛ طبق اصل ۱۰ قانون اساسی، ‏ واحد بنیادی‏ جامعه‏ اسلامی‏ است‏، همه‏ قوانین‏ و مقررات‏ و برنامه‏ریزیهای‏ مربوط باید در جهت‏ پاسداری‏ از قداست‏ آن‏ باشد. طبق اصل هشتم، در جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ دعوت‏ به‏ خیر، امر به‏ معروف‏ و ‏_از_منکر وظیفه‏ ای‏ است‏ همگانی‏ و متقابل‏. طبق اصل سوم قانون اساسی، دولت‏ جمهوری اسلامی‏ ایران‏ موظف‏ به ‎‎‎‎‎ایجاد محیط مساعد برای‏ رشد فضایل اخلاق اساس‏ ایمان‏ و تقوی‏ و مبارزه‏ با کلیه‏ مظاهر فساد و تباهی است. ۶- در قانون مجازات اسلامی بی‌حجابی جرم انگاری شده است. طبق ماده ۶۳۸، زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از ۲/۰۰۰/۰۰۰ تا ۱۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد. حالا باید پرسید چرا متولیان فرهنگی و انتظامی نسبت به حیثیت شرعی حجاب به عنوان یک ضروری دین و امر قانونی اینقدر بی‌اطلاع یا متاسفانه بی‌توجه‌ هستند. به نظر می‌رسد که بخشی از این مسأله به عدم اهتمام دستگاه‌های فرهنگی و تبلیغاتی برای حرکت شتابان در مسیر بر می‌گردد. بیان همین نکات به ظاهر ساده اما مهم کمک می‌کند تا جامعه اسلامی ایران در مقوله فرهنگ‌سازی و مطالبه‌گری توسعه حجاب همدلانه‌تر رفتار نماید. @ArmaneRuhollah