eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا عادی‌سازی روابط دختر و پسر از سنین پایین کار درستیه؟ بشنوید پاسخ جالب دکتر حبشی رو درباره این موضوع 🆔 @asanezdevag
🌺 مقاله‌ای در یك كتاب به نام «روانشناسی مادران» به قلم یك بانوی فرانسوی ... درج شده بود. این خانم طبق مندرجات آن مقاله، دکترای روانشناسی دارد و خودش نیز مادر است و سه فرزند دارد. در قسمتهایی از این مقاله نیازمندیهای یك زن- در حالی كه باردار یا بچه دار است- به محبت و مهربانی شوهر به خوبی اشاره شده است. می‌گوید: وقتی كه زن نخستین ضربه‌های كوچولوی بچه‌اش را در شكم خویش احساس كرد شروع می‌كند به گوش دادن به همه‌ی صداهای اندام خود. حضور موجود دیگری در بدن زن چنان سعادت و خوشحالی به او می‌دهد كه كم كم میل به انزوا و تنهایی پیدا می‌كند و از دنیای خارج قطع ارتباط می‌كند، زیرا می‌خواهد با كوچولویی كه هنوز به دنیا نیامده است خلوت كند ... مردها در روزهای بارداری همسرانشان وظایف بسیار مهمی به عهده دارند و متأسفانه همیشه از انجام این وظایف شانه خالی می‌كنند. مادر آینده نیاز دارد كه حس كند شوهرش او را می‌فهمد، دوست دارد و پشتیبان اوست وگرنه وقتی دید كه شكمش بالا آمده است، زیبایی‌اش لطمه خورده، حالت استفراغ دارد و از زایمان می‌ترسد، همه‌ی این ناراحتی‌ها را به حساب شوهرش خواهد گذاشت ... مرد وظیفه دارد كه در ماه‌های بارداری بیشتر از پیش در كنار زنش باشد. خانواده به پدری مهربان نیاز دارد تا زن و بچه‌ها بتوانند از همه‌ی مشكلات و شادی‌ها و اندوه‌های خود با او حرف بزنند، حتی اگر حرف‌هایشان بی‌معنی یا خسته كننده باشد. زن باردار خیلی نیازمند آن است كه از بچه‌اش با او حرف بزنند. تمام غرور و افتخار یك زن مادر شدن اوست و وقتی احساس كند كه شوهرش نسبت به كودكی كه او بزودی به دنیا خواهد آورد بی‌اعتناست، این احساس غرور و افتخار جایش را به احساس حقارت و بیهودگی می‌دهد، از مادر بودن بیزار می‌شود و بارداری برایش معنی یك «احتضار» پیدا می‌كند. ثابت شده است كه چنین زنانی دردهای بارداری را خیلی به دشواری تحمل می‌كنند ... رابطه ی مادر و فرزند یك رابطه‌ی دو نفری نیست، بلكه یك رابطه‌ی سه نفری است: مادر- كودك- پدر، و پدر حتی اگر غایب باشد (زن را طلاق داده باشد) در زندگی درونی مادر، در تخیلات و تصورات او و نیز در احساس مادری نقش اساسی دارد ... ». اینها بود سخنان یك بانوی دانشمند كه هم روانشناس است و هم مادر. 📚 نظام حقوق زن در اسلام 🆔 @asanezdevag
⭕️ نامه‌ی عاشقانه‌ی امام خمینی(ره) به همسرش👆 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۸۹ #فرزندآوری #قسمت_چهارم توی دوران بارداریم، قرآن زیاد میخوندم، چند بار ۱۴ هزار صلوات
۴۸۹ اون شب خونه مامانم، فاطمه سادات بیقرار بود. یکی یکی همه میگرفتنش بغل و میگفتن امشب شده مثل بچگی های داداشش، فقط دوست داشت بغل باشه. آخر شب آمدیم خونه، من حس کردم خوب نمیتونه نفس بکشه، به همسرم گفتم ببریمش دکتر چون من از شب و بیمارستان خیلی میترسم، رفتیم سراغ خواهرم با هم رفتیم. اونجا فکر کردن کروناست و میخواستن تست بگیرن که من کلی باهاشون بحث کردم که از ما کسی کرونا نداره که دخترم داشته باشه، خواهرم من رو آروم کرد و به گوشه ای دورتر از کادر درمان برد که اونا راحت تر کارشون رو بکنن‌. یک آن بیمارستان شد برام قفس، همسرم خیلی حالش بد بود، رفته بود امامزاده دعا کنه. به خواهرم گفتم فاطمه سادات الان شیر نمیخواد؟ گفت نه سرم داره... نمی دونم چرا دل کنده بودم یهو... دلم میخواست از اونجا دور بشم، خواهرم گفت برید یه دور بزنید، بیاید. با همسرم آمدیم خونه، خیلی التماس کردم بذاره من خونه بمونم، نذاشت گفت تنهایی نمیتونم برم، وقتی رسیدم دم بیمارستان تو ماشین موندم، همسرم رفت و با خواهرم دیدم دارن میان. اما طبیعی نبودن هی میرفتن، دوباره برمیگشتن. یهو یه چیزیم شد، رفتم دیدم مثل ابر بهااار همسرم داره گریه میکنه از پا افتادم، گفتم چی شده؟ خواهرم گفت فاطمه سادات برمیگرده، سالم برمیگرده گفتم یعنی چی؟ گفت پرکشیده دخترت... فهمیدم چرا دل کندم از بیمارستان یهوو همون لحظه یه بار دختر عزیزم ایست قلبی کرده بوده واحیاش کرده بودن... از ۶ ماهگی قلبش بزرگ شده بوده و هیچ علامتی نداشته ... وقتی دکترش رو دیدم همون شب گفتم فقط بگین من مادر بدونم در حق بچم کوتاهی کردم یا نه؟ گفت اگر از روز اولم می دونستین ما نهایت تا ۲ سال نگهش می داشتیم با دارو بعد نمی موند... با اشک حرف میزدم رو زمین نبودم گفتم میخوام ببینمش اجازه داد. رفتم داخل (یاد کنید از حضرت رباب واگر اشکی ریختین به نیابت از من مادر نذر حضرت علی اصغر کنین.) پاهام سست بود فاطمه سادات من آرام و بیصدا مثل همیشه روی تخت خوابیده بود، موهای بوره خوشگلش که هنوز بهش گیر بود، روی تخت ریخته بود بغلش کردم، بدنش سردِ سرد بود. بهش گفتم عزیز دلم خداحافظ سلام مرا با حضرت زهرا برسون، سلام مرا به جدت امام حسین برسون، دوباره دعا کردم گفتم از خدا برام بخواه که خواهرت رو بهم بده ... دخترم رفت در عرض ۲ ساعت رفت همسرم تو خیابون بلند بلند گریه میکرد و اشک می ریخت و من بهت زده فقط به رباب فکر میکردم، به علی اصغر امام حسین ... توان نداشتم نه گریه کنم نه حرف بزنم... دخترم رفت و منو با تمام آرزوهایی که برایش داشتم تنها گذاشت... الان پسری که هر بچه ی شیرخواری رو می بینه میگه مامان کی خواهرم میاد؟ دلم تنگ شده براش و منِ مادر، غروب ها خونه برام میشه قفس و فقط و فقط روضه علی اصغر امام حسین آرومم میکنه. من این تجربه رو فقط برای این گفتم خدمت شما که دعام کنین، من تشنه ام، تشنه شیر دادن دوباره، تشنه در آغوش کشیدن دوباره، تشنه ام که یکی از اون پیراهن ها رو به تن دخترم ببینم. تمام اون لباس ها رو که با آه جانسوزِ من، دوستانم از جلوی چشمانم جمع کردن. گفتم که دعا کنین که خداوند دوباره به همین زودی به ما و همه کسانی که مشابه ما فرزند از دست دادند، فرزند سالم و صالح عطا کنه که بتونیم کنار بیایم، مخصوصا یه پدر که عاشق دخترش بود که به قول خودش اون رو بو میکرد و بعد سر کار میرفت... محتاج دعای خیره تک تک شما عزیزان هستیم. سلام بر لبان تشنه ات ای علی اصغر امام حسین، سلام بر آن آه جانسوزت و آن شیر مانده در سینه ات ای رباب... خدایا شکرت که مرا لایق داغی از جنس رباب کردی و همسرم رو لایق یکی از داغ های جدش امام ‌حسین علیه السلام. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 چرا بحث ازدواج باید ابتدا در بستر خانواده مطرح شود؟ 🔻 دکترحمید حبشی: به دو دلیل این موضوع اول باید با خانواده مطرح شود، 1-فرد واقعا نیت ازدواج دارد؟ 2- اگر خانواده قصد مخالفت دارد،قبل از انس گرفتن دونفر مشخص شود ♨️ دکترحمید حبشی توضیح میدهد 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥عادی کردن خیانت زن‌وشوهرها توسط این مثلا روانشناس😡 💥این خانم مثلا روانشناس توی اینستاگرام بیش از یک میلیون فالوور داره و به همین راحتی با مزخرفاتش داره خیانت رو عادی‌سازی میکنه 💥فضای مجازی که بی صاحب باشه همین میشه! 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خشم والدین از مسئولان مدرسه گلندیل کالیفرنیا و فعالان ال‌.جی‌‌بی.تی به دلیل برگزاری مراسم ترویج دهنده همجنس‌بازی برای کودکان می‌خوان به زور بچه‌ها رو همجنس‌باز کنند 😐 🆔 @asanezdevag
📌 غیرت در حفظ ناموس از وظایف جدی مردان، داشتن غیرت ناموسی است. غیرت از صفات ممتاز و نیک مردان است. در اهمیت غیرت، روایات فراوانی آمده است: رسول خدا (ص) فرمودند: «غیرت، از ایمان است.» 🔹 امام صادق (ع) فرمودند: «... خداوند غیور است و هر غیوری را دوست دارد.» 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۸۹ #فرزندآوری #آزمایش_الهی #قسمت_پایانی اون شب خونه مامانم، فاطمه سادات بیقرار بود. یکی
۴۹۰ سال ۸۰ بود من ده ساله و فرزند سوم خانواده بودم و یه خواهر و یک برادر دیگه هم داشتم. اون سالها تعداد بچه ها تا ۳ تا نرمال بود. و من با اینکه به کم جمعیت بودن خانواده ام افتخار میکردم، ولی قلبا آرزو داشتم که یک خواهر کوچیک تر داشته باشم. تا اینکه خاله ام بهمون گفت که مادرت بارداره. و ماه‌های آخرشه.😍😍 من خییییلی خوشحال شدم 😃 و رفتم تو اتاق تمام لباس هایی رو که مامانم برای نی نی جدیدمون خریده بود رو بغل کردم و کلی نازشون دادم تا خوابم برد. ولی متاسفانه به خاطر فرهنگ اشتباه اون سالها مامانم خیلی ناراحت بود از بارداریش و بعدها که بزرگ شدم متوجه شدم که تلاش کرده با خوردن غذاهای گرم و... اونو بندازه...😔 اونم فقط به خاطر حرف مردم در حالی که مادرم سنی نداشت 😑😬😔😒 ولی من روز شماری میکردم برای زایمان و دیدن خواهر یا برادر کوچولوم. و همش دوست داشتم دختر باشه☺️ خواهرم به دنیا اومد و کلی شادی به خونه ما آورد 😍😍 ما همگی خییییلی دوستش داشتیم. من و خواهر بزرگم خیلی در نگه داشتن خواهر کوچیکم به مادرم کمک میکردیم. و ما ۶ نفر تو یه خونه تک خواب زندگی میکردیم. و اون موقع خیلی هم عادی بود. کم کم بزرگ شدیم و من و خواهر بزرگم ازدواج کردیم و هر سال بیشتر به این نتیجه رسیدیم که خداروشکر ما همدیگه رو داریم و بارها به خواهر کوچک ترم میگم که خداروشکر که خدا تورو به ما داده😍. کلی با هم خوش میگذرونیم. به هم کمک میکنیم. توی همسرداری و تربیت فرزند و مشکلات زندگی کلی به هم مشورت و راهنمایی میدیم‌. و من همش فکر میکنم که اگه حتی به جای دو تا خواهر یدونه خواهر داشتم چقدر تنها میشدم. الان خواهر کوچیک ترم از ما خیلی عاقل تر و زرنگ تر و داناتره. و تو خیلی از مشکلات راهنمایی های خوبی به ما میده ☺️ الان هم دانشجوی پزشکی هست و باعث افتخار خانواده ما شده. منم الان یه دختر دارم و دوست دارم خدا دو تا دختر دیگه هم بهم بده و یک پسر تا دخترم هم تنها نباشه و کلی بهش خوش بگذره 😃 من اعتقاد دارم فرزندانی که ناخواسته هستند، در واقع خدا خواسته هستند. و کسی رو که خداوند خواستار وجودش باشه حتما حکمتی داره از بودنش. و بارها دیدم که بچه های خدا خواسته موفق تر و باهوش تر و سر به راه تر میشوند.😉 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎞 سناریوی زن‌هرزگی‌آزادی از کجا شروع شد؟ 📍 ارتباط بین چهارشنبه‌های سفید مسیح علینژاد و کمپین‌های ضدخانواده سلبریتی‌ها چه بود؟ 📍خانواده ایرانی چطور هدف پروژه دستکاری اجتماعی قرار گرفت؟ 🆔 @asanezdevag
۳۰ ✴️شیوه ی شِکوِه؛ بعد از اعتراض؛ به همسرتان فرصتِ دفاع بدهید. ❌و به دفاعیه اش منصفانه نگاه کنید. 👈اگر حق با او بود، بپذیرید؛ و معذرت خواهی را فراموش نکنید. 🆔 @asanezdevag
اعتقادی که هست، اعتمادی که نیست! 🆔 @asanezdevag
🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🌸 ✅زمان های مستحب و مکروه برای بسته شدن نطفه یکی از سوالاتی که خیلی مهم است و آن را از ما می پرسند، این است که چه زمانی برای بسته شدن نطفه مناسب است؟ 🔹1. یکی از آن زمان ها شب اوّل ماه رمضان است. 🔹2. دوّمین زمان، شب جمعه و بعد از نماز عشاء است؛ در روایات داریم که اگر نطفه ی فرزند در این زمان تشکیل شود، امید آن می رود که فرزند هم خَلقاً و هم خُلقاً شبیه والدین خود باشد؛ یعنی فرزند هم از لحاظ شباهت ظاهری و هم از لحاظ خصوصیّت های رفتاری، به والدین خود شبیه می شود. 🔹3. سوّمین شب، شب پنج شنبه است؛ در روایت داریم که اگر نطفه در آن زمان بسته شود، فرزند، عالمی از علماء یا حاکمی از حکماء دین خواهد بود. 🔹4. چهارمین زمان، شب سه شنبه است. در روایات داریم که اگر در این شب نطفه بسته شود، فرزندانی به دنیا می آیند که دل آنها رحیم و جوان مرد است و دروغ نمی گویند و غیبت نمی کنند و تهمت نمی زنند. 🔹5. پنجمین زمان، شب دوشنبه است. در روایت داریم که اگر نطفه ی بچّه در این شب بسته شود، امید آن می رود که او حافظ کتاب خدا باشد و از هر چیزی که خدا برای او قرار داده است، راضی شود. 🔹6. زمان ششم، روز جمعه است؛ البته منظور از روز جمعه بعد از نماز عصر یا زمانی که از لحاظ شرعی به آن عصر خطاب می کنند، می باشد. در روایت داریم که اگر نطفه ی بچّه در این زمان بسته شود، از افراد دانا خواهد بود. 🔹7. هفتمین زمان، شب جمعه است. اگر نطفه ی بچّه در این شب بسته شود، فرزند سخنور می شود و خوب می تواند سخن بگوید؛ اگر بر روی این بچّه ها کار شود، خطیبان خوبی خواهند بود. 🔹8. هشتمین زمان، روز پنج شنبه است. اگر بسته شدن نطفه در روز پنج شنبه اتفاق بیفتد، این فرزندان شیطان ستیز می شوند؛ یعنی می توانند در مقابل شیطان مقاومت کنند. ✅زمان های مکروه برای بسته شدن نطفه از لحاظ دینی بعضی از زمان ها برای بسته شدن نطفه مکروه است؛ من جمله: 🔹1. میان طلوع فجر و طلوع خورشید است که ما از آن به بین الطلوعین یاد می کنیم. 🔹 2. بعد از غروب آفتاب تا رفتن سرخی خورشید به طرف مغرب است؛ یعنی در زمانی که می گویند: خوب است، نماز مغرب در آن زمان خوانده بشود. 🔹 3. شب خسوف است. 🔹 4. شب و روز کسوف است. 🔹 5. شب و روزی که در آن بادهای سیاه، سرخ یا زرد می وزد. در بعضی از نقاط کشور این امر وجود دارد؛ مثلاً وقتی طوفان شن در آنجا می آید گویا همه جا زرد می شود. 🔹6. هنگام زلزله است. تمام این موارد از کتاب وسائل شیعه باب نکاح موجود است. منبع: سایت نور دیده 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۹۰ #فرزندآوری #نعمت_خواهروبرادر سال ۸۰ بود من ده ساله و فرزند سوم خانواده بودم و یه خو
۴۹۱ بنده اهل تهرانم متولد سال ۶۵ تحصیلاتم کاردانی مربی پیش دبستان هست. کار هنری، آرایشگری رو تو مجردی یاد گرفتم ازش تو زندگی خودم خیلی استفاده کردم و گاهی ازش در آمد داشتم و خیلی بهش علاقه دارم. بعد از فرزند اولم دیپلم خیاطی گرفتم و باز تو زندگی خیلی برام کاربرد داشته و خیلی جاها کمک خرج زندگی بوده در حد دوخت و دوز برای خودم و دخترام تازه یک سالی هست که دوره ی تکمیلی رفتم تا بتونم حرفه ای تر بدوزم. هدفم کسب در آمد نبوده فقط تنوع روحی و گرفتن آرامش از کاری که بهش علاقه دارم. ۱۵ ساله ازدواج کردم و حاصل ازدواجم ۴ دختر و یک پسر هست. فرزند اولم ۱۳ ساله دومی ۸ ساله سومی ۵ ساله چهارمی ۳ ساله پنجمی پسری چند روزه برای رفع تصور غلط بیان میکنم فرزند آوری من و همسرم فقط با هدف جلب رضای خدا و شاد کردن دل پیامبر و اطاعت از امر رهبری و نجات کشور در حد وسعمون از بحران پیری جمعیت و عدم قضاوت منفی آیندگان( از اینکه زمانی بانوان سرزمینمون میتونستن کاری کنن که کشور پیر نشه ولی نکردن ) زایمان ها تا الان طبیعی بوده و همیشه در لحظات درد تند تند به خودم میگم میگذره میگذره همون طور که بر مادر و مادر بزرگم گذشت و لحظه های شیرینشم میرسه. با اولین شیر دادن مادر به چنان آرامشی میرسه که غیر قابل توصیف هست. در آمدمون یه حقوق کارمندی که به لطف خدا برکتش زیاده و من هم بسیار تلاش میکنم مقتصدانه خرج کنم مثلا لباس های بچه ها حتما بعد از کوچیک شدن نگه داشته میشه تا برای بعدی استفاده بشه یا به بچه ها یاد دادم از وسایلتون درست استفاده کنید چون حتما خواهر دیگه تونم بعدا میخواد از این استفاده کنه از نظر تغذیه و آمادگی برای بارداری بعدی تو خونه با کمال خود خواهی چیزهای خوب رو بیشتر خودم میخورم😅 چون من باید بتونم به بقیه سرویس دهی بکنم مثلا اگه شیر موز درست کنم من دو لیوان میخورم (البته نمیذارم بچه ها خیلی متوجه بشن تا حساس نشن ) 😜 بیشتر درآمد صرف خورد و خوراک میشه البته با دقت در موقع خرید جنس با کیفیت ارزون میخرم میگردم مغازه های ارزون فروش رو پیدا میکنم و فقط از اونها خرید میکنم. حتما از گوشت شتر مرغ استفاده میکنم، سرشار از آهن هست و جلوی فقر آهن رو میگیره و کم خونی رو جبران میکنه، چیزی که خانم ها ازش خیلی شاکی هستن و جگر شتر مرغ تاثیرش از گوشتش بیشتره وحتما تو سبد غذایی خانواده قرار میدم. الان با عشق خانه دار و فرزند پرورم و از این موقعیتم بسیار راضیم و خشنود، قبل از فرزند داشتن مربی پیش دبستان بودم و از کنار بچه های پاک و معصوم بسیار لذت میبردم. از نظر تربیتی بسیار قاطعم و بچه ها میدونن اگه بگم نه دیگه کوتاه نمیام ولی توی خودم یه انعطافی دارم مثلا به خاطر بی احترامی یکیشون جریمه شده (معمولا محرومیت از دیدن تلویزیون یا خوردن یه خوراکی که دوست داشته ) چند لحظه بعد میبینم رفته یه کار خوبی کرده مثلا نمازش رو اول وقت خوند یا با خواهرش داره بازی میکنه میگم بیا بخشیدمت به خاطر این کار خوبت، گاهی خیلی ناراحت بشم از دستشون با هاشون یه چند ساعتی صحبت نمیکنم بعد میان معذرت خواهی میکنن منم با کلی ناز کردن میبخشمشون. قبل تولد فرزند جدید حتما جای خوابشون رو از خودم جدا میکنم از کودکی با بازی و مسابقه یادشون میدم کارشون رو خودشون باید انجام بدن تو خونه ی ما قانونه هر کی در کارها مشارکت نکنه به خواستش توجه نمیشه چون به قوانین خونه توجه نشده. میدونن فقط وظیفه ی مامان خدمات دهی نیست، کارهای خونه بین بزرگتر ها تقسیم شده (از قبیل ظرف شستن، لباس پهن کردن لباس، جمع کردن ، مرتبی آشپز خانه، سفره پهن کردن وجمع کردن) ولی انعطاف توش هست، شاید مریض باشن سر حال نباشن یا انجام نمیدن یا جا به جا میکنن و از خواهرای کوچکتر تو کارها کمک میگیرن منبع تربیتیم: من از سخنرانی های آقا مجتبی تهرانی در خصوص تربیت خیلی بهره بردم و کلا اهل رفتن به مجالس مذهبی با محوریت سخنرانی علمای خوب و مذهبی و معتقد هستم تو تهران مثل آقای جاودان و آقای میر هاشم که خیلی توصیه های خوبی برای خود سازی و فرزند پروری دارن . التماس دعا 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥خانم : هر وقت مهمون داریم، با همسرم دعوامون میشه! عین پادشاها، دست به سیاه و سفید نمیزنه✘ 💥آقا : وقتی به یه مشکل می‌خورم، همسرم انگار نه انگار! فقط تأمین نیازهای خودش براش مهمه✘ 💥 هشدار ... شما به محدوده‌ی خطر وارد شده‌اید. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰پدر و مادر ها عامل جدایی فرزندان از خانواده؟! چرا آمار ازدواج کاهشی شده؟ 🔻سختگیری والدین بر جوانان چه تاثیری در ازدواج آنها گذاشته است؟ ♨️دکترحمید حبشی توضیح میدهد 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکسال بعد از جنبش زنان، چه میشود؟ 💢 شعر "برای" کپی از کار در آمد. نسخه اصلی را ببینید 🔷 برشی از سخنرانی 🆔 @asanezdevag
✅ ما بسیار خوشبختیم... دختر امام: هر بار که خانم برای آقا لباسی می‌دوختند و می‌گفتند برخی از جاهای آن مشکلی دارد، آقا در پاسخ می‌گفتند: «خیلی هم عالی است. بارک الله بر شما، شما خیلی خوب کار خیاطی را انجام می‌دهید و بسیار خبره هستید». هیچگاه به یاد ندارم که آقا از چیزی ایرادی گرفت باشند. آقا حتی از غذای خانم، یک بار هم ایراد نگرفتند و معتقد بودند خانم غذا را بسیار خوشمزه درست می‌کند. ... با آنکه خانم در خانواده‌ای اعیانی رشد یافته بودند؛ سختی‌های زندگی طلبگی را با مدیریت خاصه‌ی خود سپری می‌کردند و هر بار که به تهران می‌آمدند و می‌دیدند نسبت به اطرافیان امکانات مالی ضعیف‌تری دارند، بلافاصله به ما بچه‌ها گوشزد می‌کردند: «خدا را شکر که آقا بسیار خوش‌اخلاق هستند و با محبت با ما برخورد می‌کنند. ما بسیار خوشبختیم» 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۹۱ #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #مدیریت_اقتصادی #تربیت_فرزند بنده اهل تهرانم متولد سال ۶۵
۴۹۲ سال ۹۲، ترم اول دانشگاه بودم که همسرم برای خواستگاری اومدن، ایشان دانشجوی ارشد بود و کار نداشتند و تنها ترجمه میکردند و مبلغ ناچیزی بابت ترجمه ها دریافت می‌کردند، خانه و ماشین هم نداشتند و در واقع از نظر اقتصادی صفر بودند. اینطوری که من در خانواده تربیت شده بودم، میدونستم اگه بخوام جوان مومن و از در خانه رد کنم عاقبت خوشی نداره پس ملاک اصلی من در انتخاب ایمان و ولایت بود. من در دوره مجردی موقعی که دبیرستان میرفتم صوت های برنامه گلبرگ استاد دهنوی رو با دقت گوش میدادم و سی دی کامل این فیلم ها رو داشتم و تقریبا تمام سوالات جلسه خواستگاری رو از روی همین صحبت ها برداشتم و خب ملاک های خودم هم همین بود الحمدالله یه جوان خوب و مومن با تمام معیارهایی که میخواستم قسمتم شد. موقع امتحان های دانشگاه بود که عقد کردیم و من فردای عقدم، امتحان داشتم یعنی هیچ جوره درس خوندنم مانع از ازدواج ام نشد. با هدیه هایی که سر عقدمون جمع شد پول پیش اجاره خونه دادیم و یه واحد اجاره کردیم و بعد از ۸ ماه عقد به اصرار خودمون رفتیم سر خونه زندگی البته پدر و مادر من موافق بودند ولی خب پدرشوهرم میگفتن ۳-۴سال صبر کنیم تا همسرم کار پیدا کنه و خانه ای که داشتند و برادر شوهرم تازه ازدواج کرده بود اونجا بود خالی شه، اما ما می‌گفتیم دیره و خودمون در اجاره کردن خانه پیش قدم شدیم حتی پدرم در تهیه شام عروسی و بقیه مایحتاج کمک کردن تا پدرشوهرم راضی به گرفتن عروسی شد با هزار سختی بالاخره یه عروسی بسیار ساده ای گرفته شد ولی خب به همه خوش گذشت. من و همسرم دوست داشتیم فرزند زیاد داشته باشیم و امر رهبری در زندگیمون جاری باشه به خاطر همین دو ماه از عروسیمون گذشت اقدام به بارداری کردیم و سه ماه بعد خدا به ما فرزندی هدیه داد. همسر من کار ثابتی نداشت و دانشجو هم بود و شرایط سخت بود خدا بهمون لطف کرد و موقعی که من باردار بودم، ماشین خریدیم و همسرم با ماشین کار میکردند و هربار هم که احساس می‌کردیم داریم در زندگی کم میاریم از نظر مالی خداوند گشایشی می‌فرستاد و دستمون هیچ وقت خالی نمیشد من رزاقیت خداوند و در زندگیمون خیلی دیدم. دخترم به دنیا اومد یه دختر فوق العاده پر روزی، وقتی دخترم دوسالش شد تصمیم گرفتیم که اقدام به فرزندآوری کنیم ولی متاسفانه یک سال طول کشید تا باردار شم و از راه درمان های سنتی و اسلامی خداوند فرزندی به ما عنایت کرد اما خب در ۶ هفته به طور ناخواسته و اجتناب ناپذیر سقط شد و دوباره اقدام به فرزندآوری کردیم اما این سری هم خیلی طول کشید و تصمیم گرفتیم به دکتر متخصص ارولوژی مراجعه کنیم چون خط اول درمان ناباروری اول تشخیص بیماری مردان است و بعد بیماری زنان، از اینترنت دکتر خوب و مومنی پیدا کردم اسم ایشان دکتر خیام فر بود واقعا امید و توکل بهمون داد و پایه درمانی شش ماهه گذاشت الحمدالله بعد از ۴ماه درمان جواب داد و خداوند مجددا به ما فرزندی داد البته دعاهای دخترم بی تاثیر نبود و ایشان خیلی از خداوند خواهر و برادر خواستند. دوران بارداری داشت طی میشد که یکباره علائمی مثل بارداری اولم بر من پدیدار شد در بارداری اول خارش های شدیدی گرفتم که با دادن آزمایشات کبدی مجبور شدم در ۳۹ هفته ختم بارداری بدم ولی این سری این علائم خیلی زودتر به سراغم اومد در هفته ۳۱ و تا مراحل آزمایشها طی بشه دو هفته زمان برد و در ۳۳هفته ختم بارداری داده شد. 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا