eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
998 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 کودک ونوجوان آینه درون ماست اگر مضطرب است، بیانگر احساس نا امنی درونی ماست اگر بی برنامه و نامنظم است، نشان دهنده جنبه ای از زندگی ماست که برای آن هیچ برنامه ای نداریم. اگر از او ناراضی هستیم، نشان دهنده احساس عمیق بی ارزشی و عدم رضایت است که نسبت به خود داریم. ما فقط نقص ها و توانمندیهای خود را به فرزندانمان انتقال خواهیم داد، و نه چیزی فراتر. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۴۲ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند تمامی قوانین زندگی در خانواده من، طب
۱۴۳ من سال ۸۵ ازدواج کردم و خیلی زود و تقریبا ناخواسته سال ۸۶ پسرم بدنیا اومد. بخاطر یک سری مشکلات و عدم تفاهمات اول زندگی که داشتیم یک عده میگفتن اشتباه کردی بچه دار شدی!! دیگه بچه نیار... منم تحت تاثیر همین حرفها دیگه تمایلی به‌ بچه دار شدن مجدد نداشتم و میگفتم هر گلی بخواد به سرمون بزنه همین بچه میزنه و همه امکاناتو براش فراهم کردیم.. البته قدم پسرم خیر بود برامون، هنوز ۶ ماهه بود که برای حج تمتع ثبت ‌نام کردیم.. دو ساله بود که به‌ زیارت حضرت زینب مشرف شدیم و ۳ ساله بود که برای حج عمره ثبت ‌نام کردیم و وقتی ۵ ساله بوده سه تایی رفتیم حج عمره... سالها میگذشت و نه من و نه همسرم تمایلی نداشتیم برا بچه دوم.. منم تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم بعد از ۸ سال وقفه بین مدرسه تا دانشگاه، مشغول به درس خوندن شدم.. تا اینکه خواهرم که دو سال ازم کوچیک تر بود، بچه دومشو بدنیا آورد... خواهر کوچیکمم بعد یه ماه بچه اولشو دنیا آورد و این یک تلنگر شد برای شوهرجان بنده که همه میگفتن باجناق بزرگه عقب موندین و شیرینی و عزیزی بچه های خواهرهام شد جرقه ای که ما هم بفکر بچه بیفتیم... اما انگار خدا میخواست جواب ناشکری هامونو بده، حالا که ما بچه می‌خواستیم خدا بهمون بچه نمی‌داد. تمااام آزمایشات و سونوگرافی ها رو که انجام دادم سالم بود و دکتر گفت شاید مشکل از شوهرته برای اونم آزمایش نوشت. اونم سالم بود اما خدا میخواست اشتباهمونو نشونمون بده. خلاصه با کلی نذرو نیاااااز و دارو و قرص بعد از یکسال وقتی که تقریبا باورمون شده بود که دیگه نمیشه بچه دار شیم خدا لطف کرد بهمون و دامنم سبز شد. اون موقع ترم ۷ دانشگاه بودم و خیلی برام سخت بود اما درسمم رها نکردم تا اینکه بعد از یک هفته از امتحانات پایان ترم ۸، دخترم دنیا اومد اما به اصرار خودم و کلی بهونه تراشی سزارینم کردن. چون بچه اول طبیعی و سخت بود و اون زمان نه کلاس آمادگی بود نه آگاهی بود. برخورد پرسنل بیمارستان خیلی زننده و بد بود و من استرس شدید داشتم که دومی حتما باید سزارین بشم. اما از شانس بدم بسیاااار اذیت شدم بیشتر از اولی.. اول که بی‌حسی زدن بی‌حس نشدم. بیهوشم کردن بچه دنیا اومد تازه بهوش اومدم، گفتن خونریزی کردی و سریع دوباره منتقل کردن اتاق عمل و مجدد بیهوشم کردن.. فشار خونم تا نزدیک 20 بالا رفت و بشدت تب و لرز داشتم خلاصه بهم فرآورده های خونی وصل کردن و بعد دو روز که در قسمت مراقبت‌های ویژه بودم مرخص شدم اما درد بخیه هاام خیلی زیاد بود گاهی اوقات از شدت درد ضعف میکردم و چشمام سیاهی میرفت. این درد تقریبا تا ۵۰ روز با من همراه بود.. و هیچ کارم رو نمتونستم خودم انجام بدم. خلاصه سال ۹۵ دخترم اومدو زندگیمون شیرین شد. شوهرم محبتش به من و بچه ها بیشتر شد. مسئولیت پذیر تر شد. وقتی دخترم یکسال و سه ماهش بود متوجه شدم دوباره باردارم... اولش که خیلی شوکه شدیم و گریه میکردم دودل بودم چون هنوز خیییلی بچم کوچیک بود و شیر میخورد اما باز میگفتم این بچه وااااقعا خداخواسته است. اینا همه یطرف زایمانمو چکار کنم😥 تصمیم گرفتم کلاسهای قبل از زایمان شرکت کنم تا بتونم دوباره مثه بچه اولم زایمان طبیعی داشته باشم چون حالا واقعا از سزارین ترسیده بودم... خدا خیر بده خانوم دکتر زهرا موهبتی که از همون اول منو دلگرم می‌کرد و میگفت میشه طبیعی باشه فقط باید خودت بخوای، خلاصه کلاسای آمادگی زایمان و نرمش ها رو انجام میدادم و یک ماما همراه هم گرفتم چون ریسک زایمانم بالا بود و فاصله دوتا بچه ۲ سال بود... اما به لطف خدا و اهل بیت تونستم زایمان طبیعی خوبی داشته باشم و خدا یک دختر خوشکل دیگه سال ۹۷ بهمون داد. درسته که خیلی اذیت شدم و هنوزم میشم اما دیدن بازی‌های خواهرانشون، قهرو دعواهاشون منو به وجد میاره و خستگی رو از تنم بیرون میکنه. الحمدالله زندگیمون با اومدن دوتا دخترام روح تازه ای گرفت. دخترا شدن سوگلی های باباشون و از سرو کولش بالا میرن. شوهرم اول زندگی اصلا توی خونه تاب و قرار نداشت اما الان دخترا باعث شدن باباشون دلش غش کنه واسه اینکه از سرکار زودتر بیاد خونه... الان که به گذشته نگاه میکنم خیلی حسرت میخورم برای ظلمی که بحق پسرم شد. برای تنهاییهاش و اینکه خیلی وابسته و متکی و شکننده شده و الان که ۱۳ سالشه و دنیاش با خواهراش فرق داره، نمیتونن همدیگرو درک کنن. این همه پرحرفی واسه این بود که شما اشتباه من نکنین. فاصله زیاد بین بچه ها خییلی بده. سزارین نسبت به طبیعی خییییلی بدتره من تجربه هر دوشو دارم. و اینکه زندگی با حضور بچه ها شیرین تر میشه... ان شاالله که خداوند به همه بچه سالم و صالح عطا کنه. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر خودتو میشناسی ؟ برای اینکه بتونیم توی ارتباطاتمون مخصوصا ازدواج که مهم ترینشه، موفق تر عمل کنیم، بهتره شناخت حداقلی از خودمون داشته باشیم. امروزه تست های شخصیت شناسی مختلفی روی کار اومدن که میتونیم نسبت به خودمون و شریک زندگیمون آگاهی پیدا کنیم. تست شخصیت نئو:عواملی که با انجام دادن این تست بهشون آگاهی پیدا می‌کنیم شامل هیجانات منفی درونیمون هست. شاید شناخت این هیجانات مارو نسبت به خودمون حساس کنه ولی به طور کلی باعث عملکرد بهتر توی زندگیمون میشه... مثله شیوه کنترل عصبانیت و... تست شخصیتmbti:یکی از تست های پر کاربرد امروزی، تست mbtiهست که 16 تیپ شخصیت رو بیان میکنه و باعث میشه هم نسبت به سطوح پنهان شخصیتمون اطلاعات کسب کنیم و هم با دونستن علایق و ویژگی های ذاتی طرف مقابلمون ک، بهتر باهاش ارتباط برقرار کنیم. شما تاحالا این تست هارو انجام دادین؟ ‌🆔 @asanezdevag
💢 ‏ The Last Of Us 2 بازی آخرالزمانی که شخصیت اصلی آن دختری ‎ و در پی انتقام قتل پارتنر خود می‌رود. ⭕️ در حالی که این بازی در کشورهای غرب آسیا ممنوع شده هم‌زمان با عرضه جهانی، در ایران بدون هیچ محدودیتی درحال فروشه. 📛 مسؤولان فرهنگی کلاشون رو بالاتر بذارن. ✍ Amirreza Gharghani 🆔 @asanezdevag
4_310226054725763650.mp3
4.1M
🎵 استاد شجاعی | 🔰 قسمت ۱۷ 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۴۳ #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین #معرفی_پزشک من سال ۸۵ ازدواج
۱۴۴ من ۲۱ ساله بودم که ازدواج کردم و همسرم ۲۴ ساله❤️ یک سال بعد از عروسیمون بخاطر امر امام خامنه ای عزیز، تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم. اما چون دانشجوی سال سوم دندانپزشکی بودم مادرم شدیدا مخالفت کردند و گفتند هیچ کمکی به من نمیکنن.😔 من تصمیم گرفتم تغییر رشته بدم که بتونم به زندگیم برسم و مادر بشم.👨‍👩‍👧‍👦 اما مادرم، منو تهدید کردند که: اگه تغییر رشته بدی، دیگه اسمت رو نمیارم و مادرت نیستم!! تا اینکه بعد از گذشت دوسال و سه ماه از عروسیمون، باردار شدم😍 اما وقتی به مادرم گفتم باردارم، ایشون اصلا خوشحال نشدن😒 و گفتن: تو گواهی نامه رانندگی تو نگرفتی، درستم مثل گواهینامه، رها میکنی! حالا ببین! اما شاید باور نکنید، من از ترمی که باردار شدم مرتب معدلم بالاتر رفت. توی بارداریم، امتحان جراحی عملی دو دادم و نمره اول کلاس شدم، خودمم باورم نمیشد😱 دخترم که یکساله شد، گواهینامه رانندگی هم گرفتم👍 متأسفانه مامانم همون‌طور که قول داده بود، قبول نکرد دخترمو نگه داره ولی هزینه مهدکودک بچه مو تقبل کردن، که از کمک مالی شون سپاسگزارم🌺 منم برای اینکه به مادرم ثابت کنم به درسم لطمه ای وارد نمیشه، از دانشکده مرخصی نگرفتم. بخاطر پیدا نکردن پرستار مطمئن و مذهبی، مجبور شدم از پنج ماهگی دختر نازم رو بذارم مهد کودک، هر روز صبح زود با غصه دختر ناز پنج ماهه مو میبوسیدم و میذاشتمش تو بغل مربی مهد😭 ترم آخر دخترم دو ساله بود و دیگه مهد رو قبول نمیکرد و از صبح تا ساعت سه عصر جیغ و داد و گریه... و مربی ها به سختی تحملش میکردن😨 منم در یک حرکت جهادی، وقتی آخرین بخش عملی مو به پایان رسوندم، دخترمو از مهد گرفتم و امتحانات ترم آخرمو با دخترم تو خونه خودمون خوندم، برا دخترم کتاب شعر میخوندم و بازی می‌کردیم 😅 بعدش بکوب درس میخوندم و جالبه که معدل اون ترم بالای هفده شد. خلاصه آخرین امتحانات رو دادم و تصمیم گرفتم پایان نامه مو ترم بعد دفاع کنم. بعد از امتحانات، یک کارگاه عملی داشتیم که آخرین روز دانشکده محسوب میشد. . بدون هیچ وقفه ای، همون روز که اومدم خونه، نماز طلب فرزند خوندیم و... بعد از گذشت مدتی، بالاخره نتیجه آزمایش بارداریم مثبت شد و ما بسیاااااار خوشحال❤️ اما از هفته ششم بارداری ویار و تهوع وحشتناک به سراغم اومد😢 من که برای بچه اولم هیچ مرخصی از دانشکده نگرفته بودم و یک ماه بعد زایمان اولم سرجلسه امتحان حاضر شده بودم، حالا از پس کارهای ساده زندگیم برنمیومدم😭 همسرم که اغلب دیر وقت به منزل میرسید به تمیز نبودن خونه و ظرف های نشسته اعتراض میکرد.🙊 دخترم دوست داشت باهاش بازی کنم.😢 مادرم تماس می‌گرفت و بابت عقب انداختن دفاع و سرکار نرفتن بهم اعتراض میکرد و کار به جر و بحث میکشید.😤 اطرافیانم مخصوصا خانواده شوهرم مستقیم و غیر مستقیم به جنسیت بچه و اسم گذاری و... حساسیت نشون میدادن😨 و من خسته و عصبی و داغون بودم😤😨😢 تا اینکه متوجه شدم پدرم دچار حمله قلبی شدن...اون شب فشار عصبی زیادی بهم وارد شد، وقتی ایشون در بیمارستان بستری بودن، من هم بستری شدم و جنینم رو از دست دادم.😭 الحمدلله، پدرم از بیمارستان مرخص شدن، من هم بعد از مرگ جنین و سقط، مرخص شدم. 😔 اما چون مادرم مشغول پرستاری از پدرم بودند، به منزل مادر همسرم رفتم. و بعد از سه روز، افسرده و مغموم به منزلمون برگشتم.😞 یک ماه و نیم بعدش، از پایان نامه ام دفاع کردمو درسم تمام شد🌸 حالا مادر و پدرم منتظر بودند که من مشغول کار شوم!! و بحث های مفصلی در گرفت😢 اما من محتاج مادر شدن بودم👼 چهار و نیم ماه از سقط جنینم می‌گذشت که پزشک زنان، باتوجه به شرایط روحی ضعیفی که داشتم، بهم گفتن باید هرچه زودتر باردار بشی و گذشت سه ماه از سقط کافی بوده نیاز نبوده این همه مدت صبر کنم! این در حالی بود که همه ی اطرافیانم من رو از بارداری تا یک سال آینده منع میکردند!!! من که از این همه دخالت به ستوه آمده بودم، تصمیم گرفتم این بار چراغ خاموش پیش برم و به هیچ کس نگم که باردارم. این خبر تا هفته بیستم بارداری، به حول و قوه الهی پنهان موند😊 و بعد از اونم با تمام کسانی که میخواستن توی زندگیم دخالت کنند، محترمانه و قاطع برخورد میکردم و اصلا بحث نمیکردم👍 همسرم توی این مدت بعد از سقط، خیلی مراقبم بودن و توی کارهای منزل واقعا عالی به من کمک میکردن❤️ خدا حفظشون کنه الحمدلله فرزند دوممون به دنیا اومد😍 اما هنوز نگاه متعجب خانواده و دوستان، روی زندگیم متمرکزه که چرا سرکار نمیرم!!! نیت کردم إن شاء الله تا مدرسه رفتن همه بچه هام، اونا رو زیر پر و بال خودم بزرگ کنم تا مثل بچه های پرورشگاهی در مهد کودک،حسرت آغوش مادر نداشته باشند. از خدا می‌خوام بهم توفیق خوب مادری کردن و فرزندآوری مجدد عطا کنه، لطفا شما هم با یک صلوات برام دعا کنید. 🆔 @asanezdevag
❓❔راه و رسم سؤال پرسیدن: ☑️ آنچه برایتان اهمیت دارد، سؤال کنید نه مطالبی که به آن اعتقاد ندارید یا زیاد مطرح می شود زیرا نه تنها به شما کمکی نمی کند بلکه باعث سردرگمی تان می شود. ☑️ سؤالاتی که دغدغه ی فکری شما نیست یا غیر از آن چیزی که هستید شما را نشان می دهد، نپرسید. ☑️ شرایط شغلی خود را با فرد مقابل در میان بگذارید تا در صورت پیش آمدن آن ها (قراردادی- ورشکستگی و رکود برای مشاغل آزاد- ماموریت ها) از قبل طرف مقابل خود را برای مواجهه با آن آماده کرده باشید. ☑️ اگر طرف مقابلتان از جواب سوال شما طفره رفت، سؤالتان را به همان شکل در جلسات دیگر یا به طرز دیگری در همان جلسه بپرسید. در صورت جواب ندادن، به او بگویید جواب سؤال خود را نگرفتم. و اگر موفق نشدید باید از راه تحقیق به جواب برسید. ☑️ طفره رفتن از پاسخ به سؤالات نشانه هشدار برای شماست؛ زیرا مسائلی را ممکن است از شما پنهان کند که زندگی شما را یک عمر تحت تأثیر قرار دهد. ☑️ سؤال هایی که جواب آن نیاز به توضیح دارد، تشریحی بپرسید نه به صورت بله و خیر. مثلا به جای اینکه بپرسید آیا شما عصبانی می شوید سؤال کنید موقع عصبانیت چه می کنید؟ چون به هر حال همه عصبانی می شوند. ☑️ اگر از جواب دادن او به سؤ الی قانع نشدید، از او بیشتر توضیح بخواهید تا به نتیجه ی دلخواه دست یابید. ☑️ از سؤالاتی که در بطن آن جواب نهفته است و طرف با بله و خیر می تواند از آن بگذرد، پرهیز کنید. ☑️ سؤالات کلی نپرسید مثلاً ایمانتان در چه حدی است؟ این سؤال باید به چند سؤال تقسیم شود. (نماز، روزه، صبر در مشکلات و ...) ☑️ اگر طرف مقابلتان در پاسخ دادن درنگ کرد، زود قضاوت نکنید و او را متهم به چیزی نکنید. 🆔 @asanezdevag
📌 "دختران نعمتند" عده ای هستند که از دختر بدشان می آید. روزی در حرم حضرت عبدالعظیم بچه ای را که دختر بود ، در قنداق و گوشه ی حرم گذاشته بودند و روی سینه بچه ، با کاغذی نوشته بودند که 《 این پنجمین دختر من است، آنقدر فامیل و مادر شوهر به من غرغر کردند که چرا دختر زائیدی ، لذا من هم این بچه را اینجا گذاشتم و هر کس که احتیاج دارد می تواند او را ببرد》 چرا از دختر بدت می آید؟‼️ 💟حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: 💚 چه خوب فرزندانی هستند دخترها. هرکس یک دختر داشته باشد خداوند آن دختر را ، حجاب و مانعی از آتش جهنم برای او قرار می دهد. 💚 دختر نمک خانواده است... بعضی از پسرها وقتی بزرگ می شوند می روند سراغ کارشان ولی دختران باوفاهستند. در روایت است که دختر دری است از درهای بهشت. 🆔 @asanezdevag
🔥 رئیس اسبق آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا: یک چهارم از تمامی زنان جهان باید عقیم شوند تا برنامه‌های آمریکا برای کنترل جمعیت جهان به اهداف خود برسد! 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۴۴ #فرزند_آوری من ۲۱ ساله بودم که ازدواج کردم و همسرم ۲۴ ساله❤️ یک سال بعد از عروسیمون ب
۱۴۵ متاسفانه با اینکه چندسالی از صحبت ها و بیانات مقام معظم رهبری میگذره در خصوص فرزند آوری اما باز هم تو جمع خانواده ها حتی مذهبی ها هم این فرهنگ جا نیفتاده... ما سال ۹۴ ازدواج کردیم و فرزند اولمون سال ۹۵ به دنیا آمد. با اینکه دکتر بهم گفته بود ممکنه بچه دار نشی. ولی خداوند و امام رضا علیه السلام عنایت کردند و دخترم به جمع ما اضافه شد. سال ۹۶ پسرم به دنیا آمد. وقتی همه شنیدن که دومی رو باردار هستم سرزنش ها و تمسخرها شروع شد. فقط در جمع دوستان حزب الهی تبریک و تحسین میشدیم. تحمل شرایط سخت بارداری خودش به کنار، تحمل حرف های منفی دیگران یک طرف دیگر... ولی باز خداروشکر پسرمم صحیح و سالم به دنیا آمد. همه میگفتن دیگه مواظب باش بچه دار نشی و کلی حرف شنیدیم. وقتی بچه سوم را باردار شدم، جرات نمیکردم به هیچ کس بگم حتی پدر و مادر خودم. اما سر بچه سوم یاد گرفتم برای حرف دیگران زیاد خودم را ناراحت نکنم. و طوری رفتار کنم که به خودشون اجازه ندن در مسائل خصوصی ما دخالت کنند. راستی میخواستم از دکتر عزیزم سرکار خانم کرمانی (بیمارستان نجمیه) کمال تشکر رو داشته باشم. دکتر بسیار خووب و درجه یک و مذهبی هستن. ایشون الگوی بنده هستن. خودشون ۵ تا بچه دارن. و خیییلی به من روحیه میدن. تازه سه تا بچه آخرشونم مثل من پشت سر هم هستش. هیچ وقت منو سرزنش نکردن و همیشه هر وقت بارداری بهم فشار می آورد بهم روحیه هم میدادن. به همه عزیزان توصیه میکنم محکم و مقاوم باشن تو این مسیر... ما سر هر بچه مون خداوند عنایت و لطف خاص و ویژه ای رو بهمون عنایت کردند. رزق هر بچه جلو جلو قبل خودش می اومد. خداروشکر تو این شرایط اقتصادی لنگ نموندیم. تازه روابط و همکاری بین من و همسرم هم خییییلی بیشتر از قبل شده. یک صحبتی هم با آقایون محترمی داشتم که دوست دارند بچه زیاد داشته باشند. اگر در منزل همکاری بیشتری با همسر داشته باشند این مسئله خیلی راحت تر برای مادر پیش میره. بنده خودم در شرایط سخت باردار شدم با ویار و شرایط سخت بارداری. با بچه هایی که سر از شیر گرفتن و دیگر مسائل خیلی اذیت کردن. اما همه این مشکلات و سختی ها رو تونستم پشت سر بذارم چون همسرم خداروشکر کنارم بودن و کمکم کردن. در زمینه خوابوندن بچه ها ، حمام بردنشون، عوض کردن شون، غذا دادن و حتی کمک تو کارهای خونه. تازه کار همسر من طوری هست که صبح تا شب خونه نیستن و فقط جمعه ها منزل هستن و گهگاهی هم پنجشنبه ها. برای یه خانم مهم این هست که تنها نمونن و همسرشون کنارشون باشن. چون واقعا بزرگ کردن بچه های پشت هم و حتی فاصله سنی مناسب، کار آسونی نیست. الان همسرم طوری شرایط آرامش منو فراهم کردن که زبان زد اقوام و خانواده خودم شدن. برای رفاه حال من یه ماشین به قسط و قرض تهیه کردند که بتونم بچه ها رو بیرون ببرم و مجبور نباشم همه اش خونه باشم. و ارزش این کارشون برای من خیییلی بالاست. سعی میکنن وقتی منزل هستن من برم تو اتاق استراحت کنم ولو برای یک ساعت و خودشون دو تا بچه دیگر رو مدیریت میکنن. در زمینه مرتبی خونه یا پخت غذا بهم سخت نمیگیرن و از این لحاظ ها تحت فشار نیستم. چون تا بچه ها بزرگتر بشن نیاز هست آقایون توقعات خودشونو در این زمینه ها کم کنن. با اینکه ما جز افراد متوسط و رو به پایین جامعه هستیم ولی تلاششون رو میکنن هر وقت من لازم داشتم، هزینه کنند و نیروی خدماتی برای کمک به من به منزل بیان تا من کمی کارهایم سبک تر بشود. حقیقتا میگم خودم فکر میکردم با بچه زیاد شرایط سخت میشه و از همسرم دورتر میشم و کلی مشکلات دیگه. اما الان وقتی روابط خودمونو با بقیه زن و شوهرهای فامیل و بستگان مقایسه میکنم بیشتر از بقیه احساس خوشبختی میکنم. هر جفت مون تو این مسیر رشد کردیم و منیت هامون رو کنار گذاشتیم ، صبرمون بیشتر شده و همچنین توکلمون. بچه داری به نظر من سخت ترین کار دنیاست و واقعا جهاد بزرگیه. از خداوند منان میخوام به واسطه ی این فرشته های کوچیک از گناهان ما بگذره و همه ما رو با صالحان و نیکان درگاهش محشور بفرماید. 🆔 @asanezdevag
🍃 باید جبران کنیم... 🆔 @asanezdevag
🔴 مهم ✨ وقتی گناه فرزند به پای والدین نوشته می شود.... 🖊گاهی اوقات در بین خانواده ها دیده می‌شود که فرزندان به سن ازدواج رسیده اند ولی والدین به وظایف خود در قبال ازدواج آنها کوتاهی می‌کنند، و چه بسا با تردید و دودلی از زمینه سازی و فراهم کردن شرایط ازدواج برای فرزندان خود بیمناک هستند. در قدیم الایام سنت و فرهنگ عموم مردم طوری بود که برای زمینه سازی ازدواج فرزندان توجه بیشتری بود و حال آنکه در جامعه امروزی به خاطر یک سری مشکلات و بالا رفتن سطح توقعات خانواده ها از پیش قدم شدن به این موضوع هراس دارند و حال آنکه کوتاهی و غفلت از این مساله می‌تواند منشا فساد باشد، به هر حال ازدواج یک امر و دستور الهی است و زمینه سازی و تلاش برای تحقق این مساله سفارش و تاکید قرآن می باشد و خانواده ها باید این مساله را جدی قلمداد بکنند. ✅خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: « وَ اَنْکِحُوا آلْاَيامي مِنْکُمْ وَ الصّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ اِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ واسِعٌ عَليمٌ ؛ مردان و زنان مجرد را به ازدواج هم درآوريد؛ اگر فقير باشند خداوند آنها را از فضلش بي نياز مي‌گرداند که خداوند توسعه دهنده و داناست.»( نور:32) 💠و از نبی مکرم اسلام نقل شده که می فرماید: «حَقُّ الوَلدِ على والِدِهِ أن يُحَسِّنَ اسمَهُ، و يُزَوِّجَهُ إذا أدرَكَ، و يُعَلِّمَهُ الكِتاب؛ حقّ فرزند بر پدرش اين است كه نام نيكو برايش انتخاب كند، هر وقت بالغ شد، او را همسر دهد، و به او قرآن بياموزد.» (كنز العمّال : 45191) -منبع: مرکز نشر مهارتهای ازدواج و خانواده ✔️✔️پس جای تأمل و تفکر برای والدین عزیز وجود دارد که حواسشان باشد، و بدانند که اگر فرزندشان، [بدلیل سختگیری، توقعات بالا و... والدین] از ازدواج دور باشند، و خدای ناکرده دچار خطا و گناهی شوند، در گناه شان شریک خواهند بود! 🆔 @asanezdevag 🍃
✍حاج قاسم سلیمانی 💢 مسؤولین همانند پدران جامعه می‌بایست به مسؤولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بی‌مبالاتی و بخاطر احساسات و جلب برخی از آرا احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد... 📚 فرازی از وصیت شهید سلیمانی 🔰 نشر حداکثری با شما 📜  🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۴۵ #فرزندآوری #قدردان_همسرم_هستم #معرفی_پزشک متاسفانه با اینکه چندسالی از صحبت ها و ب
۱۴۶ بی تجربگی و نگرانی هایی که داشتم باعث شد مو به مو دستورات دکتر رو انجام بدم و هر دو غربالگری رو رفتم. نزدیک به ۷۰۰ تومن هزینه کردم که هیچ، هر دو بار انقدرررر دکتر بهم استرس داد، که پدرم دراومد. وقتی آزمایشو نشون دادم گفت چرا اینجا نشستی؟! همین الان برو فلان فوق متخصص و اگه مطبش نبود، توی بیمارستان پیداش کن ولی هرجور شده امروز باید بری پیشش!! گفتم اگه مشکلی باشه چی میشه؟ خیلی راحت گفت هیچی میندازیش!! بچه مونگول میخای چکار؟؟ از ساعت ۱۱ صبح تا ساعت ۱۴ که برم مطب آب شدم و خیلی حالم بد شد. مرخصی ساعتی گرفته بودم برای دکتر رفتن ولی زنگ زدم گفتم من دیگه امروز نمیام... ماه رمضون بود و مطب متخصص شلووووغ... شاید ۵۰ نفر آدم منتظر بودن. با اون حال بدم سه ساعت و خورده ای توی مطب نشستم و شوهرم بنده خدا هم با زبان روزه و هوای گرم توی راه پله ها نشسته بود و قرآن و دعا می خوند و در ظاهر بهم دلداری میداد ولی بعدا گفت خودم از تو بیشتر نگران و دلواپس بودم... خلاصه رفتم پیش دکتر ۵۰ تومن ویزیت گرفت ولی ۳۰ ثانیه هم بیشتر وقت نذاشت برام و گفت این که مشکلی نداره!! چرا انقدر شماها رو میفرستن پیش من؟؟ خلاصه تا برسیم خونه ۸ شب شد... گذشت تا غربالگری دوم دقیقا همین اتفاق تکرار شد.. یعنی این همه پول بدی!! کلی هم استرس و نگرانی بکشی!! بخاطر هیییچ و پووچ... تازه این در صورتیه که گفتن بچه مشکل نداره. فک کنین اگه مشکل داشت چیزی ازم نمیموند... الانم پسرم کاملا سالمه خداروشکر... پشت دستمو داغ کردم که دیگه طرف غربالگری نرم و هرکی خواست بره نذارم😕 🆔 @asanezdevag
👈این متن رو شوخی جدی بخوانید👇 🌀هیچوقت همسرتون رو به خاطر عیب هایی که داره سرزنش نکنید ✅چون اون بنده خدا به خاطر همین عیب ها بوده که نتونسته از شما بهتر پیدا کنه😂 ♨️ می‌گوید قبل ازدواج خوب تحقیق کن تا عیب‌های کوچک و بزرگش را بفهمی اما بعد از ازدواج چشمانت را بر عیب‌ها ببند تا زندگی خودت خوب باشد 🆔 @asanezdevag
❌ آیا مسئولین از آمارهای جمعیتی آگاه نبودند؟! 🆔 @asanezdevag
❣زن مسلمان، در عائله وظایفی دارد و آن، همان رکنیّت اساسی خانواده، تربیت فرزندان، هدایت و تقویت روحی شوهر است. ✨رهبر انقلاب؛ ۷۵/۱۲/۲۰ 🆔 @asanezdevag
💑 هرگــز همــسر خود را سرزنش نکنــید! 🔸یکی از رفتارهای مخربی که اثرات زیان‌آور و جبران‌ناپذیری بر روابط بین همسران جوان به خصوص در دوران عقد دارد سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگر است. ❌ صد بار گفــــتم این کار رو نکن! ❌ گوش نکـــــردی حالا بکــــــش! ❌ بــله تـــــو همیـــــنی دیــــــــگه! ❌ می‌‌دونستم این جــوری میــشه! ❌ بفرما اینم نتیجه‌ی هنر جناب‌عالی! 🔸اگر همه‌ی ما می‌تونستیم گاهی خودمون را به جای طرف مقابل‌مون بذاریم، شاید خیلی از مشکلات و مسائل لاینحل زندگی هرگز اتفاق نمی‌افتاد. 🔸سرزنش و سرکوفت زدن به یکدیگر خصوصاً در دوران عقد و نامزدی یکی از بزرگ‌ترین آفت‌های زندگی زناشویی به شمار می‌رود. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۴۶ #غربالگری بی تجربگی و نگرانی هایی که داشتم باعث شد مو به مو دستورات دکتر رو انجام بد
۱۴۷ ۱۴ سالم بود، تازه رفته بودم اول دبیرستان که ازدواج کردم. ۱۶ سالم تمام نشده بود که پسر اولم به دنیا اومد. و به فاصله ۳/۵ سال پسر دوم ☺️ بعد از اینکه فرزند دومم ۳ ساله شد دوم و سوم دبیرستان متفرقه خوندم که متوجه شدم فرزند سوم رو خدا عنایت کرده... اون زمان همه اطرافیان به چشم یه آدم بی فرهنگ نگاهم میکردن که سومی رو دارم میارم. ولی من که از اول خودم موافق ۳تا بچه بودم خوشحال بودم و نظر دیگران برام اهمیت نداشت. برای همین هر چی اطرافیان گفتن لوله هات ببند، قبول نکردم. وقتی پسر چهارم به فاصله ۲ سال و ۸ ماه به دنیا اومد، دیگه خودمم فکر کردم راهی جز عقیم سازی ندارم. تو دهه هفتاد که همه میگفتن ۱ دونه یا ۲ تا من ۴ تا آورده بودم😊 تو سن ۲۶ سالگی تحت تاثیر شرایط جامعه، پذیرفتم که دیگه کافیه 😔 بعد از ۴ سالگی پسر چهارمم درس رو ادامه دادم تا لیسانس ولی همه رو غیر حضوری خوندم که پیش بچه ها باشم. خدایی ازشون کم نذاشتم الحمد لله. به لطف خدا هر ۴ تاشون نخبه هستن، حافظ قرآن، مدال آور، مومن، مسئولیت پذیر، درس خون و کاری و شکر خدا جزء بچه های موفق اند. برای ازدواجشون به جامعه نگاه نکردم و همونطور که دین ما توصیه کرده به موقع اقدام کردم. و تو سن ۴۶ سالگی ۳ تا عروس گل دارم و ۳ تا نوه شیرین😍 خواستم به عزیزان کانال بگم هم فرزند آوری مهم هست هم به موقع زمینه ازدواج بچه ها رو فراهم کردن... سختگیری نکردن در ازدواج بچه ها و البته از همون سنین پایین جوری تربیت بشن که یه پدر و مادر نمونه در آینده باشن ان شاء الله. و اما تجربه تلخ من اشتباه در بستن لوله هام😔 که اگر نکرده بودم بعد از فرمان آقا با وجود عروس و نوه حتما باردار میشدم. هم خودم هم همسرم به شدت پشیمون شدیم حتی دکتر هم رفتم ولی گفت راهی نداره... 🆔 @asanezdevag
⭕️ از چه چيزي تحقيق کنيم؟! مسلم است؛ از خواستگار! 😬 اما اين که چه چيزهايي را درباره خواستگار بايد بدانيد، نکته مهمي است که خيلی‌ها ساده از کنار آن مي‌گذرند. با اين توجيه که: شناخت کامل زير يک سقف به دست مي‌آيد. اما واقعيت اين است که بخش مهمي از شناخت مربوط به همين پرس و جوهاست. شما درباره اين ويژگي‌ها بايد از اطرافيان عروس خانم يا آقاي داماد پرس و جو کنيد: 1⃣ خانواده، 2⃣ رفتار فردي و اجتماعي، 3⃣دوستان، 4⃣مسئوليت‌پذيري، 5⃣رعايت حقوق ديگران، 6⃣اعتقادات مذهبي، 7⃣توانايي‌هاي او سوالاتتان هم حول و حوش اين موضوعات خواهد بود.👇👇👇 صفت بارز اخلاقي او چيست؟ تا به حال عصباني شدنش را ديده‌ايد؟ اين جور وقت‌ها چطور رفتار مي‌کند؟ رفتار اجتماعي او را چطور مي‌بينيد؟روابطش با دوستان و خانواده چطور است؟ كدام صفات اخلاقي را در او بيشتر مي‌بينيد؟ عصبانيت او را در چه مواقعي ديده‌ايد؟ با چه افرادي (چه تيپ شخصيتي) رفت‌وآمد مي‌کند؟ اجتماعي است يا منزوي؟ تا چه حد به خانواده و دوستان خود وفادار است؟ چقدر به قولي که مي‌دهد پايبند است؟ تلاش او براي کسب روزي حلال چگونه است؟ و... ❌از چه کسانی تحقيق کنيم: 🔹از آشنايان 🔹دوستان 🔹محل کار يا تحصيل 🔹همسايه‌ها 🔹معرف 🔹فرد مورد نظر 💢نكات مهم در تحقيق: ⏺ سعي كنيد با همكار و هم مغازه‌اي او قرار ملاقاتي بگذاريد و از دوستان او راجع به خصوصيات روحي‌اش سؤال كنيد. از مسافرت‌ها و جاهايي كه با هم رفته‌اند و از علايق او بپرسيد. موقعيت آن‌ها و اينكه به چه اسم و عنواني مشهورند، چقدر با همسايگان ارتباط دارند و اينكه چه چيزهايي بيشتر برايشان مهم است. ⏺قرار نيست نظرتان در تحقيقات هم‌جهت با شخص منبع تحقيق باشد. شما براي كشف حقيقت آمده‌ايد نه براي ايجاد ارتباط و تفاهم. هرچند ارتباط مناسب و حسن‌تفاهم مي‌تواند به طرف مقابل اطمينان دهد و نكات مهمي بيان كند. ⏺تغيير و تحول در زندگي فرد خود نشانه‌هايي از حالات و روحيات اوست. در تحقيق به اين مسئله توجه كنيد. ⏺كسي كه براي تحقيق مي‌رود، مي‌تواند با موضوع ديگري غير از ازدواج سؤالاتي بپرسد. سپس موضوعات را به طور مستقيم بيان كند. ⏺موضوعاتي كه برايتان اهميت بيشتري دارد به محقق تأكيد كنيد و از او بخواهيد اهميت موضوع را بروز ندهد. ⏺اگر هنگام گفتگو با افراد مختلف به تناقضي رسيديد، تحقيق در آن زمينه را با دقت بيشتر و به دور از حساسيت ادامه دهيد. 🆔 @asanezdevag
202030_109364292.mp3
3.04M
🎵 خلوت ها، و تنهایی ها، مهمترین عامل در تحریکات جنسی، و ابتلا به بیماری خودارضایی هستند... برای خلوت هايمان برنامه ریزی کنیم. 🎤 🆔 @asanezdevag
🔥 گل بود، به سبزه نیز آراسته شد... 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۴۷ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #عقیم_سازی ۱۴ سالم بود، تازه رفته بودم اول دبیرستان
۱۴۸ من مادر پنج فرزندم، وقتی مطالب دوستان رو مطالعه میکنم، خیلی دلگرم میشم و انرژی میگیرم. متاسفانه اطرافیان اکثرا انرژی منفی منتقل می کنن و مذهبی و غیرمذهبی فرزندآوری رو محکوم میکنن... با تفکرات غلطشون سن ازدواج رو بالا بردن و دیگه خانم ها خیلی زمان برای فرزندآوری ندارن و اکثرا هم فرزند را مانع پیشرفت میدانن. من دوران بارداری سختی داشتم از روز اول تا اخرین روز بارداری حالم بده. اما به مدد الهی تونستم در سخت ترین شرایط پنج فرزندم بدنیا بیارم. البته اگر کمک و یاری بی دریغ همسرم نبود شاید از عهده این کار برنمی آمدم. بین تولد فرزند اول و دومم هفت سال فاصله افتاد، اونم به دلیل بیماری سختی که دچارش شدم و حتی پزشکا بهم گفتن امکان باردار شدنت کم هست، اما با توسل به اهل بیت علیهم السلام فرزند دومم متولد شد، یه دختر ناز و در عین حال فوق العاده بیقرار. تا دوسالگیش تقریبا من و همسرم خواب و استراحت نداشتیم. ولی در عین حال من درسم رو بدون مرخصی ادامه دادم . بیقراریهای دخترم طوری بود که اطرافیان میگفتن ما میترسیم بچه دار بشیم. اما به حول و قوه الهی و بخاطر امر اقا و رهبرم فرزند سوم و چهارم و پنجمم رو با فاصله های کم بدنیا آوردم. نمیگم آسون بود با توجه به ویار سخت و فرزندان کوچک اما رسیدن به اهداف بزرگ سختی هم داره... به دلیل بارداریهای پشت هم و بیماری سختی که دچارش هستم و ضعف بدنی پزشکم توصیه کردن دیگه باردار نشم. نمیگم بچه سختی نداره که داره ولی هر کار و هدفی سختیهای خودش رو داره... شرایط اقتصادی موجود و رفاه زدگی که بین مردم باب شده، این شرایط رو سخت تر هم کرده... تجربه ی دیگه ای که از زندگیم دوست دارم به دوستان دیگه هم بگم اینکه، دختر اولم در سن هجده سالگی چند ماه پیش ازدواج کرد و الان مشغول ادامه تحصیل هم هست. به نظرم پدرومادرهای این دوره، دو جا به بچه‌هاشون ظلم میکنن، یکجا وقتی که لذت داشتن خواهر و برادر رو ازشون میگیرن و دوم زمانی که شرایط ازدواج رو براشون فراهم نمیکنن. از شما عزیزان می خوام برام دعا کنید که بتونم در مسیری که هستم، پیش برم و خداوند صبر و توان بیشتری بهم بده. 🆔 @asanezdevag